پرتوی از آیات
از آیات چند گانهای که گذشت این نکات ارزشمند نیز دریافت میگردد که بسیار درخور تعمّق است:
1 درس بزرگی و بزرگواری
نخست این که قهرمان بهترین داستانها با همه خشونت و بیرحمی و بیدادی که از سوی برادران بر او رفت، افزون بر آن همه نیکی و بزرگواری و گذشت، دو کار شگرف دیگر انجام داد:
الف: برای زدودن شرمندگی آنان در آغازین لحظات معرفی خویش، گناه آنان را به گردن جوانی و نادانی دوران جوانی گذاشت نه خود آنان و فرمود:
هَلْ عَلِمْتُمْ ما فَعَلْتُمْ بِیُوسُفَ وَ أَخیهِ إِذْ أَنْتُمْ جاهِلُونَ
ب: و در هنگام گرد آمدن خاندان یعقوب بر گرد خورشید وجود او، گناه را به شیطان که عامل درجه چندم بود نسبت داد و فرمود:
مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّیْطانُ بَیْنی وَ بَیْنَ إِخْوَتی ،
پس از این که شیطان میان من و برادرانم بذر تباهی افشاند …
و بدین وسیله راه دفاع و عذرخواهی را نیز به آنان آموخت.
2 حقشناسی
بسیارند کسانی که پس از احساس قدرت و پیروزی چنان سرمست و مغرور میگردند که همه موفقیّتها و پیروزیها و کامیابیها را به حساب خویش مصادره میکنند و دیگر نه برای خدا حسابی باز میکنند و نه خلق او، امّا قهرمان بهترین داستانها این درس حقشناسی را داد که همه پیروزیها و موفقیّتها و سرفرازیها به لطف او و در پرتو رعایت سنّتها و مقررات اوست و او سرچشمه قدرتها، پیروزیها، کامیابیها و شکوههاست؛ رَبِّ قَدْ آتَیْتَنی …
1. مترجم.
3 باید نعمتهای جاودانه را دریافت
آن گرانمایه تاریخ پس از آن همه رنج و گرفتاری، سرانجام به اوج سرفرازی پرکشید؛ از سویی از زندان ستم آزاد شد و از دگر سو از زندان اتّهام؛ از طرفی محبوب دلهای مردم محروم گردید و از دگر سو مورد لطف خدا و به رسالت برگزیده شد.
امّا در همان اوج پیروزی و برخورداری از نعمتها که همه را مغرور میسازد و دچار آفت غفلت میکند، او هماره به یاد خدا و سرای آخرت بود و این درس را داد که باید نعمتهای جاودانه را دریافت و به یاد مرگ شرافتمندانه بود و درست عمل کرد و از بیداد در حق مردم برحذر بود؛ تَوَفَّنی مُسْلِماً …
4 نعمت گران امنیّت
از حقوق اساسی انسانی حقّ امنیّت است:
حقّ امنیّت جسم و جان، امنیّت حیثیّت و کرامت بشری،
امنیّت اندیشه و عقیده و فکر مترقّی، امنیّت اجتماعی، سیاسی، قضایی، فرهنگی، شغلی، اقتصادی، … امنیّت خانه و مسکن و سرانجام امنیّت در دیگر شئون و جلوههای حیات در قلمرو عدالت و آزادی و حقوق بشر.
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
«نِعْمَتانِ مَجْهُولَتانِ الصِّحَّةُ وَ الاَْمانُ.» (1)
دو نعمت گرانمایهاند که ارزش و منزلت آنها ناشناخته است: یکی امنیّت جسم از آفتها و بیماریها و دیگر امنیّت فردی و اجتماعی و روانی و … در کران تا کران زندگی از بیداد تجاوزگران و خشونت کیشان و خودکامگان و انحصارگران قدرت و امکانات جامعهها.
و فرمود:
«اَلأَْمْنُ وَ الْعافِیَةُ نِعْمَتانِ مَغْبُونٌ فیهِما کَثیرٌ مِنَ النّاسِ.» (2)
دو نعمت سلامتی و امنیّت، دو سرمایه گرانبها هستند که بسیاری از مردم در مورد آنها زیانکار و از آنها بیبهرهاند.
1. نَهْجُ الْفَصاحَة، ص 224.
2. نَهْجُ الْفَصاحَة، ص 216.
و آیات مورد بحث نشان میدهد که قهرمان بهترین و زیباترین داستانها، از میان همه نعمتهایی که به مردم هدیه کرد، نعمت امنیّت بود که فرمود:
به قلمرو حکومت شایسته سالار، کمالجو، نقدپذیر من وارد شوید که به خواست خدا در امنیّت کامل خواهید بود.
اُدْخُلُوا مِصْرَ إِنْ شاءَ اللّهُ آمِنِینَ.
و بدین سان این درس را میدهد که حکومت و پیشوایی، در خور آن است که امنیّت و آزادی و آسایش و سعادت مردم را تأمین کند و حقوق بشر را برای همگان تضمین نماید و افکار و اندیشههای مترقی و کمالجو را قانع سازد، نه اینکه با ابزارهای مرئی و نامرئی و سلطه و سر کوب همه چیز و همه کس، این نعمتها و موهبتهای بینظیر و بیبدیل را از آنان سلب نماید و راه پیشرفت را بر روی جامعه ببندد و انبوهی شعارهای دروغین و عوام پسند تولید و چاپلوسان و تاریک اندیشان را جذب کند. (1)
1. مترجم.