42. آیه (اقوامی که نابود شدند)
وَ کَمْ مِنْ قَرْیَةٍ أَهْلَکْناها فَجاءَها بَأْسُنا بَیاتاً أَوْ هُمْ قائِلُونَ
چه بسیار شهرها و آبادیها که آنها را (بر اثر گناه فراوان) هلاک کردیم و عذاب ما شب هنگام یا روز هنگامی که استراحت کرده بودند، به سراغشان آمد. (4 / اعراف)
فَما کانَ دَعْواهُمْ إِذْ جاءَهُمْ بَأْسُنا إِلاَّ أَنْ قالُوا إِنَّا کُنَّا ظالِمینَ
و در آن موقع که عذاب ما به سراغ آنها آمد، سخنی نداشتند، جز این که گفتند:
ما ظالم بودیم (ولی این اعتراف به گناه دیگر دیر شده بود و به حالشان سودی نداشت). (5 / اعراف)
شرح آیه از تفسیر نمونه
«قَرْیَة» در اصل از ماده «قَرْی» به معنی جمع شدن آمده و چون «قَرْیَة» مرکز اجتماع افراد بشر است، این نام بر آن اطلاق شده است، از اینجا روشن میشود که قریه تنها به معنی روستا نیست، بلکه هرگونه آبادی و مرکز اجتماع انسانها را اعم از روستا و شهر شامل میشود و در بسیاری از آیات قرآن نیز این کلمه به «شهر» یا «هر گونه آبادی» اعم از شهر و روستا اطلاق شده است. «قائِلُونَ» اسم فاعل از ماده «قَیْلُولَة» به معنی خواب نیمروز و یا به معنی استراحت در نیمروز است و در اصل به معنی راحتی است و لذا پس گرفتن جنسی که فروخته شده، «اقاله» نامیده میشود، زیرا طرف را از نگرانی راحت میکند و «بَیات» به معنی شبانه و شب هنگام است. این که در آیات فوق میخوانیم که مجازات پروردگار در دل شب یا به هنگام استراحت نیمروز، دامان آنها را میگرفت، برای این بوده است که طعم تلخ کیفر را بیشتر بچشند و آرامش و آسایش آنها به کلی درهم ریخته شود، همانطور که آرامش و آسایش دیگران را به هم ریخته بودند و به این ترتیب کیفرشان متناسب گناهشان است. این موضوع نیز به خوبی از آیه استفاده میشود که عموم اقوام مجرم و گنهکار هنگامی که گرفتار چنگال مجازات میشدند و پردههای غفلت و غرور از مقابل چشمانشان کنار میرفت، همگی به گناه خود اعتراف میکردند ولی اعترافی که سودی به حال آنها نداشت، زیرا یکنوع اعتراف «اجباری و اضطراری» بود که حتی مغرورترین افراد خود را از آن ناگزیر میبینند و به تعبیر دیگر این بیداری یک نوع بیداری کاذب و زودگذر و بیاثر است که کمترین نشانهای از انقلاب روحی در آن نیست و به همین دلیل هیچگونه نتیجهای برای آنها نخواهد داشت، البته اگر این واقعیت را در حال اختیار اظهار میداشتند، دلیل بر انقلاب روحی آنها و مایه نجاتشان بود.
اینگونه آیات نباید به عنوان شرح ماجرای گذشتگان تلقی شود و تنها مربوط به زمان ماضی و اقوام پیشین فرض گردد، اینها اخطارهای کوبندهای است برای امروز و برای فردا، برای ما و برای همه اقوام آینده، زیرا در سنت و قانون الهی، تبعیض مفهوم ندارد. هماکنون انسان صنعتی با تمام قدرتی که پیدا کرده است، در مقابل یک زلزله، یک طوفان، یک باران شدید و مانند اینها به همان اندازه ضعیف و ناتوان است که انسانهای قبل از تاریخ ناتوان بودند، بنابراین همان عواقب شوم و دردناکی که ستمکاران اقوام گذشته و انسانهای مست غرور و شهوت و افراد سرکش و آلوده پیدا کردند، از انسانهای امروز دور نیست، بلکه قدرت عجیب انسان امروز خود میتواند بزرگترین بلای او شود و او را به دامان جنگهایی بکشاند که محصولش نابودی نسل او است، آیا نباید از این حوادث پند گیرد و بیدار شود؟
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
فرجام شوم بیدادگران
در این آیه آفریدگار هستی مردم را به تفکر در سرنوشت پیشنیان فرا میخواند و به آنان خاطر نشان میسازد که مباد رفتار و کردار ظالمانه و گمراهانه آنان را پی گیرند و میگوید:
چه بسیار مردم شهرها و روستاها را به بوته هلاکت سپردیم، و عذاب مرگبار ما شب هنگام و یا زمانی که آنان در خواب نیمروزی و در بستر استراحت بودند، بر آنان فرود آمد.
گفتنی است که فرود عذاب در تاریکی شب و هنگام استراحت انسان و نیز خواب نیمروزی بسیار خطرناکتر است.
در ادامه سخن میافزاید:
هنگامی که عذاب نابود کننده ما بر آنان فرود آمد، تنها چیزی که بر زبان داشتند این بود که میگفتند:
دریغ و درد که ما بیداد پیشه بودیم! آری، ستمکاران هنگامی که با عذاب خدا رو به رو میشدند و کیفر شوم ستمکاری و گناه خویش را با چشمان نگران خود میدیدند، زبان به اعتراف گشوده و به بیدادگری خود اقرار میکردند.
به باور برخی، هنگامی که عذاب دامنگیرشان میشد و هنوز نیمه جانی داشتند، زبان به اعتراف و ندامت میگشودند.
از آیه شریفه این نکته درس آموز دریافت میگردد که اقرار به حقیقت و اعتراف به گناه و نیز توبه و بازگشت به بارگاه خدا به هنگامه فرود عذاب سود بخش نخواهد بود و باید پیش از آن چارهای اندیشید.