176. آیه
وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلیسَ قالَ أَ أَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طیناً
به یاد آورید زمانی را که به فرشتگان گفتیم برای آدم سجده کنید، آنها همگی سجده کردند جز ابلیس که گفت آیا برای کسی سجده کنم که او را از خاک آفریدهای؟ (61 / اسراء)
قالَ أَ رَأَیْتَکَ هذَا الَّذی کَرَّمْتَ عَلَیَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ لَأَحْتَنِکَنَّ ذُرِّیَّتَهُ إِلاَّ قَلیلاً
(سپس) گفت این کسی را که بر من ترجیح دادهای اگر تا روز قیامت مرا زنده بگذاری همه فرزندانش را جز عده کمی گمراه و ریشهکن خواهم ساخت. (62 / اسراء)
شرح آیه از تفسیر نمونه
این سجده یک نوع خضوع و تواضع به خاطر عظمت خلقت آدم و امتیاز او بر سایر موجودات و یا سجدهای بوده است به عنوان پرستش در برابر خداوند به خاطر آفرینش چنین مخلوق شگرفی. گرچه ابلیس در اینجا به عنوان استثناء از فرشتگان آمده، امّا او به شهادت قرآن هرگز جزء فرشتگان نبوده، بلکه بر اثر بندگی خدا در صف آنها قرار داشت او از جن بود و خلقت ناری داشت.
«اََحْتَنِکَنَّ» از ماده «اِحْتِناک» به معنی از ریشه کندن چیزی است، بنابراین گفتار مزبور اشاره به این است که من کل بنیآدم را جز عده کمی از جاده اطاعت تو بر میکنم. این احتمال نیز وجود دارد که «اََحْتَنِکَنَّ» از ماده «حَنَک» به معنی زیر گلو بوده باشد در واقع شیطان میخواهد بگوید من به گردن همه آنها ریسمان وسوسه میافکنم و به جاده خطا میکشانم.
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
«اِحْتِناک»: به مفهوم ریشهکن ساختن و از بیخ و بن درآوردن چیزی آمده است، به همین جهت هنگامی که ملخ زراعت را به طور کامل بخورد، عرب میگوید:
«اِحْتَنَکَ الجَرادُ الزَّرْعَ».
دامهای گوناگون شیطان بر سر راه انسان
در آیات پنجگانه 61 تا 65 سخن از آفرینش انسان، فرمان آفریدگارش به فرشتگان برای سجده آوردن در برابر او، سرکشی و سرباز زدن ابلیس از فرمان خدا، رانده شدن آن موجود خودکامه از رحمت خدا، اعلام جنگ پایان ناپذیرش با فرزندان آدم و گشودن انواع دامها و نقشههای گمراهگرانه بر سر راه آنان و … است.
در آیه مورد بحث میفرماید:
وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلیسَ
و آن گاه را به یادآور که ما به فرشتگان گفتیم:
برای آدم سجده کنید و از پی فرمان ما همگی آنان جز ابلیس سجده کردند.
قالَ أَ أَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طیناً.
این فراز پرسش انکاری است و منظورش این است که ابلیس گفت:
بار خدایا! من چگونه برای آدم سجده کنم در صورتی که از او بهترم؟
اصل و ریشه من از آتش است و از اصل او که از خاک است برتر و پر شرافتتر است.
از این آیه چنین دریافت میگردد که ابلیس میدانست که آدم بر فرشتگان برتری دارد، چرا که اگر این را در نیافته بود دلیلی نداشت که سرباز زند و سجده نکند.
سجده برای آدم به خاطر فرمانبرداری از خدا
آفریدگار هستی ممکن است به فرشتگان فرمان دهد که در برابر آدم و برای او، در راه فرمانبرداری از آفریدگار خویش سجده آورند، امّا هرگز به پرستش او فرمان نمیدهد؛ چرا که سجده در حقیقت تواضع در برابر دیگری و بزرگداشت اوست که درجات و مراحل گوناگونی دارد و در گرو اندیشه و نیّت سجده گزار است که بالاترین مرحله آن پرستش میباشد و ویژه ذات پاک خداست. امّا پرستش و عبادت این گونه نیست، چرا که عبادت و پرستش، برترین و بالاترین درجه خضوع و فروتنی دل و قلب در برابر خداست و این برای غیر خدا نارواست.
به بیان دیگر، عبادت و پرستش بر خلاف سجده که دارای مراحلی است تنها یک مرحله دارد و اگر در محتوا به خاطر رشد و معنویت و چگونگی اخلاص مردم نیایشگر و پرستشگر مراتبی نیز داشته باشد، همه مراتب آن، از آنِ خداست و نمیتوان جز او را پرستید.
با این بیان روشن میشود که اگر کسی به طور ناخواسته و بدون توجّه، در برابر قدرتی سجده آورد، بزرگداشت او به حساب نمیآید، درست همانگونه که دیگر کارهای اعضا و اندامها نیز نیاز به قصد و آهنگ و نیت دارد تا رسمیت یابد.
قالَ أَ رَأَیْتَکَ هذَا الَّذی کَرَّمْتَ عَلَیَّ
ابلیس گفت:
پروردگارا به من بگو: چرا آدم را با اینکه من از آتش پدید آمدهام و او از خاک بر من برتری بخشیدهای؟
لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ لَأَحْتَنِکَنَّ ذُرِّیَّتَهُ إِلاَّ قَلیلاً.
در مورد این فراز سه نظر آمده است:
1 به باور «ابو مُسْلِم» منظور این است که:
اگر مرگ مرا تا روز رستاخیز به تأخیر افکنی و به من مهلت دهی، فرزندان آدم را به بیراهه میبرم و آنان را به سان حیوان چموشی لگام میزنم و از پی خویش به سوی گناه و زشتکاری میکشانم؛ آری تنها گروهی اندک که مورد لطف ویژه تو هستند و به بارگاهت اخلاص میورزند در اسارت و مهار من نخواهند بود.
2 امّا به باور «اِبن عَبّاس» منظور این است که:
اگر به من تا روز رستاخیز مهلت دهی، بر فرزندان آدم سلطه و استیلا خواهم جست و آنان را به بند اسارت خویش خواهم افکند.
3 «جُبّائی» میگوید:
منظورش این است که:
اگر مرا مهلت دهی، همانگونه که ملخ سراسر مزرعه را میخورد، من نیز همه آنان را به تدریج گمراه خواهم کرد و به گونهای وسوسه و اغواگری خواهم نمود که همه را درمانده سازم. ابلیس بدان جهت چنین طمعی در مورد فرزندان آدم یافت که خدا به فرشتگان فرمود که آدم را میآفریند و آنان گفتند:
آیا در زمین کسی را قرار میدهی که تباهی مینماید؟!
«حَسَن» در این مورد میگوید:
ابلیس پیش از این، به وسوسه آدم پرداخته و او را در برابر گمراهگریهای خود ناتوان یافته بود، از این رو میدانست که نسل و تبار او از خودش ضعیفتر و آسیبپذیرتر خواهند بود.