178. آیه
وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ وَ أَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَ رَجِلِکَ وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ وَ عِدْهُمْ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلاَّ غُرُوراً
هر کدام از آنها را میتوانی با صدای خودت تحریک کن و لشکر سواره و پیادهات را بر آنها گسیل دار و در ثروت و فرزندانشان شرکت جوی و آنها را با وعدهها سرگرم کن ولی شیطان جز فریب و دروغ وعدهای نمیدهد. (64 / اسراء)
إِنَّ عِبادی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ وَ کَفی بِرَبِّکَ وَکیلاً
(اما بدان) تو هرگز سلطهای بر بندگان من پیدا نخواهی کرد و آنها هیچگاه به دام تو گرفتار نمیشوند همین قدر کافی است پروردگارت حافظ آنها باشد. (65 / اسراء)
شرح آیه از تفسیر نمونه
«اِسْتَفْزِزْ» از ماده «اِسْتِفْزاز» به معنی تحریک و برانگیختن است. «اَجْلِبْ» از ماده «اِجْلاب» در اصل از «جَلَبَة» به معنی فریاد شدید است و اِجْلاب به معنی راندن و حرکت دادن با نهیب و فریاد میباشد.
وسایل چهارگانه وسوسهگری شیطان برای انحراف خانوادهها
گرچه در آیات فوق، مخاطب شیطان است و خداوند به عنوان یک فرمان تهدیدآمیز به او میگوید هرچه از دستت ساخته است بکن و با وسایل گوناگون به اغوای بنیآدم برخیز، ولی در واقع هشداری است به همه انسانها که طرق نفوذ شیطان را دریابند و از تنوع وسایل وسوسههای او آگاه شوند. جالب این که قرآن در آیه فوق به چهار بخش مهم و اصولی از این وسایل، اشاره میکند و به انسانها میگوید که از چهار طرف مراقب خویش باشند:
1 برنامههای تبلیغاتی جمله «وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ» که بعضی از مفسران آن را تنها به معنی نغمههای هوسانگیز موسیقی و خوانندگی تفسیر کردهاند معنی وسیعی دارد که هر گونه تبلیغات گمراهکننده را که در آن از وسایل صوتی و سمعی استفاده میشود شامل میگردد. به این ترتیب نخستین برنامه شیطان، استفاده از این وسایل است. این مسأله مخصوصا در دنیای امروز که دنیای فرستندههای رادیویی و دنیای تبلیغات گسترده سمعی و بصری است، از هر زمانی روشنتر و آشکارتر است، چرا که شیاطین و احزاب آنها در شرق و غرب جهان بر این وسیله مؤثر تکیه دارند و بخش عظیمی از سرمایههای خود را در این راه مصرف میکنند، تا بندگان خدا را استعمار کنند و از راه حق که راه آزادی و استقلال و ایمان و تقوی است منحرف سازند و به صورت بردگانی بیاراده و ناتوان درآورند.
2 استفاده از نیروی نظامی این منحصر به عصر و زمان ما نیست که شیاطین برای یافتن منطقههای نفوذ به قدرت نظامی متوسّل میشوند، همیشه بازوی نظامی یکی از بازوهای مهم و خطرناک همه جباران و ستمگران جهان بوده است، آنها ناگهان در یک لحظه به نیروهای مسلّح خود فریاد میزنند و به مناطقی که ممکن است با مقاومت سرسختانه، آزادی و استقلال خویش را باز یابند گسیل میدارند و حتّی در عصر خود میبینیم برنامه گسیل سریع که درست همان مفهوم «اِجْلاب» را دارد تنظیم کردهاند، به این ترتیب که پارهای از قدرتهای جهانخوار غرب نیروی ویژهای، آماده ساختهاند که بتوانند آن را در کوتاهترین مدت در هر منطقهای از جهان که منافع نامشروع شیطانیشان به خطر بیفتد اعزام کنند و هر جنبش حقطلبانهای را در نطفه خفه نماید. و قبل از وصول این لشکر سریع، زمینه را با جاسوسان ماهر خود که در واقع لشکر پیاده هستند آماده میسازند. غافل از این که خداوند به بندگان راستینش در همین آیات وعده داده است که شیطان و لشکر او هرگز بر آنها سلطه نخواهند یافت.
3 برنامههای اقتصادی و ظاهرا انسانی یکی دیگر از وسایل مؤثر نفوذ شیطان از طریق شرکت در اموال و نفوس است، باز در اینجا میبینیم بعضی از مفسران شرکت در اموال را منحصرا به معنی «ربا» و شرکت در اولاد را فقط به معنی فرزندان نامشروع دانستهاند در حالی که این دو کلمه معنی بسیار وسیعتری دارد که همه اموال حرام و فرزندان نامشروع و غیر آن را شامل میشود. مثلاً در عصر و زمان خود میبینیم که شیاطین جهانخوار، مرتبا پیشنهاد سرمایهگذاری و تأسیس شرکتها و ایجاد انواع کارخانهها و مراکز تولیدی در کشورهای ضعیف میکنند و زیر پوشش این شرکتها انواع فعالیتهای خطرناک و مضر را انجام میدهند، جاسوسهای خود را به نام کارشناس فنی یا مشاور اقتصادی و مهندس و تکنیسین به این کشورها اعزام میدارند و بالطائف الحیل آخرین رمق آنها را میمکند و از رشد و نمو و استقلال اقتصادی آنها جلوگیری میکنند. و نیز از طریق تأسیس مدارس، دانشگاهها، کتابخانهها، بیمارستانها و جهانگردی در فرزندان آنها شرکت میجویند، جمعی از آنها را به سوی خود متمایل میسازند، حتّی گاهی با کمکهای سخاوتمندانه از طریق بورس تحصیلی که در اختیار جوانان میگذارند آنها را به طور کامل به فرهنگ و برنامه خود جلب میکنند و در افکار آنها شریک میشوند.
4 برنامههای مخرب روانی استفاده از وعدههای مغرور کننده و انواع فریبها و نیرنگها یکی دیگر از برنامههای شیطانها است، آنها روانشناسان و روانکاوان ماهری را برای اغفال و فریب مردم ساده دل و حتّی هوشیار تربیت کردهاند، گاهی به نام این که دروازه تمدن بزرگ در چند قدمی آنها است و یا این که در آینده نزدیکی در ردیف اولین کشورهای متمدن و پیشرو قرار خواهند گرفت و یا این که نسل آنها نسل نمونه و بینظیری است که میتواند در پرتو برنامههای آنان به اوج عظمت برسد و امثال این خیالات و پندارها، آنها را سرگرم میسازند که همه در جمله «وَعْدِهُمْ» خلاصه میشود. و گاهی به عکس از طریق تحقیر و تضعیف روحیه و این که آنها هرگز مبارزه با قدرتهای عظیم جهانی را ندارند و میان تمدّنشان با تمدّن کشورهای پیشرفته صدها سال فاصله است آنان را از هر گونه تلاش و کوششی بازمیدارند. این قصه سر دراز دارد و طرق نفوذ شیطان و لشکریان او یک راه و دو راه نیست (1)، اینجا است که عباد اللّه و بندگان راستین خدا با دلگرمی که از وعده قطعی او در این آیات به
*****
1- در زمینه این که خدا چرا شیطان را آفرید در تفسیر 39 / بقره و در مورد وسوسهها و معنی شیطان در قرآن در جلد 6 صفحه 115 تفسیر نمونه و جلد 1 صفحه 136 بحث شده است.
دست میآورند به جنگ با این شیاطین برمیخیزند و کمترین وحشتی به خود راه نمیدهند و میدانند سر و صدای شیاطین هر قدر زیاد باشد بیمحتوا و توخالی است و با قدرت ایمان و توکل بر خدا برهمه آنها میتوان پیروز شد و نقشههاشان را نقش برآب کرد چنان که قرآن میگوید «وَ کَفی بِرَبِّکِ وَکیلاً: خداوند بهترین حافظ و نگاهبان و یار و یاور آنها است».
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
«اِسْتِفْزاز»: به مفهوم انگیزش سریع و به لغزش افکندن دیگری با تردستی و فریب و دور ساختن او از راه درست.
«اِسْتِطاعَة»: نیرو و توان برای انجام کارها.
«اِجْلاب»: راندن و به حرکت آوردن دیگری با فریاد و نهیب زدن.
«خَیْل»: سواره نظام؛ و به مفهوم اسبها نیز آمده است.
«رَجِل»: پیاده نظام.
راههای نفوذ شیطان
آنگاه در اشارهای هشدار دهنده به راههای نفوذ ابلیس در دلها و نیز به منظور نشان دادن دامها و ابزارهای او در راه فریب فرزندان آدم بود که در ادامه سخن با آن موجود رانده شده فرمود:
وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ
هر کسی از آنان را توانستی با تحریک و وسوسه خود به گمراهی سوق ده و از راه حق و عدالت به بیراهه بر!
این فراز گرچه به صورت امر و فرمان آمده، امّا در حقیقت هشدار است.
«اِبن عَبّاس» در این مورد میگوید:
هرگاه کسی بخواهد فردی را هشدار دهد و از عصیان بر حذر دارد میگوید:
هرچه میخواهی انجام بده که سرانجام فرجام شوم بیدادت را خواهی دید.
آری در آیه شریفه هشدار به صورت فرمان آمده است و این شیوه در حقیقت به این میماند که به کسی فرمان دهند که به خودش اهانت روا دارد و خود را رسوا سازد.
«مُجاهِد» میگوید منظور از واژه «بِصَوْتِکَ» در آیه شریفه، ساز و آواز و ترانههای وسوسه انگیز است.
امّا به باور برخی دیگر منظور از آواز شیطان، هر آواز و صدا و ندایی است که انسان را به سوی گناه و ستم فراخواند و او را به سوی زشتی سوق دهد.
وَ أَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ
وسوسههاو نیرنگها، پیروان و رهروان و فرزندان و یاران خود را به سان سپاهیان سواره نظام و پیاده نظام، بر ضد آنان بسیج کن.
بااین بیان «باء» زایده است و آیه نشانگر آن است که هر سواره و یا پیاده از آدمیان گرفته تا جنیّان که در راه نافرمانی خدا گام برمیدارند، از سواره نظام و پیاده نظام شیطان شمرده میشوند.
به باور پارهای منظور این است که، سواره نظام و پیاده نظام خود را گردآور و همه را برای گمراه ساختن فرزندان انسان بسیج نما!
وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ
و در دارایی و فرزندان آنان شرکت جوی!
به باور «اِبن عَبّاس»، «حَسَن» و «مُجاهِد» منظور مال حرام و فرزند نامشروع و بیاصل و تبار است.
امّا به باور «قَتادَه» منظور همان بدعتگذاری شرکگرایان است که گوش شترها را با یک شرایط و شیوه خرافی میشکافتند و یا آنها را رها میکردند …
و منظور از شرکت شیطان در نسل و تبار آنان این است که آنان را یهودی، مسیحی و مجوسی بار آورند.
«کَلْبی» در این مورد آورده است که، شیطان در هر ثروت و روابط جنسی حرام شرکت میجوید.
و «اِبن عَبّاس» میگوید:
منظور از گزینش نامهای زشت و ناپسند، چون: «عَبدُ حَرْث» و … بر کودکان و یا زنده به گور ساختن دختران است.
وَعِدْهُمْ
و به دروغ به آنان وعده ده که جاودانه در دنیا خواهند زیست و از فرارسیدن رستاخیز و حساب و کتاب و کیفر و پاداش خبری نیست.
گفتنی است که همه این فرازها و جملات، هشدارهایی هستند که در قالب فرمان و به صورت امر آمدهاند.
وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ اِلاّ غُرُورا.
و در پایان آیه شریفه، در یک فراز روشنگری میکند که:
هان ای مردم! بهوش باشید که همه وعدههای شیطان دروغ و بیاساس و بافتههایی فریبنده است.
پس از هشدار به فرزندان انسان در آیه پیش، اینک قرآن دگرباره روی سخن را متوجّه شیطان میسازد و میفرماید:
اِنَّ عِبادی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ
تو هیچ سلطهای بر آن بندگان من که به راستی فرمانبردار من باشند و مقررات را رعایت کنند نخواهی داشت، چرا که آنان نیک میدانند که وعدهها و بافتههای تو دروغ و فریبنده است، به همین جهت فریب تو را نخواهند خورد.
به باور برخی منظور این است که، تو را ای شیطان! بر بندگان راستین من چیرگی و تسلّطی نیست؛ تنها کار تو این است که آنان را وسوسه میکنی و بدین وسیله آنان را به سوی گناه و نافرمانی خدا بر میانگیزی، امّا هرگز نمیتوانی از راه زور و اجبار آنان را به گناه و نافرمانی وادار سازی.
وَ کَفی بِرَبِّکَ وَکیلاً.
و همین کافی و بسنده است که پروردگارت حافظ و نگهبان این بندگان راستین خویش است و آنان را از آفت شرک و فریب شیطان حفظ میکند.
سرگذشت خانواده شایسته حضرت زکریا در سوره مریم
فضیلت تلاوت سوره «مریم»
از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله چنین نقل شده است که:
«هر کس این سوره را بخواند به تعداد کسانی که زکریا را تصدیق یا تکذیب کردند و همچنین تعداد کسانی که یحیی و مریم و عیسی و موسی و هارون و ابراهیم و اسحاق و یعقوب و اسماعیل را تصدیق یا تکذیب کردند، آری به تعداد هر یک از آنها خداوند ده حسنه به او میدهد، همچنین به تعداد کسانی که (به دروغ و تهمت) برای خدا فرزندی قائل شدند و نیز به تعداد کسانی که فرزند قائل نشدند».(1) در حقیقت این حدیث دعوت به تلاش و کوشش در دو خط مختلف میکند:
خط حمایت از پیامبران و پاکان و نیکان و خط مبارزه با مشرکان و منحرفان و آلودگان، زیرا میدانیم این ثوابهای بزرگ را به کسانی نمیدهند که تنها الفاظ را بخوانند و عملی بر طبق آن انجام ندهند، بلکه این الفاظ مقدس مقدمهای است برای عمل.