14. آیه (چرا غالبا خانوادههای بیبند و بار در ناز و نعمتند و خانوادههای با ایمان در سختی و مشقّت)
چرا غالبا خانوادههای بیبند و بار در ناز و نعمتند و خانوادههای با ایمان در سختی و مشقّت
لا یَغُرَّنَّکَ تَقَلُّبُ الَّذینَ کَفَرُوا فِی الْبِلادِ
رفت و آمد (پیروزمندانه) کافران در شهرها، تو را نفریبد. (196 / آل عمران)
مَتاعٌ قَلیلٌ ثُمَّ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهادُ
این متاع ناچیزی است و سپس جایگاهشان دوزخ و چه بد جایگاهی است.
(197/آلعمران)
شرح آیه از تفسیر نمونه
سؤالی که برای جمعی از مسلمانان عصر پیامبر، مطرح بود یک سؤال عمومی و همگانی برای بسیاری از مردم در هر عصر و زمان است، آنها غالبا زندگی مرفّه و پر ناز و نعمت گردنکشان و طغیانگران و فراعنه و افراد بیبند و بار را، با زندگی پر مشقّت جمعی از افراد با ایمان مقایسه میکنند و میگویند چرا آنها با آن همه جنایت و آلودگی زندگی مرفّهای دارند و اینها با داشتن ایمان و تقوا در سختی به سر میبرند و گاهی این موضوع در افراد سست ایمان ایجاد شکّ و تردید میکند. این سؤال اگر به دقّت بررسی شود و عوامل مطلب در دو طرف تجزیه و تحلیل گردد، پاسخهای روشنی دارد، که آیه فوق به بعضی از آنها اشاره کرده است و با دقّت و مطالعه، به بعضی دیگر میتوانیم دست یابیم. آیه میگوید:
«رفت و آمد پیروزمندانه کافران در شهرهای مختلف هرگز تو را نفریبد: لا یَغُرَّنَّکَ تَقَلُّبُ الَّذینَ کَفَرُوا فِی الْبِلادِ». گرچه مخاطب در آیه شخص پیامبر است ولی روشن است که منظور عموم مسلمانان میباشند. در آیه دوّم میفرماید:
«این پیروزیها و درآمدهای مادّی بی قید و شرط، پیروزیهای زودگذر و اندکاند:
مَتاعٌ قَلیلٌ». سپس اضافه میکند:
«و به دنبال این پیروزیها عواقب شوم و مسؤولیّتهای آن دامان آنها را خواهد گرفت و جایگاهشان دوزخ است چه جایگاه بد و آرامگاه نامناسبی: ثُمَّ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهادُ». آیه فوق در حقیقت اشاره به دو نکته میکند:
نخست، این که بسیاری از پیروزیهای طغیانگران و ستمکاران ابعاد محدودی دارد، همانطور که محرومیّتها و ناراحتیهای بسیاری از افراد با ایمان نیز محدود است، نمونه زنده این موضوع را در وضع مسلمانان آغاز اسلام و دشمنان آنها میتوانیم مشاهده کنیم، حکومت اسلام چون در آن زمان به شکل نهالی نوخاسته بود و از طرف دشمنان نیرومندی که همچون طوفان براو میتاختند تهدید میشد بسیار پر و بال بسته بود به خصوص این که مهاجرت مسلمانان مکّه آنها را که در اقلیّت بودند به کلّی از هستی ساقط کرده بود و این وضع، مخصوص آنها نبود، بلکه تمام طرفداران یک انقلاب بنیادی و روحانی در یک جامعه فاسد، یک دوران محرومیّت شدید در پیش خواهند داشت. ولی میدانیم که این وضع زیاد طولانی نشد، حکومت اسلامی ریشههای محکمی پیدا کرد و شاخههای آن نیرومند و قوی شد، سیل ثروت به کشور اسلام سرازیر شد و دشمنان سرسخت که در ناز و نعمت بودند به خاک سیاه نشستند، این همان چیزی است که با جمله «مَتاعٌ قَلیل» در آیه به آن اشاره شده است. دیگر این که موفقیّتهای مادّی جمعی از افراد بیایمان بر اثر این است که در جمعآوری ثروت هیچگونه قید و شرطی برای خود قایل نیستند و از هر طریقی خواه مشروع یا نامشروع و حتی با مکیدن خون بینوایان برای خود ثروت اندوزی میکنند، در حالی که مؤمنان برای رعایت اصول حقّ و عدالت محدودیّتهایی دارند و باید هم داشته باشند، بنابراین نمیتوان حال این دو را با هم مقایسه کرد، اینها احساس مسؤولیّت میکنند، در حالی که آنها هیچگونه مسؤولیّتی برای خود احساس نمیکنند و از آن جا که عالم، عالم اختیار و آزادی اراده است، خداوند هر دو دسته را آزاد گذاشته تا سرانجام، هر یک به نتیجه اعمال خود برسند و این همان است که در آیه فوق به آن اشاره شده:
«ثُمَّ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهادُ».
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
همانگونه که در شأن نزول اشاره شد، این آیهها در پاسخ به پرسش جمعی از مسلمانان در مورد راز برخورداری از ناز و نعمت برخی از شرک گرایان و بیدادپیشگان و محرومیّت برخی از ایمان آوردگان فرود آمد، نخست میفرماید:
«لا یَغُرَّنَّکَ تَقَلُّبُ الَّذینَ کَفَرُوا فِی الْبِلادِ»
رفت و آمد کفرگرایان در شهرها و ژستهای پیروزمندانه و درآمدهای سرشارشان هرگز تو را نفریبد.
به باور برخی روی سخن در آیه شریفه، با پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله است؛ و به باور برخی دیگر، با تکتک ایمان آوردگان یا انسانهای حقطلب میباشد و هشدار میدهد که مبادا جنب و جوش کافران و بیداد پیشگان و رفت و آمد آنان در شهرها و سود سرشار و بهرهوریشان از ارزشهای مادی و بازخواست فوری نشدنشان، تو را بفریبد یا مایه حسرت تو شود؛ چرا که فرجام کار آنان، به دلیل اندیشه و عقیده منحط و رفتار و کردار بیدادگرانهشان، آتش دوزخ است و به سبب کفرشان همیشه در آنجا ماندگار خواهند بود و کاری که فرجام آن کیفر دردناک خدا و آتش دوزخ باشد در آن هیچ چیزی نیست.
«مَتاعٌ قَلیلٌ ثُمَّ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهادُ»
آری، این درآمدها و سودهای مادّی هر چه باشد، ناچیز است و این احساس پیروزیها، کوتاهمدّت و زودگذر؛ و آنگاه است که عواقب بیداد و گمراهی آنان دامنگیرشان میشود و جایگاهشان دوزخ خواهد بود و راستی که دوزخ چه بد جایگاه آمادهای است!