43. آیه (اخطار به همه فرزندان آدم)
یا بَنی آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَیْکُمْ لِباساً یُواری سَوْآتِکُمْ وَ ریشاً وَ لِباسُ التَّقْوی ذلِکَ خَیْرٌ ذلِکَ مِنْ آیاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُون
ای فرزندان آدم، لباسی برای شما فرود فرستادیم که اندام شما را میپوشاند و مایه زینت شما است و لباس پرهیزگاری بهتر است، اینها (همه) از آیات خدا است، شاید متذکر (نعمتهای او) شوند.
(26 / اعراف)
شرح آیه از تفسیر نمونه
«ریش» در اصل واژه عربی به معنی پرهای پرندگان است و از آن جا که پرهای پرندگان لباسی طبیعی در اندام آنها است، به هرگونه لباس، نیز گفته میشود، ولی چون پرهای پرندگان غالبا به رنگهای مختلف و زیبا است، یک نوع مفهوم زینت در معنی کلمه «ریش» افتاده است، علاوه بر این به پارچههایی که روی زین اسب و یا جهاز شتر میاندازند، ریش گفته میشود. به دنبال این جمله که درباره لباس ظاهری سخن گفته است، قرآن بحث را به لباس معنوی کشانده و آن چنان که سیره قرآن در بسیاری از موارد است، هر دو جنبه را به هم میآمیزد و میگوید:
«لباس پرهیزگاری و تقوا از آن هم بهتر است» (وَ لِباسُ التَّقْوی ذلِکَ خَیْرٌ). تشبیه تقوا و پرهیزگاری به لباس، تشبیه بسیار رسا و گویایی است، زیرا همانطور که لباس هم بدن انسان را از سرما و گرما حفظ میکند و هم سپری است در برابر بسیاری از خطرها و هم عیوب جسمانی را میپوشاند و هم زینتی است برای انسان، روح تقوا و پرهیزگاری نیز علاوه بر پوشانیدن بشر از زشتی گناهان و حفظ از بسیاری از خطرات فردی و اجتماعی، زینت بسیار بزرگی برای او محسوب میشود، زینتی است چشمگیر که بر شخصیت او میافزاید. در این که منظور از لباس تقوا چیست، در میان مفسران بسیار گفتگو شده است، بعضی آن را به معنی عمل صالح و بعضی حیاء و بعضی لباس عبادت و بعضی به معنی لباس جنگ مانند زره و خود و حتی سپر گرفتهاند، زیرا تقوا از ماده «وِقایَة» به معنی نگاهداری و حفظ است و به همین معنی در قرآن مجید نیز آمده است، چنان که در آیه 81 سوره نحل میخوانیم:
«وَ جَعَلَ لَکُمْ سَرابیلَ تَقیکُمُ الْحَرَّ وَ سَرابیلَ تَقیکُمْ بَأْسَکُمْ: و برای شما پیراهنهایی قرار داد که شما را از گرما حفظ میکند و هم پیراهنهایی که شما را در میدان جنگ محفوظ میدارد». ولی آیات قرآن غالبا معنی وسیعی دارد که مصداقهای مختلف را دربرمیگیرد، در آیه مورد بحث نیز میتوان تمام این معانی را از آیه استفاده کرد و از آن جا که لباس تقوا در مقابل لباس جسمانی قرار گرفته، به نظر میرسد که منظور از آن، همان روح تقوا و پرهیزگاری است که جان انسان را حفظ میکند و معنی حیاء و عمل صالح و امثال آن در آن جمع است.
فرود آمدن لباس
در آیات متعددی از قرآن، به جمله «اَنْزَلْنا» (فرو فرستادیم) برخورد میکنیم که ظاهرا با مفهوم فرستادن از طرف بالا به سمت پایین، سازش ندارد، مانند آیه مورد بحث، زیرا خداوند در این آیه میفرماید:
«لباسی برای شما فرو فرستادیم که اندام شما را میپوشاند» ، در حالی که میدانیم لباس یا از پشم حیوانات گرفته میشود و یا از مواد گیاهی و مانند اینها که همه از زمین است. در آیه 6 سوره زمر نیز میخوانیم:
«وَ أَنْزَلَ لَکُمْ مِنَ الْأَنْعامِ ثَمانِیَةَ أَزْواجٍ: برای شما هشت زوج از چهارپایان فرو فرستاد» و در آیه 25 سوره حدید آمده:
«وَ اَنْزَلْنَا الْحَدیدَ …: آهن را فرو فرستادیم …». بسیاری از مفسران اصرار دارند که اینگونه آیات را به معنی نزول مکانی، یعنی از طرف بالا به پایین تفسیر کنند، مثلاً بگویند:
چون آب باران از بالا به زمین نازل میشود و گیاهان و حیوانات از آن سیراب میگردند، بنابراین مواد لباسها به یک معنی از آسمان به زمین فرستاده شده است، در مورد آهن نیز سنگهای عظیم آسمانی که ترکیبات آهن در آن وجود داشته، به سوی زمین جذب شده است. ولی با توجه به این که نزول، گاهی به معنی نزول مقامی آمده است و در استعمالات روزانه نیز زیاد به کار میرود و مثلاً میگویند:
از طرف مقام بالا چنین دستوری صادر شده و یا میگوییم:
«رَفَعْتُ شَکْوایَ اِلَی الْقاضِی: شکایتم را به سوی قاضی بالا بردم» ، هیچ لزومی ندارد که ما اصرار بر تفسیر این آیات به نزول مکانی داشته باشیم و از آن جا که نعمتهای پروردگار از طرف مقام والای ربوبیت به بندگان ارزانی شده، تعبیر به نزول در آن، کاملاً مفهوم و قابل درک است. نظیر این موضوع، در الفاظ اشاره به قریب و بعید نیز دیده میشود که گاهی یک موضوع مهم که از نظر مکانی در دسترس ما است، ولی از نظر مقامی بسیار بلندپایه است، با «اسم اشاره بعید» از آن تعبیر میکنیم، مثلاً در فارسی میگوییم:
به آن جناب چنین معروض میدارم (با این که طرف نزدیک ما نشسته است) و در قرآن مجید میخوانیم:
«ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ: آن کتاب پر عظمت بلند پایه (یعنی قرآن) جای شک و تردیدی ندارد».
لباس در گذشته و حال
تا آن جا که تاریخ نشان میدهد، همیشه انسان لباس میپوشیده است، ولی البته در طول تاریخ و با گذشت زمان و باتفاوت امکنه، لباسها فوقالعاده متنوع و متفاوت بوده است و درگذشته بیشتر لباس به عنوان حفظ از سرما و گرما و همچنین زینت و تجمل مورد استفاده قرار میگرفته است و جنبه ایمنی و حفاظت آن در درجه بعد بوده، اما در زندگی صنعتی امروز، نقش ایمنی لباس و جنبه حفاظت آن در بسیاری از رشتهها در درجه اول اهمیت قرار دارد، فضانوردان، مأموران آتش نشانی، کارگران معادن، غواصان وبسیاری دیگر، از لباسهای مخصوص برای حفظ خود در برابر انواع خطرها استفاده میکنند. وسایل تولید لباس در عصر ما به قدری متنوع شده و توسعه یافته است که با گذشته اصلاً قابل مقایسه نیست. نویسنده تفسیر «المَنار» در جلد هشتم در ذیل آیه مورد بحث چنین مینویسد: یکی از رؤسای کشور آلمان روزی از یک کارخانه پارچهبافی دیدن میکرد، هنگام ورود در کارخانه، گوسفندانی را به او نشان دادند در حالی که مشغول چیدن پشم از آنها بودند، پس از بازدید به هنگامی که میخواست از کارخانه خارج شود، پارچهای به عنوان هدیه به او دادند و به او گفتند:
این پارچه از پشم همان گوسفندانی است که به هنگام ورود در برابر شما چیده شد، یعنی یکی دو ساعت بیشتر طول نکشید که پشم از بدن گوسفند فرود آمد و پارچه جالبی برای پوشش رئیس کشور شد. اما متأسفانه در عصر ما، جنبههای فرعی و حتی نامطلوب و زننده لباس به قدری گسترش یافته که فلسفه اصلی لباس را تحتالشعاع خود قرار میدهد. لباس عاملی شده برای انواع تجملپرستیها، توسعه فساد، تحریک شهوات، خودنمایی و تکبر و اسراف و تبذیر و امثال آن، حتی گاه لباسهایی در میان جمعی از مردم به خصوص «جوانان غربزده» دیده میشود که جنبه جنونآمیز آن بر جنبه عقلانیش برتری دارد و به همه چیز شباهت دارد جز به لباس، اصولاً چنین به نظر میرسد که کمبودهای روانی، عاملی برای به نمایش گذاردن اینگونه انواع لباسهای عجیب و غریب است، افرادی که نمیتوانند با کار چشمگیری خود را به جامعه نشان دهند، سعی دارند با لباسهای نامأنوس و عجیب و غریب، وجود و حضور خود در جامعه را اثبات کنند و لذا ملاحظه میکنیم افراد با شخصیت و آنها که دارای عقده حقارتی نیستند، از پوشیدن اینگونه لباسها متنفرند. به هر صورت ثروتهای عظیمی که از طریق لباسهای گوناگون و مد پرستیهای مختلف و چشم هم چشمیها در مسأله لباس، نابود میشود، رقم بسیار مهمی را تشکیل میدهد که اگر صرفهجویی میشد، بسیاری از مشکلات اجتماعی را حل میکرد و مرهمهای مؤثری بر زخمهای جانکاه جمعی از محرومان جامعه بشری میگذارد.
مسأله مُد پرستی در لباس، نه تنها ثروتهای زیادی را به کام خود فرو میکشد، بلکه قسمت مهمی از وقتها و نیروهای انسانی را نیز بر باد میدهد. از تاریخ زندگی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سایر پیشوایان بزرگ استفاده میشود که آنها با مسأله تجمل پرستی در لباس سخت مخالف بودند تا آن جا که در روایتی میخوانیم که؛ هیأتی از مسیحیان نجران به خدمت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله رسیدند، در حالی که لباسهای ابریشمین بسیار زیبا که تا آن زمان در اندام عربها دیده نشده بود، در تن داشتند، هنگامی که به خدمت پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله رسیدند و سلام کردند، پیامبر صلی الله علیه و آله پاسخ سلام آنها را نگفت، حتی حاضر نشد یک کلمه با آنها سخن گوید، از علی در این باره چاره خواستند و علت روی گردانی ایشان را از آنها جویا شدند، علی فرمود:
من چنین فکر میکنم که اینها باید این لباسهای زیبا و انگشترهای گران قیمت را از تن بیرون کنند، سپس خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله برسند، آنها چنین کردند، پیامبر صلی الله علیه و آله سلام آنها را پاسخ داد و با آنها سخن گفت، سپس فرمود:
«وَ الَّذی بَعَثَنی بِالْحَقِّ لَقَدْ اتُونِیَ الْمَرّةَ الاُْولی وَ اِنَّ اِبْلیسَ لَمَعَهُمْ: سوگند به خدایی که مرا به حق فرستاده است، نخستین بار که اینها بر من وارد شدند، دیدم شیطان نیز به همراه آنها است». (1)
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
«لِباس»: جامه و هر چیزی پوشیدنی.
«ریش»: این واژه در اصل به مفهوم پر و بال مرغ و پوشش پرندگان است که هم لباس آنهاست و هم به تناسب رنگارنگ بودن پرها، آرایش و زینت آنها به شمار میرود.
«زَجّاج» میگوید:
این واژه به مفهوم هر چیزی است که برای جسم و زندگی انسان سودمند باشد، خواه لباس یا چیز دیگر و به باور برخی مفهوم جامه است.
هشدار به انسانها
قرآن در آیات گذشته روشنگری فرمود که کره زمین فرودگاه و جایگاه انسان برای زندگی است، اینک در این آیات از نعمتهایی که به او ارزانی شده است سخن دارد و میفرماید:
یا بَنی آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَیْکُمْ لِباساً یُواری سَوْآتِکُمْ
روی سخن در آیه مبارکه با همه انسانهاست، همه کسانی که به تدریج در کره زمین پدیدار میگردند.
روشن است که خطاب به کسانی که هنوز نیامدهاند در صورتی که آمدنشان تردید ناپذیر باشد و شرایط تکلیف در آنان گرد آید درست است.
در تفسیر آیه شریفه دیدگاهها اندکی متفاوت است؛ برای نمونه:
1 «جبّائی» میگوید:
هنگامی که «آدم» و «حوّا» به زمین فرود آمدند، لباس نیز بر آنان فرود آمد تا به وسیله آن اندام خویش را بپوشانند.
*****
1- «سفینة البحار» ، جلد 2، صفحه 504، ماده «لبس».
2 «حَسَن» میگوید:
منظور این است که به وسیله بارانی که از آسمان فرود میریزد، همه چیزهای مورد نیاز انسان، از جمله موادّ اولیّه پوشش و لباس او نیز به دست میآید.
3 به باور برخی، این تعبیر بدان دلیل است که همه برکات از آسمانها فرود میآید، همانگونه که قرآن آهن را نیز فرود آمده از آسمان میخواند:
وَ أَنْزَلْنَا الْحَدیدَ … (1)
4 امّا به باور «ابو مسلم» منظور این است که جامه و دیگر وسایل زندگی را به شما ارزانی داشتیم. یادآوری این نکته لازم است که تعبیرهایی چون فرو فرستاده شدن نعمتها از آسمان به زمین، در حقیقت نوعی سپاس از ارزانی دارنده نعمتها و ستایش اوست، که بدین وسیله ما بندگی و نیاز خویش را در برابر آن هستی بخش با عظمت بیان میکنیم.
5 و از دیدگاه «ابوعلی» منظورِ آیه شریفه این است که:
ما لباس و دیگر وسایل زندگی را برای شما پدید آوردیم، همانگونه که میفرماید:
و از دامها هشت جفت برای شما فرود آورد. (2)
وَ ریشا
در مورد این واژه دیدگاهها یکسان نیست:
1 به باور برخی منظور وسایل زندگی است.
2 امّا به باور گروهی از جمله «ابن عبّاس» و … منظور ثروت و امکانات مادّی است.
3 از دیدگاه «ابن زید» منظور زیبایی و جمال است.
4 و از دیدگاه برخی دیگر امکانات زیست و نعمتهاست.
به باور ما هر کدام از مفسّران بخشی از نعمتهای خدا و چیزهای خوب و موردنیاز و بخشی از مفهوم آیه را بیان کردهاند.
1 سوره حدید، آیه 25.
2 سوره زمر، آیه 6.
وَ لِباسُ التَّقْوی ذلِکَ خَیْرٌ
و لباس پروا پیشگی است که از همه لباسها و جامهها بهتر است.
در این مورد که منظور از این جامه چیست، دیدگاهها یکسان نیست:
1 به باور «ابن عبّاس» منظور از جامه تقوا، انجام کارهای شایسته است.
2 امّا به بارو «حَسَن» منظور ارزش اخلاقی حیا و آزرم میباشد که به سان پوششی اندام انسان و فراز و نشیبهای آن را میپوشاند.
3 از دیدگاه «جبّائی» منظور لباس ویژه و زاهدانهای است که پارسایان از سر فروتنی میپوشند.
4 و از دیدگاه «زید» فرزند حضرت سجّاد علیهالسلام منظور لباس جهاد است.
5 «عُرْوَه» میگوید:
منظور ترس از خداست.
6 و «ابن زید» میگوید:
منظور پوشش مناسب برای پوشاندن فراز و نشیبهای بدن است.
7 و برخی نیز بر آنند که:
منظور جامه ایمان به خداست.
به باور ما همه این مفاهیم و دریافتها از آیه شریفه جالب است و هر کدام از این جامهها که انسان بر تن نماید به خیر و صلاح اوست.
ذلِکَ مِنْ آیاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ.
اینها همه از نشانههای قدرت و عظمت اوست؛ او همه اینها را پدید آورده است، باشد که انسانها بیندیشند و ایمان آورند و دستورات زندگیساز او را به کار بندند.