151. «قالَ لا تَثْریبَ عَلَیْکُمُ ...
آیه
«قالَ لا تَثْریبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ یَغْفِرُ اللَّهُ لَکُمْ وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمینَ»
ترجمه
گفت:
امروز ملامت و توبیخی بر شما نیست خداوند شما را میبخشد و ارحم الراحمین است.
(92 / یوسف)
شرح آیه از تفسیر نمونه
«تَثْریب» در اصل از ماده «ثَرْب» به پوسته نازکی از پیه میگویند که روی معده و رودهها را میپوشاند و تثریب به معنی کنار زدن آن است سپس به معنی سرزنش و توبیخ و ملامت آمده گویی با این کار پرده گناه از چهره طرف کنار زده میشود. فکرتان آسوده و وجدانتان راحت باشد و غم و اندوهی از گذشته به خود راه ندهید، سپس برای این که به آنها خاطر نشان کند که نه تنها حق او بخشوده شده است، بلکه حق الهی نیز در این زمینه با این ندامت و پشیمانی قابل بخشش است، «افزود: خداوند نیز شما را میبخشد، چرا که او ارحم الراحمین است» (یَغْفِرُ اللّهُ لَکُمْ وَ هُوَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ) و این دلیل بر نهایت بزرگواری یوسف است که نه تنها از حق خود گذشت و حتی حاضر نشد کمترین توبیخ و سرزنش، تا چه رسد به مجازات، در حق برادران روا دارد، بلکه از نظر حق اللّه نیز به آنها اطمینان داد که خداوند غفور و بخشنده است و حتی برای اثبات این سخن با این جمله استدلال کرد که او ارحم الراحمین است.
زکات پیروزی، عفو و بخشش است
آیه فوق این درس مهم اخلاقی و دستور اسلامی را به روشنترین وجهی به ما میآموزد که به هنگام پیروزی دشمن، انتقامجو و کینهتوز نباشید. برادران یوسف، سختترین ضربهها را به یوسف زدهبودند و او را تا آستانه مرگ پیش بردند که اگر لطف خدا شامل حال او نشده بود، رهایی برای او ممکن نبود، نه تنها یوسف را آزار دادند که پدرش را نیز شکنجه دادند اما اکنون همگی زار و نزار در برابر او قرار گرفتهاند و تمام قدرت در دست او است، ولی از لابلای کلمات یوسف به خوبی احساس میشود که او نه تنها هیچگونه کینهای در دل نگرفته، بلکه این موضوع او را رنج میدهد که نکند برادران به یاد گذشته بیفتند و ناراحت شوند و احساس شرمندگی کنند. به همین دلیل نهایت کوشش را به خرج میدهد که این احساس را از درون جان آنها بیرون براند و حتی از این بالاتر، میخواهد به آنها حالی کند که آمدن شما به مصر از این نظر که وسیله شناسایی بیشتر من در این سرزمین و این که از خاندان رسالتم، نه یک غلام کنعانی که به چند درهم فروخته شده باشم برای من مایه فخر و مباهات است، او میخواهد آنها چنین احساس کنند نه تنها بدهکار نیستند بلکه چیزی هم طلبکارند. جالب توجه این که:
هنگامی که پیامبر اسلام در شرایط مشابهی قرار گرفت و در جریان فتح مکه بر دشمنان خونخوار، یعنی سران شرک و بتپرستی پیروز شد، بنا به گفته ابن عباس به کنار خانه کعبه آمد و دستگیره در خانه را گرفت در حالی که مخالفان به کعبه پناه برده بودند و در انتظار این بودند که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله درباره آنها چه دستوری صادر میکند؟ در اینجا پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
«اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذی صَدَقَ وَعْدَهُ وَ نَصَرَ عَبْدَهُ وَ هَزَمَ الاَْحْزابَ وَحْده:
شکر خدای را که وعدهاش تحقق یافت و بندهاش را پیروز کرد و احزاب و گروههای دشمن را منهزم ساخت» سپس رو به مردم کرد و فرمود:
«ماذا تَظُنُّونَ یا مَعْشَرَ قُرَیْشٍ قالُوا خَیْرا، اَخٌ کَریمٌ، وَ ابْنُ اَخٍ کَریمٍ وَ قَدْ قَدَرْتَ: «قالَ وَ اَنَا اَقُولُ کَما قالَ اَخی یُوسُفَ قالَ لا تَثْریبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ». «چه گمان میبرید ای جمعیت قریش که درباره شما فرمان بدهم؟ آنها در پاسخ گفتند:
ما از تو جز خیر و نیکی انتظار نداریم، تو برادر بزرگوار و بخشنده و فرزند برادر بزرگوار ما هستی و الان قدرت در دست تو است، پیامبر فرمود:
و من درباره شما همان میگویم که برادرم یوسف درباره برادرانش به هنگام پیروزی گفت:
«لا تَثْریبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ: امروز روز سرزنش و ملامت و توبیخ نیست»». عمر میگوید:
در این موقع عرق شرم از صورت من جاری شد، چرا که من به هنگام ورود در مکه به آنها گفتم امروز روزی است که از شما انتقام خواهیم گرفت، هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله این جمله را فرمود من از گفتار خود شرمنده شدم. (1) در روایات اسلامی نیز کرارا میخوانیم که:
«زکات پیروزی، عفو وبخشش است». علی میفرماید:
*****
1- «تفسیر قرطبی» ، جلد 5، صفحه 3487.
«اِذا قَدَرْتَ عَلی عَدُوِّکَ فَاجْعَلِ الْعَفْوَ عَنْهُ شُکْرا لِلْقُدْرَةِ عَلَیْهِ: هنگامی که بر دشمنت پیروز شدی، عفو را شکرانه پیروزیت قرار ده». (1)
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
تَثْریب: این واژه به معنای سرزنش و نکوهش آمده و پارهای نیز آن را به مفهوم اقرار به گناه گرفتهاند.
آثَرَ: این واژه از ریشه «ایثار» بر گرفته شده و در اصل به مفهوم جستجوی اثرِ پدیده یا چیزی است و از آنجا که نیکی و بزرگی اثری ماندگار است، این واژه به مفهوم برتری دادن و برگزیدن کسی یا چیزی بر دیگری آمده و در آیه شریفه منظور از «آثَرَکَ اللَّهُ …» این است که:
خدا تو را به خاطر شایستهکرداریات بر ما برگزید و برتری بخشید.
تنها خدا میداند که در آن لحظات وصفناپذیر وصال در آن دلها چه شور و شوقی موج میزد و آنان چگونه به سوی آن محبوب گرانقدر روی آوردند.
قرآن نخستین واکنش آنان را اینگونه ترسیم میکند که:
قالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ آثَرَکَ اللَّهُ عَلَیْنا
گفتند:
به خدای سوگند که خدا تو را به وسیله دانش و خرد و بردباری و جمال و اقتدار و کمال و رسالت و فرمانروایی، بر ما برگزیده و برتری بخشیده است.
وَ إِنْ کُنَّا لَخاطِئینَ.
و ما نیز در این کارهایی که کردیم لغزشکار و گناهکار بودیم.
این فراز نشانگر آن است که آنان از عملکرد خود ندامتزده و پشیمان بودند و دیگر هرگز حاضر نبودند که به آن گونه کارها دست یازند. امّا بزرگواری و کرامت یوسف فراتر از آن بود که آنان را در نگرانی و شرمندگی بگذارد؛ از این رو با بیانی جانبخش آنان را مورد عفو قرار داد، که قرآن در ترسیم بیان او میفرماید:
*****
1- «نهج البلاغه» ، کلمات قصار، جمله 11.
قالَ لا تَثْریبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ
یوسف گفت:
امروز دیگر بر شما سرزنش و نکوهشی در مورد آنچه آن روز انجام دادید نخواهد بود.
یَغْفِرُ اللَّهُ لَکُمْ
خودم از بارگاه خدا برای شما طلب آمرزش میکنم و او شما را میآمرزد.
وَ هُوَ أَرْحَمُ الرّاحِمِینَ.
و او در عفو بندگان و مهر به آنان مهربانترین مهربانان است.
به باور پارهای منظور این است که:
و خدا در مورد رفتاری که با من کرد و مرا از قعر چاه و بردگی و گرفتاری، به اوج اقتدار و شکوه رسانید، مهربانترین مهربانان است.
منظور از «اَلْیَوْمَ» در آیه شریفه، نه به مفهوم «امروز» بلکه به مفهوم عصر و زمان میباشد و منظور این است که این عصر و روزگاری که در آن هستیم دیگر سرزنش و نکوهشی به خاطر گذشته بر شما نخواهد بود.
و پارهای بر آنند که فراز نخست آیه مربوط به آیه پیش است که یوسف آن را در پاسخ آنان بیان کرد و از «اَلْیَوْمَ یَغْفِرُ اللّهُ» ، سخن جدیدی آغاز میگردد که آن حضرت آن را به صورت دعا برای آنان و در طلب آمرزش و بخشایش برایشان بیان فرموده و منظور این است که:
اینک در این روز، خدا شما را بیامرزد و بر شما ببخشاید.