در جامعه اى كه زنان از وظيفه مادرى خارج شوند و نقش پدرى به عهده گيرند، افراد آن جامعه از بهشت محروم مى شوند. اين نكته را از آن جهت عرض كردم كه عزيزان عنايت داشته باشند كه از منظر اسلام روى هم رفته مسير حقيقى زن به كدام سمت است تا بتوان مسير غيرحقيقى او را نيز معلوم كرد. با توجه به اين نكته است كه ائمه اطهار(عليهم السلام) در توصيه هاى خود مى خواهند شرايطى فراهم شود تا بستر وظيفه ى مهم مادرى زنان به خوبى فراهم گردد، و اين رسالت اجتماعى كه در چهارديوارى خانه انجام مى شود ضايع نگردد. اگر زنان نقش پدر را به عهده گرفتند و خانواده داراى دو پدر شد خسارت اصلى كه همان غفلت از نقش مادرى است سر بر مى آورد. در اين راستا دو مشكل پيش مى آيد: يكى اين كه زن از مسير صحيح خود منحرف شده است و خودش براى خودش زير سؤال مى رود و احساس بى هويتى مى كند، مثل بسيارى از زنان دنيا كه در حال حاضر خودشان براى خود مسئله هستند. مشكل دوم، اين كه جامعه از مسير تربيت دينى كه به بهشت ختم مى شود محروم مى گردد. پس اينجاست كه نقش تربيت كودكان به عهده هيچ كس غير از مادران نمى تواند قرار گيرد. تربيت كودكان را به عهده هركس گذاشتيد به عهده ناكس و نااهل گذاشته ايد. نه مدرسه، نه استاد، نه مهد كودك، هيچ كدام، به هيچ وجه، مقامش، مقام تربيت حقيقى، كه مسير انسان را به بهشت سوق دهد، نيست. اين مادر- يعنى زن- است كه بايد در مسير رسالت اصلى اش كه همان تربيت انسان است قرار گيرد و از اين جهت، مظهر خداست. همان طور كه خدا پناه روح هر انسانى است، مادران پناه روح كودكانشان هستند. شخصى آمد خدمت پيامبر خدا(صلى اللّه عليه وآله) پرسيد يا رسول اللّه به چه كسى خدمت كنم. فرمودند به مادرت. عرض كرد بعد به چه كسى. فرمودند: به مادرت، پرسيد يا رسول اللّه بعد به چه كسى خدمت كنم، فرمودند: به مادرت. مرتبه چهارم فرمودند به پدرت. مسلّم حضرت نمى خواهد براى زنان پارتى بازى كنند. ولى چون مقام مادر، مقام جذب روح فرزند است براى هدايت، و نظر فرزند به مادر موجب هدايت او مى شود، اين چنين افراد را متوجه مادران مى نمايند. مگر اين كه مادر، پدر شده باشد كه به تعبير حضرت از حالت «گُل بودن» به «قهرمان بودن» تبديل شده و به تعبير ديگر از گُل بودن به درخت بودن و ميوه دادن كه شأن پدر است، تغيير هويت داده است. گل كه نبايد ميوه بدهد، گُل بايد روح ها را بپروراند، نه جسم ها را. پس زن به اعتبار مادربودن، بهشت افراد جامعه را تأمين مى كند و آن ها را تا رسيدن به بهشت جلو مى برد. ممكن است مهدهاى كودك بتوانند از نظر نظمِ رفتار و گفتار كودكان ما را راهنمايى كنند ولى از آن جايى كه انسان ها با دلشان زندگى مى كنند بايد مادران با دلسوزى خاص خود دل هاى كودكان را جهت دهند و اين كار از هيچ كس و هيچ جا به معنى خاص آن بر نمى آيد. تربيت حقيقى انسان ها، مخصوص مادران است و فقط مادرانند كه با غريزه ى مادرى عمل مى كنند، حتى آن مادرانى كه مى خواهند با تخصص تعليم و تربيتِ خود عمل كنند بعضى جوانب را ناديده مى گيرند. هر چند آن تخصص در جاى خود براى جامعه مفيد است، ولى كودك مادر مى خواهد نه متخصص تعليم و تربيت.