فصل بیست و پنجم: احکام ضامن شدن

فصل بیست و پنجم: احکام ضامن شدن

سؤال 592- شریک این جانب چند ماه قبل به من مراجعه کرد و یک برگ چک به مبلغ معیّنی ارائه داد، و خواهش کرد که به وسیلۀ یکی از دوستان، آن را به وجه نقد تبدیل کنم. من از دوست دیگرم، که کاسب بازار است، خواهش کردم که این کار را انجام دهد. او چک را گرفت و پول داد. چندی بعد نامبرده به بانک مراجعه کرد، و چون وجهی در حساب مربوطه نبود، چک برگشت خورد. به شریکم مراجعه نموده، و از وی گله کردم، او گفت: «چک را بدهید، تا پول را تأمین کنم» دوستم چک را از روی اعتماد به من داد. من نیز از روی اعتماد و جوانمردی، چک را به شریکم دادم.
قرار شد تا ظهر آن روز پول را بدهد. ولی نه تنها پول را نداد، بلکه وقتی کار به شکایت رسید، گفت: «من پول را دادم، و چک را گرفتم» ولی بعد اقرار کرد که پولی نداده، و دروغ گفته است. شرعاً چه کسی بدهکار این پول است؟
جواب: هرگاه وساطت شما به معنای ضمانت بوده، هم شما مسئولید و هم شریک شما. و اگر مجرّد وساطت بوده نه ضمانت، شریک شما ضامن است. و اگر دوست بازاری شما با آن شریک آشنایی نداشته، و به اعتبار شما پول داده، مفهوم اقدام شما ضمانت او است.
سؤال 593- شرکتی در تاریخ 11/ 11/ 75 نسبت به انعقاد قرارداد فروش اقساطی یک‌ساله با بانک اقدام می‌نماید، و طبق مقرّراتِ عملیّاتِ بانکیِ بدون ربا، رعایت مقرّرات شرعی و عقود اسلامی در اعطای تسهیلات بانکی الزامی بوده است.
بر اساس قرارداد، شرکت می‌بایست الیاف پلی‌پروپپلین خریداری نماید، و در قبال عقد مشارکت و معاملات نقد و نسیه، الیاف مورد نظر را برای تولید به مصرف برساند.
استفتاءات جدید (مکارم)، ج‌3، ص: 222
پس از گذشت مدّتی مشخّص گردید که قرارداد غیر واقعی بوده، و با اخذ یک فقره فاکتور صوری به عنوان خرید الیاف مزبور، از بانک وام دریافت نموده‌اند، و صادر کنندۀ فاکتور نیز صریحاً اعلام نموده که معامله فسخ، و در همان تاریخ مبلغ مربوطه عودت داده شده است، یعنی در حقیقت الیافی در بین نبوده است.
از جناب عالی در خواست دارد نظر خود را در این باره اعلام فرمایید که: آیا ضمانت چنین معامله‌ای که سبب آن تحقّق نیافته، پابرجاست؟
جواب: این معامله باطل بوده، و باید وجوه مزبور به بانک بازگردد، و ضمانت اگر در مقابل اصل پول بوده، باید به آن عمل شود. و اگر در برابر سود بوده، با عدم تحقّق معامله ضمانت معنایی ندارد، و سودی تعلّق نمی‌گیرد.
سؤال 594- شخصی با میوه‌فروشی در طیّ خریدوفروش میوه و تره بار آشنا می‌شود. بعد از مدّتی، میوه‌فروش به آن شخص می‌گوید: «تازه ازدواج کرده، و برای دریافت وام ازدواج ضامنی نیاز دارم. و هیچ آشنایی ندارم» شخص اوّل، که آشنایی کاملی از آن میوه‌فروش نداشته، و صرفاً به خاطر این که دلش برای او سوخته، میوه‌فروش را نزد معلّمی، که از آن بانک حقوق می‌گرفته و آشنایی دوری با او داشته، می‌برد. و او را به عنوان برادر خانم خود معرّفی کرده، و آن معلّم ضامن او می‌شود.
میوه‌فروش وام را گرفته و متأسّفانه اقساط آن را پرداخت نمی‌کند. بدین جهت بانک اقساط را از حقوق ضامن برداشته است. اکنون ضامن، از شخصی که میوه‌فروش را معرّفی کرده اقساط مذکور را مطالبه می‌کند. لطفاً در این مورد به دو سؤال زیر پاسخ دهید:
1- آیا شخص معرّف در قبال اقساطی که آن جوان پرداخت نکرده، و بانک از حقوق آن معلّم برداشته، ضامن است؟
جواب: شخص معرّف ضامن است.
2- با توجّه به این که آقای معلّم از میوه‌فروش مدارک کافی برای این که از طریق قانون حقّ خود را بگیرد دارد، آیا سزاوار است به شخص معرّف، که فقط از روی خامی و بی‌تجربگی این کار را کرده، فشار بیاورد و پول خود را طلب کند؟
جواب 2: گاهی افراد بی‌تجربه به خاطر بی‌اطّلاعی کار دست خودشان می‌دهند، و این مورد از آن موارد است، و شرعاً مسئول است.
سؤال 595- مشتری چکهایی را به بایع می‌پردازد، که صادر کنندۀ آن شخص ثالثی است. در صورت عدم تبدیل چکها به وجه نقد (به لحاظ عدم موجودی) آیا بایع حقّ رجوع به مشتری را دارد، یا این که با قبول چک شخص ثالث، ذمّه مشتری بری‌ء و ضمان به ذمّۀ صاحب چک (شخص ثالث) منتقل می‌شود؟ آیا بین موردی که شخص ثالث چک مذکور را بابت بدهی خود به مشتری داده، و جایی که صرفاً به عنوان امانت، یا تضمین، تحویل او داده تفاوتی وجود دارد؟
جواب: چک حواله‌ای بیش نیست، و ذمّۀ خریدار تا چک وصول نشود، مدیون فروشنده است؛ مگر این که فروشنده در حین معامله بپذیرد که ذمّۀ ثالث را به جای ذمّۀ خریدار قبول کند.

Share