باب اول: اعمال
فصل اول: وجوب احرام
وجوب احرام برای ورود به مکه
28 235- ورود به مکه (1) بدون احرام، جایز نیست؛ مگر مواردی که استثنا شده است؛ و- به حسب اختلاف شرایط- به نیت عمره تمتع، یا حج، یا به نیت عمره مفرده،صورت میگیرد.
از این حکم، کسانی که به مقتضای شغلشان، زیاد وارد مکه شده و از آن خارج میشوند، همچنین افرادی که در ماه احرام قبل- به تفصیلی که گذشت- به مکه وارد میشوند، استثنا شدهاند.
احرام بعد از انعقاد زایل نمیشود
29 241- محرم نمیتواند احرام خود را به هم بزند و مُحل شود؛ و اگر لباس احرام را به قصد بیرون آمدن از احرام، از تنش بیرون بیاورد، احرامش به هم نمیخورد و محرّمات احرام بر او حلال نمیشود؛ و اگر موجب کفّاره بجا آورد، باید کفّاره بدهد.
محرم کردن مجنون واجب نیست
30 242- مجنون تکلیف ندارد؛ و احرام بر او واجب نیست؛ و اگر بدون احرام وارد مکه شود، اشکالی ندارد.
1- . آیة اللَّه سیستانی: ورود به مکّه بلکه در حرم بدون احرام جایز نیست. مناسک، مسأله 141.
فصل دوم: مکان احرام عمره مفرده
احرام عمره مفرده به حسب اختلاف شرایط در یکی از مکانهای ذیلصورت میگیرد:
1- میقاتهای پنجگانه
لزوم احرام جهت گذر از میقات در مسیر مکه
31 190- کسانی که در مسیر عمره مفرده، از مواقیت پنجگانه گذر میکنند، نمیتوانند بدون احرام از آنجا عبور نمایند؛ و درصورت عبور، واجب است (1) به میقات بازگردند؛ و اگر کسی نتوانست برگردد، هرجا که هست محرم شود. (2)
الف- مسجد شجره
مسجد شجره یا «ذُوالحُلَیفه»، میقات کسانی است که از مدینه منوره، به مکه میروند.
32 245- تأخیر احرام (3) درصورت ضرورت، از مسجد شجره تا میقات اهل شام (جحفه)، جایز است.
1- آیات عظام بهجت،صافی، فاضل، گلپایگانی: عبور از میقات بدون احرام جایز نیست و درصورتتجاوز، احرام از ادنی الحل برای قاصد عمره مفرده کافی است.
2- . تفصیل نظریه آیات عظام ذیل مسأله 236 مناسک محشای حج و 262 و 197 این کتاب آمده است.
آیة اللَّه خامنهای: واجب است برگردد و از همان میقاتی که از آن عبور کرده است محرم شود، چه میقات دیگری در جلو باشد یا نه.
3- . آیةاللَّه بهجت: و جواز طرف مقابل که احرام از مسجد با فعل مضطر الیه و فداء است، محل تأمّل است. مناسک شیخ،ص 9.
احرام از داخل مسجد شجره
33 246- احرام- بنابر احتیاط واجب- باید در داخل مسجد شجرهصورت گیرد، نه اطراف آن (1) و احرام در هر جای مسجد شجره- حتی در قسمت توسعه یافته- جایز است،(2) ولی احتیاط مستحب آن است که در محلّ اصلیصورت گیرد.
احرام جنب و حائض در حال عبور از مسجد
34 247- اشخاص جنب و حایض میتوانند (3) در حال عبور از مسجد محرم شوند و نباید در مسجد توقف کنند، هر چند اگر عصیاناً هم توقف نمایند و محرم شوند، احرام آنهاصحیح است.(4)
1- آیة اللَّه بهجت: باید درصورت امکان از درون مسجد احرام بسته شود. مناسک،ص 64.
آیة اللَّه خامنهای: احرام خارج از مسجد شجره، برای کسانی که از طریق مدینه به سوی مکه حرکت میکنند، کفایت نمیکند و واجب است داخل مسجد محرم شوند.
آیة اللَّه خویی: احرام از منطقه ذو الحلیفه، مانعی ندارد. تعلیقة العروة، ج 2،ص 342.
آیة اللَّه وحید: ذوالحلیفه میقات هر کسی است که بخواهد از راه مدینه به حج برود، و احوط افضل این است که احرام از مسجد آن که معروف به مسجد شجره است، بسته شود. مناسک فارسی معظم لهصفحه 86
آیات عظام تبریزی،صافی، گلپایگانی، مکارم: از داخل مسجد مستحب است و همین که احرام در محاذی مسجد از طرف راست یا چپ باشد، کفایت میکند؛ آیة اللَّه تبریزی: ولی احتیاط واجب آن است که از پشت مسجد قدیم احرام نبندند.
2- آیة اللَّه بهجت: احتیاطاً احرام از مسجد قدیمی شجره باشد و با فحص از اهل اطّلاع، توسعه از یمین ویسار و خلف است و قسمت محراب از مسجد قدیمی محسوب میشود. استفتائات، س 33
آیة اللَّه تبریزی: احتیاط واجب این است که از پشت مسجد قدیم احرام نبندد.
3- آیات عظام: خویی،صافی، گلپایگانی، مکارم: به مساله قبل مراجعه شود.
آیةاللَّه تبریزی: شخص جنب و حایض در خارج مسجد محرم میشود و تجدید تلبیه در جُحفه لزومی ندارد ونیز اگر در حال عبور از مسجد محرم شوند مانعی ندارد.
آیة اللَّه سیستانی: برای حایض و نفساء احرام بستن بیرون مسجد شجره کافی است.
آیة اللَّه فاضل: اگر امکان نداشته باشد یعنی مسجد دو درب نداشته باشد یا امکان عبور از مسجد به جهت ازدحام و موانع دیگر نباشد، کنار مسجد محرم شوند و در این فرض تجدید احرام در جحفه یا محاذات آن لازم نیست.
4- آیة اللَّه تبریزی:صحّت احرام او محلّ اشکال است و باید تلبیه را بهقصد احرام تجدید کند.
آیة اللَّهصافی، آیة اللَّه گلپایگانی: چنانچه قصد قربت از او متمشّی شود احرامصحیح است.
آیة اللَّه مکارم: اگر عمداً باشد خالی از اشکال نیست.
احرام حائض نزدیک مسجد شجره
35 248- اگر حایض نتواند تا پاک شدنصبر کند، احتیاط آن است که نزدیک مسجد محرم شود و در «جحفه» یا محاذی آن، احرام را تجدید کند.(1)
احرام جنب با تیمم در داخل مسجد
36 249- اگر جنب نتواند به خاطر زیادی جمعیت، در حال عبور از مسجد احرام ببندد و آب برای غسل نباشد و نتواندصبر کند تا آب پیدا شود، باید تیمم کند و در داخل مسجد احرام ببندد. (2) 37 250- اگر حائض برای احرامِ در حال عبور، وارد مسجد شجره شود و تلبیه بگوید ولی نتواند از در دیگر خارج شود و از همان دری که وارد شده بود، خارج شود، احرامشصحیح است. (3)
احرام در خارج مسجد و تجدید در جحفه
38 251- زنانی که به علت عادت ماهانه نمیتوانند داخل مسجد شجره محرم شوند،(4)بنا بر احتیاط در خارج آن محرم شوند، و در جُحْفه (5) یا مُحاذی آن، تجدید احرام نمایند؛ (6) و چنانچه محاذاتْ
1- آیة اللَّه نوری: اگر بهواسطه زیادی جمعیت، از عبور از مسجد هم عاجز باشد، احتیاط آن است که از نزدیک مسجد محرم شود.
آیة اللَّه بهجت: اگر نتواند وارد مسجد شود در خارج مسجد محاذی آن محرم میشود و در جحفه یا محاذی آن تجدید احرام میکند بنابر احتیاط. مناسک، س 34.
آیة اللَّه خامنهای: زنی که دارای عذر است، میتواند در حال عبور از مسجد محرم شود، به شرطی که مستلزم توقف در مسجد نباشد. ولی اگر مستلزم توقف در مسجد هر چند بر اثر ازدحام و مانند آن باشد و نتواند احرام را تا برطرف شدن عذر به تأخیر بیندازد، باید از جحفه یا محاذات آن محرم شود. و جایز است با نذر از هر مکان دیگری قبل از میقات محرم شود.
نظریه سایر آیات عظام از مسأله 246 بدست میآید.
2- آیة اللَّه فاضل و آیة اللَّه نوری: و همچنین است حایض که از حیض پاک شده است.
نظریه سایر آیات عظام در این مسأله از ذیل مسأله 246 و 247 بهدست میآید.
3- آیة اللَّه تبریزی:صحّت احرامش محلّ اشکال است.
4- آیةالله نوری: میتوانند داخل مسجد شوند و در حال عبور از مسجد احرام ببندند و در مسجدتوقف نکنند.
5- آیة اللَّه تبریزی: میتوانند در ذوالحلیفه محرم شوند و احتیاط واجب این است که از طرف راست یاچپ یا جلوی مسجد قدیم محرم شوند.
آیة اللَّه خویی: احرام در منطقه ذوالحلیفهصحیح است. تعلیقه عروه، ج 2،ص 342.
6- آیات عظام سیستانی،صافی، فاضل، گلپایگانی، مکارم: تجدید احرام لازم نیست.
معلوم نباشد، اگر حدود آن را تشخیص دهند و در تمام آن حد، با بقای نیت، تلبیه را تکرار کنند، کفایت میکند.
میقاتهای دیگر
39 ب- «وادی عقیق»- که اوایل آن را «مسلخ» و اواسط آن را «غمره» و اواخر آن را «ذات عرق» میگویند که محل احرام عامه است- میقات کسانی است که از راه عراق و نجد به مکه میروند.
ج- «قرن المنازل»، میقات کسانی است که از راه طائف حج میروند.
ه- «یَلَمْلَمْ»- که اسم کوهی است- میقات کسانی است که از راه یمن میروند.
د- «جُحْفه»، میقات کسانی است که از راه شام به مکه میروند.(1)
تأخیر احرام از میقات و محاذات آن
40 260- تأخیر احرام از میقات اختیاراً جایز نیست؛ بلکه بنابر احتیاط (2) واجب، تأخیر از محاذات میقات نیز، بدون احرام جایز نیست، اگرچه میقات دیگری بعد از آن باشد.
وجوب بازگشت به میقات با امکان
41 261- اگر کسی بدون احرام(3)
آیة اللَّه بهجت: در حال اختیار.» از میقات (4)عبور کند، واجب است درصورت امکان برگردد و از همان میقات محرم شود؛ بلکه حتی اگر میقات دیگری هم بعد از آن باشد، باید- بنابر احتیاط
1- آیة اللَّه سیستانی: و کسانی که از مسجد شجره گذشته و محرم نشدهاند هرچند بدون عذر.
2- آیة اللَّه بهجت: اقرب جواز عدول اهل مدینه است از مرور به ذوالحلیفه برای احرام از جحفه اختیاراً. مناسک شیخ،ص 9.
نظریه آیة اللَّه خویی در مورد محاذات در ذیل مسأله 274 آمده است.
آیة اللَّه سیستانی: احوط این است که مکلف از محاذی میقات نگذرد، مگر با احرام، اگرچه بعید نیست که گذشتن جایز باشد، درصورتی که در پیش روی مکلف میقاتی یا محاذی میقاتی باشد. مناسک، مسأله 167.
آیة اللَّهصافی، آیة اللَّه گلپایگانی: بلکه واجب است.
آیة اللَّه فاضل: این احتیاط مستحب است.
3- آیات عظام فاضل: و بدون عذر.
آیة اللَّه بهجت: در حال اختیار.
4- آیة اللَّه فاضل: در حج تمتع بدون عذر.
واجب (1) به همان میقاتی که از آن گذشته برگردد و محرم شود.
عبور از میقات با عذر
42 262- کسی که از روی فراموشی، یا ندانستن مسأله، یا عذر دیگر، (2)
بدون احرام از میقات عبور کند، اگر بازگشت به میقات و انجام اعمال عمره تمتع ممکن باشد، باید باز گردد و از میقات «(3)» احرام ببندد، چه داخل حرم شده باشد یا نه؛ و اگر بازگشت و انجام اعمال ممکن «(4)» نباشد، اگر داخل حرم نشده باشد، از همانجا احرام ببندد و بنابر احتیاط مستحب «(5)» هر مقداری میتواند به طرف میقات برگردد و آنجا محرم شود؛
و اگر داخل حرم شده، اگر ممکن است و به اعمال عمره میرسد، از حرمْ خارج «(6)» و محرم شود؛
1- . آیات عظام بهجت، تبریزی، خامنهای، خویی،صافی، گلپایگانی: درصورت امکان باید برگردد.
آیة اللَّه سیستانی: و هرگاه بدون احرام، از میقات گذشته، درصورت امکان باید به میقات برگردد، مگر کسی که بدون عذر از ذوالحلیفه گذشته و به جحفه رسیده باشد، که چنین شخصی بنابر اظهر، برایش کافی است که از جحفه احرام ببندد، اگر چه گناهکار است. مناسک، مسأله 167.
آیة اللَّه مکارم: این احتیاط واجب نیست.
2- آیة اللَّه بهجت: عذری که مسوّغ ترک باشد و لو ظاهراً؛ از قبیل مرض و جهل به موضوع، بدون تقصیر، وظاهر لحوق جهل به حکم است با عدم تقصیر در آنچه مذکور شد. مناسک شیخ،ص 11.
3- آیة اللَّه سیستانی: این حکم در غیر مورد مسجد شجره است و کسی که از آن عبور کند هرچند عمدیباشد میتواند از جحفه محرم شود، گر چه گناه کرده است.
4- آیة اللَّهصافی، آیة اللَّه گلپایگانی: پس اگر از میقات دیگری عبور میکند، از میقات بعدی محرم شود واگر میقات دیگری در مسیر نیست، به مقداری که میتواند به طرف میقات برگردد و اگر هیچیک از این طرق ممکن نیست از همان محل محرم شود.
5- آیة اللَّه تبریزی، آیة اللَّه سیستانی: بنابر احتیاط واجب، به مقداری که ممکن است به طرف میقاتبرگردد و محرم شود.
آیة اللَّه خامنهای: به احتیاط واجب باید برگردد به طرف میقات به هر مقدار که ممکن باشد تا از انجا محرم شود و اگر داخل حرم شده و میتواند از حرم برای احرام خارج شود، باید برای احرام از حرم خارج شود و اگر به علت تنگی وقت و مانند آن نمیتواند از حرم خارج شود، باید داخل حرم از همان جایی که عذرش برطرف شده است محرم شود.
آیة اللَّه مکارم: اگر میتواند و به اعمال عمره میرسد، از حرم خارج شود و هرچند به تنعیم رود.
6- آیة اللَّه بهجت: و احتیاط به دور شدن از حرم، بهمقدار عدم فوت حج ترک نشود. مناسک شیخ،ص 11.
آیة اللَّهصافی، آیة اللَّه گلپایگانی: و در میقات محرم گردد و یا به طرف میقات به مقداریکه ممکن است برود وإلّا از ادنیالحل محرم شود و درصورت عدم تمکّن از رفتن به ادنی الحلّ در مکّه محرم شود. آداب و احکام حج، مسأله 293.
آیة اللَّه مکارم: هرچند به تنعیم رود.
و اگر نمیتواند، همان جا محرم شود و بنابر احتیاط مستحب هرقدر میتواند به طرف خارجِ حرم برگردد و آنجا محرم شود.
2- احرام از مکان منذوز
43 253- زنهای حایض میتوانند در مدینه با نذر محرم شوند؛ و در اینصورت لازم نیست به مسجد شجره بروند (1)؛ ولی نذر زن، باید با اذن شوهر باشد. (2) 25444- احرام بستن پیش از میقات، جایز نیست وصحیح واقع نمیشود؛ ولی با نذر، جایز است؛(3)و درصورت نذر، باید از مکان منذور محرم شود؛ مثلا اگر نذر کرد که از «قم» محرم شود، واجب است عمل کند؛ و بهتر آن است که در میقات، یا محاذات آن، احرام را تجدید کند.(4)
نذر نایب برای احرام
45 256- نذر احرام قبل از میقات، برای نایب نیز جایز است.
1- گذشت در مسأله 246 به بعد نظر آیات عظامی که مطلقا یا در این خصوص، احرام در خارج مسجد شجره را مجزی میدانند.
2- آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی، سیستانی، مکارم: اگر نذر زن مزاحم حق شوهر نباشد اجازه لازم نیست.
آیة اللَّه خامنهای: درصحت نذر زوجه برای احرام پیش از میقات درصورتی که شوهر او غایب باشد، اذن شوهر شرط نیست. ولی اگر حضور داشته باشد، احتیاط واجب آن است که از او اذن بگیرد. و اگر بدون اذن شوهر نذر کند، نذر او منعقد نمیشود.
3- آیة اللَّه سیستانی: اگر بداند مستلزم ارتکاب محرّم میشود؛ مانند استظلال، انعقاد نذر مورد اشکال است.
آیة اللَّه فاضل:صحت نذر برای کسی که میداند ناچار میشود در روز با وسیله مسقف حرکت کند محل اشکال است، بلی اگر بداند که برای احرام عمره تمتع نمیتواند به یکی از مواقیت معروفه برود نذر اشکال ندارد و معصیت هم نکرده است. ولی احتیاط آن است که در ادنی الحل تجدید احرام کند و در هر دوصورت کفّاره استظلال را باید بدهد.
4- آیة اللَّه بهجت: نیازی به تجدید احرام در میقات نیست بلکه میتواند از راهی به مکّه برود که بر میقات نگذرد. مناسک، مسأله 164.
احرام از مکه با نذر
46 192- آیا احرام با نذر، از داخل شهر مکه و یا مسجدالحرام، برای عمره مفرده جایز است؟ (1)
نذر در ایران برای احرام از جده
47 194- اگر کسی از ایران نذر کند که در جدّه محرم شده، سپس برای انجام عمره مفرده به مکّه برود، آیا این نذرصحیح است؟ و احرام اوصحیح میباشد؟ «(2)48 2/ 196- کسانی که به قصد عمره مفرده وارد جدّه میشوند، آیا میتوانند با نذر از مسجد تنعیم، محرم شوند؟ (3)
3- احرام از محاذات
49 271- اگر قاصد مکه از راهی برود که به هیچیک از میقاتها عبورش نیفتد، باید از محاذات میقات، احرام ببندد. (4)
معلوم نبودن محاذات
50 272- اگر مکان محاذات معلوم نباشد، (5)باید از اهل اطلاع و مورد وثوق سؤال شود.(6)
1- همه آیات عظام: نمی تواند.
2- آیات عظام: بهجت،صافی، فاضل، مکارم و نوری: این نذرصحیح است و کفایت می کند؛ آیة الله سیستانی: مگر بداند که مجبور می شود در روز سوار ماشین مسقف شود کهصحت نذر در این فرض، محل اشکال است و همین طور بنابر احتیاط شب های بارانی.
آیة الله تبریزی و آیة الله خامنه ای: نذر و احرام او باطل است.
3- آیة الله بهجت: درصورتی که نذر کرده باشد که درصورت گذر از میقات یا محاذات آن به هر علتی، در مسجد تنعیم محرم شود، نذر منعقد است.
آیة اللهصافی: جایز نیست ولی درصورت گذر به هر علت، احرام درادنی الحل کافی است.
آیة الله فاضل: جایز نیست.
4- آیة الله بهجت: باید از محاذات اولین میقات نزدیک به خود محرم شود مناسک،ص 66.
آیة الله خویی: کسی که تقریبا یک ماه بیشتر در مدینه منوره اقامت نموده و عازم حج باشد و بخواهد از غیر راه متعارف مدینه تا مکه برود، همین که شیش میل از مدینه دور شود محاذی و برابر مسجد شجره خواهد بود و همان جا میقاتش خواهد بود و از همان جا احرام می بندد. و در تجاوز نمودن از محاذات مسجد شجره و احرام بستن از محاذات یکی از مواقیت دیگر، بلکه از خصوص مورد مذکور نیز مشکل است.
5- آیة الله بهجت: اگر علم به محاذات ممکن نباشد، ظاهرا کفایت گمان است درصورتی که موجب اطمینان یا حاصل از سؤال اهل آن محل باشد علی الأحوط. مناسک شیخ،ص 11.
6- آیة اللَّه سیستانی: اگر دو خطّ متقاطع را فرض کنیم که زاویه قائمهای را تشکیل میدهند و یکی از آنها از مکه میگذرد و دیگری از میقات، نقطه تقاطع، محلّ محاذات با میقات است و معیار در این امرصدق عرفی است نه دقت عقلی.
احرام با نذر با معلوم نبودن محاذات
51 273- اگر کسی نتواند محاذات را بفهمد، (1) قبل از رسیدن به محلی که احتمال میدهد از محاذات گذشته است، با نذر محرم شود؛ (2) بلکه اگر از محل معینی پیش از رسیدن به محاذات، به نذر محرم شود، احوط است.
52 274- کسانی که از محاذاتِ غیر مسجد شجره عبور میکنند، احتیاط مستحب (3)آن است که قبل از رسیدن به محاذات، با نذر محرم شوند و بهتر آن است که در محاذات، تجدید احرام کنند.
مراد از محاذات
53 275- مراد از «محاذات» مکانی است که میقاتْ در یک خط راست، به طرف راست یا چپ شخص واقع شود؛ بهطوری که اگر از آنجا بگذرد، میقات متمایل به پشت او شود.
محاذات با دو میقات
54 277- اگر عبور کسی به گونهای است که با دو میقات، محاذات پیدا میکند، (4)احتیاط واجب (5)
1- آیة اللَّه بهجت: اگر در طریق او محاذات علمیّه با ظنّیه نباشد احوط رفتن به سوی میقاتی یا محاذات آناست و محتمل است جواز احرام از اوّل احتمال و تجدید آن در مقدار اقرب مواقیت به مکّه. مناسک شیخ،ص 10 و 11.
2- آیة اللَّه مکارم: بنابر احتیاط.
3- آیة اللَّه خویی: اگر فاصله زیاد باشد، ظاهراً نذر لازم است و اگر فاصله کم باشد، بنابر احتیاط واجب بایدنذر کند یا اینکه به یکی از مواقیت برود. مناسک، مسأله 164.
آیةاللَّهصافی، آیةاللَّه گلپایگانی: متعرض مسأله استحباب نذر نشدهاند.
4- آیة اللَّه تبریزی: باید از جایی که اول محاذات پیدا میکند، احرام ببندد و تجدید نیت در محاذاتمیقات بعد لازم نیست.
نظر آیة اللَّه خویی با ملاحظه مسأله 271 منتفی است.
آیة اللَّه سیستانی: مخیّر است از محاذی هر کدام احرام ببندد، گرچه احتیاط مستحب احرام در محاذی اوّل است.
5- آیة اللَّهصافی، آیة اللَّه گلپایگانی: واجب است که از جائیکه .....آن است که از جایی که ابتدا محاذات حاصل میشود، احرام ببندد و در محاذات میقات بعد، نیت احرام را تجدید کند.(1)
4- احرام از ادنی الحل
انجام عمره از داخل مکه
55 2/ 190- افرادی که از مکه عمره بهجا میآورند، به ادنیالحل- که افضلِ آن «جِعرانه»، «حُدیبیه» و «تنعیم» است- رفته، و محرم میشوند.
عدم خصوصیت مسجد تنعیم برای احرام
56 191- برای احرام عمره مفرده، مسجد تنعیم، خصوصیت ندارد و احرام از ادنی الحلّصحیح است هرچند در مسجد نباشد.
معیار ادنی الحل
57 2/ 192- آیا احرام از ادنیالحل که میقات عمره مفرده است، باید از اولین نقطه متصل به حرم انجام شود، یا با فاصله نیز کافی است، یا میزان ادنیالحل عرفی است؟ «آیات عظام: بهجت، خامنهای، تبریزی، فاضل، مکارم: میزان ادنیالحل عرفی است.
(2)
احرام شاغلین در جده
58 193- میقات برای شاغلین در جده- از ایرانیان و غیر آنها- در عمره تمتع و عمره مفرده،(3)همان مواقیت معروفه است و نمیتوانند از جده یا ادنی الحل محرم شوند؛ و اگر از روی جهل به مسأله در غیر میقات محرم شوند، احرام آنهاصحیح نیست و محرّمات احرام بر آنها حرام نمیشود؛
1- . آیة اللَّه بهجت: اقوی کفایت احرام اوّل است؛ بهنحویکه در مسأله 271 بیان شد. مناسک،ص 10.
آیة اللَّه فاضل: تجدید احرام لازم نیست و باید از اول محاذات محرم شود.
2- آیات عظام: بهجت، خامنهای، تبریزی، فاضل، مکارم: میزان ادنیالحل عرفی است.
آیةاللَّهصافی: و از آن فاصله نگیرد.
آیةاللَّه سیستانی:صدق ادنیالحل معیار است در همه مرزهای حرم.
3- آیة اللَّه خویی: اگر حدود سه سال در جده میماند کهصدق مقرّ و منزل بر آن بکند، میتواند از جدّهمحرم شود. المسائل الشرعیه، ج 1،ص 322 و 320.
آیة اللَّه سیستانی: میتوانند از جده با نذر محرم شوند و کسی که منزلش از میقات به مکّه نزدیکتر باشد میتواند از منزل احرام ببندد.
آیة اللَّه مکارم: برای عمره مفرده، میتوانند مانند سایرین از حدیبیه محرم شوند.
تفصیل این مسأله در ذیل مسأله 197 آمده است.
و با فرض علم و عمد هم، حکم همین است؛ هرچند درصورت جهل، اگر بعد از اعمال، مسأله را فهمیدند، عمل آنانصحیح است.(1)
احرام برای عمره مفرده از جدّه
59 195- شخصی از روی جهل به حکم، در جدّه برای عمره مفرده محرم میشود وپس از انجام طواف و نماز و سعی، متوجه میشود که می بایست به یکی از مواقیت میرفته، تکلیف او چیست؟ (2)
ورود به جده و احرام از تنعیم
60 196- کسانی که به قصد عمره مفرده وارد جدّه میشوند، آیا میتوانند از مسجد تنعیم که ادنیالحلّ است، محرم شوند؟ (3)
1- آیة اللَّه تبریزی، آیة اللَّه خویی:صحت عمره محل اشکال است. آیة اللَّه بهجت، آیة اللَّه سیستانی: و احتیاطاً درصورت امکان عمره را اعاده نمایند.
آیة اللَّه فاضل: درصورت جهل و نسیان، اگر بعد از اعمال حج متوجّه شوند حجّصحیح است و اگر بعد از عمره تمتّع یا عمره مفرده متوجّه شوند عمره باطل است و در عمره تمتّع اگر وقت دارد و ممکن باشد، جبران کند و اگر وقت ندارد حجّ تمتّع بدل به حجّ افراد میشود و در اینصورت نیز کفایت از حَجّةالاسلام میکند.
2- آیةاللَّه بهجت: عمره از او محقّق نشده است.
آیة اللَّه تبریزی: احتیاطاً به یکی از مواقیت ولو به جحفه برود و برای عمره مفرده احرام ببندد و اعمال عمره مفرده را انجام دهد، واللَّه العالم.
آیةاللَّه خامنهای و آیةاللَّه فاضل: فعلًا تکلیفی ندارد، بلی اگر از طرف کسی نایب بوده و یا به سبب نذر عمره واجب شده باشد کفایت نمیکند.
آیة اللَّهصافی: در فرض سؤال، احتیاطاً بقیّه اعمال عمره را اتمام کند و چنانچه عمره مفرده به نذر و غیره واجب بوده اکتفا به آن نکند و از ادنی الحلّ محرم شود و عمره واجبه خود را انجام دهد، واللَّه العالم.
آیةاللَّه مکارم: احرامش باطل است و باید به ادنیالحلّ برود و از آنجا محرم شود و عمره را تجدید کند.
آیةاللَّه سیستانی: عمره او باطل است و اگر نمیتواند به میقات برود میتواند از أدنیالحِلّ؛ مانند مسجد تنعیم، دوباره محرم شود و اعمال را انجام دهد.
آیة اللَّه نوری: اگر بعد از اعمال متوجّه شود عمره اوصحیح است.
3- آیة اللَّه بهجت و آیة اللَّهصافی: عبور از میقات یا محاذی آن، برای قاصد مکّه بدون احرام جایز نیست هرچند بخواهد عمره مفرده بجا آورد و لکن اگر معصیت نمود و از ادنیالحل محرم شد، عمره اوصحیح است.
آیة اللَّه تبریزی و آیة اللَّه نوری: باید به جحفه یا میقات دیگر- از مواقیت معروفه- بروند و از آنجا محرم شوند؛ آیة اللَّه خامنهای و آیةاللَّه سیستانی: و اگر نتواند به میقات برود، احتیاط واجب این است که با نذر از جدّه احرام ببندد.
آیة اللَّه فاضل: باید با نذر قبل از ورود به شهر مکه محرم شود و یا به مواقیت دیگر مثل جعرانه و حدیبیه برود و از آنجا محرم شود.
آیة اللَّه مکارم: میقات آن ها حدیبیه، که تقریباً هفده کیلومتر با مکّه فاصله دارد، میباشد. اگر از جاده قدیم بروند به حدیبیه برخورد میکنند و اگر نروند از محاذات آن کفایت میکند.
احرام از حدیبیّه
61 197- کسانی که با هواپیما به جده میروند، نمیتوانند- برای عمره تمتع یا مفرده (1)- از جده یا حدیبیه محرم شوند؛ بلکه باید به یکی از مواقیت- مثل جحفه (2)بروند؛ و اگر به مدینه میروند، باید از مسجد شجره محرم شوند.
62 198- حدیبیّه میقات عمره مفرده است، برای کسانی که در مکه هستند
1- آیات عظامصافی، فاضل، گلپایگانی: در عمره مفرده احرام از ادنی الحلّ کفایت میکند، اگرچه با عبوراز میقات بدون احرام گناه کرده است. مناسک عربی،ص 84.
2- آیة اللَّه بهجت: مثل جحفه یا محاذات آن. مناسک، مسأله 173 به ذیل مسأله 272 و 258 مناسکمحشای حج مراجعه شود.
آیة اللَّه سیستانی: میتواند از جدّه با نذر محرم شود؛ زیرا جنوب شرقی آن محاذی با جحفه است.
فصل سوم: واجبات احرام
63 278- واجبات احرام سه چیز است:
1- پوشیدن جامه احرام
64 279- هنگام محرم شدن و در حال احرام، (1)پوشیدن دو جامه احرام- که یکی «لنگ» و دیگری «ردا» است- بر مردان واجب است.
احتیاط واجب (2) آن است که پوشیدن این دو جامه (3)، قبل از نیت احرام و تلبیه باشد؛ و اگر کسی بعد از لبیک بپوشد، احتیاط (4) آن است که لبیک را دوباره بگوید.
1- آیة اللَّه فاضل: احتیاط مستحب است که زنها نیز دو جامه احرام را هنگام محرم شدن بپوشند. آیة اللَّهصافی: و در طواف و سعی.
آیة اللَّه گلپایگانی: پوشیدن دو جامه احرام اختصاص به مردان ندارد و احتیاط واجب آن است که زنها نیز دو جامه را بپوشند، اگرچه کندن لباس دوخته بر آنها واجب نیست و جایز است بعد از احرام دو جامه احرام را بیرون بیاورند و با همان لباس خودشان باشند وبهتر آناست که درحال سعی وطواف دو جامهاحرام را دربرداشته باشند. مناسکفارسی،ص 28.
2- آیة اللَّه بهجت: محل پوشیدن، از باب مقدّمه، قبل از نیّت وتلبیه است؛ واحتیاط درصورت تاخیرپوشیدن، در اعاده نیّت وتلبیه است. مناسک شیخ،ص 14.
آیة اللَّهصافی، آیة اللَّه گلپایگانی: میبایست قبل از نیت و تلبیه دو جامه را بپوشند.
3- آیة اللَّه نوری: لباسهای دوخته را بکند و این دو جامه را ...
4- آیة اللَّه خامنهای، آیة اللَّه فاضل: احتیاط مستحب است.
آیة اللَّه سیستانی: احتیاط مستحب اعاده نیت و تلبیه است. مناسک، مسأله 189.
جواز پوشیدن بیشتر از دو جامه
65 280- حداقل مقدارِ واجبِ لباس احرام، دو جامه است و زیادتر مانع ندارد.
عدم جواز اکتفا به یک جامه
66 281- بنابر احتیاط واجب (1) در حال اختیار، به یک جامه بلند- که مقداری از آن را لنگ و مقداری را ردا قرار دهد- اکتفا نشود (2)بلکه باید دو جامه جدا باشند.
مقدار پوشش جامه احرام
67 282- پوشیدن لباس احرام بهنحو متعارف کفایت میکند و لازم نیست (3) لنگ، ناف و زانو را بپوشاند؛ هر چند پوشاندن آنها مستحب است.
عدم اعتبار کیفیت خاص در پوشیدن
68 283- در پوشیدن دو جامه احرام، ترتیب خاصی معتبر نیست، بلکه به هر ترتیبی(4) باشد، مانع ندارد، فقط باید- به هر کیفیتی که میخواهد- یکی را لنگ و یکی را ردا قرار دهد؛ و احتیاط مستحب (5)آن است که ردا، شانهها را بپوشاند. (6)
1- آیةاللَّه خامنهای: پوشیدن دو جامه احرام واجب تعبدی است.
2- آیة اللَّه بهجت: احرامصحیح است.
آیة اللَّه سیستانی: بلکه ظاهر این است که کافی نباشد.
3- آیةاللَّه بهجت: ازار از ناف تا زانو را باید بپوشاند مناسک، مسأله 189.
آیة اللَّه تبریزی، آیة اللَّه خویی: باید به اندازهای باشد که ناف تا زانو را بپوشاند.
آیات عظام سیستانی،صافی، گلپایگانی، مکارم: بنابر احتیاطِ واجب، لازم است.
4- آیة اللَّه بهجت: یکی از آنها باید بپوشاند ما بین ناف و زانو را و دیگری که ردا باشد آنقدر باشد که دو شانهرا بپوشاند بهنحویکه ردا و تردّی به آنصادق باشد. مناسک شیخ،ص 14.
آیة اللَّه خامنهای: اگر به نحو متعارف باشد کفایت میکند.
آیة اللَّه تبریزی، آیة اللَّه خویی: احتیاط آن است که پوشیدن به نحو متعارف باشد.
آیة اللَّه سیستانی: احتیاط مستحب این است که پوشیدن به نحو متعارف باشد.
5- آیة اللَّه مکارم: بنابر احتیاط واجب.
آیاتعظام بهجت، تبریزی، خامنهای،صافی، گلپایگانی: بایدردا بهقدری باشدکهشانههارا بپوشاند.
آیة اللَّه سیستانی: احتیاط واجب این است که ردا به اندازهای باشد که دو شانه و دو بازو و مقدار قابل توجّهی از کمر را بپوشاند. مناسک، مسأله 189.
6- آیة اللَّه فاضل: بلکه واجب است علاوه بر آن، قسمتی را بپوشاند؛ بهگونهای کهصدق ردا بکند.
قصد قربت در پوشیدن احرام و کندن دوخته
69 284- بنابر احتیاط واجب،(1)هنگام پوشیدن جامه احرام، نیت و قصد امر الهی و اطاعت او جلّ جلاله، واجب است؛ (2) و احتیاط مستحب آن است که هنگام کندن جامه دوخته هم، قصد اطاعت کند.
شرط لباس احرام از حیث صحت نماز در آن
70 285- در جامه احرام،صحت نماز شرط است؛ (3)پس احرام در جامه حریر و غیر مأکول (4) و جامه متنجّس به نجاستِ غیر معفوِّ در نماز، کفایت نمیکند.
لباس بدن نما
71 286- لنگ باید نازک و بدننما نباشد؛ و همچنین است بنابر احتیاط مستحب (5) ردا. (6)
لباس احرام زن
72 287- لباس احرام زن، بنابر احتیاط واجب، (7)از حریر خالص نباشد؛ بلکه احتیاط آن است که تا آخرِ احرام، حریر نپوشد.
73 288- زن میتواند (8) در لباس خودش- به هر نحو که باشد دوخته یا ندوخته (9)- محرم شود؛ ولی حریر محض نباشد.(10)
1- آیة اللَّه فاضل: برای مردان که لباس احرام میپوشند واجب است آن را با قصد قربت بپوشند و زنان نیزلازم است نیت کنند لباسی را که پوشیدهاند لباس احرام آنهاباشد.
2- آیة اللَّه بهجت و آیة اللَّه سیستانی: در پوشیدن لباس احرام قصد قربت لازم است.
3- آیة اللَّه بهجت: بنابر احتیاط. در مجموع موانع نماز خواندن در لباس. مناسک شیخ،ص 14.
4- آیة اللَّه سیستانی: بنابر احتیاط واجب در غیر درندگان.
5- آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی، فاضل، مکارم، نوری: احتیاط واجب است.
آیة اللَّه سیستانی: احتیاط این است که هیچ قسمتی از إزار بدن نما نباشد، ولی این شرط در ردا معتبر نیست. مناسک، مسأله 193.
آیة اللَّهصافی، آیة اللَّه گلپایگانی: معظمله در مناسک فارسی احتیاط وجوبی و در مناسک عربی فتوا میدهند به اینکه بدننما نباشد.
6- آیة اللَّه خامنهای: بدننما بودن ردا مانع ندارد، مشروط بر اینکه ردا بر آنصدق کند.
7- آیة اللَّه بهجت: اما زنان بنابر اقوی جایز است در جامه حریر احرام ببندند، گرچه احتیاط در ترک آناست. و همچنین است جواز پوشیدن آن در جمیع احوال احرام. مناسک شیخ،ص 15.
آیات عظام تبریزی، خامنهای، خویی،صافی، گلپایگانی: باید از حریر خالص نباشد.
8- نظریه آیات عظامصافی، فاضل، گلپایگانی: در واجبات احرام پوشیدن لباس گذشت.
9- آیةاللَّه مکارم: و به هر رنگ باشد.
10- آیة اللَّه بهجت: در مسأله قبلی جواز آن گذشت.
آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: زنان میتوانند در لباسهای عادی خود، درصورتی که دارای شرایط ذکر شده در لباس احرام باشد، احرام ببندند.
طهارت لباس احرام
74 289- آیا طهارت لباس احرام یا سایر شرایط لباس نمازگزار، شرطصحتِ احرام نیز هست، و آیا با ترک عمدی آن، احرامصحیح است؟ (1)
اگر جامه احرام یا بدن نجس شود
75 290- اگر جامه احرام (2) در هنگام اعمال یا غیر آن، نجس شود، بنابر احتیاط واجب (3)باید تطهیر یا تبدیل شود؛ و احوط (4)درصورت نجاست بدن در حال احرام، مبادرت به تطهیر است.
76 292- اگر جامه احرام یا بدن تطهیر نشود، کفّاره ندارد.
1- آیات عظام بهجت، فاضل، تبریزی: شرطصحّت نیست؛ آیة اللَّه سیستانی: ولی واجب مستقل است که لباس احرام را بپوشد و شرط آن، طهارت است ولی اگر لباس احرام نپوشد یا لباسش نجس باشد احرامصحیح است.
آیات عظام:صافی، مکارم و نوری: لباس احرام باید مثل لباس نمازگزار پاک باشد و سایر شرایط لباس نمازگزار را نیز باید داشته باشد.
آیةالله خامنهای: جامه احرام باید شرایط لباس نمازگزار را داشته باشد. بنابراین احرام بستن در جامه حریر یا جامهای که از اجزای حیوان حرام گوشت یا مردار تهیه شده باشد و یا جامهای که به نجاستی نجس شده باشد که در نماز از آن عفو نشده است کفایت نمیکند.
2- آیةاللَّه فاضل: یا لباسی که زنِ محرم پوشیده.
3- آیة اللَّه سیستانی: به احتیاط واجب باید مبادرت کند به تبدیل یا تطهیر.
آیة اللَّهصافی: احتیاط مستحبّ آن است که آن را عوض کند و یا تطهیر نماید، بلکه احوط و اولی آن است که اگر محرم بدنش نیز نجس شود نجاست را از آن زایل کند. مناسک فارسیص 44، مسأله 35.
آیة اللَّه گلپایگانی: از مناسک فارسیص 27، مسأله 35- مطابق متن، احتیاط وجوبی استفاده میشود ولکن در مناسک عربیص 77- احتیاط استحبابی فرمودهاند.
آیة اللَّه مکارم: این حکم واجب است.
4- آیة اللَّه بهجت: و چنانچه بدن نجس شود تطهیر آن از جهت محرم بودن واجب نیست بنابر اظهر مناسک، مسأله 197.
آیة اللَّه سیستانی: وجوب مبادرت به تطهیر بدن ثابت نیست.
آیة اللَّه فاضل: احتیاط استحبابی است.
اضطرار به پوشیدن لباس دوخته
77 295- اگر محرم- به خاطر سرما یا غیر آن (1)ناچار بهپوشیدن قبا یا پیراهن شود، میتواند بپوشد، (2) ولی باید قبا را پایین و بالا کند و بهدوش بیندازد و از آستین آن، دستش را بیرون نیاورد؛ و احوط (3) پشت و رو نمودن آن است؛ و همچنین پیراهن را نیز باید بهدوش بیندازد و نپوشد؛ ولی اگر اضطرار، به غیر از پوشیدن دوختنی، رفع نمیشود، میتواند بپوشد، هر چند باید کفّاره بدهد. (4)29678- اگر کسی به خاطر عذر، نتواند لباس دوخته خود را بکند و لباس احرام بپوشد، باید در میقات، نیت کند و لبّیک بگوید و کافی است؛ و هر وقت عذرش برطرف شد، جامه دوخته را بکند، و لباس احرام بپوشد؛ و لازم نیست به میقات برگردد؛ ولی برای پوشیدن لباس دوخته، باید یک گوسفند قربانی (5) کند.
جواز بیرون آوردن لباس احرام در حال احرام
79 297- لازم نیست جامه احرام همیشه در تن باشد، بلکه تعویض و بیرون آوردن هر دو جامه، برای شستن و حمام رفتن و هر حاجتی، (6)جایز است.
احرام در لباس غیر احرام
80 298- اگر کسی لباس احرام را عمداً نپوشد، یا در حال احرام، لباس دوخته بپوشد، اگر از روی
1- آیة اللَّه فاضل: مثل نیافتن ردا و ازار
2- آیة اللَّه گلپایگانی: ولی باید برای آن کفّاره بدهد و نظر ایشان نسبت به بقیه مسأله به دست نیامد.
3- آیةاللَّه سیستانی: واجب این است که پشت و رو کند و دست از آستین آن بیرون نیاورد و یا این که آن راپایین و بالا کند و بپوشد.
آیة اللَّه فاضل: احتیاط استحبابی است؛ و واجب است پیراهن را نیز بالا و پایین کند.
4- . آیات عظام تبریزی، خامنهای، سیستانی: و بنابر احتیاط کفّاره هم بدهد.
آیة اللَّهصافی: ولی باید برای آن کفّاره بدهد.
آیة اللَّه مکارم: یعنی به طور معمولی بپوشد.
آیة اللَّه خامنهای: اگر بر اثر سرما و مانند آن، ناگزیر به پوشیدن جامه دوخته باشد، میتواند از لباسهای معمولی مانند پیراهن استفاده کند، اما نباید آن را بپوشد، بلکه آن را بهصورت برعکس بالا به پایین یا پشت و رو، به روی خود بیندازد.
5- نظریه آیات عظام در ذیل مسأله 500 آمده است.
6- آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: و غیر حاجت.
عذر نباشد، معصیت کرده، ولی بهصحت احرام او ضرر نمیرساند. (1)
گره زدن لباس احرام
81 299- گره زدن لباس احرام، اشکال ندارد (2)ولی بنابر احتیاط واجب، (3)لنگ را به گردن گره نزند؛ و اگر از روی جهل یا نسیان گره زد، احتیاط آن است که فوراً باز کند، و احرامشصحیح و کفّاره ندارد.
وصل کردن جامه احرام با سنجاق و مانند آن
82 300- گذاردن سنگ و مانند آن، در جامه احرام و بستن با نخ و مانند آن، جایز است؛ و همچنین وصل کردن قسمتی از لباس احرام به قسمتی دیگر، با سنجاق و مانند آن، جایز است اگرچه احتیاط در ترک است. (4)
نحوه بیرون آوردن لباس دوخته در حال احرام
83 302- اگر کسی بعد از احرام پیراهن بپوشد، باید پیراهن را شکاف دهد و از پایین بیرون آورد؛ ولی اگر در پیراهن محرم شود، (5)شکاف دادن و از پایین بیرون آوردن لازم نیست، و فقط کندن آن و
1- آیات عظام: خامنهای،صافی، گلپایگانی و مکارم:صحّت احرامش خالی از اشکال نیست پس احتیاط واجب آن است که پس از بیرون آوردن آن، بار دیگر نیّت کند و لبّیک بگوید.
2- آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی، سیستانی: احوط این است که ازار لنگ خویش را به گردن خودبلکه مطلقا گره نزند، ولو بعض آن را به بعض دیگر. و با چیزی مانند سنجاق نیز آن را به هم وصل نکند. و احوط این است که ردا نیز گره زده نشود، ولی فرو کردن سوزن یا سنجاق در آن عیبی ندارد.
آیة اللَّهصافی، آیة اللَّه گلپایگانی: سنجاق زدن و گره زدن حوله احرام و سنگ گذاشتن بین دو طرف حوله، به نحوی که حوله بهصورت یقه پیراهن درآید جایز نیست، و نیز نباید پارچه احرام را چاک داده و مانند پیراهن بپوشد، بلی قرار دادن سنگ کوچک، در جامه احرام برای آنکه آن را سنگین کرده، و ردا را حفظ نماید مانعی ندارد.
3- آیة اللَّه خامنهای: بستن لنگ به گردن جایز نیست ولی گره زدن لباس احرام یا گذاشتن سنگ یا چیز دیگر در میان آن و بستن با نخ چنانچه برای بستن جلوی رداء معمول است اشکال ندارد و همچنین بستن با سنجاق.
4- . به مسأله قبل مراجعه شود.
آیة اللَّه وحید: بنا بر احتیاط واجب اگر اقوی نباشد ازار را به گردن گره نزند، ولی سوراخ کردن آن به وسیله سوزن و مانند آن مانعی ندارد. مناسک فارسی معظم لهصفحه 123
5- آیةاللَّه بهجت: در هر دوصورت درآوردن مخیط، باید بدون پوشاندن سر باشد. مستفاد ازصفحه 20 مناسک شیخ.
آیة اللَّه خامنهای: درصورت علم و عمد نظر ایشان در ذیل مسأله 298 بیان شده است.
پوشیدن لباس احرام لازم است و در هر دوصورت، احرامصحیح است.
استحباب طواف با لباس اول
84 303- افضل آن است که محرم درصورت تعویض جامه احرام، برای طواف، همان جامهای را که در آن محرم شده است، بپوشد، بلکه موافق احتیاط استحبابی است. (1)
استفاده از پارچه ندوخته در زیر لنگ
85 304- استفاده از پارچه ندوخته در زیر لنگ- به هر نحوی که باشد- اشکال ندارد.
2- نیت احرام
یکی دیگر از واجبات احرام، نیت است.
قصد ترک محرّمات
86 305- برای محرم شدن، قصد ترک محرّمات احرام، لازم نیست؛ و اگر کسی بدون چنین قصدی، بهقصد عمره مفرده، تلبیه بگوید، محرم میشود؛ و حتی کسی که میداند بعضی از محرّمات- مثل زیر سایه رفتن- را انجام میدهد، احرام اوصحیح (2) است؛ هر چند احتیاط آن است که ترک محرّمات را نیز قصد کند؛ البته عدم لزوم قصد ترک محرّمات، (3)در غیرِ محرّماتی است که عمره یا حج را باطل میکند؛ اما آنچه عمره یا حج را باطل میکند- مثل نزدیکی با زن در بعضی ازصور- با قصد (4) ارتکاب آن، احرام باطل، بلکه غیر ممکن است.
87 314- قصد ابطال عمره یا حج و یا بعض اجزای آن، مبطل نیست.
1- آیةاللَّه خویی: نظریه معظّم له در این مسأله به دست نیامد.
2- آیة اللَّه مکارم: احرام او خالی از اشکال نیست مگر در حال ضرورت.
3- آیات عظام بهجت،صافی، گلپایگانی، مکارم: قصد ترک جمیع محرّمات را لازم میدانند.
4- آیة اللَّه تبریزی: درصحّت احرام، عزم بر ترک محرّمات، از اوّل تا آخر احرام معتبر نیست.
آیة اللَّه خویی: بنابر قول مشهور نسبت به جماع قبل از سعی در عمره مفرده، فتواست.
آیة اللَّه سیستانی: فقط در حین احرام عمره مفرده، اگر مکلف قصد داشته باشد که قبلاز فارغ شدن از سعی با همسر خود نزدیکی کند یا تردید دارد که این کار را بکند یا نه، ظاهر این است که احرامش باطل است و بنابر احتیاط حکم استمنا هم همین است. مناسک، مسأله 178.
وجوب اخلاص در عمره و حج
88 315- عمره و حج(1)از عبادات است و باید با نیت خالص برای اطاعت (2) خداوند متعال انجام شوند.(3)
3- تلبیه
89 319- سومین واجب احرام، تلبیه است؛ وصورت آن- بنابر اصحّ- این عبارت است:
«لَبَّیْکَ، اللَّهُمَّ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ لا شَرِیکَ لَکَ لَبَّیْکَ».
و اگر به عبارت ذکر شده اکتفا کند، محرم میشود، و احتیاط مستحب (4)آن است که پس از چهار لبیک ذکر شده، این عبارت را بگوید:
«انَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَکَ وَ الْمُلْکَ، لا شَرِیکَ لَکَ لَبَّیْک».
و اگر بخواهد احتیاط (5) بیشتر بکند، پس از گفتن آنچه ذکر شد، بگوید:
«لَبَّیْکَ اللَّهُمَّ لَبَّیْکَ لَبَّیْکَ انَّ الْحَمْدَ و النِّعْمَةَ لَکَ وَالْمُلْکَ لا شَرِیْکَ لَکَ لَبَّیْکَ».
و مستحب است بعد از آن بگوید:
1- آیة اللَّه نوری: و همچنین احرام.
2- آیة اللَّه سیستانی: بلکه برای تذلل در پیشگاه خداوند.
3- آیة اللَّه نوری: و باید نیّت آن را داشته باشد که بعد از عمره تمتّع حج تمتّع را انجام بدهد.
4- . آیة اللَّه بهجت: احتیاط واجب این است.
آیة اللَّه سیستانی: لبیک پنجم جایز است ولی جزو این احتیاط استحبابی نیست.
آیة اللَّهصافی، آیة اللَّه گلپایگانی:صورت تلبیه واجب، که بهوسیله آن احرام واقع میشود این است:« لَبَّیْکَ اللَّهُمَّ لَبَّیکَ لَبَّیکَ لا شَریکَ لَکَ لَبَّیکَ» و احتیاط در این است این جمله اضافه شود:« انَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَکَ وَ الْمُلکَ لا شَریکَ لَک». آیة اللَّهصافی: و بهتر اضافه یک لبیک دیگر بعد از لا شریک لک است. مناسک فارسیص 38 عربیص 52
آیة اللَّه مکارم: احتیاط واجب است که بگوید: .... امّا لبّیک پنجم را نگوید ولی اگر به قصد رجا بگوید، ضرری به احرام او نمیزند.
5- آیة اللَّه فاضل: احتیاط مستحب آن است که به جایصورت اوّل بگوید.
«لَبَّیْکَ ذَا الْمَعارِج لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ داعیاً إلی دارِ السَّلامِ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ غَفّارَ الذُّنُوبِ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ أهْلَ الْتَلْبِیَةِ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ ذَا الجَلالِ وَ الْاکْرامِ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ تُبْدِئُ وَ الْمَعادُ إلَیْکَ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ تَسْتَغنِیْ و یُفْتَقَرُ إلَیْکَ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ مَرْهُوباً وَ مَرْغُوباً إلَیْکَ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ إلهَ الْحَقِّ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ ذَا النَّعْماءِ وَ الْفَضْلِ الْحَسَنِ الْجَمَیلِ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ کَشَّافَ الْکُرَبِ الْعِظامِ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ عَبْدُکَ وَابْنُ عَبْدَیْکَ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ یا کَرِیمُ لَبَّیْکَ».
و این جملات را نیز بگوید خوب است:
«لَبَّیْکَ، أتَقَرَّبُ إلَیْکَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ بِحَجَّةٍ و عُمْرَةٍ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ وَ هذِهِ عُمْرَةُ مُتْعَةٍ إلیَ الْحَجِّ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ أهْلَ التَّلْبِیَةِ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ تَلْبِیَةً تَمامُها وَ بَلاغُها عَلَیْکَ».
ترجمه تلبیه
90 320- ترجمه تلبیه- لبَّیک، اللَّهُمَّ لَبَّیک، لَبَّیک لا شَریکَ لَکَ لَبّیک- چنین است: «اجابت میکنم دعوت تو را، خدایا! اجابت میکنم دعوت تو را، اجابت میکنم دعوت تو را، شریکی نیست مر تو را، اجابت میکنم دعوت تو را».
در مواردی که باید ترجمه گفته شود، اگر کلمه «دعوت» را هم نگوید، کفایت میکند
وجوب صحیح گفتن تلبیه
91 321-صحیح گفتن قدر واجب از تلبیه- مانندصحیح گفتن تکبیرة الاحرام در نماز- واجب است.
حکم عاجز
92 322- اگر کسی تلبیه را بقدر واجب نداند، باید آن را یاد بگیرد، یا کسی به او تلقین کند؛ یعنی کلمه کلمه بگوید و شخصی که میخواهد احرام ببندد، دنبال او بهطورصحیح بگوید.
93 323- اگر نتواند تلبیه را یاد بگیرد، یا وقت یاد گرفتن نباشد، و با تلقین هم نتواند بگوید، احتیاط آن است که هر طور که میتواند بگوید، (1) و ترجمهاش را هم بگوید؛ و بهتر آن است که علاوه بر آن نایب (2)هم بگیرد.
1- آیة اللَّه فاضل: و ظاهراً همین مقدار کافی است و احتیاط مستحب آن است که ترجمه را بگوید و نایبنیز بگیرد.
2- آیات عظام اراکی، تبریزی، مکارم: احوط این است که نایب هم بگیرد.
آیة اللَّه بهجت، آیة اللَّه خویی: به ذیل مسأله 236 مناسک محشای حج مراجعه شود.
آیة اللَّه خامنهای: اگر نتواند یاد بگیرد هرچند بر اثر تنگی وقت باشد و نتواند آن را با تلقین نیزصحیح ادا کند، به هر نحو که میتواند بگوید. و در اینصورت احتیاط آن است که علاوه بر گفتن خودش نایب هم بگیرد.
آیة اللَّه سیستانی: کافی است به نحوی که میتواند بگوید، اگر عرفاًصدق تلبیه کند و اگرصدق نکند به احتیاط واجب، هم مرادف عربی و هم ترجمه آن را بگوید و نیز نایب بگیرد.
آیة اللَّهصافی، آیة اللَّه گلپایگانی: اگر تلقین ممکن نشد به هر طوری که میتواند بخواند و ترجمهاش را به فارسی یا زبان دیگر بگوید و نایب هم بگیرد رجاءً، که از طرف او بهطورصحیح بخواند. مناسک فارسی،ص 29.
آیة اللَّه نوری: نایب گرفتن لازم نیست.
نگفتن تلبیه با فراموشی یا جهل
94 324- اگر کسی تلبیه را به خاطر فراموشی یا ندانستن حکم نگوید، واجب است درصورت امکان، به میقات بازگردد و لبیک بگوید؛ و اگر نتواند برگردد و داخل حرم نشده، همان جا (1)بگوید؛ و اگر داخل حرم شده، واجب است برگردد بهخارج حرم و لبیک بگوید؛ « (2)و اگر ممکن نیست، همان جا لبیک بگوید؛ و اگر بعد از گذشتنِ وقتِ جبران، یادش آمد،صحت عمل بعید نیست. (3)
1- آیات عظام اراکی، خامنهای، فاضل: احرام ببندد و لبّیک بگوید.
آیة اللَّه سیستانی: بنابر احتیاط واجب به مقداری که ممکن است به طرف میقات برگردد و محرم شود.
2- تفصیل این مسأله در ذیل مسأله 262 گذشت.
3- آیة اللَّه بهجت: محل تأمّل است. مناسک شیخ،ص 12.
چون نظریه آیات عظام این است که کسی که تلبیه را ترک نماید محرم نمیشود لذا تفصیل این مسأله را باید در ذیل مسأله 236 و 262 در مناسک محشای حج جستجو کرد.
آیة اللَّه تبریزی، آیة اللَّه خویی:صحت عمل خالی از اشکال نیست.
آیة اللَّه سیستانی: اگر در عمره باشدصحت عمل مورد اشکال است.
آیة اللَّه فاضل: اگر بعد از اعمال حج یادش آمد حج اوصحیح است. ولی اگر بعد از عمره تمتّع یا عمره مفرده یادش آمد عمره باطل است، و در عمره تمتّع اگر فرصت دارد و امکان جبران دارد باید به میقات ولو به ادنیالحل برگردد و جبران کند و اگر امکان جبران نبود حج افراد انجام دهد، و در اینصورت کفایت از حَجّةالاسلام میکند.
آیة اللَّه مکارم: اگر بعد از اتمام حج یا عمره یادش بیاید، عمل اوصحیح است.
وظیفه لال در تلبیه
95 325- اخرس (لال)، باید با انگشت به تلبیه اشاره کند و زبانش را هم حرکت دهد، (1)و نایب گرفتن کافی نیست. (2)
کسی که لکنت زبان دارد
96 326- کسی که لکنت زبان دارد، اگر نمیتواند تلبیه راصحیح بگوید، ولو با تلقین، (3)احوط آن است که به هر نحو میتواند بگوید و ترجمهاش را نیز بگوید. (4)
غلط گفتن تلبیه
97 327- اگر کسی تلبیه را غلط بگوید و اعمال حج را انجام دهد، چنانچه (5)از روی عمد بوده،حج
1- آیة اللَّهصافی، آیة اللَّه گلپایگانی: اگر چه به گفتن ترجمه آن باشد و نایب هم بگیرد رجاءً که از طرف اوبهطورصحیح بگوید.
2- آیة اللَّه بهجت: شخص گنگ و لال با انگشت خود همراه با نیت قلبی به تلبیه اشاره نموده و زبان خود را حرکت دهد و اگر ممکن نباشد که این کار را خودش انجام دهد نایب بگیرد که بهجای او تلبیه بگوید. مناسک، مسأله 180.
آیات عظام تبریزی، خویی، فاضل، مکارم: بهتر است نایب هم بگیرد.
آیةاللَّه خامنهای: احوط آن است که نایب هم بگیرد.
آیة اللَّه سیستانی: اگر در اثر عارضهای لال شده است و الفاظ تلبیه را میداند، به مقداری که میتواند تلفظ کند و اگر نتواند زبان و لب را به آن حرکت دهد و همراه با آن در قلب اخطار نماید و با انگشت به آن اشاره کند و اگر لال و کر مادرزاد است و مانند آن، پس زبان و لب را مانند کسانی که تلفظ میکنند حرکت دهد و با انگشت اشاره کند.
3- آیة اللَّهصافی، آیة اللَّه گلپایگانی: ترجمهاش را بگوید و نایب هم بگیرد رجاءً که از طرف او بهطورصحیح تلبیه را بگوید.
4- آیة اللَّه تبریزی و آیة اللَّه فاضل: و بهتر آن است که علاوه بر آن نایب هم بگیرد.
آیة اللَّه بهجت: به ذیل مساله 323 مراجعه شود.
آیة اللَّه خامنهای، آیة اللَّه مکارم: احوط این است که در اینصورت نایب هم بگیرد.
آیةاللَّه خویی: میتواند به ملحون اکتفا کند، گرچه احوط جمع بین ترجمه و استنابه نیز هست. و نیز اخرس گنگ ولال کافی است با اشاره تلبیه بگوید، گرچه احوط استنابه نیز هست. تعلیقه عروه، ج 2،ص 361 و مناسک، مسأله 179 و 180.
آیة اللَّه سیستانی: به ذیل 323 مراجعه شود.
آیة اللَّه گلپایگانی: و نایب هم بگیرد رجاءً.
5- آیةاللَّه فاضل: با توجه به این که عالم به حکم بوده، اگر نسبت به موضوع جاهل بوده؛ یعنی نمیدانستهتلبیه را غلط میگوید، حکم ترک احرام از روی جهل و سهو را دارد که حکم آن ذکر شده است.
اوصحیح نیست؛ و اگر عمدی نبوده و از روی فراموشی یا ندانستن مسأله بوده،صحت عمل بعید نیست. (1)
عدم جواز تأخیر تلبیه
98 329- تأخیر لبیک واجب از میقات، جایز نیست(2)و درصورت تأخیر، باید بهدستوری که در مسأله 262 ذکر شد، عمل شود.
استحباب تکرار تلبیه
99 330- تکرار تلبیه و زیاد گفتن آن هر قدر ممکن باشد، مستحب است؛ و برای هفتاد مرتبه گفتن، ثواب زیادی ذکر شده است؛ و جهت تکرار، گفتن «لَبَّیْکَ اللَّهُمَّ لَبَّیْک» یا «لَبَّیْک» کافی (3)است.
زمان قطع تلبیه
2/ 99 2/ 330- کسی که از داخل حرم خارج شده و در ادنی الحل محرم شده، با مشاهده کعبه تلبیه را قطع و کسی که ابتداءً در خارج حرم بوده و محرم شده، با ورود به حرم، تلبیه را قطع مینماید.
وقف به حرکت و وصل به سکون در تلبیه
100 331- وقف به حرکت و وصل به سکون در تلبیه، چه حکمی دارد؟ (4)
1- آیة اللَّه بهجت: به مسأله 262 و 324 و 240 در مناسک محشی مراجعه شود.
برای اطلاع از نظریه مراجع، به ذیل مسأله 262 مراجعه شود.
آیة اللَّه تبریزی، آیة اللَّه خویی: اگر در احرام عمره بوده،صحّت عمل او خالی از اشکال نیست و باید احتیاط کند.
آیة اللَّه سیستانی: اگر به مقدار تمکن تلبیه را گفته است و غلط بودن آن به حدی نبوده است کهصدق تلبیه نکند، چیزی بر او نیست. در غیر اینصورت، اگر در احرام عمره باشد بنابر احتیاط واجب عمل باطل است و اگر در احرام حج باشدصحیح است.
2- آیة اللَّه خویی: کسی که میخواهد از راه مدینه به حج برود، بهتر است گفتن تلبیه را تا رسیدن به بیداء جایی که یک میل با ذوالحلیفه به طرف مکّه فاصله دارد تأخیر بیندازد و در آنجا تلبیه بگوید و کسی که از راه دیگر به حج میرود تلبیه را پس از قدری راه رفتن بگوید.
3- آیة اللَّه مکارم: بهقصد رجاء.
4- آیةاللَّه بهجت: با نماز فرقی ندارد که وصول به سکون، جایز؛ و وقف به حرکت عمداً، تکلیفاً جایز نیست.
آیة اللَّه خامنهای: تلبیه باید نزد اهل لسانصحیح باشد.
آیات عظام: تبریزی، سیستانی،صافی، فاضل و مکارم: مانعی ندارد بهتر رعایت است.
آیة اللَّه نوری: احتیاط واجب در مراعات است.
فصل چهارم: مستحبات احرام
101 333- مستحبات احرام: (1) 1- پاکیزه نمودن بدن و گرفتن ناخن و شارب و ازاله موی زیر بغل و عانه.
2- رها کردن موی سر و ریش (2) برای قاصد حج، از اول ماه ذیقعده و برای قاصد عمره مفرده، پیش از یک ماه.
غسل احرام
3- غسل احرام در میقات.(3) غسل احرام از زن حایض و نفساء نیزصحیح است.(4)
تقدیم غسل احرام و اعاده آن
تقدیم این غسل بهخصوص درصورتی که خوف آن باشد که در میقات آب یافت نشود، جایز است؛ و درصورت تقدیم، اگر در میقات آب یافت شد، اعاده مستحب است.
بعد از غسل احرام، اگر لباسی بپوشد، یا چیزی که بر محرم حرام است، بخورد، باز هم اعاده مستحب است.
مقدار زمان کفایت غسل احرام
اگر غسل در روز انجام شود، تا آخر شب آینده، کفایت میکند؛ و همچنین اگر در شب انجام
1- آیة اللَّه سیستانی: پارهای از مستحبّات و مکروهاتی که اینجا ذکر شده مبتنی بر قاعده تسامح است، پس باید رعایت آنها به قصد رجا باشد نه ورود.
آیة اللَّه مکارم: این امور و امور مربوط به ترک مکروهات را بهقصد رجا بهجا میآورد.
2- آیة اللَّه مکارم: و بعضی از فقها به وجوب آن قائل شدهاند و این قول گرچه ضعیف است احوط است.
3- آیة اللَّه خامنهای: مستحب مؤکّد است که پیش از احرام غسل کند، بلکه احتیاط آن است که ترک نشود.
4- آیة اللَّهصافی، آیة اللَّه گلپایگانی: و کسی که به خاطر عذر تمکّن از غسل ندارد، رجاءً بدل از غسل تیمّم نماید. آداب و احکام حج،ص 410.
شود، تا آخر روز آینده کافی است؛ ولی اگر بعد از غسل و پیش از احرام، محدث به حدث اصغر شود، غسل را اعاده نماید. (1)» 4- بودن دو جامه احرام از پنبه. (2)
مراتب استحباب زمان احرام
5- بستن احرام به ترتیب ذیل:
درصورت تمکن، بعد از فریضه ظهر؛
و درصورت عدم تمکن، بعد از فریضه دیگر، (3) و درصورت عدم تمکن از آن، بعد از شش یا دو رکعت نماز نافله، در رکعت اول پس از حمد، سوره توحید، و در رکعت دوم، سوره جحد را بخواند؛ و شش رکعت، افضل است، و بعد از نماز، حمد و ثنای الهی را بهجا آورد و بر پیغمبر و آل اوصلوات بفرستد، آنگاه بگوید:
«أللَّهُمَّ إنِّی أسْأَ لُکَ أنْ تَجْعَلَنِی مِمَّنِ اسْتَجابَ لَکَ، وَ آمَنَ بِوَعْدِکَ، وَ اتَّبَعَأمْرَکَ، فَانِّی عَبْدُکَ، وَ فی قَبْضَتِکَ، لا اوْقی إلَّا ما وَقیتَ، وَ لا آخُذُ إلَّا ما أعْطَیْتَ، وَقَدْ ذَکَرْتَ الْحَجَّ، فَأسْألُکَ أنْ تَعْزِمَ لِی عَلَیْهِ عَلی کِتابِکَ، وَ سُنَّةِ نَبِیِّکَصَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِه، وَتُقَوِّیَنِی عَلی ما ضَعُفْتُ، وَ تُسَلِّمَ لِی مَناسکی فی یُسْرٍ مِنْکَ وَ عافِیَةٍ، وَ اجْعَلْنِی مِنْ وَفْدِکَ الّذی رَضِیتَ وَ ارْتَضَیْتَ وَ سَمَّیْتَ وَ کَتَبْتَ. أللَّهُمَّ إنِّی خَرَجْتُ مِنْ شُقَّةٍ بَعیدَةٍ، وَ أنْفَقْتُ مالِی ابْتِغاءَ مَرْضاتِکَ. أللَّهُمَّ فَتَمِّمْ لِی حَجَّتِی وَ عُمْرَتِی. أللَّهُمَّ إنّی اریْدُ التَّمَتُّعَ بِالْعُمْرَةِ إلَی الْحَجِّ عَلی کِتابِکَ، وَ سُنَّةِ نَبِیِّکَصَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، فَانْ عَرَضَ لِی عارِضٌ یَحْبِسُنِی، فَخَلِّنِی حَیْثُ حَبَسْتَنِی بِقَدَرِکَ الَّذی قَدَّرْتَ عَلَیَّ. أللَّهُمَّ إنْ لَمْ تَکُنْ حَجَّةً فَعُمْرَةً، أحْرَمَ لَکَ شَعْرِی وَ بَشَرِی وَ لَحْمِی وَ دَمِی وَ عِظامِی وَ مُخّی وَ عَصَبِی مِنَ النِّساءِ وَ الثِّیابِ وَ الطِّیْبِ، أبْتَغِی بِذلِکَ وَجْهَکَ وَ الدارَ الْآخِرَةَ».
6- خواندن این دعا هنگام پوشیدن دو جامه:
1- آیة اللَّه بهجت: در انتقاض غسل سابق به غیر نوم، تأمّل است و اظهر در نوم، عدم انتقاض است، و آنکه اعاده، شبیه به مستحب در مستحب است. مناسک شیخ،ص 6.
2- آیة اللَّهصافی، آیة اللَّه گلپایگانی: و بهتر آن است که در پارچه سفید محرم شود و نیّت احرام و نیّت پوشیدن جامه احرام بلکه نیّت کندن لباس دوخته را نیز بر زبان آورد.
3- آیات عظام بهجت، فاضل: درصورت عدم تمکن از فریضه ادا، بعد از فریضه قضا محرم شود.
«الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِی رَزَقَنِی مَا اواری بِهِ عَوْرَتی، وَ اؤَدِّی فِیْهِ فَرْضِی، وَ أعْبُدُ فِیْهِ رَبِّی، وَ أنْتَهِی فِیْهِ إلی ما أمَرَنِی، الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِی قَصَدْتُهُ فَبَلَّغَنِی، وَ أردْتُهُ فَأعانَنِی وَ قَبِلَنِی وَ لَمْ یَقْطَعْ بِی، وَ وَجْهَهُ أرَدْتُ فَسَلَّمَنِی فَهُوَ حِصْنِی وَ کَهْفِی وَ حِرْزِی وَ ظَهْرِی وَ مَلاذِی وَ رَجائی وَ مَنْجایَ وَ ذُخْرِی وَ عُدَّتِی فی شِدَّتِی وَ رَخائِی».
موارد استحباب تکرار تلبیه
7- تکرار تلبیهها در حال احرام؛ خصوصاً در:
وقت برخاستن از خواب؛
بعد از هر نماز واجب و مستحب؛
وقت رسیدن به سواره؛
هنگام بالا رفتن از تلّ یا سرازیر شدن از آن؛
وقت سوار شدن یا پیاده شدن؛
آخر شب و اوقات سحر.
تکرار تلبیه در موارد ذکر شده در عمره تمتّع تا دیدن خانههای مکه و در حج تا ظهر روز عرفه، است. (1)
مکروهات احرام
102 334- مکروهات احرام چند چیز است:
1- احرام در جامه سیاه،(2) و افضل، احرام در جامه سفید است.
2- خوابیدن محرم بر رخت (3) و بالش زرد رنگ.
3- احرام بستن در جامه چرکین؛ و اگر جامه در حال احرام چرک شود، بهتر ترک شستن آن در حال احرام است. (4)
1- آیة اللَّه بهجت: و همچنین بر مردان مستحب است تلبیه را بلند بگویند.
2- آیة اللَّه تبریزی، آیة اللَّه سیستانی: بلکه احوط ترک آن است.
آیة اللَّهصافی، آیة اللَّه گلپایگانی: بلکه اولی ترک پوشیدن هر پارچه رنگ شده است مگر رنگ سبز که در بعضی روایات معتبره استثنا شده است.
3- آیة اللَّه بهجت: بر بالش سیاه رنگ
4- آیة اللَّه مکارم: ولی میتواند آنها را تبدیل به احرامی تمیز کند.
4- احرام بستن در جامه راه راه. (1) 5- استعمال حنا (2)پیش از احرام، درصورتی که اثر آن تا حال احرام باقی بماند.
6- حمام رفتن، (3) و اولی آن است که محرم بدن خود را با کیسه و مثل آن نساید.
7- لبیک گفتن محرم در جواب کسی که او راصدا نماید.(4)
1- آیة اللَّه سیستانی: احرام بستن در جامه نقشهدار و مانند آن.
2- آیة اللَّه بهجت: اظهر جواز استعمال حنا است قبل از احرام، هرگاه اثر آن باقی بماند تا حال احرام. مناسک شیخ،ص 8.
آیة اللَّهصافی، آیة اللَّه گلپایگانی: با قصد زینت خلاف احتیاط است.
آیة اللَّه مکارم: اگر قصد زینت داشته باشد اشکال دارد و فرقی میان حنا و رنگهای امروز نیست.
3- آیة اللَّه تبریزی، آیة اللَّه سیستانی: اولی بلکه احوط آن است که محرم بدن خود را با کیسه و مثل آن نساید.
آیة اللَّه مکارم: کراهت حمام رفتن ثابت نیست ولی بدن خود را با کیسه و مثل آن نمالد.
4- آیة اللَّه فاضل: و همچنین ساییدنصورت، چنانچه نداند موجب بیرون آمدن خون میشود و همچنین کشتی گرفتن.
آیة اللَّه تبریزی، آیة اللَّه سیستانی: بلکه احوط ترک آن است.
فصل پنجم: محرّمات احرام
میزان ثبوت کفّاره در محرّمات احرام
103 335- کسی که با جهل، یا نسیان حکم یا موضوع و یا غفلت، محرّمات احرام را مرتکب شود، کفّاره بر او واجب نمیشود، مگرصید که در هرصورت کفّاره دارد؛ پس در غیرصید، ارتکاب عمدیِ محرّمات کفّاره دار، موجب ثبوت کفّاره است. (1)
1- محرّمات مشترک بین مردان و زنان
1- شکار
اول- شکار (2)صحراییِ وحشی، مگر درصورت ترس از آزار آن.
104 336- خوردن گوشت شکار، بر محرم حرام است؛ چه خودش آن را شکار کند یا غیر او، و چه محرم شکار کند یا غیر محرم. (3)105 337- نشان دادن شکار به شکارچی، و همین طور کمک به او به هر نحوی، حرام است.
106 338- اگر مُحرمیصید را ذبح کند- بنابر مشهور- در حکم (4) میته است؛ و بنابر احتیاط
1- تذکر: در برخی موارد دیگر از قبیل مقاربت با فراموشی طواف فریضه یا سعی، و دست بر ریش کشیدن و روغن مالی با جهل، مطابق برخی فتاوی کفاره ذکر شده است که در جای خود بدان اشاره شده است.
2- آیة اللَّه سیستانی: شکار و کشتن حیوانات مگر مواردی که در مناسک استثناء شده است.
3- آیة اللَّه سیستانی: حتی اگر غیر محرم آن را در غیر حرم شکار کرده باشد.
آیة اللَّه مکارم: خواه قبل از احرام خودش شکار کرده باشد یا نه.
4- آیة اللَّهصافی، آیة اللَّه گلپایگانی: میته است.
آیة اللَّه فاضل: ایشان بین ذبح و شکار با تیر تفضیل دارند به مناسک مراجعه شود.
واجب (1) هم این حکم هم در باره درباره محرم و هم مُحِل جاری است.
107 339- شکار دریایی مانع ندارد؛ و آن، حیوانی است که هم تخم و هم جوجه را در دریا کند. (2)108 340- ذبح و خوردن حیوانات اهلی- مثل مرغ خانگی و گاو و گوسفند و شتر- مانع ندارد.
109 341- پرندگان و ملخ، جزو شکارصحرایی میباشند.
حکم ملخ و کفاره آن
342110- گاهی در شهر مکه به قدری ملخ زیاد است که هنگام راه رفتن، پا روی آنها گذاشته میشود، در اینگونه مواقع، آیا مواظبت لازم است، و درصورت لزوم اگر مراقبت نکند و ملخی کشته شود، کفاره آن چیست؟ (3)111 343- کشتن زنبور (4)اگر قصد اذیت نداشته (5) باشد، بنابر احتیاط واجب جایز نیست.
1- . آیات عظام: تبریزی، خویی،صافی، گلپایگانی: بنابر فتوی
آیة اللَّه سیستانی: اگر محرم در بیرون حرمصید را با شکار کردن یا پس از آن کشته باشد، بنابر احتیاط خوردن آن گوشت بر مُحلّ نیز حرام است و همچنین حرام است بر مُحلصیدی که آن را محل یا محرم در حرم شکار یا ذبح کرده باشد.
2- آیة اللَّه نوری: و در آن هم زندگی کند.
آیات عظام تبریزی، سیستانی، گلپایگانی: حیوان دریایی آن است که فقط در آب زندگی کند. آیة اللَّه فاضل: به نظر عرف. آیة اللَّه مکارم: و زندگی در دریا کند بنابر احتیاط واجب.
3- حکم کفاره با فرض مواظبت:
آیات عظام: بهجت، تبریزی، خامنهای، سیستانی،صافی، مکارم: چنانچه نتواند خود داری کند چیزی بر او نیست.
4- آیة اللَّه تبریزی، آیة اللَّه خویی: کشتن عمدی زنبور مقداری طعام کفّاره دارد و درصورتی که کشتن به جهت دفع اذیت باشد کفّاره ندارد. مناسک، م 212
آیة اللَّه فاضل: زنبور عسل باشد یا زنبورهای دیگر.
5- آیة اللَّه بهجت: در اینصورت نباید بکشد.
آیات عظام خامنهای،صافی، گلپایگانی: متعرض حکم مسأله نشدهاند.
آیةاللَّه سیستانی: نظر ایشان قبل از مسأله 336 آمده است.
112 344- کشتن مارمولک واز اینقبیل جانوران، از محرّمات احرام محسوب نمیشود.(1)» 113 345- نگاه داشتنصید حتی بر مالک آن، حرام است.(2) 114 346- پرندهای که نزد کسی است (3)و پَر در نیاورده، یا پر او را چیدهاند، حفظ آن تا زمان درآوردن پر و رها نمودن آن، واجب است؛ (4)بلکه وجوب(5) حفظ بچهصید- مثل آهو بره- نیز تا بزرگ شدن و رها کردن، بعید نیست.
115 347- هر شکاری که حرام است، جوجه و تخم آن نیز حرام است. (6)
2- مسائل زناشویی
116 دوم- جماع و تقبیل و دست زدن (7)با شهوت و نگاه (8) به شهوت، بلکه هر گونه لذت و تمتّعی بردن. (9)
1- آیة اللَّه بهجت: اشکال دارد.
آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: جایز نیست مگر او را اذیت کند. المسائل الشرعیه، ج 1، 331، کشتن یک نوع مارمولک عظایة کفاره آن یک مشت طعام است.
آیة الله سیستانی: حرام است. مراجعه شود به حاشیه قبل از مسأله 336.
آیة اللهصافی: اگر اذیت کند، از محرمات محسوب نیست.
آیة الله گلپایگانی: متعرض این فرع نشده اند.
آیة الله مکارم: کشتن هیچ حیوانی جایز نیست بنابراحتیاط واجب مگر حیوانات موذی.
2- آیة اللَّه فاضل: اگر قبل از احرام با خود آورده باشد باید آن را رها کند و با خود نگاه ندارد.
آیة الله سیستانی: چه خودش آن را شکار کرده باشد، پیش از احرام یا بعد از آن، و چه دیگری شکار کرده باشد و چه شکار در حرمصورت گرفته باشد، چه در بیرون آن، اگر با خود همراه داشته باشد مناسک، مسأله 201.
آیة اللهصافی، آیة الله گلپایگانی: اگرصید را با خود آورده باشد وقتی محرم شد از ملک او بیرون می رود و باید آنرا رها کند.
3- آیة اللَّه خویی، آیة الله گلپایگانی: متعرض این مسأله نشده اند.
4- آیة اللَّه بهجت: در موردی که دلیل خاص نباشد واجب نیست.
5- آیة اللَّه تبریزی، آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب.
6- آیة اللَّه سیستانی: بعید نیست حرمت برداشتن، شکستن و خوردن تخم آن ها بر محرم، و به احتیاط واجب نباید دیگری را در این امر کمک کند.
7- آیة اللَّه سیستانی: و همچنین بلند کردن یا در آغوش گرفتن با شهوت.
8- آیة اللَّه سیستانی: درصورتی که نگاه کردن به همسر از روی شهوت موجب خروج منی شود، لازم است از آن پرهیز کند و احتیاط مستحب آن است که اگر موجب خروج منی هم نشود پرهیز کند.
9- آیة اللَّه نوری: از زن.
آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: محرم می تواند به غیر از جماع و بوسیدن و لمس و نگاه به شهوت و ملاعبه، از عیال خود لذت ببرد بنابراظهر مانند التذاذ ازصدا و یا سخن گفتن با او گرچه احوط ترک استمتاع است مطلقا. مناسک، مسأله 231.
من یجب علیه الکفّارة عند الإجبار
117 354- اگر محرمی با زن محرمه خود، از روی اجبارْ جماع کند، بر زن چیزی نیست؛ و مرد باید علاوه بر کفاره خود، کفاره او را هم بدهد؛ (1) و اگر زن هم راضی باشد، کفّاره بر خود اوست و مرد فقط باید کفاره خودش را بدهد.
حلّیة التذاذ الزوج بعد الخروج عن الإحرام
118 355- شوهر پس از این که از احرام خارج شد، میتواند زوجه مُحرم خود را از روی التذاذ دست بزند؛ و موجب ثبوت کفّاره بر مرد نمیشود؛ (2) ولی اگر زن نیز لذت میبرد- بنا بر
1- آیةاللَّهسیستانی: اگر مرد زنش را مجبور بهجماع کند، بنابر احتیاط واجب باید کفاره او را نیز بدهد.
2- آیة اللَّه بهجت: اگر زن میداند که متلذذ میشود باید مانع شود و مرد بنابر احتیاط باید یک گوسفندکفّاره بدهد. پرسشهای جدید، س 64 و ....
آیة اللَّه تبریزی، آیة اللَّه خویی: هرگاه شخص بعد از طواف نساء زن خود را که در حال احرام است ببوسد، باید بنابر احتیاط یک گوسفند بکشد. المسائل الشرعیه، ج 1،ص 337.
آیة اللَّه سیستانی: بنابر احتیاط واجب باید مرد یک گوسفند کفّاره بدهد. مناسک، مسأله 227.
آیة اللَّه فاضل: تحقق حرمت بر هیچکدام ثابت نیست و کفّاره هم بر هیچیک از آنها لازم نیست.
آیة اللَّه گلپایگانی: متعرض مسأله نشدهاند.
احتیاط (1) نباید حاضر شود ولی اگر اختیار نداشته، چیزی بر او نیست.
نوع کفّاره در بقیّه موارد
119 356- کفاره تقبیل زن از روی شهوت، یک شتر؛ «(2) بدون شهوت، یک گوسفند است؛ و بنابر احتیاط مستحب، یک شتر است.
120 357- در نگاه عمدی به غیر زن خود (3) با انزال، بنابر احوط (4)اگر میتواند، یک شتر؛ و اگر نمیتواند، یک گاو؛ و اگر آن را هم نمیتواند، یک گوسفند کفّاره بدهد.
121 358- اگر محرم به زن خود با شهوت نگاه کند و انزالش شود، مشهور (5) آن است که یک شتر کفّاره
1- آیة اللَّه بهجت: اگر زن احتمال میدهد که متلذذ شود احتیاط در ترک است.
آیة اللَّه فاضل: حرمت در زن محل اشکال است هرچند لذت میبرد.
2- آیة اللَّه مکارم: بنابر احتیاط واجب.
اگر در تقبیل همسر از روی شهوت منی خارج شود:
آیات عظام: بهجت، تبریزی، خویی، سیستانی و فاضل: کفاره آن یک شتر است.
3- آیة اللَّه بهجت: بنحو حرام، و امّا اگر انزال نشود پس جز اینکه گناه کرده چیزی بر او نیست بنابر اظهر مناسک شیخص 17 و 94.
4- آیات عظام تبریزی، خویی و فاضل: چه با شهوت باشد و چه بدون شهوت اگر انزال شود کفّارهاش یک شتر است درصورت دارا بودن و یک گاو است اگر متوسط باشد و یک گوسفند است اگر فقیر باشد. آیة اللَّه سیستانی: همین نظر بنابر احتیاط واجب.
آیات عظام تبریزی، خویی،صافی، گلپایگانی: باید یک شتر کفاره بدهد.
5- آیة اللَّه سیستانی: بنابر احتیاط واجب یک شتر بدهد. و امّا اگر منی بیرون نیاید و یا بدون شهوت به اونگاه کرد و منی بیرون آمد، کفّاره واجب نیست. مناسک، مسأله 229.
بدهد؛ ولی اگر از روی شهوت نباشد، (1) کفّاره ندارد.
122 359- دست زدن به زن با شهوت و بدون انزال، یک گوسفند؛ و با انزال بنابر احتیاط، (2) یک شتر، کفّاره دارد؛ اگرچه کفایت گوسفند، خالی از قوت نیست.
3- عقد
سوم- عقد کردن زن برای خود یا برای دیگری چه محرم باشد یا محلّ.
123 360- شاهد شدنِ محرم برای عقد، جایز نیست، (3)اگرچه عقد برای غیر محرم باشد.
124 361- شهادت بر عقد، اگرچه در حال احلال، « (4)شاهدِ آن عقد شده باشد، احتیاط در ترک آن «(5)است هرچند جایز بودن آن، خالی از قوت نیست.
1- آیة اللَّه بهجت: ولی اگر از روی شهوت نگاه کند و منی از او بیرون نیاید یا بدون شهوت نگاه کند و منی بیرون بیاید کفّاره ندارد. مناسک، مسأله 229.
آیة اللَّه تبریزی: و یا از روی شهوت باشد و انزال نشود ....
2- لمس همسر با شهوت:
بدون انزال:
آیات عظام: تبریزی، خویی، سیستانی و فاضل: یک گوسفند کفاره دارد.
با انزال:
آیات عظام: بهجت، تبریزی، خویی،صافی و گلپایگانی: یک شتر؛ آیة اللَّه سیستانی: و اگر نمیتواند یک گوسفند.
آیة اللَّه خامنهای: کفاره ملاعبه منتهی به امناء در حال احرام، یک شتر است.
آیات عظام: فاضل، مکارم و نوری: بنابر احتیاط یک شتر.
سایر آیات عظام با متن موافق هستند.
3- آیات عظام مکارم، نوری: احتیاط واجب.
آیةاللَّه بهجت: حاضرشدن درمجلسعقد وشاهد شدن برآن، برمحرمحراماست. مناسک، مسأله 235.
آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: شاهد شدن بر عقد، بنابر قول مشهور، بر محرم حرام است و این قول موافق احتیاط است.
4- آیة اللَّه تبریزی، آیة اللَّه خویی: دلیلش ظاهر نیست.
آیةاللَّهصافی، آیة اللَّه گلپایگانی: شهادت بر عقد جایز نیست، اگرچه پیش از احرام شاهد شده باشد.
آیة اللَّه فاضل: شهادت دادن به عقد در حال احرام جایز است، هرچند احتیاط مستحب در ترک آن است.
5- آیة اللَّه بهجت، آیةاللَّه مکارم: بنابر احتیاط واجب
125 362- خواستگاری در حال احرام، بنابر اقوی جایز است و احتیاط (1)در ترک است.
126 363- رجوع به مطلقه رجعیّه، در حال احرام، مانع ندارد.
127 364- اگر محرم زنی را با علم به حکم، برای خود عقد کند، آن زن بر او حرام دائمی میشود؛ واگر با جهل به حکم عقد کند، عقدْ باطل است، ولی حرام دائمی (2) نمیشود، هرچند احتیاط آن است (3)» که با آن زن ازدواج نکند؛ خصوصاً اگر با او نزدیکی هم کرده باشد.
128 365- در احکام ذکر شده، ظاهراً فرقی بین عقد موقّت و دائمی نیست.
129 366- اگر محلّ، محرمهای را عقد کند، احتیاط آن است (4) که با او نزدیکی نکند و او را طلاق داده و هیچ وقت با او ازدواج نکند.
130 367- اگر کسی زنی را برای محرمی عقد کند، اگر هر سه عالم به حکم (5) باشند، با فرض دخول، بر هر یک از آنها، یک شتر کفّاره است؛ و بدون دخول، کفّاره ندارد؛ و این حکم ثابت است چه زن و عاقد، مُحِلّ باشند یا محرم؛ ولی اگر بعضی از آنها حکم را میدانند و بعضی نمیدانند، فقط بر آنکه میداند، کفّاره است.
4- استمناء
131 368- چهارم- استمناء با دست یا غیر آن، هرچند بهخیال، یا ملاعبه با شخصی، یا حتی همسر خود، بههر نحو که باشد، درصورت خروج منی، کفاره آن یک شتر است. (6)
1- آیات عظام تبریزی، خویی،صافی، فاضل، گلپایگانی، مکارم، نوری: بنابر احتیاط واجب محرم نباید خواستگاری نماید.
2- آیة اللَّه نوری: درصورت عدم دخول، و درصورت دخول حرام دائمی میشود.
آیة اللَّه بهجت: اگر جاهل بود حرام ابدی نمیشود، اگرچه دخول کند، بنابر اظهر و اشهر. کتاب نکاح،ص 48.
3- آیة اللَّه مکارم: این احتیاط مستحب است.
4- آیة اللَّه بهجت: احوط اتّحاد حکم مرد و زن است بلکه خالی از وجه نیست. کتاب نکاح،ص 48.
آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی،صافی، فاضل و گلپایگانی: درصورتی که زن محرم باشد و مردی که محرم نیست او را به عقد خود درآورد، این عقد باطل است و چنانچه زن عالم به حکم بوده است موجب حرمت ابدی هم میشود. آیة اللَّه سیستانی: حکم اخیر مبنی بر احتیاط است.
5- آیات عظام: بهجت، سیستانی: و عالم به موضوع.
6- آیة اللَّه خامنهای: و اگر نتواند شتر بدهد قربانی کردن یک گوسفند کافی است و این درصورت علم به حکم و عمد میباشد.
5- استعمال بوی خوش
محرمات احرام
132 پنجم- استعمال عطریات؛ از قبیل مشک و زعفران و کافور و عود و عنبر، بلکه مطلق (1)عطر، هر نوع که باشد.
133 369- مالیدن عطر بر بدن و لباس، جایز نیست؛ و همینطور پوشیدن لباسی که بوی عطر میدهد، اگرچه قبلًا به آن عطر مالیده شده باشد، جایز نیست. (2)
خوردن غذای خوشبو و زعفران
134 370- اگر در خوردنی، چیزهای خوش بو- مثل زعفران- باشد، خوردن آن جایز نیست.
اضطرار به معطّر و لزوم گرفتن بینی
135 371- درصورت اضطرار به پوشیدن لباس، یا خوردن غذایی که بوی خوش میدهد، گرفتن بینی « (3) از بوی خوش آن، لازم است.(4) 136 372- اجتناب از گلها یا سبزیهایی که بوی خوش میدهد، (5)لازم است، مگر گیاهانصحرایی،
1- آیة اللَّه بهجت: حرمت در غیر طیب مسلمالحرمه؛ مانند مشک و زعفران و عنبر و کافور و ورس، معلومنیست، بلکه جواز آن شمّاً و استعمالًا خالی از وجه نیست، اگرچه احتیاط در اجتناب عامه بوی خوش است.
آیةاللَّهتبریزی: اینحکم در غیرزعفران و عود وعنبر ومشک وورس، مبنی بر احتیاط مستحب است.
آیة اللَّه خویی: احوط اجتناب از هر بوی خوشی غیر از اینها است.
آیة اللَّه سیستانی: بر محرم حرام است استعمال هر مادهای که برای خوشبو کردن بدن یا لباس یا خوراک یا غیر آنها مورد استفاده واقع میشود چه استعمال به بوییدن باشد یا خوردن یا مالیدن یا رنگ کردن یا بخور دادن و احتیاط واجب آن است که از شامپو وصابون و سیگاری که بوی خوش دارد نیز اجتناب کند.
آیة اللَّه خامنهای: بنابر احتیاط، استعمالصابون و شامپوی معطر برای محرم جایز نیست.
2- آیة اللَّه مکارم: یا پراکندن در فضا بهوسیله اسپری و مانند آن.
3- آیات عظام تبریزی، خامنهای، خویی: بنابر احتیاط لازم.
4- آیة اللَّه مکارم: مگر اینکه موجب عسر و حرج باشد.
5- آیات عظامصافی، گلپایگانی، مکارم: بنابر احتیاط واجب از تمام گلها اجتناب کند.
آیةاللَّه بهجت، تبریزی و خویی: به حاشیه قبل از مسأله 369: پنجم: استعمال عطریات مراجعه شود.
آیة اللَّه خامنهای: بنابر احتیاط واجب، باید محرم از بوییدن هر چیز معطر اجتناب کند، هر چند به آن عطر اطلاق نشود، مانند گلها و سبزیجات و میوههای خوشبو.
آیة اللَّه سیستانی: این حکم مخصوص گیاهانی است که برای بوییدن مورد استفاده واقع میشود، چه از آن عطر گرفته شود و چه نشود.
مثل «بومادران» و «درمنه» و «خزامی».
137 373- احتیاط در اجتناب از «دارچینی» و «زنجبیل» و «هل» و امثال آن، است، هرچند اقوی، حرام نبودن آنها است.(1)
میوهها و سبزیهای خوش بو
138 374- از میوههای خوشبو- مانند سیب و بِه- اجتناب لازم نیست، و خوردن و بوییدن آنها، مانع ندارد، ولی احتیاط، (2)در ترک بوییدن است.
139 375- خوردن نعنا و سایر سبزیهای خوشبو در حال احرام چه حکمی دارد؟ (3)
استفاده از صابون و شامپو
140 376- اجتناب ازصابون و شامپوهای بودار، باصدق بوی خوش (4)، لازم است و گرنه مانعی ندارد. (5)
گرفتن بینی از بوی بد
141 377- گرفتن دماغ از بوی بد، بنابر اقوی(6)حرام است؛ ولی شتاب برای دور شدن از آن مانعی ندارد.
142 378- خرید و فروش عطریات، اشکال ندارد؛ ولی بو کردن و استعمال، جایز نیست.
1- آیة اللَّه سیستانی: حرمت شامل آنها نیز میشود.
نظریه آیات عظام در مسأله قبل گذشت.
2- آیة اللَّه تبریزی: اولی این است که از بوییدن آنها هنگام خوردن خودداری شود.
آیات عظام خامنهای،صافی، خویی، گلپایگانی و سیستانی: بنابر احتیاط واجب از بوییدن آنها اجتناب کند.
3- آیات عظام: بهجت، تبریزی: جایز است؛ آیةاللَّه سیستانی: ولی بنابر احتیاط واجب از بوییدن دوری کند.
آیات عظام:صافی، فاضل و مکارم: بنابر احتیاط واجب دوری شود.
آیة اللَّه نوری: جایز نیست.
4- آیات عظام: بهجت، خویی، خامنهای و سیستانی: بنابر احتیاط جایز نیست.
5- آیة اللَّه مکارم: اگر مشکوک هم باشد مانعی ندارد.
6- آیة اللَّه تبریزی: بنابر احتیاط واجب. مناسک، مسأله 241.
آیة اللَّه فاضل: و اگر گرفت معصیت کرده ولی کفّاره ندارد.
کسی که بو احساس نمیکند
143 379- کسی که حسّ بویایی ندارد یا به علت زکام و سرماخوردگی بویی را احساس نمیکند، الف: استعمال طیب و عطر زدن به بدن و لباس چه حکمی دارد؟ ب: گرفتن بینی از بوی بد بر او حرام است یا نه؟ (1)
خلوق کعبه
144 380- بنابر مشهور، استعمال «خلوق»- که کعبه معظّمه را با آن خوش بو میکنند- حرام نیست، ولی چون معلوم نیست که خلوق چیست، (2) احتیاط (3) در اجتناب از بوی خوش آن است.
کفاره بوی خوش
145 381- کفاره استعمال بوی خوش- بنابر احتیاط واجب (4) یک گوسفند است.
146 382- در استعمال مکررِ (5) بوی خوش در وقتِ واحد، کفایت یک گوسفند بعید نیست، هرچند
1- الف: آیات عظام: بهجت، خامنهای، تبریزی، سیستانی و فاضل: استعمال طیب برای او جایز نیست؛ آیة اللَّه مکارم: بنابر احتیاط جایز نیست.
ب: آیات عظام: بهجت، تبریزی، سیستانی و مکارم: با فرض این که بویی احساس نمیکند، گرفتن بینی حرام نیست.
آیات عظام: خامنهای،صافی و فاضل: جایز نیست.
2- آیة اللَّه فاضل: ماده خوشبوی مخصوصی است که برای نظافت کعبه استعمال میشود.
3- . آیة اللَّه بهجت: این احتیاط درصورتی است که معلوم باشد دخول آنچه جایز نیست بوییدن آن و لو بهحسب احتیاط ممنوع باشد در آن، و معلوم نباشد نامیده شدن آن به خلوق کعبه که خوشبو کننده کعبه است با خصوصیتی در ساخت آن و الّا اقوی عدم حرمت است. مناسک شیخ،ص 19.
آیات عظام تبریزی، خویی، فاضل: این احتیاط لازم نیست.
آیة اللَّه سیستانی: خلوق کعبه عطری است که از زعفران و غیر آن گرفته میشده است، ولی بعید نیست که اجتناب از بوی خوش کعبه لازم نباشد و بتوان آن را استشمام کرد.
4- آیة اللَّه تبریزی، آیة اللَّه خویی: کفّارهاش بنابر مشهور یک گوسفند است، ولی ثبوت کفّاره در غیر خوردن، محل اشکال است هرچند احوط کفّاره دادن است. مناسک، م 240.
آیة اللَّه سیستانی: هرگاه محرم عمداً مقداری از چیزهای خوشبو را بخورد و یا چیزی را بپوشد که اثر بوی خوش از سابق در آن مانده باشد، بنابر احتیاط واجب باید یک گوسفند کفّاره بدهد، ولی در غیر این دو مورد، در استفاده از بوی خوش، کفّاره واجب نیست، هرچند احوط کفّاره دادن است. مناسک، مسأله 240.
آیة اللَّه فاضل: درصورت علم و عمد.
5- آیة اللَّه بهجت: با تخلل تکفیر کفّاره دارد و بدون آن احتیاط است.
آیة اللَّه تبریزی: چنانچه گذشت کفّاره در غیر خوردن مبنی بر احتیاط وجوبی است و درصورت تکرار احتیاط در تعدّد کفّاره است.
آیة اللَّه خامنهای: تکرّر استعمال طیب در یک زمان تا حدی که عرفاً آن را یکبار استعمال کردن بدانند، کفّاره را متعدد نمیکند و در غیر آن علیالظاهر باید کفّاره را به تعداد استعمال تکرار کند و عدم تخلل کفّاره تأثیری ندارد.
آیة اللَّه گلپایگانی: درصورت تکرار کفّاره هم تکرار شود. مناسک عربی،ص 98.
احتیاط در تعدّد است؛ و در فرض استعمال در چند وقت، این احتیاط (1) ترک نشود.
اگر بعد از استعمال بوی خوش، کفّاره داده شود و مجدّداً استعمال شود، کفّاره تکرار میشود.(2)
6- سرمه کشیدن
147 383- ششم- سرمه کشیدن به سیاهی (3)زینتی هرچند قصد زینت (4) نکند. و احتیاط واجب، اجتناب از هر سرمه زینتی است؛ و اگر بوی خوش «(5)داشته باشد- بنابر اقوی- حرام است.
1- آیة اللَّه فاضل: بنابر اقوی کفّاره را باید متعدد بدهد.
2- آیة اللَّه خویی: متعرض این مسأله نشدهاند.
آیة اللَّه سیستانی: کفّاره با تعدّد لبس یا خوردن طیب مکرّر میشود چه در بین آن کفّاره داده باشد یا نداده باشد.
3- آیة اللَّه تبریزی، آیة اللَّه خویی: از سرمه سیاه بدون قصد زینت بنابر احتیاط واجب اجتناب کند.
آیة اللَّه خامنهای: سرمه کشیدن اگر زینت محسوب شود، بر محرم جایز نیست، همچنین خط کشیدن به دور چشمها که زنان انجام میدهند، جایز نمیباشد و در این مورد تفاوتی میان رنگ سیاه و دیگر رنگها وجود ندارد.
آیة اللَّه سیستانی: سرمه سیاه و هر سرمهای که زینت حساب شود، اگر به قصد زینت باشد حرام و اگر به قصد زینت نباشد احتیاط واجب در ترک است و امّا سرمهای که نه سیاه باشد و نه زینت شمرده شود، اگر به قصد زینت نباشد جایز و اگر به قصد زینت باشد احتیاط واجب در ترک است، بلی در هرصورت برای معالجه در حال اضطرار اشکال ندارد. مناسک، مسأله 246.
آیة اللَّه مکارم: فرقی بین سرمه سیاه و غیر سیاه نیست، ملاک در حرمت زینت و عدم زینت است.
4- آیةاللَّه تبریزی و آیةاللَّه خویی: از سرمه غیر سیاه با قصد زینت بنابر احتیاط دوری کند.
آیةاللَّه بهجت: اگر سرمه سیاه بکشد و قصد زینت نداشته باشد بلکه برای علاج مرض باشد اشکال ندارد. مناسک، مسأله 246.
5- آیة اللَّه بهجت: احوط اجتناب از مطلق سرمه است، اگر بهقصد زینت باشد یا بوی خوش در آن باشد. مناسک شیخ،ص 21.
نظریه آیات عظام در قسم پنجم از محرّمات احرام گذشت.
148 384- سرمه کشیدن در حال احرام، برای مرد نیز حرام است و به زن اختصاص ندارد.
149 385- سرمه کشیدن درصورت نیاز، مانعی ندارد.
150 386- در سرمه کشیدن، کفّاره نیست (1) ولی اگر در آن بوی خوش باشد، احتیاط «(2) در کفّاره دادن است.
7- نگاه در آینه
هفتم- نگاه در آینه.(3)151 387- در این حکم فرقی بین زن و مرد نیست.
152 388- نگاه کردن به اجسامصیقل داده شده که عکس در آن پیداست و نیز نگاه کردن در آبصاف، اشکال (4)ندارد.
عینک زدن و فیلمبرداری
153 389- عینک زدن اگر (5) زینت نباشد اشکال ندارد، ولی اگر زینت محسوب شود (6)جایز نیست. (7)
1- آیة اللَّه تبریزی: اگر سرمه سیاه را بهقصد زینت بکشد بنا بر احتیاط یک گوسفند کفّاره دارد و در سرمهسیاه که بهقصد زینت نباشد یا سرمهای که بهقصد زینت میکشد ولی سیاه نیست احتیاط استحبابی در کفّاره دادن است.
آیة اللَّه خویی: بنابر احتیاط باید یک گوسفند کفّاره دهد.
آیة اللَّه سیستانی: بنابر احتیاط مستحب یک گوسفند کفّاره بدهد.
2- آیة اللَّه فاضل: اگر بوی خوش آن، در لحظه سرمه کشیدن، قابل استشمام باشد، اقوی کفّاره دادن است، وگرنه احتیاط مستحب در کفّاره دادن است.
آیة اللَّه مکارم: یک گوسفند اگر عمداً باشد.
3- آیات عظام: بهجت، تبریزی، سیستانی، خامنهای، وحید و مکارم: اگر به قصد زینت نباشد، مانعی ندارد.
4- آیات عظام خامنهای، سیستانی و مکارم: آب زلال و اجسامصیقلی دیگری که خاصیت آینه را داشته باشند حکم آینه را دارند.
5- آیة اللَّه بهجت: اگر بهقصد زینت نباشد بنا بر اقوی عیبی ندارد.
6- آیة اللَّه فاضل: و به قصد زینت استفاده کند.
7- آیة اللَّه خامنهای: احتیاط واجب اجتناب از هر چیزی است که عرفاً زینت محسوب میشود.
آیة اللَّه سیستانی: درصورتی که عینک زدن عرفاً زینت باشد، احوط پرهیز از آن است. مناسک، مسأله 247.
154 390- عکس برداری و فیلم برداری هنگام احرام، اگر معلوم نیست (1)که در آینه نظر میشود، اشکال ندارد.
علم به نگاه سهوی به آینه
155 391- اگر در جایی- مانند اتاق- آینه باشد و بداند که گاهی چشم او سهواً به آن میافتد، اشکال ندارد، ولی احتیاط آن است که آن را بپوشاند.
نگاه به آینه برای غیر زینت
156 392- نگاه به آینه، اگر چه برای زینت هم نباشد، احتیاط (2)در ترک آن است.
نگاه در آینه برای دیدن خود و غیر
157 393- در حرمت نظرکردن در آینه- بنا بر احوط- فرقی بین نگاه برای دیدن خود و یا برای دیدن ماشین و غیره و یا مثلًا برای علاج درد، نیست. (3)
نگاه در آینه، کفّاره ندارد
158 394- در نظر کردن به آینه، کفّاره (4)نیست، ولی مستحب است (5)که بعد از نگاه کردن، لبیک بگوید.
محرمات احرام
8- فسوق
هشتم- فسوق.
1- بر فرضصدق نظر در آینه بودن هم، گذشت حکم آن که: طبق نظر بسیاری بدون قصد زینت جایزاست.
2- آیات عظام بهجت، تبریزی، خامنهای، خویی، سیستانی، مکارم: نگاه به آینه بدون قصد زینت اشکال ندارد.
آیة اللَّهصافی، آیة اللَّه گلپایگانی: نظر در آینه مطلقاً جایز نیست، چه بهقصد زینت باشد و چه نباشد. مناسک عربی،ص 89.
3- آیات عظامی که نظر به آینه را بدون قصد زینت جایز میدانند، در این مسأله نیز قائل به جواز هستند، به مسایل قبل مراجعه شود.
4- آیة اللَّه تبریزی: کفّارهاش بنابر احتیاط استحبابی یک گوسفند است. مناسک، مسأله 247.
آیة اللَّه خویی: کفّارهاش بنابر احتیاط یک گوسفند است. مناسک، مسأله 247.
آیة اللَّهصافی، آیة اللَّه گلپایگانی: کفّارهاش استغفار است. آراء المراجع،ص 153.
5- آیة اللَّه خامنهای: احتیاط واجب است.
159 395- فسوق اختصاص به دروغ گفتن ندارد (1) بلکه فحش دادن و فخر (2) به دیگران، نیز فسوق است.
در فسوق، غیر از استغفار کفّاره نیست، و مستحب است چیزی کفّاره بدهد و اگر گاو ذبح کند بهتر است.
9- جدال
نهم- جدال؛ و آن گفتن «لا وَاللَّه» و «بَلی وَاللَّه» است.
160 396- گفتن کلمه «لا» و کلمه «بَلی و در سایر لغات، مرادف (3)آن؛ مثل «نه» و «آری»، دخالتی (4)در جدال ندارد، بلکه قَسَم خوردن در مقامِ اثبات مطلب یا ردّ غیر، جدال است.
قسم به لفظ خدا و دیگر اسمای الهی
397161- قَسَم اگر به لفظ «اللَّه» باشد یا مرادف آن؛ مثل «خدا» در زبان فارسی، جدال (5) است؛ و اما قَسَم به غیر خدا، به هر کس باشد، ملحق به جدال نیست.
1- آیة اللَّه بهجت: اظهر مقیّد بودن دروغ گفتن و دشنام دادن و مفاخرت است به آنکه بر غیر محرم حرامباشند. مناسک شیخ،ص 22.
2- آیة اللَّه تبریزی: فخر کردن بر دیگران، اگر برای اثبات فضیلت و برتری برای خود باشد که توهین دیگری را در برداشته باشد، این عمل فی نفسه حرام است.
آیة اللَّه خویی و آیة اللَّه سیستانی: فخر کردن اگر مستلزم اهانت و تحقیر مؤمن باشد همیشه حرام است و در حال احرام حرمتش مؤکّد است و اگر چنین نباشد اشکالی ندارد حتی در حال احرام.
آیة اللَّه فاضل: خواه موجب نقص دیگران باشد و یا نباشد.
آیة اللَّه مکارم: بنابر احتیاط واجب فخر فروشی نیز از فسوق است.
3- آیات عظام: تبریزی، فاضل، گلپایگانی: در مرادف احتیاط شود.
4- آیة اللَّه فاضل و آیة اللَّه خویی: کلمه لا و بلی دخالت در مطلب دارد.
آیة اللَّه گلپایگانی: بنابر احتیاط لازم، گفتن کلمه« آری واللَّه» و« بله واللَّه» و« نه واللَّه» ملحق به آن است.
5- آیة اللَّه خویی: بنابر احتیاط واجب لفظ مرادف« اللَّه» به هر زبانی که باشد ملحق به جدال است.
آیة اللَّه بهجت: اگر قسم به لفظ جلاله نباشد اظهر عدم الحاق است و اگر به لفظ جلاله باشد ظاهر تحقّق حرام به مجرّد آن است. مناسک شیخ،ص 22.
آیة اللَّه فاضل: ظاهراً لفظ« اللَّه» بدون« لا» و« بلی» جدال محرّم نیست و مرادف« اللَّه» نیز به هر زبانی که باشد جدال محرّم نمیباشد.
آیة اللَّه خامنهای: احتیاط واجب آن است که از قسم خوردن به نامهایی که ترجمه واژه اللَّه به زبانهای دیگر است- مانند کلمه خدا در زبان فارسی- اجتناب کند، همچنین بنابر احتیاط واجب، باید از قسم خوردن به نامهای خداوند مانند رحمن، رحیم، قادر، متعال و ... در حال منازعه خودداری نماید.
162 398- احتیاط واجب الحاق سایر اسماء اللَّه، به لفظ جلاله است، پس اگر کسی به «رحمان» و «رحیم» و «خالق سموات وارض»، قَسَم بخورد- بنابر احتیاط واجب- جدال محسوب میشود.(1) 163 399- در مقام ضرورت، برای اثبات حق، یا ابطال باطلی، قَسَم به جلاله و غیر آن، (2) جایز است.
164 400- در جدالِ بر راست، در کمتر از سه مرتبه، غیر از استغفار چیزی (3)نیست؛ و در سه مرتبه، کفاره آن یک گوسفند است. (4) درصورت لزوم، جهت وقوف بر سایر موارد کفاره به مناسک محشای حج مراجعه شود.
10- کشتن جانوارن ساکن در بدن
165 دهم- کشتن (5) جانوران ساکن در بدن؛* مثل شپش و کَیک (6)و کنه که در بدن حیوان است. (7)
1- آیة الله بهجت: به مسأله قبلی مراجعه شود.
آیة الله سیستانی: در جدال کافی است که قسم به خدای متعال باشد ولو به لفظ جلاله نباشد ..
2- آیة الله بهجت: و درصورت جواز کفاره ای نیست علی الاظهر. مناسک شیخ،ص 22.
آیات عظام تبریزی، خویی،صافی، گلپایگانی: و همچنین برای اظهار مودت و دوستی و اکرام مومن نیز جایز است.
آیة الله سیستانی: استثناء می شود از حرمت جدال موردی که ترک آن مستلزم ضرری بر مکلف باشد، مثلا حق او را پایمال کند.
3- آیة الله سیستانی: به گفته بعضی از فقها جدال با قسم راست محقق نمی شود مگر این که سه بار پی در پی باشد و این گفته خالی از وجه نیست، گرچه احتیاط ترک آن است حتی یک بار.
4- آیة الله بهجت: اگر سه مرتبه پی در پی باشد، و در حکم غیرصورت تتابع با عدم تخلل تکفیر تامل است درصادق و کاذب. مناسک شیخ،ص 22.
آیة الله سیستانی: اگر سه بار پی در پی باشد.
5- آیة الله بهجت: بنابر مشهور و موافق با احتیاط و در خصوص شپش حرمت قتل و القاء از جسد یا ثوب خالی از وجه نیست. مناسک شیخ،ص 23.
آیة الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب.
6- آیة الله فاضل: انسان یا حیوان.. کیک یا کک: حشره ای است به اندازه شپش، بال ندارد و چون پاهای عقب اون بلند است به آسانی می جهد، خرطومی دارد که با آن خون انسان را می مکد و گاهی باعث سرایت بیماری طاعون می شود« فرهنگ عمید»
7- آیات عظام تبریزی، خویی،صافی، گلپایگانی: کشتن شپش و انداختن او از بدن برای محرم جایز نیست، اما پشه و کک احتیاط در نکشتن آنها است، درصورتی که ضرری متوجه محرم نشود اما تاراندن آنها ظاهراً جایز است هرچند احوط ترک است.
آیة اللَّه سیستانی در مورد پشه و کَکْ فرمودهاند: اگر ضرر از آنها متوجّه شخص نباشد احتیاط واجب این است که آنها را نکشد و اما راندن آنها جایز است.
11- انگشتر به دست کردن
یازدهم- انگشتر بهدستکردن برای زینت (1) ولی اگر برای استحباب باشد، مانع ندارد.
166 409- اگر انگشتر در دست نمودن، برای زینت و استحباب نباشد، مثلا برای خاصیتی باشد، اشکال ندارد.
حنا
167 410- محرم- بنابر احتیاط واجب (2) نباید برای زینت حنا ببندد؛ بلکه اگر زینت باشد و قصد هم نکند، احتیاط در ترک است؛ بلکه حرمت (3) آن، در هر دوصورت، خالی از وجه نیست.
168 411- اگر قبل از احرام حنا ببندد، چه بهقصد زینت باشد یا نباشد و چه اثرش تا زمان احرام بماند یا نماند، مانع ندارد، ولی احتیاط خوب است. (4)
1- آیة اللَّه خامنهای: بنابر احتیاط واجب محرم باید از به دست کردن انگشتر اگر زینت محسوب گردد اجتناب کند گرچه قصد زینت نکند بلکه باید از هر کاری که زینت حساب شود اجتناب کند.
آیةاللَّه سیستانی: بنابر احتیاط واجب.
آیة اللَّه مکارم: انگشتر زینتی به هر قصد باشد حرام است.
2- آیة اللَّه بهجت: حنا بستن اگر برای زینت باشد جواز آن مورد تأمل است. مناسک شیخ،ص 8.
آیات عظام تبریزی، خویی، مکارم: حنا بستن درصورتی که زینت گفته شود بر محرم حرام است.
آیة اللَّه خامنهای و آیةاللَّه سیستانی: احتیاط واجب آن است که فرد محرم از استعمال حنا و رنگ مو- اگر زینت به شمار آید- بلکه از هر چیزی که زینت محسوب میشود، اجتناب کند.
3- آیة اللَّه فاضل: حرمت محلّ اشکال است.
4- آیة اللَّهصافی، آیة اللَّه گلپایگانی: درصورتی که اثرش تا حال احرام باقی میماند بنابر احتیاط باید خودداری کند مناسک فارسی،ص 41 و در مناسک عربی،ص 91، مطابق متن فرمودهاند: اگر اثرش تا زمان احرام بماند بهتر است قبل از احرام حنا نبندد.
آیة اللَّه مکارم: اگر قصدش ادامه زینت برای حال احرام باشد اشکال دارد.
حنا و انگشتر کفّاره ندارد
169 412- انگشتر به دست کردن و حنا بستن، کفّاره ندارد. (1)
12- روغن مالیدن
دوازدهم- روغن مالیدن به بدن.
170 413- مالیدن روغن به بدن اگرچه بوی خوش در آن نباشد، بنابر احوط (2)» بلکه اقوی، حرام است.
171 414- استعمال روغنِ دارای بوی خوش، پیش از احرام، اگر اثرش تا وقت احرام باقی میماند، جایز نیست. (3) 172 415- خوردن روغن اگر در آن بوی خوش- مثل زعفران- نباشد، مانع ندارد.
173 416- مالیدن روغن اگر از روی اضطرار و احتیاج باشد، مانعی ندارد. (4)174 2/ 416- استفاده از کرمهای مختلف- نرم کننده، ضد آفتاب، تمیز کننده و برطرف کننده خشکی لب و تاولهای پا و کرم نرم کننده دست وصورت و بدون بو و الکل- در حال احرام جایز است یا خیر؟ (5)
1- آیة اللَّه تبریزی: بنابر احتیاط استحبابی کفّارهاش یک گوسفند است. مناسک، مسأله 254.
آیة اللَّه خویی: بلکه زینت نمودن به هر چیز باشد بر محرم حرام است و کفّارهاش بنابر احتیاط یک گوسفند است. مناسک، مسأله 254.
2- آیة اللَّه خامنهای: مالیدن روغن به اعضای بدن و موی سر، در حال احرام جایز نیست چه از قبیل کِرِم که برای زینت زدهمیشود و چه غیر آن و چه معطر باشد یا نباشد.
3- آیة اللَّه بهجت: درصورت ارتکاب و درصورت امکان تأخیر احرام، تا زمان زوال بوی خوش، لازم است. مناسک شیخ،ص 24.
آیة اللَّه خویی: فتوای معظّم له به دست نیامد.
آیةاللَّه سیستانی: ولی اگر در آن عطر نباشد بلکه خودش خوشبو باشد اشکال ندارد.
4- آیة اللَّه سیستانی: محرم میتواند روغنی که بوی خوشی ندارد برای مداوا استعمال کند و جایز است در حال ضرورت استعمال روغنی که خوشبو است یا بوی خوش در آن است.
5- آیة اللَّه خامنهای: جایز نیست.
آیة اللَّه سیستانی: جایز نیست مگر در موارد ضرورت.
آیة اللَّه مکارم: مالیدن هر نوع روغن و کرم به بدن خواه معطر باشد یا نه، برای محرم جایز نیست ولی مالیدن انواع پمادهای طبی بر بدن برای معالجه و درمان مانعی ندارد.
آیة اللَّهصافی: جایز نیست هر چند در آن بوی خوش نباشد ولی در حال اضطرار و ناچاری جایز است و در این حال چنانچه بوی خوش در آن باشد، کفاره آن یک گوسفند است هرچند از روی اضطرار بوده والله العالم.
آیة اللَّه نوری: در فرض سؤال که بو ندارد جایز است.
مالیدن روغن کفّاره ندارد
175 417- اگر در روغن بوی خوش نباشد، در مالیدن آن کفّاره نیست. (1)
176 418- اگر در روغن بوی خوش باشد، کفاره آن « (2) یک گوسفند است اگرچه از روی اضطرار (3)باشد.
13- ازاله مو
سیزدهم- ازاله مو از بدنِ خود یا دیگری، چه محرم باشد چه مُحِلّ.
177 419- درحرمت ازاله مو، میان کم و زیاد فرقی نیست و ازاله یک مو نیز حرام است. (4)
178 420- ازاله مو اگر از روی ضرورت باشد، مانع ندارد. (5)
179 421- اگر در وقت غسل یا وضو، (6) مویی بدون قصد کنده شود، اشکال ندارد.
1- آیات عظام: تبریزی، خویی و سیستانی: کفاره روغن مالی درصورتی که از روی علم و عمد باشد، آیةاللَّه تبریزی: چه بوی خوش در آن باشد یا نباشد. و یک گوسفند است و اگر از روی نادانی باشد، کفّارهاش اطعام یک فقیر است بنابر احتیاط در هر دو مورد.
آیة اللَّه مکارم: احتیاطاً یک گوسفند است.
2- آیة اللَّه خامنهای: بنابر احتیاط، کفاره مالیدن روغن خوشبو به بدن، یک گوسفند است، و در مورد روغنهای غیر خوشبو، سیر کردن یک فقیر است، اگرچه عدم وجوب کفاره در هر دو مورد بعید نیست.
آیة اللَّه فاضل: اگر در روغن بوی خوش باشد کفّاره خوردن آن بنابر اقوی یک گوسفند است و در غیر مصرفِ خوردن هم احتیاطاً کفّاره را بدهد.
آیة اللَّه نوری: کفاره مالیدن روغن به بدن، یک گوسفند است، اگرچه از روی اضطرار باشد.
3- آیة اللَّه بهجت، آیة اللَّه تبریزی: کفّارهاش یک گوسفند است حتی درصورت ضرورت، علیالأحوط.
آیة اللَّه فاضل: در حال اضطرار کفّاره ثابت نیست.
4- آیة اللَّه سیستانی: بلکه حتی جزئی از یک مو.
5- آیة اللَّهصافی، آیة اللَّه گلپایگانی: گناه ندارد ولی کفّاره دارد.
6- آیة اللَّه بهجت: یعنی بهسبب وضو یا غسل و اظهر عدم وجوب فدیه است. مناسک شیخ،ص 24.
آیة اللَّه سیستانی: یا تیمّم یا تطهیر از خبث یا ازاله مانع از رسیدن آب وضو و غسل و مانند آن.
180 422- در حرمت ازاله مو بین تراشیدن، یا نوره مالیدن، یا کندن، یا قیچی کردن و ...، فرقی نیست.
ازاله مو از محرم توسط مُحل
181 423- اگر محرم به اختیاراً حاضر شود که دیگری حتی اگر محل باشد (1) سر او را بتراشد، مرتکب حرام شده و باید کفّاره بدهد، ولی چنانچه بدون اختیار او باشد، کفّاره ندارد حتی بر مُحلّ مزبور.
کفّاره ازاله مو
182 424- کفاره سر تراشیدن، اگر ضروری (2)باشد، دوازده «مُدّ» طعام است که باید به شش (3)مسکین بدهد، یا سه روز روزه بگیرد، یا یک گوسفند قربانی کند.
اندازه مد
«مُد»، تقریباً یک چارک (ده سیر) است.
183 425- اگر تراشیدن از روی ضرورت نباشد، بنابر احتیاط واجب (4)باید یک گوسفند کفّاره بدهد؛ بلکه تعیّن گوسفند در اینصورت، بعید نیست.
184 426- اگر محرم از زیر هر دو بغل خود، ازاله مو کند، باید یک گوسفند ذبح کند؛ (5) بلکه اگر از زیر
1- آیة اللَّه فاضل: نسبت به مُحلّ مطلقا کفّارهای نیست و نسبت به محرم اگر در موقع ازاله بیاختیار بوده ویا اسناد ازاله به محرم ولو تسبیباً محرز نباشد کفّاره ندارد.
2- آیة اللَّه بهجت: اگر محرم با ضرورت و بدون ضرورت سر خود را بتراشد کفّارهاش یک گوسفند یا سه روزروزه یا اطعام ده مسکین است که به هریک یک مد داده شود بلکه بنابر احتیاط به هر کدام به مقداری که سیر شوند اگرچه بیش از یک مد باشد طعام داده شود. احتیاط در رعایت اکثر از مدّ و اشباع است. مناسک، مسأله 260 و مناسک شیخ،ص 24.
آیة اللَّه فاضل: یکی از سه چیز به نحو تخییر است.
آیة اللَّه گلپایگانی: کفاره ازاله مو از بدنِ خود، چه در حال ضرورت و چه در غیر ضرورت ثابت است الّا در ازاله مو از بدنِ دیگری که در حال ضرورت کفّاره ندارد
3- آیة اللَّه گلپایگانی:صدقه دادن ده مدّ به ده مسکین کفایت میکند اگرچه دوازده مد به شش مسکین بهتر است. مناسک فارسی،ص 42، مسأله 63.
4- آیة اللَّه بهجت: رعایت این احتیاط لازم نیست مناسک شیخص 24.
آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی، مکارم و نوری: کفّاره آن یک گوسفند است.
آیة اللَّه خامنهای: اگر سر را عالماً عامداً بتراشد کفّاره آن یک گوسفند است.
5- آیة اللَّه نوری: اگر از زیر هر دو بغل ازاله مو کند احتیاط آن است برای هر یک از بغلها یک گوسفندکفّاره بدهد.
یک بغل هم ازاله مو کند، احتیاط (1)آن است که یک گوسفند کفّاره بدهد. (2)
آیة اللَّه سیستانی: اگر موی زیر بغل را بکند حکم همین است و همچنین بنابر احتیاط واجب اگر به وسیله دیگری، غیر از کندن، موی آن را ازاله نماید و اگر موی ریش یا غیر آن را بکند کفاره آن یک مشت طعام است و اگر مُحرِم سر دیگری را تراشید چه محرم باشد چه غیر محرم کفّاره ندارد.
آیة اللَّه فاضل: سه فقیر را اطعام کند.
آیة اللَّه گلپایگانی: کفاره ازاله مو از زیر بغل، یک گوسفند است.( مناسک عربی،ص 97- مناسک فارسی، مسأله 397).»
کفاره ازاله مو با دست به سر و ریش کشیدن
185 427- اگر به سر یا ریش خود دست بکشد و یک مو یا بیشتر بیفتد، بنابر احتیاط (3) یک کف طعامصدقه بدهد.
186 428- اگر کسی موی سر (4)را به غیر تراشیدن، ازاله کند، بنابر احتیاط باید کفاره تراشیدن را بدهد.
187 429- در موردی که کنده شدن مو با کشیدن دست به سر وصورت کفّاره دارد، فرقی بین عمد و سهو و غفلت نیست(5) بهشرط آنکه دست کشیدن عمدی باشد.
1- آیة اللَّه مکارم: این حکم واجب است.
2- آیة اللَّه بهجت: اگر موی زیر هر دو بغل خود را بکند کفّارهاش یک گوسفند است بنابر اقوی و در کندن موی یک طرف، سه مسکین را طعام بدهد. مناسک، مسأله 260.
3- به مسأله 421 مراجعه شود.
آیة اللَّه بهجت: یک کف از طعامصدقه بدهد و ساقط شدن مو به این سبب با عدم اطمینانبه ساقط شدن، غیر از ازاله غیرعمدّیه است که فدیه ندارد، اگر چه هر دو جایز است. مناسک شیخ،ص 25.
آیة اللَّه تبریزی، آیة اللَّه خویی: باید یک مشت طعام بدهد.
آیة اللَّه خامنهای: احتیاط آن است که به قدر یک مشت گندم یا آرد و امثال آن بدهد اگرچه وجوب این احتیاط معلوم نیست.
آیة اللَّه سیستانی: خاراندن سر و بدن اشکال ندارد اگر مویی را نکند و خون خارج نشود؛ و اگر بیجهت محرم دست به سر و ریش خود بکشد و مویی یا بیشتر بیافتد، باید یک مشت طعام کفّاره بدهد ولی اگر در وضو و مانند آن باشد چیزی بر او نیست.
آیة اللَّه مکارم: مقصود از یک کف طعام، مقداری غذاست.
4- آیة اللَّه بهجت: فرقی بین کندن و ماشین کردن و نوره گذاشتن نیست، چه از سر باشد یاصورت یا مواضع دیگر.
آیة اللَّه خویی: بلکه واجب است. معتمد، ج 4،ص 208.
5- آیة اللَّه بهجت: به ذیل مسأله قبل مراجعه شود.
آیة اللَّه مکارم: یعنی میان سر وصورت فرقی نیست.
14- بیرون آوردن خون از بدن
چهاردهم- بیرون آوردن خون از بدن خود (1)
188 430- بیرون آوردن خون از بدنِ دیگری؛ مثل حجامت کردن او، یا کشیدن دندان او، حرام نیست. «(2)
مسواک زدن در حال احرام
189 431- بیرون آوردن خون از بدن با خراشیدن و مثل آن نیز جایز نیست؛ (3)و همین طور است مسواک (4)زدن، اگر از لثه خون خارج شود.
اضطرار به بیرون آوردن خون و خاراندن
190 432- خارج نمودن خون در حال احتیاج (5)برای حجامت و غیر آن، جایز است؛ و همین طور است بیرون آوردن خون دمل در حال احتیاج و خاراندن جَرَبِ آزار دهنده، اگرچه خون خارج شود.
تزریق آمپول و خون گرفتن از بدن
433191- تزریق آمپول در حال احرام، مانع ندارد؛ ولی اگر موجب بیرون آمدن خون از بدن میشود، در غیر حاجت و ضرورت، (6)تزریق (7) نشود.
1- آیة اللَّه بهجت: به کاری که بداند موجب آن میشود؛ زیرا اخراج احتمالیِ خون، محکوم به حرمت نیست مناسک شیخ،ص 28.
آیة اللَّه خامنهای، آیة اللَّه سیستانی: به احتیاط واجب.
2- آیة اللَّه سیستانی: اگر آن دیگری محرم باشد، احتیاط مستحب ترک است و بر خود آن محرم، جایز نیست، بنابر احتیاط واجب.
3- آیة اللَّه مکارم: مکروه است در غیر حال احتیاج و ضرورت.
4- . آیة اللَّه بهجت، آیة اللَّه خویی: بنابر احتیاط واجب.
آیة اللَّه تبریزی، آیة اللَّه سیستانی: مسواک کردن عیبی ندارد، گرچه بداند خون خارج میشود و کفّاره ندارد.
آیة اللَّه مکارم: در این مسأله و مسأله قبل بنابر احتیاط مستحب.
5- . آیة اللَّه خویی: در حال ضرورت یا رفع ناراحتی. مناسک، مسأله 274.
6- آیة اللَّه فاضل: و در هرصورت کفّاره ندارد.
7- آیة اللَّه بهجت: یعنی اگر بداند که چنین میشود، چنانکه گذشت در حاشیه قبل از مسأله 430.
آیة اللَّه خامنهای و آیة اللَّه سیستانی: بنابر احتیاط جایز نیست مگر در حال نیاز.
آیة اللَّه مکارم: مکروه است.
192 434- خون گرفتن از بدن با سرنگ در حال احرام، چه حکمی دارد؟ (1)
اخراج خون کفّاره ندارد
193 435- خون از بدن درآوردن، کفّاره ندارد. (2)
15- ناخن گرفتن
پانزدهم- ناخن گرفتن:
194 436- گرفتن بعضی از ناخن هم جایز نیست مگر موجب اذیّت باشد. (3)
195 437- در عدم جواز ناخن گرفتن، فرقی بین ناخن دست و پا و بین آلات ناخنگیری- قیچی یا چاقو یا ناخنگیر- نیست؛ و احتیاط (4)واجب آن است به هیچ وجه، حتی به سوهان و دندان، ازاله ناخن نکند.
196 438- مُحرِم میتواند از غیر محرم ناخن بگیرد؛ و نیز محرم میتواند ناخن محرم دیگر را به قصد تقصیر بگیرد.(5)
1- خون گرفتن از بدن محرم در حال ضرورت:
آیات عظام: بهجت، خامنهای، فاضل، سیستانی: جایز است؛ آیة اللَّه مکارم: ادماء مطلقاً مکروه است.
در غیر ضرورت:
آیات عظام: بهجت،صافی، فاضل و نوری: جایز نیست
آیات عظام: خامنهای، سیستانی: بنابر احتیاط جایز نیست.
2- آیة اللَّه تبریزی: کفّارهاش بنابر احتیاط یک گوسفند است؛ آیة اللَّه نوری: اگر اختیاراً خارج کند.
آیات عظام: خامنهای، خویی و سیستانی: بنابر احتیاط مستحب کفّارهاش یک گوسفند است.
آیة اللَّهصافی، آیة اللَّه گلپایگانی: بنابر احوط و اولی کفاره آن یک گوسفند است.
3- آیة اللَّه بهجت: لیکن محتمل است فدیه بعضی از ناخنِ آزار رساننده، قبضهای از طعام باشد نه مدّ. مناسک شیخ،ص 28.
آیة اللَّه تبریزی: در اینصورت گرفتن ناخن جایز است و از هر ناخنی یک مشت طعام کفّاره بدهد مناسک، مسأله 285.
آیة اللَّهصافی، آیة اللَّه گلپایگانی: وکفّاره آن یک مدّ طعام است.
4- آیة اللَّه بهجت، آیة اللَّه سیستانی: فرقی نیست و ازاله ناخن به هیچ وسیله جایز نیست.
آیات عظام: خامنهای، مکارم و فاضل: حرام است.
5- آیة اللَّه سیستانی: ولی ناخن گرفتن در تقصیر بنابر احتیاط واجب کافی نیست.
16- کشیدن دندان
197 450- شانزدهم- کندن دندان: (1) هرچند بنابر احتیاط خون نیاید؛ و احتیاط آن است که یک گوسفند کفّاره بدهد.
198 451- کندن دندان که بر محرم حرام است، شامل دندان دیگری نمیشود، هرچند خون خارج شود.
199 452- کشیدن دندان اگر ضرورت دارد، مانع ندارد، ولی علی الأحوط (2)کفّاره دارد.
17- کندن گیاه و درخت حرم
هفدهم- کندن (3) درخت یا گیاهی «(4) که در حرم روییده باشد.
200 453- اگر گیاه یا درختی بعد از منزل گرفتن روییده باشد، اگر خودش آن را کاشته، جایز است آن را
1- آیة اللَّه مکارم: جایز است مطلقاً و کفاره ندارد. با خون ریزی مکروه است.
آیة اللَّه خامنهای: کشیدن دندان بدون خونریزی نه حرام است و نه کفاره دارد و درصورتی که کشیدن دندان منجر به خونریزی شود بنابر احتیاط واجب ممنوع است مگر در حال ناچاری و نیاز.
آیة اللَّهصافی و آیة اللَّه گلپایگانی: حرام است مطلقاً هر چند خون نیاید.
آیة اللَّه بهجت: خون بیاید بدون ضرورت، حرام است و در غیر اینصورت جایز است. و در هرصورت مطلقاً کفاره ندارد.
آیات عظام: تبریزی، خویی، سیستانی: اگر خون نیاید، مانع ندارد و کفاره هم ندارد و اگر خون بیاید اگر برای رفع ناراحتی بوده کفاره ندارد.
2- آیة اللَّه بهجت: ولی کفارّه ندارد علی الأظهر، حتّی درصورت غیرضرورت، با خون انداختن اگرچه حرام است چنانکه گذشت. مناسک شیخ،ص 28 و 29.
آیة اللَّه خامنهای: مستحب است که یک گوسفند کفاره بدهد.
آیة اللَّه تبریزی: کشیدن دندان، اگر خون درنیاید، مانع ندارد و کفاره هم ندارد و درصورتی که خون بیاید، اگر برای رفع ناراحتی بوده کفاره ندارد.
آیة اللَّه سیستانی: کفاره لازم نیست.
آیة اللَّه فاضل: کفاره ندارد.
آیة اللَّه مکارم: مطلقاً مانعی ندارد و کفّاره هم ندارد.
3- آیات عظام: بهجت، خامنهای، سیستانی، فاضل، نوری: و بریدن آن.
4- آیة اللَّه سیستانی: حتی اگر اصل آن در خارج حرم و شاخه آن در حرم یا به عکس باشد.
بکند؛ (1) و اگر خودش آن را نکاشته، بنابر احتیاط (2) آن را قطع نکند، گرچه اقوی جواز است.
201 454- اگر گیاهی بعد از منزل گرفتن روییده، ولی خودش آن را نکاشته باشد، بنابر احتیاط واجب، « (3) آن را قطع نکند.
202 455- اگر منزلی خریده باشد که دارای درخت و گیاه است، نباید آن را قطع کند.(4)
203 456- قطع درختان میوه و درخت خرما (5) و گیاه «اذخر»، مانع ندارد.
204 457- اگر کسی درختی را که نباید کنده شود، بکند، احتیاط آن است که (6)» اگر بزرگ باشد، یک گاو، و اگر کوچک باشد، یک گوسفند، کفّاره بدهد. (7)
1- آیة اللَّه سیستانی: اختصاص به محرم ندارد و فرقی بین کاشتن خود شخص و دیگری در اینصورت نیست، ولی اگر گیاه یا درختی را خود شخص کاشته باشد میتواند قطع کند، هرچند در ملک دیگری باشد.
2- آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی و گلپایگانی: مانعی ندارد کندن درخت و گیاه در اینصورت.
3- نظریه آیات عظام در مسأله قبل گذشت.
آیة اللَّه سیستانی، آیة اللَّه نوری: قطع آن جایز است.
آیة اللَّه بهجت: نظر ایشان در حاشیه مسأله قبل گذشت.
آیات عظام خویی، مکارم: این احتیاط واجب نیست بلکه مستحب است.
4- آیة اللَّه نوری: منزلی که در آن سکونت کرده ولو نخریده باشد.
آیة اللَّه گلپایگانی: متعرض این فرع نشدهاند.
آیة اللَّه مکارم: تنها قطع درختان و گیاهان خودرو که قبل از بنا در آن بوده حرام است و غیر آن حرام نیست.
5- آیة اللَّه فاضل: میوههای آنها و شاخههایی از آنها را که در کمّیت یا کیفیّت میوه تأثیر میگذارد میتواند قطع کند اما خود آنها را نباید قطع کند.
آیة اللَّه مکارم: قطع درختان میوه اگر خودرو باشد خالی از اشکال نیست.
6- آیة اللَّه بهجت: درصورتی که در درخت کوچک و در بعض درخت رعایت عدم نقصان از قیمت بشود. مناسک شیخ،ص 30.
7- آیة اللَّه نوری: واجب است.
آیات عظام: تبریزی، خویی، سیستانی: کفّاره کندن درخت از بیخ، آیة اللَّه سیستانی: بنابر احتیاط قیمت همان درخت است و کفاره قطع مقداری از آن، قیمت همان مقدار است. و کندن علف یا قطع آن کفّاره ندارد.
آیةاللَّهصافی: و ظاهر آن است که اگر گاو یا گوسفند را به قصد ما فیالذمّه، از عین آنها یا قیمت درخت، بدهد و قیمت درخت، بیشتر نباشد کافی است.
آیة اللَّه خامنهای، آیةاللَّه مکارم: در هر دوصورت احتیاط یک گاو است.
آیة اللَّه خامنهای: کندن گیاه و بوتههای خشک حرم کفاره ندارد ولی واجب است استغفار کند، اما اگر درختی را که بریدن آن حرام است، ببرد، بنابر احتیاط واجب باید یک گاو کفاره بدهد.
205 458- اگر قسمتی از درخت را قطع کند، باید بنابر اقوی، (1) قیمت آن را کفّاره بدهد.
206 459- در قطع گیاه، جز استغفار کفّاره نیست. «(2)
207 461- احکام ذکر شده برای قطع درخت و گیاه حرم، مختص به محرم نیست، بلکه برای همه افراد ثابت است.
208 462- اگر در هنگام راه رفتنِ متعارف، گیاهی قطع شود، اشکالی ندارد. (3)
18- سلاح در بر داشتن
209 463- هجدهم- سلاح در برداشتن (4) بنابر احوط؛ مثل شمشیر، نیزه و تفنگ و همه آلات جنگی مگر برای ضرورت. و مکروه است همراه داشتن سلاح درصورتی که در تن نباشد مگر این که ظاهر نباشد، و احوط ترک آن است.
2- محرّمات مخصوص به مردان
19- استظلال برای مردان
نوزدهم- سایه قرار دادن مرد بالای سر خود.
1- آیة اللَّه بهجت: به ذیل مسأله قبلی مراجعه شود.
آیة اللَّه سیستانی: بلکه احوط است.
2- آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: کفّاره ندارد. مناسک،ص 114.
3- آیة اللَّه بهجت: درصورت عدم ضرورت با علم به قطع، احتیاط شود.
4- پوشیدن و دربرداشتن سلاح:
آیات عظام: بهجت، تبریزی، خویی، خامنهای، سیستانی،صافی، فاضل، گلپایگانی، مکارم: حرام است مگر برای ضرورت.
حمل سلاح بدونصدق پوشیدن:
آیة اللَّه بهجت: جایز است و کفاره ندارد
آیات عظام: خامنهای، تبریزی، خویی، جایز نیست؛ آیة اللَّهصافی و آیة اللَّه گلپایگانی: بنابر احتیاط جایز نیست؛ آیة اللَّه سیستانی: اگر مسلح بودنصدق کند، جایز نیست.
نظر سایر آیات عظام، موافق متن است.
210 464- سایه قراردادن برای مردان، جایز نیست، ولی برای زنها و بچهها، جایز است و کفّاره هم ندارد.
اختصاص حرمت به طیّ منزل
211 465- استظلال فقط در حال طی منزل، حرام است؛ اما بعد از منزل کردن در هر مکانی- مانند منی عرفات یا غیر آن- مانعی ندارد، و حتی محرم میتواند در محلی که منزل کرده، در حال راه رفتن، با چتر و مثل آن، بر سر خود سایه قرار دهد؛ (1) پس حرکت در منی از چادرها تا قربانگاه و محل جمرات با چتر و غیر آن، مانعی ندارد؛ گرچه در حال راه رفتن، احتیاط مستحب (2)در ترک است.
حرکت از زیر سایبانهای منی
212 466- حرکت از زیر سایبانهای منی برای محرمی که به منی میرود هرچند هنوز منزل نکرده باشد، مانع ندارد. (3)213 467- در حرمت استظلال، فرقی بین سواره و پیاده « (4)
استظلال در مکه
214 468- محرم میتواند بعد از رسیدن به مکه ولو در محلههای جدید که از مسجدالحرام دور هستند، برای رفتن به مسجدالحرام در ماشینهای مسقّف سوار شود یا زیر سایه برود. (5)
215 469- مکه منزل است و به محض وصول به آن- ولو قبل از رسیدن به محل اسکان و استقرار- استظلال مانع ندارد. (6)
1- آیة اللَّه وحید: استظلال بعد از منزل کردن جایز است اگر چه با سایه متحرک باشد. مناسکمعظم لهصفحه 135
آیات عظام: بهجت، تبریزی، خامنهای، سیستانی: احوط آن است که شخص محرم پس از رسیدن به مکه پیش از انجام مناسک عمره و همچنین در حال احرام در عرفات و منا، از قرار گرفتن در زیر سایههای متحرک مانند اتوبوس مسقف و چتر، اجتناب کند؛ آیةاللَّه بهجت: مگر برای حوایج خانه و خیمه.
2- آیة اللَّه خویی: و در قسمت جدید شهر مکه بنابر احتیاط، سوار ماشین سقفدار نشوند. المسائل الشرعیه، ج 1،ص 337.
3- به مسأله قبل مراجعه شود.
4- آیات عظام تبریزی، خویی: بنابر احتیاط.
5- جهت تفصیل این مسأله به ذیل مسأله 465 مراجعه شود.
6- تذکر: جهت تفصیل نظرات به ذیل مسأله 465 مراجعه شود؛
هر چند از اطلاق منزل به مکه، استفاده میشود که به محض وصول به مکه، احکام منزل، بر آن مترتب میشود؛ فقط حضرت آیة اللَّه خویی فرمودهاند: بنابر احتیاط تا وارد شدن به مکه متیقن سابق استظلال نکند.
استظلال از مسجد تنعیم در احرام عمره مفرده
216 472- با توجه به اینکه تنعیم جزو مکه شده و مکه منزل است، استظلال در مکه برای کسی که از تنعیم محرم شده است، مانع ندارد. (1)
سایه ثابت و متحرک
217 473- در حرمت استظلال، فرقی بین سایه متحرک- مثل چتر و ماشین مسقّف- و سایه ثابت، «(2) مثل پل و غیره، نیست؛ و نیز فرقی بین اجبار و اختیار نیست؛ (3)ولی بر عبور از زیر پلهایی که در جادهها هست، استظلالصادق نیست.
سوار شدن بر ماشین مسقف بدون توجه
474218- اگر کسی بدون توجه، در روز سوار ماشین سقفداری که حرکت میکند شود، باید بعد از توجه، بلافاصله پیاده شود؛ و اگر تأخیر کند، باید کفّاره بدهد؛ ولی سوار و پیاده شدن از ماشین مسقّف در حالی که ایستاده است، مانع ندارد.
موارد استظلال
477219- در حرام بودن استظلال در وقت طی منزل، فرقی بین محمل روپوش دار، اتومبیل سرپوشیده، هواپیما و کشتی نیست.
سایه جانبی
220 478- در وقت طی منزل، استظلال به پهلوی محمل، کناره ماشین و هر چیزی که بالای سر
1- آیات عظام: بهجت، تبریزی، خامنهای، سیستانی: به احتیاط واجب، استظلال نکند. آیة اللَّه خویی: تا ورود به مکه متیقّن سابق.
2- آیات عظام بهجت، تبریزی، خامنهای، خویی، سیستانی، فاضل، مکارم، نوری: عبور از زیر سایبانِثابت اشکال ندارد.
آیة اللَّه گلپایگانی: احتیاط آن است که به اختیار خود، روز از آن تونلهایی کهصدق رفت و آمد در منزل نمیکند، نرود. آراء المراجع،ص 178.
3- آیة اللَّه سیستانی: در فرض اجبار قطعاً حرام نیست.
نباشد، بنابر احتیاط ترک شود، اگرچه جایز بودنِ آن، خالی از قوت نیست. (1)
تابش عمودی و افقی خورشید
221 479- در استظلال، فرقی بین سایه حاصل از تابش عمودی یا مایل خورشید، نیست. (2)
سایه بر شانه
480222- اگر سایه فقط بر شانه بیفتد و بر سر نیافتد، استظلال (3)صدق نمیکند.
حکم بین الطلوعین
223 481- بین الطلوعین از نظر جواز و عدم جواز استظلال جزو شب است یا روز؟ (4)
حکم استظلال در فرض احرام از راه دور با نذر
224 482- احرام از جاهای دور- مثل تهران- با نذر جایز است، و نذر،صحیح و عمل به آن لازم است؛ (5) و اگر راه دیگری جز سفر با هواپیما و وسایل مسقف نباشد، باید بروند، ولی برای حرکت زیر سقف، باید کفّاره بدهند.
225 483- در فرض قبل حتیالامکان باید از راهی برود که در طی منزل، زیر سایه قرار نگیرد؛ (6)و اگر
1- آیات عظام: بهجت، تبریزی: بنابر احتیاط، ترک شود؛ آیة اللَّه خویی: اگر تأثیر در گرما یا سرما یا باد دارد، جایز نیست.
آیة اللَّه خامنهای: قرار گرفتن در سایه دیوار و درخت و مانند آنها و نیز عبور از زیر سقفهای ثابت مانند پل و تونل، حتی در روز اشکال ندارد.
آیات عظام:صافی، گلپایگانی، فاضل، مکارم، نوری: جایز است؛ آیة اللَّه سیستانی: برای پیاده مطلقاً جایز است و سواره احتیاط کند، مگر سایه سر و سینه را نگیرد.
2- به مسأله قبل مراجعه شود.
3- آیات عظام: بهجت، خویی: فرقی نمیکند. آیات عظام: تبریزی، سیستانی، فاضل: بنابر احتیاط.
4- آیات عظام: بهجت، سیستانی،صافی، مکارم: جزء شب است. آیةاللَّه تبریزی: مبنی بر احتیاط است.
5- آیة اللَّه سیستانی: نذرِ احرام قبل از میقات، برای کسی که میداند ناچار میشود زیر سقف برود محلاشکال است. ملحق مناسک.
آیة اللَّه فاضل:صحت نذر برای کسی که میداند باید در روز با وسیله مسقّف حرکت کند محل اشکال است. بلی اگر بداند که برای احرام عمره تمتّع نمیتواند به یکی از مواقیت معروفه برود، نذر اشکال ندارد و معصیت هم نکرده است، ولی احتیاط آن است که در ادنیالحل تجدید احرام کند. و در هرصورت کفّاره زیر سقف رفتن را باید بدهد.
6- آیات عظام فاضل، نوری: میتواند از راهی برود که زیر سایه قرار بگیرد؛ مانند تونل و پل و زیر درخت، از سایههای ثابت.
راهی برای زیر سقف قرار نگرفتن نباشد و قبل از نذر به آن التفات داشته، معصیت کرده؛ (1) زیرا عمداً خود را به ارتکاب محرّمات احرام، مبتلا کرده است. (2)
استظلال در شب و هوای ابری
484226- استظلال در شب، (3) خلاف احتیاط است گرچه جایز بودن آن، بهنظر بعید (4) نیست؛ بنابراین، جواز نشستن محرم در هواپیما و ماشینی که شب حرکت میکند، بعید نیست و استظلال در هوای ابری (5) در روز، جایز نیست، مگر ابر بهطوری تیره (6) باشد که استظلالصدق نکند.
1- آیة اللَّه فاضل: به حاشیه مسأله قبل مراجعه شود.
2- آیات عظام: تبریزی، خویی، مکارم: ظاهر این است که معصیت نکرده است، ولی برای استظلال اضطراری کفّاره باید بدهد.
3- آیة اللَّه بهجت: استظلال در شب نیست و مانع ندارد و ظاهرِ مجموعِ روایات و مقتضای اصل، اختصاصممنوعیت به سایه انداختن از آفتاب است. مناسک، س 50.
4- آیة اللَّه تبریزی: بنابر احتیاط در حرمت استظلال فرقی بین شب و روز نیست.
آیة اللَّه خامنهای: احوط آن است که در شبهای بارانی و سرد، از سوار شدن به اتوبوس مسقف و مانند آن اگر برای فرار از باران و سرما باشد اجتناب کند.
آیة اللَّه خویی: مراد از استظلال تحفظ از آفتاب و سرما و گرما و باران و باد و مانند آنها است. پس اگر هیچکدام از آنها نباشد، به نحوی که وجود و عدمِ سایبان یکسان باشد اشکال ندارد، و در این حکم بین شب و روز فرقی نیست. مناسک، مسأله 270. و در فرض شک در این که آیا مظله وجود و عدمش یکسان است یا نه استظلال جایز است. استفتائات آخر مناسک، چاپ 21،ص 325.
آیة اللَّه وحید: جایز نبودن استظلال در شب مورد اشکال است، و احتیاط واجب ترک آن است. مناسک فارسی معظم لهصفحه 135
آیة اللَّه سیستانی: سوار شدن در ماشین سقفدار و مانند آن در شب و بین الطلوعین و روزهایی که ابر غلیظ مانع تابش خورشید باشد، درصورتی که بارانی نباشد اشکال ندارد و اگر بارانی باشد کفّاره دارد و به احتیاط واجب جایز نیست. مناسک، مسأله 270.
آیة اللَّه مکارم: جایز است مگر در شبهای بارانی که باید کفّاره بدهد و در روزهای کاملًا ابری و بین الطلوعین نیز استفاده از ماشین سرپوشیده مانعی ندارد.
5- آیة اللَّه بهجت، اگر طوری باشد که تظلیلصادق نباشد اشکال ندارد.
6- - آیة اللَّه تبریزی، آیة اللَّه خویی: استظلال در روز ابری هم جایز نیست.
آیة اللَّه سیستانی: اگر ابر تیره باشد کهاشعّه آفتاب را بهکلّی پوشانده باشد و باران نباشد اشکال ندارد.
آیة اللَّهصافی، آیة اللَّه گلپایگانی: در جواب استظلال در روز ابری فرمودهاند: استظلال در هوای ابری در روز جایز نیست. مناسک فارسی،ص 184.
آیة اللَّه مکارم: تیره بودن ابرها لازم نیست، منظور نبودن سایه است.
استظلال با عذر
227 485- درصورت وجود عذر- مثل شدت گرما یا شدت سرما یا بارندگی- استظلال جایز است، ولی کفّاره دارد.
کفاره سایه قرار دادن
228 487- کفاره سایه قرار دادن در حال طی منزل، یک گوسفند است، چه با عذر باشد و چه با اختیار، بنابر احتیاط (1)واجب.
کفایت یک کفّاره در هر احرام برای استظلال
229 488- در احرام عمره، اقوی کفایت یک گوسفند است، هر چند بیش از یک مرتبه استظلال نموده باشد؛ و همچنین است احرام حج. (2)
20- پوشیدن دوختنی
230 490- بیستم- پوشیدن دوختنی؛ مثل پیراهن، قبا و مانند آن. (3) 231 491- احوط اجتناب از مطلق دوخته است (4) هرچند کم باشد؛ مثل کمربند «آیات عظام: خامنهای، تبریزی، سیستانی، فاضل، مکارم: کمربند دوخته اشکالی ندارد.(5)
1- آیات عظام بهجت، تبریزی، خامنهای، خویی، سیستانی،صافی، فاضل، گلپایگانی، مکارم، نوری: کفاره آن یک گوسفند است و فرقی بین اختیار و اظطرار نیست.
2- آیات الله سیستانی: ولی احتیاط مستحب این است که برای هر روز یک کفاره بدهد. مناسک، مسأله 271.
3- آیات عظام: خامنهای، نوری، سیستانی: پوشیدن لباس دوخته از قبیل پیراهن، شلوار و ... و نیز لباسهای دکمه دار که بابستن دکمه به شکل پیراهن در می آید برای مردان در حال احرام جایز نیست؛.
آیة الله تبریزی، خویی: احوط اجتناب از هر جامه دوخته و شبیه دوخته است.
4- آیات عظام: خامنهای، سیستانی، فاضل: پوشیدن چیز دوخته که لباس محسوب نمی شود، مانند کمربند یا همیان که پول در آن می گذارند و همچنین استفاده از بند ساعت و مانند آن اشکال ندارد. انداختن لحاف یا پتو و مانند آن که حاشیه آن دوخته شده بر رور شانه ها مانعی ندارد. همچنین دوخته بودن حاشیه جامه احرام بلامانع است. آیة الله خویی: احوط اجتناب از مطلق جامه دوخته و شبیه دوخته است ولی انداختن پتوی حاشیه دار که طرفین آن را با نخ دوخته اند مانع ندارد استفتائات،ص 241، س 712. آیة اللهصافی، آیة الله گلپایگانی: استفاده از این اشیاء برای محرم جایز است، هر چند دوخته باشد: 1- همیان و کمربند که برای حفظ پول به کمر می بندند. 2- فتق بند. 3- کفشی که تمام روی پا را نپوشاند.
5- آیات عظام: خامنهای، تبریزی، سیستانی، فاضل، مکارم: کمربند دوخته اشکالی ندارد. آیة اللَّه تبریزی: ولی پوشیدن شب کلاه جایز نیست.
آیة اللَّه سیستانی: به ذیل 490 مراجعه شود.
پوشیدن دمپایی دوخته و ساعت با بند دوخته 232
492- پوشیدن دمپایی دوخته که تمام روی پا را نمیگیرد، برای مرد محرم، چه حکمی دارد؟ (1)233 493- به مچ بستن ساعتی که بند آن دوخته است، چه حکمی دارد؟ (2)
همیان و قمقمه و فتق بند دوخته
234 494- به کمر بستن و همراه داشتن همیان پول، هرچند دوخته باشد، اشکال ندارد؛ و بهتر اجتناب از گره زدن آن است.
235 495- استفاده از فتقبند دوخته در فرض ضرورت، جایز است، ولی بنابر احتیاط کفّاره دارد. (3)
236 496- از به دوش انداختن قمقمهای که در محفظه دوخته شده قرار دارد، بنابر احتیاط، (4) اجتناب شود(5) ولی در دست گرفتن آن، مانع ندارد. (6)
1- آیات عظام: خامنهای، سیستانی،صافی، فاضل و مکارم: اشکال ندارد.
آیة اللَّه بهجت و آیة اللَّه نوری: احتیاط در ترک است.
2- آیات عظام: بهجت،صافی، نوری: احتیاط در ترک است.
آیات عظام تبریزی، خامنهای، سیستانی،صافی، فاضل، مکارم اشکال ندارد.
3- آیة اللَّه تبریزی: کفّاره هم ندارد.
آیة اللَّه خامنهای: حکم آن در ذیل مسأله 491 آمده است.
آیة اللَّه سیستانی، آیة اللَّه مکارم: ضرورت لازم نیست و کفّاره هم ندارد.
آیة اللَّهصافی، آیة اللَّه فاضل: اولی این است که کفّاره بدهد.
4- آیة اللَّه فاضل: احتیاط مستحب.
5- آیة اللَّه بهجت: اگر مثل همیان باشد وصدق لبس نکند اشکال ندارد.
آیات عظام تبریزی، سیستانی، فاضل: مانعی ندارد.
آیة اللَّه مکارم: حمل کیفها و ساکهای دوخته، هر چند به شانه و گردن بیندازد مانعی ندارد.
6- آیة اللَّه خامنهای: پوشیدن همیان و کمربند و دیگر دوختههای کوچک که به آن لباس گفته نمیشود اشکال ندارد.
استفاده از پتو
237 2/ 496- درصورت سرد شدن هوا آیا افراد مُحرم می توانند از پوشش دیگری مثل پتو یا لباس استفاده نمایند؟ (1)
حکم پوشیدن دستکش برای بانوان
238 497- پوشیدن «قفازین» (2)برای زنها جایز نیست (3)ولی پوشیدن لباس دوخته، هرقدر که باشد برای آنها جایز است و کفّاره ندارد.
کفّاره پوشیدن لباس دوخته
239 498- کفاره پوشیدن لباس دوخته، یک گوسفند است.
240 499- اگر محرم چند نوع لباس دوخته بپوشد- مثل پیراهن و ..- برای هر یک باید کفّاره (4)بدهد؛ و احتیاط واجب (5)» آن است که اگر آنها را توی هم کند و یک دفعه بپوشد برای هریک کفّاره بدهد.
1- آیةاللَّه بهجت: مانعی ندارد و اگر بر شانه میاندازند باید مخیط نباشد.
آیةاللَّه فاضل؛ آیة اللَّه خامنهای: چنانچه مخیط یا شبه مخیط نباشد اشکال ندارد ولی باید مردان سرشان و زنانصورتشان را نپوشانند و دوخته بودن حاشیه پتو هم مانع ندارد.
آیة اللَّه مکارم: استفاده از پتو مانعی ندارد؛ آیة اللَّه سیستانی: و حتی دوخته بودن حاشیههای لباسهای احرام و نیز دوختن مارک بر آن مانعی ندارد.
2- قفازین چیزی بوده که زنهای عرب برای حفظ از سرما، در آن پنبه میگذاشتند و دست میکردند
3- آیة اللَّه بهجت: پوشیدن هر نوع دستکش جایز نیست مگر در حال ضرورت.
آیات عظام تبریزی، خامنهای، سیستانی، مکارم: منظور از قفازین هر نوع دستکش است.
آیة اللَّهصافی و آیة اللَّه فاضل: بنابر احتیاط واجب پوشیدن هر نوع دستکش برای بانوان در حال احرام جایز نیست آیة اللَّه فاضل: ولی کفاره ندارد.
4- آیةاللَّه خویی: فتوای ایشان در دست نیست.
آیة اللَّهصافی، آیة اللَّه گلپایگانی: ظاهر آن است که اگر برای پوشیدن جنس دوخته یک کفّاره بدهد کافی است. مجمع المسائل، ج 1،ص 461، مسأله 20.
5- آیة اللَّه بهجت: ظاهر تعدّد کفّاره است به تعدّدصنفها مطلقا، چه علی الترتیب بپوشد و چه در یک دفعه بپوشد.
آیة اللَّه خامنهای: اگر تعددصدق کند برای هر مورد یک کفاره بدهد.
آیة اللَّه سیستانی: در اینصورت اگر نوع این لباسها مختلف باشد، به تعداد هر لباس بایدکفّاره بدهد و اگر نوع لباسها یکی باشد، بنابر احتیاط به تعداد هر لباس باید کفّاره بدهد. مناسک، مسأله 245.
ثبوت کفاره با اضطرار به دوختنی
241 500- پوشیدن لباس دوخته در فرض نیاز، جایز است، ولی کفّاره دارد؛ (1) و اضطرار به پوشیدن لباسهای متعدد، موجب سقوط کفّاره نیست. (2)
تکرار کفاره
242 501- اگر یک نوع لباس بپوشد، مثل پیراهن، و کفّاره بدهد و پیراهن دیگری بپوشد، یا آن را که پوشیده بکند و باز بپوشد، باید برای دفعه دیگر نیز کفّاره بدهد. (3)
43 502- اگر چند لباس از یک نوع بپوشد- مثل چند قبا یا پیراهن- چه در یک مجلس، یا چند مجلس، (4)بنابر احتیاط واجب، برای هر یک کفّاره بدهد. (5)
21- پوشیدن آنچه تمام روی پا را میگیرد
244 بیست و یکم- پوشیدن کفش و جوراب و هرچه تمام روی پا را میگیرد. (6)
1- آیة اللَّه بهجت: مگر درصورتی که إزار نداشته و شلوار بپوشد که در وجوب فدیه تامّل است. مناسکشیخ،ص 20 و 21.
آیات عظام تبریزی، خامنهای، خویی، سیستانی: بنابر احتیاط واجب باید یک گوسفند بدهد.
2- آیات عظام: تبریزی، خامنهای، خویی، سیستانی: بنا بر احتیاط درصورت اضطرار به پوشیدن لباس هم کفّاره دارد.
آیة اللَّه خویی، آیة اللَّه سیستانی: بنابر احتیاط. مناسک، مسأله 245.
آیة اللَّه مکارم: مگر اینکه موجب عسر و حرج شود.
3- آیةاللَّه خویی: فتوای معظّم له در دست نیست.
4- آیة اللَّه بهجت: اگر یک دفعه پوشیدنصدق کند. مستفاد از مناسک شیخ،ص 20.
5- آیة اللَّه تبریزی: درصورتی که چند لباس بپوشد ولو از یک نوع باشد، باید به تعداد آنها کفّاره بدهد.
آیة اللَّه خامنهای: اگر تعددصدق کند برای هر مورد یک کفاره بدهد.
آیة اللَّه خویی: فتوای معظّم له در دست نیست.
آیة اللَّه فاضل: چنانچه چند لباس از یک نوع را یک دفعه یعنی پشت سر هم و بدون فاصله بپوشد، فقط یک کفّاره واجب میشود.
آیة اللَّه گلپایگانی، آیة اللَّهصافی: برای پوشیدن جنس دوخته در احرام عمره، یک کفّاره و در احرام حج نیز یک کفّاره کافی است. مجمع المسائل، ج 1،ص 461،- مسأله 20.
آیة اللَّه مکارم: مگر اینکه موجب عسر و حرج شود.
6- آیة اللَّه بهجت: بلکه مطلقاً باصدق لبس و پوشیدن علی الأحوط. مناسک شیخ،ص 21.
آیة اللَّه خامنهای: مرد محرم نباید چکمه و جوراب بپوشد و احتیاط واجب آن است که از پوشیدن هر چیزی که تمام روی پا را میپوشاند- مانند کفش و گیوه و امثال آن- اجتناب کند. لکن اگر لباس احرام یا پتو و امثال آن را روی پا بیندازد اشکال ندارد.
آیة اللَّه تبریزی: احوط نپوشیدن هر چیزی است که تمام پشت پا را بپوشاند.
آیة اللَّهصافی، آیة اللَّه گلپایگانی: و احتیاط آن است که از پوشیدن چیزی که قسمتی از روی پا را هم بپوشاند نیز خودداری کند ولی بند نعلین اشکال ندارد.
تذکر: از تقیید حرمت، بهصدق پوشیدن، استفاده میشود که افتادن حوله احرامی و پتو روی پا هنگام خواب و غیر آن، اشکال ندارد.
245 503- این حکم به مردان اختصاص دارد و برای زن مانع ندارد.
پوشیدن کفش بنددار
246 504- پوشیدن کفش بند دار که تمام روی پا را نگیرد، در حال احرام مانعی ندارد.
اضطرار به پوشیدن جوراب و مانند آن
247 505- اگر مرد به پوشیدن چیزی که تمام روی پا را میگیرد، محتاج شود، (1)احتیاط واجب (2) آن است که روی آن را شکاف دهد.
248 2/ 505- افرادی که هنگام استفاده از پای مصنوعی ناچار به استفاده از جوراب، یا تسمه دوخته شده هستند و انجام اعمال بدون پای مصنوعی برایشان بسیار مشکل است، چه وظیفهای دارند؟ « (3)
249 506- در پوشیدن آنچه روی پا را میگیرد، کفّاره نیست. (4)
1- آیة اللَّه سیستانی: بلکه مضطرّ شود.
2- آیات عظام: بهجت: خویی، فاضل، مکارم: احتیاط مستحب این است. مناسک عربی، مسأله 248.
3- آیةاللَّه بهجت: اگر عرفاً لباس مخیطصادق نیست کفاره ندارد وگرنه دارد هرچند با وجود عذر پوشیدن آن جائز است در همان حدّ ضرورت و عذر.
آیة اللَّه خامنهای: اگر ناچار به پوشیدن باشید حرام نیست ولی درصورتی کهصدق لباس بکند کفاره دارد.
آیةاللَّه فاضل: اگر جوراب دوخته نباشد مانعی ندارد هرچند تسمه آن دوخته باشد، اما اگر جوراب دوخته باشد، باید کفاره بدهید.
آیة اللَّه مکارم: اگر ناچار هستند، کفارهای بدهند، و احرام آنها اشکال ندارد.
4- آیات عظام تبریزی، خویی، فاضل: احوط ثبوت کفاره گوسفند است. آیة اللَّه نوری: یک گوسفند واجب است.
آیة اللَّه سیستانی: در پوشیدن چکمه و مانند آن کفّارهای واجب نیست، ولی بنا بر احتیاط، اگر عمداً جوراب و مانند آن را بپوشد باید یک گوسفند کفّاره بدهد. مناسک، مسأله 248.
آیة اللَّه خامنهای: احتیاط مستحب در خصوص جوراب آن است که یک گوسفند به عنوان کفّاره قربانی کند.
22- پوشیدن سر
بیست و دوم- پوشاندن سر بر مردان با چیزهای پوششی.
250 507- بنابر احتیاط واجب (1) از پوشاندن سر به وسیله چیزهای غیر پوششی- مثل گِل و حنا و دوا و پوشال و مانند آن- اجتناب شود.
251 508- بنابر احتیاط واجب از حمل بار به وسیله سر که موجب پوشاندن میشود، اجتناب شود.
پوشاندن سر با دست
252 509- پوشاندن سر به وسیله اعضای بدن- مانند دست بر سر گذاردن (2) جایز است، ولی احتیاط در ترک آن است.
253 510- زیر آب کردن سر، (3) در حال احرام جایز نیست (4) و همچنین است (5) مایع دیگری؛ مثل گلاب و غیر آن.
1- آیات عظامصافی، گلپایگانی، تبریزی، خویی: محرم نباید سر خود را بپوشاند حتی با گِل و مانند آن.
2- آیة اللَّه بهجت: احوط و اولی ترک پوشانیدن سر به قسمتی از بدن؛ مثل دست استدر غیر مواردضرورت عرفیّه یا شرعیّه. اگرچه جواز خالی از وجه نیست. مناسک شیخ، 25.
3- آیات عظام خامنهای، سیستانی، وحید و فاضل: برای محرم چه مرد و چه زن.
4- آیة اللَّه بهجت: محرم نبایستی در آب فرو رود که سرش زیر آب شود و بنا بر احتیاط در غیر آب از مایعات دیگر مناسک، مسأله 264.
آیة اللَّه خامنهای: فرو بردن تمام سر در آب برای محرم جایز نیست، و بنابر ظاهر، در این مسأله تفاوتی میان زن و مرد وجود ندارد؛ اما اگر تمام سر را در آب فرو برد، کفارهای بر عهدهاش نخواهد بود.
آیة اللَّه تبریزی، آیة اللَّه خویی: محرم نبایستی در آب فرو رود که سرش زیر آب برود.
آیة اللَّه سیستانی: برای محرم جایز نیست همه سر خود را در آب فرو برد بلکه بنابر احتیاط در غیر آب هم جایز نیست و فرقی در این حکم بین زن و مرد نیست و منظور از سر در این حکم، همه قسمتی است که بالاتر از گردن است.
5- آیات عظام تبریزی، خویی، فاضل: بنابر احتیاط.
پوشاندن قسمتی از سر
254 511- بعض (1) سر، در حکم تمام سر است و نباید پوشیده شود.
استفاده از ماسک بند دار برای مردان و زنان
255 512- استفاده از ماسکهای بهداشتی که بند آن را پشت سر میاندازند و بخش کوچکی از سر را میپوشاند، برای مردان و زنان محرم چه حکمی دارد؟ (2)
256 513- گوشها ظاهراً (3)از سر محسوب است و نباید پوشیده شود.
استفاده از موی مصنوعی در حال احرام
257 514- استفاده از موی مصنوعی، ضرر بهصحت عمره و حج ندارد؛ ولی اگر مرد آن را بر سرش بگذارد، باید کفّاره بدهد. (4)
1- آیة اللَّه خامنهای: پوشاندن قسمتی از سر به نحوی که عرفا مصداق پوشاندن سر باشد،- مانند گذاشتن کلاه کوچک در وسط سر- جایز نیست، اما در غیر اینصورت، مانند گذاشتن قرآن و مانند آن بر روی سر و یا خشک کردن تدریجی بخشی از سر، اشکال ندارد، هرچند احوط آن است که از آن نیز اجتناب نماید.
آیة اللَّه خویی: بردن بعض سر در آب مانعی ندارد. معتمد العروه، ج 4،ص 221.
آیة اللَّه سیستانی: پوشیدن بعض سر جایز نیست ولی زیر آب بردن بعض سر جایز است.
آیة اللَّه فاضل: بنابر اقوی در تغطیه، لکن در حمل، بنابر احتیاط.
آیة اللَّه مکارم: بنابر احتیاط واجب، ولی ریختن آب بر سر مانعی ندارد.
2- آیتاللَّه تبریزی: اگر مثل نخ باشد مانعی ندارد و اگر زنان مضطرّ به این عمل باشند اشکال ندارد، واللَّه العالم.
آیتاللَّه خامنهای: استفاده از ماسک برای پوشش بینی و دهان برای زنان در حال احرام مانع ندارد.
آیتاللَّه سیستانی: اگر از بوی بد مانع شود جایز نیست و برای زنان به احتیاط واجب مطلقاً جایز نیست.
آیتاللَّهصافی: بدون ضرورت جایز نیست و با ضرورت تکلیفاً جایز است، ولی با فرض پوشیده شدن بعض سر در مرد و بعضصورت در زن کفّاره دارد؛ واللَّه العالم.
آیتاللَّه فاضل: ماسک زدن برای زن محرم، هرچند مخیط و موجب ستر مقداری ازصورت او شود، در حال ضرورت مانعی ندارد و کفّاره هم ندارد و برای مرد هم هرچند مخیط باشد، مانعی ندارد و کفّاره ندارد.
آیتاللَّه مکارم: اشکال ندارد.
آیتاللَّه نوری: خیر، جایز نیست و علت آن این است که برای مردان به خاطر پوشانده شدن بعض سر و برای زنان به جهت پوشاندن بعضصورت اشکال پیدا میکند.
3- آیة اللَّه تبریزی، آیة اللَّه نوری: گوشها در این حکم ملحق به سر است.
آیة اللَّه فاضل: ولی پوشاندن مقداری از گوش مانعی ندارد.
آیة اللَّه مکارم: بنابر احتیاط واجب.
4- آیة اللَّه تبریزی، آیة اللَّه خویی: اگر از روی اضطرار باشد ظاهراً کفّاره ندارد.
آیة اللَّه خامنهای: بنابر احتیاط کفّاره بدهد.
آیة اللَّه سیستانی: اگر از روی ضرورت باشد کفّاره ندارد و در غیر اینصورت بنابر احتیاط یک گوسفند کفّاره دارد. ملحق مناسک.
آیة اللَّه فاضل: درصورتی که تمام سر را پوشانده باشد اما اگر قسمتی از سر را پوشانده است کفاره ندارد.
جواز پوشاندن رو برای مردان
258 515- پوشانیدن رو برای مردان، مانع ندارد، و جزو سر محسوب نیست؛ پس در وقت خواب، یا غیر آن، مانعی از پوشاندن آن نیست.
چند مورد مستثنی از حرمت
259 516- گذاشتن بند مشک آب بر سر، از حکم عدم جواز پوشش، استثنا شده و مانع ندارد.
260 517- دستمالی که برای سردرد بهسر بسته میشود، اگرچه تمام سر را بگیرد مانع ندارد (1) و کفّاره (2)
هم ندارد.
261 518- گذاشتن سر روی بالش برای خوابیدن مانع ندارد.
519262- اگر پارچهای را مثلا برای حفظ از پشه، روی چوب و مانند آن، بالای سر قرار دهند، از جهت پوشاندن، مانع ندارد و همچنین است رفتن در پشهبند.
263 520- رفتن زیر دوش حمّام برای مُحرِم، مانع ندارد، ولی زیر آبشاری که سر را فرا گیرد، جایز نیست ..
خشک کردن سر با حوله
264 521- خشک کردن سر با حوله و دستمال و مانند آن، جایز نیست (3)و بعض سر، در حکم تمام سر محسوب میشود.
تر بودن سر هنگام مسح در حال احرام
265 522- محرمی که سرش هنگام وضو برای مسح، تر باشد، و نمیتواندصبر کند تا خودش خشک شود، یا با مثل دست آن را خشک کند، احوط (4)جمع بین وضو با این حال و تیمم است.(5)
1- آیات عظام: بهجت،صافی، گلپایگانی: گناه نداردو لکن کفاره دارد.
2- آیات مکارم، آیة الله نوری: احوط ثبوت کفاره است.
آیة اللهصافی، آیة الله گلپایگانی: مانعی ندارد ولی یک گوسفند کفاره دارد. مناسک فارسی،ص 42.
3- آیة الله سیستانی، آیة الله فاضل: هر چند به نحو کشیدن پارچه بر سر باشد بنابر احتیاط واجب و اگر وقت نماز تنگ است گوشه حوله یا پارچه را بگیرد و به مقداری که در مسح سر واحب است خشک کند.
4- آیات عظام: بهجت، خامنه ای، گلپایگانی، مکارم: اگر به تدریجصورت گیرد که تمام سر پوشیده نشود مانعی ندارد. آیه الله بهجت و آیة الله خامنه ای: و همین است حکم، در خشک کردنصورت بانوان.
5- مراجعه شود به مسأله قبل.
آیة الله تبریزی: با دست و یا جای دیگر بدن، سر را به مقدار مسمای مسح، خشک کند.
آیة الله سیستانی: اگر چاره ندارد می تواند با کنار حوله به مقدار مسح سرش را خشک کند.
پوشاندن سر هنگام خواب
266 523- پوشاندن سر برای مردان در وقت خوابیدن نیز جایز نیست؛ ولی گذاردن سر روی بالش برای خوابیدن مانع ندارد.
پوشاندن سهوی سر و گفتن تلبیه
267 524- اگر کسی از روی فراموشی سرش را پوشانید، واجب است فوراً آن را باز کند و مستحب است تلبیه بگوید؛ بلکه احوط است.
پوشاندن سر دیگری در حال احرام
268 525- آیا برای محلّ یا محرم، جایز است چیزی- مثل پتو- روی سر مرد محرمی که خواب است، بیندازد؟ (1)
کفّاره پوشاندن سر
269 527- کفاره (2)و نیز کفّاره پوشاندن قسمتی از سر، بنابر احتیاط (3)یک گوسفند است.
1- آیت اللَّه خامنهای: بر محرم پوشاندن سر خودش حرام است خواه خودش بپوشاند یا به دیگری دستور دهد که سر او را بپوشاند، ولی پوشاندن سر دیگری ولو محرم باشد از محرّمات احرام نیست.
2- آیاتعظام تبریزی، خویی، سیستانی، فاضل، مکارم: بنابر احتیاط واجب کفّارهاش یک گوسفند است.
3- آیة اللَّه خامنهای: کفاره پوشاندن سر، بنابر احتیاط، یک گوسفند قربانی کردن است و بعض سر حکم تمام سر را ندارد مگر عرفاً بر آنصدق کند که سر را پوشانده است؛ مثل اینکه کلاه کوچکی که فقط قسمت وسط سر را میپوشاند بر سر بگذارد.
آیة اللَّه فاضل: احتیاط مستحب.
270 528- هرگاه مرد محرم سر خود را با چیز دوخته بپوشاند، باید دو کفّاره بدهد. (1)
تکرار پوشاندن
271 529- تکرار پوشاندن سر در حال احرام- بنابر احوط- موجب تکرار کفّاره است؛ اگرچه تعدّد کفّاره، معلوم نیست و عدم وجوب، بعید به نظر نمیآید. (2)
272 530- بعد از پوشاندن سر و ذبح کفّاره، اگر مجدداً سر را پوشانید، احتیاط به کفّاره دادنِ دوباره، بسیار مطلوب است، اگرچه وجوبش معلوم نیست. (3)
273 531- پوشاندن سر با علم و عمد، کفّاره دارد؛ و درصورت ندانستن مسأله یا غفلت و سهو و نسیان، کفّاره ندارد. (4)
1- آیة اللَّه بهجت: احتیاطاً. مناسک، س 58.
آیة اللَّه تبریزی: یک کفّاره کافی است.
آیة اللَّه خویی: حرمت لبس اینگونه مخیط به نظر ایشان مبنی بر احتیاط است و لذا احتیاط در دو کفّاره است.
آیة اللَّه سیستانی: بنابر احتیاط واجب، درصورتی که چیزی که پوشیدن آن حرام است را بپوشد؛ مثل عمامه و کلاه، ولی اگر مثلًا پیراهن خود را بر سر بگذارد، بیش از یک کفّاره لازم نیست.
آیة اللَّه مکارم: در مثل پارچه دوخته شده یک کفّاره دارد، ولی کلاه دوخته و مانند آن، بنابر احتیاط واجب دو کفّاره دارد.
2- آیة اللَّه بهجت: احوط تعدد فدیه است به تعدد پوشانیدن، خصوصاً هرگاه بی عذر باشد، خصوصاً هرگاه مجلس متعدّد باشد و اقوی تعدد فدیه است درصورت تخلل تکفیر. مناسک شیخ،ص 26.
آیة اللَّه تبریزی: این احتیاط ترک نشود.
آیة اللَّه خامنهای: احتیاط تکرّر کفّاره درصورت تکرّر ستر است مطلقاً.
آیة اللَّه سیستانی: بعید نیست یک کفّاره کافی باشد.
آیات عظام:صافی، گلپایگانی، نوری: درصورت تعدّد پوشانیدن سر، باید کفّاره متعدد بدهد. مناسک عربی،ص 91.
آیة اللَّه مکارم: این احتیاط در این مسأله و مسأله بعد، وجوبی است.
3- . آیة اللَّه مکارم و آیة اللَّهنوری: احتیاط، واجب است.
نظریه آیات عظام بهجت، خامنهای،صافی، گلپایگانی: در مسأله قبل گذشت.
آیة اللَّه تبریزی، آیة اللَّه سیستانی: در اینصورت دوباره باید کفّاره بدهد.
4- . آیة اللَّه خویی، آیة اللَّه سیستانی: بلکه ظاهر این است که در موارد جواز ستر واضطرار نیز کفّاره واجب نیست مناسک، مسأله 256.
3- محرّمات مخصوص به بانوان
23- پوشیدن زیور
بیست و سوم- پوشیدن زیور برای زن بهجهت زینت.
274 532- بنابر احتیاط واجب (1) زن باید در حال احرام از زیورِ زینتی هرچند بدون قصد تزیین باشد، اجتناب کند؛ بلکه حرمت آن، خالی از قوت نیست.
275 533- زیورهایی را که قبل از احرام، به پوشیدن آن، عادت داشته، لازم نیست برای احرام بیرون بیاورد (2)ولی نباید (3) به هیچ مردی، حتی به شوهرش نشان دهد.
زیور کفّاره ندارد
276 534- پوشیدن زیور، کفّاره ندارد.(4)
24- پوشاندن رو برای زنان
بیست و چهارم- پوشانیدن (5)روی با نقاب و روبند و برقع.
277 535- پوشاندن رو هر چند با چیزهای غیر متعارف- مثل پوشال و گِل و مانند آن- بنابر احتیاط جایز نیست؛ و نیز پوشاندن با بادبزن جایز نیست.
1- آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی،صافی، گلپایگانی: پوشیدن زیور برای زینت بر بانوان مُحرِم حرام است.
آیة اللَّه سیستانی: اگر زیور به قصد زینت باشد حرام است و اگر به قصد زینت هم نباشد ولی عرفاً زینت حساب میشود احتیاط واجب در ترک است.
آیة اللَّه فاضل: احتیاط مستحب.
2- آیة اللَّه فاضل: اگر قصد زینت به آنها را نداشته باشد.
آیة اللَّه مکارم: ولی آن را بپوشاند.
3- آیة اللَّه سیستانی: بنابر احتیاط مستحب آنها را برای شوهرش و مردانی که با او مَحرماند ظاهر نسازد و نشان ندهد. مناسک، مسأله 256.
4- آیة اللَّه تبریزی: کفّارهاش بنابر احتیاط مستحب، یک گوسفند است.
آیة اللَّه خویی، متعرّض اثبات و نفی مسأله کفّاره نشدهاند.
5- آیة اللَّه بهجت: در غیر حال ضرورت، مانند تحفّظ از مگس و نحو آن در حال خوابیدن. مناسک شیخ،ص 26.
آیة اللَّه نوری: پوشاندن رو هر چند به چیزهای غیرمتعارف؛ مثل پوشال و گل نیز جایز نیست و جایز نیست با بادبزن روی خود را بپوشاند.
278 536- قسمتی از رو، در حکم تمام آن است و نباید پوشانده شود. (1)
حکم چانه زنان
279 537- چانه جزوصورت محسوب میشود (2)و باید باز باشد؛ پس اگر مقنعهای بر سر گذاشته شود که چانه را تا لبها بپوشاند، اشکال دارد.(3)
خشک کردن صورت
280 538- زن محرم- بنابر احتیاط- نمیتواند (4)حوله را برصورت خود بکشد. (5)539281- زنهای محرم برای پوشیدن و در آوردن مقنعه، باید مواظب باشندصورتشان پوشیده نشود (6)ولی اگر عامداً و عالماً نباشد، مانع ندارد.
1- آیة اللَّه تبریزی: بنابر احتیاط.
آیة اللَّه خامنهای: پوشاندنصورت در حال احرام به گونهای که متعارف زنان در حجاب از نامحرم یا خودداری از شناخته شدن است برای زنان جایز نیست. بنابراین پوشاندن بخشی ازصورت که برای این منظورها پوشیده میشود شامل گونهها و بینی و دهان و چانه نیز مانند پوشاندن همهصورت حرام است.
آیة اللَّه سیستانی: به احتیاط واجب، و لذا پوشیدن مقنعه که اطرافصورت را میگیرد خلاف احتیاط است.
آیة اللَّه فاضل: بعض رو در حکم تمام است. و بنابر اقوی پوشاندنصورت در قسمت پایین آن؛ یعنی از بینی تا چانه جایز نیست و در قسمت بالایی آن به احتیاط واجب.
آیة اللَّه مکارم: پوشانیدن بعضصورت، بهطوری که نقاب و برقع به آن نگویند جایز است.
آیة اللَّه نوری: چانه جزوصورت محسوب میشود، و باید مقنعه را طوری ببندد که زیر چانه قرار بگیرد.
2- آیة اللَّه بهجت: چانه جزوصورت است که نباید پوشانده شود و بعضصورت نیز در حکم تمام آن است، ولی دست گذاشتن رویصورت مانعی ندارد. پرسشهای جدید حج،ص 12، سؤال 50.
آیة اللَّه خامنهای: نظر ایشان در مسأله 536 آمده است.
3- آیة اللَّه مکارم: اشکال ندارد.
4- آیة اللَّه نوری: زن محرم نمیتواندصورت خود را با حوله خشک و یا پاک کند.
5- آیات عظام: بهجت، خامنهای،صافی، گلپایگانی، مکارم: بهصورت تدریجی که تمامصورت پوشیده نشود، مانعی ندارد.
آیة اللَّه فاضل: جایز نیست مگر در حال ضرورت.
6- آیة اللَّه بهجت: به ذیل مسأله 543 مراجعه شود.
آیة اللَّه سیستانی: پوشیدن مقنعه که مقداری از اطرافصورت را میپوشاند به احتیاط واجب جایز نیست.
آیة اللَّه مکارم: این مقدار مانعی ندارد.
گذاردن دست روی صورت
282 540- زن محرم میتواند دست برصورتش بگذارد.
گذاردن روی روی بالش
283 541- گذاردن روی بر بالش برای خوابیدن، مانع ندارد.
پوشش برای نماز
284 542- پوشاندن سر برای زنان در حال نماز، واجب است؛ ولی آنچه را به عنوان مقدمه علمی میپوشانند، (1)باید بعد از نماز (2) فوراً آن را باز کنند.
پوشش از نامحرم
285 543- برای رو گرفتن از نامحرم،(3)جایز است (4) چادر یا جامهای را که بر سر افکنده، تا محاذی بینی (5) بلکه چانه، و حتی درصورت احتیاج، تا گردن، پایین بیندازد و چیزی بر او نیست؛ و بهتر بلکه احوط، (6) آن است که آن را با دست یا چیز دیگر، از رو، دور نگه دارد (7)تا بهصورت نچسبد.
1- آیات عظام بهجت، تبریزی، خامنهای، خویی، سیستانی، گلپایگانی: پوشانیدن رو که مقدمه پوشانیدن سر میباشد، در حال نماز عیبی ندارد؛ آیة اللَّه بهجت: و نیز میتواند سر اندازش را آویزان نماید در نماز و بعد از آن.
2- آیات عظام: تبریزی، خویی، سیستانی: احتیاط واجب این است که پس از فراغت از نماز آن را بردارد.
آیة اللَّه مکارم: واجب نیست.
3- آیة اللَّه بهجت: بلکه مطلقاً و اختیاراً و تا حدّ نحر علیالأظهر. مناسک شیخ،ص 26.
4- آیة اللَّه سیستانی: و در جایی که نا محرم نیست این گونه پوشش نیز جایز نیست.
آیة اللَّهصافی، آیة اللَّه گلپایگانی: ولی باید با دست یا چیز دیگری آن را ازصورت دور نگهدارند. آداب و احکام حج،ص 162.
5- آیة اللَّه خامنهای: رها کردن کمی از چادر خود به رویصورت تا محاذی بالای بینی اشکال ندارد ولی احتیاط آن است که هرگاه در معرض نگاه نامحرم نیست از این کار اجتناب کند.
6- آیة اللَّه خامنهای، آیة اللَّه خویی و آیة اللَّه تبریزی: این احتیاط ترک نشود.
آیة اللَّهصافی، آیة اللَّه گلپایگانی: باید با دست یا چیز دیگری آن را ازصورت دور نگه دارد.
7- آیة اللَّه بهجت، آیة اللَّه مکارم: تحفظ آن از رسیدن بهصورت لازم نیست.
کفّاره پوشاندن رو
286 544- بعضی برای دور نگه نداشتن جامه ازصورت، کفّاره لازم دانستهاند، (1) و آن احوط است، گرچه اقوی واجب نبودن آن است.(2)
287 545- در نقاب انداختن و پوشاندن رو، به هر نحو که باشد، کفّاره لازم نیست (3) گرچه موافق احتیاط است.
1- آیة اللَّه بهجت: شاید وجه آن، استفاده مساوات احرام زن در رو، با احرام مرد در سراست در جمیعاحکام از بعضی روایات، و در این استفاده تامّل است. مناسک شیخ،ص 26.
2- . آیات عظام تبریزی، خویی،صافی، گلپایگانی: احتیاط واجب آن است که یک گوسفند کفّاره دهد.
3- آیة اللَّه بهجت: وجوب کفارّه پوشانیدنصورت زنان یک گوسفند، منقول از شیخ و حلبی است. مناسک شیخ،ص 26.
آیة اللَّه تبریزی، آیة اللَّه خویی: بنابر احتیاط واجب باید یک گوسفند بدهد.
آیة اللَّه سیستانی: احتیاط مستحب آن است که یک گوسفند بدهد.
آیة اللَّهصافی، آیة اللَّه گلپایگانی: باید یک گوسفند کفّاره بدهد.
فصل ششم: احرام و عمره کودکان
استحباب محرم نمودن طفل غیر ممیّز
288 23- محرم نمودن کودک غیر ممیز، (1) توسط ولیِّ او مستحب است؛ بهاین گونه که به او لباس احرام بپوشاند؛ و نیت کند که «این طفل را محرم میکنم برای حج»، یا «این طفل را مُعْتَمِرْ میکنم به عمره مفرده»؛ و اگر ممکن باشد، تلبیه را به او تلقین کند، و گرنه خودش به جای او بگوید؛ و باید وظایف و اعمال را مطابق وظیفه انجام دهد، وگرنه در بعضصور، طفل در احرام باقی میماند و تا تدارک نکند، نمیتواند ازدواج نماید.(2)
طواف و اطافه
289 752- اگر کسی مریض یا طفلی را حمل کند و طواف دهد و خودش نیز قصد طواف کند طواف هر دوصحیح است.
1- آیة اللَّه بهجت:صحیح است احرام ولیّ از طفل غیر ممیز و از مجنون، و متولّی نیت احرام طفل، ولیّحاضر میشود، و تمام اعمال را آنچه را متمکّن است طفل و غیر عاقل انجام میدهد با نیت ولیّ و آنچه را متمکن نیست ولیّ از جانب او انجام میدهد از آن جمله تلبیه احرام است که اگر متمکن باشد طفل و غیر عاقل انجام میدهد با نیت ولیّ، وگرنه ولیّ نایب میشود. کتاب حجص 4.
آیة اللَّه تبریزی: استحباب احجاج، اختصاص به طفل غیر ممیز ندارد بلکه احجاج طفل ممیز هم بر ولی او مستحب است.
2- آیة اللَّه سیستانی: تنها درصورتی بر احرام باقی میماند که اعمال عمره مفرده را درست انجام ندهند ولی در حج اگر خلل به ارکان آن بزند با گذشت وقت حج احرام آن فاسد میشود، بلی اگر فقط طواف نساء را به طورصحیح بهجا نیاورند استمتاع از زن بر او حرام است، مگر با اتیان طواف نساء، ولی ازدواجصحیح است.
مراد از ولیّ در احرام کودک
290 24- ولیّ در این مورد، بعید نیست که کفیلِ بچه و نگهدار او باشد، اگرچه ولیِّ شرعی او نباشد. (1)
لزوم حفظ طفل از محرّمات احرام
291 25- بعد از محرم شدنِ طفل، ولیّ باید او را از محرّمات احرام باز دارد، (2) و اگر ممیّز نیست، خود ولیّ، او را از محرّمات حفظ کند.
کفارات محرمات احرام طفل
292 26- اگر طفلِ محرم، محرّمات احرام را بهجا آورد، یا ولیّ، او را باز ندارد، کفّاره بر ولیّ طفل است نه بر مال طفل، بنابر اقوی درصید و بنابر احتیاط واجب، در غیر آن. (3)
1- آیة اللَّه نوری: در غیر ولیّ شرعی، محل اشکال است.
آیةاللَّه بهجت: ولیّ در این مقام عبارت است از ولیّ در مال؛ مثل اب وجدّ ابی و وصیّ ایشان و حاکم و امین حاکم. و ولایت مادر دراحرام طفل وسایر اعمال حج خالی از وجه نیست. رساله ذخیرةالعباد،ص 5.
آیة اللَّه خویی: درصورتی که مستلزم تصرف در اموال طفل نباشد والا اذن ولی شرعی لازم است. معتمد، ج 1،ص 36
آیة اللَّه سیستانی: ولیّ طفل در این امر کسی است که حق حضانت و سرپرستی او را دارد، چه پدر و مادر او باشند و چه غیر آنها. مناسک، مسأله 11.
آیة اللَّهصافی، آیة اللَّه گلپایگانی: قدر متیقن از ولیّ در این امر نسبت به بچه غیر ممیّز، ولیّ شرعی است؛ مانند پدر و جد و یا وصیّ یکی از آن دو، و همچنین حاکم و امین از طرف حاکم و یا وکیل یکی از آنها، و امّا غیر ولیّ شرعی مانند عمو و دایی و برادر، محل اشکال است، اگرچه کفیل و نگهدار بچه باشد، لکن مادر در این مورد ملحق به ولیّ شرعی است زیرا نسبت به او دلیل خاصی داریم، و امّا در بچه ممیّز در مواردی که اجازه ولیّ لازم است اجازه غیر ولیّ شرعی کفایت نمیکند. مناسک عربی،ص 13، مسأله 11.
آیة اللَّه فاضل: مقصود از ولیّ، همان ولیّ شرعی است، ولی مادر در این مورد ملحق به ولیّ شرعی است.
آیة اللَّه مکارم: ولی به اذن ولیّ شرعی انجام میدهد.
2- آیات عظام بهجت، خویی، سیستانی: این حکم در مورد احجاجصبی غیر ممیز است و همینگونهاست حکم مذکور در مسأله 26 و 27 و 29.
آیة اللَّه تبریزی: این حکم در مورد احجاجصبی است.
3- آیة اللَّه بهجت: فداءصید مولیّ علیه بر ولیّ است که با مباشرت او عمل مولی علیهصحیح است و کفّاره موجب هدی بر ولی است در آنچه عمد و خطا کفّاره دارد بلکه در آنچه عمد فقط کفّاره دارد وصبی عمداً مرتکب شد ثبوت کفّاره بر ولی که سبب است خالی از وجه نیست کتاب حج،ص 5.
آیات عظام تبریزی، خویی: ظاهراً کفارات دیگر، در غیرصید نه بر ولیّ واجب است و نه در مال طفل، ولی کفارهصید بر ولیّ واجب است. مناسک،ص 13، مسأله 9.
آیة اللَّه خامنهای: اگر غیر بالغ یکی از مُحرمات احرام را مرتکب شود، چنانچه آن عمل حرام، شکار باشد، کفاره آن بر عهده ولی اوست، اما در مورد کفارات دیگر، ظاهر آن است که پرداخت آن واجب نیست نه بر ولی و نه از مال خود غیر بالغ.
آیة اللَّه سیستانی: کفارهصید غیر ممیز بر ولی اوست و در غیر آن، بر نابالغ کفّاره نیست؛ نه در مال او و نه در مال ولیّش.
آیة اللَّهصافی، آیة اللَّه گلپایگانی: کفارهصید بر ولیّ طفل است، و اما در وجوب سایر کفارات بر ولیّ اشکال است، اگرچه احوط این است که برعهده ولیّ است. مناسک عربی،ص 13، مسأله 13.
آیة اللَّه مکارم: این احتیاط مستحب است.
وظیفه ولیّ در اعمال طفل
293 27- ولیّ، باید طفل را وادار کند که تمام اعمال را بهجا آورد و اگر طفل نمیتواند، خود او به نیابت از وی بجا آورد. (1)
کفارات احرام طفلی که بدون اذن محرم شده
294 29- اگر کودک ممیّزی، بدون اذن ولیّ، محرم شود و در حال احرام، یکی از محرّمات را مرتکب شود، کفاره آن بر عهده کیست؟ (2)
1- آیة اللَّه بهجت: درصورت تمکّن، احوط آن است که در حال طواف، هر دو طاهر باشند و نماز طواف را هر دو بخوانند و سنگ ریزه را در دست طفل یا مجنون بگذارد و ولی با آن کیفیت رمی و نیّت نماید و در تمام افعال آنچه در غیر نیّت میتواند انجام دهد، ولیّ متصدّی نیّت میشود کتاب حج،ص 4.
آیة اللَّه تبریزی: در وقتی که میخواهد طفل را طواف دهد، واجب است او را وضو دهد، اگرچه بهصورت وضو باشد. مناسک،ص 14، مسأله 7.
آیة اللَّه فاضل: در اعمالی که نیاز به وضو دارد، احتیاطاً طفل را وضو بدهد و خودش هم وضو بگیرد.
2- آیةاللَّه بهجت: در فرض سؤال که ولیّ سبب نیست کفّاره هم بر او نیست و تنها کفّارهای که در عمد و خطأ ثابت است در مال طفل ثابت است.[ مستفاد از جامعالمسائل ج 2ص 193]
آیة اللَّه تبریزی: کفاره ندارد.
آیة اللَّه خامنهای: رجوع شود به پاورقی مسأله 26.
آیة اللَّه سیستانی: بر فرضصحت احرام نیز فعل او کفّاره ندارد.
آیة اللَّهصافی: در فرض سؤال کفّاره واجب نیست ولی احتیاط آن است که ولّی بچه کفّاره را از مال خودش بدون اینکه قصد کند بر او واجب بوده یا برصبی، ادا نماید.
آیة اللَّه فاضل: در فرض مزبور با احتیاط واجب کفّاره بر ولیّ طفل است.
آیة اللَّه مکارم: در غیرصید، کفّاره واجب نیست، نه بر ولیّ و نه بر طفل.
آیة اللَّه نوری: لازم است ولیّ طفل او را ازار تکاب محرّمات احرام باز دارد و اگر باز نداشت کفّاره درصورت علم و عمد بر عهده ولی طفل است.
احرام کودک بدون اذن ولی
295 2/ 29- کودک ممیّزی بدون امر ولیّ، در میقات محرم شده و فقط سعی و تقصیر را انجام داده است؛ تکلیف او یا ولیّش نسبت به بقیه اعمال چیست؟ « (1)
خواب کودک هنگام طواف
296 603- اگر کودک را در حال خواب، طواف یا سعی دهند، یا بخشی از طواف و سعی را در خواب باشد، چه حکمی دارد؟ (2)
1- آیةاللَّه بهجت: همه اعمال را به ترتیب باید انجام دهد تا از احرام خارج شود و همین احوط است اگر احرام او مستلزم تصرّف در مال بوده است.
آیة اللَّه تبریزی: چنانچه محرم به عمره مفرده شده بر احرامش باقی میماند و چنانچه تا زمان بلوغ تمام اعمال عمره مفرده را تدارک نکند بعد از بلوغ بر او واجباست آن را تدارک نماید.
آیة اللَّه خامنهای: طواف و نماز آن را بجا آورد و سعی و تقصیر را بنابر احتیاط اعاده نماید و سپس طواف نساء و نماز آن را انجام دهد.
آیة اللَّه سیستانی: احرامشصحیح نیست و چیزی بر او نیست.
آیة اللَّهصافی: درصحت احرام کودک ممیّز اذن ولی شرط نیست بنابراین کودک مذکور که محرم شده خودش و یا با کمک دیگری ولو غیر ولی اگر محتاج به راهنمایی باشد باید اعمال عمره را از طواف شروع کند و اتمام نماید.
آیة اللَّه فاضل: ولیّ او تکلیفی ندارد، ولی احرام اوصحیح است و باید اعمال خود را از اول انجام دهد. و اگر نتواند نایب بگیرد.
آیة اللَّه مکارم: احتیاط آن است که برگردد و تمام اعمال غیر از احرام را انجام دهد و اگر توانایی ندارد از کسانی که به عمره میروند خواهش کند که به نیابت از او انجام دهند.
آیة اللَّه نوری: لازم است برگردد واعمال را بهترتیب انجامبدهد.
2- آیات عظام بهجت، خامنهای،صافی، مکارم: در مورد بچههای غیرممیّز، مانعی ندارد.
آیة اللَّه تبریزی: طواف و سعی اوصحیح است بلی احتیاط این است که ابتدای طواف بیدار باشد.
آیة اللَّه سیستانی: اگر طفل غیر ممیّز باشد و ولیّش او را طواف میدهد اشکال ندارد.
آیة اللَّه فاضل: در طواف باید طهارت و سایر شرایط آن رعایت شود. لذا اگر کودک خوابش ببرد یا محدث شود باید طبق احکام قطع طواف عمل کند. اما در سعی طهارت معتبر نیست و اگر کودک غیر ممیز باشد چون نیت سعی او با ولیّ اوست لذا اگر خوابش ببرد سعی اوصحیح است.
آیة اللَّه نوری: در کودک خواب به اندازه متعارف به طواف و سعی او ضرر نمیرساند.
حکم طواف کودک از حیث طهارت و نجاست
297 620- کودک محرمی که او را طواف میدهند، آیا باید بدن و لباس او پاک باشد؟ و چنانچه قبل از طواف، او را تطهیر کنند، آیا برای یک طواف کافی است و وارسی بین طواف لازم نیست؟ (1)
حکم شانه کودکِ در بغل
298 647- شخصی که کودک را در بغل گرفته و طواف میدهد، آیا باید شانه چپ کودک را به طرف کعبه قرار دهد؟ (2)
1- آیةاللَّه بهجت: بلی لازم است و اگر معلوم نشود در اثنای طواف که چیزی خارج شده، همان تطهیر قبل از طواف کفایت میکند و اگر در اثناء حدثی به وجود آید احتیاط در تجدید طهارت است مگر اینکه موجب عسر و حرج باشد.[ مناسک معظمله طبع جدید مسأله 557]
آیة اللَّه تبریزی: آن مقدار که بتوانند بنابر احتیاط رعایت طهارت او را بکنند ولی وارسی لازم نیست، واللَّه العالم.
آیة اللَّه سیستانی: رعایت طهارت بدن و لباسِ او لازم نیست.
آیة اللَّهصافی: باید شرایط طواف و نماز در طفل نیز مراعات شود و درصورت غیر ممیّز بودن طفل، درصورت امکان او را وضو دهند لباس و بدن او را تطهیر کنند و درصورت شک در عارض شدن حدث و خبث وارسی لازم نیست و حکم طهارت باقی است، واللَّه العالم.
آیة اللَّه فاضل: بلی لازم است و وارسی در بین طواف لازم نیست. ولی اگر متوجه شدند که لباس و بدن او نجس شده، احتیاط این است که آنها را تطهیر کنند.
آیة اللَّه مکارم: چنانچه قبل از طواف او را تطهیر کرده باشد کافی است.
آیة اللَّه نوری: بلی لازم است و برای یک طواف کافی است، و وارسی لازم نیست.
2- آیةاللَّه بهجت: بلی حتّی الامکان،[ به مسأله 556 مناسک معظمله طبع جدید مراجعه شود.]
آیة اللَّه تبریزی: لزومی ندارد، واللَّه العالم.
آیة اللَّه سیستانی: باید تا حدّ امکان سعی کند طوری او را طواف دهد که عرفاً طرف چپ او به طرف کعبه باشد.
آیة اللَّهصافی: بنابر احتیاط شانه چپ کودک نیز به طرف بیت باشد، واللَّه العالم.
آیة اللَّه فاضل، آیة اللَّه نوری: بلی باید تمام شرایط در کودک نیز رعایت شود.
آیة اللَّه مکارم: لازم نیست.
به عقب برگشتن کودک هنگام سعی
299 868- کودکی در احرام عمره مفرده، گاهی در حال سعی به عقب بازگشته و با همین وضع اعمال را به پایان برده است، اکنون چه وظیفهای دارد؟ (1)
خواب کودک هنگام سعی
300 869- اگر کودک را در حال خواب، طواف یا سعی دهند یا بخشی از طواف و سعی را در خواب باشد چه حکمی دارد؟ (2)
301 870- کودک ممیزی را ولیّ او به سعی میبرد؛ ولی کودک خواب است، آیا لازم است در ابتدای سعی، او را برای نیّت بیدار کند، و چنانچه در آغاز بیدار باشد و در بین راه خواب برود چه حکمی دارد؟ (3)
1- آیات عظام: بهجت، تبریزی، سیستانی، مکارم، نوری:صحیح است.
آیة اللَّه خامنهای: اگر به اعتقادصحّت تقصیر انجام شده طفل از احرام خارج شده است و چیزی بر او نیست اگر چه احتیاط در اعاده سعی است.
آیة اللَّه فاضل: ظاهراً سعی اوصحیح باشد هر چند بهتر است خودش سعی را اعاده کند یا برای انجام آن نایب بگیرد.
آیة اللَّهصافی: در فرض سؤال چنانچه ممیّز است باید سعی راصحیحاً اعاده نماید و بقیه اعمال مرتبه را نیز انجام دهد و اگر غیر ممیّز است ولیّ او دوباره او را سعی دهد و همچنین بقیه اعمال مرتبه را.
2- به ذیل مسأله 603 مراجعه شود.
آیة اللَّه مکارم: در مورد بچههای کوچک اشکالی ندارد.
3- آیات عظام: بهجت، خامنهای، سیستانی،صافی: سعی از عبادات است و سعی در حال خوابصحیح نیست بایداورابیدار کند.
آیة اللَّه تبریزی: احتیاط واجب این است که خواب نرود و آن مقدار را که خواب رفته، به نیت« اتمام ما نقص من سعیه» اعاده کند و اگر قبل از نیت سعی، خواب رفته- بدون اشکال- سعی او باطل است.
آیة اللَّه فاضل: چون سعی از عبادات است وصحت آن منوط به نیت و قصد قربت مستمر است لذا درفرض مذکور اگر قبل از شوط چهارم بهخواب رفته است بهاحتیاط واجب سعی را از اول اعاده کند و اگر بعد از شوط چهارم خواب رفته است پس از بیدار شدن و توجه و التفات باید از جایی که به خواب رفته سعی را ادامه دهد.
آیة اللَّه مکارم: درصورتی که در ابتدای سعی نیّت کرده باشد، اشکالی ندارد.
آیة اللَّه نوری: 1- لازم است که او را برای انجام نیت بیدار کند 2- و آن مقداری را که در حال خواب پیش رفته است پس از بیدار شدن اعاده کند.
302 621- اگر بچهای را که ختنه نشده، (1)وادار به احرام، یا او را محرم کنند، احرام اوصحیح است ولی طواف اوصحیح نیست؛ (2)و چون طواف نساء او باطل است (3)بنابر احوط (4)حلال شدن زن بر او مشکل است؛ مگر او را ختنه و طواف دهند، یا خودش بعد از ختان، طواف کند، یا برای طواف او نایب (5) بگیرند.
1- آیة اللَّه بهجت: اگر طفل محرم بدون ختنه طواف کند یا طواف دهند او را، طواف نساء از او باطل خواهدبود طبق احتیاط مذکور، پس زن از برای او بعد از بلوغ حلال نخواهد بود مگر آنکه تدارک طواف نساء نماید، خودش یا نایبش. مناسک شیخ،ص 27.
2- آیة اللَّه تبریزی: در ممیّزی که خودش محرم شده باشد.
آیة اللَّه سیستانی: اگر ممیّز باشد.
آیة اللَّه فاضل: طواف طفل ممیّزی که ختنه نشدهصحیح نیست، و از غیر ممیّز بنابراحتیاطصحیح نیست هر چند احرام آنهاصحیح است.
3- آیةاللَّه مکارم: تمام طوافهای او اشکال دارد
4- آیة اللَّه سیستانی: اگر ممیّز باشد بنابر احتیاط واجب حکم کسی را دارد که طواف را ترک کرده است مگر اینکه پس از ختنه طواف را اعاده کند.
5- از آیة اللَّه سیستانی: در مورد کفایت نیابت در این فرض، مطلبی در دست نیست.
آیات عظامصافی، گلپایگانی، مکارم: گرفتن نایب در اینصورت قبل از ختنه مشکل است.
فصل هفتم: مستحبات و آداب «1»
1- مستحبات ورود به حرم
(1)1- همینکه حاجی به حرم رسید، پیاده شده و به جهت دخول حرم، غسل نماید.
2- برای تواضع و فروتنی نسبت به حضرت حق- جلَّ و علا- پابرهنه شده و نعلین خود را در دست گرفته داخل حرم شود؛ این عمل ثواب زیادی دارد.
3- وقت دخول حرم این دعا را بخواند:
«اللّهُمَّ إنَّکَ قُلْتَ فِی کِتابِکَ وَقَوْلُکَ الْحَقُّ: وَأَذِّنْ فِی النّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالًا وَعَلی کُلّ ضامِرٍ یَأْتینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمیقٍ. اللّهُمَّ إنّی ارْجُو انْ اکُونَ مِمَّنْ اجابَ دَعْوَتَکَ، وَقَدْ جِئْتُ مِنْ شُقّةٍ بَعیدةٍ وَفَجٍّ عَمیقٍ سامِعاً لِنِدائِکَ وَمُستَجِیباً لَکَ مُطیعاً لِأمْرِکَ وَکُلُّ ذلِکَ بِفَضْلِکَ عَلیَّ وَاحْسانِکَ إِلَیَّ فَلَکَ الْحَمْدُ عَلی ما وَفَّقْتَنِی لَهُ أبْتَغِیْ بِذلِکَ الزُّلْفَةَ عِنْدَکَ وَالْقُرْبَةَ إلَیْکَ وَالْمَنْزِلَةَ لَدَیْکَ وَالْمَغْفِرَةَ لِذُنُوبِی وَالتَّوْبَةَ عَلَیَّ مِنْها بِمَنِّکَ، اللَّهُمَّصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَحَرِّمْ بَدَنِی عَلَی النَّارِ وَآمِنِّی مِنْ عَذابِکَ وَعِقابِکَ بِرَحْمَتِکَ یَا أرْحَمَ الرَّاحِمِینَ».
4- وقت دخول حرم مقداری از علفِ (اذخر) گرفته آن را بجود.
2- مستحبات ورود به مکه معظّمه
303 546- برای دخول مکه معظمه نیز غسل مستحب است؛ و هنگامیکه وارد مکه میشود با حالت
1- آیة اللَّه مکارم: این مستحبات را به قصد رجا بجا آورد و باید توجه داشت که بعضی از مستحبات مربوط به زمانهای گذشته است و در عصر ما موضوع ندارد و یا عملًا ممکن نیست، آنچه را میتوان، انجام دهد. و خداوند به نیّت او پاداش میدهد.
تواضع وارد شود؛ و کسی که از راه مدینه برود، از بالای مکه داخل شده و وقت بیرون آمدن از پایین آن بیرون آید.
3- مستحبات ورود به مسجدالحرام
304 547- مستحب است مکلف برای دخول مسجدالحرام غسل نماید. (1)
غسل برای طواف
305 548- آیا بجز غسل مستحبی برای رفتن به مسجدالحرام، غسل دیگری برای طواف مستحب است و درصورت وجود چنین استحبابی، آیا یک غسل به نیت هر دو کافی است؟ (2)
دفعات استحباب غسل برای ورود به مسجدالحرام
306 549- آیا استحباب غسل ورود به مسجدالحرام تنها برای قادم و کسی است که اعمال عمره بجای میآورد، یا برای هر مرتبه رفتن به مسجدالحرام نیز مستحب است؟ (3)
1- آیة اللَّه سیستانی: استحباب این غسل ثابت نیست، مگر اینکه برای طواف باشد.
2- آیةاللَّه بهجت: رجاءً نیّت هر دو را به یک غسل بنماید.
آیة اللَّه تبریزی: برای زیارت بیتاللَّه غسل مستحب است و طواف، زیارت بیت است، واللَّه العالم.
آیةاللَّهخامنهای: برایخصوص طواف هم غسل مستحبی وارد شده است ولی میتوانید هر دو را در یک غسل نیت کنید.
آیةاللَّه سیستانی: غُسل زیارت کعبه مستحب است ولی استحباب غُسل دخول مسجدالحرام و غسلِ طواف ثابت نیست و اگر خواست انجام دهد به قصد رجا اشکال ندارد و میتواند یک غسل را به نیّتهای متعدد انجام دهد.
آیةاللَّهصافی: غسل برای طواف بالخصوص، به نظر نرسیده است، واللَّه العالم.
آیة اللَّه فاضل: بلی برای هر دو مورد؛ یعنی دخول در مسجدالحرام و طواف غسل مستحب است و یک غسل به نیت هر دو کفایت میکند.
آیةاللَّه مکارم: ظاهراً طواف، غسلِ مستحب ندارد.
آیة اللَّه نوری: بجز غسل مستحبی برای رفتن به مسجدالحرام استحباب غسل دیگری برای طواف ثابت نیست.
3- آیةاللَّه بهجت: رجاءً مانعی ندارد.
آیت اللَّه خامنهای: اختصاص به ورود اوّل ندارد.
آیت اللَّه تبریزی: غسل دخول مسجدالحرام، که همان غسل برای دخول مکه و حرم است، اختصاص به قادم و کسی که اعمال را به جا میآورد، دارد.
آیت اللَّه سیستانی: استحباب آن حتی برای قادم ثابت نیست.
آیت اللَّهصافی: بعید نیست برای هر وارد به مسجد باشد و در هر مرتبه.
آیت اللَّه فاضل: برای هر مرتبه رفتن به مسجدالحرام نیز مستحب است.
آیت اللَّه مکارم: به قصد رجا مانعی ندارد.
و همچنین مستحب است با پای برهنه و با حالت سکینه و وقار وارد شود؛ و هنگام ورود از در «بنیشیبه» وارد شود؛ و گفتهاند که باب بنیشیبه در حال کنونی مقابل باب السلام است؛ بنابراین نیکو این است که شخص از باب السلام وارد شده و مستقیماً بیاید تا از ستونها بگذرد.
و مستحب است بر در مسجدالحرام ایستاده بگوید:
«السَّلامُ عَلَیْکَ أَ یُّها النَّبِیُّ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ، بِسْم اللَّه وَبِاللَّهِ وَما شاءَ اللَّهُ، السَّلامُ عَلی أ نْبِیاءِ اللَّهِ وَرُسُلِهِ، السَّلامُ عَلی رَسُولِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلی إبْراهِیمَ خَلِیْلِ اللَّهِ، وَالْحَمْدُ للَّهِ رَبِالْعالَمِینَ».
و در روایت دیگر وارد است که نزد در مسجد بگوید:
«بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ وَمِنَ اللَّهِ وَإلَی اللَّهِ وَما شاءَ اللَّهُ وَعَلی مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِصَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، وَخَیْرُ الْأسْماءِ للَّهِ، وَالْحَمْدُ للَّهِ وَالسَّلامُ عَلی رَسُولِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلی مُحَمَّدْ بِنْ عَبْداللَّهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ أَ یُّهَا النَّبِیُّ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ، السَّلامُ عَلی أنبِیاءِ اللَّهِ وَرُسُلِهِ، السَّلامُ عَلی خَلِیْلِ اللَّهِ الرَّحْمنِ، السَّلامُ عَلَی الْمُرسَلِینَ وَالْحَمْدُ للَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ، السَّلامُ عَلَیْنا وَعَلی عِبادِ اللَّهِ الصَّالِحینَ، أَللَّهُمَّصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّد وَبارِکْ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَارْحَمْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّد کَماصَلَّیْتَ وَبارَکْتَ وَتَرَحَّمْتَ عَلی إبْراهِیمَ وَآلِ إبْراهیمَ إنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیْدٌ، أللَّهُمَّصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَرَسُو لِکَ، أللَّهُمَّصَلِّ عَلی إبْراهِیْمَ خَلِیلِکَ وَعَلی أ نْبِیائِکَ وَرُسُلِکَ وَسَلِّمْ عَلَیْهِمْ، وَسَلامٌ عَلَی الْمُرْسَلِینَ وَالْحَمْدُ للَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ، أللَّهُمَّ افْتَحْ لِی أبْوابَ رَحْمَتِکَ وَاسْتَعْمِلْنِی فی طاعَتِکَ وَمَرْضاتِکَ وَاحْفَظْنِی بِحِفْظِ الْإِیمانِ أبَداً ما أبْقَیْتَنی جَلَّ ثَناءُ وَجْهِکَ، الْحَمْدُ للَّهِ الَّذی جَعَلَنی مِنْ وَفْدِهِ وَزُوّارِهِ وَجَعَلَنی مِمَّنْ یَعْمُرُ مَسَاجِدَهُ، وَجَعَلَنی مِمَّنْ یُناجِیهِ، أللَّهُمَّ إنِّی عَبْدُکَ وَزائِرُکَ فی بَیْتِکَ وَعَلی کُلِّ مَأتِیٍّ حَقٌّ لِمَنْ أتاهُ وَزارَهُ، وَأ نْتَ خَیْرُ مَأتِیٍّ وَأکْرَمُ مَزُورٍ فَأَسْأَ لُکَ یا اللَّهُ یا رَحْمنُ بِأَ نَّکَ أنتَ اللَّهُ لا إلهَ إلّاأ نْتَ وَحْدَکَ لا شَرِیکَ لَکَ بِأ نَّکَ واحِدٌ احَدٌصَمَدٌ لَمْ تَلِدْ وَلَمْ تُولَدْ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ (لکَ خ ل) کُفُواً أحَدٌ، وَأنَّ مُحَمَّداً عَبْدُکَ وَرَسُولُکَصَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَعَلی أهْلِ بَیْتِهِ یا جَوادُ یا کَرِیمُ یا ماجِدُ یا جَبَّارُ یا کَریمُ أسْأَ لُکَ أنْ تَجْعَلَ تُحْفَتَکَ إیّایَ بِزِیارَتی إیَّاکَ أوَّلَ شیءٍ تُعْطِیَنِی فَکاکَ رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ».
پس سه مرتبه میگوید:
«أللَّهُمَّ فُکَّ رَقَبَتی مِنَ النَّارِ».
پس میگوید:
«وَأوْسِعْ عَلَیَّ مِنْ رِزْقِکَ الْحَلالِ الطَّیِّبِ وَادْرَأْ عَنِّی شَرَّ شَیاطِیْنِ الْجِنِّ وَالْانْسِ وَشَرَّ فَسَقَةِ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ».
پس داخل مسجدالحرام شود و رو به کعبه دستها را بلند نموده و بگوید:
«اللَّهُمَّ إنّی أسْأَ لُکَ فی مَقامی هذا وَفی أوَّلِ مَناسِکِی أنْ تَقْبَلَ تَوْبَتِی وَأنْ تَتَجاوَزَ عَنْ خَطِیئَتی وَأنْ تَضَعَ عَنِّی وِزْری، الْحَمْدُ للَّهِ الَّذی بَلَّغَنِی بَیْتَهُ الْحَرامَ أللَّهُمَّ إنّی أشْهَدُ أنَّ هذا بَیْتُکَ الْحَرامُ الَّذی جَعَلْتَهُ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَأمْناً مُبارَکاً وَهُدیً لِلْعالَمینَ أللَّهُمَّ إنَّی عَبْدُکَ وَالْبَلَدَ بَلَدُکَ وَالْبَیْتَ بَیْتُکَ جِئْتُ أطْلُبُ رَحْمَتَکَ وَأؤُمُّ طاعَتَکَ مُطِیْعاً لِأمْرِکَ راضیاً بِقَدَرِکَ أسْأَ لُکَ مَسْأ لَةَ الْفَقِیْرِ إلَیْکَ الْخائِفِ لِعُقُوبَتِکَ أللَّهُمَّ افْتَحْ لِی أبْوابَ رَحْمَتِکَ واسْتَعْمِلْنِی بِطاعَتِکَ وَمَرْضاتِکَ».
بعد خطاب میکند بهسوی کعبه و میگوید:
«أ لْحَمْدُ للَّهِ الَّذی عَظَّمَکِ وَشَرَّفَکِ وَکَرَّمَکِ وَجَعَلَکِ مَثابَةً لِلنّاسِ وَامْناً مُبارَکاً وَهُدیً لِلْعالَمِیْنَ».
و مستحب است وقتی که محاذی حجرالاسود شد بگوید:
«أشْهَدُ أنْ لاإلهَ إلَّااللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وَأنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ آمَنْتُ بِاللَّهِ وَکَفَرْتُ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَاللَّاتِ وَالْعُزّی وَبِعِبادَةِ الشَّیْطانِ وَبِعِبادَةِ کُلِّ نِدٍّ یُدْعی مِنْ دُونِ اللَّهِ».
و هنگامی که نظرش به حجرالاسود افتاد، بهسوی آن متوجه شود و بگوید:
«أ لْحَمْدُ للَّهِ الَّذِی هَدانا لِهذا وَما کُنّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لا أنْ هَدانَا اللَّهُ سُبْحانَ اللَّهِ وَالْحَمْدُ للَّهِ وَلا إلهَ إلّااللَّهُ وَاللَّهُ أکْبَرُ، اللَّهُ أکْبَرُ مِنْ خَلْقِهِ وَاللَّهُ أکْبَرُ مِمّا أخْشی وَاحْذَرُ، لا إلهَ إلّااللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیْکَ لَهُ، لَهُ الْمُلکُ وَلَهُ الْحَمْدُ یُحْیِی وَیُمِیتُ وَیُمِیتُ وَیُحْیِی وَهُوَ حَیٌّ لا یَمُوتُ بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَهُوَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ، اللَّهُمَّصَلِّ عَلی مُحَمّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ وَبارِکْ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ کَأفْضَلِ ماصَلَّیْتَ وَبارَکْتَ وَتَرَحَّمْتَ عَلی إبْراهِیمَ وَآلِ إبْراهِیمَ إنَّکَ حَمِیْدٌ مَجیدٌ، وَسَلامٌ عَلی جَمیعِ النَّبِیِّینَ وَالمُرْسَلِینَ وَالْحَمْدُ للَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ أللَّهُمَّ إنَّی اومِنُ بِوَعْدِکَ وَأُصَدِّقُ رُسُلَکَ وَأتَّبِعُ کِتابَکَ».
و در روایت معتبر وارد است که وقتی که نزدیک حجرالاسود رسیدی، دستهای خود را بلند کن؛ و حمد و ثنای الهی را بهجا آور؛ وصلوات بر پیغمبر بفرست؛ و از خداوند عالم بخواه که حج تو را قبول کند. پس از آن، حجر را بوسیده و استلام نما و اگر بوسیدن ممکن نشد استلام نما و اگر آن هم ممکن نشد اشاره به آن کن و بگو:
«أللَّهُمَّ أمانَتِی أدَّیْتُها وَمِیثاقِی تَعاهَدْتُهُ لِتَشْهَدَ لِی بِالْمُوافاةِ أللَّهُمَّ تَصْدِیقاً بِکِتابِکَ وَعَلی سُنَّةِ نَبِیِّکَصَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ أشْهَدُ أنْ لا إلهَ إلّااللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وَأنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ آمَنْتُ بِاللَّهِ وَکَفَرْتُ بِالْجِبْتِ وَالطاغُوتِ وَاللَّاتِ وَالْعُزّی وَعِبادَةِ الشَّیْطانِ وَعِبادَةِکُلِّ نِدٍّ یُدْعی مِنْ دونِ اللَّهِ».
و اگر نتوانی همه را بخوانی بعضی را بخوان و بگو:
«أللَّهُمَّ إلیْکَ بَسَطْتُ یَدِی وَفِیما عِنْدَکَ عَظُمَتْ رَغْبَتِی فَاقْبَلْ سُبْحَتی وَاغْفِرْ لِی وَارْحَمْنِی، أللَّهُمَّ إنّی أعُوذُ بِکَ مِنَ الْکُفْرِ وَالْفَقْرِ وَمَواقِفِ الْخِزْیَ فی الدُّنیا وَالْاخِرَةِ».