فصل چهل و دوّم: احکام ارث
طبقۀ دوّم ارث
سؤال 875- شخصی فوت نموده و ورثۀ حین الفوت وی عبارتند از: «سه خواهر ابوینی (پدر و مادری) جدّۀ پدری، و جدّ مادری» میزان دقیق سهم الارث ورّاث یاد شده چه میزان بوده، و چگونه بین آنها تقسیم میشود؟
جواب: هر کدام از جدّ و جدّه 16 میبرند، و بقیّه میان سه خواهر تقسیم میشود.
________________________________________
شیرازی، ناصر مکارم، استفتاءات جدید (مکارم)، 3 جلد، انتشارات مدرسه امام علی بن ابی طالب علیه السلام، قم - ایران، دوم، 1427 ه ق استفتاءات جدید (مکارم)؛ ج3، ص: 337
سؤال 876- در صورتی که ورثه متوفّی عبارت باشند از: 1- همسر دائم 2- برادر ابوینی 3 و 4- یک خواهر و یک برادر امّی، سهم هر یک چه میزان است؟
جواب: شوهر در فرض مسأله نصف میراث زن را میبرد (و اگر شوهر مرحوم شده باشد، زن یک چهارم میراث را در فرض سؤال میبرد.) و باقیمانده سه قسمت میشود، دو قسمت به برادر ابوینی میرسد، و یک قسمت به برادر و خواهر امّی، که به طور مساوی بین خود تقسیم میکنند.
ارث زوجین
سؤال 877- با توجّه به این که در کتب تفسیر، آیۀ 12 سورۀ نساء را به طور مطلق تفسیر کردهاند، دلیل فقهی ارث بردن زوجه از قیمت هوایی بناها و درختان چیست؟
جواب: دلیل این مسأله روایاتی است که از معصومین علیهم السلام رسیده، که آیات را تخصیص میزند، و تخصیص آیات ارث منحصر به این مورد نیست، بلکه این مطلب در موارد متعدّد در فقه شیعه و اهل سنّت دیده میشود. برای آگاهی بیشتر به جواهر الکلام جلد 39 مراجعه کنید.
سؤال 878- آیا همسر از چاه عمیق، قنات، آب جاری ارث میبرد؟
جواب: در صورتی که آب در زمین مباح جریان دارد، مانند آب نهرهای بزرگ، زن از عین آن ارث میبرد، و اگر فرضاً شوهر وی در هفته دو ساعت آب را مالک بوده، باید 14 یا 18 آن را به زن بدهند. و اگر در زمینِ ملکیِ آن مرد، قنات یا چاه آب وجود دارد، زن از عین آن ارث نمیبرد، ولی باید چاه و وسائل آن قنات را قیمت کنند، و سهم زن را از قیمت آن بپردازند.
سؤال 879- میان زوجۀ مطلّقهای، که همسرش فوت کرده، و ورثۀ شوهر وی در اصل طلاق اتّفاق نظر، و در زمان آن اختلاف وجود دارد. زوجۀ مطلّقه مدّعی وقوع طلاق در مرض منتهی به مرگ زوج میباشد، و ورثه مدّعی وقوع طلاق در زمان صحّت وی میباشند. قول کدام یک مقدّم است؟
جواب: زوجه باید اثبات کند که طلاق در مرض موت واقع شده، وگرنه حق ندارد، ولی بهتر این است که با ورثه بر مبلغی مصالحه کنند.
سؤال 880- چنان چه مهریّۀ خانمی سفر حجّ بوده، و آن خانم قبل از تشرّف به حجّ، فوت نماید، آیا ورثۀ وی میتوانند مهریّه را مطالبه کنند؟ نحوۀ تقسیم یک سفر حجّ، بین چند وارث چگونه خواهد بود؟
جواب: آری میتوانند مطالبه کنند، و هزینۀ یک حجّ به هنگام فوت آن مرحومه را از شوهر او میگیرند، و مانند سایر اموال زن بین همۀ ورثه تقسیم میکنند.
ارث کسانی که همزمان فوت کردهاند
سؤال 881- متأسّفانه پسرم غلام عبّاس به اتّفاق همسرش محدّثه، و فرزندش محمّد رضا، تصادف کردند. زن و شوهر بلافاصله از دنیا رفتند، و فرزند آنها با آمبولانس به درمانگاه منتقل شد، ولی او هم پس از یک ساعت فوت کرد. پدر و مادر غلام عبّاس زنده هستند. مادر محدّثه هم زنده است. لازم به ذکر است پدر آن خانم (محدّثه) که ده سال قبل از عروسی دخترش فوت نموده، اموالی دارد که محدّثه از آن سهم دارد، و جهیزیّۀ دختر، چون محلّ کارش نزدیک مادرش بوده، در منزل مادرش میباشد. کادوهایی هم که روز سوّم عروسی و پس از زایمان به ایشان داده شده، در منزل پدر داماد است. لطفاً بفرمایید:
1- سهم هر یک از آنان چگونه پرداخت میشود؟
2- طلاهایی که موقع عروسی برای عروس خریداری شده از آن کیست؟
3- مقدار طلایی که اشخاص در روز عروسی آنها آوردهاند و موجود است، به چه کسی باید داده شود؟
جواب: 16 اموال مرحوم غلام عبّاس به پدر، و یک ششم به مادر، و یک هشتم به همسر، و بقیّه به فرزندش محمّد رضا میرسد. 16 سهم همسرش (محدّثه) به مادرش و بقیّه به فرزندش محمّد رضا میرسد. 16 از اموال محدّثه (همسر غلام عبّاس) به مادر، و یک چهارم به شوهر، و بقیّه به فرزندش محمّد رضا میرسد. و یک چهارم سهم شوهر در میان پدر و مادر و فرزندش محمّد رضا تقسیم میشود (پدر و مادر هر کدام یک ششم، و بقیّه به فرزند میرسد.) اموالی که طبق تقسیم بالا به پسر رسیده، دو سوّم آن به جدّ و جدّۀ پدری (جدّ دو سهم، و جدّه یک سهم) و یک سوّم آن به جدّۀ مادری میرسد. و امّا جهیزیۀ دختر جزء اموال اوست، و همچنین کادوهایی که در موقع زایمان برای او آوردهاند. طلاهایی که برای عروس خریداری شده، یا کادو آوردهاند، نیز مال اوست.
سؤال 882- برادرم به همراه همسر و پسرش همزمان در حادثۀ تصادف فوت نمودند، و تنها یک پسر از او به جای مانده است. با توجّه به این که علاوه بر پسر مذکور، از طرف پدر، مادر بزرگ، و از طرف مادر، پدر بزرگ و مادر بزرگ هر دو در قید حیاتند، دیه و سایر اموال آنها چگونه تقسیم میشود؟
جواب: اوّل فرض میکنیم پدر قبل از همه فوت کرده، ارث او از جمله دیهاش را در میان مادر و همسر و دو پسرش تقسیم میکنیم، آنها که در حیاتند ارث خود را میگیرند، و سهم آن دو که فوت کردهاند (یعنی زن و پسر اوّل) به ورثۀ آنها که بعداً اشاره خواهیم کرد میرسد. سپس فرض میکنیم زن قبل از همه فوت کرده، ارث او و دیهاش به پدر و مادر و شوهر و دو پسرش میرسد. آنها که زندهاند سهمشان را میگیرند، و سهم آن دو که فوت کردهاند (یعنی شوهر و پسر اوّل) به ورثۀ آنها میرسد. سپس فرض میکنیم که پسر قبل از همه فوت شده، ارث و دیۀ او فقط به پدر و مادرش میرسد، و از آنها به ورثهای که قبلًا به آنها اشاره شد منتقل میشود. با توجّه به این که مسأله پیچیده است، اگر نتوانستید عمل کنید به وسیلۀ یکی از علمای محل بخوانید و پیاده کنید.
موانع ارث
سؤال 883- آیا معاونت در قتل عمد، از موانع ارث به شمار میرود؟
جواب: در صورتی که معاونت به شکلی باشد که قتل به هر دو نسبت داده شود، هم قاتل و هم معاون، هر دو از ارث محرومند؛ امّا اگر به این صورت نباشد، مثل این که سلاحی در اختیار قاتل قرار داده، یا جای مقتول را به او نشان داده، این گونه معاونت، مانع از ارث نیست.
سؤال 884- در صورتی که خانمی از شوهرش، به اتّهام ضرب و جرح، شکایت نماید، و پس از محکومیّت زوج، زوجه فوت نماید، لطفاً بفرمایید:
الف) در فرض عدم انتساب فوت به شوهر، آیا زوج از دیۀ ضرب و جرح که خود مسئول پرداخت آن است، ارث میبرد؟
ب) در صورت انتساب قتل به شوهر، در سه صورت عمد، شبه عمد و خطای محض، آیا حکم مسأله تفاوتی پیدا میکند؟
جواب: شخصی که جنایتی کرده خودش از دیۀ آن ارث نمیبرد، بنابر احتیاط واجب، ولی اگر جنایت غیر عمدی باشد ارث میبرد.
محروم کردن از ارث
سؤال 885- مرحوم پدرم، به علّت این که از مسائل شرعی آگاهی نداشت، و در وقت نوشتن وصیّتنامه با اهل علم مشورت ننمود، اموال خود را طبق موازین شرع تقسیم نکرد. بلکه در بسیاری از موارد دخترانش را از ارث محروم کرده، و سهم آنها را به پسرانش داده است. حال میخواهیم بدانیم که آیا:
1- پدرمان مقصّر است، و عند اللّٰه مؤاخذه میشود؟
2- وظیفۀ ورثه در مقابل این وصیّت، که حقّ بعضی داده نشده، چیست؟
جواب: پدر نمیتواند هیچ یک از فرزندانش را از ارث محروم کند؛ و اموال او طبق قانون خدا در میان دختر و پسر تقسیم میشود. فقط میتواند وصیّت کند که به مقدار ثلث اموالش یا کمتر، به هرکس مایل است بپردازند.
سؤالات متفرّقه
سؤال 886- در مادّۀ 1018 قانون مدنی، که برگرفته از فقه نورانی شیعه است، آمده: «حکم موت فرضی غایب در موردی صادر میشود که از تاریخ آخرین خبری که از حیات او رسیده، مدّتی گذشته باشد که عادتاً چنین شخصی زنده نمیماند.» حال اگر شخص سی سالهای غایب شود، و پس از دو سال ورثه تقاضای صدور حکم موت فرضی وی را نمایند، آیا محکمه میتواند با درخواست ورثه موافقت و مفقودیّت وی را در جرائد اعلام، و پس از انجام تحقیقات محلّی، هرگاه خبری از حیات و ممات وی بدست نیامد، حکم فوت فرضی وی را صادر نماید؟
جواب: حکم به موت تنها در صورتی امکان دارد که یا یقین به مرگ غایب حاصل شود، یا مدّت زمانی بگذرد که عادتاً تا آن زمان زنده نمیماند.
سؤال 887- مردی در اثر قتل عمد، یا شبه عمد، یا خطای محض، فوت شده، و در هر حال توافق بر اخذ دیه میشود. آیا این دیه جزء ترکه محسوب میشود، که دیون به آن تعلّق گیرد و بدواً پرداخت شود، سپس باقیمانده تقسیم گردد، یا دیون متوفّی از آن استخراج نمیشود؟
جواب: در حکم اموال میّت است، و دیون متوفّی از آن تأدیه میشود.
سؤال 888- خانم بیوهای با داشتن چند فرزند شوهر میکند. پس از مدّتی شوهر جدید نیز فوت مینماید. نحوۀ ارث فرزندان زن از آن شخص به چه صورت است؟ در عکس مسأله آیا ورثه از نامادری ارث میبرند؟
جواب: نه فرزند عیال از شوهر مادر ارث میبرد، و نه شوهر از فرزندان او. و همچنین در عکس مسأله، یعنی بچّههای مرد از نامادری ارث نمیبرند.
سؤال 889- هفتاد و پنج سال پیش دو برادر به نام سیّد سلیمان و سیّد خداداد فرزندان سیّد علی زندگی میکردند. بعد از فوت پدر، املاک و ترکۀ او را به طور مساوی بین خود تقسیم نمودند. سیّد خداداد به میل خود از منطقه کوچ کرده و به مکان دیگری میرود، بدون این که سهم خود را فروخته یا اجاره داده باشد. برادرش سیّد سلیمان با هماهنگی و همکاری شخصی به نام سیّد عبد اللّٰه (که در آن زمان در منطقه از نفوذ و شهرت مردمی برخوردار بوده،) و همدستی چند نفر دیگر، حصّۀ سیّد خداداد را به شرط بیع قطعی میفروشند. سیّد خداداد وقتی مطّلع میشود به منطقه آمده، سهم خود را مطالبه مینماید. برادرش و دیگران او را تهدید میکنند، و او به حقّ خود نمیرسد. از آن زمان تاکنون هیچ کس از ورثۀ سیّد خداداد نتوانسته به حقّ خود برسد. لطفاً بفرمایید آیا وارثین سیّد خداداد میتوانند حقّ خود را مطالبه کنند؟
جواب: چنانچه برادران، حقّ آن مرحوم را ضایع کردهاند، ورثۀ او میتوانند حقّ او را شرعاً بازپس بگیرند.
سؤال 890- اخیراً خانمی به این جانب معرفی شده، تا وکالت او را برای وصول سهم الارث پدریاش بپذیرم. معرّف که شخص محترم خارجی (و مسیحی) است، ضمن معرّفی خانم، میگوید: «ظاهراً مشار الیها که مسلمان بوده مسیحی شده، و اکنون میخواهد سهم الارث پدری خود را که در تهران است (زمین و خانه و پول نقد) وصول کند. بدین جهت میخواهد به شما (به من) وکالت دهد.» این جانب ضمن ملاقات با خانم مذکور، بطور غیر مستقیم و ضمن صحبتی که پیش آمده بود، گفتم:
«بالاخره شما و ما مسلمان هستیم و تکالیفی داریم و … » تا عکس العمل او را ببینیم، که آیا واقعاً مسیحی شده یا نه؟ خانم در برابر این سخن، نگفت من مسلمان نیستم و مسیحی شدهام، بلکه سکوت کرد. در چنین شرایطی برای من سؤالاتی پیش آمده که نظر مبارک مورد تقاضا است:
1- آیا شرعاً تکلیف دارم بیش از این تحقیق کنم؟ آیا باید مطلب را صریحاً مطرح کنم و از دین او بپرسم؟
2- آیا این مقدار که از معرّف نقل کردم در اسلام او تردید ایجاد میکند؟ اگر آری، آیا باید اسلام او را استصحاب کنم، یا تکلیف دیگری دارم؟
جواب 1 و 2: چنانچه حالت سابقۀ او اسلام است، و دلیلی بر خلاف آن قائم نشده مشکلی ندارید.
3- خانهای که سهم الارث این خانم در آن بوده، (نصف آن) را به شخصی فروختهایم و از محلّ ثمن، طبق توافقی که شده، حق الوکاله خود را برداشتهام. اگر بعدها معلوم شود این خانم واقعاً از اسلام خارج شده، و از پدرش که مسلمان بوده، اساساً ارث نمیبرده، تکلیف خریدار چیست؟ حق الوکالهای که از محلّ فروش خانه گرفتهام چه حکمی دارد؟
جواب: چنانچه ثابت شود که در حیات پدر مسیحی شده، ارث نمیبرده، و هر چه شما یا دیگری از سهم او گرفتهاید باید به سایر ورثه بازگردانید.
4- آیا میشود در این خانه نماز خواند؟ آیا خریدار ضامن است که نصف خانه را به حاکم شرع (مقلَّد) بازگرداند، یا معاملۀ وی محکوم به صحّت است؟ اگر موکول به اجازۀ حضرتعالی است، اجازه میفرمایید؟ یا در ازای ردّ مظالم باید اجازه شود؟
جواب: همان گونه که در بالا گفته شد، اگر خلاف ثابت شود باید به سایر ورثه برگردد و مسأله ارتباطی به مظالم ندارد تا نیاز به اجازۀ حاکم شرع داشته باشد.
5- اگر بعداً معلوم شود که مسیحی شده بوده، وکالت برای کارها و اموال شخصی او (غیر از سهم الارث) چه صورتی دارد؟
جواب: در مورد اموالی که بعد از مسیحی شدن به دست آورده اشکالی ندارد.
سؤال 891- آیا حقوق، مستمرّی، بیمه بازنشستگی و سایر مزایای کارمندان متوفّی، جنبۀ ارث دارد؟ آیا آنچه دولت به بازماندگان متوفّی میدهد طبق قانون ارث تقسیم میشود؟
جواب: مصرف آن تابع مقرّرات دولت است؛ اگر فقط به همسر و فرزند او میدهد باید فقط در آن راه مصرف شود، و اگر مقرّرات طور دیگری است باید به همان ترتیب عمل شود.
سؤال 892- آیا سرمایۀ بیمۀ عمر، و خسارت فوق ناشی از حوادث رانندگی، و دیگر بیمهها، طبق قانون ارث تقسیم میشود؟ در صورتی که در قرارداد بیمه، شرط خاصّی در این زمینه گنجانده شده باشد، آیا نافذ است؟
جواب: در مورد بیمۀ عمر باید طبق شرایط و مقرّرات بیمه مصرف شود، و امّا در مورد خسارات رانندگی، خواه مالی باشد یا جانی، حکم سایر اموال میّت را دارد.
سؤال 893- آیا خنثای مشکل، طبیعت ثالثه غیر از زن و مرد است، یا حکم یکی از آن دو را دارد؟
جواب: خنثای مشکل در واقع یا مذکّر است یا مؤنث.
سؤال 894- در صورت تعدّد طلبکاران، و عدم کفایت دارایی متوفّی جهت ادای کلّ دیون، آیا شرعاً میتوان بین انواع طلبکاران و دیون (به شرح ذیل) حقّ تقدم و اولویّت قائل شد؟ در صورت امکان، ترتیبِ اولویّتها را مرقوم فرمایید:
1- نفقه و مهریّۀ زوجه.
2- نفقۀ فرزندان صغیر.
3- دیونی که از بابت آن مالی از بدهکار نزد طلبکاران رهن، وثیقه یا توقیف است.
4- دستمزد و حقوق خدمه و کارگران منزل و محلّ کار متوفّی.
5- دستمزد و هزینۀ بیمارستان و طبیب و داروخانه، جهت مداوای بیمار قبل از فوت.
6- بدهکاری به حکومت اسلامی (از قبیل: مالیات، قبوض آب و برق و گاز و مانند آن).
7- دیون شرعی (خمس و زکات) و گرفتن اجیر برای ادای نماز و روزه و حجّ واجب.
8- هزینۀ کفن و دفن و مراسم ختم متعارف.
جواب: هزینه کفن و دفن متعارف مقدّم بر همه چیز است، ولی مراسم ختم و یاد بود جزء واجبات نیست. همچنین نفقۀ اولاد صغیر اگر قبلًا پرداخت نشده، جزء دیون محسوب نمیشود. هزینۀ نماز و روزه را نیز نمیتوان از اموال میّت برداشت. بقیّۀ دیون در یک ردیف قرار دارند، و باید به نسبت برداشته شود.