فصل هفتم: [در بارۀ مردگان]

فصل هفتم: [در بارۀ مردگان]

احکام مردگان

1- غسل میّت

سؤال 150- از یک سال پیش بیماری خطرناکی تحت عنوان «تب خونریزی دهندۀ کریمۀ کنگو» در بعضی از نقاط کشور گزارش شد. این بیماری که در کشورهای همسایه، به ویژه افغانستان، پاکستان، و عراق، شیوع داشته از طریق گزش کنه موجود در روی پوست دامها، به انسان منتقل می‌شود. عامل بیماری ویروسی است که ابتدا علائمی نظیر تب، استفراغ، کمر درد را به وجود می‌آورد، و بعد از چند روز به علّت اختلالی که در سیستم انعقاد خونی به وجود می‌آید، بیمار دچار خونریزی شدید و غیر قابل کنترل می‌شود. این خونریزی ممکن است از تمامی منافذ بدن رخ دهد. سرویس دهی به این بیماران نیازمند پرسنلی ورزیده و تجهیزات مدرن می‌باشد، و علی‌رغم همۀ مراقبتها احتمال مرگ تا 50% وجود دارد. متأسّفانه علی‌رغم تمامی تلاشها، بعضی از مبتلایان به این بیماری فوت می‌کنند. نظر به این که علّت اصلی مرگ خونریزی است، بعد از فوت نیز نشت مایعات مختلف جسد، به عنوان یک عامل آلودگی شدید محسوب می‌گردد، و وضعیّت جسد به نحوی است که خود در مراحل مختلف (حمل تا سردخانه و سپس غَسّالخانه) به عنوان یک عامل انتشار بیماری قلمداد می‌گردد. و بر اساس تحقیقات انجام شده، بایستی اجساد مبتلایان به بیماری درون بسته‌های پلاستیکی مخصوص گذاشته شده، و هرچه سریعتر و بدون هیچ گونه تماس با افراد زنده به خاک سپرده شود. با توجّه به این که بر اساس آخرین یافته‌های علمی، هرگونه تماس با اجساد این مبتلایان و مواد مترشّحه از بدن آنان، به ویژه خونابه و سایر مایعات خونی، برای همۀ افراد بسیار خطرناک بوده، و ممکن است منجر به سرایت بیماری مهلک فوق الذکر گردد، پیشنهاد مجامع علمی محدود سازی مراسم مذهبی مرتبط با کفن و دفن می‌باشد. نظر حضرتعالی در این مورد چیست؟
جواب: در صورتی که از نظر شما پزشکان متعهّد و متخصّص خطر جدّی باشد، لازم است مراسمی از قبیل غسل و مانند آن، که سبب آلودگی می‌شود حذف گردد. و اگر تیمّم دادن و کفن کردن هر چند از روی پلاستیک اشکالی ایجاد نکند، باید انجام شود. و اگر آن هم ایجاد خطر می‌کند، باید به نماز سریع و ساده قناعت گردد.

 

2- کفن

سؤال 151- تمام فقهای شیعه اتّفاق دارند که نوشتن شهادتین و اقرار به امامت امامان علیهم السلام و دعای جوشن صغیر و کبیر و قرآن کریم بر جمیع قطعه‌های کفن مستحب است. و می‌فرمایند: «اینها در جایی نوشته شود که مأمون از آلودگی به نجاست و قذرات باشد، و هتک حرمت نشود.» لطفاً در این مورد به سؤالات زیر پاسخ دهید:
1- منظور از نجاست و قذرات، چیزی است که به سبب پوسیدن بدن میّت حاصل می‌شود، یا نجاست دیگر؟
2- آیا نوشتن دعاها و قران کریم به رنگ سیاه جائز نیست. (چنانچه مرحوم حاج شیخ عباس قمّی رحمه الله در مفاتیح الجنان می‌فرماید که به سیاهی ننویسد.) و اگر جائز نیست، به چه رنگ نوشته شود؟
3- آیا آویزان کردن تسبیح تربت امام حسین علیه السلام در گردن و دست میّت جائز است؟
جواب: پوسیدن بدن میّت سبب نجس شدن آن نمی‌شود؛ زیرا پس از غسل، بدن پاک خواهد بود. مگر این که خونی در زمان پوسیدن در بدن بوده باشد، که آن هم محرز نیست. بنابراین، منظور از نجاست چیزهایی است که از قسمت پایین بدن دفع می‌شود. و در ضمن اگر با آب زعفران و مانند آن بنویسید، بعید نیست اولویّت داشته باشد.

 

3- حَنُوط

سؤال 152- اگر غسل جنازۀ میّتی، به واسطۀ عذری که در جسد دارد، ممکن نباشد؛ بلکه وظیفه تیمّم تشخیص داده شود، آیا در این صورت نیز حَنُوط واجب است، یا حَنُوط اختصاص به صورت غسل دارد؟
جواب: در این صورت نیز باید حَنُوط انجام شود.

 

4- نماز میّت

سؤال 153- نماز خواندن بر جنازۀ شخصی که اقدام به خودکشی کرده، چه صورت دارد؟
جواب: اشکالی ندارد، و باید نماز خوانده شود.
سؤال 154- آیا لازم است بر اجساد مسلمانان گناهکاری که طبق حکم دادگاههای اسلامی اعدام می‌شوند، مانند قاچاقچیان موادّ مخدّر، محاربین، زناکاران به عنف، و مانند آنها، نماز میّت خوانده شود؟
جواب: آری بر هر میّت مسلمانی باید نماز میّت خوانده شود.
سؤال 155- برگزاری مجالس فاتحه برای افرادی که در دو سؤال فوق ذکر شد، و شرکت در مجالس آنها چه حکمی دارد؟
جواب: طلب مغفرت برای آنها اشکالی ندارد؛ ولی اگر شرکت در این مجالس سبب ترویج این گونه اعمال گردد، جایز نیست.

 

5- دفن میّت

سؤال 156- در طول تاریخ با اجساد مردگان دو گونه برخورد شده است: گروهی آن را سوزانده و در واقع اجساد را تبدیل به گاز نموده، و فقط قدری خاکستر تحویل زمین می‌دهند. گروه کثیری اجساد را در بستر زمین دفن نموده، و آن را به طور کامل تحویل زمین می‌دهند.
سؤال این است: کار کدام یک از این دو گروه درست بوده، و کدامین روش در حاصلخیزی خاک و رشد گیاهان و به طور کلّی در چرخۀ حیات، تأثیر درستی ایفا می‌نماید؟
جواب: بی‌شک سوزاندن کار درستی نیست، و علاوه بر این که نوعی بی‌احترامی محسوب می‌شود، به چرخۀ حیات هم لطمه می‌زند.
سؤال 157- ما جماعت خوجه شیعه اثنی عشری یکی از شهرهای کانادا در حال حاضر حدود هشت قبر خالی در قبرستان داریم. در این قبرستان مسیحی، یهودی و سایر کفّار به صورت مخلوط دفن شده‌اند. لطفاً به سؤالات زیر پاسخ دهید:
الف) همان‌طور که گفته شد. دفن بعضی از مسلمانان با کفّار مخلوط شده است.
لذا با توجّه به مسألۀ 581 رسالۀ توضیح المسائل جناب عالی، که دفن مسلمان در قبرستان کفّار و دفن کفّار در قبرستان مسلمانان را جایز نمی‌دانید، آنچه شیعیان شهر ما انجام داده‌اند از نظر شرعی چه حکمی دارد؟
جواب: در صورت امکان باید محلّ مستقلّی برای دفن اموات مسلمین انتخاب کنید، و اگر این کار مشکلات زیادی دارد دفن در مقبره‌های مشترک ضرری ندارد.
ب) بعضی از شیعیان، که علناً گناه انجام می‌دهند (تا حدّی که حتّی در مسجد اعلام نموده‌اند که فلان گناه را انجام می‌دهیم) اظهار داشته‌اند که حتّی اگر دفن نمودن در آن قبرها، که فعلًا خالی است، طبق نظر مراجع تقلید حرام باشد برای ایشان مشکلی نیست! اگر چنین وصیّتی کنند، باید طبق وصیّتشان عمل کنیم؟
جواب: چنانچه اعتقاد آنها نسبت به اسلام و تشیّع ثابت است، فرقی میان آنها و سایر مسلمین نیست؛ هر چند گنهکار باشند.
ج) حکم مؤمنین و مؤمناتی که در سی سال اخیر در این قبرستان دفن شده‌اند چیست؟! آیا عذاب کفّار بر آنها اثر می‌گذارد؟
جواب: ان شاء اللّٰه از عذاب کفّار در امان هستند؛ اقدام به نبش قبر نکنید.
سؤال 158- شخصی 15 سال قبل از دنیا رفته است. ایشان به فرزند بزرگ خود وصیّت کرده که جسدش را به امانت بگذارد، و هر وقت راه کربلا بازشد، او را در کربلا دفن کنند. بدن میّت را در یک صندوق چوبی گذاشته، و در یک اتاقک اسکان داده‌اند. لطفاً بفرمایید:
1- با توجّه به این که تاکنون راه کربلا باز نشده، و یقین هم نداریم که در آینده بازشود، آیا می‌توان متوفّی را به خاک سپرد؟
جواب: لازم است ایشان را به خاک بسپارید.
2- آیا می‌توان جسد را به طور موقّت و با همان صندوق به خاک سپرد، و هر زمان راه کربلا بازشد، جسد را به آنجا منتقل کرد؟
جواب: ایشان را دفن کنید و بعداً هم نبش قبر ننمایید.
سؤال 159- می‌گویند: «مستحب است روی قبر تازه، آب بپاشند» این استحباب یک مرتبه بوده، یا یک هفته، یا یک ماه، یا یک سال، می‌باشد؟ و در هر حال چه نفعی برای میّت دارد؟
جواب: از بعضی روایات استفاده می‌شود که پاشیدن آب تا چهل روز مستحب است.
سؤال 160- خانم حامله‌ای در اثر تصادف فوت نموده است. پس از فوت، پزشکی قانونی بچّه‌ای را که چهار ماهش کامل شده و حتّی جنسیّت آن کاملًا قابل تشخیص بوده از شکم مادر بیرون آورده، و مجدداً آن را داخل شکم متوفّی گذاشته و آن را بخیه نموده است. اکنون جهت تدفین آنها به چه شکلی باید عمل شود؟ آیا لازم است مجدّداً بچّه از شکم مادر خارج و به طور جداگانه غسل داده شود و کفن و دفن شود، یا به همان کیفیّت همراه مادر دفن می‌گردد؟
جواب: به همان کیفیّت در شکم مادر دفن می‌شود.

 

6- نبش قبر

سؤال 161- در برخی از کشورها رسم بر این است که قبر میّت بعد از گذشت سی سال برای دفنِ میّتِ تازه مورد استفاده قرار می‌گیرد. آیا نبش قبر بعد از مدّت فوق اشکال دارد؟
جواب: در صورتی که مسلّم شود آثار میّت در این مدّت به کلّی از بین رفته، مانعی ندارد.
سؤال 162- بعضی از مسلمانان معتقدند که نباید قبر میّت تا ابد شکافته شود، نظر حضرتعالی چیست؟
جواب: این عقیده درست نیست، و نبش آن بعد از محو آثار مانعی ندارد؛ مگر در مورد قبور بزرگان و اولیاء اللّٰه.
سؤال 163- لطفاً در مورد نبش قبر به سؤالات زیر پاسخ دهید:
الف) چنانچه جسد هنوز سالم باشد، و در هنگام شکافتن قبر سعی در عدم کشف بدن متوفّی شود، و روی کفن پارچه یا حائل دیگری که باعث عدم کشف بدن شود قرار دهند، نبش قبر و انتقال جسد چه حکمی دارد؟
ب) چنانچه جسد هنوز متلاشی نشده، ولی متعفّن و بد بو شده باشد، و کفن هم سالم و نپوسیده باشد، در این صورت نبش قبر چه حکمی دارد؟
ج) انتقال جسد به گونه‌ای که قبر کاملًا قالب‌گیری شود، و جسد به همراه مقبره منتقل گردد، چه حکمی دارد؟
جواب الف: این کار عین نبش قبر است؛ نبش قبر این نیست که بدن نمایان شود، نمایان شدن جسد پوشیده در کفن هم نبش قبر است.
جواب ب: جایز نیست.
جواب ج: اشکالی ندارد، مشروط بر این که سبب هتک مؤمن نباشد. البتّه در صورتی که اختلاف شدیدی میان ورثه واقع شود و ناراحتی‌های مهمّی حاصل گردد، نبش قبر یا انتقال جسد برای پایان دادن به این امور مانعی ندارد.
سؤال 164- جهاد دانشگاهی دانشگاه، به عنوان مشاور شهرداری تهران، در نظر دارد طرح ساماندهی گورستانهای متروکۀ شهر را که در آنها تدفین صورت نمی‌گیرد به اجرا در آورد. این گورستانها که مجزّا از گورستان بهشت زهرا بوده، و حدود 60 مورد می‌باشد، به علّت ممانعت از دفن و متروکه شدن به تدریج از صحنۀ شهر ناپدید، یا به کانونهایی پرمسأله تبدیل شده، و بعضاً به مأمن افراد فاسد و معتاد مبدّل گشته‌اند. در حالی که با امکانات فضای سبز، یا مجتمعات آموزشی و فرهنگی، توان بالقوّۀ تبدیل شدن به فضای عمومی و عرصۀ اجتماعی را دارا می‌باشند. لیکن با توجّه به احکام شرعی خاص گورستانها، در این راستا ابهاماتی وجود دارد که خواهشمند است در هر مورد فتوای خود را مرقوم فرمایید:
1- آیا حرمت نبش قبر فقط مربوط به مسلمانان است، یا شامل همۀ پیروان ادیان آسمانی، بلکه نوع انسانها می‌شود؟
2- نبش قبر پس از چند سال جایز است؟ آیا نسبت به همۀ متوفّیان یکسان است؟
3- آیا پس از انقضای مدّت فوق، محدودیّتی از جهت شخصیّت متوفّی وجود دارد؟
________________________________________
شیرازی، ناصر مکارم، استفتاءات جدید (مکارم)، 3 جلد، انتشارات مدرسه امام علی بن ابی طالب علیه السلام، قم - ایران، دوم، 1427 ه ق استفتاءات جدید (مکارم)؛ ج‌3، ص: 59

4- آیا پس از انقضای مدّت فوق، محدودیّتی از جهت تغییر کاربری، بدون این که اثری از گورستانها باقی بماند، وجود دارد؟
5- تخریب قبور قبل از موعد، بدون این که منجر به نبش آن شود، چه حکمی دارد؟
جواب 1 تا 5: نبش قبر مسلمین و غیر مسلمانانی که در پناه اسلام زندگی مسالمت‌آمیز دارند جایز نیست. و چنانچه قبرستان کاملًا متروکه باشد می‌توان از آن برای کارهای عام المنفعه مانند مسجد، مدرسه و امثال آن استفاده کرد. البتّه تخریب قبر با نبش قبر متفاوت است، و اگر قبور مربوط به بزرگان علما و شخصیّت‌های برجستۀ جامعه بوده باشد، تخریب آن جایز نمی‌باشد.
سؤال 165- آیا شکافتن قبر به منظور تشریح بدن میّت، برای نجات فرد متّهم به قتل، یا شناخت قاتل، و اصولًا اموری که اهمیّت آن بیش از هتک حرمت میّت است، جایز می‌باشد؟
جواب: در فرض مسألۀ بالا، که پای امور مهمتری در میان است، نبش قبر جایز است.
 

احکام قبرستان

سؤال 166- گورستان عمومی شهر ما در شرق این شهر قرار دارد. اخیراً جمعی از اهالی یکی از محلّات غرب شهر، باغی را به عنوان گورستان در نزدیکی بافت مسکونی (حدود 100 متری) در نظر گرفته، و اقدام به دفن یک مرده در آن نموده‌اند. این امر باعث نارضایتی شدید ساکنین همجوار گردیده، به گونه‌ای که جهت دفن مردۀ یاد شده، درگیری مختصری نیز بین اهالی (موافق و مخالف) رخ داده است. با عنایت به مخالفت شهرداری، احداث این گونه گورستانها و ادامۀ دفن اموات در آن، چه حکمی دارد؟
جواب: هرگاه احداث گورستان در چنین مناطقی مخالف مقرّرات و قوانین حکومت اسلامی باشد، یا باعث اذیّت و آزار مردم گردد، از این کار خودداری شود.
سؤال 167- سنگ‌چینی قبرستان برای دفن خانوادگی چه حکمی دارد؟
جواب: سنگ‌چینی قبرستان اشکال دارد؛ هر موقع کسی مرحوم شد، می‌توان به اندازۀ متعارف از آن قبرستان برای او استفاده کرد.
سؤال 168- آیا ضرورت دارد که زمین قبرستان وقف ابدی برای قبرستان باشد، یا در زمین‌های «کرایه‌ای» طویل المدّت هم می‌توان به تدفین اموات مسلمانها پرداخت؟
جواب: در صورتی که مدّت به اندازه‌ای باشد که آثار آخرین میّت دفن شده به کلّی محو گردد، یا این که مالک بعد از پایان مدّت، ملزم به تصرّفاتی شود که سبب نبش قبور نشود، مانعی ندارد.
سؤال 169- در صورتی که قبرستان مسلمانها (در خارج از کشور) در جوار قبرستان مسیحی‌ها واقع شود، چه حکمی دارد؟ بدین شکل که قبرستان مسلمانها به صورت واحد جداگانه‌ای، که دیوار احاطه، در ورودی، و دیگر تسهیلات مختصّ به خود داشته باشد.
جواب: اشکالی ندارد.
سؤال 170- چون محل مناسب دیگری برای شستشو و غسل میّت در محل‌های دیگر در این کشورها موجود نیست، در نظر است یک اطاق جهت شستشو و غسل میّت و یک سالن جهت نماز میّت مخصوص مسلمانان بنا شود. آیا شستشو، غسل و ادای نماز میّت در جوار قبرستان غیر مسلمانان اشکال دارد؟
جواب: اشکالی ندارد.
سؤال 171- هرگاه قبور را با سنگهای مرمر، یا سیمان فرش نمایند، و چند متر پارچه روی قبر بیندازند تا مندرس و کهنه نشود، چه حکمی دارد؟ آیا این کارها برای میّت منفعت دارد؟
جواب: این کارها خرج‌های اضافی است که برای میّت سودی ندارد؛ مگر در مواردی که تعظیم شعائر ایجاب می‌کند.
سؤال 172- در بعضی مناطق مرسوم است که سنگریزه‌های سفید، سرخ و زردی روی قبر پدر و مادر خود می‌ریزند. آیا این کار برای میّت فایده‌ای دارد، یا فقط تشریفاتی است؟
جواب: این امور از نظر شرعی اعتبار ندارد.
سؤال 173- در بعضی مناطق مرسوم است که روز و شب پنج شنبه و جمعه که برای زیارت قبور اموات‌شان می‌روند، عطر و گلهای قیمتی و یا غیر قیمتی روی قبر می‌ریزند. آیا این کار مشروع و درست است؟
جواب: به مقدار کم اشکالی ندارد، ولی اگر اسراف باشد جایز نیست، مگر در مواردی که جنبۀ تعظیم شعائر داشته باشد، و در آنجا اسراف محسوب نشود.
سؤال 174- آیا نوشتن آیات قرآن کریم بر سنگ مزار اشکال دارد؟
جواب: اگر هتک احترام نشود اشکالی ندارد.

 

احکام شهید

سؤال 175- از طرف دشمن هیچ گونه تهدیدی برای ما وجود نداشت و جان و مال و عزّت ما به طور کامل در امان بود، تا این که به فرمان فرماندار سنگرهای دشمن را قبضه نمودیم. در این جنگ، درگیری شدیدی رخ داد و عدّه‌ای از مسلمانان کشته شدند، آیا به چنین افرادی احکام شهید را دارند؟
جواب: کشته‌شدگان در راه حفظ دین، احکام شهید را دارند؛ ولی آنها که در راه دفاع از ناموس و اموال خود یا مسلمین کشته می‌شوند، هر چند ثواب شهید دارند، ولی احکام شهید را ندارند.

 

مراسم عزاداری

سؤال 176- در بین مهاجرین افغانستان مرسوم است که هرگاه یکی از بستگانشان فوت می‌کند، عدّه زیادی از اقوام و دوستان بعد از کفن و دفن میّت، همه در منزل یا مسجدی که از طرف صاحبان مصیبت مهیّا شده، گرد آمده غذای ظهر یا شب را صرف می‌کنند، و بعد از آن منزل صاحب عزا تا چهل روز محلّ رفت آمد مردم قرار می‌گیرد. خانوادۀ مصیبت‌دیده، از دست رفتن عزیزش را فراموش کرده به مهمانداری مشغول می‌شود، اگر خودش پول نداشته باشد، باید از مردم قرض کند تا آبرویش حفظ شود. در مدّت یاد شده بیش از یک میلیون و دویست هزار تومان خرج می‌شود. همچنین اگر شخصی در افغانستان فوت کند تمام مصارف کفن و دفن و مستحبات در آنجا انجام می‌شود و بستگانش در جمهوری اسلامی ایران بلافاصله مراسم ختم برگزار نموده، و مصارف سرسام‌آوری هزینه می‌کنند، و به مدّت یک هفته یا بیشتر رفت و آمد برقرار می‌باشد. لطفاً بفرمایید حکم این گونه مراسم و هزینه‌ها چیست؟
جواب: آنچه از مصارف بی‌رویّه- که در بالا نوشته‌اید. و تحمیل بر صاحب عزا می‌شود- شرعاً حرام است. برادران و خواهران افغانی باید هرچه زودتر این رسم غیر مشروع را ترک کنند، تا خدا از آنان راضی گردد؛ ولی خیرات و مبرّات برای اموات در حدّ محدود و معقول، و به دور از هر گونه اسراف و تحمیل، مانعی ندارد.
سؤال 177- هنگامی که کسی از دنیا می‌رود، بستگان میّت به افرادی که در مراسم جمع شده‌اند، می‌گویند: «اگر کسی حقّی بر گردن میّت دارد، معاف بدارد، و او را ببخشد» همۀ حضّار در جواب می‌گویند: «هزار هزار بار بخشیدیم» آیا ذمّۀ میّت ساقط می‌شود؟
جواب: هرگاه صاحب حقّ از صمیم دل گذشت کند، ذمّۀ میّت بری می‌شود؛ ولی اگر بستگان میّت می‌دانند که صاحب حقّ در اثر حیا یا اجبار چنین گفته، باید رضایت او را تحصیل کنند.
سؤال 178- پدر بنده متأسّفانه دار فانی را وداع نموده است. لطفاً بفرمایید علاوه بر مراسم متداول عزاداری، بهترین عملی که می‌توانم برای شادی روح ایشان انجام دهم چیست؟
جواب: جستجو کنید اگر دیونی به مردم دارد قبل از هر چیز دین او را بپردازید، و اگر واجباتی از او فوت شده قضا کنید، و تا می‌توانید برای او صدقات و خیرات دهید؛ یعنی به مردم نیازمند به نیّت پدرتان کمک کنید.
سؤال 179- اخیراً در برخی از مناطق رسم شده که بستگان متوفّی به جای برگزاری مراسم عزاداری و فاتحه، پول آن را هزینۀ امور خیریّه می‌کنند. به نظر می‌رسد با توسعۀ این تفکّر، مردم و میّت از برکات مجالس مذکور که آشنایی با معارف دین و تذکّر و تنبیه و به یاد جهان آخرت افتادن، همدردی با صاحبان عزا، و قرائت فاتحه و قرآن برای میّت، و ذکر توسّل و مانند آن است، محروم می‌شوند. با توجّه به این مطلب، کدام یک اولویّت دارد؟
جواب: بهتر است مجلس ساده‌ای بگیرند، و هزینه‌های اضافی را صرف کارهای خیر کنند.
سؤال 180- در سفری که به یکی از شهرهای استان خوزستان داشتم، در مجلس فاتحۀ جوانی که قبل از ازدواج مرحوم شده بود شرکت کردم. هنگامی که برای قرائت فاتحه به سر مزارش حاضر شدیم، در کمال بهت و ناباوری شاهد اجرای موسیقی محلّی و حرکاتی شبیه رقص توسّط برخی زنان و مردان گشتم، و لهذا سریعاً محل را ترک کردم. نظر حضرتعالی در مورد این مراسم چیست؟
جواب: این گونه کارها جایز نیست، و دور از شأن افراد با ایمان است، و سبب آزار روح میّت می‌شود.

Share