فصل سی و ششم و سی و هفتم: احکام اقرار و شهادت
احکام اقرار
سؤال 1082- در اداره آگاهی، افرادی را به اتّهام دزدی دستگیر میکنند. غالباً اینطور است که اگر به طور عادی و بدون کتک از آنها سؤال شود اقرار نمیکنند و رفقای خود را معرفی نمینمایند، نتیجه این میشود که اموال مردم از قبیل ماشین و فرش در دست دزدان میماند، امّا اگر شلاق و کتک در کار باشد غالباً اقرار به دزدی و معرفی رفقای خود میکنند. کارمندان این اداره چه کنند که از نظر شرعی مسئول نباشند؟
جواب: هیچ متّهمی را بدون ثبوت شرعی جرم نمیتوان تعزیر کرد مگر در دو صورت: الف) در جایی که مرتکب گناهانی مانند ورود بدون اجازه در خانه مردم یا باز کردن در اتومبیل و یا مفاسد اخلاقی که با اقرار و اعتراف خودش به ثبوت رسیده و مشمول ادلّه تعزیرات است، شده باشد. در اینجا میتوان او را به این عنوان تعزیر کرد و در ضمن از او خواست که مطالب خود را شرح دهد.
ب) در جایی که مسأله بسیار مهمّی مطرح باشد که با کیان اسلام یا حکومت اسلامی و یا دما و نفوس مسلمین در سطح وسیع و گسترده مربوط باشد که از باب قاعده اهم و مهم، امکان چنین مجازاتی وجود داشته باشد. در ضمن امروز در دنیا روشهایی پیدا شده که بازپرس بدون آزار متهم، میتواند مطالب را از او بگیرد.
سؤال 1083- آیا اقرار توأم با اجبار نزد مأمورین انتظامی از راههای ثبوت جرم میباشد و یا این که باید در محضر حاکم شرع و با رعایت شرایط و ضوابط مقدّس اسلام صورت گیرد؟
جواب: باید در حضور حاکم شرع با شرایط و ضوابط اسلامی انجام شود.
سؤال 1084- جوانی به اتّهام جعل و کلاهبرداری تحت تعقیب قوّه قضائیّه بوده و در مراحل تحقیق، نزد ضابطین قوه قضائیّه خود و دو نفر از دوستانش اعتراف نمودهاند که با زنی که وجود خارجی ندارد زنای غیر محصنه کردهاند. در تحقیقات بعدی زنی که نام بردهاند مورد شناسایی واقع نشده است و در مبادی غیر رسمی هم اعلام نمودهاند که این اعتراف را در حالتی نمودهایم که به نحوی غیر از آزار و شکنجه مورد فشار بودهایم، آیا تعقیب نامبردگان به اتهام زنای غیر محصنه با توجّه به مقدّمهای که عرض شد جایز است؟
جواب: اگر اقرار و اعتراف تحت فشار باشد اعتباری ندارد و همچنین اگر اقرار نسبت به مورد خاصّی بشود که وجود خارجی ندارد.
سؤال 1085- مرد دارای شرایط احصان و زن مجرده است، زن ادّعای اکراه میکند ولی مرد ادعای رضایت بین طرفین میکند و چهار بار اقرار میکند. با توجّه به نتیجه حکم در خصوص مرد که اگر ادّعای وی را بپذیریم باید رجم شود و اگر نپذیریم و ادّعای زن را بپذیریم حکم مرد قتل است و با توجّه به حدیث «لیس علی المستکرهۀ شیء اذا قالت استکرهت» و یا با توجّه به این که فعل اکراه منوط به دو طرف هست و پذیرفتن حرف هر یک به نفع خود مغایر با مفهوم اکراه است و پذیرفتن حرف هر یک بر علیه دیگری، مغایر با «اقرار العقلاء علی انفسهم» هست، در ضمن اصل وقوع زنا با توجّه به اقرار و وضع حمل دختر محرز است، خواهشمند است حکم موضوع فوق با توجّه به محل ابتلا بودن در پرونده را جهت بهرهبرداری لازم بیان فرمایید؟
جواب: حکم رجم بر مرد به مقتضای اقرارش جاری میشود و زن به خاطر ادعای اکراه تبرئه میگردد و تفکیک در احکام ظاهریه مانعی ندارد هر چند در بعضی از موارد مخالف علم اجمالی باشد، مانند ثوب نجس مغسول به ماء مشکوک الکُریّۀ و القله که ثوب محکوم به نجاست و ماء، محکوم به طهارت به مقتضای استصحاب است.
احکام شهادت
سؤال 1086- حکم بازگشتن شهود از شهادتشان را بیان فرمایید؟
جواب: هرگاه شهود از شهادت خود بازگردند سه صورت دارد:
الف) قبل از صدور حکم، در اینجا مشهور عدم حکم است.
ب) بعد از صدور حکم و تلف مال مورد ادّعا، مشهور انفاذ حکم و غرامت شهود است.
ج) بعد از صدور حکم و تنفیذ و قبل از تلف مال، در اینجا نیز جمع کثیری از فقها حکم به نفوذ حکم و غرامت شهود کردهاند.
سؤال 1087- دو نفر بچه نابالغ روی یک منزل تابستانی که به لفظ محلی کَپَر گفته میشود نشسته یا بازی میکردند، یکی از آنها از کپر افتاده و نقص عضو پیدا کرد. بچه مجروح، مدّعی است که آن یکی او را انداخته و بچه مدّعیٌ علیه منکر این ادّعاست و چند نفر بچه نابالغ دیگر هم حضور داشتند و به نفع مدّعی یا مدّعی علیه شهادت میدهند:
الف) آیا گواهی بچه نابالغ مسموع است؟
ب) آیا بچه مدّعیٌ علیه که منکر است خودش یا ولیش میتوانند سوگند یاد نمایند؟
ج) آیا مدّعیٌ علیه یا ولیّش میتوانند سوگند مردود یاد نمایند؟
جواب: الف) شهادت مزبور پذیرفته نیست، مگر این که منجر به قتل شده باشد، ولی بهتر این است که مصالحه نمایند.
ب و ج) از جواب بالا معلوم شد.
سؤال 1088- آیا شهادت بر شهادت قبول است؟
جواب: شهادت بر شهادت در حقوق النّاس قبول است.