مباحث اخلاق در قرآن - استاد فاطمی نیا / ترک گناه

ترک گناه؛ بیانات مرحوم آیت الله فاطمی نیا پیرامون تهذیب نفس و مسخ باطنی
در این سخنرانی مرحوم آیتالله فاطمینیا به اخلاق در قرآن و ضرورت دوری از گناه میپردازند. آیتالله فاطمینیا با استفاده از تمثیل نفس انسان به مثابه یک شهر و وجود چهار نیرو (فرشته، شیطان، حیوان درنده و حیوان اهلی) در آن، به تشریح مبارزه درونی انسان برای تسلط هر یک از این قوا میپردازند. او با ذکر داستانهایی از قرآن و تاریخ اسلام، مانند سرنوشت قوم بنی اسرائیل و شخصیتهایی چون حضرت سلمان، عمار یاسر و معاویه، به تبیین مفهوم مسخ باطنی و تأثیر صفات نیک و بد بر سرنوشت انسان میپردازد. سخنران همچنین به اهمیت تهذیب نفس، کسب صفات عالیه و اجتناب از ظواهر دنیوی و پرداختن به معنویات اشاره میکند. در بخش پایانی، ایشان مناجات امام سجاد (علیهالسلام) را به عنوان راهنمای سلوک معنوی معرفی کرده و با ذکر نمونههایی از زندگی اولیاء خدا و شهدایی چون زهیر بن قین، بر اهمیت انتخاب راه حق و فداکاری در آن تأکید میورزد.
مدت زمان : ۵۶ دقیقه
✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿
پرسشهای متداول درباره اخلاق در قرآن و ترک گناه:
۱. چرا اجتناب از گناه یکی از اسباب یافتن هدایت خاص الهی است؟ یکی از علل و اسباب دستیابی به هدایت ویژه الهی، دوری گزیدن از گناهان است. اگر انسان تلاش کند از گناهان اجتناب ورزد، خداوند متعال نیز او را در مسیر هدایت یاری خواهد کرد و توفیق دوری از گناهان را به او عنایت میفرماید.
۲. آیا همه گناهان یکسان هستند و چگونه میتوان از آنها اجتناب کرد؟ در قرآن کریم اشاره شده است که برخی از گناهان به صورت لغزشهای ناخواسته رخ میدهند، اما بیشتر گناهان ریشه در مسائل عمیقتر و زمینههای درونی دارند. برای اجتناب از گناهان، لازم است انسان به محاسبه نفس بپردازد و به طور گسترده بررسی کند که در طول روز چه اعمالی انجام داده و چرا آنها را انجام داده است. ریشهیابی گناهان و شناخت انگیزههای درونی، قدم اول در مسیر توبه و دوری از آنها است. بدون این ریشهیابی، توبه واقعی و بازگشت به سوی خداوند ممکن نخواهد بود.
۳. تشبیه نفس انسان به یک حصار با چهار موجود چه معنایی دارد؟ علمای اخلاق، نفس انسان را به حصاری تشبیه میکنند که در آن چهار موجود حضور دارند: فرشته (نماد بعد ملکوتی)، شیطان (نماد بعد شیطانی)، حیوان چهارپا (نماد بعد بهیمی و شهوانی) و حیوان درنده (نماد بعد سبعی و خشونت). این چهار نیرو همواره در تلاشند تا بر این حصار و وجود انسان حکومت کنند. هر کدام از اینها که غلبه یابد، اخلاق و رفتار انسان بر اساس خوی و طبیعت آن نیرو شکل میگیرد. اگر فرشته غالب شود، انسان الهی و فرشتهصفت میشود؛ اگر شیطان غالب شود، سراسر مکر و حیله خواهد بود؛ و اگر قوای حیوانی غلبه کنند، زندگی انسان محدود به خوردن، خوابیدن و رفتارهای حیوانی خواهد شد.
۴. منظور از غلبه بعد ملکی، بهیمی، سبعی و شیطانی در انسان چیست و چه آثاری دارد؟ در وجود هر انسان، این چهار بعد (ملکی، بهیمی، سبعی، شیطانی) وجود دارد. اگر بعد ملکی (فرشتهصفت) در انسان غلبه کند، فرد مانند فرشتگان رفتار میکند، سخن میگوید، نیت میکند و در مسیر خیر و صلاح گام برمیدارد. در مقابل، اگر بعد شیطانی غلبه کند، انسان مملو از مکر، نیرنگ و تلاش برای گمراه کردن دیگران میشود. غلبه بعد بهیمی منجر به زندگی میشود که تنها در لذتهای مادی و خواستههای نفسانی خلاصه میشود، و غلبه بعد سبعی انسان را به موجودی درندهخو و بیرحم تبدیل میکند که از آزار و اذیت دیگران لذت میبرد.
۵. آیا امکان تغییر باطن انسان وجود دارد و مسخ باطنی به چه معناست؟ بله، باطن انسان قابل تغییر است. اگر انسان به تزکیه نفس نپردازد و ریشههای گناه را در خود از بین نبرد، ممکن است باطنش به یکی از آن سه بعد غیرملکی (بهیمی، سبعی، شیطانی) بازگردد. اگرچه مسخ ظاهری (تبدیل انسان به حیوان از نظر جسمی) در این امت به احترام پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) برداشته شده است، اما مسخ باطنی همچنان وجود دارد. مسخ باطنی به این معناست که صفات و خوی یکی از حیوانات در وجود انسان غالب میشود، به طوری که رفتارهای او شبیه آن حیوان میگردد. خداوند متعال گاهی برای روشن شدن حال اولیای خود، باطن برخی افراد را به آنها نشان میدهد (مکاشفه)، نه اینکه واقعاً ظاهر آنها تغییر کند، بلکه حقیقت باطنی آنها برایشان آشکار میشود.
۶. چرا علمای اخلاق با مثالها و تمثیلها سخن میگویند؟ علمای اخلاق به دلیل داشتن دانش عمیق و گسترده در مسائل معنوی و اخلاقی، گاهی برای انتقال مفاهیم پیچیده و دقیق به عموم مردم، از مثالها و تمثیلها استفاده میکنند. این روش به تقریب ذهن کمک میکند و باعث میشود مخاطبان بتوانند بهتر با آن مفاهیم ارتباط برقرار کرده و آنها را درک کنند. به تعبیر سخنران، این بزرگان آنقدر معلومات داشتهاند که نمیتوانستهاند همه آنها را به صورت مستقیم بیان کنند، بنابراین با استفاده از تمثیلها با مردم سخن گفتهاند.
۷. اهمیت صفات عالیه در سلوک معنوی چیست؟ پس از انجام واجبات و ترک محرمات، داشتن صفات عالیه (مانند نظر بلند، جوانمردی، ایثار و دیگر فضائل اخلاقی) برای رسیدن به کمال معنوی و قرب الهی ضروری است. بدون این صفات، حتی انجام عبادات فراوان نیز ممکن است انسان را به جایگاه واقعی خود در زیر خیمه اهل بیت (علیهمالسلام) نرساند. کسب صفات عالیه به تزکیه نفس، مبارزه با هواهای نفسانی و تلاش برای کسب فضائل اخلاقی نیازمند است و نقش مهمی در رشد و تعالی روحی انسان دارد.
۸. توصیه به جوانان در زمینه سلوک معنوی و استفاده از فرصت جوانی چیست؟ جوانان باید قدر دوران جوانی خود را بدانند و از این فرصت برای کسب صفات عالیه و دوری از گناهان استفاده کنند. این دوران، بهترین زمان برای ساختن باطن و حرکت در مسیر کمال معنوی است. توصیه شده است که جوانان با تدبر در مناجاتهای اهل بیت (علیهمالسلام)، به ویژه مناجات شاکرین و شاکیین از مناجات خمس عشره، برای شناخت نفس و درخواست یاری از خداوند در ترک گناهان و کسب فضائل تلاش کنند. غفلت از این دوران و صرف آن در امور دنیوی و غفلت، میتواند منجر به پشیمانی در سنین بالاتر شود. خداوند متعال جوانان شیعه را دوست دارد و آنها را برای طی کردن این مسیر یاری خواهد کرد.
افزودن دیدگاه جدید