مباحث اخلاق در قرآن - استاد فاطمی نیا / اخلاق در قرآن 1

مباحث اخلاق در قرآن - استاد فاطمی نیا / اخلاق در قرآن 1
بیانات عارف بزرگوار حضرت آیت الله فاطمی نیا، پیرامون مباحث اخلاق در قرآن با عنوان «اخلاق در قرآن 1» / مدت زمان : 52 دقیقه
✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿
پرسشهای متداول پیرامون اخلاق در قرآن با استناد به سخنان مرحوم استاد فاطمینیا:
چرا بحث اخلاق در قرآن ظریف و سنگین تلقی میشود و چرا برخی مباحث مطرح شده در این زمینه آنطور که باید پیاده نشدهاند؟
بحث اخلاق در قرآن به دلیل مواجهه انسان با کلام خدا و تکالیف الهی، بسیار دقیق و مسئولیتآور است. متأسفانه، گاهی اوقات عنوانهای جذاب برای مباحث اخلاقی انتخاب میشوند اما در عمل، عمق و جامعیت لازم در پرداختن به آنها رعایت نمیشود و آن تأثیرگذاری مورد انتظار حاصل نمیگردد. این امر ناشی از عدم درک صحیح و عمل واقعی به تعالیم اخلاقی قرآن است.
چرا با وجود اهمیت ظاهری که برای اخلاق قائل هستیم، در عمل به مسائل دیگر بیشتر از خود اخلاق اهمیت میدهیم؟
این مسئله نشاندهنده عدم جا افتادن معنای حقیقی اخلاق در جامعه است. بسیاری از ما، اخلاق را صرفاً در خوشرویی و رفتارهای سطحی میبینیم، در حالی که اخلاق ریشه و اساس بسیاری از ارزشها و اعمال ماست. ما غالباً به شاخهها و مظاهر بیرونی توجه میکنیم و از ریشهها و مبانی اخلاقی غافل میمانیم. علمای بزرگ اخلاق، مانند مرحوم ملا مهدی نراقی، به این موضوع پرداخته و بر اهمیت پرداختن به عمق اخلاق تأکید کردهاند.
چرا سخنان علمای عامل به اخلاق، مانند مرحوم نراقی، شفا بخش تلقی میشود در حالی که سخنان دیگرانی که صرفاً داعیه علم اخلاق دارند، بیاثر است؟
تأثیرگذاری سخنان در حوزه اخلاق، به عمل و سلوک فرد گوینده بستگی دارد. علمایی که عمر خود را در راه خدا سپری کردهاند و به تزکیه نفس پرداختهاند، سخنانشان از دل برمیآید و بر دل مینشیند و اثرگذار است. در مقابل، کسانی که صرفاً به بیان مطالب اخلاقی میپردازند اما خود عامل به آن نیستند، سخنانشان فاقد روح و تأثیر لازم است. مثال زنبوری که به دستور الهی از شهد گلهای مختلف تغذیه میکند و عسل شفابخش تولید میکند، در مقابل زنبوری که با شیره انگور و شکر تغذیه میشود و محصول بیخاصیت تولید میکند، گویای این تفاوت است.
مرحوم ملا مهدی نراقی چه تعبیر مهمی درباره اخلاق مذموم در قلب بیان میکنند و چه تأثیری بر عبادات ظاهری دارد؟
مرحوم ملا مهدی نراقی میفرمایند: "اخلاق مذموم در قلب، مزرعه گناهان است." ایشان تأکید میکنند که هر صفت ناپسند در باطن انسان، زمینهساز بروز گناهان متعدد است. همچنین ایشان معتقدند کسی که باطن خود را از رذائل اخلاقی پاک نکند، عبادات ظاهریاش ناتمام میماند و به کمال مطلوب نمیرسد.
با توجه به سخنان استاد، اهمیت خودسازی و اصلاح باطن در ماه رمضان چیست و چه هشداری در این زمینه داده شده است؟
ماه مبارک رمضان فرصتی بینظیر برای محاسبه نفس و اصلاح باطن است. اگر انسان در این ماه به آموزش و خودسازی نپردازد، در طول سال نیز به سختی میتواند به این مهم دست یابد، مگر آنکه در عرفات (با توجه به معنای عرفه به معنای شناخت) تحولی در او ایجاد شود. هشدار داده شده است که اگر کسی در ماه رمضان آمرزیده نشود، تا سال آینده آمرزیده نخواهد شد، مگر آنکه در این میان عرفه را درک کند. این تأکید بر اهمیت بهرهمندی از فرصت ماه رمضان برای تطهیر روح است.
استاد برای تبیین اهمیت پرهیز از گناهان، توجه به باطن عبادات و پرداختن به ظواهر دین، چه مثالی را مطرح میکنند؟
ایشان مثال بیماری پوستی را مطرح میکنند که طبیب برای درمان آن سه دستور میدهد: پرهیز از مواد حساسیتزا، مصرف دارویی برای اصلاح باطن و مالیدن روغنی برای تسکین ظاهری. استاد میفرمایند که بسیاری از مردم فقط به روغن مالیدن (پرداختن به ظواهر دین) اکتفا میکنند و از پرهیز از گناهان (ترک رذائل اخلاقی) و توجه به باطن عبادات (حضور قلب و درک معانی آنها) غافل میمانند. در حالی که برای درمان واقعی و رسیدن به کمال، عمل به هر سه دستور با هم ضروری است.
با توجه به داستان منقول از آن شیخ بزرگوار که پس از فوتشان حقیقت برخی افراد را متفاوت میدیدند، چه نتیجهای درباره اهمیت باطن افراد گرفته میشود؟
این داستان نشان میدهد که حقیقت باطنی افراد ممکن است با ظاهر آنها بسیار متفاوت باشد. چه بسا افرادی که در ظاهر مقدس و متدین به نظر میرسند، اما در باطن گرفتار رذائل اخلاقی باشند. این امر بر اهمیت توجه به تطهیر باطن و اصلاح نفس تأکید میکند و هشدار میدهد که صرفاً به ظاهر افراد نباید اکتفا کرد.
داستان توبه حرّ و نحوه برخورد امام حسین (علیهالسلام) با او، چه درسی درباره پذیرش توبه و ارزش گذشت و تغییر در انسانها میدهد؟
داستان حرّ بن یزید ریاحی و توبه او در روز عاشورا، درس بزرگی در مورد پذیرش توبه واقعی و ارزش تحول در انسانها میدهد. حرّ با اینکه در ابتدا در سپاه دشمن قرار داشت، اما با تغییر درونی و پشیمانی عمیق، به سوی امام حسین (علیهالسلام) بازگشت و مورد پذیرش آن حضرت قرار گرفت. نحوه برخورد امام (علیهالسلام) که ابتدا از بخشش الهی به او خبر داد و سپس با مهربانی او را پذیرفت، نشاندهنده رحمت واسعه الهی و اهمیت بازگشت صادقانه انسان به سوی حق است. حرّ نه تنها طلب بخشش کرد، بلکه با جان خود فدایی امام شد و این نهایت توبه و تغییر را نشان میدهد.
افزودن دیدگاه جدید