بودن آدم یعنی نزدیکی به شجره ممنوعه، و خداوند می خواهد همین را به ما نشان بدهد که در عینی که ما به شما گفتیم به این شجره نزدیک ن
هدف حیات زمینی
حضرت حق در ادامه می فرماید: «بَعْضُکمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ» شما پس از هبوط در زندگی زمینی نسبت به همدیگر د
ما آدم ها؛ همچنان که آدم و حوّا به شجره نزدیک شدند و یک نحوه خودنمایی به صحنه زندگی شان آمد، ولی نسبت به آن راضی نشدند و لذا به فکر چاره ا
معلوم است شیطان اراده و پشت کار خوبی داشته که توانسته خودش را با این که از جنس آتش است، در اثر عبادات به مقام قدس برساند، ولی بعد از مقابل
«خلافت آدم در حقیقت خلافت جمیع بشریت بوده و سجده و خضوع ملائکه هم برای عالم بشریت واقع شده و می شود و آدم نمونه کامل انسانیت بود و در واقع نماینده انسان ها به شمار می آید».
قرآن چگونه از طریق توجه به جایگاه زندگی زمینی مان، ما را نجات می دهد. آیا ما واقعاً نباید خجالت بکشیم که با قرآن همنشین باشیم ولی مثل کسانی فکر کنیم که هیچ ارتباطی با قرآن ندارند و به این همه هدایت های روشنگرانه بی توجه باشیم...
«بعد از توبه باعث شد حکم دومی - از طرف خدا - رانده شود و آن حکم دوم این بود که آدم و ذریه اش را با هدایت و نشان دادن مسیر بندگی، احترام کند و آبِ از جوی رفتة او را باز به جوی او برگرداند»
علامه«رحمة الله علیه» با استفاده از آیات مطرح شده، باب دقیقی را باز کرده اند، می فرمایند:
همان طور که ملاحظه فرمودید علامه طباطبایی«رحمة الله علیه» فرمودند؛ خدا با طرح این داستانِ واقعی خواست بنمایاند که انسان در مقابل آن همه نعمت که در اختیار داش