پس همان طور که ملاحظه فرمودید یک مرحله وسوسه بود که شیطان دست اندر کار آن است، و یک مرحله تسلّط شیطان است و حاکم شدن شیطان بر انسان و به انحراف کشیدن او.
علامه«رحمة الله علیه» می فرمایند:
«خداوند متعال اَحدی را بدون مقدمه و ابتداءً گمراه نمی کند، بلکه همة انسان ها را در ابتدا هدایت فرموده است، حال اگر کسی به راه هدایت بیاید، گذشته از آن هدایت ابتدایی، هدایت های ثانوی هم نصیب او می شود، ولی اگر کسی عملاً به بیراهه برود و در آن حالت، خود را از الطاف الهی محروم نماید، خدای متعال او را گمراه می کند؛ پس اضلال، ابتدایی نیست، بلکه پس از آن که فاسق شد و از اطاعت خدا سرباز زد، شروع می شود و لذا می فرماید: «وَ ما یضِلُّ بِهِ اِلاّ الْفاسِقین».[1]
شیطان یک نوع اضلال دارد، و خدا هم اضلال دیگری دارد. شیطان دعوت به بدی می کند، اما آدم را بد نمی کند، آدم خودش تصمیم می گیرد که بد شود. خداوند هم کسی را که بدی کرد کیفر می دهد. حال کیفر خدا چیست؟ کیفر خدا گمراهی است. این را می گویند: «اضلال کیفری» و نه اضلال ابتدایی. از طرف خداوند، اضلال ابتدایی نداریم، یعنی هیچ وقت نمی شود که خدا کسی را گمراه آفریده باشد. ولی وقتی کسی خودش بدی کرد، در نهایت کیفرش این است که دیگر حق را نبیند، چشمش نسبت به حق نابینا شود. این را اضلال کیفری گویند. این همان است که قرآن می فرماید: «وَ ما یضِلُّ بِهِ اِلاّ الْفاسِقین»؛ از صراط مستقیم گمراه نشدند مگر فاسقین، اوّل فاسق شد، بعد دیگر صراط مستقیم را نشناخت. حالا که فاسق شد و از بندگی خارج گشت، دیگر نمی تواند صراط مستقیم را بشناسد، البته در همین شرایط هم باز اختیار این انسان تبهکار باقی است، همچنان که خطر سقوط آن انسان مؤمن تا نزدیک مرگ همراه اوست.
پس تا اینجا این نکته روشن شد که وسوسه، موجب جبر و سلب اختیار نمی شود. و معلوم شد جایگاه وسوسة شیطان در زندگی انسان کجاست و اِضلال کیفری برای چیست.
[1] - سوره بقره، آیه 26.