باسمه تعالی
1- همان طور که از عنوان کتاب برمی آید هدف ما تدبّر هرچه بیشتر در آیاتی است که نظرها را به موضوع بهشت اولیه جلب می کند، در نتیجه در مطالبی که لابلای اوراق کتاب در روبه روی خود دارید کمتر سخن از ناله و فغانی است که چرا آدم به شجره ممنوعه نزدیک شد ودر نتیجه ما گرفتار زمین شدیم، بلکه نظر به حقیقت آدمیت در میان است و موشکافی شخصیت آدمیتی که هرکس در خود دارد، از این رو باید دائماً به کمک آیات قرآن آن آدمیت را بازخوانی کرد، و شاید کتاب حاضر بتواند کلیدهایی را برای بازگشودن بعضی از قفل های پر رمز و راز این موضوع در اختیار خوانندگان عزیز قرار دهد، کلیدهایی فکرانگیزتر برای کشف حقایقی ازلی در بطن انسانیت و آدمیت آدم ها.
2- در این کتاب ناگزیر به بعضی از حاشیه ها و شاخ و برگ هایی پرداخته ایم که در جای خود طرح آن ها برای جمع بندی نهایی ضروری است، و روی سخن با عزیزانی است که معتقدند قرآن رمز و رازهایی در ارائه فلسفه دقیق حیات زمینی دارد و باید با تدبّر در آیات قرآن آن رمز و رازها گشوده شوند و اعتبار و عظمت آیات الهی بیش از آن حدّی که در ابتدای امر به چشم می خورد، نمایان گردد.
3- امروزه با طرح و استحکام حکمت متعالیة جناب صدرالمتألهین«رحمة الله علیه» که در واقع جمع بین شرع و عقل و حکمت و عرفان است، وقت آن رسیده است که متفکران جامعه قدمی جلوتر بگذارند و حکمت برتر را از متن قرآن و ادعیه و روایات خارج کنند و دیگر شایسته نیست در حالی که زمانه آمادگی تدبّر و تفکر بیشتری دارد هنوز ما و مراکز علمی ما در فضای سال هایی به سر ببرند که نه زمینة ظهور حکمت متعالیة صدرایی فراهم بود و نه کسی آمادگی ظهور حکمت قرآنی را داشت.
4- دیگر وقت آن نیست که هر وقت خواستیم تعقل کنیم به کتب حِکمی و فلسفی رجوع نماییم و هر وقت خواستیم عبادت کنیم به قرآن و ادعیه و روایات رجوع نماییم. باید با بودن این همه آمادگی فرهنگی و داشتن زبان تفکر، بتوانیم عظمت های حکمت قدسی را در دل متون مقدس اسلامی ببینیم و بنمایانیم. سرمایة فکری تدوین شده توسط دانشمندان بزرگ اسلامی، زمینة تدبّر در قرآن و روایات را به خوبی فراهم کرده است.
امروز دیگر مثل آن روزهایی نیست که بر سر مجردبودن یا مادی بودن نفس ناطقه بحث داشته باشیم. امروز دیگر مثل آن روزهایی نیست که فکر بشر در مادی بودن و یا مجردبودن خیال متوقف باشد. سال ها زمان برد تا صدرالمتألهین«رحمة الله علیه» توانست تفکری را به میان آورد که به کمک آن بتوان در متون دین تدبّر نمود و به عمق عمیق آن نزدیک شد و از سطحی نگری نسبت به آیات الهی نجات یافت. و اکنون تاریخ، مسئولیت دیگری را به عهدة ما گذاشته است و آن تدبّر و تفکر در متون قدسی است جهت دست یابی به حکمت برتر.
5- راستی چرا حاصل نزدیکی به شجرة ممنوعه، هبوط بر زمین است؟ این عیب ها چه عیب هایی بود که با نزدیکی به شجرة ممنوعه ظاهر شد؟ آیا قبلاً نبود یا اعتنایی به آن ها نمی شد؟ چرا اگر خدا در ابتدا می خواست در زمین خلیفه ای برای خود تعیین کند کار انسان ها را از بهشت شروع کرد و آن را به هبوط در زمین ختم نمود؟ آیا داستان بهشت آدم یک نوع نمایش آدم و آدمیت است به خود او و یا قصة خطایی است که امکان انجام ندادن آن نیز بود؟ آیا آدمیت در مقابل حکم خدا عصیان کرد و سپس توبه نمود و یا شخص آدم چنین کرد؟ راستی چرا با این که توبة او پذیرفته شد، نتیجه نزدیکی به شجرة ممنوعه که هبوط بر زمین است از او برداشته نشد؟ اصلاً هبوط یعنی چه؟ آیا یک جابجایی مکانی است که از مکان بهشت او را به مکان زمین راندند، یا یک نوع تغییر منظر و تغییر مرتبه نفس است از مکانتی به مکانت دیگر؟ اگر شیطان به شخص آدم سجده نکرد، چرا با فرزندان آدم دشمنی می کند؟ آیا آدمی که جمیع اسماء الهی را آموخت، آدم ابوالبشر بود یا حقیقت الانسان که مصداق کامل آن حضرت محمد(صلی الله علیه وآله) است؟ رابطة جان ما با وسوسه های شیطان چگونه است؟ حدّ تأثیر وسوسه های شیطان تا کجاست؟ الهامات ملائکه در خنثی کردن وسوسه های شیطان چگونه است؟ نقش انتخاب و ارادة ما در تأثیرپذیری از وسوسه های شیطان یا الهامات ملائکه در چه حدّ است؟ این ها از جمله نکاتی است که در کتاب به آن ها پرداخته شده است.
6- چنانچه ملاحظه می فرمایید موضوع بهشت اولیة آدم موضوعی است بسیار پر رمز و راز و در عین حال زندگی ساز و حکمت پرداز، و اگر درست با آن برخورد شود و شرط تدبّر در آیات مربوطه تا آخر رعایت گردد اصول بسیار مهمی را در رابطه با چگونگی زندگی زمینی در اختیار ما می گذارد و نه تنها جایگاه زندگی زمینی ما را در هستی برای ما روشن می کند، به خودی خود یک دستگاه سلوکی کاملی است برای سیر از کثرت به وحدت و از شجرة شاخه شاخه به حضرت اَحدیت.
امّا توصیة مؤکد این حقیر آن است که باید با این کتاب برخورد خاص خودش را داشت. اولاً: به عنوان یک دستگاه سلوکی و سیر از کثرت به وحدت به آن نگریست. ثانیاً: با تأمل و عزم چندساله با آن برخورد کرد، و پیشنهاد بنده آن است که چند نفر به طور جداگانه هر هفته قسمتی از کتاب را بخوانند و سپس هفته ای یک ساعت با همدیگر مباحثه کنند و یا از کسی که آمادگی بیشتر دارد کتاب را درس بگیرند تا إن شاءالله بتوانند وارد عالَم خاص و وقت و حضوری مناسب گردند عالَمی که خداوند انتظار دارد آدمیان در زندگی زمینی وارد آن عالَم شوند و از آن طریق راه بهشتی را برای خود بگشایند که در آن شیطان را راه نمی دهند و انسان ها در ابدیتی بی کرانه، بی دغدغة وسوسة شیطان سراسر در حضورِ با حق به سر برند. إن شاءالله
فرصت شِمُر طریقة رندی که این نشان
چون راهِ گنج بر همه کس آشکار نیست