شعر | ضیاءالصالحین

باب الحسین هستی و پرچم به دست توست / یوسف رحیمی

رباعیات مناجاتی / یوسف رحیمی

یک عمر از حال عزیزم بی خبر بودم / یوسف رحیمی

بعد از سه روز جسم عزیزش کفن نداشت / یوسف رحیمی

ای نماز ناتمام ای قیم مستدام / یوسف رحیمی

از بوی سیب پر شده تکبیر هفتمت / یوسف رحیمی

تو موسایی و در گهواره هم اعجاز خواهی کرد / یوسف رحیمی

نسیم مژده پیراهن تو را آورد / یوسف رحیمی

امشب شب قدر است اگر قدر بدانی / یوسف رحیمی

عطر بهاری تازه در راه است می دانی / یوسف رحیمی

زاییدن / سعید بیابانکی

غمت مباد رفیق تبر نخورده ی من / سعید بیابانکی

یه قول دو قل طنز مشترک با جواد زهتاب / سعید بیابانکی

آفتاب می شود / سعید بیابانکی

خبر دروغ بود / سعید بیابانکی

آوار / سعید بیابانکی

بادبادک / سعید بیابانکی هزار بار گفتم

عشق من سینمای ده نمکی است / سعید بیابانکی

عشقای داغ کوچه و برزن به خدا یه قرون نمی ارزن / سعید بیابانکی

گر به شورا راه یابد پای من / سعید بیابانکی

کاری کنید جوونا زن بگیرن / سعید بیابانکی

کسی مزاحم بشار اسد نبود اینجا / سعید بیابانکی

در شهر قرار است که اوباش بگیرند / سعید بیابانکی

خدایی تم خدایی قدیما / سعید بیابانکی

دولت خانوادگی به تو چه ؟ / سعید بیابانکی

یه روز دوبی میره یه روز فلسطین / سعید بیابانکی

خیال کرده شفیعی کدکنی شده است / سعید بیابانکی

ما میوه های مصری و چینی نخواستیم / سعید بیابانکی

گیرم دماغ گنده ی خود را عمل کنی / سعید بیابانکی

لاجرم در مملکت هم خط قرمز لازم است / سعید بیابانکی

هی شعرتر انگیزد خاطر که حزین باشد / سعید بیابانکی

شادی روزگار یعنی کشک / سعید بیابانکی

بیا که زخم زبان های دوستان کاری است / سعید بیابانکی

بیا که روز مبادای ما رسید از راه / سعید بیابانکی

هزار بادیه مجنون نی سواری تو / سعید بیابانکی

این سواران کیستند انگار سر می آورند / سعید بیابانکی

بازگشت بالا

موضوعات

شبکه‌ها