غزلیات

این جا چراغ چشم به راهی هنوز هست / شاعر : سعید بیابانکی

در دیده ام نگاهی و آهی هنوز هست

یادش بخیر کرب و بلایی که داشتم / شاعر : سعید بیابانکی

یادش به خیر، دست دعایی که داشتم

بترس از این همه لولو که پشت پنجره اند / شاعر : سعید بیابانکی

کار دشواریست دزدی زحمت بسیار دارد / شاعر : سعید بیابانکی

من مشکل حجاب ندارم شما چطور / شاعر : سعید بیابانکی

من شاعرم، کتاب ندارم؛ شما چطور؟!

این قدر براین پیکر تفتیده متازید / شاعر : سعید بیابانکی

پیچایی گیسوی شکن در شکن است این؟

هنوز شیشه عطر غزل درش باز است / شاعر : سعید بیابانکی

به نام عشق که زیباترین سرآغاز است

گوش کن انگار نجوا می کند معبود با او / شاعر : سعید بیابانکی

پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر / شاعر : سعید بیابانکی

بگذار که این باغ، درش گم شده باشد

جز تشنگی انگار نمانده است حبیبی / شاعر : سعید بیابانکی

پیچیده در این دشت عجب بوی عجیبی