غزلیات استاد شهریار
قمار عاشقان بردی ندارد از نداران پرس / شاعر : شهریار
قمار عاشقان بردی ندارد از نداران پرس
شب است و باغ گلستان خزان رؤیاخیز / شاعر : شهریار
شب است و باغ گلستان خزان رؤیاخیز
بیا که طعنه به شیراز میزند تبریز
فرخا از تو دلم ساخته با یاد هنوز / شاعر : شهریار
فرخا از تو دلم ساخته با یاد هنوز
خبر از کوی تو می آوردم باد هنوز
دیدمت دورنمای در و بام ای شیراز / شاعر : شهریار
دیدمت دورنمای در و بام ای شیراز
سرم آمد به بر سینه سلام ای شیراز
تا دهن بسته ام از نوش لبان میبرم آزار / شاعر : شهریار
تا دهن بسته ام از نوش لبان میبرم آزار
گربه پیرانه سرم بخت جوانی به سر آید / شاعر : شهریار
گربه پیرانه سرم بخت جوانی به سر آید
از در آشتیم آن مه بی مهر درآید
اشکش چکید و دیگرش آن آبرو نبود / شاعر : شهریار
اشکش چکید و دیگرش آن آبرو نبود
از آب رفته هیچ نشانی به جو نبود
یاد آن که جز به روی منش دیده وانبود / شاعر : شهریار
یاد آن که جز به روی منش دیده وانبود
وان سست عهد جز سری از ماسوا نبود
دوش در خواب من آن لاله عذار آمده بود / شاعر : شهریار
دوش در خواب من آن لاله عذار آمده بود