اینجا همه هر لحظه می پرسند: / شاعر : قیصر امین پور
اینجا همه هر لحظه می پرسند:
«حالت چطور است؟»
اما کسی یک بار
اینجا همه هر لحظه می پرسند:
«حالت چطور است؟»
اما کسی یک بار
تکیه داده ام به باد
با عصای استوایی ام
روی ریسمان آسمان
در خوابهای کودکی ام
ما که اين همه براي عشق
آه و ناله ي دروغ مي کنيم
راستي چرا
اگر داغ رسم قدیم شقایق نبود
اگر دفتر خاطرات طراوت
چرا تا شکفتم
چرا تا تو را داغ بودم، نگفتم
هزار خواهش و آیا
هزار پرسش و اما
چه اسفندها... آه!
چه اسفندها دود کردیم!
برای تو ای روز اردیبهشتی
صدای تو مرا دوباره برد
اگر سنگ، سنگ...
اگر آدمی، آدمی است