شکست آیینه ها را که بشکند خود را / شاعر : امید مهدی نژاد
شکست و آینه شد بیقراریِ خود را
شکست و آینه شد بیقراریِ خود را
یک پنجره میان دو دیوار سهم ماست
بر ساحل شکافته پهلو گرفته بود
یک شهر پرنده های مُرده
راویان گفتهاند ـ با تخمین ـ
می توانست سیب بچیند
از درخت های سرزمین مادری اش
کوچه های ابتذال، خانه های انفعال
ازل برای ابد ملک لایزالش بود