شکست آیینه ها را که بشکند خود را / امید مهدی نژاد
شکست آیینه ها را که بشکند خود را / شاعر : امید مهدی نژاد
شکست و آینه شد بیقراریِ خود را
و مثل رود پل از موج زد تردد را
برای رد شدن از خویش، سمت رود دوید
شکست آینه ها را که بشکند خود را
تهی شد از همه ی آن چه بود و بالا رفت
و دور شد چمدانی که غرق می شد را
و مرگ آن سوی خود را به او تعارف کرد
و مرگ آن سوی خود را... همان تولد را
ستاره صاعقه ای شد؛ و مردی از جا خاست
که بعدِ سجده مهیا شود تشهد را
نوشت: اشهد ان لا اله الاّ الله
تمام کرد به تجدیدِ خود تجدّد را
سلام کرد به فردا، به صبح پنجره ها
بغل گرفت خدا را، هر آن که جز خود را
موضوع انجمن
افزودن دیدگاه جدید