چراغ کوچه شب / شاعر : امید مهدی نژاد
1
ازل برای ابد مُلک لایزالش بود
در پرده ی قیل و قال گفتیم و نشد
شب بود و ستاره بود و خورشید نبود
شب رفته و با سپیده بر می گردد
آن جانِ جهانِ جود بر می گردد
فرسنگ به فرسنگ علی ماند و علی
در شور و شرِ حجاز تنهاست علی
سنگین شد بارِ عهد بر دوش علی
خامیم، که از حرص و هوس لبریزیم
آواره ی شامیم، سهیلی بفرست