مهلا مهلا یابن الزهرا / شاعر : یوسف رحیمی
رها از ما و من بودیم یک عمر
رها از ما و من بودیم یک عمر
نمی شد آن همه اندوه تسکین
نه تنها زخم ها بی التیام است
دلِ عالم گرفت از هُرم آهت
مصیبت، طاقتش را سر می آورد
غم و درد و بلا کوچه به کوچه
بیاور با خودت نور خدا را
تو که آرامبخش این قلوبی
نگاهش را به چشمت دوخت زینب