امیرالمؤمنین علیه السلام شناخت نفس را شناخت کل شیء و جهل به نفس را جهل به کل شیء می داند. یعنی نفس به قدری عظمت دارد که معادل کل شیء است و با کل شیء ارتباط دارد. نظام خلقت یک نظام ریاضی است. باید دقت کنیم که عالم خلقتی نبوده که انسان در آن به وجود بیاید. بلکه اول حقیقت انسانیت خلق شده بعد سایر عوالم وجود از حقیقت انسانی برای او به وجود آمده است.
نمی توانید دست روی چیزی بگذارید که با ساختار ریاضی انسان ارتباط نداشته باشد. اگر خدا را بخواهید بشناسید باید اول نفس را بشناسید. از پیامبر سؤال کردند «کیف الطریق الی معرفت الرب»؟ راه شناخت رب چیست؟ فرمودند: اول خودت را بشناس.
سؤال؛ بین من و خدا چه رابطه و سنخیتی وجود دارد که شناخت من شناخت رب است؟
این موجودی که همه خلقت به خاطر اوست، در مورد همه چیز فکر می شود به غیر از خود او. در حوزه ها موضوعات علوم مختلف درس داده می شود اما در رابطه با خود انسان خبری نیست! ما حتی یک کارگاه انسان شناسی نه در حوزه و نه در دانشگاه نداریم. باید فکر و ذهنمان درگیر با موضوع خود انسان شود. مدتی فکرمان مشغول خودمان باشد که من واقعاً کیستم؟ محصول چه می شود؟ اگر واقعاً این طور است که معرفت رب مسیرش معرفت نفس است آیا واقعاً ما در این مسیر رفتیم؟ آیا می توانم بدون گزاره های دینی، نفس را از طریق خودم بشناسم. ما اصلاً چه نیازی به معرفت رب داریم؟
هدف خلقت ما و هدف غایی، معرفت است
طبق گزاره های دینی ما اساساً هدف خلقت ما و هدف غایی، معرفت است. ما هیچ چیز از این دنیا که در نظام ابدی به دردمان می خورد نمی بریم مگر معرفت. همه عبادت هایمان برای یقین است. من که هستم که این «الله» با من شناخته می شود. وقتی من خودم را بشناسم عصمت را می شناسم. انبیاء را می شناسم.
یک وقت ما فکر می کنیم که خداوند 14 نفر معصوم را همین طور انتخاب کرده و آن ها را عزیزتر کرده و عده ای می گویند چرا ما عزیز نشدیم و آن ها عزیزند. «من اراد الله بدأ بکم...»؛ هرکه خدا را بخواهد آغاز از شماست اگر کسی بخواهد به توحید ناب برسد باید از شما شروع کند.
یک موقع با یک دید دیگر نگاه می کنیم که اگر او معصوم است برای این است که من لیاقتم کم تر از معصوم نیست؟ من که هستم که رهبرانی به بزرگی معصومین دارم؟ آن قدر خداوند حساس است که پیامبر را در غدیر تهدید می کند که اگر علی را معرفی نکنی اصلاً رسالت را انجام نداده ای؟ معراج به چه درد ما می خورد؟ اگر این ها برای من است من که هستم که رسالت الهی پیامبر صلوات الله علیه با امامت علی علیه السلام کامل می شود؟
معصوم کار عبث و بیهوده نمی کند. نهج البلاغه و صحیفه سجادیه که این همه شرح زده اند باز هنوز دست نخورده اند. شهید دستغیب در پایان عمرش همه اش کتاب صحیفه در دستش بود. این کتاب صحیفه برای همه مردم جهان است.
این نفس تا ابد می رود
من که هستم که یک قیامت 50 هزار ساله دارم؟ این نفس چه هست که 60 سال زندگی دنیایی معادل یک قیامت 50 هزار ساله است؟ جزایش هم نظام ابدی است. 80 مرتبه مسأله خلود و جاودانگی در قرآن آمده است. یعنی چه؟ قیامت نه تعارف است و نه شوخی. میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: من رفتم دیدم، ده میلیارد برابر دنیاست. ما به این حرف ها عادت کردیم. این نفس تا ابد می رود. این قدر این نظام ابدی بزرگ است. قرآن که کلام الله است، می فرماید؛ «کان مقداره خمسین الف سنه»
«سارعوا الی مغفره من ربکم»؛ با سرعت به سمت مغفرت پروردگارتان بروید. اصلاً ما وارد این مسابقه شده ایم؟ «سابقوا»؛ سبقت بگیرید و سرعت بگیرید.
نفس چند حالت دارد؛ 1 ـ عقب گرد دارد از جایی که هست رو به تباهی می رود. 2 ـ توقف دارد. 3 ـ حرکت کُند و تند دارد.
حضرت می فرمایند: ملعون است کسی که یک روزش بدتر از دیروزش باشد. قوانین حرکت نفس را باید بدانیم. من که هستم که بهشت من به اندازه تمام آسمان ها و زمین است. کم ترین درجه در بهشت جایی است که آن قدر وسعت دارد که اگر بخواهد همه بهشتی ها را می تواند مهمانی دهد. تازه امام کاظم(علیه السلام) این بهشت را فرمودند که؛ پاداش بدن های شماست.
اگر می خواهید کسب کمالات کنید به نیت و هدفت نگاه کنید
فکر کنید و ساده از روی این حرف ها نگذرید. هر مسابقه دیگری در هر زمینه ای بگذارید سر از جهنم درمی آورد. «تلک الدار الاخره نجلها لا یریدون فی الارض علوا»؛ این خانه ابدیت را ما گذاشتیم برای کسی که حتی فکر برتری بودن را نداشته باشد، اصلاً روح علو و برتری و عشق جلو زدن از دیگران را باید از خود دور کرد. با بند کفشت هم که فخر بفروشی مطلقاً به بهشت راه پیدا نمی کنید. اگر یک فقیری اراده کند که یک زمانی ثروتمند شود و به فقرای دیگر فخر بفروشد هرگز به بهشت راه پیدا نمی کند. اگر می خواهید کسب کمالات کنید به نیت و هدفت نگاه کنید و کسب کمالات کنید. پیامبر(صلی الله علیه وآله) خودش را معرفی می کند؛ من سید فرزندان آدم هستم، از آدم بالاترم و برای هر کلمه که می گوید در آخر عنوان می کند؛ «و لا فخر»
فقط یک جا می ارزد که سبقت بگیرید و آن تخلق به اخلاق الله و تشبه به خداوند و جذب اسماءالله است. اگر در این مسابقه به کسی فخر بفروشید، می فهمید که اصلاً شبیه نشدید.
«اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون». امیرالمؤمنین یک گناهتان صد سال معطلی دارد. فرمول ریاضی و ساختار ریاضی آن چیست که؛ با یک گناه در 40 سال عمر زندگی 50 هزار سال معطلی در قیامت به همراه دارد؟ معصوم علیه السلام فرمود؛ پاداش بدن ما این بهشت است. پس پاداش روح و پاداش خودمان چیست؟
در مناجات خمسه عشر، مناجات المریدین امام سجاد(علیه السلام) به خداوند عرض می کند؛ «یا جنتی و نعیمی یا دنیای و آخرتی»؛ چه قدر خوب است که ما در طول عمر یک بار این جمله را در دعا راست بگوییم که خدایا بهشت من تویی، دنیای من تویی
امام(ره) فرمودند: در دعای «ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه» حسنه، خود خداست.
فضل و برتری قرآن بر سایر علوم مثل برتری خدا بر مخلوقش است. به فاصله بین خدا و مخلوقش دقت کنید. چه قدر لذت می بریم وقتی قرآن می خوانیم. یک نفر مجتهد شده ولی با قرآن انسی ندارد. به فرمایش یکی از بزرگان؛ حوزه های ما آن قدر بالغ نشده اند که نهج البلاغه و صحیفه درس بدهند. صحیفه سجادیه بالاتر از نهج البلاغه است. اما قرآن ما مهجور است. ما این کتاب را فرستادیم برای هدایت مردم «هدی للناس» پس بین نفس و کلام الله رابطه حقیقی وجود دارد. تک تک آیاتش برای توست. چه قدر وقت باید بگذاریم تا بفهمیم بین من و قرآن، من و عصمت، من و بهشت، بین من و ظلمت، من و نور چه رابطه ای هست؟ خداوند به پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمودند: قرآن را فرستادم برای تو و تو را فرستادم برای مردم تا مردم را از ظلمت نجات دهید.
قرآن می فرماید: «یسعی نورهم بین ایدیهم»؛ در قیامت نورهایشان جلوتر از خودشان است. «انظرونا نقتبس من نورکم» به ما نگاه کنید. مقداری نور از شما بگیریم. دنیا چیست؟ نور این جا چیست که می گویند نور از این جا ببرید؟ من که هستم؟
از طرفی در زیارت عاشورا از امام حسین علیه السلام می خواهید که من با شما باشم در دنیا و آخرت و به آن مقامی که شما هستید برسم. بین من و مقام محمود چه رابطه ای هست؟
---------------------------
منبع : سایت منتظران منجی
دیدگاهها
بسیار عالی
بسار عالی و جذاب313
قابل تامل و بسیار زیبا