صفحه یادداشت بهزاد پورحسین

چه شد زان آشیان بیگانه گشتی؟

خداوند به آدم فرمود: «اَنْبِئْهُمْ بِاَسْمَائِهِمْ» از حقایق و اسمائی که ملائکه حامل آن هستند خبر بده، و آدم هم بر عکسِ ملائکه که نتوانستند، از عهدة آن برآمد و لذا می فرماید: «فَلَمَّا اَنْبَأَهُمْ بِاَسْمائِهِمْ» چون آدم اسماء آن ها را نمایاند و از حقیقت آن ها خبر داد، خداوند فرمود: ای ملائکه آیا نگفتم من به غیب آسمان ها و زمین و آنچه شما می نمایانید و آنچه را پنهان می کنید، دانا هستم؟

تصویر کوچک(اجباری): 
اسماء الهی
Share

هماهنگی قرآن و قلب پیامبر و جامعیت اسماء

ای آدم زاده ها ! به حقایق عالم یعنی به اسماء نظر بکنید آنگاه عالَم را ببینید. خداوند از طریق همه عالَم با شما حرف می زند. چون شما می توانید با همة اسماء، خداوند را بشناسید. با تعلیم همة اسماء، سرّ تمام هستی را به ما آموخته اند چرا که هستی چیزی جز ظهور اسماء الهی نیست، و آن اسماء نزد ما است. همچنان که قرآن مقام کلّ اسماء الهی است. یعنی قرآن متذکر همان حقایق و اسمائی است که خداوند به ما یاد داده است.

تصویر کوچک(اجباری): 
قرآن و قلب پیامبر
Share

ناتوانی ملائکه در پذیرش و اظهار تمام اسماء

ملائکه گفتند: «نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِک وَ نُقَدِّسُ لَک» ما با اسم سبحان بودنِ تو آشناییم و از آن طریق تو را حمد می کنیم و اسم قدوس بودن تو را هم می شناسیم و تو را از هر نقصی منزه می داریم، و لذا می توانیم خلیفة تو باشیم. خدا هم سخن آن ها را نفی نفرمود که حامل آن اسماء نیستید، به آن ها نشان  داد که خدایی که جامع جمیع اسماء است، خلیفه اش باید ظرفیت پذیرش و ظهور جمیع اسماء را داشته باشد، و آدم را با داشتن چنین ظرفیتی به آن ها نشان داد.

تصویر کوچک(اجباری): 
Share

مقام قلب انسان کامل

بعد از این مقدمات امیدواریم به آن دقت بفرمایید و فراموش نکنید که خدا در قرآن می فرماید: «وَلِلّهِ الاَسْماء الحُسْنی فَادْعُوهُ بِها»[1] برای خدا اسمایی هست که همة آن اسماء نیک هستند و خدا را با آن اسماء بخوانید. و فراموش نکنید که جز خدا در صحنه نیست. هر چه هست، حق است به صفتی خاص که همان «اسم» است.

تصویر کوچک(اجباری): 
مقام قلب انسان
Share

فلسفة خلقت انسان

حال که روشن شد فلسفه خلقت آدم همین یک کلمه است، که خدا می خواهد در زمین خلیفه تعیین کند و خلیفه خداوند هم حتماً مَجْلی و محل ظهور اسماء الهی است. معلوم می شود فلسفة خلقت انسان، ظهور اسماء الهی است و به همین جهت خلقت انسان به معنی خلقت زیبایی ها است. چون همة اسماء الهی، اَحْسن و نیکو و خوب است و خلقت خوبی ها، خوب است.

تصویر کوچک(اجباری): 
فلسفه خلقت انسان
Share

علت سؤال ملائکه

آدم ها در زمین نمی توانند به تنهایی و به صورت فردی زندگی کنند، چون شرایط زمین طوری است که به راحتی در اختیار افراد قرار نمی گیرد. مثلاً می خواهد خانه بسازد، جمعی باید کمک کنند. حتی برای داشتن فرزند حداقل یک زن و یک مرد نیاز است. پس مسلّم تحقق صحیح  زندگی زمینی به زندگی جمعی است. و طبیعی است وقتی که جمعی کنار هم آمدند، هر کس همه خوبی ها را برای خودش می خواهد، چون انسان کمال طلب است. حالا که هر کس همه خوبی ها را برای خودش خواست - این هم در زمین که محدود است- کار انسان ها به تزاحم و حذف همدیگر می انجامد.

تصویر کوچک(اجباری): 
علت سؤال ملائکه
Share

آدم یا آدمیت؟

پس چنانچه ملاحظه فرمودید خداوند قبل از این که مقام خلیفةاللهی بودن آدم را مطرح بفرماید، جایگاه او را در هستی روشن می کند و می فرماید «جمیع ما فی الارض» را برای او خلق کردیم و سپس علت آن را مطرح می فرماید و موضوع خلیفه الهی بودنِ آدم را در آیه 30 سوره بقره به میان می کشد و روشن می کند که چرا آدم ظرفیت خلیفة الهی شدن را دارد. ملائکه چنین ظرفیتی را ندارند و لذا شأن ملائکه آن است که بر آدم سجده کنند، ولی شیطان هم که در آن حال در مقام ملائکه بود - هر چند ملک نبود- باید سجده می کرد و نکرد و لذا دشمنی بین شیطان و آدم شروع شد و کار به زندگی زمینی آدم منجر گشت.

تصویر کوچک(اجباری): 
فلسفه خلقت انسان
Share

حکمت تسخیر زمین برای انسان

علامه«رحمة  الله علیه» می فرمایند:
«وقتی فرمود: «جمیع ما فی الارض» همه را برای انسان خلق کردیم، می خواهد بگوید این انسان کیست. یعنی این انسان که در زمین مستقر است، چه موجودی است و چرا به او خلیفه خدا در زمین گفته اند؟»

تصویر کوچک(اجباری): 
تسخیر زمین
Share

وسعت وجودی انسان

انسان از دو جهت دارای وسعت وجودی است؛ یکی از جهت «قبل از خلقت» و یکی هم از جهت «ابدیت و بودن همیشگی»، این ها دو جنبة وسعت انسان است. به گفته حکیمان، سعه و وسعت انسان «لا یقِفْ» است، یعنی اصلاً در هیچ مرتبه از مراتب هستی تمام و متوقف نمی شود و هیچ مرحله ای از مراحل زندگی اش او را در آن مرحله محدود نمی کند.

تصویر کوچک(اجباری): 
وسعت وجود انسان
Share