تحت تعقیب / شاعر : سعید بیابانکی
یک روز از بهشتت
دزدیده ایم یک سیب
عمری است در زمین ات
هستیم تحت تعقیب
یک روز از بهشتت
دزدیده ایم یک سیب
عمری است در زمین ات
هستیم تحت تعقیب
زمین
دهان باز کرده و چاک چاک می خندد
نخل ها می رقصند
بسطامی می خواند
هزار بار گفتم
با این باد های هرزه نپر
به انها نخ نده
حالا
حضور گم شدۀ صد هزار آدم گم
حضور وحشیِ رنگ
قطار می رود
تو می روی
تمام ایستگاه می رود
اما
اعجاز ما همین است:
ما عشق را به مدرسه بردیم
تا نسوزم
تا نسوزانم
تا مبادا بی هوا خاموش...
پس چگونه
نه !
کاری به کار عشق ندارم
من هیچ چیز و هیچ کسی را
دیگر
شهيدي كه بر خاك مي خفت
چنین در دلش گفت:
«اگر فتح این است
شهيدي كه بر خاك مي خفت
سرانگشت در خون خود مي زد و مي نوشت