شعر

بگذر این شاعر جوانی کرده است / شاعر : سعید بیابانکی

بگذار این شاعر جوانی کرده باشد

ما را نمی فهمند آدم های کوچک / شاعر : سعید بیابانکی

هر روز با انبوهی از غم های کوچک

فراز منبر نی قرص ماه می بینم / شاعر : سعید بیابانکی

فراز منبر نی قرص ماه می بینم

او که نامش کوه ها را از غرور انداخته ست / شاعر : سعید بیابانکی

چگونه گل نکند بغض جمکرانی من / شاعر : سعید بیابانکی

گرفته بوی تو را خلوت خزانی من

عشق هر روز به تکرار تو بر میخیزد / شاعر : سعید بیابانکی

عمری گذشت و ساخته ام با نداشتن / شاعر : سعید بیابانکی

آن روزها که چشم تو را کم نداشتم

زبان مشترک مردم جهان شعر است / شاعر : سعید بیابانکی

خیال می کنم این بغض ناگهان شعر است

پدر من به تنهایی ادبیات پایداری بود / شاعر : سعید بیابانکی

دور تا دور حوض خانه ی ما

نکند به ما نتابی گل آفتابگردان / شاعر : سعید بیابانکی

 «مکش انتظار دیگر، گل آفتابگردان!