شعر

این جا چراغ چشم به راهی هنوز هست / شاعر : سعید بیابانکی

در دیده ام نگاهی و آهی هنوز هست

یادش بخیر کرب و بلایی که داشتم / شاعر : سعید بیابانکی

یادش به خیر، دست دعایی که داشتم

بترس از این همه لولو که پشت پنجره اند / شاعر : سعید بیابانکی

این طرف گرچه مدادالعلما موجود است / شاعر : سعید بیابانکی

بنده یک شاعر اولولعزمم / شاعر : سعید بیابانکی

شاعري با دبير کنگره گفت:

کار دشواریست دزدی زحمت بسیار دارد / شاعر : سعید بیابانکی

پیداست برف ها پشیمان شده اند / شاعر : سعید بیابانکی

در شهر، دَم از صفا و خوبي زده ايم

عشق را زیر خاک پنهان کرد / شاعر : سعید بیابانکی

کوه آهسته گام برمی داشت

من مشکل حجاب ندارم شما چطور / شاعر : سعید بیابانکی

من شاعرم، کتاب ندارم؛ شما چطور؟!

که از نافه مشک ختن آفریدی / شاعر : سعید بیابانکی

خدا! از تو ممنون و متشکّرم من