مراحل جنین از نظر قرآن
و لقد خلقنا الانسان من سلاله من طین، ثم جعلناه نطفه فی قرار مکین ثم خلقنا النطفه علقه...؛ «ما انسان را از چکیده ای از خاک آفریدیم؛ آن گاه او را به صورت نطفه ای در جایگاهی آرام قرار دادیم؛ آن گاه نطفه را علقه گرداندیم و سپس علقه را مضغه؛ آن گاه نطفه را لخته خونی گرداندیم و آن گاه لخته خون را پاره گوشتی خط خط دار. و آن گاه در این پاره گوشت خط خط دار استخوان پدید آوردیم و پیرامون استخوان را گوشت پوشاندیم، آن گاه او را آفرینشی (تطوری، تحولی) دیگر بخشیدیم كه مرحله دميدن روح الهي در اوست. پاینده باد خدا که بهترین آفرینندگان است» (مؤمنون، 12ـ14)؛ در جای دیگر میفرماید «قل الروح من أمر ربی و ما أوتیتم من العلم إلا قلیلاً» (اسراء، 85). با بررسی این دو آیه اين گونه استنباط كرده اند كه با تكميل بدن مرحله ولوج روح فراهم مي گردد و شاكله حيات كم كم در او تكميل مي گردد، لذا سقط قبل از دميدن روح هم مقابله با حق حيات جنين است پس دیه دارد. ولی اگر وقتی به این جنین روح دمیده میشود حکم سقط آن به صراحت روشن و حرام است.
صاحب جواهر در این باره میگوید: «و کیف کان، فلا کفارة علی الجانی عنـدنا بل الاجمـاع بقسمیه علیه، لعدم صدق القتل ؟ فرض عدم و لوج الروح» در دیه جنین که تا صد دینار است مربوط به قبل از ولوج روح است يعني قبل از اینکه روح در آن وارد شود کفاره نیست فقط دیه است. بلکه اجماع محصل و اجماع منقول بر این مطلب است چرا؟ چون در فرضی که روح در او ولوج پیدا نکرده و وارد نشده، قتل صدق نمیکند؛ این صریح عبارت جواهر است (نجفی، 1988م، ص364).
ليكن غالب فقيهان معتقدند در حرمت «سقط جنین» نباید شک کرد، حتی در آغاز تشکیل آن، و در هنگامی که نطفه باشد، بلکه در صورتی که احتمال بارداری وجود داشته باشد خوردن دارو یا انجام دادن عملی که موجب افتادن جنین شود، روا نیست. از این رو، اگر زن دارویی بخورد یا عمل مزبور را انجام دهد در حالی که احتمال بارداری خود را بدهد و بعداً روشن شود که او باردار بوده است، کار حرامی را انجام داده که ممکن است از گناهان کبیره باشد و خداوند به احکام خود داناتر است.
دیه جنین از نظر روایات
روایتی از محمد بن یعقوب، به اسناد از قول امیرمؤمنان علی(علیه السلام) نقل شده است، ایشان میفرماید «دیه جنین چهل دینار است، منی مرد تا زمانی که به جنین تبدیل شود پنج جزء است. تا وقتی که جنین است و هنوز روح به او تعلق نیافته، صد دینار، زیرا خداوند متعال انسان را از سلاله خلق کرده که همان نطفه است (این یک جزء) پس سلاله به علقه تبدیل میگردد (جزء دو) علقه به مضغه تبدیل میگردد (جزء سه)، پس از آن استخوان در جنین پدید میآید (جزء چهار) پس گوشت بر استخوان میروید و خلق جنین کامل میشود و جزء پنجم تکمیل میشود. برای این پنج جزء صد دینار است. صد دینار پنج قسمت است دیه نطفه یک پنجم این صد دینار است که میشود 20 دینار. دیه علقه دو پنجم صد دینار، یا چهل دینار است. دیه مضغه سه پنجم صد دینار، یا شصت دینار است. دیه استخوان چهار پنجم یا 80 دینار. و دیه جنینی که بر استخوانهایش گوشت روییده، صد دینار کامل است.
پس وقتی «خلق آخر» که همان روح است، پایان یافت، دیه نفس کامل دارد؛ یعنی اگر پسر باشد هزار دینار و چنانچه دختر باشد پانصد دینار است (الحرالعاملی، 1414ه، ج29، باب 29، ص312).
دیه جنین از نظر فقها
گروهی از فقهای ما، بر طبق مضمون این روایت فتوا داده اند، محقق حلی میفرماید نظر چهارم در لواحق چهارگانه این بحث است:
اول، در جنین، دیه جنین مسلمان صد دینار است. در صورتی که جنین کامل شده باشد ولی هنوز روح به آن تعلق نگرفته باشد. این حکم برای جنین پسر یا دختر یکسان است. چنانچه روح به جنین تعلق گرفته باشد، دیه کامل برای پسر و نصف آن برای دختر پرداخت میگردد. وجوب این حکم در صورتی است که به زنده بودن جنین یقین حاصل شود و سکون پس از حرکت، معتبر نیست زیرا ممکن است بر اثر باد باشد. کفاره در این جا در صورت مباشر شدن در جنایت واجب میشود. اگر خود زن حملش را بیندازد، چه به مباشرت و چه با سبب شدن، دیه آنچه كه انداخته، بر اوست و در این حال از دیه چیزی به او نمی رسد (محقق حلی، 1403ه ، ج2، ص397- 398).
صاحب جواهر در این باره می فرماید به هرحال، از نظر ما لازم نیست، جانی كفاره ای بپردازد و حتی هر دو نوع اجماع (محَصل و منقول) نیز در این مورد وجود دارد.
زیرا وقتی فرض بر این است كه روح به جنین تعلق نگرفته، دیگر قتل معنا ندارد (نجفی، 1988م، ج6، ص742).
شهید ثانی هم در این خصوص می فرماید در این مورد كفاره ای واجب نیست، مگر در قتل جنین، آن هم در تمامی حالات، زیرا وجوب كفاره مشروط به زمانی است كه جنین مقتول دارای حیات بوده باشد. اگر روح به جنین تعلق گرفته باشد. چنانچه جنین پسر باشد، دیه كامل و اگر دختر باشد، نصف آن پرداخت می گردد (شهید ثانی، 1418ه، ج2، ص 373).
دیه جنین در قانون مجازات اسلام
1- اگر روح دمیده باشد- دیه كامل-200/31 كیلوگرم نقره
2- سقط جنین كه گوشت روییده - دیه كامل- 200/31 كیلوگرم نقره
3- خلقش از نظر جسمی تمام شده- 100 دینار- 12/3 كیلوگرم نقره
4- گوشت روی آن نروییده- 100 دینار- 12/3 كیلوگرم نقره
5- حالت غضروفی دارد - 80 دینار- 496/2 كیلوگرم نقره
6- در حالت مضغه- 60 دینار- 872/1 كیلوگرم نقره
7- در حالت علقه- 40 دینار- 248/1 كیلوگرم نقره
8- سقط در مرحله نطفه كه در رحم استقرار یافته- 20 دینار- 624 گرم نقره
9- دو یا سه قلو یا بیشتر - به همان تعداد تكرار می شود.
10- اعضاء جنین و مجروح كردن آن - به نسبت دیه آن خواهد بود.
11- سقط جنین بر اثر كشته شدن مادر - دیه مادر+دیه جنین
12- چنانچه زن سقط كند باید دیه آن را بپردازد و هیچ بهره ای از آن ندارد، موارد بالا دیه پسر است و دیه دختر نصف آن می باشد (گودرزی، 1370، ص461).
ماده 492 ق. م. دیه سقط جنین در موارد شبه عمد و عمد بر عهده جانی است و در موارد خطایی محض بر عاقله اوست؛ خواه روح پیدا كرده باشد، خواه نكرده باشد.
از بررسی حرمت سقط و جعل دیه در برابر آن حرمت و تأكید شریعت در نفی تعرض به «حیات طفل» حتی در مراحل ابتدایی آن به دست می آید. بر این اساس در اندیشه دینی وقتی بحث از تنظیم خانواده است، خانواده هرگز مجاز به سقط جنین نمی باشد. مگر در موارد استثناء كه مثلاً جان مادر قطعاً در معرض هلاكت باشد. در این صورت سقط قبل از ولوج روح جایز است یا آنكه طفل از شاكله حیات انسانی بی بهره باشد و فقط رشد نباتی داشته باشد. پس والدین باید برای كنترل زاد و ولد قبل از انعقاد، تصمیمات لازم را كه موجب ضرر و حرج نباشد، اتخاذ نمایند. شیوه های مختلف آن قبلاً بیان شد.
بررسی نظر موافقان تنظیم خانواده
الف ـ كمبود مواد غذایی در جهان: جوامع پر جمعیت و فقیر به علت عدم توانایی لازم برای تأمین منابع پروتئینی جانوری بناچار نیاز غذایی خود را با غذاهای گیاهی برطرف می كنند، به همین دلیل در این گونه جمعیت ها فقر مواد پروتئینی بیشتر مشاهده می شود؛ این مسأله بویژه در مادران باردار و كودكان بسیار چشمگیر است. كمبود مواد پروتئینی در بدن كودكان آسیب های جبران ناپذیری از جمله كاهش مقاومت بدن در مقابل بیماری ها، كم خونی و ضعف اختلالات گوارشی را سبب می شود. تغذیه نامناسب و نبود مواد غذایی مختلف در جیره روزانه سبب بروز اختلالاتی ناشی از كمبود این مواد در بدن می شود.
اگر در مقیاسی كوچك وضعیت تغذیه را در دو خانواده كم جمعیت و پرجمعیت با حقوق و درآمد یكسان مقایسه كنید براحتی در می یابید كه وضعیت تغذیه و در نتیجه سلامتی جسمانی و روانی در خانواده كم جمعیت به مراتب از خانواده پرجمعیت بهتر است. بنابراین خطر سوء تغذیه و كمبود مواد غذایی در خانواده های پر جمعیت زیاد است.
رنج ناشی از گرسنگی و بیماری، در دوره های كم محصول شدیدتر می گردد و قحطی ها نیز به دنبال آن می آیند و هرگاه میزان رشد جمعیت كاهش نیابد، سوء تغذیه بسیاری از نقاط را در بر می گیرد و قحطی و گرسنگی همه گیر می شود. بالاخره اگر میزان موالید كم نشود و اقتصاد شكوفا نگردد، تنها راهی كه برای ایجاد توازن بین جمعیت و تولید مواد غذایی باقی می ماند، افزایش میزان مرگ و میر انسانهاست (پور انصاری، 1368، ص116-117).
ب ـ شكل محیط و مكان: یكی دیگر از شاخص های مورد توجه در جمعیت شناسی و محیط زیست شاخص تراكم جمعیت است، یعنی متوسط افرادی كه در یك كیلومتر زندگی می كنند؛ میزان تراكم در كشورهای جهان سوم بالاست و توزیع آن عادلانه و متناسب نیست، برخی مناطق بسیار پرجمعیت و برخی دیگر بسیار كم جمعیت است. در حالی كه در جوامع غنی به خاطر توزیع عادلانه امكانات پراكندگی جمعیت مناسب است. (شیخی، 1368، ص53-54).
جمعیت بطور مطلق نعمت و رحمت است؛ اما با توجه شرایط زمانی و مكانی و عوامل تربیتی، رشد جمعیت، دارای فاكتورهای مثبت یا منفی می گردد. به این ترتیب كه در زمان و مكان و شرایطی به لحاظ حفظ بقا و كمال نسل، افزایش جمعیت لازم و واجب، و در شرایطی رشد جمعیت خود باعث اختلال در كمال و بقای نسل می گردد.
ج ـ مشكل خواستهای فرزندان و اداره آنها: اسلام بـا تأكید برحفظ امنیت شخصی و اجتماعی كودكان، پدر و مادر را به رعایت حرمت و احترام آنان توأم با لطف و احسان سفارش می كند و به نوع تغذیه، مسكن، تفریح و بازی، بهداشت جسمی و روحی فرزندان توجه می دهد.
از وظایف پدر افزون بر تأمین خوراك و لباس، آموزش علوم مورد نیاز، شنا، تیراندازی و فنونی است كه در هر عصری فرزندان به آنها نیاز دارند (ایازی، 1376، ص64)، از وظایف دیگر پدر این است كه فرزندان خود را در جای مناسب و شغل خوب و شرافتمندانه ای قرار دهد. (الحر العاملی، 1414ه، ج 15، باب86، حدیث 7، ص199).
د ـ اهمیت رفاه خانواده: كسی كه برای رفاه خانواده اش كار كند، همانند مجاهد در راه خدا می باشد (همو، ج3، باب 23، ص43). رسول اكرم(ص) فرمود «كسی كه وارد بازار شد و تحفه ای خرید و آن را برای اولادش برد مانند كسی است كه صدقه را به قوم محاریج، می برد و اول باید به دختران بدهد و به پسران، پس بدرستی كسی كه خوشحال كند فرزندش را گویی تیغ از گردن اولاد اسماعیل برداشته است» (مجلسی، 1398ه ، ج104، ص69).
یكی دیگر از دلایل موجود برای تنظیم خانواده، اصالت اباحه است. قاعده ای است در اصول فقه كه هرگاه در دلیل بر حرمت چیزی شك داریم، اصل بر جایز بودن آن جاری می شود. این قاعده اصولی در بحث حاضر جاری است؛ زیرا در بحث تنظیم خانواده قطعاً دلیل خاصی بر تحریم پیشگیری از بارداری نداریم و از این رو اصل فوق جاری می شود و در نتیجه آن مباح بودن و جایز بودن و جایز دانستن تنظیم خانواده است.
بررسی نظرات مخالفان تنظیم خانواده
الف ـ مخالفت كنترل جمعیت با فلسفه ازدواج: عده ای بر این باورند كه پیشگیری از بارداری منافی با اصول اولیه اسلام و مخالف فلسفه ازدواج است. اینان توالد و تناسل و تكثیر نسل را اصلی اسلامی و غیر قابل تخطی قلمداد می كنند (ایازی، 1376، ص35). تحدید نسل با فلسفه ازدواج مخالف است و در حدیثی از پیامبر كه بر افزایش جمعیت مباهات می كند، می فرماید «ازدواج كنید زیرا بدرستی كه من روز قیامت بر افزونی خود افتخار می كنم» (الحرالعاملی، 1414ه، ج 14، باب 1، حدیث
2، ص3).
ب ـ وسعت در امكانات: خداوند در قرآن می فرمـاید «روزی هـر كس از بندگانش را بخواهد، بسط می دهد و تنظیم می كند» (عنكبوت، 62)، ترس از فقر نباید توجیه كننده كنترل جمعیت باشد؛ چون قرآن می فرماید از قتل فرزندان بخاطر ترس از فقر بپرهیزید.
«خداوند شما و آنها را روزی خواهد داد، قتل آنها گناه بزرگی است» (اسراء، 31)، گفته اند همه آیات شامل پیشگیری از بارداری می شود و خطاب به كسانی كه به خاطر مشكلات اقتصادی و تناسب نداشتن توسعه با رشد دستور به تنظیم خانواده می دهند، در صورتی كه خداوند رزق مردم را تضمین كرده است و امكانات زمین وسیع می باشد.
د ـ ضرورت تكثیر جمعیت: در اسلام تكثیر نسل و افزایش جمعیت مسلمین مهم است و ضرورت دارد و آن گونه كه از آیات و روایات می فهمیم تأكید اسلام بر تكثیر نسل صالح و افزایش جمعیت كارا می باشد.
ه ـ استعماری دانستن تنظیم خانواده: عده ای به دلایل سیاسی و اجتماعی تأكید ورزیده اند. به نظر این عده افزایش مسلمانان موجب قدرت آنان خواهد گردید كه در نتیجه می توانند دشمنان اسلام را منكوب كنند. به همین دلیل كنترل جمعیت در نظر این گروه زاییده فكر استعمار است و لذا باید با آن مخالفت كرد (ایازی، 1376، ص36).
از آنچه گفته شد می توان نتیجه گرفت:
1ـ هدف از تشكیل شاكله خانواده، یك نسل صالح را آغازیدن است.
2ـ توالد و تناسل نسل سالم و جمعیت كارا است؛ كمال این نسل سالم در عرصه اندیشه و سلامت جسم است؛ تا جایی كه این كمال در شاكله خانواده تنظیم شود.
3ـ منظور از تنظیم خانواده، به نظم درآوردن و سامان دادن اعضای خانواده با توجه بـه امكانات جامعه و خانواده می باشد. و مراد از آن سامان دهی توالد و تكثر است نه فقط كنترل.
4ـ نقش دولت این است كه برای تنظیم خانواده فرهنگ سازی كند و تسهیلات و امكاناتی را فراهم كند كه این نسل تنظیم یافته از آن استفاده بهینه كند.
5ـ ازدواج در اسلام برای دو هدف مقدس و زیربنایی است، اصل موّدت و اصل رحمت.
6ـ هدف از ازدواج، بقا و تداوم نسل است. تا نسل های بشری به وجود آید و جوامع تداوم داشته باشد.
7ـ تنظیم خانواده باید با توجه به شرایط و مقتضیات زمانی كه در آن زندگی می كنیم، انجام پذیرد. امروزه سیاست استعمارطلبانه جوامع غربی كشتار مسلمین است و افزایش نسل مسلمین را خطر برای خود می پندارند لذا دولتهای اسلامی باید بر امكانات و تسهیلات و افزایش توالد همت گمارند.
8 ـ تنظیم خانواده نگاه دو سویه دارد: افزایش نسل و به نظم آوردن آن در شاكله خانواده كه برای تربیت نسلی صالح، و كنترل آن با توجه به امكانات موجود خانواده و جامعه.
9ـ در یك كشور اسلامی می توان با برنامه ریزی مناسب و نظم محوری در اداره امور مختلف اجتماعی ـ خانوادگی و فردی شرایطی را ایجاد كرد كه خانواده ها در حد تعادل از فرزندآوری بهره مند شوند و اصل تعدیل و تعادل و رعایت حد وسط و عدم افراط و تفریط در این موضوع هم رعایت شود؛ بویژه آنكه هر مولودی از موهبات و نعمات الهی برای بهره ساختن خود و دیگران در امور مختلف زندگی برخوردار است و به تعبیر دیگر اگر او یك دهانی برای خوردن دارد، دو دست و بازوی نیرومند هم برای كار و تولید دارد؛ بنابراین با شرایط فعلی فقط مفهوم كنترل موالید هرگز قرار گرفتن در حصر تك فرزندی نیست كه این بلیه در دو دهه دیگر برای كشور ما مشكل زا خواهد بود. یعنی هر فرد جوان باید به خیرین میان سال و كهنسال خدمات ارائه دهد. این شیوه با تعادل طبیعی و روند مناسب رشد جمعیت مطابقت ندارد.
منابع و مآخذ
القرآن كریم
ایازی، سید محمد علی، اسلام و تنظیم خانواده، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، 1376
بحرانی، یوسف، الحدائق النافره فی احکام العده الطاهره، تصحیح: یوسف بقاعی، بیروت، دار الأضواء، چاپ سوم، 1413ه
بهشتی، سید محمد حسین، الاسلام و تنظیم الاسرة، بیروت، الدارالمتحده، چاپ اول، 1973م
پور انصاری، زهرا، باروری جمعیت، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ اول، 1368
حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، آل البیت، چاپ اول، 1414ه
دهخدا، علی اكبر، لغت نامه، تهران، دانشگاه تهران، چاپ2، 1344ه
روحانی، محمد حسین، مسؤولیتهای خانوادگی در اسلام، بی جا، انتشارات بهداری، 1355
شهبازیان، كیومرث، جمعیت و تنظیم خانواده، تهران، انتشارات طاقبستان، چاپ اول، 1377
شهید ثانی، زین الدین بن علی عاملی جبلی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، قم، مركز النشر التابع لمكتب الاعلام الاسلامی، چاپ دهم، 1418ه
شیخی، محمد تقی، جامعه شناسی جمعیت و تنظیم خانواده، تهران، نشر آرام، چاپ اول، 1368
طباطبایی یزدی، سید محمد كاظم، العروة الوثقی، قم، مؤسسه اسماعیلیان، چاپ دوم، 1412م
طباطبایی، علامه سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، انتشارات فرهنگی رجاء، بی تا
قائمی، علی، نظام حیات خانواده در اسلام، تهران، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، چاپ مكرر، 1369
مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، قم، انتشارات مكتبه الاسلامیه، 1398ه
محقق حلی، ابوالقاسم نجم الدین جعفر بن حسن، المختصر النافع فی فقه الامامیه، مصر، دارالكتاب العربی، بی تا.
محمدی، معصومه، خانواده و ملت، قم، مجله حورا، ماهنامه علمی و فرهنگی اجتماعی زنان، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، شماره 6، 1383
مشكینی، علی، ترجمه احمد جنتی، ازدواج در اسلام، قم، انتشارات یاسر، چاپ اول، 1359
نجفی، محمد بن حسن، جواهر الكلام فی شرح شرائع الاسلام، تحقیق: علی آخوندی، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، چاپ هفت، 1981م
همو، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، بیروت، دارالاضواء، چاپ دوم، 1403ه
---------------------------
برگرفته از راسخون
مطالب تکمیلی:
تنظيم خانواده (بخش اول)
تنظيم خانواده/ 2. نگاهي به منابع ديني درباره زاد و ولد
تنظيم خانواده / 3. تنظیم خانواده در آیات و روایات
تنظيم خانواده / 4. ارزیابی روایات تکثیر و کنترل
تنظيم خانواده / 5. روایات و حکم «عزل»
تنظیم خانواده/ بخش ششم
------------------------------