فصل چهارم: خانواده و کار
زیر فصل ها
تربیت نیروی انسانی کارآمد اولین وظیفه خانواده
خانواده و موضوع اشتغال زنان
خانه داری شغل ارزشمند اقتصادی
نقش رسانه در حمایت از کار
راهکارهای پیش روی خانواده در حمایت از کار
تربیت نیروی انسانی کارآمد اولین وظیفه خانواده
به نظر بسیاری از صاحب نظران علوم مدیریتی و اقتصادی، نیروی انسانی مهم ترین رکن در پیشرفت و توسعه جامعه، سازمان یا واحد تولیدی به شمار می آید. خانواده می تواند در تربیت نیروی انسانی کارآمد اثر بسزایی داشته باشد.
نیروی انسانی چند حُسن نسبت به دیگر عناصر سازمانی دارد که عبارتند از:
1. خلاقیت که موجب افزایش بهره وری نیروی انسانی و ثبات رشد سازمان می شود؛
2. انعطاف پذیری که توانایی کسب و اعمال تجربه های یاد گرفته شده را می افزاید (بهترین سازمان، سازمان یادگیرنده و خود تصحیح کننده است)؛
3. قابلیت داشتن نقش خود تصحیح کنندگی و مشاوره دهندگی و ایجادکننده راهکار در مواقع بحرانی.
اگر جریان توسعه در کشور های توسعه یافته را بررسی کنیم، متوجه می شویم نیروی انسانی در توسعه این کشورها نقش اصلی را داشته است.
برای مثال، ژاپن پس از جنگ جهانی دوم به ویرانه ای تبدیل شده بود، ولی پس از جنگ جهانی دوم با برخورداری از نیروی انسانی متخصص و تحصیل کرده، که حاصل سرمایه گذاری در توسعه نیروی انسانی از سال 1890 بود، و اصلاح ساختار اقتصادی، به سرعت توانست به دومین کشور صنعتی جهان تبدیل شود، (اما اکنون پس از چین رتبه سوم را در اختیار دارد) یا آلمان نازی که در جنگ جهانی اول شکست خورده ای مطلق بود، توانست با نیروی انسانی ماهر و مهندسیِ قدرتمند خود در جنگ جهانی دوم به ابرقدرت تبدیل شود.
سرمایه های انسانی باارزشتر از داراییها و منابع طبیعی و ذخایر زمینی به شمار میآیند. هر چه بیشتر برای انسانها سرمایه گذاری شود، رشد و توسعه جامعه افزون خواهد شد. از این رو، نگرش و مهارت، به ویژه تدیّن افراد، میتواند ظرفیتهای تولیدی جامعه را ارتقا بخشد و در نتیجه، رشد و توسعه فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را روان و تسریع کند و آثار مطلوب خود را در سطح خُرد (خانواده) و کلان (جامعه) نشان دهد. در سطح خُرد میتواند بر بازدهی خصوصی افراد بیفزاید و در سطح کلان، سبب رشد و توسعه همه جانبه کشور شود.
مقام معظم رهبری در این باره میفرماید: «عزیزان من، این را همه بدانید، تدیّن جامعه، تدیّن جوانان ما، در امور دنیایی هم به ملت و به جامعه کمک میکند. خیال نکنید که متدین شدن جوانان اثرش فقط در روز اعتکاف در مساجد یا در شبهای جمعه و در دعای کمیل است. اگر یک ملت جوانانش متدین باشند، از هرزگی دور خواهند شد، از اعتیاد دور خواهد شد، از چیزهایی که جوانان را زمینگیر میکند، دور خواهند شد. استعداد آنها به کار
می افتد، کار میکنند، تلاش میکنند، در زمینه علم، در زمینه فعالیتهای اجتماعی، در زمینه فعالیتهای سیاسی کشور پیشرفت میکنند و در اقتصاد همین جور. روحیه معنویت و تدیّن نقش بسیار مهمی دارد».(1)
سرمایه انسانی محور بسیاری از تحولات تازه در اقتصاد بوده و در تبیین مسائلی همچون تفاوت حقوق و دست مزدها، به دلیل سن و شغل، ناموزونی بی کاری افراد ماهر و تنظیم مقررات شغلی به وسیله اتحادیه های کارگری نقش مهمی داشته و دارد. تخصیص منابع سرمایه ای به دوره های مختلف تحصیلی، که لزوماً به بهای چشم پوشی از دیگر زمینه ها خواهد بود، از حوزه های مهم مبحث پرورش سرمایه انسانی به شمار می رود.
در کنار سرمایه انسانی، توجه به نظریه مهم «سرمایه فرهنگی» و «سرمایه اجتماعی» نیز اهمیت دارد. جامعه شناس فرانسوی، پیر بوردیو، نظریه «سرمایه فرهنگی» را ابداع کرده است. سرمایه فرهنگی به تمرکز و انباشت انواع مختلف کالاهای ملموس فرهنگی و نیز قدرت و توانایی در اختیار گرفتن این کالاها و همچنین استعداد و ظرفیت فرد در شناخت و به کار بردن این وسایل گفته می شود، اما سرمایه اجتماعی مجموعه هنجارهای موجود در ساختارهای اجتماعی است که موجب ارتقای سطح همکاری اعضای آن جامعه می شود و به کاهش سطح هزینه های تبادل ها و ارتباط ها می انجامد. سرمایه اجتماعی در عمل بر عوامل فرهنگی و اجتماعی مبتنی است و شناسایی آن به عنوان نوعی از سرمایه، چه در سطح مدیریت کلان توسعه کشورها و چه در سطح مدیریت سازمان ها، می تواند شناخت جدیدی را از ساختارهای اقتصادی اجتماعی ایجاد، و مدیران را در هدایت بهتر سیستم ها یاری کند.
1- روزنامه ایران، 15/1/1390، ش4757، ص24.
همان گونه که سرمایه فیزیکی اهمیت دارد، تحصیلات دانشگاهی هم به صورت فردی و هم در شکل جمعی می تواند با توسعه ارتباطات اجتماعی، موجب افزایش بهره وری شود و در برآیندی جمعی، مفهومی عمیق با عنوان «سرمایه اجتماعی» را تولید کند. در تمام این مباحث، سهم نیروی انسانی سهم ویژه ای است؛ زیرا نیروی انسانیِ باانگیزه سبب به کارگیری درست سرمایه و منابع می شود. در این زمینه، نیروی انسانی را باید به گونه ای تربیت کرد که کار برایش لذت بخش باشد و این به صورت طبیعی، سبب افزایش فعالیت او می شود. نیروی انسانی متخصص و کارآمد است که امکانات و ظرفیت های کشور را برای توسعه کشور به کار می گیرد.
در فصل اول، درباره خانواده و جامعه پذیری مطالبی بیان شد. جامعه پذیری جریانی است که افراد از طریق آن، نگرش ها، ارزش ها و کنش های مناسب هر فرد، به عنوان عضوی از فرهنگ خاصی را می آموزند. در اینکه خانواده در این فرآیند نقشی اساسی ایفا می کند، تردید نیست، ولی با توجه به اینکه افزون بر خانواده، عوامل دیگری نیز در جامعه پذیر شدن کودکان سهیم ا ند، بسته به میزان دخالت هر یک از این عوامل، نقش خانواده در جامعه پذیر شدن در فرهنگ های متفاوت و در دوره های تاریخی متفاوت، تغییر می پذیرد. در بسیاری از جوامع، خانواده تقریباً تمام آنچه کودک برای جامعه پذیری نیاز دارد به وی می دهد، اما در کمترین حد، خانواده زمینه آشنایی کودک با زبان و ارزش های اصلی جامعه را فراهم می آورد. به هر روی، مسلّم است که خانواده نسبت به دیگر عوامل جامعه پذیری تقدم زمانی دارد و اینکه انتقال ارزش های اقتصادی به کودک و تبدیل او به یک نیروی انسانی کارآمد می تواند از دوره کودکی آغاز شود.
جامعه پذیری کودک از اولین روزهای زندگی آغاز می شود و حتی برنامه شیردهی به کودک شیردهی منظم و طبق زمان بندی یا شیردهی در موقع درخواست کودک روی شخصیت مطمئن یا غیر مطمئن او اثر می گذارد. مسلّماً آموزش جامعه پذیری صحیح در خانواده افراد را به نیروی انسانی کارآمدی تبدیل می کند.
خانواده با فراهم آوردن زمینه های تحصیلی مناسب برای فرزندان، سبب رشد و پیشرفت نیروی انسانی در جامعه می شود. اگر جامعه ای بخواهد نیروی انسانی کارآمدی داشته باشد، باید به خانواده توجه داشته باشد؛ زیرا خانواده، مهم ترین محملی است که نیروی انسانی در آن پرورش می یابد.
خانواده و موضوع اشتغال زنان
اشتغال زنان، یکی از بحث های مهم اقتصادی است که امروزه اهمیت دو چندانی یافته است. به صورت متوسط، زنان نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند. سؤال مهم این است که آیا زنان باید در سال تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی، وارد بازار کار و اشتغال شوند یا خیر؟ پرداختن دقیق به این موضوع و ارائه برنامه می تواند به رشد و توسعه اقتصاد کشور کمک شایانی کند. در ادامه سعی می شود، زوایای موضوع اشتغال زنان بررسی شود.
در روایات بسیاری درباره زن وارد شده است:
«فان المرأه ریحانه لیست بقهرمانه؛ به درستی زن، ریحانه و گل است، نه پهلوان خشن».(1)
امام رضا(ع) نیز فرموده است: «لا تؤخذ المرأه بنفقه ولدها؛(2) مسئولیت تأمین مخارج فرزند بر عهده مادر نیست».
1- نهج البلاغه، نامه 31، ص118.
2- بحارالانوار، ج103، ص73.
با تغییر جوامع از سنتی به امروزی، کار زنان نیز دچار دگرگونی های بسیاری شده است.
همواره زنان در طول تاریخ، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در تأمین معاش خانواده همکاری داشته اند، ولی امروزه، امر اشتغال زنان به صورت جدی تری مطرح شده است. تصمیم گرفتن در مورد اشتغال زنان باید با خردورزی صورت گیرد. هر خانواده با توجه به شرایط و توانایی های خود و به دور از مسائلی چون چشم و هم چشمی، رقابت و همچنین با توجه به تجربیات و آمارهایی که در مورد خانواده هایی با زنان شاغل وجود دارد، باید به تصمیم گیری در این زمینه بپردازد.
بنابراین، توجه به این نکات ضروری است:
1. در مقایسه بین آفرینش و خلقت زن و مرد، زن به صورت طبیعی عهده دار امر باروری و زحمات و سختی های ناشی از آن است.
2. وظیفه نگه داری و تربیت کودکان برای زنان مناسب تر از مردان است.
پژوهش ها نشان می دهد، مهدکودک ها نمی توانند وظیفه مادران را در نگه داری کودکان ایفا کنند و احتمال فراوانی وجود دارد که نوزادانی که در سال اول زندگی، بیش از بیست ساعت در هفته در مهد کودک نگه داری می شوند، به پرخاشگری مبتلا شوند و بعدها در مدرسه با معلمان خود همکاری نکنند.
3. نوزاد تا یک سالگی بیش از همه سال های زندگی اش، اطلاعات به دست می آورد. مقدار این اطلاعات به واکنش و علاقه والدین، به ویژه مادر، بستگی دارد؛ زیرا مادر به دلیل داشتن احساسات لطیف و عواطف زنانه و مادرانه، تربیت و پرورش فرزندان را بر عهده دارد.
4. کار در خانه، اجبارهای خشک محیط های اداری و کارخانه ای را ندارد و به گونه ای داوطلبانه است و با توجه به خلاقیت زن می تواند متنوع و آسایش بخش نیز باشد. همچنین تولیدات خانگی نیز در مقایسه با نوع صنعتی آن سالم تر و اقتصادی تر است. بر اساس بررسی ها و آمارهای موجود، ثابت شده است که هزینه فعالیت خانه داری زنان از نظر اقتصادی، مانند تهیه و پخت و پز غذا، شست وشو و نظافت خانه، خیاطی و اتوکشی لباس ها و...، در حد حقوق متوسط مرد خانه است. بنابراین، با تلاش زن در این امور، به همان مقدار به اقتصاد خانواده کمک و ارزش افزوده ایجاد می شود.
5. از دیدگاه اسلام، وظیفه تأمین مخارج خانواده و پرداخت نفقه زن مطابق شأن وی بر عهده شوهر است و مخارج فرزندان را نیز باید پدر تأمین کند. تأمین مخارج خانواده بر زن واجب نیست. (از نظر فقها، وقتی مرد توان تأمین مخارج فرزندان خود را ندارد، ابتدا بر پدر او و در صورت ناتوانایی پدربزرگ، بر مادر او واجب است تا مخارج فرزند را تأمین کند. همچنین مطابق قانون مدنی، ریاست خانواده از خصایص شوهر است. این امری واقعی است، نه اعتباری و قراردادی. بنابراین، تأمین مخارج زندگی و نفقه زن در حد شئونات خانوادگی وی به لحاظ شرعی و قانونی بر عهده شوهر است و زنان برای تأمین مخارج خانواده وظیفه ای ندارند).
و از طرف دیگر:
1. افزایش هزینه های زندگی، به ویژه در جوامع شهری، کار زن و درآمد او را می طلبد.
2. با بالا رفتن سطح تحصیلات دختران، افزایش جمعیت و پیشرفت جامعه و تخصصی شدن امور، لزوم حضور بیشتر زنان به ویژه زنان متخصص در جامعه، احساس می شود. اسلام نیز برای زن حق اشتغال قائل است و مخالفتی با کار سالم زنان ندارد.(1)
1- «لِّلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِّمَّا اکْتَسَبُواْ وَلِلنِّسَاء نَصِیبٌ مِّمَّا اکْتَسَبْنَ». (نساء: 32)
3. ماشینی شدن زندگی و همچنین آپارتمان نشینی اوقات فراغت بیشتری را برای زنان در خانه فراهم آورده است.
با جمع و تفریق کردن این موارد و چون بالاترین هدف زندگی مشترک، داشتنِ امنیت و آرامش و دل بستگی اعضای خانواده به هم و در نتیجه، تکامل و سعادت آنهاست، (هدفی که قابل قیمت گذاری و نیز قابل تعویض با اهداف دیگر زندگی اجتماعی نیست)، در صورت تصمیم به اشتغال زن به نظر می رسد که باید:
الف) مادر در دوران بارداری و پس از زایمان از استراحت و آرامش کافی بهره مند باشد.
ب) در سال های اولیه زندگی کودک، مادر حتماً در کنار فرزند باشد. آرامش روانی و لذت گرمای وجود مادر برای کودک و امنیت آغوش مهربان او برای کودک ارمغانی آسمانی است که جای آن را فرد دیگری به سختی می تواند پر کند و آثار آن عموماً تا پایان زندگی فرد، به صورت هوش و درک و فراست بیشتر، تعادل رفتاری، احساس امنیت درونی و... باقی خواهد ماند. علاوه بر آنکه از نظر معنوی و اُخروی نیز برای مادر ذخیره عالی به وجود خواهد آورد.
امام خمینی رحمه الله می فرمایند: «اگر یک انسان شما تربیت کنید، برای شما به قدری شرافت دارد که من نمی توانم بیان کنم. پس شما یک شغلتان این است که بچه های خوب تربیت کنید. اول مرتبه تربیت بچه در دامن مادر است؛ برای آنکه علاقه بچه به مادر بیشتر از همه علایق است... مع الاسف، در آن حکومت طاغوتی... تبلیغ می کردند به اینکه زن چرا بچه داری کند... یک بچه که در دامن مادر بزرگ نشود، عقده پیدا می کند... بسیاری از این مفسده هایی که در جامعه پیدا می شود از این بچه هایی است که عقده دارند. این شغل (تربیت انسان) شغل انبیاست».(1)
1- صحیفه نور، ج8، ص90، سخنرانی خطاب به بانوان در تاریخ 21/3/1358.
ج) همچنان که با بزرگ شدن کودک از میزان وابستگی او به مادر کاسته می شود، مادر با «مدیریت صحیح» می تواند اشتغال خارج از خانه را با توجه به علایق، قدرت، توان و فرصت خود برگزیند.(1)
منظور از مدیریت صحیح این است که زن بخشی از مسئولیت های خانه را به فرزندان و همسر واگذارد. برای مثال، دختر خانه در آشپزخانه و نظافت یا همسر در شستن ظروف و همچنین پسر خانواده در امر خرید خانه به مادر کمک کنند، ولی برای تقسیم این امور حتماً باید با برنامه ریزی و مشورت و نظرخواهی اعضای خانواده اقدام کند تا هر عضو خانواده بداند هر روز موظف به انجام چه کاری است.
در مرحله بعد نیز مادر باید مسئولیت هدایت این امر را بر عهده بگیرد؛ زیرا با درگیری ها و تنش هایی روبه رو خواهد شد که جز با سعه صدر و بردباری و استفاده بهینه از عواطف مادری خود نمی تواند آرامش و نشاط خانواده را تأمین کند. مادر برای این امر باید به ارزیابی و نظارت بر عملکرد خانواده بپردازد تا ضمن استفاده از اهرم مدیریت و همچنین عواطف مادری و صبر و حوصله، تذکرات لازم را برای انجام وظایفشان بدهد و محیطی فعال و لذت بخش برای اعضای خانواده فراهم آورد.
1- سید علی خامنه ای، زن، ریحانه آفرینش، ص77.
د) یکی از مقایسه های اشتباه و مغالطه آمیز، مقایسه وضعیت مادی و استقلال اقتصادی زنان شاغل و خانه دار است. برای مثال، دختر جوانی ممکن است این گونه محاسبه کند که پس از 25، 30 سال کار، دارایی و اموالش به مراتب بیش از یک زن خانه دار با 30 سال کار در خانه است. گذشته از آنکه همواره استقلال اقتصادی دارد و برای خرج کردن به درآمد شوهر و اجازه او نیاز ندارد. این نگرشی ظاهری است. در مقایسه زن شاغل و زن خانه دار باید به این نکته توجه داشت که چنانچه وضعیت مادی زنی شاغل از زنی خانه دار بهتر باشد، ولی این افزایش درآمد در برابر از دست دادن آرامش زندگی، تربیت صحیح و کامل فرزندان، لذت ساعات هم نشینی با خانواده و نیز ایجاد استرس و افسردگی و تنهایی های زودرس باشد، خسران محض و ضرر بزرگ و جبران ناپذیری است. گذشته از آنکه با حاکمیت روح و فرهنگ اسلامی در اعتقادات و رفتارهای زن و شوهر، در مورد مصرف و خرج خانه، زن به اصطلاح ذلیل شوهر نخواهد بود، بلکه احترام و استقلال اقتصادی او به رسمیت شناخته شده است. دیگر اینکه زن در مراعات ضوابط خرج کردن درآمد خانواده تنها نیست. همه انسان ها برای خرج کردن درآمد شخصی خود باید تابع مقررات و ضوابطی باشند؛ زیرا مال روزی و امانت خداوند نزد ماست: «کان المالک للنفوس و الاموال و سایر الاشیاء الملک الحقیقی و کان ما فی ایدی الناس عواری؛ خداوند مالک حقیقی مردم، اموال و دیگر چیزهاست. آنچه در دست مردم، است عاریت است».(1)
امروزه با پیشرفت رایانه ای، بسیاری از مشاغل را می توان در خانه انجام داد، به این ترتیب، هم مادر ساعات بیشتری را در خانه و کنار فرزندانش خواهد گذراند و هم در هزینه رفت وآمد و خستگی های جسمانی و فرصت های زمانی، صرفه جویی خواهد شد. از جمله مشاغل درون منزل که با استفاده از رایانه می توان انجام داد، فعالیت های پژوهشی و مطالعاتی است که به ویژه با رشد روز افزون سطح تحصیلات زنان در ایران، توجه به این فعالیت ها بسیار ضروری است.
1- مستدرک الوسایل، ص552.
ه) یکی دیگر از فعالیت های زنان، تشکیل سازمان های خیریه یا شرکت در آن است که به صورت داوطلبانه صورت می گیرد. در این صورت بخشی از وقت و تخصص و تجربه زنان در اختیار گروه های مشخص اجتماعی قرار می گیرد. در این گونه امور، علاوه بر کمک به حل مشکلات جامعه، از هرز رفتن نیروی زنان، به ویژه زنان میان سال که کار زیادی در خانه ندارند، و همچنین از تنهایی و افسردگی آنان جلوگیری می شود.
ی) از فرصت های اشتغال زنان، پرداختن به فعالیت های قرآنی و دینی است. شرکت در دوره های مؤسسات شناخته شده و معتبر، چه برای فراگیری و آموختن و چه برای آموزش و تعلیم به دیگران، غنیمتی ارزشمند است؛ زیرا این کار در افزودن آگاهی های خانواده و تربیت فرزندان بسیار اثرگذار است. افزایش آگاهی ها و مهارت های دینی زنان، موجب بهتر شدن کیفیت تربیت و اخلاق اعضای خانواده می شود. گذشته از آنکه ذخیره معنوی و اُخروی عظیمی هم برای آنان به شمار می رود.
عمدتاً مقررات خاص کار زنان در مبحث چهارم از فصل سوم قانون کار به شرح ذیل آمده است:
ماده 75 ممنوعیت انجام کارهای سخت و زیان بار و حمل بار بیش از حد مجاز؛
ماده 76 محاسبه نود روز برای مرخصی زایمان؛
ماده 77 در مواردی که نوع کار برای زنان سخت باشد، کار بهتر و سبک تری بدون کسر حق السعی به زنان ارجاع شود؛
ماده 78 مربوط به حق شیر دادن با فرجه قانونی قابل احتساب؛
ماده 38 برای انجام کار مساوی در شرایط مساوی در یک کارگاه، باید تساوی دست مزد وجود داشته باشد و هر نوع تبعیضی در این خصوص ممنوع است.
در قانون تأمین اجتماعی کشور نیز مقرراتی برای حمایت از برابری زن و مرد در اشتغال پیش بینی شده است:(1)
پرداخت مبلغی به عنوان کمک هزینه ازدواج و کمک عایله مندی به بیمه شده مرد یا زن؛
قانون بازنشستگیِ پیش از موعد بیمه شدگان تأمین اجتماعی که بر اساس آن زنان با بیست سال سابقه کار و حداقل 45 سال سن، پیش از موعد بازنشسته می شوند؛
تقلیل ساعت کار بانوان در قانون خدمت نیمه وقت بانوان؛
قانون اجازه پرداخت وظیفه و مستمری وراث کارمندان و برقراری حقوق وظیفه در مورد فرزندان و نوادگان اناث.
خانه داری شغل ارزشمند اقتصادی
در هر نوع بررسی، سؤالی که ابتدا به ذهن متبادر می شود، تعریف خود موضوع است که اشتغال و شغل یعنی چه؟ منظور از طرح موضوعی، مانند وضعیت اشتغال زنان چیست؟ دو نوع پاسخ برای این سؤال می توان یافت:
الف) اشتغال به معنای حضور در ساختار اجتماعی، آن هم به دلیل بهره وری اقتصادی؛
ب) اشتغال به معنای دارا بودن سهم تأثیر در تکامل جامعه.
پاسخ اول، پاسخی ساخته شده در سطح بین المللی و دارای محدودیت های بسیار است. اشتغال در این شکل به معنای داشتن پُست رسمی درون یک ساختار اعم از دولتی یا خصوصی است که شاخصه ای برای گردآوری آمار رسمی در کشور برای مقایسه در سطح جهانی است.
1- سازمان برنامه و بودجه، اولین گزارش ملی توسعه انسانی ایران سال 1378، ص157.
این شاخصه تعیین کننده معیارهای دیگر، مانند میزان سواد، کارآیی، و در نهایت تشخص اجتماعی است. این نگرش به دلیل محدودیت، بسیاری از مشاغل یا مشغولیت ها را حذف می کند که مستقیماً سود اقتصادی ندارد.
برای پاسخ دوم، یعنی اثرگذار بودن در تکامل جامعه، نمونه هایی می توان یافت که گرچه به معنای متداول شاغل محسوب نمی شوند، در تغییر وضعیت سیاسی، فرهنگی و حتی اقتصادی جهان، نقش مهم و اصولی دارند.
کاری که زنان در خانه انجام می دهند، از نوع کارهای دسته دوم است که اهمیت فراوانی دارد و به رشد و توسعه کشور کمک شایانی می کند.
قرآن کریم، کسب و تلاش اقتصادی زنان و مردان را تأیید کرده و مالکیت آنان را بر آن مترتب ساخته است:
«لِلْرِجَالِ نَصِیْبٌ مِمَّا أکْتَسَبَوا وَ لِلِنِساءِ نَصِیْبٌ مِمَّا اکْتَسَبْنَ؛ برای مردان از آنچه کسب کرده اند، بهره ای و برای زنان [نیز] از آنچه کسب کرده اند، بهره ای است». (نساء: 32)
اشتغال زنان در عصر پیامبر به شکلی گسترده به چشم می خورد و در تمام شغل های رایج آن زمان، زنان حضور داشته اند. زینب، دختر جحش، به صنایع دستی اشتغال داشت.(1) زنی به نام زینب پزشک قبیله بنی داوود بود و مریضان را مداوا می کرد.
اشتغال زنان در غرب، پس از انقلاب صنعتی به صورت گسترده شکل گرفت. افزایش مشارکت زنان در عرصه فعالیت اقتصادی و اشتغال، به سبب نیاز شدید جوامع صنعتی به نیروی کار ارزان بود، نه به سبب احترام به شخصیت و منزلت آنان. از آغاز انقلاب صنعتی تاکنون، زنان در عرصه های مختلف اقتصادی فعالیت می کنند.
1- ابن اثیر، أسدالغابه، ج5 ، ص565.
امروزه، اندیشمندان غربی به این نتیجه رسیده اند که فقط کار خارج از خانه مصداق اشتغال نیست، بلکه کار در منزل نیز فعالیت اقتصادی و مصداق اشتغال است، اما کاری پنهان است که دست مزد ندارد. تا همین اواخر، در بخش وسیعی از ادبیات جامعه شناختی، کار بدون دست مزد، به ویژه کار زنان در محیط خانه، هرگز مورد ملاحظه نبود. با وجود این، چنین کاری برای اقتصاد به اندازه اشتغال مزدی ضرورت دارد. به صورت تخمینی، کار در خانه معادل یک سوم مجموع تولید سالانه اقتصادی مدرن ارزش دارد.
گیدنز، جامعه شناس غربی، می نویسد: «کار بی مزد خانگی، اهمیت بسیاری برای اقتصاد جامعه دارد. برآورد شده است که کار خانه بین 25 تا 40 درصد ثروت ایجاد شده، در کشورهای صنعتی را در بر می گیرد».(1)
ریشه تقسیم کار را باید در تفاوت تکوینی سرشت مردان و زنان دانست. غرب باید بپذیرد، زن به ایفای نقش زنانه در خانواده و اجتماع بپردازد و مرد نیز به ایفای نقش مردانه، و اگر جامعه ای به حدی برسد که در آن زن، زن نباشد و مرد، مرد نباشد، قطعاً آن جامعه سقوط می کند و تباه می شود.
سازمان بین المللی کار (I.l.o) در ابعاد گوناگون از اشتغال زنان حمایت می کند. این حمایت ها ماهیت حفظ نقش زن را دارد که با تساوی حقوقی زن و مرد (مورد قبول غرب) سازگاری ندارد. سازمان بین المللی کار در موارد زیر از حقوق زنان شاغل حمایت می کند:
1. ممنوعیت کار زنان در ساعات شب؛ مخالفان ممنوعیت کار زنان در ساعات شب پایه استدلال خود را بر اصل برابری زن و مرد قرار می دهند و معتقدند، چنین ممنوعیتی نوعی تبعیض به ضرر زنان به وجود می آورد؛
1- آنتونی گیدنز، جامعه شناسی، ترجمه: منوچهر صبوری، ص196.
2. ممنوعیت کارهای خطرناک و زیان آور؛
3. حمایت از جنبه مادری کارگران زن؛
4. حمایت برای برقراری تساوی شرایط کار زنان و مردان: منع تبعیض در استخدام و اشتغال؛ اصل تساوی مزد کارگر زن و مرد در برابر کار مساوی.
امروزه، بسیاری از کشورها بر این باورند که وجود مقررات حمایتی برای زنان ضروری است. با توجه به وضع موجود در بسیاری از کشورهای جهان، به نظر می رسد حذف مقررات حمایتی، شرایط کار زنان را دشوارتر خواهد ساخت. حمایت سازمان ملل و دیگر سازمان های وابسته به آن از زنان نشان می دهد، نگاه جامعه بین المللی به زنان و مسائل آنان، نگاه خاص مبتنی بر تفاوت های طبیعی زنان و مردان است. در غیر این صورت، حمایت های خاص از حقوق زنان و قائل شدن امتیازهای خاصی برای آنها معنا و مفهومی نخواهد داشت، چون با ادعای تساوی حقوقی زن و مرد و با عدم تبعیض سازگاری ندارد.
از دیدگاه اسلام، تفاوت های زن و مرد «تناسب» است، نه نقص و کمال. قانون خلقت خواسته است با این تفاوت ها تناسب بیشتری میان زن و مرد که قطعاً برای زندگی مشترک ساخته شده اند، به وجود آورد.(1) زن در اسلام مجبور نیست برای خود یا خانواده اش کار کند و نفقه مرد به زن واجب شرعی است. زن مکلّف به اشتغال نیست، مگر اینکه به شغل احتیاج داشته یا اشتغال برایش ضرورت یافته باشد یا به سبب امری که اشتغال زنان در آن وجوب کفایی است و نیازهای جامعه باید با اشتغال آنان برطرف شود.(2) قرآن کریم برای زنان، همانند مردان، حق کسب و فعالیت اقتصادی قائل است: «برای مردان از آنچه کسب کرده اند، بهره ای و برای زنان [نیز] از آنچه کسب کرده اند بهره ای است». (نساء: 32)
1- مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، صص169 و 170.
2- محمد عبدالقادر ابوفارس، حقوق المرأه، صص26 و 27.
برای قرار گرفتن در مسیر توسعه، انتظار ایفای نقش های سنتی از زنان، تفکری مردود و غیر منطقی است. در نگاهی به ساختار شغلی زنان مشاهده می شود که محدوده شغلی زنان از سه، چهار شکل فراتر نمی رود. در واقع، حضور زنان فقط در شغل هایی ملموس و قابل اعتناست که ادامه نقش های سنتی آنهاست، شغل های معلمی و امور بهداشتی و درمانی، ادامه نقش های تعلیماتی و حمایتی و مراقبتی مادرانه در خانواده است. در سال های اخیر، تغییر بافت اقتصادی اشتغال زنان نشان می دهد که اشتغال زنان کشور، توسعه نمی یابد، مگر اینکه فعالیت های صنعتی کشور توسعه یابد و زنان در تولید مشارکت داشته باشند.
بنابراین، زمانی ارتقای کمّی و کیفی اشتغال زنان در ایران می تواند مطلوب باشد که به حفظ هویت فرهنگی و دینی آنان کمک کند. در غرب، زنان باید برای اشتغال تلاش کنند، چون اشتغال به هدف تبدیل شده و نهاد خانواده بسیار متزلزل و ناپایدار است، اما جامعه ما بر اساس فرهنگ اسلامی، تقسیم کار را بین زنان و مردان می پذیرد. آنچه در مورد اشتغال زنان در ایران پیشنهاد می شود، گشودن راه های توسعه و گسترش نقش زنان در عرصه فعالیت های اقتصادی و اجتماعی است تا بتوانند از قابلیت ها و توانایی های خود برای پیشرفت جامعه اسلامی استفاده کنند.
نگاه به اشتغال زنان در غرب، با توجه به آمارها و ارقامی که ارائه می شود، دلیل بر منزلت و تعالی نقش زن نیست و نگاه به اشتغال زنان در جمهوری اسلامی، با توجه به آمار موجود، دلیل بر پایین بودن منزلت او نیست، بلکه ما معتقدیم در جامعه اسلامی، باید قابلیت ها و توانایی های زنان شکوفا شود و نگاه به زن و اشتغالِ او با توجه به مطالبی که ذکر شد نگاهی معقول و متناسب با شخصیت او باشد. اگر بخواهیم صرفاً الگوی
اشتغال زنان در غرب را شتاب آلود بپذیریم، هم نمی توانیم توسعه کمّی اشتغال را برای زنان فراهم سازیم و هم از مبانی اسلامی و دینی دور می شویم و به بیراهه می رویم. در نهایت اینکه اگر نهاد خانواده، نوعی واحد اساسی اجتماعی شناخته شود، نگرش به اشتغال زنان مبتنی بر واقعیت خواهد بود و دغدغه تطابق با معیارهای دیگر جوامع را نخواهیم داشت.
نقش رسانه در حمایت از کار
خانواده، اولین محل پرورش نیروی انسانی سالم و مولد کار، و سرمایه های انسانی، بهترین سرمایه ها در فرآیند پیشرفت جوامع است. پرورش انسان توان مند نیز در محیط خانواده سالم صورت می گیرد. معمولاً این فرآیند دوره ای طولانی را طی می کند. البته در جوامع روستایی، این دوره کوتاه تر است و فرزندان از دوران کودکی و نوجوانی، به کمک پدر و مادر در اموری مثل کشاورزی، دام داری، قالی بافی و... می آیند، اما در جوامع شهری، با توجه به رشد صنعت و فن آوری و تخصصی شدن امور، این دوره به بیش از 2 دهه از عمر فرزندان بالغ می شود، اما آنچه در هر دو طیف به عنوان اساس پایه گذاری شخصیتی در محیط خانواده مهم است، تربیت انسان هایی تلاشگر، خلاق، سلیم النفس، دارای نظم و وجدان و تعهد کاری، با اعتماد به نفس، قانع و شاکر است.
کسب درآمد، راه دیگر تولید در خانواده است که معمولاً به سه گونه میسر است:
الف) کار؛
ب) ارث، دریافت هدایا و جوایز؛
ج) سرمایه گذاری و پس انداز.
به دست آوردن پول و ثروت در گروی تلاش و کار و پس انداز است، ولی بر اساس نگاهی عمیق تر، آنچه ما داریم، رزقی است که از جانب خدا به ما رسیده است. در روایات وارد شده است: «روزی شما بر دو نوع است: روزی ا ی که شما به دنبال آن می روید و روزی ای که به دنبال شما می آید».(1)
هم روزی ای که ما در پی آن می رویم، رزق خداست و هم روزی ای که به سوی ما می آید، ولی روایت، اشاره و تأکیدی بر توأم بودن تلاش انسان و امیدواری بر فضل الهی است.
تلاش برای تولید و تأمین زندگی سیره اولیای دین بوده است. مطالعه سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار(ع)، به روشنی این امر را نشان می دهد. سفرهای تجارتی رسول اکرم صلی الله علیه و آله ، پیش از نبوت در تاریخ مشهور است. ایشان با دست خویش مزرعه ای پدید آوردند و همچنین آثار چاه هایی که ایشان حفر کردند، هنوز در اطراف مدینه وجود دارد.
با توجه به اهمیت جایگاه و مقام روح و معنویت انسان، جنبه روحانی او بر جسمش مقدم است. بنابراین، در تقابل دین و آبرو، آبرو فدای دین، و در تقابل آبرو و دنیا، دنیا فدای آبروی انسان می شود. درباره موضوع کار و تأمین درآمد نیز (مانند دیگر جنبه های زندگی) باید مراقب بود، این اولویت ها حفظ شود. صحیح نیست برای به دست آوردن درآمد، شرف و انسانیت فرد فدا شود و فرد از هر راهی، هرچند با تن دادن به خواسته های پَست دیگران، به تأمین درآمد بپردازد. این حساسیت در مورد زنان مضاعف است (که برای مثال با عنوان فروشندگی یا منشی گری، وسیله ای برای جلب مشتری و درآمد بیشتر واقع نشوند). چه بهتر که انسان در تزاحم بین صبر بر کمبودها و کسب درآمد فراوان، به ویژه از راه های پست و حرام، راه صبر و قناعت را پیش گیرد، که اتفاقاً داشتن صبر در این مواقع، اجر و پاداش فراوانی نزد خدا دارد، و قناعت نیز سبب شکوفایی استعدادها و خلق ابتکارها می شود.
1- «اَلْرِّزْقُ رِزْقانْ طالِبٌ وَ مَطْلوبٌ»، نهج البلاغه، حکمت ها، ص43.
با توجه به مقدمه ای که در بالا گفته شد، معیارهای کار واقعی را بررسی، سپس نقش رسانه را در ترویج کار ایرانی و حمایت از آن بیان می کنیم.
1. کار باید مطابق «توان» و «علاقه» و «استعداد» فرد باشد؛ به گونه ای که بیان می کنیم از انجام دادن آن احساس مفید بودن و رضایت مندی داشته باشد؛
2. کار باید به استقلال جامعه در ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... کمک کند؛
3. کار باید مولد باشد، مولد کالا، خدمات و... ؛
4. کار باید شرایط پیشرفت و ترقی و پایداری (امنیت شغلی) را داشته باشد؛
5. کار باید شرافتمندانه و به عبارتی، نان حاصل از آن حلال باشد. در نتیجه، اموری مثل دروغ، غل و غش، رشوه و زیرمیزی، مبادلات غیر قانونی و قاچاق، کم کاری و همچنین معاملات حرام مثل قمار، ربا، غصب و دزدی در کار شرافتمندانه وجود ندارد.
خانواده که نهادی اثرگذار بر افراد جامعه است، باید بسیاری از معیارهایی را که درباره کار گفته شد، به افراد جامعه منتقل کند. رسانه نیز می تواند در این زمینه به کمک خانواده بیاید و در ترویج معیارهای کار و حمایت از کار ایرانی نقش اثرگذاری داشته باشد.
امام صادق(ع) می فرمایند:
... اگر انسان کاری نداشته باشد، از گستاخی و بیهودگی و ناسپاسی به راه هایی کشیده می شود که به حال او و نزدیکانش کشیده شدند... .(1)
1- بحارالانوار، ج3، ص86 .
تشویق فرزندان به کار کردن از وظایف تربیتی والدین است. کار کردن را باید ارزشی مثبت دانست و آن را از کودکی به فرزندان آموزش داد. با بزرگ شدن کودکان، می توان انسان هایی را که با کار و تلاش پی گیر و پشتکار فزاینده خود به درجات عالی انسانی و اجتماعی رسیده اند، به عنوان الگو معرفی کرد. متأسفانه بسیاری از جوانان می خواهند خیلی سریع به همه چیز برسند و از ابتدای زندگی، همه چیز داشته باشند، در حالی که باید به آنها یادآوری کرد که کار جوهره زندگی است. امام صادق(ع) می فرمایند:
دانه برای خوراک آدمی پدید آمد و آسیاب کردن و خمیر کردن و نان پختن تکلیف انسان شد. پشم برای لباس انسان آفریده شد و باز کردن و رشتن و بافتن وظیفه او شد. درخت پدید آمد و کاشتن و نگه داری آن بر عهده انسان قرار گرفت و در هر پدیده ای از پدیده ها، جایی برای کار و تلاش آدمی باقی گذاشته شد؛ زیرا که صلاح حال آدمی در همین است... .(1)
همه ثروتمندان سالیان سال کار کرده اند تا به زندگی مرفه ای رسیده اند. جوانان ما باید بدانند، کار عامل مهمی برای تربیت، کسب تجربه و تشخص اجتماعی و به دست آوردن مهارت های زندگی و رشد استعدادها و بروز خلاقیت هاست. کار، قانون حیات آدمی و سستی و تنبلی، بلا و آفت است. بی کاری موجب بی تعادلی و کسالت روحی و مادر انواع بزهکاری هاست، در حالی که کار و کوشش، افزاینده تجربه و مجموعه تجربه ها، نردبان ترقی و تعالی و استقلال به شمار می رود.
نگاه تکلیف مدارانه به کار و تلاش در فرهنگ اسلامی، جایگاه ویژه ای دارد. وقتی کار جنبه عبادی می یابد که با انگیزه و نیتی الهی همراه شود. اگر کار با قصد توسل انجام گیرد و خدمت به بندگان خداوند را وظیفه ای الهی به حساب آورد، جنبه عبادی به خود می گیرد و بر کار و تلاشْ ثواب و پاداش مترتب می شود.
1- بحارالانوار، ج3، ص86 .
بی شک، رسانه ها در معرفی مشاغل و ایجاد علاقه مندی به کار و تولید نقش بسزایی دارند. اگر در فیلم ها و مجموعه ها، ثروت های بادآورده را نشان ندهند و نقش های اصلی فیلم در اختیار صاحبان مشاغل اصیل قرار گیرد، در تصحیح نگرش جامعه به کار بسیار اثرگذار خواهد بود.
رسانه اسلامی باید به آسیب شناسی کار و تلاش در جامعه، به ویژه میان تحصیل کرده ها، توجه نشان دهد. اساساً دانش اندوزی و دریافت مدارک عالی، به معنای دست یابی به شغلی آسان، بی درد سر و پر درآمد نیست، بلکه تلفیق کردن دانش با کار و تلاش است که سبب به دست آوردن میوه شیرین تولید و خودکفایی خواهد بود.
راهکارهای پیش روی خانواده در حمایت از کار
از میان تمام کارکردهای خانواده، کارکرد اجتماعی شدن بیش از دیگر کارکردها، خود را در بحث جامعه شناختی نشان می دهد. بحث اجتماعی کردن کودکان در جریان اجتماعی شدن اعضای خانواده، بسیار مهم و رابطه مستقیمی با حوزه اجتماعی دارد.
تلاش خانواده برای آماده کردن فرزندان برای ورود به محیط اجتماعی (شهروندی) مقرراتی دارد. وقتی فرزندی بخواهد از خانواده وارد اجتماع شود، باید برای حضور اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، خود را آماده کند. این در حالی است که برخی خانواده ها به این موضوع توجهی ندارند و فرزندشان را برای پذیرش نهادهای اجتماعی و ایجاد تعامل با این نهادها آماده نمی کنند.
ایجاد اقتصاد پویا و بالنده به عناصری مانند اخلاق و فرهنگ وابسته است که ذاتاً اقتصادی نیستند. این به آن معناست که اخلاق و فرهنگ مسئله اقتصاددان ها نیست، اما حوزه اقتصاد به رعایت دسته ای از مقررات اخلاقی وابسته است. کیفیت محصولات، تعویض و پس گرفتن محصولات، دروغ نگفتن در توزیع محصولات و موارد دیگر از جمله مسائل اخلاقی است که در حوزه اقتصاد غرب اهمیت دارد و آن را با جدیت در افراد درونی کرده اند.
بخش قابل توجهی از عناصر به پیشرفت اقتصاد عناصر اخلاقی مربوط است و در آموزه های دینی اسلام و در کتاب تجارت نیز بخش بسیار بزرگی از دستورالعمل های دینی به اصلاح این بخش مرتبط است. کسی که به سن رشد می رسد و می خواهد وارد فضای کار شود، باید این عناصر فرهنگی را در خود درونی کند و زشتی های حوزه اقتصاد را از خود نشان ندهد.
در این زمینه خانواده، وظیفه مهمی بر عهده دارد. اجتماعی شدن و آموزش رفتارهای مطلوب اقتصادی همراه با اخلاق اقتصادی از همان ابتدا در خانواده شروع می شود. پیش تر توضیح داده شد که تربیت نیروی انسانی کارآمد، یکی از وظایف مهم خانواده است. متأسفانه بسیاری از خانواده ها، آموزش رفتارهای مطلوب اقتصادی را در اولویت های تربیتی فرزندان خود قرار نمی دهند و از همان ابتدا فرزندان، با مباحث مربوط به کار و اقتصاد، بیگانه و هنگامی که وارد بازار کار می شوند، احساس می کنند هیچ گونه تخصصی در زمینه کار و اقتصاد ندارند.
تربیت صحیح اقتصادی سبب می شود فرزندان به نیروی کار متخصص، تبدیل شوند. این وظیفه پیش روی خانواده می تواند به تربیت هر چه بهتر نیروی انسانی کمک شایانی کند.