آنچه امروزه در بعضی موارد به چشم می خورد آن است که کسانی به علم پزشکی به عنوان راهی برای فرار از مرگ می نگرند و این امر موجب می شود که مرگِ خود را سخت تر کنند و با روی گشاده و روانی آسوده با مرگ روبه رو نشوند.
هنر مردن
مرگ به خودی خود مشکل زا نیست، بستگی به نوع زندگی و نگاه ما به مرگ دارد و اگر یاد مرگ را در منظر خود نگهداریم به تعبیر امام صادق(علیه السلام) یاد مرگ حجاب های حرص و شهوت را پاره می کند و «یحَقِّرُ الدُنْیا» و...
اوّلاً؛ مرگ دوستی و تمنّای مرگ داشتن به معنای خودکشی و یا بی مهری به زندگی نیست ثانیاً؛ مرگ دوستی و از مرگ نهراسیدن ربطی به پیر بودن یا جوان بودن ندارد، بلکه مربوط به یک «مقام معنوی» در انسان است که انسان در...
نظر به مرگ، نظر به روشنایی برترِ سیر حیات است تا با ابتکار زندگی کنی، و با شجاعت بمیری. این جاست که عرض می کنم تمدن غربی آنچنان مقاصد انسان را دنیایی کرده که هنر مردن از انسان گرفته شده به طوری که بیمارستان ها وسیله ی غفلت از...
در راستای آن که باید زندگی را ماوراء مرگ بشناسیم و از آن دیدگاه با آن برخورد کنیم، مولوی داستان مسجد مهمان کش را در مثنوی مطرح می کند. او در این داستانِ بلند در راستای تحلیل صحیح از مرگ برای خوب زندگی کردن، نکات ارزنده ای را به بشریت هدیه کرده...
توجه به مرگ یک شعور برتر می خواهد و انبیاء(علیهم السلام) که از چنین شعوری برخوردارند، از ما می خواهند چنین بصیرتی را به دست آوریم و آن را حفظ کنیم تا گرفتار آرزوهای محدود و وَهمی دنیایی نگردیم
وقتی انسان هنوز زندگی دنیایی و مرگ را در مقابل هم قرار داده است رقابت میان فطرت و نفس امّاره در زندگی به میان می آید و در این حال همواره انسان در چنگال نفس امّاره گرفتار خواهد شد و نمی تواند انتخاب های بزرگ انسانی...
عمده ی هنر بشر به تحلیل درست داشتن نسبت به دو منزل قبل و بعد از مرگ است، به این معنی که در زندگی زمینی که انسان ابتدای زندگی ابدی خود را شروع می کند و سپس آن را فرو می گذارد و با حیات قیامتی روبه رو می شود، چگونه خود و زندگی را تعریف و تحلیل...
نویسنده: اصغر طاهرزاده
تاریخ انتشار: 1389
انتشارات:گروه فرهنگی المیزان