امام خمینی«رضوان الله تعالی علیه» و بسیجی های تابع ایشان از مرگ نمی هراسیدند، به همین جهت خوب زندگی کردند و خوب مردند. تمام برکات زندگی امام خمینی«رضوان الله تعالی علیه» به جهت آن بود که عالم قیامت را بهتر از دنیا می دانستند و در تمام طول زندگی نظرشان به آن طرف بود و در دنیا برای ابدیت خود زندگی می کردند. آدم های افسرده ی بی نشاط عموماً کسانی اند که از مرگ خوششان نمی آید و زندگی را به وسعت ابدیت نمی بینند، اگر هم به ظاهر آرزوی مرگ می کنند، برای فرار از آن نوع زندگی است که در آن قرار دارند و می خواهند از خودشان فرار کنند، نه به خاطر شوق به مرگ. از خود فرار کردن غیر از استقبال نمودن از مرگ است.
همچنان که در روایت رسول خدا(صلی الله علیه وآله) ملاحظه فرمودید: هر اندازه که انسان مرگ و لقاء الهی را دوست داشته باشد، خدا هم ملاقات او را دوست خواهد داشت و با ورود به قیامت با چهره ی محبت آمیز خداوند روبه رو می شود و لذا به گفته ی مولوی می توان گفت:
مرگ هر کس ای پسر همرنگ اوست ***** آینه صافی یقین همرنگ اوست
آن که می ترسی ز مرگ اندر فرار ***** آن زخود ترسانی ای جان، هوش دار
پیش تُرک، آیینه را خوش رنگی است ***** پیش زَنگی، آینه هم زنگی است
پس مرگ به خودی خود مشکل زا نیست، بستگی به نوع زندگی و نگاه ما به مرگ دارد و اگر یاد مرگ را در منظر خود نگهداریم به تعبیر امام صادق(علیه السلام) یاد مرگ حجاب های حرص و شهوت را پاره می کند و «یحَقِّرُ الدُنْیا»؛[1] و دنیا را در چشم انسان حقیر می گرداند و معنی واقعی بصیرت همین است، و چنین انسانی در انتخاب امور زندگی بهترین نوع از انتخاب ها را دارد.
با توجه به آیه ی مورد بحث که خصوصیات اولیاء الهی را آن می داند که مطلوب خود را مرگ قرار داده اند و به ابدیت خود بیشتر نظر دارند تا به دنیا، می توان نتیجه گرفت که در تحلیل یک تمدن یا یک فرهنگ و یا جامعه، باید به نوع نگاه و بینش و موضع گیری آن تمدن نسبت به مرگ توجه داشت تا به خوبی دریافت آیا آن تمدن یا جامعه در مسیر درستی حرکت می کند یا نه. از دیدگاه قرآن تمدنی که مرگ را به عنوان یک مرحله ی دوست داشتنی در کنار زندگی تلقی نکند، در مسیر حق حرکت نمی کند و به انتخاب های ناصحیحی دست می زند که نمونه ی بسیار روشن آن را امروز در تمدن غربی می بینیم.
قرآن می فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یضِلُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ بِمَا نَسُوا یوْمَ الْحِسَابِ»؛[2] برای آن هایی که از مسیر الهی منحرف شدند عذاب دردناکی هست، و علت این که از مسیر الهی منحرف شدند غفلت و فراموشی آن ها از مرگ و روز حساب بود.