در قرآن کریم بیش از همه قصه ی یهود و توجه دادن به انحرافاتشان ذکر شده است، به این معنی که برای مسلمانان خطر فرو افتادن در آن انحرافات بسیار زیاد است، شاید بتوان گفت بیش از هفتاد درصد سوره ی بقره یهودشناسی است. پیامبر(صلی الله علیه وآله) نیز می فرمایند: «سَیکونُ فِی أُمَّتِی کلُّ مَا کانَ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ حَذْوَ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ وَ الْقُذَّةِ بِالْقُذَّةِ حَتَّى لَوْ أَنَّ أَحَدَهُمْ دَخَلَ جُحْرَ ضَبٍّ لَدَخَلْتُمُوه»؛[1] به زودی در امت من واقع می شود آنچه در بنی اسرائیل واقع شد حتی اگر یکی از آن ها به سوراخ سوسماری خزیده باشد، شما نیز چنین خواهید کرد. و لذا توجه به اخلاقیات یهود، در واقع توجه به خطری است که ما را تهدید می کند، در نتیجه نیاز است که به امثال آیه ی مورد بحث بیشتر پرداخته شود.
تجربه کرده اید کسانی که در طول زندگی خود از مرگ نمی ترسیدند و نسبت به آن هراسی به دل راه نمی دادند و اساساً مرگ برایشان زندگی بود، بسیار خوب زندگی کردند. یعنی اگر کسی مرگ را خوب بفهمد، آن را ادامه ی زیباتری از زندگی می داند. این که پیامبران و ائمه(علیهم السلام) بسیار خوب زندگی کردند، چون مرگ را دشمن زندگی خود نمی دانستند بلکه آن را مسیر لقاء الهی می دیدند. رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در همین رابطه می فرماید: «مَنْ أَحَبَّ لِقَاءَ اللَّهِ أَحَبَّ اللَّهُ لِقَاءَهُ وَ مَنْ کرِهَ لِقَاءَ اللَّهِ کرِهَ اللَّهُ لِقَاءَهُ»؛[2] هرکه دیدار خدا را دوست دارد خدا دیدار وى را دوست دارد و هرکه دیدار خدا را ناخوش دارد خدا نیز دیدار وى را ناخوش دارد.