آیا کسانی که مسلمان یا شیعه نیستند به جهنم می‌روند؟

پرسش:
ما در سراسر جهان افرادى را می شناسیم که مسلمان یا شیعه نیستند، اما انسان هاى خوبى هستند و درست کردارند. بسیارى از اختراعات توسط دانشمندان غیر مسلمان انجام شده است. آیا درست است که همگى آنها را به این دلیل که مسلمان نیستند، مستحق جهنم و عذاب الهى بدانیم؟

پاسخ اجمالی :
مردمى که به دین اسلام ایمان نیاورده اند، دو گروه اند:
1. گروهى که اصطلاحاً به جاهل مقصر و کافر معروفند؛ یعنى اسلام به آنها رسیده و به حقانیت آن پى برده اند اما با لجاجت و سرکشى حاضر به پذیرش حق نیستند، که این گروه مستحق عذاب و خلود در آتش اند.
2. گروهى که اصطلاحاً به جاهل قاصر معروفند؛ یعنى یا اسلام و پیام آن به آنها نرسیده و یا بسیار ناقص و غیر واقعى به آنها عرضه شده است به قسمى که اسلام را در ردیف ادیان هند و چین و حداکثر یهودیت و مسیحیت می پندارند، چنین افرادى به خاطر صداقت در دین و آیین خود اهل نجات می باشند.

پاسخ تفصیلی :
اسلام دین حقى است، که مورد پذیرش و تأیید عقل سلیم بوده و دینى آسان و در دسترس است که دست یافتن به حقیقت آن امرى ممکن و آسان است و براى دست یافتن به این حقیقت، دو حجت «ظاهر و باطن»؛ یعنى «پیامبران و اولیاى الهى و عقل» به انسان داده شده است.[1]
اسلام با پلورالیزم دینى در تضاد کلى قرار دارد؛ زیرا پلورالیزم مبتنى بر این اصل است که عقاید گوناگون مساوى هستند و مسلمان و هندو و مسیحى و یهودى و... از شأن و منزلت مساوى برخوردارند و دلیلى بر بطلان هیچ عقیده اى وجود ندارد؛ زیرا حقیقت دست نیافتنى است و دین هم امرى نسبى است که کاملاً مضمونى شخصى دارد و نه تنها حقیقت و محتواى آن دست نیافتنى است و فقط هر کس برداشت خود را از دین دارد، بلکه حقایق متعدد و راه هاى فراوان و درست براى وصول به نجات و رستگارى وجود دارد.
چنین نظرى با دین اسلام که مجموعه اصول اعتقادات و فروع عملى و شرعى و اخلاقى است، کاملاً ناسازگار است.[2] با این وجود اسلام از نوعى تکثر سخن گفته و آن تکثر در مقام عمل؛ یعنى روادارى و مدارا با کسانى است که از حقیقت اسلام دورهستند. به عبارت دیگر مردمى که به دین اسلام ایمان نیاورده اند، دو گروه می باشند:
1. گروهى که اصطلاحاً به جاهل مقصر و کافر معاند معروفند؛ یعنى اسلام به آنها رسیده و آنان به حقانیت آن پى برده اند اما با لجاجت و سرکشى حاضر به پذیرش حق نیستند. این گونه افراد کافر معاندند و مستحق عذاب دوزخ می باشند؛ زیرا حق و حقیقت را شناخته اند و به سوء اختیار خود و با علم و عمد با آن مخالفت می کنند. چنین گروهى که می توانستند اهل نجات باشند هر چند هم در ظاهر رفتار خوبى داشته باشد؛ چون حق را پوشانده و با حقیقت، عناد و لجاجت ورزیده اند راه نجات را بر خود بسته، در نتیجه جایگاه خویش را انتخاب کرده اند.
 2. گروهى که اصطلاحاً به جاهل قاصر معروفند؛ یعنى یا اسلام و پیام آن به آنها نرسیده و یا بسیار ناقص و غیر واقعى به آنها عرضه شده است به قسمى که اسلام را در ردیف ادیان هند و چین و حداکثر یهودیت و مسیحیت می پندارند.
روشن است که این گروه چه در مناطق دور افتاده زمین زندگى کنند و چه در قاره اروپا و امریکا و مهد تمدن زندگانى بگذارنند؛ چون در عدم ایمان خود مقصر نیستند، به عذاب جهنم گرفتار نمی شوند؛ زیرا عذاب، گرفتارى گناهکاران تقصیر کار است و کسانى که پیام اسلام و حقانیت آن به آنها نرسیده یا غیر واقعى رسیده است، علم به حقانیت دین اسلام ندارند و در عدم پذیرش، خود مقصر نیستند تا گناهکار محسوب شوند.
متأسفانه چنان تبلیغات خلاف علیه اسلام زیاد است که هر گونه آزاداندیشى و حقیقت بینى را از بسیارى از مردم گرفته است به گونه اى که نمی تواند حق را از باطل تشخیص دهند. واقعیت این است که علی رغم پیشرفت هاى سریع مادى، انسان معاصر از نظر معنویت پس رفته است و عامل آن نیز استکبار جهانى و رسانه هاى تبلیغى و هنرى آن است که با تمام قوا در صدد تغییر و تحریف حقیقت اند. بنابراین، مردم بسیارى حتى در مهد تمدن، از اسلام و مکتب حیات بخش اهل بیت(ع) بی خبر مانده اند و از آن بدتر، اطلاعات نادرست و غیر واقعى از اسلام به آنها داده شده، به گونه اى که دین رحمت و محبت و عدالت، دین خشونت و ظلم و ناعدالتى معرفى گردیده است.
بنابر نظر اسلام چنین افرادى اگر در دین و آیین خود - آنچه مبتنى بر فطرت است - صادق باشند؛ مثلاً از دروغ بپرهیزند و به کارهاى خلاف انسانیت تن در ندهند، اهل نجات می باشند و به رحمت الهى امیدوارند.
این بحث درباره دانشمندان موحد و خداشناس که اسلام به آنها درست معرفى نشده و اهل سنت که حقیقت تشییع براى آنها تبیین نشده است، نیز صادق است.
به طور خلاصه؛ هر کسى که حقیقت به او نرسیده باشد و او نیز در این حقیقت مقصر نباشد، مستحق دوزخ نیست، زیرا دوزخ جایگاه گنهکاران است، نه کسانى که به حقیقت نادان هستند.[3]

 

منبع : اسلام کوئست
&&&&&&&&&& پی نوشتـــــــــــــــــــــها :
[1]. اصول کافى، ج 1، ص 25، کتاب عقل و جهل.
[2]. براى بحث تفصیلى درباره پلورالیزم دینى، ر.ک: فصلنامه کتاب نقد، شماره 4، پائیز 76، تحت عنوان پلورالیزم دینى و تکثرگرایى؛ گفت وگو با دکتر لگنهاوزن تحت عنوان «مفهوم نبوت را خراب نکنیم»؛ مقاله «آیة الله جوادى آملى و پلورالیزم دینى»؛ نصرى، عبدالله، یقین گمشده، انتشارات سروش، مصاحبه با هادى صادقى ص 319 - 427.
[3]. مطهرى، مرتضى، عدل الهى، بخش هشتم، ص 319 – 427، انتشارات اسلامى، تهران؛ فصلنامه کتاب نقد، قراملکى، محمد حسن، مقاله «کافر مسلمان و مسلمان کافر».

Share