جامعه و فرهنگ سواد آموزی

فرهنگ سواد آموزی

اسلام منادی دانش

اسلام از ابتدای طلوع خود به حمایت و طرفداری از علم و دانش برخاست. تحصیل دانش را برای هر فردی لازم شمرد و برای همگانی شدنِ فرهنگِ سوادآموزی، احتکار علم را ممنوع ساخت و دانشمندان و استادان را به آموزش دادن طالبان عالم و گسترش فرهنگِ سوادآموزی و دانش تشویق و ترغیب کرد. پیشوای عالی قدر اسلام علاوه بر آنکه در سخنان و نصایح خویش ترویج علم و سوادآموزی و فرهنگ را مدّنظر داشت و از ترغیب و تشویق های لازم بهره می برد، عملاً نیز از هر موقعیتی برای بالا بردن سطح معلومات مسلمانان و توسعه دانش استفاده می فرمود.

گواهی تاریخی

تاریخ خود گواه این حقیقت است که تا چه اندازه پیشوای بزرگ اسلام برای آشنا ساختن مردم با سواد و دانش اهتمام داشته است. پس از جنگ بدر و پیروزی مسلمانان گروهی از مشرکان به اسارت مسلمانان درآمدند. در میان آنها افرادی دیده می شدند که مالی نداشتند تا برای آزادی خویش پرداخت کنند. اما از نعمت سواد برخوردار بودند. رسول اکرم(ص) پیشنهاد کردند هرکدام از مشرکان در برابر آزادی خود ده نفر از مسلمانان را سواد خواندن و نوشتن بیاموزند. مشرکان از این پیشنهاد استقبال کردند و بدین وسیله گروهی از یاران رسول خدا(ص) از نعمت خواندن و نوشتن برخوردار شدند.

حقیقت سوادآموزی بزرگسالان

آموزش بزرگسالان فرایندی است سازمان یافته به منظور آگاه سازی بزرگسالان تا بتوانند در جهت تکامل و تعالی حرکت کرده، در سرنوشت جامعه خود از لحاظ اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی مشارکت فعال داشته باشند. بنا بر این تعریف، آموزش بزرگسالان شامل سوادآموزی، کارآموزی حرفه ای و شغلی، آموزش ضمن خدمت، آموزش مسائل خانواده و هر نوع آموزشی که باعث تکامل فرد بزگسال در جامعه باشد، می شود.

به طور کلی تعابیر و تفاسیر مربوط به باسوادی و بی سوادی از دو دیدگاه و طرز تلقی و تفکر ریشه می گیرد. دیدگاه اول همان دیدگاه سنتی است که منظور از سواد را توانایی خواندن و نوشتن و حساب کردن یا همان سه مهارت اصلی می داند. دیدگاه دوم، دیدگاه جدید است که منظور از سواد را توانایی و آمادگی افراد برای مشارکت در سرنوشت خود و امور مربوط به پیشرفت و توسعه جامعه ارزیابی می کند، که سه مهارت یاد شده در دیدگاه قبلی تنها یکی از وسایل آن است. در این دیدگاه، باسواد کسی است که پس از کسب مهارت ها و معلومات اساسی بتواند در کلیه فعالیت های اجتماعی که مستلزم داشتن آن مهارت هاست، به نحو مؤثری شرکت جوید و با استفاده از توانایی های خواندن و نوشتن و حساب کردن، برای توسعه خود و جامعه اش گام بردارد.

اولویت آموزش بزرگسالان

صنعتی شدن کشور ما نیاز آنها را به نیروی انسانی ماهر هرروز بیش از روز پیش آشکار می سازد؛ به طوری که توجه اهمیت به آموزش بزرگسالان آن را برای کشور ما در اولویت خاصی قرار می دهد و باعث گردیده که اقدامات اساسی و جدی تری در مورد این آموزش به عمل آید. آثار این اقدامات به صورت مبارزه جدی با بی سوادی، آموزش مهارت های فنی و حرفه ای، گسترش تعلیمات ابتدایی و حتی تعلیمات همگانی و اجباری ظاهر شد.

فراتر از اقتصاد

آگاهی به این نکته که یادگیری در سراسر عمر فقط به منظورهای اقتصادی نیست، بلکه برای بهتر کردن کیفیت زندگی است، باعث شد که اهمیت آموزش بزرگسالان و سوادآموزی بیش از پیش درک شود و حتی بعضی از کشورها مسئله بقا و منافع ملی خود را مربوط به اجرای آموزش بزرگسالان و سوادآموزی دانستند و نقش فعال تری در ساختن اجتماع و برنامه ریزی عمرانی به آموزش بزرگسالان قائل شدند.

معلم بزرگسالان

نکته مهم در مورد یادگیری بزرگسالان مسئله ارتباط فرهنگی است. بزرگسال بی سواد به فرهنگی که زاییده فقر و بی سوادی او است و باعث ایجاد نظام زندگی و فکری و زبان مخصوص خود او شده است، وابسته و پایبند است. لذا ممکن است معلم عادی نیز کاملاً او را درک نکند. از سوی دیگر لغات و جملات مورد استفاده معلم عادی ممکن است معانی و درک متفاوتی در ذهن بی سوادان ایجاد کند. بنابراین معلم بزرگسالان باید با مسائل فرهنگی و شیوه های ارتباطی بزرگسالان کاملاً آشنا و در رعایت آنها دقیق باشد.

بی سوادی و فرهنگ سکوت

سوادآموزی از مهم ترین و اساسی ترین نیازهای مردمِ کشورهای در حالِ رشد و از جمله کشور ماست و باید از اولویت اساسی برخوردار باشد. تا زمانی که توده های وسیعی از مردمْ بی سواد باشند، آزادی اقتصادی و اجتماعی تحقق نمی یابد و استثمار انسان بر انسان از میان نمی رود. بی سوادی از ارکان فرهنگ سکوت است و به گونه ای جبران ناپذیر افراد و جوامع را خاموش می سازد.

سوادآموزی در فرایند توسعه اقتصادی

توجه به تجربه جهان در زمینه سوادآموزی، به ویژه تجربه کشورهایی که موفق شده اند در مسیر رشد اقتصادی و پیشرفت اجتماعی حرکت نمایند، نشان می دهد که آنها سوادآموزی را حق مسلم انسان و عامل اساسی در تحول و پیشرفت در نظر گرفته اند. مشارکت فعال و مؤثر کارگران و روستاییان در رشد و توسعه ملی را، بدون برنامه های سوادآموزی تحقق ناپذیر می دانند.

سوادی کارامد

سواد برای سواد، امروز دیگر کارایی خود را از دست داده و به پوششی دیگر برای شکل کامل تری از استعثمار فرهنگی اقتصادی و اجتماعی تبدیل شده است. سواد نباید برای خواندن غیر فعال و غیر انتقادی فرهنگ نوشتاری آموخته شود، بلکه سواد باید برای خواندن جهان و نوشتن تاریخ جهان باشد.

سوادآموزی علت ناقصه توسعه و تحول جامعه

سوادآموزی شرط لازم وکافی برای رشد و تحول تلقی نمی شود. ولی بدون برنامه سوادآموزی هم برنامه های رشد و تحول دیر یا زود متوقف می شود. انتظار معجزه از برنامه سوادآموزی یک نوع خیال پردازی و ساده نگری است. اما رشد و نمو برنامه های سوادآموزی در بطن جامعه و در ارتباط با ساختِ نهادهای آن، در رشد و نمو برنامه های توسعه و تحول مؤثر است.

هدف اساسی

آموزش مهارت های خواندن و نوشتن و حساب کردن از اهداف اصلی برنامه های سوادآموزی تابعی به شمار می رود. فراگیری شکل شفاهی و نوشتاری زبان فارسی باید سوادآموز را یاری دهد تا پیام هایی را که به صورت کتبی دریافت می کند درک نماید و نظرها و پیام های ساده خود را، چه به صورت شفاهی و چه به صورت کتبی، به روشنی بیان دارد. از محاسبه های ساده ریاضی برای کارهای روزمره استفاده کند و در پایان برنامه سوادآموزی در حدی از توانایی خواندن و نوشتن قرار گیرد که با خطر بازگشت بی سوادی مواجه نشود.

روش صحیح در آموزش بزرگسالان

منظور از روش های اختصاصی آموزش بزرگسالان، در حقیقت انتخاب فعالیت هایی است که در کوتاه ترین مدت به نحو مؤثری آنها را قادر به خواندن و نوشتن و حساب کردن کند. همان طور که می دانید روش های متفاوتی برای آموختن خواندن و نوشتن و حساب کردن وجود دارد. آنچه در این مورد باید مورد توجه مربی بزرگسالان باشد این است که از این روش ها چگونه استفاده کند. بخشی از این مسئله در انتخاب محتوای آموزشی و ارتباط آن با زندگی روزانه بزرگسالان حل می شود. اما بخشی دیگر به خلاقیت و ابتکار خود مربی بستگی دارد.

راهی برای ایجاد انگیزه سوادآموزی

از عواملی که در برانگیختن فرد برای سوادآموزی تأثیر عمده ای دارد «تصور فرد از خود» است. بزرگسال بی سواد معمولاً از دنیای کنونی جدا بوده، موقعی که تماس مستقیم با آن برقرار می کند، دچار احساس ناراحتی می شود. تصور او از خود، احتمالاً همراه با عدم اعتماد به نفس، ناامنی و عدم احساس کفایت است. به همین دلیل فعالیت هایی که به پرورش «تصور فرد از خود» می انجامد، باید قسمتی از برنامه های تربیتی و آموزشی بزرگسالان باشد.

اهداف کوتاه مدت و انگیزه سوادآموزی

هدفی که در برنامه سوادآموزی یا سایر آموزش های بزرگسالان اتخاذ می شود، اگر درازمدت باشد از قدرت انگیزندگی کمتری برخوردار خواهد بود؛ مثلاً مهارت پیدا کردن در شغلی که نیاز به قدرت و تکنیک بالا و در نتیجه زمان آموزش بیشتری دارد، برای بزرگسال از قدرت انگیزش کمتری برخوردار است، تا یک تلاش کوتاه مدت برای خواندن مثلاً روزنامه، یا پرکردن پرسش نامه های استخدامی یا حتی توانایی نوشتن و امضای یک نامه ساده.

تفاوت عوامل در سوادآموزان بزرگسال و دیگر سوادآموزان

دو عامل مهم «انگیزه» و «رسیدن به هدف» در برنامه سوادآموزی بزرگسالان نیاز به مطالعه و بررسی جداگانه دارد؛ زیرا این عوامل در آنها کاملاً متمایز از دیگر فراگیران است و تحت تأثیر تجربیات و موقعیت های اقتصادی و اجتماعی گذشته آنها قرار می گیرد. در بزرگسالان بی سواد یا محروم از فرهنگ غنی هرگونه کوششی برای اصلاح فردی و اجتماعی خاموش است. بنابراین از انگیزه ناچیزی برای بهتر کردن زندگی خود برخوردارند.

اهمیت میل به یادگیری در بزرگسالان

در آموزش بزرگسالان میل به یادگیری بیش از خود یادگیری اهمیت دارد؛ زیرا معمولاً بزرگسالان اجبار به یادگیری یا حضور در کلاس را کمتر احساس می کنند. تمایل به یادگیری در بزرگسالان ممکن است از علاقه ای شدید ـ ولو به طور موقت ـ به برخی از مسائل و موضوعات یا احساس نیاز به بعضی از دانش ها و مهارت ها برای حل مشکل یا مشکلاتی ناشی شده باشد. ایجاد چنین علاقه ای توسط معلمان، رهبران یا افراد مورد احترام بزرگسالان نیز ممکن است.

نتایج فردی در سوادآموزی بزرگسالان

برای اینکه برنامه های آموزش بزرگسالان موفقیت آمیز باشد بایستی این نکته را در نظر گرفت که فرد بزرگسال چیزی را می خواهد بیاموزد که بتواند به نحوی از انحا آن را به کار گیرد. بیشتر افراد بزرگسال ضرورت شکیبایی را برای فراگیری می دانند. اما وقتی احساس کنند آموخته هایشان نتایج عملی نزدیکی به بار نخواهد آورد، انگیزه خود را برای یادگیری از دست می دهند.

بر همین اصل است که تلاش می شود بیشتر برنامه های آموزش بزرگسالان دارای نتایج فوری و عملی باشد.

یادگیرنده بزرگسال معمولاً خود را بیش از اندازه ای که می داند دانا می پندارد و در مواقع ارزشیابی و امتحان، احساس می کند مورد تهدید قرار گرفته است. در بعضی موارد هم امتحان برای آنها یادآور خاطرات تلخ و اضطراب و نگرانی های دوران کودکی است. بنابراین توسل به روش های سنتی و مدرسه ایِ مربوط به امتحان و نمره گذاری، با عکس العمل و مقاومت بزرگسالان روبه رو خواهد شد. بهتر این است که معلم از روش های ارزشیابی خاص به ویژه از مشاهدات شخصی و روش های غیر مستقیم دیگر استفاده کند. از طرفی شرکت و دخالت و راهنمایی خود بزرگسالان برای اندازه گیری میزان پیشرفت خویش بسیار مؤثر است و کار معلم را آسان تر و آنان را علاقه مند می سازد و از ترس آنها می کاهد. هراندازه ارزشیابی پیشرفت تحصیلی بزرگسالان فردی باشد و میزان کوشش، امکانات، صرف وقت و سرانجام وضع کار و زندگی او مدّنظر باشد، به همان اندازه ارزشیابی برای بزگسالان راحت تر و مقبول تر خواهد بود.

عوامل محیطی و سوادآموزی

عوامل محیطی که بر گسترش و سرعت اجرای برنامه های سوادآموزی و آموزش بزرگسالان اثر می گذارند عبارتند از: 1. راه ها و وسایل ارتباطی و حمل و نقل به منظور دسترسی به مراکز آموزشی به ویژه در روستاها که گاهی اوقات به دلیل پراکندگی جغرافیایی موجب اختلال یا عدم برقراری ارتباطات لازم می شود. 2. تفاوت های موجود در اوقات فراغت یادگیرندگان در مناطق مختلف 3. آداب و رسوم و عقاید مذهبی و زبان ها و لهجه های مختلف هم از عوامل بسیار مؤثری هستند که نمی توان آنها را در اجرای برنامه های سوادآموزی نادیده گرفت.

آموزش مداوم

آموزش مداوم، تمام فرایند آموزشی را هم به لحاظ فردی و هم از نظر جامعه در بر می گیرد. به این ترتیب آموزش مداوم تنها ادامه آموزش و پرورش گذشته نیست؛ بلکه مظهر و پیوند جامع میان همه اشکال، جلوه ها و لحظات کار آموزش و پرورش است. آموزش مداوم، راه ها و روش های مختلفِ نوی است برای رشد همه جانبه انسان از ابتدا تا انتهای زندگی تا بتواند زندگی سعادتمندی، چه از نظر معنوی و چه از نظر مادی، داشته باشد. فکر آموزش مداوم و ضرورت پرداختن به آن باعث شده که نه تنها آموزش و پرورش در دنیای امروز قطع نشود، بلکه باید در سراسر عمر ادامه یابد و از اطلاق لفظ فارغ التحصیل در هر یک از سطوح تحصیلی، به ویژه بعد از تعلیمات عالی به افراد خودداری شود. به عبارت دیگر برای اولین بار در تاریخ تعلیم و تربیت عملاً ارزش سخن پیامبر گرامی اسلام که فرمودند: «اطلبوا العلم من المهد الی اللحد» روشن شده است.

سرعت تغییرات و وظیفه متولیان آموزش

وقتی بشر در مقابل سرعت و مداومت تغییر قرار می گیرد، وظیفه مربیان و متخصصان آموزش و پرورش است که در مورد نحوه، روش و مفاهیم تربیتی تجدیدنظرهایی به عمل آورند که جانشین وظیفه سنتی تعلیم و تربیت، یعنی انتقال معلومات از نسلی به نسل دیگر شود و فرد را دارای چنان خصوصیات روانی سازند که بتواند مرتبا خود را با تغییرات و اوضاع و احوال جدید منطبق سازدو تغییرپذیر باشد و عملاً او را به صورت انسانی در حال «شدن» درآورند.

ورزش و دانش

مسئله تربیت بدنی و ورزش امروز دیگر مانند برخی از ادوار در هوا و هوس و قهرمان پروری خلاصه نمی شود؛ بلکه جزئی از ضروریات زندگی محسوب می شود. ورزش از نظر پرورش ارزش های اخلاقی و صفاتی مانند شجاعت، صراحت، سرعت، دقت و صحت، طبق یافته های علمی، حائز اهمیت است. با آموزش مداوم می توان به چنین هدف هایی تحقق بخشید و بی سوادی و بی اطلاعی انسان را در مورد خشم و فعالیت های مختلف جسمی از میان برداشت.

اوقات فراغت در فرایند آموزش

برای کارشناسان تعلیم و تربیت این مسئله مطرح است که در حین آموزش علمی یا دانشگاهی به یادگیرندگان خود بیاموزند که چگونه اوقات فراغت خود را صرف کنند واگر این فرصت از دست رفته باشد، باید در همان سن بزرگسالی دست به آموزش چنین مهارت هایی بزند. امروز بزرگسالان در کشورهای مختلف با استفاده از فنون، قرائت، نویسندگی زندگی خود را با معنا و سرشار از لذت و بر احساس بطالت خود غلبه می کنند. اوقات فراغت یکی از دلایل ضرورت آموزش مداوم است.

آموزش مداوم و شرکت فرد در اجتماع

از هدفهای عمده آموزش مداوم این است که بتواند به فرد، در اجتماع، امکان شرکت مؤثر در داد و ستدهای فرهنگی و مادی بدهد تا به این ترتیب فرد در سرنوشت جامعه خود سهیم شود و در واقع با دادن قسمتی از سهم خود به جامعه، پاداش متقابل از اجتماع دریافت کند. این قد رت مبادله باعث خواهد شد که فرد خود را در مقابل جامعه مسئول احساس کند و بداند که در نهایتْ این جامعه است که به فرد خدمت می کند و فرد در جامعه شخص و شخصیت می شود. با تحقق این هدف می توان از طریق آموزشِ مداومْ به ساختن جامعه ای دست زد که اسلام آن را می خواهد.

تعریف آموزش مداوم

آموزش مداوم گرچه در بعضی موارد به عمل آموزش بزرگسالان اطلاق می گردد، اما این اصطلاح امروزه دارای معنای بسیار وسیعی است که هرگونه تعلیم و تربیت انسان را از بدو تولد تا لحظه پایان زندگی شامل می شود که آموزش بزرگسالان بعدی از ابعاد این نوع آموزش به شمار می رود.

تضمین تداوم یادگیری

طبق اصل تداوم، سوادآموزیِ تابعی به عنوان مرحله ای از فرآیند آموزش و پرورش مداوم و نخستین گام به سوی تحول دائم جامعه محلی، ملی و بین المللی در نظر گرفته می شود. دوره های متعدد آموزشی در چهارچوب نظام آموزشی غیر رسمی و امکان جذب شرکت کنندگان در صورت اقتضا در نظام آموزش رسمی، تداوم آموزش و توالی یادگیری را تضمین می کنند.

روش های غیر رسمی در آموزش بزرگسالان

اگر آموزش بزرگسالان بر مبنای مشخصات و ویژگی ها و روش های آموزش غیر رسمی مانند هدف های فوری و عملی، خارج شدن از چارچوب مدرسه و آموزش در هر موقعیت و زمینه مساعد انجام گیرد؛ ساخت و سازماندهی آن ساده باشد؛ کارکنان و یادگیرندگان در اجرای این نوع آموزش مشارکت داوطلبانه داشته باشند؛ برخورداری از آموزش، مستلزم ضوابط پذیرش مرسوم و متعارف نباشد و دارای انعطاف پذیری و نرمش زیادی باشد و سرانجام در ارزشیابی از نتایج این نوع آموزش کارایی عملی ملاک باشد تا مدرک تحصیلی، مهم ترین بخش آموزش غیر رسمی تحقق می یابد.

بی سوادی اولیا و افت تحصیلی

در بسیاری از موارد افت تحصیلی اعم از مردودی یا ترک تحصیل یا دیگر انواع آن مولود عوامل خانوادگیِ کودکان، نوجوانان و جوانان است. یکی از آن عوامل بی سوادی والدین است که هم از نظر عدم درک وظایف مدرسه و برنامه های آن، و تداوم حضور مرتب دانش آموزان در مدرسه مشکلاتی برای تحصیل دانش آموزان و کار مدرسه فراهم می آورد، و هم از نظر ناتوانی آنان در کمک فکری و عملی به امور برنامه درسی دانش آموزان در منزل، از پیشرفت مناسب تحصیلی فرزندان آنان می کاهد.

پیشرفت تحصیلی و دامنه لغات

پیشرفت تحصیلی افراد مخصوصا در سال های اولیه تحصیل تا اندازه زیادی مرهون رشد و تکامل زبان دانش آموزان می باشد. لکن بررسی های انجام شده روشن کرده است که خانواده های بی سواد در مکالمات روزمره خود از تعداد لغات محدودی استفاده می کنند که این دامنه لغات برای پیشرفت تحصیلی فرزندان آنان به هیچ وجه کافی نیست و نارسایی و کمبود گنجینه لغات خانواده باعث کندی پیشرفت تحصیلی فرزندان آنان می شود.

دامنه آموزش غیر رسمی

دامنه آموزش غیر رسمی به مراتب وسیع تر از آموزش رسمی است. اهمیتش نیز از نظر رشد و بلوغ عاطفی، فکری، سیاسی و اجتماعی بیشتر است. بدین جهت، به تدریج مقام و موقعیت خاصی پیدا کرده و فعالیت های منظمی توأم با برنامه ریزی در بعضی از زمینه های آن، چون آموزش مادران، مسائل و روابط خانواده، فعالیت های هنری، و همچنین آموزش های بزرگسالان بخش بزرگی از فعالیت های آموزش غیر رسمی را تشکیل می دهند.

آموزش مداوم و کیفیت برنامه ریزی آن

رشد عاطفی، فکری، و اجتماعی انسان محدود به دوران کودکی و جوانی نیست، بلکه تمام دوران زندگی را از بدو تولد تا پایان عمر در بر می گیرد. بنابراین آموزش و یادگیری باید مداوم باشد و به مفهوم آموزش «ز گهواره تا گور» تحقق بخشد. توجه به این اصل به برنامه ریزی آموزشی وجهه خاصی بخشیده، آن را در مسیر جدید و پر اهمیتی قرار می دهد. توجه به این اصل مستلزم آن است که آموزش های رسمی، آموزش های غیر رسمی و آموزش های بزرگسالان نه تنها با یکدیگر مرتبط و هماهنگ شوند، بلکه، با نیازهای فردی، اقتصادی و اجتماعی انسان در طول زندگی اش سازگار گردند، و به صورت فراگردی پویا و سازنده و اصلاح کننده درآیند.

آموزش، هدف یا وسیله؟

سوادآموزی و آموزش بزرگسالان و نیز آموزش های عمومی در زمینه هدف های ملی برای پیشرفت و تعالی اجتماعی هم هدف محسوب می شود، هم وسیله. هدف است، زیرا برای غنای فرهنگی و تعالی و تکامل فکری و عاطفی و رسیدن به مدارج عالی انسانی لازم است؛ وسیله است، زیرا برای عدالت و برقراری روابط سالم اجتماعی، همچنین تأمین نیروی انسانی برای گردش چرخ های اقتصادی ضرورت دارد. به عبارت دیگر، توسعه آموزش و پرورش هم برای آن لازم است که به توسعه اقتصادی و اجتماعی کمک کند، و هم ضرورت دارد؛ چرا که از توسعه اقتصادی و اجتماعی خوب بهره برداری شود.

تولید مواد خواندنی، اساسی ترین اقدام در تثبیت سواد

تولید مواد خواندنی و گسترش فرهنگ مطالعه در بین آنان که به تازگی سواد آموخته اند، اساسی ترین اقدامی است که بایستی برای تثبیت سواد و پیشگیری از بازگشت به بی سوادی آنان انجام گیرد. سوادآموزی در صورتی مفید و کاربردی است که زمینه ای برای بالا بردن سطح آگاهی سوادآموزان باشد. منظور از آگاه سازی بزرگسالان نوسواد، انباشت اطلاعات و معلومات گوناگون نیست؛ بلکه ایجاد توانایی های فکری برای حل مسائل زندگی آنهاست. نوسواد بزرگسالی که می تواند با تحلیل مسئله و استفاده از تجارب گذشته و به کارگیری مهارت های جدید، راه حل مناسبی بیندیشد، مطمئنا از تفکر خلاقی برخوردار است. چنین بینش و تفکری حاصل نمی شود، مگر از طریق تهیه مواد خواندنی مفید، و رویارویی آنان با مسایل واقعی زندگی.

اهمیت سوادآموزی در زنان

کارشناسان به این واقعیت پی برده اند که سوادآموزی زنان به عنوان امری قوی، نقش بسزایی در رشد معیارهای زندگی، سلامت خانواده و گسترش مشارکت آنان در فعالیت های اجتماعی ایفا می کند. از این رو سوادآموزی زنان از اولویت بیشتری برخوردار است. شناخت مسایل و نیازهای اساسی زنان اولین مرحله برای برنامه ریزی آموزشی و تهیه و تدوین کتب و مواد خواندنی برای آنان است. با آموزش مهارت های سوادآموزی می توان سطح آگاهی و دانش عمومی زنان را در زمینه رعایت بهداشت و حفظ سلامت بالا برد که نتیجه این امر مواظبت بهتر از کودکان است. با توجه به ضرورت و اهمیت سوادآموزی برای زنان، دولت ها باید به این امر حیاتی توجه بیشتری مبذول دارند و در پی آن، اقدام به تشکیل کارگاهی برای تهیه مواد خواندنی برای زنان نوسواد کنند.

بازگشت به بی سوادی در زنان

هرساله تعداد بی شماری از کودکان آسیایی به علت فقر مالی و وضع نامساعد اقتصادی، در مقطع ابتدایی ترک تحصیل می کنند. به همین دلیل درصد اُفت تحصیلی در بین زنان نیز بسیار بالاست. آنها پس از ترک تحصیل، به سبب در دسترس نبودن مواد خواندنی مناسب، به بی سوادی بازگشت می کنند. این کشورها با داشتن قشر عظیمی از زنان بی سواد همواره از فقر و بالا بردن درصد مرگ و میر کودکان رنج می برند.

سوادآموزی و وسایل کمک آموزشی

جزوه یا کتابچه مصور وسیله آموزشی مؤثری است که سوادآموزان می توانند آن را بارها بخوانند. همچنین وسیله ای است که می تواند مطالب و اطلاعات را به طور مشروح و با توالی منطقی برای فراگیران فراهم سازد. اما این نکته را نباید از نظر دور داشت که اگر سعی شود مطالب و اطلاعات زیادی در قالب یک کتابچه به خورد خوانندگان داده شود، این کار نه تنها خسته کننده است، بلکه سبب می شود خوانندگان علاقه ای به ادامه مطالعه، از خود نشان ندهند. یکی از وسایلی که برای سوادآموزی و آموزش نوسوادان وجود دارد پوستر است. پوستر وسیله ای مؤثر برای انتقال اطلاعات و پیام های مهم به مردم است و آن با یک نگاه کوتاه امکان پذیر می شود. در یک پوستر تصاویر باید تا حد امکان گویا و روشن باشد. متن نوشتاری آن نیز باید ساده و کوتاه باشد تا بیننده با یک نگاه و حتی از راه دور اطلاعات و پیام پوستر را دریابد.

کیفیت وسایل کمک آموزشی

مطالب و وسایل آموزشی مخصوص زنان نوسواد باید اولاً جالب توجه، ثانیا ساده و قابل فهم و ثالثا عملی و کاربردی تهیه شوند. نکته مهم دیگر این است که برای تهیه آنها بهتر است از لوازم و چیزهای کم بها که در دسترس است استفاده شود؛ مثلاً با اتصال دو یا سه وسیله ساده موجود، می توان لوازم جالبی تهیه کرد که ممکن است تأثیر بیشتری نیز داشته باشند.

آموختن روزنه ای است که از درون باز می شود. از این رو، آموزش دادن ـ به مثابه فراگردی که یادگیرنده را به آموختن ترغیب می کند ـ وظیفه ای دشوار است. سوادآموزی ـ که منظور از آن آموزش نوآموزان در زمینه مهارت های نو اجتماعی، اقتصادی و سیاسی از طریق آموختن خواندن و نوشتن است ـ هنوز امری پیچیده و نسبتا دشوار در میان دیگر انواع آموزش است.

انگیزه در سوادآموزی

انگیزش برای آموختن سواد را می توان متشکل از دو جنبه دانست: یکی روان شناختی و دیگری ساختی. بسیاری از افراد کنجکاو هستند، از پیشرفت در امور لذت می برند و می خواهند در آنچه انجام می دهند، موفق باشند. اگر برنامه های سوادآموزی بر پایه های اساس فنی و تخصصی استوار باشند، می توانند به طریقی اثربخش به آموزش نوآموزان بپردازند تا از نظر روانی به آنان احساس رضایت دهد. اما جنبه ساختیِ انگیزش برای آموختن مهم تر است. باید به بزرگسالان شرکت کننده در برنامه های سوادآموزی این امکان داده شود که در ساخت های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی که پیرامونشان وجود دارد، به طور کامل مشارکت کنند.

تأثیر خانواده در برنامه های سوادآموزی

خانواده یکی از واحدهایی است که تأثیر برنامه سوادآموزی را نمایان می کند. از آنجا که منظور از برنامه سوادآموزی، دگرگونی و ارتقای اجتماعی و اقتصادی است، عملکرد نوآموزان بزرگسال در خانواده نیز باید متحول شود. هر برنامه ای در زمینه تغییرات مطلوب در خانواده نیز باید به تعیین هدف های خود بپردازد. این هدف ممکن است شامل رعایت نظافت کلی، رژیم غذایی خانواده، نحوه پرورش کودکان، عادات تندرستی، فرستادن کودکان به مدرسه، چگونگی مصرف خانوار و نحوه تصمیم گیری در خانواده را شامل می شود.

 

منبع: گلبرگ - آذر 1380، شماره 23 - روز سوادآموزی

Share