چرا وضویی نو ؟

چرا وضویی نو ؟

عوامل تربیتی و روانی و سیاسی و اجتماعی گوناگونی عثمان را به ابداعِ وضوئی نو برانگیخت ; تا جایی که به سه بار شستن اعضا گرایش یابد و سپس به شستن سر و پا _ به جای مسح _ حکم کند . بعضی از آن عوامل چنین اند :

1 . عثمان خود را سزاوار قانون گذاری می دانست و شأنِ خویش را از ابوبکر و عُمَر کمتر نمی دید ، چرا برای آن دو فتوا جایز باشد و برای او نه ؟ با اینکه همه جزو مکتب اجتهاد و رأی اند و هر کدامشان خلیفه پیامبر به شمار می آیند !

2 . وی به ظواهر دینی سخت چسبیده بود . هنگام ساخت مسجد النبی ، وی یک خشت حمل می کرد و آن را از خود دور نگه می داشت ، و آن گاه که خشت را می گذاشت ، دستانش را فُوت می کرد و به جامه اش می نگریست (که کثیف نشده باشد) اگر گردی بر آن نشسته بود ، فُوت می کرد . همه اینها بدان جهت بود که وی نسبت به نظافت وسواس داشت .(1)

1- 1. بنگرید به ، العقد الفرید 5 : 90 .

 

در حالی که عمّار با وجودِ ضعف بدنی ، دو خشت را بر دوش حمل می کرد .

عثمان هر روز غُسل می کرد(1) ، هنگام وضو پاسخ سلام مؤمن را نمی گفت(2) و خود بیان می داشت که از زمانِ بیعت با رسول خدا ، به آلتش دست نکشیده است .(3)

و دیگر رفتارهایی که نشان می دهد عثمان وسواسی بود .

3 . عثمان وضو را نظافت و طهارت می دانست . از این رو ، به نظر وی سه بار شستن اعضا و شستن به جای مسح کشیدن ، نظافت فزون تری را داراست و این کار عیبی ندارد ، هرچند بر خلاف سنّتِ پیامبر باشد .

4 . از بعضی از احادیث پیامبر (صلی الله علیه وآله) درباره نیکو و کامل به جا آوردنِ وضو(4) و «وای بر پاشنه ها از آتش» ، برای طرح وضوی غَسلی خویش استفاده کرد .

1- 1. المحلّی 2 : 16 ; نیز بنگرید به ، صحیح مسلم 1 : 207 ، حدیث 231 ; شرح نووی بر صحیح مسلم 3 : 115 .

2- 2. سنن دارقطنی 1 : 96 ; کنز العمّال 9 : 443 ، حدیث 26888 .

3- 3. سنن ابن ماجه 1 : 113 ; تاریخ دمشق 39 : 225 ; المحلّی 2 : 79 .

4- 4. بنگرید به ، صحیح مسلم 1 : 206 ، حدیث 6 .

 

5 _ هنگام یورش بر وی ، می خواست هاله ای از قداست را بر خود بیفکند تا انقلابیون را از قتل خویش بازدارد . از کارهای نیک خویش سخن گفت و اینکه «بِئْرِ رُوْمَه» را خرید و آن را وقف کرد(1) تا بقای خود را بر ایمان ثابت کند ، و وضوی جدید خود را گامی در این راستا بینگارد ، لیکن به درمانِ درد با درد پرداخت ، نه با دوا .

6 . عثمان مردم را به اختلافات فقهی و بگومگو در آنها مشغول می ساخت تا از قتل او دست بردارند و به سیاست های مالی و اداری ناشایست او نیندیشند . این کار درباره بسیاری از آرای وی رخ داد ، امّا نتیجه خوبی برای او در بر نداشت . از این رو امام علی (علیه السلام) فرمود که عملِ عثمان مردم را بر وی شوراند .(2)

7 . از مهم ترین عوامل بدعت های عثمان این بود که امویان بر گِردش حلقه زدند و به بنای فقه سیاسی جدیدی دست یازیدند . این امر ، بزرگان صحابه را (مانند ابن مسعود ، ابن عبّاس و ...) از همکاری با او دور ساخت و خلأ فقهی ای را پدید آورد که امویانِ صاحب نفوذِ دربار عثمان ، زیرکانه این خلأ را پر ساختند .

8 . وجود حالت سازش بسیاری از صحابه ، باعث شد که عثمان از طرح آنچه به نظرش می ر سد ، نپرهیزد ; زیرا نهایت بدانجا می رسید که می گفت: «رأیی است که به نظرم آمد»(3)

1- 1. بنگرید به ، تاریخ طبری 3 : 415 و434 ; البدایه والنهایه 7 : 197 و200 .

2- 2. نهج البلاغه 1 : 35 ، خطبه 3 .

3- 3. بنگرید به ، اَنساب الأشراف 5 : 39 ; تاریخ طبری 4 : 268 .

 عبدالله بن عمر گفت : «اختلاف مایه شر است»(1) ابن مسعود بیان داشت: «عثمان امام است، با اومخالفت نمیورزم».(2)

9 . شیوع اجتهاد و پذیرش آن از سوی بسیاری از صحابه ، زمینه را برای استقبال از طرحِ عثمان آماده ساخت . این حالت _ پیش از آن _ در پی اجتهادات و آرای فراوانی از عُمَر و ابوبکر ، در جامعه پدیدار گشته بود .

با توجه به این موارد ، و تأمّل در ریزِ زندگی عثمان ، می توان انگیزه های وی را برای «وضویِ ثلاثی غَسلی» دریافت که البته صحابه مکتب تعبّد آن را قبول نداشتند .

1- 1. سنن بیهقی 3 : 144 .

2- 2. همان .

Share