شعر اجتماعی
بنده یک شاعر اولولعزمم / شاعر : سعید بیابانکی
شاعري با دبير کنگره گفت:
پیداست برف ها پشیمان شده اند / شاعر : سعید بیابانکی
در شهر، دَم از صفا و خوبي زده ايم
من مشکل حجاب ندارم شما چطور / شاعر : سعید بیابانکی
من شاعرم، کتاب ندارم؛ شما چطور؟!
این قدر براین پیکر تفتیده متازید / شاعر : سعید بیابانکی
پیچایی گیسوی شکن در شکن است این؟
باید گدا و در به در از چین بیاوریم / شاعر : سعید بیابانکی
من نیز مانند شما از پشت خنجر خورده ام / شاعر : مرتضی امیری اسفندقه
کدام استقلال کدام پیروزی / شاعر : مرتضی امیری اسفندقه
حضور گم شدۀ صد هزار آدم گم
حضور وحشیِ رنگ
صف، انتظار، صف، امضا، شماره / شاعر : قیصر امین پور
صف
انتظار
صف
امضا
شماره
امضا
خسته ام از آرزوها، آرزوهای شعاری / شاعر : قیصر امین پور
خسته ام از آرزوها، آرزوهای شعاری