اى اهل شام مظهر لطف خدا منم
مقصود ز آفرینش ارض و سما منم
پوشیده نیست نزد من اسرار کاینات
زیرا که محرم حرم کبریا منم
اى اهل شام مظهر لطف خدا منم
مقصود ز آفرینش ارض و سما منم
پوشیده نیست نزد من اسرار کاینات
زیرا که محرم حرم کبریا منم
سالها ديده ي من خواب نداشت
تا چهل سال دلم تاب نداشت
نچه ديدم به صف کرب و بلا
کس نديد آن همه حتي شهدا
السلام علیک یــا امــام صـادق ای کتاب ناطق!کاشف الحقایق!
یا امام مظلوم
چون حرم نیست زائری هم نیست
خادمی نیست نوکری هم نیست
چون که گنبد ندارد این بقعه
پس یقیناً کبوتری هم نیست
هر که رفته بقیع میداند
(غربت بقیع و مدینه)
شده دم به دم این نگرانی ام، که مدینه ندیده بمیرم
به هوای آن همه آرزو، نشود که بهانه نگیرم
(غربت بقیع و مدینه)
پیش چشمم، نه ضریح، نه رواق
در این مرقد، نه عَلَم، نه چراغ
اینجا غوغا، نکنید نکنید
مسلم علیه السلام
یک ماه خون گرفته 5 – غلامرضا سازگار
من گل بـاغ عقیلم
اهل ایمان را دلیلم
مسلمم؛ اول قتیلم
ای مرغ جان کبوتر صحن وسرای تو هفت آسمان صحیفۀ مدح و ثنای تو
چشـم رضـا بـه مـاه رخ دلربــای تو چشـم فرشتگان خـدا جـای پای تو