تاریخ انتشار: 29 آوریل 2020 شماره مطلب: 29017 تعداد بازدید: 391 نظرات: 0
انجمنها:
بی ذره ای تقدم و تاخیر می رسی / شاعر : امید مهدی نژاد
از ژرفنای مبهم تقدیر می رسی
با هیبتی به رنگ اساطیر می رسی
در کوچه های خیس زمان پرسه می زنی
وقتش که شد به لحظه ی تقدیر می رسی
در پیچ جاده ای که به مقصد نمی رسد
با اضطراب ممتد آژیر می رسی
در ملتقای خون و خطر، هم رکاب عشق
همراه با ترانه ی تکبیر می رسی
دکان دین فروشان را تخته می کنی
وقتی به لقمه های گلوگیر می رسی
کابوس هولناک شب بی ترانه را
فردا تویی که از پی تعبیر می رسی
با هر کسی شبیه خودش حرف می زنی
بی ذره ای تقدّم و تأخیر می رسی
اما برای این تن تنها که سال هاست؛
در انتظار توست، چرا دیر می رسی؟!