بخش 11
قبل از انقلاب
«کمیسیون مشترک ایران و آمریکا برای سومین بار در تهران در تاریخ 76 اگوست سال 1976 برگزار
شد. هوشنگ انصاری وزیر امور اقتصادی و مالی و آقای هنری کیسینجر در این ملاقات حضور داشتند.»
***
در این کنفرانس که در نوشهر تشکیل شده است، شاه خائن نیز حاضر بود و پیامی خطاب به فورد
رئیس جمهور وقت خوانده است.
***
«در این گفتگو جاری جهان و روابط حسنه بین دو کشور مورد بحث واقع شد.
معاملات و سرمایه گذاری
رابط کمیسیون اظهار داشت که روابط بین دو کشور همان طور که انتظار می رود رو به گسترش است.
در مارس 1975 مبلغ 15 بیلیون دلار (خارج از معاملات نفتی و نظمی) برای مدت 5 سال در نظر گرفته
شده بود، کمیسیون با مبلغ 26 بیلیون دلار برای طی سالهای 19801975 توافق نمود. همچنین توافق
نمود که هر دو کشور برای رسیدن به هدف مشترک همکاری نمایند، در صورتی که صادرات نفت بدون در
نظر گرفتن معاملات نظامی هم به حساب بیاید. جمع تجارت غیر ارتش دو کشور از مرز 40 بیلیون دلار
در طی 19801975 بیشتر خواهد شد.
تمایلات دولتین برای توسعه تجاری و اقتصادی بین دو کشور و همچنین نیاز به صادرات آمریکایی
برای کالاهای صنعتی ایران مورد نظر قرار گرفتن رابط آمریکایی آمادگی همکاری برای صدور را اعلام
نمود و ایرانیها نیز عمومیت دادن بیشتری به سیستم روابط را پیشنهاد نمودند.»
(گزارشی از کمیسیون مشترک ایران و آمریکا در ایران)
***
با توجه به گزارش فوق به گوشه ای از روابط اقتصادی ایران و آمریکا را که حاکی از سالها چپاول و به
یغما بردن نیروهای مادی مملکت ایران است واقف می شویم. اگر چه توضیح در مورد چگونگی این غارت
امپریالیستی احتیاج به تحقیق و بررسی و بیانی کاملتر دارد، ولی همین جمله فوق نشان از جنایاتی است
که هنوز آثار آن در اوضاع اجتماعی اقتصادی ما به خوبی مشهود می باشد.
«بخش آمریکایی کمیته تجارتی مشترک ایران و آمریکا جلسه ای را در تاریخ 29 نوامبر 1978 در
واشنگتن D.C برگزار نمود. این جلسه با شرکت نمایندگان 30 کمپانی آمریکایی که دارای روابط و
وابستگی های تجارتی با ایران هستند صورت گرفت.
این ملاقات برای بررسی جریانات اخیر ایران بود. اعضا در مورد فضا و شرایط و موقعیت اقتصادی در
ایران و اثرات آن در جو تجاری بحث نموده و همچنین درباره نقش و ادامه کاری که این کمیته در مورد
روابط دو جانبه اقتصادی باید ایفا نماید، گفت و گو کردند.
اعضای کمیته در پایان جلسه متفق القول بودند، که موقعیت اقتصادی کنونی باید مد نظر باشد؛ زیرا
نشانگر یک تنزل در پتانسیل اقتصادی قابل ملاحظه ایران است. بخش آمریکایی همچنین توافق نمودند
که این ناپایداری اقتصادی فعلی گذراست و کمپانیهای آمریکایی در ایران قاطعانه از اقداماتی که آرامش
را باز گردانده و اجازه رشد و شکوفایی اقتصادی را دهد حمایت می نماید؛ در حال حاضر اجرای
قراردادها با ایران بلامانع است.
... کمیته حمایت خود را از کوششهای دولت ایران برای برقراری ثبات اقتصادی و ادامه افزایش سطح
زندگی ایرانیان اعلام می دارد و از هیچ گونه کمکی برای رسیدن به این اهداف مهم دریغ نمی ورزد.»
***
باید توجه داشت که نامه فوق که گزارش مطبوعاتی است در اوج مبارزات مردم ما نوشته شده است؛
یعنی زمانی که خون شهیدان انقلاب اسلامی هر روز انقلاب را به حرکت در می آورد.
حال 30 کمپانی آمریکا در ترس از دست دادن این خوان گسترده به مذاکره می نشینند و حمایت خود
را از شاه و رژیم خائن او برای ثبات اقتصادی و زمینه سازی چپاول این کمپانی های غارتگر بین المللی
ابراز می دارند.
***
حال، نامه کمیسیون فوق به شاه خائن
«اعلیحضرتا»
بخش آمریکایی کمیته تجاری مشترک ایران و آمریکا اخیرا جلسه ای را در واشنگتن دی سی برگزار
نمود و باعث افتخار من به عنوان رییس این گروه می باشد، که نتیجه جلسه خود را به شما گزارش نمایم.
این جلسه برای مطالعه پیشرفتهای قسمتهای اجرائی کمیته در سال گذشته و مشخص نمودن و
گسترش دادن راه حلهای مسایلی که مانع از رشد ارتباطات اقتصادی بین ایران و آمریکا است برگزار
گردید.
ما همچنین از مسایل جدید در کشور شما و اثرات آنها در دنیای تجاری و نقشی که کمیته در تضمین
تداوم همکاریهای تجارتی بین دو کشور و ثبات اقتصادی ایران می تواند اجراء نماید بحث نمودیم. به
ضمیمه، گزارش است، که خلاصه نتایج جلسه ما را نشان می دهد، امّا من میل دارم به علت تقاضای اعضاء
اضافه نمایم که ما کاملاً از روش و سیاست شما و وزیران شما برای بازگرداندن اقتصاد ایران به حالت
شکوفا و سالم قبلی اش حمایت می نماییم. کوششهای شما برای بازگردانیدن نظم اجتماعی و ایجاد یک
حکومت غیر نظامی منتخب مردم و ایجاد مرحله نوین در اقتصاد و همچنین اوضاع سیاسی و اجتماعی
تضمین کامیابی و خوشبختی نسلهای آینده را سبب خواهد شد. اعضاء ما با مجتمعهای تجاری شما و
حکومتمان برای رسیدن به این اهداف مهم همکاریهای لازم را می نماید.
همان طور که از گزارشها مشهود است، مجتمعهای تجاری آمریکایی برای حفظ ثبات اقتصادی ایران
کاملاً آماده هر گونه فداکاری می باشند و حاضر به ایفای نقش فعال در رشد و توسعه آتی اقتصاد کشور
شما می باشند. ما کوششهای شما را تحسین نموده و آرزوهای صمیمانه را برای موفقیت شما می نماییم.»
با احترام
هاروی کاپنیک 6 دسامبر 78
هم چنین از طرف این کمیسیون نامه ای به جلاد خون آشام، غلامرضا ازهاری، نوشته می شود. لازم به
تذکر است که ازهاری خائن، در آن زمان نخست وزیر شاه جلاد بوده است.
در این نامه به حمایت از اقدامات ازهاری برای ثبات شاهنشاهی و در نتیجه ثبات اقتصادی به سبک
آمریکایی یعنی ایجاد زمینه چپاول برای کمپانیهای غارتگر بین المللی، اشاره نموده است و نامه مشابهی
هم به سناتور فراری ضیائی، که رییس اتاق بازرگانی ایران بود نوشته می شود.
***
نامه های فوق به خوبی نشانگر وحشت آمریکاییهای چپاولگر از جریانات انقلاب در ایران است. اوج
انقلاب اسلامی آنها را بر آن می دارد که برای ارزیابی و استحکام دوباره رابطه تجارتی با ایران مطالعه نمود.
و نقش خود را در رابطه با جریانات ایران مشخص نمایند.
و حمایت خود و کمکهای خود را به شاه جلاد و ازهاری ارایه می دهند. لفظ فداکاری و حمایت و
پشتیبانی در قاموس آمریکاییهای چپاولگر چه معنی جز فداکاری به خاطر چپاول دوباره و حمایت به
خاطر نفوذ و حاکمیت اقتصادی دوباره و پشتیبانی به خاطر سلطه دوباره بر سرنوشت اقتصادی و سیاسی
ملت ایران می دهد.
وضعیت اقتصادی ایران
1 ایران با وضع شدید اقتصادی در ماههای آینده روبرو خواهد شد. کوششهای زیادی از طرف دولت
برای اطلاعاتی که در این مورد احتیاج است بایستی انجام پذیرد و نتیجه این کوششها بررسی شود.
2 بودجه دولت در سال جاری در نظر گرفته شده که خوش بینانه توسعه هایی را یادآور شده از جمله
بازسازی و توسعه طرحها برای دوباره راه انداختن اقتصاد کشور.
3 کوشش زیاد خود را برای گزارش از تولید نفت به کار ببرید؛ مخصوصا مسایل و سیاست نفتی و وضع در
مناطق نفت خیز.
4 ایران در زمستان امسال هم احتمالاً کمبود نفت سفید خواهد داشت احتمالاً مربوط به مسایل
پالایشگاهها می شود. لطفا در این مورد گزارش دهید و همچنین چه کوششهایی دولت برای رفع این
کمبود کرده؟ و اطلاعات خود را درباره واردات تولیدی ارسال دارید.
5 امکان کمبود مواد غذایی هم هست، هر گونه پیشرفتی را در این زمینه گزارش دهید.
6 بخش خصوصی در ماههای آینده احتمالاً اوقات سختی را خواهد داشت، گزارشها در زمینه شکستهای
تجاری، سرمایه ها و استخدام خصوصی مفید خواهد بود.
7 دولت ایران مجبور است که به فشاری که از طرف کلیه جوامع مختلف ایرانی وارد می شود جواب دهد.
هر گزارشی که وضع اقتصادی سیاسی و گروههای بزرگ مثل کشاورزان محصلین، بازاریها و قبیله ها
را در برداشته باشد برای تشخیص سیاست اقتصادی آینده ایران مفید خواهد بود.
8 کوشش دولت را برای ملی کردن تجارتهای خصوصی و جریانات تولیدی در قسمت شرکتهای ملی
شده را گزارش دهید.
9 گزارشهای اساسی مربوط به رابطه مالی دولت ایران و شرکت ملی نفت ایران مورد احتیاج است، مدت
زمانی را که طول می کشد تا پول نفت به دست دولت برسد چقدر است؟
چقدر از این درآمد را شرکت نفت برای مخارج خود نگه می دارد؟ و هم چنین، برای سرمایه گذاریش
آیا پول دریافتی از هر بشکه به حساب آمده یا کلی دریافت شده؟ آیا این امکان هست که بعضی از کارگران
شرکت نفت مقداری از این درآمد را دزدی کنند؟ آیا آنها اغلب ممیزی می شوند؟
10 هر گونه گزارشی در زمینه سیاست کشاورزی و برنامه های آن مورد علاقه خواهد بود. کمبودهای آب
امکان پذیر است. شایعه ها نشان می دهد که سیستم قناتها در استانهای مختلف وجود داشته، ولی بسته
هستند.
یک گزارش در زمینه ای که آب تا چه اندازه وجود خواهد داشت خوب خواهد بود مخصوصا اگر در
رابطه با گزارشی از تولیدات غذائی باشد.
(محرمانه گزارشی از اقتصاد ایران سپتامبر 76 مهر 58)
***
مطابق آنچه که از گزارشات فوق به دست می آید آمریکا سعی دارد تحولات اقتصادی ایران را کاملاً
تحت نظر بگیرد و اطلاعات لازم را از این جریانات در دست داشته باشد؛ این است که با طرح سؤالات
فراوانی در مورد اقتصاد ایران می خواهد به زوایای جریانات جدید اقتصاد ایران پاسخ داده و اقتصاد ایران
را به روشنی بعد از انقلاب برای خود ترسیم نماید، تا براساس آن سیاستهای خود را طراحی کند. لازم به
تذکر است که در این مرحله مسایل اقتصادی تابع فعل و انفعالات سیاسی است و آمریکا سعی دارد از
طریق سیاسی رابطه خود با ایران را حل کرده و با نفوذ بتواند دوباره سلطه خود را احیاء نماید. در این مورد
در بخشهای قبلی مفصلاً بحث نموده ایم.
در گزارش فوق به نکته اساسی پی می بریم. اول اینکه آمریکا می خواهد بداند که ایرانیها بعد از انقلاب
چگونه می خواهند بدون اتکا به آمریکا خود را اداره کنند، بودجه را در وضعیت جدید چگونه تنظیم
می نمایند. مسایلی مثل مدیریت ملی کردنهای واحدهای اقتصادی مختلف و حل کمبودهای مواد غذائی
مواد سوختی چگونه حل می نمایند. و در رابطه با استفاده از اقتصاد بومی و سنتی چه در کشاورزی و
سیستمهای آبیاری مثل قنات و غیره و چه در اقتصاد تولیدی دیگر که پای محصلین، مردم بومی، بازاریان
و حتی قبایل در آن مؤثر است چه نوع تحولاتی اتفاق می افتد و آیا ایران می تواند با تمسک به روشهای
انقلابی به سوی یک اقتصاد خودکفا حرکت کند؟ شناخت وضعیت ایران در هر صورت می تواند موقعیت
نشانه روی آمریکا را در مورد اقتصاد ایران و استفاده از وابستگی اقتصاد ایران به غرب جهت نفوذ و سلطه
دوباره برای آمریکا روشن کنند.
دوم، تکیه زیاد آمریکا بر روی مسئله نفت است که شریان حیاتی اقتصاد آمریکا و ماشین صنعتی
اوست؛ چه دیگر اقمار چپاولگر آمریکا نظیر ژاپن و کشورهای اروپایی نیز از این ماده حیاتی برای
چرخش صنایع خود استفاده می کنند. چنانچه در تحلیلهای قبلی هم روشن شد، یکی از اهداف حضور
آمریکا در ایران استفاده از نفت و در دست داشتن آن و مطمئن بودن از صدور آن به آمریکا است. این است
که بسیاری از فعالیتهای سفارت در بخش اقتصادی و حتی جاسوسی پیدا کردن اطلاعات دقیق از
وضعیت نفت در ایران است. استفاده از شبکه های جاسوسی در شرکت نفت و خبرگیری از همه جریانات
آن برای آمریکا حائز اهمیت است.
***
«چگونه می توانیم از ادامه تهیه نفت از ایران مطمئن باشم.
هیچ نشانه ای از اینکه دولت موقت مخالفت خود را با قرار داد سال 1980 که در دسامبر امضاء شد
آشکار کند، در دست نیست؛ اما این تصمیمات امکان دارد با توسعه سیاست منفی تغییر کند. ما تقریبا به
اندازه سال قبل نفت خام دریافت می کنیم (حالا 000/750 بشکه، پارسال 000/900 بشکه) اگر چه کل
صادرات نفت ایران در حال حاضر 31 پایین آمده است.
توصیه: موقع بحران انرژی ما می توانیم مذاکراتی با ایرانیان مهم و سرشناس در مد نظر داشته باشیم.
آقای دیک کاپر می تواند ملاقاتی در آینده نزدیک داشته باشد.»
(از سفارت آمریکا در ایران به دبیر سفارتخانه توسط نیوسام به وزارت از طرف
هارولد اچ ساندرز 14 شهریور 58 از تحلیل سیاست خارجه آمریکا درباره ایران)
از وزارت امور خارجه به سفارت تهران محرمانه
موضوع: قدردانی
لطفا تشکر ما را به اندی سنس برای کار چشمگیرش در رابطه با فروش نفت به ایران و نزدیک شدن او
به شرکت ملی نفت ایران و گزارشات آگاهانه اش که برای ما بی اندازه با ارزش است ابلاغ کنید.»
ونس سپتامبر 79 شهریور 58
***
این قدردانی در رابطه با فروش نفت سوخت سفید (نفت چراغ) به ایران است که در شهریور 58 انجام
گرفته و سنس، رئیس بخش اقتصادی سفارت توانسته است این معامله را انجام داده و خود را به شرکت
نفت نزدیک کرده و در رابطه با این نزدیکی اطلاعات و توصیه های مهمی به ونس وزیر امور خارجه نموده
است، که مورد تشویق قرار می گیرد.
«در پاسخ یادداشت شما در مورد موضوع بالا (خطاب به آقای روزن)
تحلیل ما از خواستهای درآمد ایران در بودجه سال 79/80 یک نقطه آغاز است. این بودجه شامل 42
بیلیون دلار هزینه است که 25 بیلیون آن برای اقلام حساب جاری و 17 بلیون دیگری جهت
سرمایه گذاری است. 130 بیلیون فقط برای دستمزدها و پرداختها است، که شامل اضافات اخیر نمی شود.
به دلایل برنامه ریزی خرج تسلیحات سنگین جدید نبوده، برای نیروگاه های اتمی ادامه طرحهای
بزرگ و هیچ خرجی برای طرحهای پتروشیمی در نظر نیست.
مخارج مستمر خدمات اجتماعی، (در سطح 79/78) برای آب، خانه ارزان، توسعه روستایی، و وضع
دستمزدها و حقوق.
80/1979----79/1978
18-----------13 پرسنل
5-----------12 هزینه جاری
5-----------17 سرمایه
28----------42 جمع کل
مؤلفه پرسنل توسط 5 بیلیون دلار خورده شده که در سال مالی جدید تأثیر خواهد داشت. مشکل
بیکاری 5/3 میلیون (یک به ده) و تحت استخراج به ملیون است که هر کاری در ادامه آن ممکن است با بالا
رفتن دستمزدها، رادیکالیزه کردن کارگر ظاهر خواهد شد.
هزینه های جاری در مدلها شامل بالا نرفتن مخارج امور عادی، مخارج دفاعی (تا 2 بیلیون دلار ترقی
مناسب امور اجتماعی و اقتصادی (آب کشاورزی، مسکن) و ادامه دادن برخی از طرحهای صنعتی و
حذف بقیه است. هزینه های اصلی محتوی اغلب بنیه بودجه در حدود 70% می باشد.
از جهت درآمدها نقصان انعطاف مالی شاید مهمتر است. در سال مالی 79/78 دریافتی ایران از سه
منبع بود: (نفت 22 بیلیون دلار، مالیات 9 و وام 6 بیلیون دلار) در سال مالی اخیر ایران قریب 8 بیلیون از
بخش نفتی را از دست داد و شک در مورد تولید درآمد مالیاتی و عوارض گمرکی نیز هست.
جدول زیر پیش بینی درآمد ما برای سال 79/80 است.
80/1979-------79/1978
5-----------------9 مالیاتها
1-----------------6 وامها (قرضیه ها)
22---------------22 نفت
28---------------37 جمع کل
درآمد نفتی سهم عمده بودجه را دارد و به دست آوردن 22 بیلیون دلار قرض بزرگی است. با قیمت هر
بشکه 15 دلار ایران بایستی 4 میلیون بشکه صادره از 7/48/4 تولید نفت داشته باشد. با قیمت 18 دلار
نیز رقم 3/3 ملیون بشکه صادرات برای 22 بیلیون دلار ضرورت دارد. اگر درآمد مالیاتی و وامها از حد
طرح، خارج شود ایران راهی جز باز کردن شیرها ندارد. مقیاس انعطافی در سیستم وجود دارد. کسری
بودجه چیز تازه ای نیست و ایران تکیه بر مبادلات ارزی دارد، که با رسیدن تابستان محو می شود.
ایران می تواند تجدید ارزش کند، ولی آثار تورم خرج دارد؛ یعنی می شود چند درصدی به نرخ برای
رسیدن به 50% در نیمه سال نزدیک شد.
قرض امکان دیگری است که با وضع اعتباری متزلزل ایران شدیدا احتیاج به از بین بردن آن پیش از
قرض از بانکها دارد. پاسخ بدیهی سختگیری قانونی است که منجر به انضباط قابل ملاحظه مالی می گردد،
که هنوز ظاهر نشده است.
(اینک برنامه ریزان دولت به راحتی ماه به ماه بررسی می کنند) همچنین به مفهوم سخت کوشی مردم به
درستی با غلط که انتظار بهتر کردن اوضاع در زمان خمینی هستند. این سناریو می گوید که در حقیقت
می تواند رو به زوال برود.»
28 مارس 79 محرمانه، م جانسون
***
«سفارت امسال قادر نخواهد بود اخبار مورد نیاز (425Cerp ) را فراهم آورد. آمارهای مهم را
نمی توان به دست آورد (در بعضی موارد، گردآوری اخبار متوقف شده است و در اکثر موارد دیگر در طول
6 ماه انقلاب قطع شده است). از زمان انقلاب منابع صنعتی (منابع خبری) از ملاقات با مأمور سفارت
خودداری کرده اند. دولت جدید و مدیریت جدید شرکت ملی نفت ایران» Nigc و Npc در اکثر موارد تصمیم
نگرفته اند کجا و چگونه پروژه های بزرگ را تمام کنند (یا شروع کنند). آن مقدار اطلاعات کمی هم که ما
داریم برای یک گزارش طبقه بندی نشده نامناسب است. در زمان انقلاب تعداد گزارش درباره نفت و گاز و
پتروشیمی تهیه کرده ایم. از جمله A-11-RFتهران به تاریخ 79/10/6 خط مشی صدور نفت و گاز 6963
تهران 7519 تهران به تاریخ 79/19/7 تحت عنوان «گزارش وضعیت نفت.»
لینگن
(ژوئیه 79 از سفارت آمریکا در تهران به وزارت امور خارجه آمریکا) شماره 07839 تهران»
***
با توجه به اسناد فوق آمریکا کاملاً درصدد است، هر گونه فعل و انفعال در بودجه تولید و توزیع و
مدیریت اقتصاد ایران را در وضعیت انقلابی جدید دریابد و نقطه ضعفها و نقطه قدرت آن را پیدا کند. طبیعی
است که برای نقطه ضعفها از شیوه های نفوذ و استفاده سلطه طلبانه استفاده خواهد نمود و نقاط قدرت را در
هم خواهد ریخت. سیاست آمریکا نفوذ و سلطه دوباره بر اقتصاد و سیاست ایران است. ولی حرکت انقلابی
ملت مسلمان به رهبری آگاهانه امام خمینی است، که همه این توطئه را در یک جریان بلند مدت در هم
خواهد شکست و مبارزات ضد آمریکایی ملت ایران را پیروز خواهد نمود.
***
در ضمن آمریکا تکیه زیادی بر روی مسایل مالی و بانکی دارد. بعد از انقلاب نیز فعالیتهای فراوانی
جهت شناخت وضع بانکها به خصوص بانک مرکزی به عمل آمده است که اسنادی در این موارد در
سفارت موجود است و همچنین کوشش فراوان برای شناخت دقیق همه مهره های اصلی بانکها به عمل
آمده و بیوگرافی همه آنها در اسناد سفارت موجود است به دلیل مهم بودن و مسئله بانکها و دقیق بودن آنها
می بایست کار دقیق تری بر روی آنها شود که شاید در آینده ارایه گردد.
آمریکا سعی دارد جهت بانکها و اعتبارات را با سیاست خود هماهنگ نماید.
***
موضوع
ابتدا در مورد پروژه گفته که:
1 شرایط سیاسی ممکن است اجازه ندهد تمام پیشنهاداتی را که گفته است بتوان پیاده و عمل کرد.
2 هدف CAP تهیه کردن خطوط راهنمایی برای تیمی است که در آینده وارد ایران می شوند.
3 در محل (تهران) می شود تغییراتی در پروژه داد. چون در واشنگتن که ما این طرح را ریخته ایم ممکن
است اطلاعات ما محدود بوده باشد و تغییراتی پدید آید.
]قسمت اول: تحلیل و دوره ای از اوضاع Commerical Aclion Program (CAP)
ایران همیشه یکی از بزرگترین بازارهای مصرفی برای محصولات آمریکایی بوده است. در سال
1978 واردات غیر نظامی ایران از آمریکا رقم 6/3 میلیارد دلار را تشکیل می داد. مشکلات سیاسی
1978 و 1979 باعث سقوط منحنی واردات ایران و در نتیجه صادرات آمریکا می شود.
بحران سیاسی ایران باعث اعتصابات گسترده کارگری، آسیب و زیانهای قابل ملاحظه به کارخانجات
و املاک، و فلج سرویس و خدمات زنده و متحرک کشور گردیده است. صادرات نفت که اصلی ترین منبع
معاملات خارجی ایران می باشد، در اکتبر 1978 سقوط کرد و در دسامبر همان سال کاملاً متوقف گردید و
تا مارس 1979 از سرگرفته نشد. در این مدت ایران در حدود 7 میلیارد دلار درآمد از دست داد.
منظره سال 1979 دیدگاه جالبی به دست نمی دهد. بیکاری و افزایش قیمتها به حد بحرانی رسیده
است، برنامه ریزیهای کشور احتیاج به اعتماد به نفس پیدا کردن دارند و دوباره منظم کردن اولویتها و
پایه ریزی چارچوب رشد آینده اقتصادی که البته در شرایط سیاسی کنونی رسیدن به این اهداف مشکل به
نظر می رسد. با بررسی آینده پس از این بحران امیدواری بیشتری پیش می آید نفت کشور باعث درآمد؛
قابل توجهی می باشد. در سطح کنونی قیمتهای نفت ایران احتمالاً در حدود 18 الی 20 میلیارد دلار در
سال مالی آینده درآمد خواهد داشت؛ علاوه بر آن ذخیره های ارزی حدود 10 میلیارد دلار دیگر را تأمین
می کند.
کلید هرگونه رشد و پیشرفت پول نخواهد بود، بلکه مدیریت مؤثر و آگاهانه می باشد.
مهمترین عمل بازرگانی برای آمریکا در ایران کمک به مؤسسات آمریکایی برای دوباره سازی یک
بازار قوی برای محصولات خود می باشد، و دنبال کردن موقعیتهایی که انتظار می رود به خاطر پروژه Fy80
پیش آید.
در پروژه راجع به مسایل زیر صحبت و برنامه ریزی زمان بندی شده و دقیق شده است.
1 کشاورزی و بازرگانی کشاورزی (با اولویت سوم)
2 سیستمهای خانه سازی و صنایع وابسته (با اولویت چهارم).
و رهنمودهایی در رابطه با طرز رخنه در مسایل زیر داده است:
1 سرویسهای بازرگانی (اولویت اول).
2 پروژه های بزرگ (اولویت دوم).
3 محافظت و آماده کردن تسهیلات برای سرمایه گذاری (اولویت پنجم).
4 لیست بازرگانان معامله کننده با خارج (اولویت ششم).
5 گزارش موقعیتهای معامله (اولویت هفتم).
6 برنامه ریزی برای ارتفاع پیش بینی حوادث تجارتی (اولویت هشتم).
ضمنا قابل توجه است این طرح، که در زمینه های اقتصادی مختلفی می باشد. هر سال برای ایران
برنامه ریزی از قبل می شده است، به ترتیبی که برنامه از هم اکنون در دست تهیه است، ولی کامل نشده است
و پروژه های Fy 79CAP و Fy 78CAP به دلیل انقلاب ایران کاملاً اعمال نشد.»
(از لیون لامبرت به روبرت دی مارک جانسون جوزف هاری)
(میکی اسمیت دان رایان چارلز جان دریو)
(اول ژوئن 1972، 13 خرداد 58)»
***
سند فوق حاکی از برنامه ریزی بلند مدت آمریکا بر روی بازار فروش و حساب پولی است که به عنوان
نفت ایران ظاهرا دریافت می نماید. زیرا آمریکا نمی خواهد که این پول در مجرایی خرج شود که خارج از
بازار فروش و حیطه نفوذ اقتصادی و مالی آمریکا باشد و سود حاصل از سرمایه گذاری تولید و حتی
گردش آن به جیب آمریکا نرود.
طرحی است که طی آن می خواهد طرح وابستگی اقتصادی ایران را در آینده طبق معادلات سیاسی که
برای خود فرض می کند (حرکت انقلابی ایران است که تمامی این معادلات را درهم می کوبد کما اینکه تا به
حال بسیاری از معادلات سیاسی ابرقدرتها را درهم ریخته است) طراحی نماید و با استفاده از وابستگی
مالی و اقتصادی به غرب ایران را وادار کند که بازار فروش مهمی برای محصولات آمریکا گردد.
هدف این سند اجرای یک برنامه و نقشه مدیریت و اولویتها است، که باعث یک بازگشت به وضعیت
معمولی و نرمال سیاسی و اقتصادی بشود. در این برنامه رهنمودهایی به بازرگانیهای آمریکایی که از ایران
بازدید می کنند، می دهد و گزارشهای آگاه کننده ای راجع به پروژه های بزرگ در اختیار آنها گذاشته
می شود. این قسمتها توسط دولت (ایران به عنوان مسایل با اولویتهای بالا شناخته شده است. برنامه فقط
حول تصمیمات وزارت بازرگانی نمی گردد، بلکه مشتق از تماسها و اطلاعات و اخبار گوناگون می باشد.
همچنان که شرایط تغییر می کنند، بازنگرش و تصمیم دوباره راجع به اهداف و اولویتها و اعمال ممکن است
لازم باشد. این سند آغازگر یک چارچوب برای مذاکره راجع به طرح بازرگانی مذکور بین وزارت
کشاورزی و بازرگانی و پست در آمریکا در فاصله های چهارماهه می باشد. گزارش این مذاکرات یک
زمینه مناسب برای کار کارمندان دولت آمریکا در رابطه با زیاد کردن صادرات آمریکا به ایران و برای در
دست گرفتن کنترل بازار محصولات در حوادث آینده می باشد.
***
«1 ما معتقدیم که لازم است مذاکره ای با مقامات عالی اقتصادی دولت جدید ایران درباره روابط جدید
اقتصادی ایران آمریکا (برمبنای خواستهای دولت جدید) داشته باشیم؛ این کار به شرکتهای آمریکایی
کمک خواهد کرد تا دوباره فعالیتهای خود را در ایران شروع کنند و بهبود اقتصاد ایران را تسریع بخشند.
2 ما پیشنهاد می کنیم که شروع مذاکره با رضا صدر وزیر بازرگانی باشد زیرا ناظران سیاسی معتقدند که او
مورد اطمینان و از نزدیکان خمینی می باشد. صدر مدتها در آمریکا (در هوستون) به سر برده و روی این
حساب برقراری روابط بازرگانی بین دو کشور را تأیید خواهد کرد. او قبلاً در سفارت ایران و در آمریکا
یکی از کسانی بود که شورای موقت سرپرستی را به وجود آورد و در سالهای گذشته او عضو حزب مردم
بوده است.
3 شما باید نکات زیر را در تماس با رضا صدر و یا در تماسهای تلفنی با او در میان بگذارید.
شرکتهای آمریکایی اصولاً به ایران به عنوان یک بازار مهم نگاه می کنند. آنها ادامه رابطه اقتصادی
ایران به آمریکا را بسیار اهمیت می دهند.
این شرکتها می خواهند روابط تجاری به نفع دو کشور داشته باشند. آنها خواهان امتیازات ویژه ای
نیستند، بلکه فقط خواهان قرار داد منصفانه تجاری با شرکتهای ایرانی هستند.
ما معتقدیم که شرکتهای آمریکایی در زمینه تکنولوژی، ایجاد شغل و سرمایه گذاری می توانند
کمکهای مفیدی به ایران بکنند، اما امیدواریم که این شرکتهای آمریکایی فقط کارهای تجاری انجام
خواهند داد و در کار دیگری (جاسوسی سیاسی) دخالت نخواهند کرد و شرایط ویژه ایران امروز را در
نظر خواهند گرفت.
بعضی از شرکتهای آمریکایی با مشکلاتی در زمینه پرداختها، تنظیم قرار دادها و پیشبرد برنامه ها در
ایران روبرو شده اند؛ این مشکلات، ناشی از نبودن ارتباط کافی و صحیح بین مقامات ایرانی و این شرکتها
بوده، نه ناشی از تعمد این شرکتها برای ایجاد اشکال و رعایت نکردن قراردادهای قبلی، اکنون این شرکتها
هر گونه توصیه مقامات ایرانی را در مورد نحوه فعالیت آنها پذیرا هستند. به نظر ما یک موافقت غیر رسمی
برای حل مشکلات موجود بین ایران و شرکتهای آمریکایی بهتر از اقدامات قانونی از جانب دو طرف
خواهند بود. دولت آمریکا حاضر است هر گونه تسهیلاتی را برای برقراری روابط مجدد بین مقامات
ایرانی و شرکتهای آمریکایی فراهم کند.
تشکیل یک مجتمع کارشناسان آمریکایی در ایران فعلاً قابل پیش بینی نیست. در عین حال امیدواریم
که شرایط سیاسی و امنیتی آماده شود تا دوباره شخصیتی آمریکایی به ایران برگردد. البته درخواست برای
ارسال متخصصین از طرف ایران باید صورت گیرد و ما نمی خواهیم چیزی را به ایران تحمیل کنیم.
اگر در مواردی، به ویژه در زمینه فعالیت شرکتهای خصوصی آمریکایی دولت آمریکا بتواند راهنمایی
و کمکی به ایران بکند، با کمال میل خواهد کرد، در حال حاضر ما فکر می کنیم شرکتهایی که در زمینه تولید
مواد غذایی و توسعه کشاورزی فعالیت می کنند، برای ایران سودمند خواهد بود در عین حال خواست ایران
را در مورد اینکه چه شرکتی در ایران فعالیت کند در درجه اول قرار خواهیم داد.
بحث شما با مقامات ایرانی باید زمینه را برای برقراری مجدد روابط بین ایران و آمریکا فراهم کند.
البته ما نمی خواهیم آنها احساس کنند که می خواهیم فشار وارد کنیم، بلکه فعلاً می خواهیم مشخص کنیم
که روابط ما در چه مرحله ای می تواند قرار گیرد.
از وزارت امور خارجه آمریکا به سفارت آمریکا در تهران
فوری محرمانه گزارشگر سایروس ونس، 22 اپریل 79 شماره 780
***
سند فوق حاکی از شیوه برخورد آمریکا با ایران و چراغ سبز شرکتها در رابطه با حضور دوباره در
روابط تجاری ایران به خوبی نقش حیاتی تجارت با ایران را نشان می دهد. اما این مسئله در حقیقت نتیجه
بسیاری از فعالیت های سیاسی آمریکا است، که بتواند در سایه آن شرکتهای آمریکا در ایران فعالیت
اقتصادی داشته باشند و در نهایت بتوانند سلطه اقتصادی خود را اعمال نمایند.
در سند فوق عقب نشینی آمریکا و امتیاز دادنش به ایران کاملاً مشهود است و این به سبب آوانس است
که آمریکا به خاطر به خطر افتادن منافع تجاری عظیمی است که سالها از ایران به دست می آورده است. این
اهمیت قضیه را نشان می دهد، که این توصیه های سیاستمدارانه را ونس وزیر امور خارجه در رابطه با
شرکتهای آمریکا می نماید.
ایران با یک فشار شدید تورمی رو به روست: بیکاری 2 تا 3 میلیون از نیروهای کارآمد 20% آنها و
کاهش در GNP (درآمد سرانه ناخالص ملی) به طور واقعی 20% اما هنوز اقتصاد ایران یک مقدار فعالیت و
پیشرفت شاید به طور موقت از خود نشان می دهد. بانکها در حال کار هستند، درآمد نفت بیش 60 تا 70
میلیون دلار در روز است و شخم گندم و برنج هم ظاهرا رضایت بخش است. ولی نگرش اوضاع در دراز
مدت تشویق کننده نیست. هیچ چیز در افق اقتصادی وجود ندارد که جای خود را با سلاح نفت عوض
کند، مادامی که تولید نفت خام در سالهای 1980 به بعد به تدریج کم می شود. دولت بازرگان کماکان وارث
اقتصادی است که مبتلا به یک دوقلوی لعنتی است: یک میراث از پرستیژ برنامه هایی که در خلال قطع نفت
شروع شد و خرابکاریهای تلافی جویانه ای که به وسیله خود انقلاب به وجود آمد. امکان داشت که یک
پوشش نقره ای داشته باشد.
طراحان انقلاب یک فرصت نایابی داشتند که از عهده این تخت سنگ برآیند (اقتصاد) ولخرجیهای
گذشته را از بین ببرند و اقتصاد معقولی به وجود آورند. در حال حاضر وضعیت سیاسی با پیشرفتها
هماهنگ نیست و بیشتر از همه آینده نامطمئن است که باعث جدایی افراد ماهر برای برطرف کردن
مشکلات اقتصادی در ایران می شود.
از تحلیل (موقعیت جاری ایران) 15 اکتبر 1979 محرمانه
***
«ایران بعضی از صورتحسابها را به طور محدود شروع به پرداخت کرده است و بعضی از قراردادها را
دوباره به کار گرفته است. 50 میلیون دلار برای گندم داده و پروژه پالایشگاه اصفهان در حال تمام شدن
است و همچنین AMC 20 میلیون دلار برای شروع بهره برداری از ماشینهای جیپ دریافت کرده است.
بحثها به طور ثابتی باقی است و ضمیمه مالی و درآمد ایران هم رد به تهدید است GTE و شرکت بل در حال
بحث و مذاکره با شریکهای فعال ما هستند.
توصیه:
الف: به اتاق بازرگانی خصوصی ایران آمریکا توصیه شود که در جهت مسایل به ما کمک کند شاید
هم یک هیئت تبلیغی فعال برای این موضوع به تهران ارسال شود.
ب : به شرکتهای آمریکایی اطمینان دهیم که کمک ما به آنها فقط در رابطه با ایرانیان و موفقیت خود
ماست که شروع می شود.»
(از سفارت آمریکا در ایران به دبیر سفارت توسط پ. نیوسام به وزارت خارجه از طرف هارولد اچ
ساندرز 14 شهریور 58 از تحلیل سیاست آمریکا درباره ایران).
«در ماههای گذشته آمریکا قدمهای محدودی برای یک روابط جدید برداشته است. واگذاری قطعات
یدکی لوله های نفتی ما، آماده باشید که خرید قطعات یدکی از جانب ایران از سرگرفته شود، زیرا ایرانیها در
تحویل گرفتن خیلی کند بوده اند. فروش نفت چراغ و نفت گرم کننده، کوشش شود به وسیله اداره ایالتی
قراردادهای تجاری حل و فصل گردد، کوشش صبورانه ای برای بستن برنامه F.M.S(خریدهای ارتش)
ارایه شود در وضعی که نشانگر حمایت ایران و نقطه نظر آمریکا باشد).
(از تحلیل قوه ابتکارات سیاسی از نیوسام به وزارت خارجه آمریکا)
21 مهر اکتبر 79 محرمانه، شماره 20313
«ما آماده هر گونه برنامه جدیدی برای همکاری بیشتر هستیم... برای مثال تبادل خبری، توسعه
کشاورزی، کنترل مواد مخدر، به وجود آوردن کار و استخدام، مدیریت منابع نفتی ... که هر چیزی را که
امکان دارد ایران تقاضا کند آماده هستیم.
(نامه ای از هنری پرشت واشنگتن D.C به لینگن)
13 سپتامبر 1979 محرمانه
***
«موضوع: بانک صادرات و واردات بانک آمریکا در ایران
گرفتن یک روز بهره اضافی از دیر کرد پرداخت سلاحهای خریداری شده به وسیله ایران توسط بانک
صادرات واردات آمریکا. مبلغ دیر کرد عبارت است از 33/11196712 دلار. سفارت پیشنهاد می کند
که اگر این بهره سرخود و غیر قانونی تعیین شده است بلافاصله لغو شود چرا که این برنامه با سر و صدای
زیادی در ایران روبرو خواهد شد.» گزارشگر ناس تیلور.
(محرمانه می 79 از سفارت آمریکا در ایران به
وزارت امور خارجه آمریکا واشنگتن D.C، شماره 5570 تهران)
***
حال با توجه به سیاست کلی آمریکا که نفوذ و سلطه سیاسی اقتصادی دوباره است و با در نظر گرفتن
شیوه مسالمت آمیز کمک و تأیید ظاهری برای تحمیل خود و جا باز نمودن در ارگانهای تعیین کننده و
وابسته کردن ایران به آمریکا، سیاست اقتصادی آمریکا را در خدمت این اهداف می بینیم، یعنی فروش
قطعات یدکی نفتی و نظامی فروش نفت چراغ و چراغ سبز، نشان دادن برای کمکهای بیشتر اقتصادی
همه و همه در خدمت همان سیاست اصولی است که در بالا ذکر نمودیم.
در حقیقت آمریکا می داند که در ایران انقلابی مردمی اتفاق افتاده است و جهت آن هم در نفی آمریکا
است ولی امید دارد که بتواند جهت این حرکت را به طرف خود بگرداند، با مذاکره تهدید و نشان دادن
واقعیت های سوق الجیشی و امپریالیستی می خواهد این امر را تحقق دهد، ولی در عین حال آینده برایش
نامشخص است و ایران را نمی تواند در سالهای آینده به خوبی ارزیابی نماید. لذا هر گونه حرکت اقتصادی
آمریکا در ایران یک ریسک سیاسی است. برای نفوذ و سلطه خود در حقیقت آمریکا با فروش قطعات
یدکی که آن هم با محدودیت خاصی اعمال می شود (غیر حساس و کمتر از 5 میلیون دلار) و سوق دادن به
خرید وسایل نظامی از ایتالیا دست به یک ریسک حساب شده می زند، که اگر چه موفقیتهایی برایش
حاصل نموده، ولی نمی تواند به آینده اش صددرصد مطمئن باشید. این است که با توجه به شناخت دقیقی
که از اوضاع سیاسی ایران و تیپ بندی های اجتماعی سیاسی و ایدئولوژیکی ایران دارد و با توجه به
اطلاعاتی که از وضعیت اقتصادی ایران حاصل نموده است سعی دارد با توجه به شناخت خود راه حل هایی
ارائه دهد که مورد پذیرش قرار گیرد و حتی زمینه پذیرش در انقلاب باشد. نظیر حل مسئله استخدام و
بیکاری حل مسئله مواد مخدر و معتادین مسایل مربوط به کشاورزی قطعات یدکی و مواد اولیه صنعتی
و ... طبیعی است که اگر سیاست ایران و جهت انقلاب ایران متمایل به غرب و آمریکا گردد و آمریکا بتواند
متکی بر پایگاههای خود در ایران سلطه سیاسی خود را اعمال نماید، می تواند در سایه آن قدم به قدم در
اقتصاد ایران رابطه سلطه امپریالیستی خود را اعمال کند، که این به مراتب زیادتر و عمیقتر از وابستگی
اقتصادی است، که هم اکنون ایران به طریق اجتناب ناپذیر از ارث رژیم منحوس پهلوی دچار آن است
(مثل گندم، وسایل نظامی، وسایل صنعتی مواد اولیه صنعتی).
مقدمه کلی
بسم اللّه الرحمن الرحیم
انقلاب پرشکوه اسلامی ایران به رهبری امام خمینی، بی گمان بزرگترین حادثه قرن و از نوادر انقلابات
تاریخ جهان است. انقلابی در حد نهضت های انبیاء الهی، با معیارها و ارزشهائی خدائی که طوفان خشمش
بساط ننگین یکی از دیکتاتورترین و خونخوارترین رژیم های جهان را در هم پیچید و دو هزار و پانصد
سال شاهنشاهی آلوده به شرک و کفر و ظلم را به زباله دان تاریخ فرستاد. هم چنین نسیم آزادیبخش،
چهره خشک و تکیده مستضعفین جهان را نوازش کرد و آنان را از خواب غفلت بیدار و روانه کارزار با
مستکبرین نمود.
چرا که آنان مرگ شیطان بزرگ و دیگر شیاطین و تعالی خود را در آینه این انقلاب دیده اند.
چنین انقلابی با این عظمت، چون صاعقه ای، قدرتهای شیطانی و در رأس آنها امپریالیسم آمریکا را
بشدت تکان داد. و به تعبیر «مناخم بگین» جانی، زلزله ای بود که امواجش اسرائیل غاصب را به لرزه
درآورد آمریکا با اطمینان دیده و می بیند که اگر این انقلاب مهار نشود، قیام ملتهای مسلمان منطقه در
عربستان، عراق، ترکیه، پاکستان و... و بالاتر قیام همه مستضعفین را و نهایتا نابودی موقعیت جهانی و
جهانخواری آمریکا را به دنبال خواهد داشت.
لذا بر آن است تا با تمام قدرت خویش، انقلاب اسلامی را نابود و یا حداقل آن را از روح ستیزنده و
رهائی بخشش تهی سازد. و بدین منظور او از شیوه هائی استفاده کرده است و می کند که در نهایت کمترین
زیان را برایش داشته باشد. آمریکا می داند که اگر حمله نظامی کند و یا یک کودتای خشن فرمایشی ترتیب
دهد، ملت ما یکپارچه برای دفاع از انقلاب و کشورش قیام خواهد کرد و در این صورت علاوه بر اینکه
آمریکا خود را در گردابی به مراتب هولناکتر از ویتنام اسیر می سازد، باعث می شود که منطقه خاورمیانه به
آشوب کشیده شود، تنگه هرمز شاهرگ حیاتی «آمریکا، غرب و ژاپن» نا امن گردد و ملتهای محروم منطقه
به قیام عمومی برخیزند که همه اینها مرگ زودرس امپریالیسم را به دنبال خواهد داشت. اسناد و مدارک و
تحلیلهای داخل لانه جاسوسی نیز صحت مدعای فوق را تأیید می کنند.
آنچه از تحلیلهای «کتاب حاضر» و سایر اسناد و مدارک لانه جاسوسی برمی آید، این است که: آمریکا
همواره در پی شیوه ای بوده است که بتواند به وسیله آن انقلاب ما را از درون دچار تضادها، برخوردها و
جدایی ها سازد و تخم بدبینی و یأس در دل ملت ما و سایر ملتهای به پا خاسته بپاشد تا نهایتا انقلاب
اسلامی متلاشی و یا حداقل از مسیر خویش منحرف گردد.
چنان که مشاهده خواهید کرد، اغلب تحلیلگران آمریکایی ایجاد «تفرقه و نفاق» در میان «نژادهای
مختلف»، «اقشار مختلف اجتماع» و میان دانش آموزان را جهت هرج و مرج و سقوط تدریجی انقلاب
پیشنهاد می کنند. و هم چنین نفوذ ایادی وابسته و یا عناصر سازشکار در ارگانهای مملکتی را مؤثر در
انحراف انقلاب می دانند.
ما در این کتاب، تحلیلهائی از تحلیلگران آمریکایی که در امور ایران صاحب نظر و اغلب آنها گروگان
ملت ایران هستند، را در معرض دید ملت مسلمان ایران قرار می دهیم تا ملت ما بداند که دشمن اصلیش در
مورد او و انقلابش و در مورد امامش چگونه می اندیشد، تا ملت رشید بداند که آمریکای جهانخوار به
اصالت انقلاب اسلامی بارها و بارها اعتراف کرده و می کند.
تا ملت بداند که شیطان بزرگ از فراگیر شدن و جهانی شدن و پیشتاز شدن انقلاب اسلامی کاملاً آگاه و
از آن در هراس است.
تا ملت بداند که آمریکا، امام را سرسخت ترین، سازش ناپذیرترین و بیدارترین دشمن خود می داند.
تا ملت شهید پرور بداند که آمریکا از اسلام و توده های مسلمان تا چه حد هراس دارد و بالاخره تا
ملت بداند که آمریکای توطئه گر همواره به توطئه و دسیسه چینی علیه انقلاب اسلامی مشغول می باشد....
باشد که با شناخت هر چه بیشتر توطئه های شیطان بزرگ، انقلاب اسلامیمان را به پیروزی نهایی برسانیم.
در اینجا ذکر مطالب و تذکراتی چند در مورد تحلیلهای موجود در این کتاب ضروری به نظر می رسد.
1 به طور کلی این تحلیلها (در بعضی موارد گزارشات)، حاوی نقطه نظرها و دیدگاههای تحلیلگران
آمریکایی، درباره انقلاب اسلامی، فرهنگ حاکم بر انقلاب، نیروهای سیاسی موجود در ایران... و هم
چنین بررسی مسایل اقتصادی کشورمان بر پایه اطلاعاتی که آنها کسب می کرده اند می باشد. و نیز در
اغلب تحلیلها، طرحها و پیشنهاداتی جهت انحراف و یا سقوط انقلاب ارائه شده است.
بدیهی است که در این تحلیلها، نارساییها و مطالبی چند خلاف واقع وجود دارد که اینها به طور کلی
معلول یکی از دو مسئله زیر و یا هر دوی آنها می تواند باشد:
* الف) این نارسائیها و مطالب خلاف واقع معلول اطلاعات ناصحیحی است که آنان از مجاری
مختلف به دست آورده اند.
* ب) معلول تفسیر و تحلیل غلط آنها از مسایل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و... کشور ما
می باشد.
* 2 در نظر داشته باشیم که این تحلیلها به وسیله کسانی نوشته شده است که اغلب از جاسوسیان سیا(
) و دشمنان انقلاب اسلامی ما می باشند و سالها در ایران و دیگر نقاط جهان جاسوسی می کرده اند.
لذا باید با دیده ای تیزبین به مطالعه این تحلیلها بپردازیم، چرا که ممکن است در آنها مطالبی خلاف واقع
باشد که از غرض و یا ناآگاهی تحلیلگر سرچشمه گرفته باشد.
و از این مطالب خلاف واقع در بعضی تحلیلها مشاهده خواهید نمود که سعی شده است تا حد ممکن در
پاورقی ها توضیح داده شود.
3 تمامی این تحلیلها و گزارشات، نهایتا به وزارت امور خارجه آمریکا در واشنگتن ارسال می شده تا
براساس اطلاعات و داده های آنها سیاستهای امپریالیستی آمریکای جنایتکار در قبال انقلاب اسلامی
ایران اتخاذ شود. لذا مطالعه دقیق اینها به ما کمک خواهد کرد تا شناخت کافی نسبت به توطئه و
دسیسه های ننگین شیطان بزرگ داشته باشیم. همچنین قابل ذکر است که تحلیلهای داخل لانه جاسوسی،
اساس نقشه های شوم آمریکای جنایتکار برای نابودی یا انحراف انقلاب اسلامی در مدت زمانی است که
از تسخیر لانه جاسوسی می گذرد. واضح تر بگوییم اگر لانه جاسوسی به دست فرزندان این ملت تسخیر
نمی شد امپریالیسم آمریکا با استفاده از مطالب و اطلاعات این تحلیلها به توطئه های خطرناک و حساب
شده ای علیه انقلاب اسلامی و ملت رشید ایران دست می زد و چه بسا تا کنون توانسته بود ضربات مهلکی
بر پیکر انقلاب اسلامی و ملت مسلمان وارد آورد.
4 در مطالعه تحلیلها توجه به تاریخ نوشته شدن و تحلیل مفید بوده و در ضمن پاورقی ها و تأکیدها از
طرف دانشجویان مسلمان پیرو خط امام می باشد.
امیدواریم که با آگاهی از ماهیت امپریالیسم جهانخوار و توطئه های ننگینش، مبارزه با آمریکا را تا
فتح نهایی که رهائی تمامی مستضعفین و نابودی همه مستکبرین است، ادامه دهیم. و این امید بعیدی
نیست، چرا که اکنون به فرمان «امام» دریای بیکران انسانها به پا خاسته اند تا کاخ جباران جهانخوار را
ویران و بر ویرانه ها دنیائی نو، لبریز از رهائی و تعالی بنا کنند.
آری آمریکا چه بخواهد و چه نخواهد آتش فروزان انقلاب اسلامی روشنگر طریق جهاد مستضعفین
و سوزنده بساط مستکبرین بود. و بر حیات ننگین ام الفساد قرن و سایر تجاوزگران جهان خوار مهر پایان
خواهد زد.انشاءاللّه
پیروز باد انقلاب پرشکوه اسلامی ایران. به رهبری امام خمینی هرچه گسترده تر باد قیام دلاورانه
مستضعفین علیه مستکبرین ننگ و نفرت بر جهانخواران خون آشام به سرکردگی آمریکای جنایتکار
نابود باد توطئه های ننگین امپریالیسم علیه انقلاب اسلامی ایران.
معرفی سند 4 اکتبر 1979
این سند حاوی مطالبی در رابطه با کارهائی است که به نظر تحلیل گر باید برای افزایش منافع آمریکا
در ایران، در آینده صورت پذیرد و بدین سبب از دو جنبه مفید است. اول آنکه می تواند نشان دهنده
برداشتهای آمریکا از ارگان های مختلف در ایران و به خصوص شیوه برخورد آمریکا با آنها باشد و دوم
آنکه می تواند به عنوان الگویی در برخوردهای آتی با سیاستهای آمریکا به کار گرفته شود.
وضوح و روشنی عوامل مؤثر در انقلاب از قبیل نقش رهبریت امام، نقش توده های مردم و برخی
زمینه های انقلاب از قبیل تبعیض ها و برتری، پایمال کردن فرهنگ مردم، غربی شدن آداب در مردم آن
چنان بوده است که تحلیل گر علیرغم میل باطنی خود مجبور به اعتراف به آنان شده است اما این اعتراف
سبب تن دادن یانکی ها به این واقعیت نبوده است بلکه سیستم سودپرستی آنان به گونه ای بوده است (و
می باشد) که جهت افزودن بر منافع غیر مشروع خود از هیچ کوششی دریغ نمی کنند و نکته جالب توجه در
این زمینه را می توان در این جمله از سند ذکر کرد که:
«ایران هنوز راه زیادی را می باید بپیماید تا با برنامه های (USICA) دفتر همکاریهای بین المللی
آمریکا منطبق گردد» و این یعنی که برنامه فرهنگ زدایی دفتر همکاریهای بین المللی ثابت است و
کوچکترین تغییری نخواهد یافت و ایران را باید به گونه ای ساخت که خود را با آن منطبق کند و این نکات
است که باید ما را به سوی جایگزینی هر چه سریع تر فرهنگ انقلابی اسلام به جای فرهنگ منحط غربی
رهنمون شود تا دیگر بار زمینه های رشد آنان فراهم نگردد زیرا آمریکا حتی اگر از روابط دیپلماتیک خود
با ایران نیز چشم پوشی کند به معنی سکوت و یا عدم مداخله اش در امور ایران نمی باشد و فقط بدین معنی
است که شیوه های دخالت پیچیده تر و گنگ تر خواهد شد.
سند در تحلیل خود از ساخت قدرت در ایران از فرماندهان پاسداران به عنوان دزدان دریایی یاد
می کند و پر واضح است که هر که بر راه منافع آمریکا در ایران و دیگر کشورهای زیر سلطه اش مانع ایجاد
کند از آنجا که این منافع تعلق به رژیم آمریکا دارد!! دزد دریایی است!
لحن سند در برخورد با حاشیه نشینان انقلاب (که به راستی هم از نظر عدم دخالت در انقلاب حاشیه
نشین بوده اند!) یعنی کسانی که تا وقتی اسلامی ها از حمایت توده برخوردارند قدرت و جرأت دم زدن
ندارند، به گونه ای است که گویی تحلیل گر از این ماجرا رنج می برد و این نشان دهنده اهمیت عملکرد این
نیروها برای آمریکا است و این نکته در قسمت بعدی نیز به فرمی واضح تر بیان می شود که: «مخالفین
خاموش بر روی عدم توانائی ملاها در اداره یک جامعه در دنیای قرن بیستم حساب می کنند» و این
مخالفین خاموش کسانی هستند از قبیل: فرماندهان در ارتش سنتی، مدیران غرب زده و تکنسین ها،
سیاستمداران دمکرات و لیبرال، رمانتیک های شبه نظامی و بالاخره کمونیست ها.
و این نکته ای اساسی است که در سند با صراحت تمام ذکر شده است و اینجاست که مسئولیت
روحانیت سنگین تر و سخت تر از همیشه جلوه گر می شود. نیروهای خاموش مترصد فرصتی هستند تا از
نقاط ضعف آنان استفاده کرده و راه را برای نفوذ خویش باز نمایند. اگر روحانیت به خود نیاید و نقاط
ضعف خویش را بر طرف نسازد. اگر روحانیت با اقشار مؤمن و متعهد انقلاب و به ویژه جوانان انقلابی
اتحاد اصولی برقرار نسازد، اگر روحانیت درصدد تصفیه عناصر ناشایسته در درون صف خود نپردازد، اگر
روحانیت با دقت و ظرافت در کارها عمل نکند، اگر روحانیت به مبارزه قاطع و بی امان توده های
مستضعف بر علیه جهان خواران به گونه ای انقلابی شکل ندهد، اگر روحانیت پشتیبانی توده ای را در اثر
اعمال سیاست های غیر انقلابی از دست بدهد، اگر... آنوقت است که زمینه برای رشد نیروهای
حاشیه نشین و خاموش آماده گشته و انقلاب اسلامی خلق دلاور ایران از راستای توحیدی خویش
منحرف گشته و خون هزاران شهید گلگون کفن انقلاب با دست فرصت طلبان و منفعت طلبان پایمال
خواهد شد. اوج برنامه ریزی تحلیل گر در جهت نابود کردن انقلاب اسلامی ایران در قسمت بعدی سند
ظاهر می شود. طرحهای پیش بینی شده در دو سناریو خلاصه شده است.
1 تحریک نیروهای تمرکز یافته از طریق تشدید نارضایتی های منطقه ای و قومی ایران در جهت ضربه
وارد کردن بر اقتصاد سنتی ایران و به خصوص تعطیل مناطق نفتی در صورتی که با آنها به اندازه کافی به
طرز غلطی رو به رو شدند. و نکته اصلی همینجاست.
شک نیست که دشمنان انقلاب هیچگاه از پای نخواهند نشست و درصد تشدید تضادهای قومی و
نژادی و غیره بر خواهند آمد، شک نیست که آنها که منافعشان در اثر انقلاب به خطر افتاده (مثلاً
سرمایه دارها، بورس بازها، دلالها، وارد انجمنهای عمده قاچاقچیان گردن کلفت و زمین دارها)، دست از
توطئه و تحریک بر نخواهند داشت، شک نیست که انتظار همگامی فرصت طلبان با انقلاب را نمی توان
داشت اما اینجا هیچیک نمی توانند به انقلاب ضربه زنند چرا که پایگاه مردمی ندارند و آنچه که به انقلاب
ضربه می زند برخورد غلط و ناصحیح با این اقشار است که ممکن است به جدایی رهبران مذهبی و توده ها
بینجامد و تنها دقت در شیوه ای برخورد است که می تواند موجب شکست این سناریو گردد.
2 نفاق در مدارس بین محصلین،معلمین که ممکن است به تعطیل های دراز مدت و یا خشونت های
افراطی منجر شود.
رمز پیروزی انقلاب اسلامی ایران که همانا ایمان و وحدت کلمه می باشد در این اسناد به خوبی
آشکار می گردد. تنها از طریق برقراری وحدت بین اقشار ملت است که می توان پوزه جهانخواران را بر
زمین بمالند و بس و آنها که به راستی خواهان مبارزه با امپریالیسم و مظاهر آن هستند اگر با تکیه بر روی
دگم های ذهنی خود و تلقین آن به دیگران بخواهند پیش روند که در نهایت به تفرقه بین طبقات مردم گردد
در دامی بزرگ فرو افتاده اند دامی که امپریالیسم، این شیطان بزرگ زمانه، پیش پایشان گسترده است.
سند برای موقعیت طرحهای دفتر همکاریهای بین المللی در مراجعه با روحانیون، سیاستمداران
لیبرال، رهبران ارتش، مدیران غربزده، رهبران قومی و منطقه ای، محصلین و معلمین و بالاخره چپ های
افراطی را هی را پیشنهاد می کند که جلب کننده احساسات توده مردم باشد چرا که انقلاب انقلاب مردم
است و هیچیک از این گروهها قادر به انجام کاری در برابر این توده های میلیونی نمی باشند.
مردمی که حتی حاضر به پذیرش منافع پایاپای آمریکا نیز نیستند و آنها که به گفته تحلیل گران آمریکا
را دشمن اسلام و انقلاب تلقی می کنند، مردمی که به طرد هنر آمریکایی نیز پرداخته اند و آن را ضد اسلامی
و فاسد می دانند و ایکاش آنان که به عنوان نمایندگان مردم در برخورد با این قبیل تشکیلات قرار می گیرند
نیز این گونه بودند. اما گویا دفتر همکاریهای بین المللی در زمینه خویش شانس هایی هم داشته است که در
ادامه سند آمده است از قبیل: شام خوردن با بعضی مقامات، تماس گرفتن با فرماندار شیراز جهت
بازگشایی انجمن در ایران و آمریکا، درخواست معاون نخست وزیر (امیر انتظام) برای کتابهائی در مورد
ایالات و حکومت ها که در جهت همکاریها می خواستند و بالاخره بازگشایی مجدد انجمن ایران و آمریکا
برای تحویل فرهنگ غرب به ایران در کنار این مطالب مشوش کننده ای هم برای آمریکا وجود داشته است
از جمله اعدام ها، اخراج خبرنگاران آمریکایی تعطیل کردن روزنامه های محلی، بدرفتاری با اقلیت ها
مانند کردها و بهایی ها و اسم بردن از آمریکا به عنوان امپریالیست حامی صهیونیسم، به راستی چرا باید
خاطر آمریکا از تعطیل کردن روزنامه های محلی یا بد رفتاری با کردها مشوش گردد؟ چرا اعدام
نصیری ها و هویداها به اندازه امپریالیست خواندن آمریکا و بستن روزنامه های محلی برای آمریکا مهم
است؟ اما با تمام این تفاصیل آمریکا ترجیح می دهد که برای حفظ منافع درازمدت خود با آمریکا از این
مسایل هم چشم پوشی کند و این نشان دهنده اهمیت تصمیماتی آتی ایران در قبال رابطه با آمریکاست.
نگاهی گذرا به پیشنهادهای تحلیل گر برای حفظ منافع دراز مدت آمریکا، میزان و درجه خصومت
رژیم آمریکا را با استقلال ایران به خوبی روشن می سازد.
یانکی ها می خواستند تا آرام آرام نفوذ کنند، روحانیت را از درون پوک سازند با روحانیون مجاهد
تماس بگیرند، با پاسداران تماس حاصل کنند.
یانکی ها می خواستند تا به لطایف الحیل سعی در نفوذ در ایران انقلابی و متلاشی کردن آن نمایند و
یانکی ها هرگز عقب نخواهند نشست.
اگر ما حمله نکنیم آنها حمله می کنند و این باید سرلوحه کارهایمان باشد تا روزی که سنت اللّه برقرار
گردد و حاکمیت مستضعفین بر زمین جاری گردد.
رسمی غیر رسمی
تاریخ: 4 اکتبر 1979 (برابر با 12/7/58)
آقای
مدیر امور افریقای شمالی، شرق نزدیک و آسیای جنوبی
آژانس ارتباطات بین المللی ایالات متحده آمریکا واشنگتن
تد عزیز:
در انتهای دومین ماه اقامتم در تهران ممکن است برای من و شاید هم برای شما مفید باشد که تحلیلی از
اوضاع کنونی بکنم و کارهایی را که در شش ماه آینده در رابطه با افزودن منافع آمریکا در ایران می بایست
انجام داد، بگویم.
انقلاب: از دیدگاه من، انقلاب که ناگهان با پیروزی خود در فوریه گذشته رو به رو شد شورش بود علیه
برتری ها و مزیت ها. نیروهای مخالف شاه عبارت بودند از: توده نامتجانس از سنت گرایان شیعه،
لیبرالهای دمکرات و غرب زده، سوسیالیستها و مارکسیست ها که همگی برای یک منظور که بیرون کردن
شاه بود با هم ائتلاف کرده بودند. این گروههای نامتجانس همه نیرویی را که برای رو به رو گشتن با شاه
احتیاج بود نمی توانستند گرد هم آورند، مگر با پشتیبانی توده های متعصب که توسط جذبه روحانی
خمینی متشکل شدند. علاوه بر مخالفت با امتیازات تجاوزگرایانه خیلی ها که با شاه جنگیدند عمیقا به
خاطر تغییرات ناگهانی و اثرات غربی (مخصوصا آمریکایی) که در جامعه ایران نفوذ می کرد ناراحت شده
بودند. از این دید که خیلی ها اصول و ارزش های سنتی را زیر پا می گذارند عصبانی و آزرده خاطر گشته
بودند.
به طور خلاصه انقلاب علیه برتری ها و غربی شدن سریع رخ داد بنظر من هنگام تحکیم بخشیدن به
منافع آمریکا از طریق گفتگو با ایرانی های با نفوذ باید مسئله بالا را در نظر داشت. البته میل برای ارتباط
وجود دارد توسط مخالفت با غربی شدن و اختلاف طبقاتی پوشانده شده است.
ساخت اثرگذاری و نفوذ: ایران هنوز راه زیادی را می باید بپیماید تا برنامه های (USICA) دفتر
همکاریهای بین المللی آمریکا منطبق گردد. کشور از یک انقلاب خالص سر بدر آورده و اعضای
سازمانهای قبل از انقلاب اکثرا یا اعدام شده اند یا فراری اند یا در برزخ طاغوتی بودن زندگی می کنند.
افراد سرشناس و چپی ها و لیبرالهای قدیمی مخالف با شاه هم اکنون یا فراری اند (مثل بختیار) یا پنهان
شده اند (مثل متین دفتری) یا برای زمان حال مجبور شده اند که همراهان بی اشتیاقی (مثل حزب توده) در
راه رسیدن به اسلام اصیل باشند!
یک تحلیل از ساخت قدرت در ایران بعد از انقلاب خمینی و دیگر آیت اللّه ها را بهمراه دیگر روحانیون
شیعه که برای مجلس انتخاب شده اند و هم اکنون در حال تدوین قانون اساسی هستند، در رأس می گذارد.
سپس نوبت ملاها می رسد که در داخل دولت موقت، دادگاههای انقلاب و کمیته ها و تشکیلات شبه
نظامی رخنه کرده اند در در جه سوم من سیاستمداران را جای می دهم (مثل بازرگان) که توانسته خود را با
ارزشهای اسلامی غالب تطبیق دهد و یک کنترل عاریه ای به سکان تشکیلات دولت موقت یا شبه دولت از
جمله صنعت نفت داشته با شد. در درجه چهارم دزدان دریای یکه فرماندهی گروههای شبیه نظامی
(پاسداران) و کمیته های انقلاب را به عده گرفته اند می باشد و در پایان ملاهای ساده جای می گیرند که به
توده ها در دهات و شهرها جذب می کنند که پشتیبانی متعصبانه آنها بزرگترین منبع قدرت خمینی و
آیت اللّه ها می باشد.
ساخت نفوذ آهسته: در جامعه ای که دوران یک انقلاب را پشت سر گذاشته و هنوز هیچ فرم ثابت و
مشخصی به خود نگرفته و همچنین شامل حاشیه نشینان انقلاب می باشد که این حاشیه نشین هیچ کدام
انتظار نمی رود تا وقتی که این اسلامی ها از حمایت توده ها برخوردار هستند بتوانند حرکتی در جهت در
دست گرفتن قدرت بکنند. یک تحلیل خوب از ساخت تأثیری عبارت است از مخالفین خاموش که روی
عدم توانائی ملاها در اداره یک جامعه در دنیای قرن بیستم حساب می کنند که بتدریج شانس در دست
گرفتن قدرت را به آنان بدهد یا حداقل بتواند به صورت وزنه ای برای تصمیم گیری ها اثر بگذارد چون آنها
مهارت اینکه از پس مسایل اقتصادی یا فشارهای امنیتی بربیایند را دارند. جزو این گروه من فرماندهان را
در ارتش سنتی، مدیران غرب زده و تکنسین ها، سیاستمداران دمکرات و لیبرال، رمانتیک های شبه نظامی
و بالاخره چپی ها سرسخت از جمله کمونیست ها را جای می دهم. هیچ کدام از این گروهها نمی توانند
آشکارا (بدون ریسک نابودی در زیر دست های اسلامی ها که هم اکنون از حمایت بی دریغ توده ها
برخوردار هستند) برای به دست گرفتن قدرت حرکت کنند. سنت گرایان اسلامی با وجود این ضربه پذیر
هستند. من حداقل دو سناریو و برنامه را که می توانند منجر به هرج و مرج و سقوط تدریجی بینجامد را در
نظر دارم. یکی نیروهای تمرکز یافته که توسط نارضایتی های منطقه ای و قومی تحریک شده باشد و اگر با
اینها به اندازه کافی به طرز غلطی رو به رو شوند، ممکن است باعث تعطیل شدن و بسته شدن مناطق نفتی
گردند یا اقتصاد سنتی را از هم بپاشند یا جوری ملی گرائی را خراب کند که توده ها با رهبران مذهبی بی
عرضه خود مخالف شوند. نفاق در مدارس بین محصلین و بین کادرهای مدارس و هر دو می تواند باعث
بسته شدن مدارس برای مدت طولانی بشود و در نتیجه باعث نارضایتی عمومی گردد یا تبدیل به
خشونت های افراطی بشود و دوره های چهل روزه عزاداری را که نقش بزرگی در سقوط شاه داشت را از
سر شروع کنند (ایرانی ها یک علاقه شدید و غیر طبیعی برای عزاداری دارند و هم چنین مانند بقیه جهان
سوم در برابر خواسته های جوانانشان تسلیم هستند).
حضار مخالف که باید هدف قرار گیرند: اگر در تئوری و تحلیل قبل تصور صحیح و دقیقی از شکل نفوذ
در ایران پس از انقلاب باشد دفتر همکاریهای بین المللی آمریکا با افراد زیر مواجه است: روحانیون،
سیاستمداران غیر روحانی که اداره حکومت را به عهده دارند و تشکیلات شبه حکومتی را اداره می کنند.
رهبران گروههای شبه نظامی، رهبران ارتش، مدیران و تکنسین های غرب زده، سیاستمداران لیبرال،
رهبران چپی تندرو، رهبران قومی و منطقه ای، محصلین و معلمان، وسایل ارتباط جمعی که روی همه این
گروهها اثر می گذارند و بالاخره توده ها. بعلاوه توده ها ممکن است کج اندیشی ای در میان شنونده های
مبتدی ظاهر کنند ولی من معتقدم که در مورد ایران بعد از انقلاب گروهها بدین حد ضعیف می باشند قدرت
واقعی منوط به اعتماد و جلب احساسات توده مردم می باشد. هم اکنون هیچ گونه تشکیلات و گروهی که
بتوانند اعتماد و احساسات برانگیخته شده مردم را هر چقدر هم غیر واقعی باشد جلب کند وجود ندارد.
عدم دسترسی به افراد مخالف (افرادی که باید هدف قرار گیرند): به خاطر اینکه آمریکا خصوصا و
غرب عموما برای بیشتر مسایل که ایران را به ستوه آورده بودند مورد سرزنش قرار می گیرند و به عنوان
دشمن هر دو، هم اسلام سنتی و هم انقلاب، شناخته شده اند (USICA) دفتر همکاریهای فرهنگی
بین المللی آمریکا دست یابی خوبی به خیلی از مردم متنفذ ذکر شده در بالا را ندارد. و بجز با ریسک
برانگیختن عداوت و خصومت عملی ایرانی ها نمی توانیم ابتکارهائی به خرج داده و پیشقدم شویم. خیلی
از عواملی را که معمولاً (USICA) دفتر همکاریهای فرهنگی بین المللی آمریکا با عنوان کردن مسئله و
منافع دو طرف و استفاده های پایاپای در مورد مردم مورد نظر استفاده می کنند در ایران بعد از انقلاب غیر
عملی هستند.
در اینجا تعداد کمی ایرانی طرفدار آمریکا هستند: هنر و انتشارات غربی معمولاً به عنوان ضداسلامی
و فاسد نامبرده می شوند و برنامه های تبادلاتی ما نسبت به احتیاجات و توجه بیشتر مردم مورد نظر ما
تطبیق داده نشده اند. مقامات برنامه ریز با عادت به معامله با ملاها و پاسداران و کردها و خرابکاران مناطق
نفتی را ندارند.
پیروزیها و پیشرفتهای (USICA) دفتر همکاریهای فرهنگی بین المللی آمریکا: این لیست موانع نباید
باعث این برداشت نمود که (USICA) ناامیدانه از پا افتاده است ما نه افسرده و نا امید شده ایم و نه کمر ما خم
شده. برعکس موقعیتهای بیشتری برای عمل ظهور می کند و ما با منابع تحلیل رفته مان از پس این
موقعیت ها به آسانی برنمی آییم و فقط روی قسمتی از آنها عمل می کنیم. در هفته های اخیر دستیابی های
ما عبارت بودند از:
گزارشات عینی و علمی را در شبکه تلویزیون ملی جای دادیم.
به حساب بانکی انجمن ایران و آمریکا در شیراز دسترسی پیدا کردیم و از فرماندار شیراز برای باز پس
گرفتن ساختمان ایران و آمریکا در شیراز کمک گرفتیم.
کادر انجمن ایران و آمریکا را دوباره متشکل کردیم و برنامه هایمان فقط شروع تدریس انگلیسی
است.
با درخواست وزارت امور خارجه برای اطلاعات در مورد روابط کوبا با دیگر کشورهای آمریکای
لاتین پاسخ دادیم. این مطلب قسمتی از تلاش وزارت امور خارجه برای آماده شدن در کنفرانس
کشورهای غیرمتعهد در هاوانا بود.
کپی هایی از قانون اساسی آمریکا به فارسی و انگلیسی و در پاسخ به درخواست آن از طرف دفتر
مجلس خبرگان که مسئولیت جمع آوری اسناد قابل استفاده برای مجلس را که هم اکنون دست اندرکار
تهیه قانون اساسی برای ایران می باشد تهیه شد.
در چندین نوبت خبرهایی در رابطه با عمل کنسولگری که اخیرا دوباره باز شده به روزنامه های مهم
داده شد. امضاها و علاماتی برای عمل کنسولها اختراع کردیم که به کم شدن بی نظمی ها کمک کرد.
شایعات و سوءتفاهمات را توسط مصاحبه های طولانی یا ناشرین که داستانهای کمک کننده ای در این
رابطه نوشته خواباندیم. یک سیستم بلندگویی در خارج کنسولگری برای ارتباط مستقیم با جمعیت کار
گذاشتیم.
برنامه ای را برای بازگشایی دوباره انجمن ایران و آمریکا در تهران برای هفته های اخیر تدارک دیدم.
یک سری فیلم، یک کنسرت، نمایشگاههای نقاشی و یک گردهم آیی شبانه برای اعضاء انجمن ایران و
آمریکای اصفهان و نیز برنامه مشابهی را تدارک می بیند. و یک برنامه شام را در خانه مسئول روابط
عمومی مان تهیه دیدیم که در آن توسط تلویزیون ویدئو فیلمی به مهمانان نشان دادیم که تلویزیونهای
آمریکا چگونه انقلاب ایران را گزارش کرده اند. مهمانان عبارت بودند از اعضای برجسته روزنامه ها و
مقامات وزارت امور خارجه، یک نویسنده، یک نقاش و یک عضو کادر انجمن ایران و آمریکا در تهران که
همچنین یک استاد حقوق شناخته شده دانشگاه تهران نیز می باشد.
به تدارک مهمانی های شام در منزل کاردار کمک کردیم که در آن مهمانی های فیلم های آمریکایی
نشان می دادند و در یک مورد یک پیانیست آمریکایی پیانو زد. مهمان ها شامل مقامات بالای دولتی و
دکترها و وکلا و استادان دانشگاه می شوند.
کتابهایی در مورد ایالات و حکومتهای محلی به معاون نخست وزیر در مورد خواستش برای همکاری
دادیم.
با وزیر، سخنگوی وزارت ارشاد در مورد اخراج های اخیر خبرنگارهای آمریکایی صحبت کردیم
علاوه بر نکات بالا دوره های زبان انگلیسی در انجمن ایران و آمریکا در تهران، اصفهان هزاران ایرانی را
شامل می گردد و تعداد اشخاصی که نام نویسی کرده اند ممکن است در ترم دوم به حد قبل از انقلاب برسد.
محفوظاتی درباره رژیم: مطمئنا در مورد ایران بعد از انقلاب مطالب مشوش کننده بسیاری از نظر
آمریکا وجود دارد از جمله: زیر پا گذاشتن های حقوق بشر از جمله اعدام ها، اخراج خبرنگاران
آمریکایی، تعطیل کردن، خیلی از روزنامه های علمی، بدرفتاری با اقلیت ها مانند کردها و بهایی ها، اسم
بردن های مکرر از آمریکا به عنوان امپریالیست و حامی صهیونیسم، سیاستهای خارجی خصمانه و
مخالفت با منافع آمریکا به عنوان مزید بر علت باید بگوییم که ما قادر نیستیم که با خیلی از ایرانیها درباره
این موضوعات وارد بحث عمیق شویم. قابل ذکر است که برای منافع دراز مدت آمریکا بهتر است که ما
روابطمان را با ایران برای احتراز از حاد شدن سیاست ها و اعمالی که مخالف آرمانها و منافع، باشد محدود
کنیم.
پیشنهادات: من معتقدم که اگر ما عقیده مان را راجع به تجاوزاتی که در مورد حقوق بشر در ایران
می شود ابراز کنیم در درازمدت به نفع آمریکا خواهد بود. ما می بایست موضع مستحکمی نسبت به آن
دسته از رهبران ایرانی که ما را امپریالیست و پادوی صهیونیست می خوانند یا ما را متهم به دخالت در امور
داخلی ایران می کنند بگیریم. بالاخره ما مصرا می باید مخالفت خود را با اخراج خبرنگاران آمریکایی
ابراز داریم. از طرف دیگر من متقاعد شده ام که ایران امروز آنقدر سست و متزلزل است که هر اقدام
شتابزده یا هر بیانیه ایران را همانند بچه ای نشان می دهد، بنابراین از برخورد مستقیم می بایست احتراز
کرده و با هر حادثه یا بیانیه ای به صورت مخصوص و محدودی عکس العمل نشان دهیم متشابها ما
می بایست باهر موضوع و هر موقعیتی برای بحث و صحبت در حد شایستگی خود و موضوع بدون ربط
دادنش با مسایل دیگر برخورد کنیم. من متوجه این هستم که چنین موضعی از جانب ما نقشه ریزی و
مدیریت منابع را مشکل می سازد ولی این اطمینان را داریم که با چنین زمینه ای در دراز مدت به نفع ما تمام
خواهد شد. بنابراین من به (USICA) ایران پیشنهاد می کنم که اولویت خاصی به تجهیز وسایل، کارمند،
بصیرت، ساخت، تشکیلات و برنامه هایی بدهد که به ما این انعطاف و منابع را بدهید که از موقعیت ها
حداکثر استفاده را بکنیم. (انقلاب و پیامدهایش تمام قدرت فیزیکی ما را از بین برد، کارمندان ما را متفرق
کرد و تشکیلات قدیمی ما را و برنامه هایمان را خنثی و منسوخ نمود) به طور دقیقتر من با مسایل
پیشنهادی در مقاله msmcfee با عنوان ارتباطات با مشکلات محیط زیست و چشم اندازها و دورنما و
عقاید. به طور کلی موافقم و پس آیینه های پیشنهادی دفتر همکاریهای بین المللی آمریکا را برای ساندرز
معاون امنیتی و شورای امنیت ملی را قبول دارم.
من علی الخصوص با نقشه طولانی کردن برنامه فارسی رادیو صدای آمریکا و موفقیت اخیرمان در جا
دادن فیلم های آژانسی در تلویزیون ملی نظر مثبتی دارم. چون همان طور که قبلاً گفتم در این ارتباط توده
مردم از اولویت خاصی برخوردارند، بعلاوه من راضی شده ام که ما می بایست این کوشش را بکنیم و
ریسک آن را متحمل شویم که با روحانیون و چپی ها وارد مذاکره شویم.
من فکر می کنیم که ما وسایل کاملی برای تماس مؤثر با این 2 گروه را نداریم و آن نوع آمریکایی ها
(مثل جسی جکسون و اندی یانگ) که مورد قبول بیشتر آنها می باشند. از جانب دستگاه ما یک نماینده
نتوانند باشند. اما ملاها یا چپی ها به نظر می رسد که برای مدت طولانی حکمفرما باشند. اگر اثر آن از نظر
ما مهم باشد منافع خودی به ما می فهماند که مقدار زیادی ناراضی را تحمل کنیم و یاد بگیریم که به طور
مؤثری با ملاهای مجاهد، پاسداران و فداییان خلق تماس برقرار کنیم. البته با احتیاط برای احتراز از
شناخته شدن با آنها یا هر حزب و گروه دیگری برای آن موضوع.
با گرمترین سلامهاJahn Graves
کارمند روابط عمومی
مقدمه
برداشت هر انقلابی دقیقا به دیدگاه و نگرش به آن انقلاب وابسته است.
در دیدگاه اسلامی با وراثت مستضعفین، ملاک و معیار سنجش اصالت یک انقلاب در رضایت
محرومان و ( طبعا نارضایتی و مخالفت اقشار مرفه) می باشد واز دیدگاه مستکبرین (منجمله گزارشگر
آمریکایی) هدف رضایت اشراف و مفسدین تبهکار است به طوری که می بینیم برای تحقیق در کم و کیف
انقلاب، به سراغ اقشار مرفه جامه رفته و برای منافع این گروهها دل سوزانده است و افراد ناراضی را در
بین اطباء، مهندسین، تجار، وکلاء و... جستجو می کند.
و با توجه به یاوه های آنها اظهار می کند که تبریزیها هنوز تأثیر منافع یا مضرات سرنگونی شاه و
برنامه های حکومت جدید را هضم نکرده اند آیا ماهیت رؤسای مخالفت های افراطی و چپ نمایانه
اشراف و انقلابیون دو آتشه و دو روزه (بعد از پیروزی انقلاب) که با حرفهای پوچ خود به جنگ نور خدا
(پیروزی خون بر شمشیر) آمده اند آشکار نمی شود.
بخود آییم! این انقلاب شکوهمند به این دلیل اصیل است که هنوز از پشتیبانی توده های محروم و
میلیونی برخوردار است و اشراف چپ نمایانه مخالف و در کمین آن!
از: سفارت آمریکا تهران
به: وزارت امور خارجه واشنگتن DC
گزارشگر: کندی مت تامست
طبقه بندی: محرمانه
تبریز پس از 5 سال تأثیر انقلابی ایران
موضوع: تبریز پس از 5 سال تأثیر انقلابی ایران
1 (C تمام متن)
2 خلاصه: در سفر بین روزهای 17 تا 21 اکتبر به تبریز مأمور عمومی TDY فرصت تجدید دوستی های
سابق را یافته و عکس العملهایی را حتی بر علیه انقلاب یادآوری کرده است. ایشان در سال 72 تا 74 در
تبریز خدمت کرده و مقامهای خود را در سال 75 تا 77 طی ملاقاتهایی شخصی حفظ کرده و در سال 77
در حین اقامت در آنکارا.
تبریز عملاً تغییرات بزرگی کرده است بزرگترین ییلاق ایران بوده که شهر شده. انقلاب آرزوهای
اقتصادی توسط مردم را برآورده نکرده است و باعث امیدواری طبقه متوسط نشده است. توجه به حفاظت
شخصی زیاد شده و ترس از نیروهای اسلامی و کمیته برقرار است. از نقطه نظر روانشناسی از بین رفتن
ساواک و به دست آمدن آزادی بیان و خواسته ها باعث به وجود آمدن آزادطلبی های بیشتر برای مراقبت
از زیاده رویهای انقلابی شده است.
3 شاهراه بازرگان تبریز تهران از جاده های شلوغ ایران است در سال 77 حدود 600 تا 800 کامیون
حمل و نقل TIIZ روزانه مشغول حمل از طریق ترکیه ایران به تهران بوده اند. محاسبه رانندگان اولیه
بلغاری ترک رومانی اخیرا برای حمل و نقل به 200 تقلیل یافته است و هنوز هم صدای کامیونهای
داخلی حامل فولاد، پنبه، حبوبات، سیمان و غیره در جاده ها بگوش می رسد.
کارخانه سیمان آبیک نزدیک قزوین با صف انتظار 150 کامیونی در سال 74، در حال حاضر به یک
صف 50 و حتی کمتر کامیون تبدیل شده است.
4 تبریز از صورت یک روستای بزرگ رشد کرده و به شهری تبدیل شده است. ساختمانهای بیش از 4
طبقه نداشت (1974) که در حال حاضر ساختمانهای 12 تا 16 طبقه ساخته شده است. خیابان اصلی
شهر در اثر ترافیک با خیابانهای کمربندی و دیگر جاده های اصلی رقابت می کند.
طرحهای بزرگ ساختمانی در تبریز همانند تهران راکد است و طرحهای کوچک بیش از صدها است.
به خصوص در حاشیه جاده های کمربندی هرکسی با اجیر کردن 3 تا 5 نفر مشغول خانه سازی یا مغازه
است. در حالی که تولید تراکتور، موتورهای دیزلی، بال بلبرینگ و ابزار ماشین بحد 50% سقوط کرده
(سال 71) کسی اعدام نشده است و نرخهای دستمزد بالا رفته است.
5 یکی از علل تلقی روستائی تبریز بیهوده گردی صدها نفر مردم بی هدف در خیابانهای شهر است که از
سال 74 زیاد شده و در جریان انقلاب بی اندازه بوده است. صدها نفر مشغول به کسب درآمدهای کم از
راه فروش به علت عدم استخدام یا در جریان آن هستند. این افراد بی هدف به هزارها بالغ می شوند.
یک بازرگان دوست که اخیرا از بازار به وسط شهر نقل مکان کرده می گفت تراژدی اقتصادی دوران
پهلوی باعث سرگردانی روستاییان که جذب شهرها به علت دستمزدهای بالای ساختمانی شده اند
می باشد. بر اثر انقلاب دهقانان آموزش ندیده و بیکار، فاقد ملک، به راحتی گرایش به سوی آشوب طلبان
کمونیست پیدا و جای رهبران مذهبی را گرفته است.
6 مباحثات با دوستان تاجر اطلاع از توجه به پایین رفتن لحظه ای وضع اقتصادی است. خریدهای
اعتباری مصرف کنندگان تحمل پذیر نیست که قبل از انقلاب از سه طریق جریان داشت. بانک، بازار و
بازرگان اینک بکلی معاملات اعتباری قطع شده و نقدا عمل می شود. به طوری که یک دوست وکیل
می گفت: تمام قراردادها لازم الاجرا نبوده و دادگاهی، قاضی، وکیل بجز (حاکم شرع) وجود ندارند. که
مردم بایستی اختیار زندگی و محکومیت زندان را به حاکم شرع بدهند. هیچ تاجر یا وکیلی راضی به
بستن قرارداد در دادگاه شرع نیست و لذا همه نقد معامله می کنند. وکیلی می گفت مبلغ 300 هزار دلار
دستمزد مقروض دارد و به امید حکم حاکم شرع به انتظار نشسته است.
7 اکثر دوستان مأمور سفارت از طبقه متوسط در تبریز بودند: دکتر، وکیل، استاد دانشگاه، مدیر کارگاه،
بازرگان، مهندس و دفتر دار که هنوز اکثرا در تبریز هستند ولی جستجوی دوستان دکتر نشان داد که اکثر
مغزهای متفکر فرار کردند (4 تا 5 هزار از 13 هزار دکتر تا اواخر 78 ایران را ترک کرده اند).
دوستان طبقه متوسط اغلب در مورد مسایل ایران بحث می کنند، آنها به شخصه نسبت به عملیات
خمینی اتهام ارتجاعی، تعصب طلبی شدید می زدند و به هر طریق در امیدهای طبقه متوسط تهران سهیم
بودند که شریعتمداری می تواند تعادل و بهبودی تعصب گرائی را که به طور وضوح در خمینی منتظری
هست تعدیل کند، با توجه به بالا رفتن محبوبیت شریعت مداری اشاره کرده اند که حقیقت قابل ملاحظه این
است که تصاویر S-MS (شریعتمداری) در تبریز بزرگتر و بیشتر به نمایش آشکاری گذاشته می شوند (از
تصاویر خمینی) و نسبت را 10 به یک شمردند.
8 طرح گفتگوها با دوستان طبقه متوسط غالبا بر محور سه سؤال دور می زند:
الف در ایران چه اتفاق خواهد افتاد؟
ب آیا بمانیم یا برویم؟
ج چه تغییراتی در درگیری آمریکا با به قدرت رساندن خمینی به وجود آمده و حمایت کردن از او در
حالی که محبوبیت خود را از دست می دهد بایستی رخ دهد.
بحثهای جداگانه قابل ملاحظه درباره قدرت (مثلث آمریکایی یزدی، قطب زاده و چمران) وجود دارد
که آنها حکمران حقیقی ایران به نظر می رسند، روحانیت هر سه در حد بلوغ پذیرفته شده است و ضد
آمریکایی بودن یک تاکتیک لازم برای مهار کردن قدرت در ایران انقلابی شده است.
9 وقتی استادان دانشگاه برای من تشریح کردند که تصفیه های دمدمی بدون اساسی با برچسب طاغوتی،
ساواکی از دانشکده ها در جریان است، دوستان احساس امنیت بیشتر اخیرا نسبت به دو ماه پیش
احساس می کنند. در حالی که اغلب دوستان یا اقوامی در زندان دارند. عده کمی سابقه از اعدامها دارند.
حوادث برای دوستان با شوخی های ترسناکی از قبیل (در زدن کمیته در نیمه شب) و (جستجوی کمیته
برای مشروب) باعث آتش زدن مخفیانه مجله PLAYBOYهمراه است.
تبریزیها افسوس کمی ترس در مورد دخالت روسها در زمان انقلاب داشتند که حاضر بودند در
صورت لزوم به ترکیه بگریزند به خصوص در میان افراد با سن بیش از 40 سال خاطره پیشه وری هنوز
قوی است همان طوری که برخی از دوستان می گفتند. تمام موضوع برای اخراج 45 هزار آمریکایی این
بود که احتیاجی به آنان نبود در حالی که روسها به این آسانی خارج نمی شوند.
10 تبریزیها هنوز تأثیر منافع یا مضرات سرنگونی شاه و برنامه های حکومت جدید را هضم نکرده اند.
مأمور سفارت درک تجربه مخاطره آمیزی را کرد وقتی دوستان سؤال مشورتی کردند دایر بر اینک ایران
را ترک کنند و یا بمانند، به دولت ملحق شوند یا منزوی گردند هنوز برای همه شکستهای انقلاب یک نفع
آشکار وجود دارد و بجز این حقیقت که کسی جرأت نمی کند در معرض عمومی (یا حتی خیلی بلند در
محل خصوصی) حمایت از رژیم گذشته شاه بکند هر چند برای آزادی بیان حدود بسیار باور نکردنی
وجود دارد دوستان جرأت کردند در تلفن بگویند (... بر خمینی) و صریح درباره سیاست در اجتماعات
بزرگ صحبت کنند، در زمانی که اکثر انتقادات از روش آمریکا در ایران شکل می گیرد بدگوئیها و
توطئه ها در حقیقت، جابجا کردن ساواک در حال حاضر تحقیقا منافع سالمی را در دو جهت سیاست
داخلی و خارجی تجدید حیات می دهد.
نظر مترجم: به نظر می رسد از روی قرائن دوستان مأمور سفارت (بند 7) آقایان نزیه و مراغه ای و امثال
ایشان باشند.LAINGEN
نکات مطرح شده در سمینار
موضوع: نکات مطرح شده در سمینار
1-انقلاب
1 انقلابتاریخ: 3 یا 4/5/58 july
عوامل انقلاب، عبارت بودند از:
1 فساد و تباهی و انحراف
فساد شاه
انحراف خانواده اش (شامل بنیاد پهلوی) (مترجم: شاید مقصود خاندان پهلوی است.)
انحراف (تباهی) وزیرهای شاه
انحراف دوستان شاه
انحراف در سازمانهای نظامی
2 تحولات بزرگ اقتصادی اجتماعی
بحران اقتصادی یک میلیارد دلاری
ارتش بزرگ مدرن، از تیرکمان تا وسایل مدرن
چهار برابر شدن قیمت نفت
فقدان اداره کننده (مدیر) تربیت شده تکنسین های ماهر
لطمه فرهنگی
اصلاح نکردن کشاورزی
همدستی و تشریک مساعی در ناحیه با آمریکا
3 دور بودن شاه از اوضاع و لذا، درک نکردن وضع مردم و اشتباه گرفتن سکوت با ثبات اوضاع
انقلاب در طبیعت خود یک انقلاب سیاسی است، نه اجتماعی، با توجه به اینکه فقط،3|1 از جمعیت ایران
در خانه فارسی صحبت می کند (یعنی از نظر اجتماعی، مردم با هم فرق می کنند و از هم دورند).
2 گروهها و دسته هایی که دخیل بودند
1 آیه اللّه ها کار رهبران سیاسی همیشه، این بوده است که از مردم معمولی در برابر فشارهای دولت (ظلم)
محافظت نمایند(1) و در تاریخ ایران هیچگاه مردم سهمی در دولت نداشتند. نفوذی که آیه اللّه ها بر روی
مردم معمولی دارند، خیلی بیشتر از نفوذی است که پاپها در قرون وسطی بر روی اروپایی ها داشتند.
2 بازار متفاوت با (51 سرمایه دار اصلی) که فرار کرده اند و یا اعدام شده اند، این تجار تیپ قدیم را دارند
و از ارزشهای غربی پرهیز می کنند. خیلی (عمیقا) مذهبی هستند و به مدرنیزه شدن مظنون می باشند. با
فساد دولت و افراد،مخالف و بد هستند پول مورد نیاز برای انقلاب از بازار فراهم می شد، جهت انقلاب
هم همین طور، مسلمانهای مذهبی همیشه خیرات می دهند و پولهای کلانی به دست مذهبیون میانه بین
مردم فقیر توزیع می شود، پول در دست آنها نمی ماند (صرف این امور می شود)، برخلاف دولت.
3 تکنوکراتها در حدود 12% مردم ایران،به روش غربی تربیت شده اند آنها عبارتند از سرمایه دارها،
دانشمندها و رؤسا خیلی از آنها، جوان و لیبرال هستند آنها مشاهده کردند که دار و دسته شاه پولدار
می شوند، در حالی که هر معامله پولی که اینها انجام می دهند بر اثر تورم از میان می رود، این گروه برای
اداره کشور ضروری هستند.
4 دانشگاهها شاید ممتازترین گروه قبل از انقلاب، دانشجویان و استادان جوان بودند که به وسیله
رهبران و گروههای زیرزمینی از رادیکال گرفته تا لیبرال، رهبری می شوند، یا مورد استفاده قرار
می گیرند. اینها پیروان عینی و سمعی انقلاب در تهران بودند.(2)
5 احزاب ناشناخته سیاسی، شامل گروههای اقلیت قومی (عربها و کردها) کمونیستها.
6 این اتحاد ناجور از راست و میانه و چپ به یک علت به هم متصل هستند و آن منزجر بودن از شاه است.
3 آگاهی دادن
1- امید که در آینده نیز روحانیت با بازسازی و توش و توان بیشتری اینچنین باشد.
2- جنبش دانشجویی نیز علیرغم نقش مؤثر در قبل از پیروزی انقلاب امروز دچار تشتت وناهماهنگی شدید گشته است که نیاز به تجدید نظر در فعالیتهای خود دارد و اگر چه دانشجویان هنوز هم چشم و گوش انقلاب هستند اما هنوز به بازوی سازنده انقلاب تبدیل نشده اند.
3 آگاهی دادن
ایالات متحده هرگز ایران را از نظر فرهنگی، مذهبی و یا اقتصادی درک نکرده است. او فقط سرنخهای
کمی در مورد عمق نارضایتی مردم داشته، به چند گزارشی که به مشکلات اساسی اشاره می کردند، اهمیت
داده نشد.
1 CIA در اواسط سال 1978 گزارش کرد، همه چیز خوب است
2 گزارش اعضاء نمایندگان مجلس
3 حرفهای کارتر در هشتم دسامبر مبنی بر اینکه شاه قدرت خود را نگه می دارد. و این روزی بود که
سربازان ایرانی صدها تظاهر کننده را در خیابانهای تهران کشتند. مطبوعات آمریکا در گزارشهایشان
غیر منصف بودند، آنها اینگونه استدلال می کنند.(1)
گزارشهایشان بدین گونه است
1 متعصب مایل به یکسو
2 با داشتن کمترین اطلاعات و یا نداشتن اطلاعات درباره فرهنگ کشور، گزارش می نویسند. برای مثال،
مطبوعات جزئیات اعدامها را گزارش کردند ولی خلاصه آنهایی که اعدام شده اند (در حدود 300 نفر)
نشان می دهد که 83% پلیس مخفی و پرسنل امنیتی و شکنجه گر بوده اند. 9% جنایتکاران: قاتلها و
تجاوزگرها (بیشتر قتلهای ناحق) و 7% سیاستمداران زیر دست شاه، 1% سرمایه داران برجسته(2)
4 وضعیت حاضر
ایران در یک مرحله انتقالی زندگی می کند. آیت اللّه ها همیشه حامی مردم بوده اند در مقابل دولتها، آنها
هیچوقت حکومت نکرده اند، آنها اصلاً نمی توانند حکومت کنند، اما آنها تنها نیروئی هستند که می توانند
مملکت را در این زمان به هم نگه دارند.
5 دولت آینده
1- گویا یانکی ها هنوز هم بر سرعقل نیامده اند زیرا امروز هم آقای کارتر هنوز دست از اراجیف قدیمه برنداشته است و با شتابزدگی و بی مبالاتی خود را به این سو و آن سو پرتاب می کند تا شاید لااقل اگر هم منافعش در ایران از بین میرود لااقل در اداره حکومت آمریکا موقعیت کسب کند که نکرده است و از سوی دیگر مطبوعات آمریکا نیز هنوز شیوه غیر منصفانه خود را در انتشار اخبار مربوط به انقلاب امت دلاور ایران ادامه میدهند و بالاخره باید گفت شاید اگر چند صباحی دیگر بگذرد و آمریکا شکست های افزون تری در اثر انقلاب ایران بخورد جمع بندی مزدوران باز هم همین باشد یعنی یکدندگی کارتر و امثالهم و درگیریهای جناحهای امپریالیستی با هم و فریب دادن خودشان
2- ایکاش دادگاههای انقلاب هنوز هم با جد و جهد هر چه تمامتر در محاکمه وابستگان آمریکا بکوشند تا از این رهگذر هم جنون یانکی ها را به حد اعلا برسانند هم شادی ملت قهرمان ایران را.
5 دولت آینده
1 رهبران مذهبی لیبرال پلی بین مردم، ارتش جدید، تجار بازار و تحصیل کرده های غربی هستند، دولتی
خیلی لیبرال تر از دولت کنونی (مترجم: دولت موقت) اما طرفدار عقاید اسلامی، این چهار عنصر را
(مردم، ارتش، تجار، تحصیل کرده ها) به هم خواهد پیوست (می تواند به هم بپیوندد)(1) (اسم شخصی
است).
2 دولت کنونی در قدرت باقی نخواهد ماند، مانند موارد زیاد دیگری، اقلیت کمونیست که بسیار سازمان
داده شده اند، به آسانی می تواند خودش را داخل خلا قدرت کند، عربستان سعودی خیلی از این عمل
می ترسد Ftamle Memalce (اسم شخصی است) (شاید مطلب فوق اظهار نظر این شخص باشد).
3 اگر کمونیست ها حرکتشان را به درستی تنظیم کنند و همه عناصر ضربتی در یک خط بیفتند، ایران
به سوی یک کشور کمونیستی بودن، پیش خواهد رفت مواردی که دلالت بر عدم وقوع چنین حادثه ای
می کنند زیاد هستند. احتمالاً ایران به قسمتهای قبیله ای عرب، فارس، کرد، تجزیه خواهد شد. و این
اتفاق، به احتمال زیاد به جنگ منتهی خواهد شد، چون حوزه های نفتی در سرحدات نژادی عربی قرار
دارد. شک دارد (نامعلوم نامعین) (کلمه uncertain) که در آخر پاراگراف آمده است.(2)
وضعیت آینده
هر سخنگوئی نتایج مختلفی برای خود داشت (گرفته بود) اما همه موافق بودند که:
1 اقتصاد باید دوباره از سر گرفته شود.
2 نیروی نظامی باید قوی تر شود.
3 مردم باید به طور مداوم غذا دریافت کنند.
6 شرایط، (وضع) تجارت.
با وجود مخالفتهائی که بر ضد آمریکا می شود، ما را دوست دارند و تکنولوژی ما تحسین می شود.
موقعیت اقتصادی خوب است شعارها الان در جهت تجارتهای کوچک هستند.
آلمانها و ژاپنیها دوباره برگشته اند و بهترین آدمهایشان را می فرستند.
ضرورت ها عوض شده اند (تقدم و تأخر چیزها جایشان با هم عوض شده است) برگشت بر گشت با
قدرت ایران به یاد کسانی که به یاد او در زمان احتیاج کمک کنند خواهد بود.
سؤال: JR (نام شخصی است) چقدر احتمال می دهی که ایران به تحریم اسرائیل بپیوندد؟
جواب (Dom Weldom) (نام شخصی است): روابط ایران و اسرائیل قطع شده است و برای مدت
درازی این طور باقی خواهد ماند، اما من شک دارم که با وجود تمام مشکلات در ایران آنها لیست و دفتر
تحریم تشکیل دهند.
سؤال: JR: من فقط منظورم تحریم اسرائیل مانند تحریمی که دفاتر دمشق کرده اند بود.
جواب (DW) بلی، خیلی خیلی احتمال دارد.
سؤال (JR): آقا شما همین الان گفتید که باید به ایران برگردیم، گرچه حضور دوباره ما گران تمام
خواهد شد، زیر علامت سؤال قرار دارد، تصور کنید، ما جنگ کردیم و پیروز شدیم و وارد ایران شدیم و
1- طمع های امپریالیستی! وقتی دولتی لیبرال باشد آنها سعی در لیبرال تر کردن آن دارند بعضی موضع دفاعی آنها را قوی تر خواهد نمود و بیاد بیاوریم حرف امام را که: اگر شما حمله نکنید آنها حمله می کنند.
2- لازم به تذکر است که آمریکا نمی تواند برای رژیم ها استقلال قائل شود بدین ترتیب که بر اساس برداشت آنان دولت ها یا باید شرقی باشند و یا غربی و چیز دیگری امکان ندارد بنابراین اگر دولتی از غرب برید حتماً به سوی شرق پیش خواهد رفت و البته بیاد داریم که قبل از پیروزی انقلاب نیز آمریکا تصور وقوع یک انقلاب کمونیستی را در ایران داشته (زیرا آنها هم مثل رقبایشان فقط هر چه از که کمونیستی بوده انقلاب می دانند و لا غیر) و ایضاً در ویتنام و شیلی و جاهای دیگر.
سپس به وسیله تحریم اقتصادی ایران عقب رانده شد یم (سیلی خوردیم).
جواب (DW): آیا شما به یکی شدن و بهم پیوستگی و شجاعت عقیده ندارید؟
سؤال (JR): در چه سنی؟
7 دولت ایالات متحده
تجارت هیچ انتظار کمکی از دولت ما نمی تواند داشته باشد، آن طور که مشخص شده دولت ژاپن، هر
«ینی» (مترجم: ین، واحد پول ژاپن) را که به وسیله کمپانیهای ژاپنی در ایران سرمایه گذاری می کند،
ضمانت و حمایت می کنند. جریان دولت ایران به طور طبیعی بر ضد دولت ماست. سیاستهای اخیر دولت
(در برابر آمریکا) میانگین پایینی دارد. بدترین حرکت از وقتی شروع شد که قطعنامه جاویتس ارائه شد،
در اول ژانویه
8 قانونی و حقوقی
1 ایالات متحده، دولت جدید ایران را به رسمیت شناخته است.
2 دادگاههای ایران هنوز هم به کار خود مشغولند، اما در زمینه های سیاسی کار می کنند، الان وقت
دادخواست کردن و جریمه کردن آنها نیست.
3 از لیست 23 نفری وزارت امور خارجه از وکلای ایرانی فقط 7 نفر از آنها در سر کار خود هستند و
سرشان خیلی شلوغ است.
4 انجمن تهران باز اعضایش را ارزیابی می کند پیوستگی مذهبی در این مورد یک مشکل خواهد بود،
ورقه هائی که به مسایل حقوقی مربوط بودند چند تائی از آنها برای Dave Maelamenفرستاده شده است.
Competition
کارخانه «پلی آکریل دوپانت» در اصفهان کار نمی کند قبل از انقلاب در مرحله تکاملی و پیشرفت بود.
تولیدات هم داشت ولی فقط در سطح ضایعات، ظرفیت آن در حدود 200 پوند در سال و شامل الیاف
پلی استر، الیاف بریده شده پلی استر و الیاف بریده شده اکریلیک بود. «دوپانت» با 40% سهام وارد این
پروژه شد و 4 عضو از هیئت مدیره 11 نفره را در اختیار داشت برای تصویب هر اصلی 75% آراء لازم بود.
50% سود در دست 5 نفر از سرمایه داران اصلی بود و 10% بقیه در دست دولت ایران بود.
شرکاء 5 گانه «دوپانت» یا کشور را ترک کرده اند یا کشته شده اند دوپانت شریک جدیدی دارد و آن
دولت اسلامی است که توسط شورای کارگری اداره می شود. دوپانت می تواند 40% سهامش را به طریقی با
دادن 000/100 دلار به دست بیاورد. این مبلغ به نظرم حقوق کارگرها برای کار نکردن باشد.
هدف از ارائه این اطلاعات تجاری درد دل از مشکلات ناشی از رقابت نیست، مخصوصا گروه محترم
و فعالی مانند «دوپانت»، بلکه برای تأکید بر عدم سرمایه گذاری در کشورهای در حال رشد می باشد.
در سال 1973 وقتی شایع شد که «دوپانت» می خواهد در ایران کارخانه بسازد. اما احساس کردیم که
«دوپانت» ما را عقب زده، چون آنها ارتباط محکمی با رهبران سرمایه داری دارند. استراتژی ما (اگر بتواند
یک احساس را استراتژی بنامید) کارگران با کارخانه های کوچکتر بود یعنی تجار بازار از روی شانس
خوب و نه مدیریت خوب، ما در این برخورد موفق بودیم.
تا زمانی که مشکل پی اکریل حل نشود ما بازار بزرگ و آماده ای برای تولیدات خودمان داریم.
مشتری هایمان سرزنده و بسیار خواستار تولیدات هستند، همان طور که ماه گذشته شاهد آن بودیم. شاید
این تجارت فرصت طلبانه باشد ولی بهر حال تجارت است.
ما در طی چند سال اخیر در خلال تجارت با کشورهای در حال رشد فرضیه مبهمی را مبنی بر اینکه:
«هیچگاه تعهدی در مقابل دولت، اعضای دولت و یا وابسته های نزدیک به دولت نپذیریم»، شکل دادیم،
تجربه دوپانت در ایران این فرضیه را تقریبا ثابت کرد.
مقدمه یا معرفی سند برای تحلیل شماره 3
این تحلیل نتیجه بررسیها و تبادل نظرها و سؤال و جوابهائی است که در یک سمینار در رابطه با اوضاع
اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ایران به عمل آمده است و کلاً تحلیل نتیجه اظهار نظرهای افراد
مختلفی می باشد.
بررسی روابط دوجانبه با وزیر امور خارجه ایران (آقای یزدی)
موضوع: بررسی روابط دوجانبه با وزیر امور خارجه ایران (آقای یزدی)
1 تمام متن محرمانه
2 شما با یزدی زمانی ملاقات می کنید که ممکن است نشانه پر اهمیتی در تقسیم امور داخلی ایرانیها
بگذارد. در زمانی که این موضوع برای هر بیننده ای مهم است که از قضاوت های سریع در مورد این امکان
برحذر باشد ولی سخت است که از نتیجه گیری اینکه روحانیون می خواهند تمام مخالفین نقشه هایشان بر
مبنی کشور اسلامی و اسلام به عنوان ایدئولوژی و حزب جمهوری اسلامی به عنوان حزب حاکم کاملاً
نابود کنند بر حذر باشیم.
عنوانها
: شورشیان کرد به طریقی ساکت شدند که به دیگر اقلیتها نیز در این موضوع درسی داده شده باشد.
: جبهه دموکراتیک و رهبری آن به عنوان ضد انقلاب مارک زده شد و به عضوهای مخالف دیگر نیز به
این وسیله آگاهی داده شد.
: یک شورا تحت رهبری مذهبی برای بررسی قانون اساسی تعیین می شود که قوانین جدی شیعه را
برای دولت پایه ریزی کند.
: اعدام ها حتی برای جنایتکاران عادی با وجود صحبت از عفو ادامه دارد. به نظر می رسد که قم تصمیم
دارد از هر گونه اظهار تأسف و بخشش برحذر باشد.
: رئیس سپاه پاسداران وزیر دفاع شده است.
: برکناری نزیه از (Niocd)، (شرکت ملی نفت ایران) یک نشانه قوی و یادآوری است به غیر روحانیون
که قم مصمم است که از تحلیل قدرتش در هر جا که باشد مخصوصا نفت جلوگیری کنند.
: یک خیال پردازی در مورد اینکه مطبوعات غرب ضد انقلاب ایران می باشند. (هیچ خبرنگار
آمریکایی اکنون مقیم ایران نیست).
: آمریکا هنوز از طرف خمینی عامل کمک کننده اصلی صهیونیست برای عقیم گذاشتن انقلاب
فلسطین معرفی و محکوم می شود. در حقیقت خمینی خودش و انقلاب را به عنوان نیروی متحد کننده
مردم منطقه برای احقاق حقوق فلسطین می داند.
3 جای حرف بیشتر است، اما کافی است که بر این نکته تأکید شود که روحانیون در حال صعود
هستند به نظر می رسد که هیچ چیز وجود ندارد که بتواند بر آنها در تنظیم قانون اساسی تأثیر کند، نه ارتش،
نه بختیار از پاریس، نه بازرگان و دیگر میانه روها در دولت موقت (PGOT) نه ناامید عمومی مردم نسبت به
دستاوردهای مادی. بازرگان امروز در یک مصاحبه مطبوعاتی با اوریانا فالاچی گفت: از نقطه نظر رسمی
دولت کشور را اداره می کند اما از نقطه نظر ایدئولوژی و انقلابی، خمینی و شورای او کشور را اداره
می کنند.)
4 چیزی که می تواند فاصله ها را کم کند، آن هم تنها با زمان، قدردانی بیشتری از آنچه که هست از
مشکلات اداره یک ارگان سیاسی چند گانه و اقتصادی نیمه مدرنیزه شده، مانند اقتصاد ایران با
دیدگاههای مدرن کاملاً مذهبی که امکان کمی برای دخالت عناصر غیر روحانی در امور را می دهند.
5 سؤال اینجاست که آیا خمینی این را می پذیرد یا نه. و این امیدوار کننده نیست. حتی اگر او نیز
بپذیرد هنوز یک سؤال اساسی وجود دارد و آن اینکه آیا او می تواند تسلط خود را بر علیه اطرافیانش در
قم که حتما از او خیلی لجوج تر می باشند برقرار کند.
6 جواب ساده این است که یک روش سخت در پیش است و نیروهای میانه رو را کنار خواهد زد و
بازرگان را نیز مثل نزیه در شرکت ملی نفت ایران کنار خواهد زد.
7 من آنقدر مطمئن نیستم. من کمتر از ماه قبل امیدوارم اما خمینی اصلاً از لحاظ سیاسی احمق نیست
و ممکن است برای اطمینان از پایداری سیاسی و تفوق اسلام در زمینه سیاسی اجتماعی آینده ایران از
میانه روها (که بازرگان به طور ضعیف ولی اصلی نمایانگر آنان است استقبال کند.)
8 شما ممکن است آقای یزدی را خوب آزمایش کنید و ببینید که او آینده این منطقه را چگونه می بیند
او یک آدم عمیقا معتقدی است و یک انقلابی است که از همه افراد موجود در دولت موقت (PGOT) به
خمینی نزدیک تر است. اما او ممکن است از احتیاج به موازنه کردن عقاید ایده آل خود و واقعیت استقبال
کند. این را با من صحبت کرده است و من تقریبا از او باور کرده ام. صحبت شما با او که به عنوان اولین تماس
بالایی که ما با رهبریت دولت انقلابی داشته ایم محسوب می شود، و یک اقدام قاطع در جهت منظورهای ما
در اینجاست برای تصدیق کردن او (یزدی) که ما واقعیت را در ایران قبول کرده ایم و در واقع پیشرفت ایران
را در نهادهای جدید دولتی می خواهیم. یزدی نیز باید بداند که رؤیت یک سرسختی و عدم رؤیت جنبه
انسانی در انقلاب ما را نگران کرده و این دیدگاه جایی برای حقوق افرادی میانه رو در ایران امروز ندارد.
خمینی به اینکه ایران در آمریکا چه وجهه ای دارد اهمیت نمی دهد ولی افراد دیگر مثل یزدی هستند که به
این موضوع اهمیت می دهند.
از کوران به ساندرز
درباره انجمن ایران و آمریکا در شهرهای شیراز اصفهان و تهران و وضعیت های مختلف ایران
4 اکتبر 1979 12/7/58
نظر اخیر ICA (آژانس ارتباطات بین المللی) از قول آقای مک آفی براساس ملاقاتی که اخیرا از ایران
(تهران و شیراز) داشته است جهت اطلاع سفارت تهران حاکی از آن است که تسلط مذهبی تا آینده قابل
پیش بینی بر ایران حاکم خواهد بود و در مورد دولت بایستی گفت که بزودی متخصصین از کارگران با
دولت گلایه خواهند داشت. برخوردهای مک آفی (MC AFEE) گویای آن است که خمینی در حال
برگشت به عقب است(1) و در حقیقت از حمایت اکثریت مردم فقیر ایران برخوردار است.
امور عادی در ایران می گذرد و بازارها در فعالیت می باشند.
نکته ای که به خصوص برای من جالب بود اظهارات مردم در تائید خمینی مبنی بر تغییر ارزشهای غربی
است آیت اللّه خمینی ارزشهای غرب را رد می کند و با ارزشهای غیر اسلامی مخالف است. خمینی مصمم
است که به طرف یک پان اسلامیک برود و طوری رفتار می کند که خود را قانون گذار جهان می داند در
کوتاه مدت بهبود روابط ایران و آمریکا مشکل به نظر می رسد تحت شرایط فعلی تمام سعی دیپلماتها
بایستی متمرکز در ایجاد روابط در بلند مدت باشد.(2)
در موقعیت فعلی ما بایستی منتظر فرصتهای مناسب برای ایجاد رابطه مناسب با ایران باشیم. نظریات من
در این مورد در نا مه ای مورخ 24 سپتامبر 79 و به براساس توصیه ICA/NEA شکل زیر خلاصه شده
است.
انجمن ایران و آمریکا در تهران، اصفهان، شیراز، آمریکا حدود 50 سال است که از طریق انجمن ایران و
آمریکا با ایران مشارکت دارد. جو تشنه جهت آموزش زبان انگلیسی و هم چنین شهرت این انجمن
موقعیت بسیار خوبی را برای فعالیت در این زمینه ایجاد کرد. ضمن اینکه مؤسسات پنجره های باز جهت
حضور ما در ایران است. نظر ما این است که این مؤسسات را هر چه بیشتر توسعه دهیم و برنامه را به شکلی
هدایت کنیم که به طرف منظورهای خودمان پیش رود. این برنامه شامل توسعه کتابخانه انجمن ایران و
آمریکا در تهران، اصفهان می باشد. ما فعالیتهای پشت پرده ای را جهت دوباره زنده کردن انجمن ایران و
1- برگشت به عقب یا ارتجاع مورد ادعای آ مریکا چیست حرکتی است که از حمایت اکثریت مردم فقیر ایران برخوردار است. با این دید جاهلانه تمام حرکتها و نهضتهای انبیاء که مورد تائید اکثریت توده های فقیر و محروم و باصطلاح مستکبرین اراذل و اوباش زمان خود بود نیز ارتجاعی است. آنها نفی ارزشهای غربی و تأکید بر ارزشهای اسلامی و حرکت به دست پان اسلامیک را ارتجاع می نامند و به همین خاطر است که امام در پیام نوروزی خود می فرماید: همه آنها که روحانیت را ارتجاع می دانند در نهایت در خط شاه و آمریکا عمل می کنند.
2- تحت شرایط فعلی تمام سعی دیپلماتها بایستی متمرکز رابطه بلند مدت باشد ”اکنون که با اوجگیری شور ضد آمریکایی ملت مسلمان ٬ آمریکا مجبور شده است که این جزیره ثبات و آرامش را رها کند در فکر برنامه ای دراز مدت برای تسلط مجدد خویش می باشد و یا فرونشاندن تدریجی و نفرت و حساسیت مردم ما نسبت به جهانخواران خیال بازگشت مجدد را دارد. و در این راه چون انجمن ایران و آمریکا وکلاسهای آموزش انگلیسی پنجره های باز حضور آمریکا در ایران است ”امپریالیسم را از در که بیرون کنی از پنجره داخل می شود.“ با توجه به گفته امام که آمریکا را شیطان بزرگ می نامد بدیهی است که هر عمل ظاهر الصلاح آنها حتماً شیطنت است و اعمال نظام هر اسلام پناهانه هم جز عوام فریبی و رسوائی بر حیله گران حاصلی ندارد. باز باید به خاطر داشته باشیم که هر مجلسی و هر مهمانی آمریکایی نیتی جز توسعه روابط سلطه آمریکا با ایران هدف دیگری را دنبال نمی کند.
آمریکا در شیراز آغاز کرده ایم.
اکتشاف امکاناتی جهت تعیین و پرورش متخصص مذهب اسلام جهت پل های رابطی بین NEA و
رهبری اسلامی به شکلی مستقیم و همکاری با ICA و کارمندان وزارت امور خارجه آمریکا.
بررسی جهت تعیین و پرورش یک «R» (مترجم: به همین شکل و به طور رمزی آمده است) تحت شکل
متخصص فرهنگی یا تعیین فردی که زمینه قبلی در زبان فارسی و فرهنگی ایران داشته باشد تا تماسها را با
رهبری و مؤسسات فرهنگی تقویت کند.
استفاده از جشن سالگرد 1400 ساله هجرت(1) با شکل ایجاد سمیناری که میزبان آن آمریکا برای
ایرانیان باشد و بعد از سمینار هم گردشی در اطراف آمریکا. ما امیدواریم که این مسئله و روابط باعث
وسعت روابط ما بشود.
کار کردن با VOA صدای آمریکا جهت توسعه و دریافت مطالبی که به شکل خبر پخش نمی شود و
تأکید بر روی ابعادی مانند مطالعات اسلامی آمریکا و مصاحبه با ایران شناسان آمریکایی و ترتیب دادن
یک رابطه مردمی.
کشف امکانات بازدید آمریکایی ها از ایران به خصوص از مطالعات اسلامی آمریکا، سیاست خارجی
اقتصادی و کشاورزی.
ایجاد مؤسسات ارتباطی (نه لزوما دو طرفه) که شامل ایرانیان و مؤسسات ایرانی بشود.
تظاهرات ضد آمریکایی
1- البته با اشغال جاسوسخانه آمریکا در ایران ٬ این قبیل برنامه ها با شکست رو به رو شد و منتفی گردید. لابد یانکی ها مردم ایران را با امثال ضیاءالحق ها اشتباه گرفته اند که درصدد بودند با ادا و اطوارهای اسلام آمریکایی! مردم را فریب دهند.
jظاهرات ضد آمریکایی
11 آبان 58
معرفی
سند 54
این سند مربوط است به تظاهراتی که در روز چهارم خرداد توسط دانشجویان و کارگران مسلمان به
مناسبت اعتراض به گفته های یک سناتورصهیونیست آمریکایی انجام گرفت. این سناتور نسبت به اعدام
انقلابی یک سرمایه دار صهیونیست توسط دادگاه انقلاب اعتراض کرده بود.
موضوع: تظاهرات ضد آمریکایی
1 ازامروز ظهرجمعه اطراف سفارت آرام است. شواهدی مبنی بر تکرارتظاهرات دیروزوجود ندارد
و پلیس به تعداد معمولی وجود دارد.
2 جمعیتی که بعد از ظهر گذشته استادیوم ورزشی واقع در خیابان روزولت را ترک می کردند ٬
شعارهای پر سر و صدایی بر ضد ما می دادند ٬ مسئله حادی پیش نیامد.
3دیوارهای خارجی سفارت کاملاًباپلاکاردهای جدیدازتظاهرات دیروزپوشیده شده است. نعمت
قوطی های رنگ روی سفارت مشخص است.
شعارهای مختلف ولی از یک ”تم“ برخوردار است.
مرگ بر امپریالیسم آمریکا و اسرائیل
آمریکا و اسرائیل دشمنان ما هستند
خمینی رهبر ماست ٬ آمریکا دشمن ماست
قراردادهای نظامی و تجاری با آمریکا باید لغو شود
سفارت آمریکا ٬ لانه جاسوسان تعطیل باید گردد
مستشاران نظامی آمریکایی باید ایران را ترک گویند
مرگ بر آمریکا ٬ دشمن ملتهای مستضعف
4 بر روی در واقع در خیابان روزولت پرچمهای بزرگی قرار داده شده که می گوید تمام مشکلات
جهان از آمریکاست. نابود باد کارتر و مرگ بر صهیونیزم ٬ فرزند نامشروع آمریکا برداشتن پلاکاردها ٬
احتیاج به مذاکره ومخفی کاری دارد.دیروزدر نتیجه تلاش ما برای برداشتن این پلاکاردها گروهی تظاهر
کننده به ما برخوردند و تهدید کردند که اگر پلاکارد را سر جایش نگذاریم. داخل سفارت می شوند. ما
غرور خودمان را پوشاندیم و تصمیم داریم مقاومت کنیم.
5 (مترجم: رادیوتلویزیون) ٬ ادعامی کند 3میلیون نفر درتظاهرات که توسط حزب جمهوری اسلامی
در 1 نوامبر در تهران برپا شده است ٬ شرکت کردند و میلیونها نفر دیگر در استانهای دیگر ٬ این ارقام بدون
شک غلط است اما فیلمبرداری تلویزیونی جمعیت زیادی را در تهران نشان می دهد.
آیه الله منتظری که سخنران تهران بوده ٬ به طور واضح دقیقاً بین مردم و دولت آمریکا فرق گذاشت و
آمریکا را محکوم کرد.
معرفی سند شماره 57
این سند مربوط به تظاهرات عید قربان (3 روز قبل از اشغال لانه جاسوسی) می باشد و نشان دهنده
وحشت شدید آمریکا حتی از تظاهرات ضد آمریکایی است زیرا آمریکا به خوبی دریافته است که وقتی
مردم فریاد می آوردند یعنی که باید خواستشان (برچیده شدن بساط سلطه آمریکا در ایران) حتما به اجرا
درآید. اینجاست که اهمیت نقش مردم در شرکت در امور کشور به وضوح عیان می شود زیرا آنچه که
ابرقدرتها را به وحشت می اندازد تنها انرژی بیکران مردم است. مردمی که با تظاهرات خود واشنگتن را به
نگرانی وامی دارند و مردمی که مشت های گره کرده شان جاسوسان آمریکایی را به پنهان شدن وامی دارد.
از: بروس لینگن
تهران، ایران ...1 نوامبر / 1979
دوستان عزیز10/8/58
امروز هم یکی از آن روزهای مخصوص در ایران بود... روزی که همه را نگران کرد ولی بالاخره معلوم
شد که زیاد هم بد نبود.
امروز عید قربان بود، یک تعطیلی اسلامی که قربانی کردن را جشن می گیرند و مراسم جشن و دعا و
نماز عظیم در اینجا و اکثر شهرهای ایران برقرار شد خوب این مسئله ای نبود، ولی امروز همزمان ن بود با
موج عظیم انتقادات تحریک کننده دولتی و مذهبی علیه آمریکا برای پذیرفتن شاه در آمریکا به عنوان
معالجات در نیویورک. و بنابراین جشن عید تبدیل به یک هیجان عمومی عظیمی نیز علیه ما شد. اینجا در
تهران اعلام شده بود که بعد از یک اجتماع بزرگ در جنوب شهر جمعیت دسته دسته به طرف سفارت
آمریکا حرکت خواهند کرد و در آنجا سخنرانیهائی علیه آمریکا خواهد شد و شعارهائی داده خواهد شد.
بنابراین ما خود را آماده کردیم که حدود یک میلیون تظاهر کننده در اطراف سفارت داشته باشیم. یعنی
تمام اعضای غیر لازم سفارت را بیرون بردیم، تفنگداران دریائی همگی برای حفاظت از دفترخانه در
داخل آن متمرکز شدند، و آن تعداد از ما که در دفترخانه به وجودمان در موقع حمله احتمالی نیاز بود در
دفترخانه ماندیم تا اسناد و گزارشات و دستگاهها ارتباطی را نابود کنیم و در تماس دائم تلفنی و با بی سیم
با واشنگتن باشیم و همین طور در تماس دائم با مقامات دولت ایران باشیم تا مطمئن باشیم که نوعی کمک
از جانب آنها برای ما می رسد. البته تفنگداران دریائی لباسهای رزم پوشیده بودند و مشتاق دفاع از
سفارت بودند. ولی خوشبختانه بالاخره معلوم شد که هیچ یک از این کارها لازم نبود، اواخر شب گذشته
رادیو اعلام کرد که دسته تا سفارت نخواهد رفت اما در عوض تا یک میدانی که حدود یک مایلی جنوب
سفارت است خواهد رفت و در آنجا سخنرانیها و شعارهای علیه ما ایراد خواهد شد. دلیل این کار این بود
که فاصله زیاد بود و بعلاوه تعطیل عید بود و مردم به وقت زیادی برای دعا و نیایش و ملاقات با فامیلها
احتیاج داشتند. به هر حال ما طرح خود را برای مواقع احتمالی اجرا کردیم و حدود 9 صبح تظاهرکنندگان
آمدند، اما خیلی کمتر از تعداد پیش بینی شده، این گروه که احتمالاً به وسیله کمونیستها سازمان یافته
بودند، از حدود 50 نفر شروع کردند و به حدود 4000 نفر رسیدند. به نظر می آمد که تاکتیک آنها این بوده
که تمام روز ما را خارج از حالت عادی و در نگرانی نگهدارند زیرا تا ساعت چهار بعد از ظهر با ما بودند و
دور بر سفارت می رفتند و می آمدند و در همه حال مشتهایشان را گره می کردند و علیه ما شعار می دادند (ما
تصمیم گرفته ایم که از حالا برای یک هفته هرکس اینجا آمد و از کنسولگری درخواست ویزا کرد، چنانچه
گلویش درد می کرد بلافاصله او را بیرون کنیم.) در میان جمعیت زنانی با چادر و حتی بچه هائی در کالسکه
هم بود آنها به هیچ وجه سعی نکردند که از روی دیوار داخل شوند ولی آنها موفق شدند که رنگهای زیادی
روی دیوار ما بریزند، با وجود اینکه از تظاهرات های قبلی آثار زیادی بر روی دیوار ما باقی مانده بود. ما
در تمام وقت با تلفن واشنگتن نگران را از نگرانی در می آوردیم. تنها مشکل اساسی ما اواخر بعد از ظهر به
وجود آمد و آن هم وقتی که تظاهرات در حال پایان یافتن بود. یکی از افسران حفاظتی ما تصمیم گرفت که
یک شعار پارچه ای بزرگ را که به نرده های درب آهنی مخصوص ورود رسمی نصب شده بود پایین بکشد
روی این پارچه یک چیز خفت باری علیه کارتر نوشته بود و از خمینی ستایش کرده بود. خوب، چند نفر از
آخرین نفرات تظاهر کننده این برنامه را دیدند و هیچ خوششان نیامد... در حقیقت جمعیت بسیار عصبانی
شد و در این عصبانیت نیروهای امنیتی پلیس هم با آنها متحد شدند (حدود 45 50 نفر امروز از سفارت
حفاظت می کردند، غیر مسلح، و در حرکت دادن مردم و جلوگیری از توقفشان بد نبودند)، و همگی
خواستار شدند که شعار پارچه ای سر جایش دوباره نصب شود. ما گفتیم بسیار خوب، به شرط ی که جای
دیگری نصب شود. آنها موافقت نکردند و گفتند که اگر همکاری نکنید از دیوارها داخل سفارت می شویم.
خوب در آنجا ما تصمیم گرفتیم که اگر مقاومت ما منجر شود به اینکه پلیس هم علیه ما وارد عمل شود ما
ترجیح می دهیم که غرورمان را بشکنیم. بنابراین شعار دوباره رفت سر جایش (با وجود شرمساری
تفنگداران ما) و بعد باز هم حدود یک ساعت شعارهای عصبانی علیه ما... ولی بدون خشونت...
خوب تمامش همین بود، ضمنا یک دستپاچگی مختصر هم امروز غروب پیش آمد و آن هم به خاطر
این بود که جمعیت زیادی که از یک استادیوم ورزشی نزدیک سفارت بیرون آمدند از جلو ما گذشتند و
شعارهایی با عصبانیت علیه ما دادند. دوباره ما همگی در دفترخانه پناه گرفتیم، ولی تظاهرات مختصر بود
و در پانزده دقیقه تمام شد.
ممکن است شما گیج شده باشید که چه چیزی این مسایل را باعث شد، گر چه فکر کنم شما بدانید، مثل
اینکه در بالا هم گفتم، در این مورد هیجان افزاینده ای وجود دارد و اگر شاه برای معالجات بیشتر بر مبنای
بیماری (ohah - out patient basis) در آمریکا بماند ما دردسرهائی خواهیم داشت. ما اینجا به بالاترین
مقامها غیر از خود آیت اللّه تأکید کرده ایم که قبول کردن شاه فقط براساس انسانیت بوده، ما او را به عنوان
یک شخص بدون هیچ مقام سیاسی در ایران، می پذیریم، ما با دولت فعلی معامله می کنیم (کار می کنیم)، ما
به استقلال و تمامیت ارضی ایران احترام می گذاریم و از آن حمایت می کنیم. ما به نماینده شاه (حزب شاه)
(shahs paety) یادآور شده ایم که او تا زمانی که در آمریکا است نمی تواند فعالیتهای سیاسی داشته باشد و
غیره ولی این مطالب نه دولت را متقاعد کرده و نه مطبوعات، را، و این قصد دیگری را در مورد کارتر که ما
انجام داده ایم می بینند، و شاه را به عنوان پایه و اساس جنایتکاران می بینند و می خواهند او برای محاکمه به
ایران بیاید.
هنوز روشن نیست این مسایل به کجا ختم می شود، ولی من در حال حاضر می ترسم که ما برای مدتی
آب و هوای سنگینی داشته باشیم به خصوص اگر او برای معالجات بیشتری در آمریکا بماند. جای تأسف
است، زیرا ما آرام آرام در حال کسب اعتماد به نفس در این مبارزه دشوار بودیم.
اما همه چیز اینجا دردسر نبوده، ما سعی کرده ایم که مواقعی که می توانیم زندگی معمولی خود را در حد
معقول ادامه دهیم، جامعه یک دوره مسابقات دوره ای والیبال ترتیب داده بنام سری مسابقات والیبال
دعوتی لینگن، ما بازی های تنیس خود را به سفارتهای ایتالیا و بریتانیا باختیم، و یک مراسم بسیار جالب
رقص هالووین داشتیم که به وسیله جوانهای اداره وابسته نظامی ترتیب داده شده بود. هوا هم خوب بود، و
ما توانستیم میزها را در تراس بچینیم و بنابراین موفق شدیم که حدود 250 نفر را برای شام بسیار خوبی
که آشپز عالی ایتالیائی ما ترتیب داده بود جمع کنیم و بعد از شام تا سه صبح رقصیدیم آنها مسابقه رقص
ترتیب دادند و همین طور دیسکو، والتز، پولکا و رقص آرام و به همه بسیار خوش گذشت. در حقیقت ما در
جامعه دیپلماتیک اینجا به خاطر پارتیهای این سفارت داریم مشهور می شویم. (مترجم: منظور جامعه
سفارتخانه های خارجی در ایران است).
هیچوقت نمی ترسیم، چون مجزا هستیم، یعنی این محل (محل رقص) به اندازه کافی از خیابانها دور
هست که ما اسلامیهای اصولی را ناراحت نکنیم... چند ایرانی هم می آیند، البته معمولاً یک جمع
دیپلماتیک و خصوصی است، که اینها (منظور ایرانیها) بی رودربایستی تشنه این جور سرگرمیهای
طاغوتی هستند (در سند به زبان انگلیسی کلمه طاغوتی آمده و لینگن آن را به انگلیسی به فارسی ترجمه
کرده). زیرا هیچ سرگرمی از این نوع در شهر وجود ندارد، البته این دورو برها شایع شده که بعضی مواقع در
رستوران (روی بام هتل آریامهر مراسم رقص برپا است، چند هتل خوب اینجا هست که اکثر آنها فقط 10
تا 20 درصد پر شده زیرا تمام توریستها رفته اند، و بعضی از هتلها هم به وسیله دانشجویانی که از عدم
وجود خوابگاه ناله می کنند اشغال شده... بیچاره این دولت، مشکلات زیادی روی دست مانده و در
ناراحت کردن دانشجویان هم که بهر حال نقش بزرگی در بیرون راندن شاه داشته اند کمال خونسردی را
نشان می دهد. در مورد انتصاب یک سفیر جدید در اینجا هیچ پیشرفتی حاصل نشده، با وجود مسئله شاه
هنوز زمان برای این کار مناسب نیست و من در حال حاضر آن تسلط لازم را بر مسایل ندارم. اخیرا از من
خواسته شده که به عنوان سرکنسول مأمورین را در اورشلیم قبول کنم ولی من درخواست کرده ام که مرا از
لیست افراد مورد نظر خارج کنند. (این قسمت دقیقا مشخص نیست) به نظر می آید که فعالیتهای اصلی در
خاورمیانه ترجیح دارد، چه اینکه سفارتهای ما در تل آویو، قاهره و عمان بسیار فعالند، البته نباید
بازیگران دیگر مانند استراوس و بقیه بازیگران را فراموش کرد، ممکن است که آنجا جای خوبی برای
زندگی باشد ولی برای مدرسه رفتن جیم ممکن است آنقدرها هم خوب نباشد، در این زندگی پرنقل و
انتقالی که ما داریم برای خدمات خارجی ایالات متحده مسئله تحصیلات جیم اولین مسئله مورد بررسی
برای تصمیم در مورد جای بعدی است که ما خواهیم رفت...دوستدار شما بروسی
در زیر دست نویسی می آید که در انتهای نامه است که اشکالاتی دارد باید دوباره بررسی شود.
P.S ما هفته پیش از یکی از رهبران مذهبی (ملاهای پیش تاز) در مجلس سنا درخواست ملاقات
کردیم مذاکرات جالبی بود، مردی که عمیقا به ما ظنین بود ولی ظاهرا حاضر بود حرفهای ما را بشنود،
البته با به رسمیت شناختن این مسئله که ایران مشکلات دارد که به ما مربوط نیست. اما شاید جالبترین
قسمت این گفتگو مربوط به دختر 14 12 ساله ای بود که لیموزین چایل سیاه ما را دید که بیرون منتظر بود
و از افسر امنیتی من پرسید این ماشین مال کیست، وقتی جواب شنید که متعلق به کارمند آمریکایی است او
گفت: ولی من فکر کرده بودم که تمام آمریکایی ها از اینجا رفته اند. ما آنها را بیرون خواهیم کرد. او به عنوان
یک نمونه نیست ولی حرفی که او زد مقداری از تأثیر تبلیغات در اکثر مطبوعات را نشان می دهد، تبلیغاتی
که بعضی اش برای بیان حقیقت است بعضی اش برای تأثیرگذاری عنوان می شوند.تمام
از: تهران ایران
به طور کلی نامه حاوی نکات برجسته و مشکوک ولی مبهم است و می تواند در بازجوئی مورد استفاده
قرار گیرد.
از کاردار به حداقل 9 نفر عینا کپی شده تحت عناوین مختلف با ماجرای تظاهرات عید قربان مردم
آغاز کند و تغییر مسیر راهپیمایی ولی تظاهراتی بالاخره در مقابل در سفارت انجام می شود. آماده باش
کامل گارد سفارت برای مقابله. کندن یکی از پلاکاردهای علیه کارتر به نفع امام به وسیله یکی از گاردهای
سفارت و اعتراض و خشم مردم و نصب دوباره آن بعد تحلیل می کند که علت خشم مردم حضور شاه به
بهانه بیماری در آمریکا است و توضیحات این سفارت به مقامات ایرانی راجع به منع فعالیت سیاسی شاه
قانع کننده نبوده است.
سپس می افزاید که با تمام این حرفها و خطرات ما به زندگی عادی و راحتمان ادامه می دهیم و چند
نمونه می آورد از مسابقات ورزشی و مجالس رقص و عیاشی که بعضی ایرانیها «طاغوتی» هم هستند
(عین لغت طاغوت را ذکر می کند).
از مأموریت داده شده از طرف دولت آمریکا به وی در اسرائیل به عنوان (سرکنسول) می نویسد که
می خواهد برود به قاهره و عمان نیز اشاره می کند (اوضاع خاورمیانه).
در قسمت دستوریش از ملاقاتش با یکی از ملاهای در کاخ سنا حرف می زند که مبهم است.
بسم اللّه الرحمن الرحیم
انقلاب اسلامی ایران انقلابی است مردمی. انقلابی جوشیده از درون توده های مردم. انقلابی که با
وحدت یکپارچه ملت ما و با رهبری قاطع و پیامبرانه امام خمینی شکل گرفته است.
این انقلاب که متکی به رهبری امام خمینی و توده های مستضعف است، خاستگاه راستین محرومین و
مستضعفینی شد که سالها در زیر چکمه و شلاق رژیم خائن شاه و آمریکای جنایتکار سرکوب گشته بودند
و اینک آزاد از زنجیر 2500 سال سلطه طاغوت و سالها شکنجه و ظلم و استعمار و استثمار می خواهد که
خود سرنوشتش را به دست گیرد و براساس اسلام عزیز و به امید جامعه توحیدی تلاش و سازندگی خود را
آغاز کند. امت اسلامی ایران این بار توانسته است خود انتخابگر و تصمیم گیرنده در صحنه سیاست
مملکت گردد. و آغازگر تلاش در محو آثار سالها استثمار و استعمار از چهره این وطن پهناور باشد.
انقلاب ایران بدین دلیل در دل ایرانیان محروم و ستمدیده و استعمار شده و همچنین وجدان انسانی
همه ملتهای تحت ستم و تحت سلطه جای گرفته است؛ چرا که اساسش بر نفی استعمار و استثمار و استبداد
بوده است و به مستضعفین همه جهان نوید جامعه توحیدی می دهد.
به آنها امید می دهد که بتوانند اظهار عقیده نمایند و انتخابگر شوند و رشد و تعالی انسانی داشته باشند و
در جامعه ای براساس قسط زندگی نمایند و از برابری اقتصادی و انسانی و حتی عاطفی برخوردار باشند.
همچنان که امام فرمودند نهضت ما نهضت مستضعفین بر علیه مستکبرین است. مستکبرین که در طول
تاریخ بشر و در زمان حاضر به شکلهای مختلف عهده دار نظاماتی متعفن و حاکم بر مستضعفین بوده اند؛
مستکبرین که به شکل شیطان بزرگ «آمریکا» و به شکل رژیمهای خائن و سرسپرده حاکم بر ملتهای
ستمدیده و به شکل استثمارگران و سرمایه دارانی که مکنده خون مستضعفین هستند ظاهر می گردند.
در ایران سالهاست که مستکبرین به اشکال مختلف حاصل کار و دسترنج این ملت را به یغما برده اند. از
سویی امپریالیسم آمریکا سالهاست که ثروت ما را چپاول نموده و از سویی سرمایه داران وابسته و
وابستگان رژیم شاه که عمده مستکبرین را تشکیل می دادند نیز بعد از چپاول و حیف و میل میلیاردها
میلیارد پول ایران با چندین میلیارد دلار ارز فرار نمودند و اکنون نیز بسیاری از کسانی که هنوز هستیشان
از خون مردم و چپاول آنها است و یا حاصل زندگیشان را از راه صحیح و عادلانه به دست نیاورده اند در
ایران فراوانند. اینان کسانی هستند که همپای وضعیت اقتصادیشان نمی توانند شرایط انقلابی ایران را
تحمل کنند و قطع شدن منافع و به هم خوردن روابط بی بند و بار غربی و حاکمیت و نفوذ مردم مستضعف در
ادامه جامعه آنها را می آزارد.
بعد از انقلاب بزرگ اسلامی، بسیاری از اینان سعی در اقامت دایم در آمریکا نموده اند و از کنسولگری
آمریکا در ایران خواستار دریافت برگ سبز (برگ اقامت دایم و مهاجرت) شدند؛ البته صدور کارت
مهاجرت در صورتی است که شخص از مشخصات لازم برای آمریکا، دشمن اصلی و قداره بند ملت ایران
و دیگر ملتهای محروم برخوردار باشد و سرمایه مشخصی را به صورت ارز به آمریکا وارد کند.
در بخش کنسولگری آمریکا اسنادی به دست آمده است که حاکی از تقاضای افراد برای صدور برگ
سبز است. افراد متقاضی را به 4 دسته تقسیم می کردند:
1 سرمایه داران، کارخانه داران، زمینداران و یا سرمایه داران خرده پایی که سرمایه های خود را از چپاول و
وابستگی و یا استثمار دیگران و یا از طریق خرید و فروش زمین و املاک و کار در بخشهای صنعتی و
خدماتی و آن هم براساس نظام اقتصادی منحط و استثماری رژیم خائن پهلوی به دست آورده اند.
طبیعی است که در سرزمینی که میلیونها مردمش محروم و مستضعف باشند، هرگز سرمایه ای به حق
انباشته نمی گردد، آن هم در رژیم خائن شاه.
2 کسانی که یا از دبستان و دبیرستان و یا دیپلم و بالاتر به آمریکا رفته اند و بعد از فارغ التحصیل شدن
نمی توانند شرایط مشکل و انقلابی ایران را تحمل کنند و همچنان عاشق و دوستار آمریکا باقی مانده و
قصد اقامت دایم دارند. غافل از اینکه اینان با پول ملت ایران و حاصل دسترنج محرومان و مستضعفین
تحصیل نموده اند و باید در خدمت اینان در وطن خویش خدمت کنند نه مهارت و نیروی انسانی خود را
در خدمت آمریکای جنایتکار، دشمن قسم خورده خلقهای مستضعف جهان قرار دهند.
3 افراد لشکری و کشوری که منافع خود را بر منافع ملت مستضعف ترجیح می دهند و پولی را که از طریق
کار و کوشش فراهم ننموده اند به خارج برده و نمی توانند شرایط انقلابی و متحول ایران آزاد شده را
تحمل کنند.
4 غربزدگانی که فرهنگ منحط غربی و فضای آلوده و مریض رژیم شاهنشاهی زندگی عادیشان بوده و
اکنون که روابط به هم ریخته و جایی برای خوشگذرانی های آنچنانی و روابط فرهنگی غرب وجود
ندارد، نمی توانند حرکت توده های مسلمان و انقلاب اسلامی توده های به پاخاسته را تحمل نمایند و با
نقد کردن زندگیشان راهی آمریکا، این حلقوم فراخ و بلعنده منافع مستضعفین جهان می شوند. کسانی که
بر خلاف نیات راستین انقلاب اسلامی ایران حاصل کار و خون ملت و سرمایه های ملی ایران را به
آمریکا دشمن قسم خورده و اصلی ایران می برند در حقیقت در مقابل مردم و در مقابل منافع توده های
میلیونی به پا خواسته ایستاده اند. ملت ایران هنوز خاطره تلخ خروج میلیونها دلار ارز را به وسیله شاه
خائن و ایادی جنایتکارش که با همکاری امپریالیسم آمریکا بود فراموش نکرده است. بدیهی است که
بر عهده سازمانهای مسئول انقلاب است که جلوی خروج این سرمایه های ملی را به نفع ملت مستضعف
بگیرند. همچنین یک سند از دکتر علی محمد ایزدی، وزیر سابق کشاورزی دولت موقت، به دست آمده
است که نشان دهنده تقاضایی است که در خرداد 57، زمان اوج مبارزات حق طلبانه ملت مسلمان بر
علیه شاه خائن و آمریکا، برای اقامت دائم در آمریکا و خروج 000/500 دلار ارز به آمریکا به
کنسولگری آمریکا داده است. خرداد 57 زمانی که رگبار مسلسلهای آمریکایی سینه ملت مستضعف
ایران را در هم می کوبید و خون شهیدان ما و خروش فریاد انقلابی خلق مستضعف، انقلاب اسلامی را
پیش می تازاند، آقای ایزدی چگونه می خواستند که با پشت کردن به این مردم محروم آغشته در خون و
آتش، شهروندی خوب برای امپریالیسم جهانخوار آمریکا گردند و چگونه به خود اجازه می دادند که
سرمایه این محرومان در بند را در حلقوم کثیف آمریکا بریزند و بعد از انقلاب چگونه به خود اجازه
می دهند که وزیر کشاورزی انقلاب اسلامی شوند، همان انقلابی که با شعار اللّه اکبر و خون همان کسانی
که شما در خرداد 57 به آنان پشت کردید شکل گرفته است. در این صورت آیا امکان دارد که چنین
کسانی مدافع حقوق مستضعفان و محرومان باشند؟
به امید تحقق حاکمیت و وراث مستضعفین در کل زمین.
هر چه طولانی تر باد سایه امام خمینی بر سر ملتهای زجر دیده اسلامی
نابود باد نظام شرک و کفر جهانی آمریکادانشجویان مسلمان پیرو خط امام
نامه: علی محمد ایزدی
فرستنده نامه: علی محمد ایزدی9 ژوئن 1978 مطابق با 20 خرداد 57 تهران ایران
گیرنده: کنسول آمریکا بخش I.V
مرکز تحقیقات کشاورزی دانشگاه پهلوی، سفارت آمریکا، شیراز ایران، صندوق پستی 50
عالیجناب
در طول اقامتم در آمریکا (سپتامبر 1968 تا اوت 1974) من بسیار تحت تأثیر آمریکاییها قرار گرفتم.
مخصوصا حسن رفتار آنها نسبت به یکدیگر و خارجیها، من قبل از بازگشت به ایران سالها در آمریکا
تحصیل کرده ام. بهرحال بعد از بازگشت بعد از یک بررسی دقیق اکنون احساس علاقه می کنم که برگردم و
بکوشم یک شهروند مفیدی برای آمریکا باشم، چنانچه اشکال زیادی نداشته باشد.
من مدرک دکتری و فوق لیسانس در اقتصاد کشاورزی و لیسانس در آموزش کشاورزی و اضافه بر
آن مدرک لیسانس در کشاورزی عمومی دارم. داراییم پانصد هزار دلار می باشد. من بیست سال سابقه
تجربه در اداره یک مزرعه بزرگ هم زمان با آموزش و تحقیقات کشاورزی دارم. من فکر می کنم با
مهاجرت به آمریکا می توانم سرمایه و امتیازی برای آنجا باشم و مطمئنا در بدترین موارد خسارتی برای
کشور منتخب خود نداشته باشم. من راجع به فرمهای لازم از کنسولگری آمریکا در شیراز تحقیق کردم و
به من گفته شد فرم اطلاعاتی بیوگرافی 179 را جهت ویزا پر کنم و آن را به قسمت I.Vسفارت آمریکا
صندوق پستی 50 تهران ایران بفرستم.
من این کار را انجام دادم و آن را در سپتامبر 1977 فرستادم همچنین به من گفته شد که اطمینانی نیست
که ویزا صادر شود. و نیز بین 9 تا 12 ماه طول می کشد تا جواب دریافت کنم.
در این زمان من هیچ جوابی راجع به پیشرفت کار دریافت نکرده ام و از آنجایی که این امر برایم اهمیت
بزرگی دارد تا حدودی نگران شده ام. من کوشیدم به وسیله تماس گرفتن با بخش مهاجرت در تهران بفهمم
چه پیشرفتی حاصل شده است. اما دریافتم که آنها هیچ نسخه ای از موضوع ندارند سپس من شخصا به
مهاجرت تهران قسمت صدور ویزا رفتم و دو روز در نوبت گذراندم و متوجه شدم که آنها هم نسخه ای از
تقاضایم ندارند. سرانجام دیروز هشتم ژوئن 1978 با شخصی در دفتر مهاجرت تهران تماس گرفتم و او به
من گفت که این مسئله نه تنها 5 تا 12 ماه بلکه 2 تا 3 سال طول می کشد. آیا می توانید با بررسی این موضوع
به من کمک نموده و مرا در جریان بگذارید که:
1 تقاضایم در چه مرحله ای است.
2 زمان تقریبی که مجبورم صبر کنم.
من واقعا از شما قدردانی می کنم، اگر این را برایم انجام دهید.
با سپاسگزاری
علی محمد ایزدی
توضیح: علی محمد ایزدی وقتی می بیند که پذیرفته شدن تقاضای او برای مهاجرت در آمریکا طول
می کشد و از تقاضا صرف نظر می کند ولی بلافاصله با پاسپورت غیر مهاجرتی (معمولی) به آمریکا سفر
می کند.
نامه: علی محمد ایزدی
فرستنده نامه: علی محمد ایزدی11 سپتامبر 1978 مطابق با 22 شهریور 57
گیرنده: کنسول ایالات متحده بخش صدور ویزای مهاجرت
مرکز تحقیقات کشاورزی دانشگاه پهلوی، شیراز ایران
بخش I.V، صندوق پستی 50، تهران ایران
عالیجناب
من در نامه قبلی به شماره (9 ژوئن 1978) راجع به مهاجرت احتمالیم به آمریکا نوشتم، من قبلاً فرم
اختیاری 179 اطلاعات بیوگرافی را جهت ویزا پر کرده ام و این فرم را همان طور که کنسولگری آمریکا در
شیراز دستور داده بود به سفارت آمریکا در تهران بخش I.V صندوق پستی 50 فرستادم.
من حالا فکر می کنم که مدت دو یا سه سال برای این عمل (گرفتن ویزا جهت مهاجرت به آمریکا)
خیلی زیاد است. من بدین وسیله رسما از شما تقاضا می کنم که تمام فرمهای پر شده را به من برگشت داده و
تقاضایم را پایان یافته تلقی نمایید.
از تمام زحماتی که برایم متحمل شده اید متشکرم
با احترام علی محمد ایزدی
شبکه قاچاق پولهای تقلبی (رسول کاظمیان)
سند شماره 11066
از: سفارت آمریکا تهرانمحرمانه شنبه 17/10/79 مطابق با 25/7/58
به: سفارت آمریکا پاریس فوری 0407گزارش دهنده: اداره امنیت منطقه ای
مرجع: تهران 10767 پاریس 3235
موضوع: شبکه قاچاق پولهای تقلبی (رسول کاظمیان)
1 همان گونه که در مرجع ذکر شده در 15 اکتبر 1979 از کاظمیان پرسیدیم که آیا مایل به ملاقات
سرویس مخفی آمریکا در خارج است یا نه؟ (بهتر است که ترکیه باشد) او با این ملاقات موافقت کرده،
ولی در مورد محل ملاقات (ترکیه) مردد است. او معتقد است که شبکه مزبور (پولهای تقلبی) با پلیس
ترکیه روابط خوبی دارد و احتمالاً می توانند همکاری او با دولت آمریکا را کشف کنند. کاظمیان
می گوید: که او عامل شما را در هر جای دیگری که بخواهید به خرج سرویس مخفی آمریکا حاضر است
ملاقات کند.
(توضیح: زبان مادری کاظمیان فارسی است، انگلیسیش ضعیف است، ولی مدعی است که ترکی را
خوب می داند.)
2 وضعیت کاظمیان به طور خلاصه در مرجع پاراگراف 10 ذکر شده. او معتقد است که می تواند کمکی را
که قبلاً ذکر شده، انجام دهد، با در نظر گرفتن اینکه او تاریخ ملاقات را بعد از رسیدن محموله دوم دلارها
در ملاقات با عامل شما، نمونه های این اسکناسهای جدید را با خودش بیاورد.
3 کاظمیان باز از همکاری در یک فعالیت کاملاً غیر قانونی اکراه دارد.
(توضیح: اداره امنیت منطقه ای معتقد است که همکاری او در عملیات تقلب اسکناسها بیش از آن
چیزی است که ادعا می کند. زیرا توانسته با رؤسا روابط برقرار کند. به احتمال زیاد منبع به عنوان یک
بی طرف در جریان پولهای تقلبی کار می کند.)
4 در ملاقات اخیر، کاظمیان اطلاعات زیر را در اختیار قرار داد:
( ) یک اسکناس 10000 ریالی تقلبی (تقریبا 100 دلار به نرخ روز)، یک اسکناس 100 مارکی تقلبی
با شماره سریال 12086360
سرویس مخفی آمریکا می خواهد اسکناس 100 مارکی را به رابط آلمانی بدهد. در این صورت ما
مستقیما آن را به سرویس مخفی آمریکا در پاریس خواهیم داد (توجه: نمی خواهیم که هویت منبع مطلع
(کاظمیان) برای آلمانیها روشن شود. در این صورت آنها احتمالاً بازجوییهای ما را در تهران دنبال کرده و
منبع ما را خواهند شناخت).
( ) پولهای تقلبی به وسیله اتوبوسهایی که بین تهران و استانبول کار می کنند و متعلق به شرکت دریا
توریست (استانبول) هستند، قاچاق می شود.
( ) سوژه ای که با نام هولیس معرفی شده، بنابر روایتی در ماراس ( ) ترکیه متولد شده، تاریخ
تولدش معلوم نیست.
( ) سوژه ای که با نام شافکی معرفی شده، هم اکنون در ترکیه منتظر دستور برای فرستادن محموله بعدی
دلارها به تهران است.
( ) در سوم اکتبر 500000 دلار اسکناس تقلبی به تهران رسید. علاوه بر آن تقریبا به ارزش یک میلیون
دلار از سایر ارزها که شامل مارک آلمان غربی، ریال ایران و ارز عربستان سعودی بود، وارد شد.
نمونه اسکناسهای این محموله که ریال و مارک بود به دست ما رسید. ولی منبع اظهار می دارد که به
خاطر فروش رفتن دلارها نتوانست نمونه آنها را به دست آورد. این دلارها در همان روز به افرادی که
ایران را ترک می کردند فروخته شد.
5 برای اطلاع شما: در 14 اکتبر مطبوعات تهران در مورد وجود اسکناسهای 10000 ریالی تقلبی به مردم
هشدار دادند. در 17 اکتبر مطبوعات خبری داشتند که 3 بلغاری در حین خرید جواهراتی با
اسکناسهای 10000 دلاری تقلبی دستگیر شده اند (15 اکتبر). جزییات این اسکناسهای تقلبی دقیقا
همان بود که منبع اداره امنیت منطقه ای گزارش داده بود.
لینگن
توضیح: فهرست زیر خلاصه پرونده های افرادی می باشد که از جاسوسخانه آمریکا تقاضای ویزای
مهاجرتی جهت اقامت دائم را در آمریکا نموده اند و میزان ارز خروجی آنها.
نام و نام خانوادگی-شغل-تاریخ تولد-اموالیکه شخص می خواسته به ارز تبدیل کند
1 کاظم تک-مدیر کل امور اجرایی گمرکات جنوب-1937-4 ملک متعلق به او و مقداری پول نقد
2 امین حکیم تناغو (انیس حکیم تناغو)- کارمند شرکت خصوصی- 1929 --همه اموالش از پول و ملک
3 جهانگیر توکلی صاحب مشروب فروشی در متل قو - 1929- 119700 -دلار پول نقد برده و 4950000 ریال در بانکهای ایران دارد
4 مهدی تهرانچی افسر پلیس تهران و قبلاً شغل آزاد 1942-70000 دلار پول نقد خارج کرده و45000 دلار سهم در شرکت در
آمریکا
5 احمد افخری کارمند شرکت خصوصی وکارخانه دار-57000 دلار سهم شرکت در آمریکا و100/000 دلار نقد 6 آرام طوماسیان
تامار (خواهرش) طوماسیان-دکتر دامپزشک وزارت کشاورزی و عمران روستایی نرس وزارت بهداری و بهزیستی (شوروی)
-1920-(تفلیس)-1918-(شوروی)
7/560/00- ریال دارایی آرام و
تامار و (همسر آرام لیزا) و یک ملک)
7 منوچهر توفیقیان مهندس در اتریش و بعد تهران 1914 هر چند ماه یک بار 29000 دلار به
48 دلارسهام / آمریکامیفرستد 000
درشرکتی درآمریکا ویکزمین دارد
40 دلار سهمش در / 8 علی بلاتی ترکمن تعمیر کار ماشین 000 1952
شرکتی در آمریکا
9 محمد علی توحیدی دکتر مواد شیمیایی خاکی
در مؤسسه بررسی آفات و
بیماریهای گیاهی
1937
10 مصطفی واقعی اطلاعاتی در دست نیست 50 1918 % سهم هتلی در آمریکا و
200/000 دلار نقد خارج کرده
هارتیون وارترسیانس
آرشیتکت و عضو انستیتو
آرشیتکتهای ایران
1927
181/500 دلار در بانکهای
آمریکا دارد.
12 فرانکو قایقران
دکتر داروساز و
مرض شناس دارای مطب 1928
80/000 دلار پول نقد و
150000 دلار ملک
3 ملک دارد 13 کریم قرائتی نقشه بردار 1936
14 انعد (اسعد) قوانلو شوهر دختر این خانم در آمریکا 2
خانه روی هم به ارزش 163000 دلار
و 11000 دلار پول نقد دارد
15 جلال گلاب تونکار صاحب هتل 1931 سرمایهگذاری و پول نقد 680000
دلار و 50 % هتلی در ایران.
16 نیکلاباغداسرگریگوریان کارگر ساختمان 1932
100000 دلار سرمایهگذاری 17 فتح اله گرزسر کارمند یک شرکت 1941
18 محمد حاجیان بهمنی رییس بانک صادرات 80889 1930 دلار در بانکهای آمریکا و
500 سهم بانک صادرات و یک ملک
در ایران
19 ابراهیم هانوکائی
20 جواد هاشمیان 3 1918 ملک او و همسرش دارند و
5250606 ریال دارد.
21 امیر ساسان هدایت رئیس سازمان توریستی ایران 1933
22 ناصر حکمت نژاد 66000 1953 دلار سرمایهگذاری در آمریکا
95000 دلار سرمایهگذاری در آمریکا
23 امریک هندی آزاد کار در یک کمپانی وارد کننده
فرش ایرانی
52000 دلار سرمایهگذاری در آمریکا 1939
49000 دلار سرمایهگذاری در آمریکا 24 حسین تجارهنگامی تجارت 1951
25 سید احمد همامی 895868 دلار پول نقد و یک خانه
در آمریکا
90394 دلار پول نقد در آمریکا 26 آراکس انگی بگیان(بگنازاریان) 1925
27 فتح الله انتظار
28 منوچهر ارم مهندس 339000 دلار ملک در آمریکا دارد
29 علی اکبر فغانی پزشک بیمارستان
30 منوچهر فخرشفایی دکتر طب وزارت بهداری و
بهزیستی و حقوق
8 ملک متعلق به او و همسرش 1309
31 حسین نوین فرحبخش 68400 دلار پول در بانکهای آمریکا
32 بهنام فرامرزی 261000 1943 دلار پول نقد و
سرمایهگذاری
33 محمد فرخی مدیر امور مالی شرکت بیمه 70000 1923 دلار سرمایهگذاری
و 195000 دلار نقد
34 عبدالغفور فربد متخصص داروسازی صاحب
آزمایشگاه ابن سینا
4725065 ریال پول نقد و یک ملک 1931
113400 دلار سرمایه گذاری 35 خدیجه قانعیان فسائی 1946
36 محمد فتح مدیریت بازرگانی کار در هتل 40000 1945 دلار سرمایه گذاری
معصومه فشاری 1926
چاپخانه ای به ارزش
46750000 ریال
38 ناصر فروغی ابری 1950 در مدت 3 سال تحصیل در آمریکا
406000 دلار برایش فرستاده شده
39 دیکرانوهی بوداغیان میرزائیان 1905
40 ماکروهی بوزاسیان معلم 1907
41 مهشید برومندان
42 دوناتو سنگاکروز مهندس برق 1942
43 دکران مسیح دباغیان جواهر فروش 50000 1929 دلار پول نقد در
بانکهای آمریکا
44 نعیم شمعون دانپور عضو اتاق بازرگانی صنایع و معادن 115000 1917 دلار سرمایهگذاری
در آمریکا
45 جمیل داورهانیان تزیینات و دکوراسیون خانه 1944
150000 دلار سرمایهگذاری 46 حسن دستمالچی 1922
9900000 ریال پول نقد و یک ملک 47 غلامحسین دیرمینا حسابدار 1309
45400 دلار سرمایهگذاری در آمریکا 48 منصور برادران جوادی 1952
49 وان ایگناتیان 4410240 1936 ریال پول نقد و یک ملک
و 50 % شرکت در آمریکا
50 مانوک ایگناتیان 1896
51 جهانگیر جاوید 550000 1947 دلار سرمایهگذاری و
40000 قیمت خانه اش
52 نجات اله کهولی زاده کارمند شرکت نفت 1926 ماهیانه 3305 دلار حقوق و یک خانه
540000 دلار پول نقد در آمریکا 53 رافی لازاری کاراپیتیانس مدیریت 1948
40000 دلار سرمایهگذاری 54 هایراپت گارپتی کاراپتیانس 1333
140371 دلار به آمریکا برده 55 شهیندخت کارگر 1943
700000 دلار خارج کرده 56 فرخ کاشانیان مدیریت شرکت بیمه 1934
57 محمد علی کتانی (کتابی) شوشتری کارمند وزارت امور
اقتصادی و دارایی
48047 1927 دلار خارج کرده و یک ملک
در تهران دارد به اضافه ماهیانه
41800 دلار
58 منیژه شاه کاوسی 100000 1925 دلار سرمایهگذاری در ایران
دارد و ماهیانه 1500 دلار درآمد
59 مجید کاظمیان 400000 1958 دلار سرمایهگذاری
در آمریکا
60 محمد جواد کاظمیان 400000 1955 دلار سرمایهگذاری
در آمریکا
( 61 محمد باقر کراچی کارخانه دار 1946 روی هم 220000 دلار ( 31200
سرمایهگذاری در ایران و آمریکا
50000 دلار پول نقد در آمریکا و
ماهیانه 5500 دلار درآمد
62 مارتا خاچیکیان 341617 1905 دلار این خانم و همسرش
مهدی خندان تبریزی سرهنگ بازنشسته ژاندارمری 51000 1939 دلار پول نقد در آمریکا و
10495388 ریال دارائی او و
همسرش
64 مهین تاج خلیلی بروجنی دکتر در دانشکده پزشکی 2300000 1310 ریال سهام داشته و اموالش
80000000 ریال در ایران دارد
65 علی خواجه خلیلی کارمند شرکت نفت ایران 1928
30000 دلار پول طی یک سال
فرستاده به آمریکا هر ماه اجاره
یک خانه و حقوق او به آمریکا
می رود یک ملک هم دارد
66 ناصر کیایی مهندس معدن در کارخانه فولاد 13892175 1935 ریال در ایران داشته اند
یک ملک هم داشته و در شرکتی
سهام داشته
67 پاول یوسف زاده کهنه شهر 70000 دلار پول خانه و 30000 دلار
سرمایهگذاری در آمریکا
75000 دلار سرمایهگذاری در آمریکا 68 آصف خلدانی 1936
45000 دلار سرمایهگذاری در آمریکا 69 مسعود خوانساری تعمیرات ساعت 1930
70 ملوک مکاری 120000 1942 دلار در بانکهای
آمریکایی دارد
75000 دلار سرمایهگذاری در آمریکا 71 عبدالکریم ملک 1936
72 مولود منصوری 40842 1941 دلار سرمایهگذاری در
آمریکا و 8050 دلار پول نقد
73 موسی اعتماد حائری سرهنگ بازنشسته 1291 سهامدار شرکت طلاسراست و
1532540 دلار به نام پسرش دارد و
ماهانه 783 دلار درآمد دارد
74 نادر میرزایی سرهنگ و خلبان نیروی هوایی 2 ملک و 3000000 دلار پول نقد
دارد
75 فیض الله زینلی کنتراتور جاده و ساختمان 308750 دلار نقد دارد
76 ملوک میشکانیان خانه دار سه قطعه زمین که یکی از آنها
714285 دلار ارزش دارد و کلاً
2463714 دلار سرمایه
77 عبدالرضا مختارمعصومی کلینیک در ایران یک قطعه زمین از شاه مخلوع گرفته
و 391193 دلار
78 محمد الهی خوانساری رئیس چاپخانه
7 ملک 110127 دلار
3 1297 ملک و 3386844 دلار پول به نام
خود و فرزندانش به گفته خودش
20000000 دلار پول و زمین و ملک
در ایران و آمریکا و سوئیس دارد.
شرکت ایران شرق
79 عبدالله هاشمی 1919 سهمش درشرکت مذکور 3125 % است
و کل سرمایه اش 1118500 دلار
است.
حدود 250000 دلار در حال
سرمایهگذاری است
80 میرزا محمد قمیشی صندوقدار در یک شرکت آمریکایی 1928 سهمش درشرکت مذکور 3125 % است
و کل سرمایه اش 1118500 دلار
است.
حدود 250000 دلار در حال
سرمایهگذاری است
81 فرنگیس قادری تفرشی شرکت قادران 1936 زمینهای زیادی متعلق به شرکت قادران
و حدود 130571 دلار سرمایه و
سالیانه 6857 دلار سود سرمایه
82 حسن اسماعیل حدادی گراور سازی 1942 ماهیانه 7450 دلار و کلاً 1416928
دلار سرمایه
83 پروانه در میناسیان حاجی آبادی کارخانه دار 1927
5 ملک٬ درآمد ماهیانه 9500000 و
1200000 دلار سرمایه
84 منوچهر دامغانی کارهای ساختمانی 13 1933 ملک که چندتایش اهدایی از
شمس پهلوی بوده و دو تایش شریکی.
178571 دلار به نام خود و همسر و
فرزندانش سرده ثابت داشته و قصد
داشته 45000 دلار در آمریکا
سرمایهگذاری کند
85 محمدعلی علائی احمدآبادی سرمایه دار در کارهای کشاورزی و
ساختمانی و تجارت
حدود 200000 دلار در یک شرکت
آمریکایی سهم دارند و حدود
244000 دلار سرمایه دارند و خانم
ابوترابی زارچی حدود 40 تا 50
آپارتمان دارد که ماهانه مبلغ
11615 دلار اجاره آنها را می گیرد.
86 بهرام خرسندی باقرزاده شریک در دو شرکت آمریکایی 3882388 دلار (به گفته خودش
330000 دلار پول نقد دارد).
87 علی آذر پژوه تاجر و سهامدار شرکت قند اقلید 17 قطعه زنین (از 2000 متر تا
32000 متر) و 171428 دلار
88 ایرج نعیمی اکبر هتلدار 475166 دلار سرمایه یک هتل در
آمریکا ماهانه 60000 دلار سرمایه
89 احمد آهنچی کارخانه دار چند قطعه زمین بزرگ که از بنیاد
پهلوی منتقل شده است 42857 دلار
نقد و ماهانه 668 دلار
90 ناصر جامعی بانک رهنی 11000000 دلار
91 آندرانیک باغدارسریانی شرکت نفت چند ملک و 1800000 دلار
92 صغری حسین نظری(مسعودی) بانک ملی ماهیانه 5542 دلار و 3 ملک و
501175 دلار
93 حسین کاویان شرکت نفت ماهیانه 949 دلار و 11 ملک دارد
94 هادی تربتی مقدم عضو اتاق بازرگانی صنایع و معادن
عضو حزب رستاخیز
حقوق وچند ملک به ارزش
4285714 دلار
95 موسی یاشار شرکت پارس 1126453 دلار
96 سید عزیزاله عرب زاده شرکت نفت ماهانه 855 دلار و 4 ملک که دوتایش
به ارزش 457142 دلار و 814584
دلار سرمایه نقد.
آندرانیک باغدارسریانی شرکت نفت چند ملک و 126550000 ریال
98 شالم سعید بنونی دبیر سهم و 45000 دلار
99 امین آقا بهی راد پزشک 1933 حقوق 89500 دلار
100 اصغر محمد بیگی دبیر 1311 حقوق و 6 ملک
101 شکرالله بهنام شهربانی 85 ساله حقوق و 5 ملک و 5300000 ریال
102 بهروان شرکت سهامی حقوق و 4 ملک
100000 دلار 103 منصوربن کمن شرکت صادرات و واردات 1929
205000 دلار 104 علی محمد بوداغی وزارت نیرو 1918
105 محمد بغیری شرکت نفت حقوق و 306428 دلار
115000 دلار 106 جاوید کهن وزارت دادگستری 1922
107 عبدالعلی دبیریان شرکت ملی ذوب آهن 1910 حقوق و دو ملک و 4400000 ریال
108 افتخار السادات موحد بروجردی ماما حقوق ودو ملک و 4379379 ریال
109 غلامحسین دیرمینا وزارت راه 1309 حقوق (ازدو جا)و ملک
9900000 ریال
110 بهاالدین درخشانی وزارت بهداری 1934 حقوق و 3 ملک و 150000 دلار
111 مهدی دیباجی سازمان برنامه و بودجه ملک و 40000 دلار
112 ماکوی علی جلالی پور وزارت راه وترابری حقوق و 249000 دلار
113 ناصر جامعی بانک رهنی حقوق و 77000000 ریال
114 حسین ابراهیمی اصفهانی مقدم ملک و 31136 دلار
115 منوچهر افتخاری شرکت نفت 75000 دلار
116 همایون عنایتی کاشانی شرکت نفت 59000 دلار
117 فاطمه فرزین خو (غفاری) دبیر 1927 حقوق 60246779 ریال
118 مهدی فرازداغی (وزارت فرهنگ وهنر) حقوق و ملک 16040000 دلار
88000 دلار 119 کاظم گنجی (شرکت نفت) 1324
120 محمد حسین قدک شرکت نفت 1933 حقوق و 20000 دلار
121 امیر قلی قهرمانی وزارت کار و امور اجتماعی 1933 حقوق و 20000 دلار
122 خسرو قاراخانیان شرکت نفت 1921 سالیانه 67450 دلار و 481255 دلار
123 کاظم قوام بانک ملی 1931 حقوق و 5 ملک و 249486 دلار
124 یوسف بی غم غازانی راه آهن 1925 حقوق و 80000 دلار
125 هوسپ هاکوپیان بانک ایرانیان 40000 دلار
126 محمد حاجیان بهمنی بانک صادرات ملک و 259460 دلار
127 محمد حاجیان بانک صادرات ملک و 259460 دلار
128 صادق حاج میرصادقی دولت 40000 دلار سالیانه و 6 ملک
و 50000 دلار
129 جهانگیر حلویاتی وزارت صنایع و معادن حقوق و خانه و 150000 دلار
130 خانم سیروارت هامبارسیون سرکیسیان بانک مرکزی دو ملک و 6115 دلار
131 محمد حسین حمیدی نوین وزارت امور اقتصادی و دارایی خانه و چند آپارتمان برای اجاره
132 قمر حاج محمدرضا معلم
133 منصور حقوقی وزارت دادگستری خانه و یک چک 20000 دلار
سیدصادق کمالی دانشجو شرکت نفت
1281
1955
حقوق و 75000 دلار
135 علی اکبر کریمیان شرکت نفت 1928 ماهیانه 2461 دلار و 2 ملک و
83928 دلار
136 رضا کریمیان شرکت نفت 1923 ماهیانه 3907 بهره ٬ پول
نقدش 500 دلار
137 محمد علی کتابی شوشتری وزارت امور اقتصادی و دارایی 1927 ماهیانه 41800 دلار و
ملک 48047 دلار
138 علی خواجه خلیلی شرکت نفت 54995 1928 ریال ماهیانه ٬
ملک شریکی و 30000 دلار به خارج
139 پلی یوس خاچی شرکت نفت 1928 ماهیانه 949 دلار و 11 ملک دارد
140 حسین کاویان شرکت نفت 2921 ماهیانه 949 دلار و 11 ملک دارد
5 ملک و 729400 دلار 141 اکبر خاتمی کارمند بانک کلی 1928
142 مرتضی خیام بانک ملی 1935 ملک و 1669 دلار
143 خسرو خازنی بیمه های اجتماعی 6 1944 ملک (بهای 6 تای آنها 80700
دلار) ماهیانه 1000 دلار
3 ملک و 86928 دلار 144 محمد تقی خراسانی بانک سپه 1932
145 ناصر حکیم معانی شرکت نفت 1925 حقوق 2 ٬ ملک و 24103 دلار
146 علی اصغرمانوسی شرکت نفت 1931 ملک و 100000 دلار
147 زهرا مهیاری وزارت پست و تلگراف خانه و ماهیانه 2325 دلار
148 دانیال ماخانی رادیو تلویزیون ملی 1945 ملک و 30000 دلار
149 عزیز مسعودی آزاد 501175
150 ابراهیم قراضی بهمنیر شرکت نفت حقوق ( 369 دلار) و 462755 دلار
151 محمد طاهر مهران شرکت نفت ماهیانه 3490 دلار و 153000 دلار
152 ایرج میرهاشمی سازمان آب ماهیانه 2514 دلار و 423627 دلار
153 ایوب میرزایی بوئینک حسابدار شرکت شکرپارس ماهیانه 3000 دلار و 57142 دلار
154 پدر مریم مومن دبیر 10 ملک وماهانه 16980 دلار
155 محمد تقی فکری بانک ملی 3750 دلار ماهانه و 100000 دلار
156 علی محمد مکی بهداری و بهزیستی ماهانه 11264 تومان و 120580 دلار
157 نقی منتخب بانک عمران ماهانه 1000 دلار و 222857 دلار
158 ضیاءاله موجدی پرفسور شیخی پلی تکنیک ماهانه 1100 دلار و 2 ملک
و 413969 دلار
159 احمد مطهرنیا ماهانه 1432 دلار
160 سرور مطلق لوایی معلم دبستان ماهانه 368 دلار و ( 953115311
دلار پسرش)
161 شریک محسن موحدی بانک صادرات کلاً 119500 دلار نقد
162 هوشنگ عظیم زاده صدری مرکز فرهنگی وهنری تهران کلاً 151300 دلار
163 حسین مزینی 123155 دلار
164 طوسی نسل موسوی آموزش و پرورش حقوق و ملک
منوچهر مستقیمی ماهیانه 109920 دلار 2 ٬ ملک
166 نهضت جاوید آموزش و پرورش 125517 دلار
167 یپرم نبی زاده شرکت نفت ماهیانه 12000 دلار (آپارتمان و
خانمشان 131428 دلار) 63291
دلار
168 احمد نخست آموزش وپرورش ملک و 4179 دلار
169 کاظم تک گمرکات 1937
حقوق و
3 ملک
حقوق و 3 ملک
307430 دلار 170 مصطفی طالبی معاون شهردار خرمشهر 1327
171 انیس کلیم تناغو 1929
172 سید محمود توسلی
وزارت کشاورزی (عضو مجلس
شورا عضو حزب ایران نوین)
حقوق و 2 ملک و 21428 دلار
بنام همسرش
173 اسماعیل تیموریان قاضی و عضو کانون وکلا 1301 ماهیانه 1523523 دلار و دو ملک
و 30338 دلار
174 آرام وتامارطوماسیان سازمان دامپروری نرس 1920 ملک و مجموعاً 93714 دلار
428434 دلار 175 آرمن طوماسیان بانک اعتبارات 1939
176 هادی تربتی مقدم عضو اتاق بازرگانی صنایع و
معادن و عضو حزب رستاخیز
حقوق و چند ملک به ارزش
4285714 دلار
177 محمد علی توحیدی وزارت کشاورزی و منابع طبیعی
178 هوشنگ وفی آموزش و پرورش 1312 حقوق و 9020 دلار
19685 دلار 179 محترم خانم وحدت دانشگاه تهران 1921
180 یوخان گوارگیس وزیرا بازنشسته 1909
181 حسن یحیایی بانک ملی حقوق و 3 ملک و 22000 دلار
182 جهانگیر ملیزاده وزارت اقتصاد و دارایی ماهیانه 101970 دلار و 100000
دلار
183 باریک اهایرابتیان آموزش و پرورش حقوق و 107857 دلار و به گفته
خودش 3 میلیون ریال دارد
184 موسی یاشار شرکت پارس 1216453 دلار
185 سلیمان یونان پور شرکت نفت حقوق ماهیانه 668 دلار و
139156 دلار
186 فرزانه ذبیحی مقدم شرکت نفت حقوق و ملکی به مساحت 291 کلاً
ماهانه 186 دلار
187 علی ذاکری فرودگاه مهرآباد حقوق 800 دلار و دو ملک و
8142 دلار
188 محمد کاظم زرافشار پست و تلگراف حقوق و اجاره 12257 دلار و دو
ملک و 48684 دلار
189 منوچهر زرکوب شرکت کوماکیدام ٬ وزارت دارایی حقوق 443 دلار و 3 ملک و
175714
دلار سپرده ثابت
190 کریم ضرغامی وکیل دادگستری ماهانه 1000 دلار و 6 ملک
سرکیس زومالان سازمان انرژی اتمی ایران ماهیانه حقوق 131 دلار
192 حسین آبنوسی آموزش و پرورش به گفته خودش 913304 دلار و
25276 دلار
193 محمد باقر افضل شرکت نفت حقوق سالیانه 25305305 دلار و
117038 دلار
194 خانم رفیقه آقامحمد بیمارستان تاج پهلوی ماهانه 2857 دلار ٬ یک خانه ٬
59488 دلار
195 اسغیک الیاسیان هتل کنتینانتال مغازه در آمریکا و 31000 دلار
196 هوشنگ امینی شرکت نفت 120480
197 منیرامیرکاشانی رادیو تلویزیون حقوق 714 دلار و آپارتمان و
105714 دلار
198 منوچهرامین صادقیه دانشگاه تبریز ماهانه 2500 تا 3000 دلار
199 دکتر رضا امینی دکتر بهداری و بهزیستی ماهانه مجموعاً 2472 دلار و ملک و
600000 دلار
200 پروین آموزگار شهیدی وزارت صنایع و معادن
ماهانه 10154 دلار و 200285 دلار
و یک باب خانه
201 سیدعزیزاله عربزاده شرکت نفت ماهانه 855 دلارو 4 ملک یکی
25000000 ریال و دیگری
7000000 ریال و 814584
دلار سرمیله نقد.
202 عزیز ارجمندی سیسیان بهداری و بهزیستی ماهانه 796 دلار و یک زمین و زمین
کشاورزی 24000 دلار و یک خانه
186000 دلار وی ک آپارتمان و
5000 دلار پول نقد 215000 دلار
203 هلن آناتوش شیرآباد شرکت نفت حقوق و 400000 دلار
204 خدیجه آذرجوی اصلی
نام همسر ٬ حسین مدنی
بانک مرکزی
وزارت دادگستری
کلاً ماهانه 354 دلار و 3 ملک
دلار و 41428
205 سلیمان شومر امور کشاورزی ارتش 100 هکتار زمین و 400000 دلار
سرمایهگذاری
206 علی سهرابی انارکی رییس حسابداری شرکت سیماره
کارمند دولت
23062 دلار
207 محمود سوداگران شرکت کشتیرانی بین المللی
نفت ایران
208 باقر میرطباطبایی شرکت پهله حقوق 21000 و 350 دلار سرمایه
209 سیدهادی طباطبایی پور دادگستری ماهانه 3600 دلار
210 بهروز هومن طبیب زاده بنیاد پهلوی و شرکت طبیب 50 % سهم شرکت طبیب و 45000
دلار
211 مسعود تفضلی شرکت نفت حقوق شرکت نفت 25000 دلار
سالانه
و 42859 دلار و ساختمان سه طبقه
به نام زنش
212 هوشنگ طاهرپور رادیو و تلویزیون 84000 دلار وام رهنی گرفته 2900
همایک آمنجیان جواهر فروش 157420 دلار سالیانه 24000 دلار
اجاره مغازه می دهد.
214 جلیل احمدیان کارخانه قالیباقی و قالی فروشی 898392 دلار سرمایه و از دوخانه
مجموعاً 4400 دلار اجاره می گیرد.
215 ایرج نعیمی اکبر هتل دار 475166 دلار سرمایه ٬ یک هتل
آمریکا و ماهانه 60000 دلار
216 احمد آهنچی کارخانه دار بافندگی چند قطعه زمین بزرگ که از بنیاد
پهلوی منتقل شده است 42857 دلار
پول نقد و ماهانه 668 دلار
217 یعقوب اهدوت تاجر مبادلاتی باشرکتهای آمریکایی داشته
مبلغ نامعلوم
218 محمدمهدی ابریشم چی صادرات و واردات پلاستیک 115000 دلار و 2500 سهم
از شرکت ابریشم
219 لئون اکوبیانتر شرکت حمل و نقل و شرکت سی
لاین ترانس
324671 سرمایه
220 محمود افشار حسینی رستوران و کتاب فروشی 40000 دلار
221 خلیل بنیاد معمار و کارخانه دار 7 1925 ملک به نام خود و همسر و
فرزندانش٬ ماهانه 600 دلار درآمد ٬
خانم وسه دخترش 228571 دلار
سپردهثابتداشته اند وسنگبری
بنیاد درشیراز
222 مدن لال بهین شرکت تجارتی هریوم 100000 1928 دلار سرمایهگذاری در
آمریکا و 104857 دلار به نام
خود و همسرش سپرده ثابت و
500000 روپیه هند سپرده ثابت.
223 محمد علی علائی احمدآبادی سرمایهگذاری در کارهای
کشاورزی و ساختمانی و تجارتی
حدود 20000 دلار در شرکت
آمریکایی سهم است و خود و
همسرش 244000 دلار سرمایه و
پس انداز دارند.
224 نام همسرش سکینه ابوترابی زارچی در شرکتها و حسابهای بانکی بالا
با شوهرش شریک است. حدود 40 تا
50 آپارتمان دارد که به اجاره
داده است و ماهانه مبلغ 11615
دلار اجاره آنها را می گیرد.
225 یوسف بخشاینده سهامدار شرکت پیکان (کالیفرنیا) 160000 دلار 8000 ٬ سهم از
رستوران
فونیکس 3500 سهم از شرکت پیکان
226 صلاح الدین بختیاری شرکت سهامی خاص صنایع
مرغداری ایران و آلمان
491221 دلار (به گفته خودش یک
سرمایه اش 350000 دلار است)
227 محمد علی بهرامی تعمیر و مکانیکی اتومبیل یک مکانیکی اتومبیل در آمریکا ٬
123400 دلار
228 فرهاد بخشنده سهامدار شرکت پیکان کالیفرنیا یک قهوه فروشی در لس آنجلس٬
92000 دلار و 4000 سهم از شرکت
پیکان و 4000 سهم از رستوران
فونیکس
بهرام خرسندی باقرزاده شریک در دو شرکت آمریکایی
3882388 دلار (خودش می گوید
330000 دلار پول نقد دارد)
230 علی آذر پژوه تاجر و سهامدار شرکت قند اقلید 171428 دلار و 17 قطعه زمین (از
2000 تا 3200 متر)
231 فرهنگ اسدی تبار تاجر و سرمایه دار مغازه ای خریده اند با شرکت نیکروش
به قیمت 123650 و کلاً 92820 دلار
سرمایه
232 غلامرضا آزادمنش داروخانه سعادت (مشهد)
233 مائیس آرتونیانس کافه تریا و رستوران در آمریکا کلاً 700015600 دلار سهامدار
شرکت فرانک نایدا
234 داود عمادی سهامدار و رییس شرکت 14571 دلار در یک شرکت آمریکایی
شریک است.
235 محمد علی آبادی خشکشویی در آمریکا 169594 دلار سرمایه
31 % است / 236 میرزا حسین قمیشی صندوقدار در یک شرکت آمریکایی 1928 سهم او در شرکت مذکور 5
و کل سرمایه اش 1118500 دلار
است.
حدود 250000 دلار در حال
سرمایهگذاری است.
237 آرمین قافاقیان خرید و توسعه و کار
%50 شرکتی در آمریکا و 90000
دلار سرمایه
238 هوگاس گارپت معاملات تخت طاووس محل کارش مال خودش بوده و
131252 دلار سرمایه
239 فرنگیس قادری تفرشی شرکت قادران زمینهای زیادی متعلق به شرکت
قادران و حدود 1130571 دلار
سالیانه 6857 دلار سود سرمایه
461 دلار سرمایهگذاری /667 240 مهدی فارسیان شرکت شیشه سازی 1927
67 دلار / 241 عبدالغفور فربد صاحب آزمایشگاه ابن سینا 1931 ملک و 501
242 عبدالرحیم فروتن تاجر بازرگان 1901 ملی در بخش 2 تهران و در ملک
خیابان میرعمادسهم دارد و
مجموعاً 275000 دلار سرمایه
243 حسن اسماعیل حدادی گراور سازی ماهیانه 7450 دلار و 1416928 دلار
75000 دلار سرمایه در آمریکا 244 خسرو الیاسی تاجر 1944
245 احمد الهی خوانساری معاون خانه چاپ 6 ملک به نام خود و فرزندان و 5
ملک و درآمد ماهانه 500000 ریال
و 1200000 دلار سرمایه
246 پروانه در میناسیان حاجی آبادی کارخانه دار
247 وارژان داویدیان شرکت 134000 دلار سرمایه
248 محمد تقی داورفرا طلا فروشی 1925 یک خانه و یک مغازه
249 منوچهر دامغانی کارهای ساختمانی 13 1933 ملک که چند تایش اهدایی از
شمس پهلوی بوده و دوتایش شریکی
178571 دلار بنام خود و همسر و
فرزندش سپرده ثابت
250 سیروس بل کهن تاجر 6 1942 ملک (دو تایش اشتراکی) و
h426035 دلار و 5000 دلار ماهانه
251 ساموئل بنیادی نمایشگاه مبل ساموئل 1315 خانه و کارخانه و نمایشگاه مبل ٬
زمین ٬ دو خانه آپارتمانی اشتراکی ٬
207000 دلار در آمریکا
252 فیض اله زینلی کنتراتور جاده و ساختمان 3085750 دلار
253 هوشنگ زیبایی شرکت ساختمانی و مهندسین مشاور ( 50769 دلار) 3553860 ریال
254 خسرو ذره بین ایرانی رییس تولیدات خوشخواب 2 ملک و 293540 دلار
255 روح اله یوسفیان بوتیک دار مغازه دو طبقه و یک آپارتمان در
بخش 11 تهران
256 ثریا اسماعیل یازاریانی تبریز تاجر 1000000 دلار
257 آلفرد دیگومیانس در شرکتهای مختلف کارکرده 85260 دلار
258 فرج اله احدیان صاحب داروخانه در خیابان
محمدرضاشاه (مخلوع)
830100 دلار
259 موسی کلیمی یادگار فروشنده ضبط و رادیوگرام 4 قطعه زمین که یکی از آنها شامل
یک ساختمان و سه باب مغازه است.
260 نجیبه وکیلی بوتیک 112100 دلار
261 ویکتور مارتیروس مارتین فوق لیسانس مهندسی از آمریکا بین 146600 و 546600 دلار
262 مجید وجدانی مدیر فنی شرکت آتمسفر
یک آپارتمان و 17857 دلار
سهم شرکت
263 سیاوش وخشرپور صاحب یک شرکت تولید وسایل
چوبی در آمریکا
92000 دلار سرمایه در شرکت
264 امیر هوشنگ ترابی تهرانچی صاحب یک شرکت ساختمانی چند ملک به ارزش یک میلیون دلار
و 154877 دلار
265 علی بلاتی ترکمن صاحب شرکت تعمیر
اتومبیل در آمریکا
40000 دلار سرمایهگذاری
266 ناصر حمزوی تهرانی کارخانه دار (تولید کننده) (به گفته خود پولش نقدش 100000
دلار) 100000 دلار سرمایه در شرکت
267 احمد طالع مهندس آزاد بوده دو قطه ملک در قیطریه و زمینهای
زیادی در کرج و 205500 دلار
268 بهبود ظهوری مشاور مسافرتی با همسرش در آمریکا یک آژانس
مسافرتی دارند و 91263 دلار
269 احمد طاهرآبادی بازرگان و عمده فروش خانه و دوزمین و 514285 دلار
270 جاوید طاهری شبستری کارخانه دار یک پیکاه دولوکس و 32836 دلار
271 سرودی شیطانه (مقدم) دکتر 730000 دلار
272 محمد حسین صلح جو پارچه فروش 217700 دلار
273 نسیم نعیبی زار جواهر فروش 4 تا جواهرفروشی در تهران و
یک مغازه در آمریکا ٬ یک خانه
به دانگ از 6 دانگ دو مغازه دو طبقه
274 منوچهر نسترین(داودکلیمی) فروشنده کتاب کتاب فروشی نسترین 5000 ٬ حواله
ارزی 190346 ٬ دلار
275 حسینعلی نواب سرمایه دار و تاجر 250000 دلار
276 جمشید احتشام رضوی نقاش زاده بساز و بفروش یک خشکشویی در لس آنجلس و
55000 دلار
277 الکساندر فرد نعلبندیان مکانیک اتومبیل یک مکانیکی در آمریکا
278 هراند ابراهیمیان مکانیک اتومبیل یک تعمیرگاه اتومبیل در آمریکا
279 شاهپور موثقی کشاورزی فئودال سهم در شرکت و 114285 دلار
280 محمد مظفریان در یک جواهر فروشی شریک بوده 152955 دلار
281 حسین متقیان تاجر ٬ بازرگان یک خانه در آمریکا 43000 ٬ دلار
و شرکت تجارتی در آمریکا
282 مجید مرتضایی فرد جاده ساز(سرمایه دار) 470000 دلار
283 وجیه اله محبی معمار بازنشسته کلاً با همسرش حدود 579714
دلار سرمایه
284 ملوک میشکانیان خانه دار دو قطعه زمین ٬ یک زمین به ارزش
714285 دلار و کلاً 2463714 دلار
285 ایرج مدحت صادر و وارد کننده لوازم برقی
و الکترنیکی
57/3/ دو قطعه زمین که در تاریخ 6
357/142 دلار ارزش داشت. قسمتی
از سهام شرکت
286 هایقاس ردونی ماطاووسیان تعمیرکار ژنراتورها و لوازم برقی در شرکتهای مختلفی در آمریکا سهیم
است که سهمش معلوم نیست.
287 الکساندر جورج متسیان ناظر ٬ معمار و کنتراتور ساختمان 100316 دلار
288 مهدی خازنی راد تاجر 4 ملک و مقدار زیادی کالای وارداتی
که گمرکشان 67857 دلار شده
289 ژاک یونسیان خرازی هتل امپریال و شرکت نیک روش 90000 دلار
290 سیامک خواجه ئیان شغل آزاد 36500 دلار برایش فرستاده شده و
خودش 40000 دلار سرمایهگذاری
291 محمد باقر کراچی کارخانه دار حدود 312000 دلار سرمایه و
ماهیانه 5500 دلار درآمد
292 فرخ کاشانیان شرکت بیمه 700000 دلار سرمایه
293 کمال کمونه (سید محمدحسن
آل کمونه)
سرمایه دار 2 ملک و سالیانه 100000 دلار
347 دلار / سرمایه و 013
294 هوشنگ کمالی شرکت ساختمانی رستوران در آمریکا ٬ سهیم در
شرکت ساختمانی و 150000 دلار
295 حسن ایلخانی جواهراتی گالو 60000 دلار
296 حسن جعفرزاد سهامدار و مدیر دوکمپانی 3 ملک و 209548 دلار
297 محمد علی همایون پور شرکت ساختمانی 50000 دلار
298 یقیش هایراپتیان فروشگاه لوازم یدکی فروشی در آمریکا یک کارواش خریده
299 گریگور ماشازرهارطونیان کار ساختمانی شرکتی در آمریکا دارد که صددرصد
مال خودش است و حدود 50000
دلار
در آن سرمایهگذاری کرده است.
300 حیدر علی کاید چهارمحال شرکت ساختمانی شرکت ساختمانی در آمریکا صددرصد
مال خودش است.
51 دلار در آمریکا / 301 جعفر معلم زاده حقیقی خشکشویی در مشهد 335
302 فیروز گوهری تجارت آزاد 92857 دلار
303 هرمز قبادی تجارت آزاد بنا به اظهار بانکی بازرگانی
احمد اعظمی دکتر جراح در ارتش 000
ساختمان که از یکی 1000 دلار
اجاره می گیرد.
200 دلار پول و یک قطعه / 305 عبدالله آرین افسر بازنشسته 000
زمین و 1200 دلار حقوق
306 پرویز بنان افسر بازنشسته یک آپارتمان (به گفته خودش
330/000 دلار پول نقد) و
ماهیانه 2589 دلار
307 میرفتاح عدنانی فرقانی سرهنگ 6 ملک به نام خود و همسر و
فرزندانش
و 1068 دلار ماهانه
308 غلامحسین حاجی وزیری سرهنگ بازنشسته 85714 دلار و ماهانه 876 دلار
حقوق
309 ناصرالسادات جنت پور بازنشسته نیروی هوایی ملکی در تهران وحقوق ماهیانه
750 دلار
310 نصرت الله جوادی سرهنگ بازنشسته ژاندارمری 118639 دلار و ماهیانه
798 دلار حقوق
190 دلار پول / 311 عباس کمالی زنوزی افسر محافظت شرکت نفت به گفته خودش 000
با خود خارج می کند و ماهانه
1396 دلار درآمد (باحقوق)
312 خانم ضیاءالملوک کهیاری ملکی در شمیران
313 غلامعلی کهیاری خانه ای در آمریکا وملکی در تهران
و 23000 دلار بنام فرزندانش و
ماهیانه حدود 7150 دلار درآمد
314 محمد حسن خشایار ژنرال بازنشسته ارتش 50000 دلار در آمریکا سرمایهگذاری
کرده و کلاً بین 60000 تا 70000
دلار
به آمریکا برده است.
315 منوچهر میرمطهری سرهنگ بازنشسته ارتش کلاً 562947 دلار و ماهانه 500 دلار
316 غلامرضا متقی افسر بازنشسته نیروی دریایی 227990 دلار و 1528 دلار ماهیانه
317 نادر میرزایی سرهنگ و خلبان 2 ملک و 3000000 دلار پول نقد
318 محمد علی میرغفوری سرلشگر بازنشسته شهربانی ماهانه 1524 دلار
319 ایرج شعاع آذر سرخلبان مشروب فروشی 127379 دلار
320 داریوش طهماسبی قره شیران سرگرد توپخانه 3 ملک 27621 دلار ٬ یک ماشین
321 ابوالفضل طوماریان سرهنگ یک ملک و 768 دلار
322 محمد توتونچی سرهنگ
323 عزیزالله یوسفی دکتر 4 ملک و 1264 دلار ماهانه
و 75980 دلار
324 عنایت الله ذره پرور سرگرد 114285 دلار سرمایه 2 ٬ ملک٬
سرمایهگذاری و حقوق
325 حسن زکی زاده سرهنگ زمین و خانه به ارزش 242857
دلار و 914 دلار حقوق.
326 محمدمهدی دریهمسرش، 202000 دلار سرمایه
ص: 180
مقدمه
مزدوران و کسانی که سالها هستی این ملت را چپاول کردند، بعد از سقوط رژیم دست نشانده محمد
رضا خانی، آمریکا سعی در خروج ارز از ایران داشته اند.
جناب سعید شهابی پور صاحب دارالترجمه و اخذ پذیرش «شهاب» از این طایفه است و پرونده وی در
لانه جاسوسی نشان می دهد که سعی داشته با وجودی که تحت تعقیب دادگاه بوده است از طریق مزدوران
آمریکایی اموال غارت شده این ملت را از مملکت خارج کند.
اسناد، نشان دهنده مشخصات او، آدرس بعضی دوستان او، اعلامیه جلب او به دادگاه و تقاضای او از
دادگاه شمیران برای تعویق محاکمه و تماس او با مزدوران آمریکایی برای پیدا کردن شکل خروج ارز
می باشد. به امید روزی که ریشه چپاولگران و غارتگران در این مملکت سوزانده شده و از بیخ و بن کنده
شود. انشاءاللّه.
شرحی درباره آمدن یک ایرانی
30 اکتبر 79 (8 آبان 1358)
شرحی درباره آمدن یک ایرانی
در روز یکشنبه 28 اکتبر 79 من در قسمت کنسولگری مشغول کار بودم.
من پشت پنجره صدور ویزا بودم و موقعی که یک مرد ایرانی حدود 30 ساله نزدیک پنجره آمد و شروع
به صحبت کردن با من کرد. او شغلش را و شماره تلفنش را به من داد که اسمش در آن نوشته شده بود.
نامش شهابی بود. من به او گفتم فعلاً مشغول کار هستم اما به او گفتم که ساعت 5/3 بعد از خاتمه کار با او
تماس خواهم گرفت. من کارم را در ساعت 15/3 تمام کردم و به آپارتمان خود رفتم که به او زنگ بزنم.
سکرترش جواب داد. من سؤال از آقای شهابی کردم او گوشی را برداشت و از من خواست تا با پسر عمو،
پسردایی، عمه زاده یا خاله زاده اش آقای ... صحبت کنم زیرا انگلیسی او به اندازه کافی خوب نبود.
آقای ... پشت خط آمد و ما برای ساعت 12 روز 29 اکتبر وعده نهار گذاشتیم. او گفت که او مرا در
درب موتور پول در خیابان تخت جمشید سوار ماشین خواهد کرد. روز دوشنبه صبح من به او تلفن کردم تا
ملاقات را لغو کنم زیرا من کار داشتم و قرار برای دوشنبه شب گذاشتیم.
در ساعت 45/11 بعد از ظهر او مرا سوار کرد، از در موتور پول با ماشین بیوک قرمزش (؟174) با
سقف پلاستیک سفید.
برادرش، شهابی، رانندگی می کرد و من و ریموند صندلی عقب نشستیم، سپس ما به هتل هما رفتیم
(قبلاً شرایتون) نام داشت و به زیرزمین، رستوران قهوه رفتیم. در خلال این مدت ما مشغول مباحثه بیخود
بودیم. بعد از حدود 10 دقیقه از رستوران قهوه و پس از اینکه ما دستور چیزی برای خوردن و نوشیدن،
دادیم، او بحث را به کاری که داشت کشاند. او گفت که می خواهد پول از ایران به آمریکا انتقال دهد، بیشتر
به لوس آنجلس و کالیفرنیا. او از من پرسید که اگر من دوست داشتم که مبلغ زیادی پول به دست آورم. او
توضیح داد که تنها کاری که من باید انجام دهم دادن ویزا به پاسپورتی است که به من خواهد داد، البته تمام
اینها در شب انجام خواهد شد. من توضیح دادم که من نمی توانم این را انجام دهم زیرا در پایان وقت اداری
همه چیز قفل خواهد شد. او سپس گفت ممکن است در روزی بتوانم کلید با مهر را گرفته و توسط ماشین
کپی بگیرم و شب داخل شود که کار را انجام دهم. او گفت که برای هر ویزا 1000 دلار به ما دو نفر خواهد
داد. او گفت اگر من نتوانم این کار را انجام دهم بعضی از معاونین کنسول را در جریان بگذارد، او گفت (
) یا کسی دیگر ریچارد کوئین. او محل زندگی آقای کوئین را می داند. او از من خواست در این
باره فکر کنم و به او تلفن کنم؛ اگر مایل باشم به او کمک کنم. همچنین او به من نشان داد که پول دارد که به
صورت سه دفترچه چک بود از ایالات متحده و همچنین بیشتر از 150000 ریال پول نقد در جیبش.
او از محل کارش در خیابان پهلوی گذشت و همچنین گفت که او یک ماشین دیگری برای کارش دارد
یک شورلت 73. او گفت اگر من به وسیله نقلیه احتیاج داشتم، فقط به او زنگ بزنم. من ساعت 2 بامداد 30
اکتبر به سفارت برگشتم. از آن موقع من از او خبری ندارم و با او تماس نگرفته ام؛ من این حادثه را به
درجه دار مسئول کارمند امنیت منطقه ای صبح سه شنبه گزارش کردم.کوین هرمنینگ
شبکه بین المللی جعل پول
جعل، دزدی و تقلب برکل شئونات جامعه های بیمار جهان حاکم است؛ بر سیاست، فرهنگ، اقتصاد و ...
در این میان شاه دزد کیست؟ آمریکا، غول قداره بند میان تهی.
به هر کشوری پا گذاشته شود، نقش دلار به عنوان سمبل وابستگی اقتصادی و مکنده شریانهای پولی
آن کشور چنان واضح است که جنایات ماشین جنگی آمریکا و قتل عام های دسته جمعی آن ...
دلار به هر کجا که پا بگذارد فساد است و تباهی. زجرکشیدگان تاریخ در تاریک ترین مکانها و
سخت ترین شرایط زندگی می کنند و جاعلان دلارها و ریالها و مارک ها بی هیچ رنجی و بی هیچ زجری به
یمن شبکه های قدرتمند «جعل»، «رشوه» و «فساد» و «جنایت» و رهبری سازمانهای کثیف و «مافیا» و
«موساد» و «انتلیجنت سرویس» و ... در کاخها و قصرهایی زندگی می کنند که شمشیر «علی وار» می باید
آن را از بن ویران سازد.
اسنادی که خواهد آمد نشان دهنده شبکه بین المللی جعل پول است که در ایران بشدت فعالیت داشته و
لانه جاسوسی آمریکا علیرغم اطلاعات وسیع در مورد این شبکه و ارتباط با عوامل آن، دولت ایران را در
جریان این شبکه قرار نداده است. شبکه ای که وجودش و کارش تخریب اقتصاد پولی این ملت زجر دیده
بوده است. این سند اعلام جرمی است بر علیه غول جهانخوار آمریکا، غولی که ستونهای نگهدارنده اش
شقاوت و جنایت و خیانت و دزدی و جعل و فریب و کشتار و توطئه و کودتا ... می باشد.
به امید آن روز که فریاد و خروش و رزم مستضعفان و مسلمانان جهان آمریکا را آن چنان درهم پیچد
که نه از «تاج» نشان ماند نه از «تاج نشان».
اطلاعاتی درباره شبکه پولهای تقلبی
شماره سند 10367
از: سفارت آمریکا در تهرانتاریخ 25 سپتامبر 79 (3 مهر 1358)
به: وزیر امور خارجه واشنگتن فوری
موضوع: اطلاعاتی درباره شبکه پولهای تقلبی
1 متن تماما محرمانه
2 در 20 سپتامبر 1979، رسول کاظمیان با دفتر امنیتی تماس گرفته و اظهار می دارد که او اطلاعاتی
درباره یک باند بین المللی که دلارهای تقلبی چاپ می کنند، دارد.
کاظمیان که در دو مورد با او مصاحبه شده اطلاعات زیر را درست به همان روشنی که در لیست
دلارهای تقلبی وجود دارد، در اختیار ما قرار داد.
3 بر طبق اظهارات منبع، یک سازمان بین المللی وجود دارد که دلار و مارک آلمان تقلبی را به طور قاچاق
برای فروش وارد ایران و سایر کشورهای خاورمیانه می کند.
کاغذ این اسکناسها در پاریس تهیه و اسکناسها در استانبول چاپ می شود. منبع ترتیبی داده یک نمونه
از دلارهای تقلبی را برای اداره امنیت منطقه ای به دست آورد.
اسکناسهایی که او تهیه کرده قسمتی از یک محموله نیم میلیون دلاری است که در طول هفته 10
سپتامبر به طور قاچاق به تهران رسیده است.
محموله دوم که حدود یک میلیون دلار می شود احتمالاً در هفته اول اکتبر به تهران خواهد رسید. بر
طبق اظهارات منبع اسکناسهای سری اول، بر روی کاغذ خوبی چاپ نشده و درست بریده نشده. تصور
می شود که محموله دوم در کاغذ بهتری چاپ شده باشد. منبع اضافه کرد که در وارد کردن اسکناسها عجله
دارند زیرا هنگام بازگشت حجاج است.
4 منبع بیان کرد که با باند قاچاقچیان از طریق دو مرد ترک (اهل ترکیه) که به طور غیر قانونی در ایران
ساکن هستند، تماس گرفته است. اولی که فقط نام کوچکش را می دانیم (شافکی) نام دارد و 33 تا 35 ساله
به نظر می رسد. نفر دوم نیز فقط با اسم کوچک (هولیس) مشخص شده و 28 تا 30 ساله به نظر می رسد.
5 منبع اظهار می دارد که اولین تماسش با شافکی تقریبا سه سال پیش در ضمن خرید اتومبیل اتفاق افتاد.
منبع که ترکی صحبت می کند، از طریق یک دوست معرفی شده و او به شافکی در خرید اتومبیل کمک کرده
است. منبع ادامه می دهد که او به شافکی برای خرید یک اتومبیل برای او پول داده ولی شافکی بعد از آن
دیگر ناپدید شده. تقریبا 25 روز قبل منبع شنیده که شافکی به تهران برگشته و بالاخره می تواند با او
ملاقات کند. انگیزه منبع برای تماس با او پس گرفتن پولش بود. در این تماس شافکی به منبع، پیشنهاد وارد
شدن در توزیع دلارهای تقلبی را می کند.
منبع اظهار می دارد که او مورد اعتماد شافکی قرار گرفته است. زیرا او شافکی را به عنوان دزد تحویل
پلیس نداده است. منبع این گونه فهمیده است که این دو مرد برای شخص دیگری که در ترکیه است کار
می کنند. همچنین آنها شخصا پولها را وارد ایران نکرده اند، بلکه اشخاص دیگری در قاچاق پولها دست
داشته اند و معتقد است که بیشتر پولها به وسیله کامیون حمل شده. شافکی و هولیس هر دو سعی خود را
کردند تا منبع را به فروش اسکناسها راضی کنند و نیز منبع اظهار داشت که آنها از وجود جوانان خارجی
برای خارج کردن پول استفاده می کردند. (توضیح: هم اکنون بازار مناسبی برای پولهای تقلبی در ایران
وجود دارد زیرا بسیاری از ایرانیان از خارج کردن پولهایشان از کشور مأیوس شده اند)
6 منبع ادعا می کند که هنوز به داخل شدن در این شبکه موافقت نکرده اما مایل است در صورت موافقت
اداره، اگر نفعی از نظر اطلاعاتی داشته باشد، وارد شود.
منبع می گوید که بدین ترتیب او اطلاعات دقیقی در مورد هویت تهیه کنندگان اسکناسها در فرانسه و
ترکیه به دست خواهد آورد.
منبع منتظر کسب تکلیف از شما در مورد وارد شدن در این شبکه است. اداره امنیت منطقه ای توصیه
کرد که او باید منتظر دستورات بعدی باشد.
7 در 25 سپتامبر منبع با اداره امنیت منطقه ای تماس گرفت. به او گفته شد که شافکی و دو مرد ناشناس
دیگر در تاریخ 29 سپتامبر تهران را با اتوبوس به مقصد آلمان ترک خواهند کرد.
8 اسکناسهای مشکوک به مرکز ارزیابی اداره امنیتی فرستاده شده و مورد آزمایش قرار گرفت امیدوارم
از نتایج آزمایش راضی باشیم.
9 این اطلاعات برای ارزیابی سرویس مخفی آمریکا تهیه شده. سرویس مخفی آمریکا در پاریس احتمالاً
کاوشهای ارزشمندی در مورد سفر اشخاص مربوطه به آلمان (که در بالا ذکر شد) خواهد کرد.
10 برای سرویس مخفی آمریکا: از سرویس مخفی آمریکا بخواهید هر نوع عملیات و یا اطلاعاتی را از
این اداره لازم دارد، توصیه کند.
11 از اداره امنیت: در مورد اینکه به وسیله چه کسی این اداره اطلاعات را دنبال خواهد کرد، راهنمایی
بخواهید.
لینگن
شماره سند 552814
از: سفارت آمریکا در پاریسمحرمانه 12 اکتبر 1979 مطابق با 20 مهر 58
به: سفارت آمریکا در تهرانموضوع: واسطه ناشناس استانبول
1 تمام متن است.
2 فرد مورد نظر رسول کاظمیان در سرویس مخفی آمریکا در پاریس پرونده قبلی ندارد. لکن نمونه جعلی
اسکناس 50 دلاری و 100 دلاری که در تلکس شما تعریف شده است در پرونده تحت اعداد مشخصه
ضبط شده که اول بار در دمشق در جولای 1977 کشف گردیده است.
3 از آن زمان تاکنون اسکناسهایی از این نوع در خاورمیانه خیلی زیاد شده اند.
4 در مارس 1978 یک کارگاه که گفته می شد گروه مادری (هسته مرکزی) دلارها و فرانک سویس را
چاپ می کرده است در منطقه آسکودار) استانبول کشف گردیده و مسئول چاپ یعنی آیپک) دستگیر
شده است و یازده فرد دیگر را به عنوان همکار در عملیات معرفی کرده است. همچنین یک دستگاه
چاپ نگاتیو، صفحه چاپ، 1600 اسکناس جعلی 100 دلاری آمریکا و مقدار نامعینی پول قبرسی() به
دست آمده است.
5 در موقع بازجویی آیپک به چاپ پولهای جعلی اعتراف کرده و گفته که یک میلیون دلار آمریکایی به
سوریه فرستاده شده است که از آنجا در تمام دنیا پخش خواهد شد.
6 مشخص نیست که آیا تمام نگاتیوها و صفحه ها گرفته شده اند یا نه. احتمال می رود که یک عملیات
چاپ هنوز به کار خود مشغول باشد، ولی اسکناسهایی که کاظمیان به آنان اشاره کرده شاید
باقیمانده های محسوب نشده یک میلیون دلاری باشد که آیپک گزارش داده است.
7 سرویس مخفی آمریکا در پاریس می خواهد با کاظمیان ملاقات کند، ولی ملاقات بهتر است در ترکیه
باشد. محل، وقت و زمان مشخص را می توان توسط دفتر شما (تهران) با توافق بین کاظمیان و سرویس
مخفی آمریکا در پاریس تعیین کرد.
8 در مورد قاطی شدن کاظمیان در عملیات جعل پول، سرویس مخفی آمریکا در پاریس توصیه می کند که
او خودش را در اعمال غیر قانونی قاطی نکند.چنانچه او توسط مقامات محلی دستگیر شود سرویس
مخفی آمریکا نمی تواند کمک بکند.
9 اگر لازم باشد سرویس مخفی آمریکا مخارج رفت و آمد کاظمیان را برای یک ملاقات خارج از ایران
تأمین خواهد کرد.
10 در ملاقات، کاظمیان باید اطلاعات تحقیقاتی در مورد تمام مسایل و افراد اصلی در اختیار ما بگذارد
و همچنین نمونه هایی از اسکناسهای جعلی هر چه بیشتر همراه داشته باشد.
11 سیاست پاداش سرویس مخفی آمریکا برای اطلاعات کاملاً به نتایج تحقیقات بستگی دارد. این
تصمیم بعد از هر دستگیری و یا کشف اسکناسهای جعلی اتخاذ خواهد شد.
12 خواهشمندیم با کاظمیان با اطلاعاتی که داده شد ملاقات کنید و سرویس مخفی آمریکا در پاریس را
از تصمیمات او برای ملاقات با مأمور ما مطلع سازید.
13 از همکاری شما در این زمینه متشکریم.هارتمن
خروج ارز به شکل غیر قانونی از ایران توسط وابسته دفاعی آمریکا
مقدمه: خروج ارز به شکل غیر قانونی از ایران توسط وابسته دفاعی آمریکا
سران مزدور ارتش محمدرضا خان همه مهره های آمریکا بوده اند... عده ای از آنها به عدم فرستاده
شدند، عده ای فرار کردند ... و آنها که فرار کرده اند تحت حمایت اربابشان آمریکا ...
یکی از این غلامان حلقه به گوش آمریکاییان، وابسته دریایی ایران در آمریکا، سیروس بهارمست
می باشد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بر رژیم محمدرضا خانی آمریکا، سیروس بهارمست در آمریکا
می ماند و در تلاش پناهندگی سیاسی ... اگر از آمریکا پناهندگی سیاسی نخواهد از که بخواهد، مگر نه
آنکه نوکر بزرگشان محمدرضا نیز به آمریکا رو آورد. سیروس بهارمست ضمن ترتیب پناهندگی و
درخواست پناهنده شدن دائمی در آمریکا از طریق سازمان اطلاعاتی وزارت دفاع آمریکا و توسط آقای
کلنل شیفر، وابسته دفاعی آمریکا در ایران سعی به خروج ارز به شکل غیر قانونی از ایران می نماید.
شیفر، این وابسته دفاعی و به تعبیری جاسوس و مزدور آمریکایی در تدارک انتقال اموال باقیمانده
جناب سیروس بهارمست از ایران می شود. اسناد به خوبی نشان دهنده این امر است.
به امید رسوایی هر چه بیشتر آمریکا در صحنه بین المللی.
همردیفان شما در واشنگتن فقط به کارمند کنترل تحویل دهید
شماره سند 2746
از: اداره جاسوسی دفاعی واشنگتن (D.C) سرلشگر آتکینسن
به: دفتر نظامی آمریکا ایرانسرّی 27 مارس 1979 7 فروردین 1358
موضوع: همردیفان شما در واشنگتن فقط به کارمند کنترل تحویل دهید
1 همان طوری که ممکن است شما انتظار داشته باشید ما نشانه های محکمی داریم که وابستگان نظامی
ایران در واشنگتن همه از دستور برگشت به ایران سرپیچی خواهند نمود. در حقیقت، وابسته نظامی
وابسته نظامی دریایی اینجا سرهنگ (سروان) سیروس بهارمست در حال دادن ترتیب اعلان
پناهندگی و درخواست پناهنده شدن دائمی در اینجاست. او از ما کمک خواسته است که این قضیه را
خاتمه بدهد.
2 در میان مشکلات مشخصی که فعلاً او با آن روبروست از دست دادن درآمد و توقیف اموال او در ایران
است. او قبلاً شروع کرده که داراییهای خود را در آنجا نقد کند و هر چه نقد باقی مانده نزد خواهر زن او
یعنی خانم فاطمه داوری است که وی قبلاً سعی کرده که مقداری نقد از طریق بانک بفرستد ولی هرگز
اینجا نرسیده است.
3 تحت اثرات گذشته، ما تصمیم گرفته ایم که بهترین منافع آمریکا در این است که به درخواست او پاسخ
مثبت داده و به او کمک کنیم که باقیمانده دارایی او که برابر با 97 هزار دلار می شود (شرایط تبدیل پول
در اینجا مشکل او است) از ایران خارج کنیم. مدیر و مشاور عمومی در مورد برنامه های زیر توافق
دارند: خانم داوری ترتیب خواهد داد که وجه را به سرهنگ شیفر بدهد که این وجه را از طریق بسته
کنترل شده از طریق پست سیاسی به سرهنگ دان سی وینر ارسال نمایید. سرهنگ وینر ترتیب
تحویل وجه را به بهارمست خواهد داد.
4 از شما درخواست می شود قبل از انجام برنامه فوق تأیید شخصی سفیر را بگیرید و ما را از طریق یک
کانال کنترل شده در مورد پیشرفت کارها راهنمایی کنید. توجه: اگر قبل از اینکه تماس اولیه با خانم
داوری گرفته شود موضوع منتفی شد، بدون در نظر گرفتن (نتیجه کار) ما را راهنمایی کنید. نظر سفیر و
مکاتبات را در کانال کنترل شده حفظ کنید، تا فقط به دست سرلشکر اتکینسون و سرهنگ وینر برسد.
طرف مقابل در واشنگتن
سند شماره 2766سرّی 31 مارچ 79 11 فروردین 1358
از: دفتر وابسته دفاعی آمریکا در تهران(این سند نباید در دسترس افراد غیر آمریکایی قرار گیرد)
به: ریاست، از سرهنگ شیفر به اداره جاسوسی دفاعی، فقط سرلشکر اتکینسون و سرهنگ وینر
موضوع: طرف مقابل در واشنگتن
عطف به: نامه سرّی شماره 2766 به تاریخ 27 مارچ 79
1 (سرّی) ما فکر می کنیم که کمک کردن به افراد مایل ما در آمریکا بیشترین نفع را برای آمریکا دارد.
اگر چه سفیر سولیوان، استفاده از پست سیاسی برای فرستادن پول را مناسب نمی داند، ولی پیشنهاد شده ما
در جستجوی طریق دیگری برای انجام انتقالات باشیم و ما هم همین کار را کرده ایم.
2 (سرّی) اگر تمام وجه در حدود 7 تا 9 هزار دلار باشد، ما می توانیم این انتقال را به صورت دیگری
انجام دهیم. پول را می توان به وابسته دفاعی به عنوان وجه خرید یک ماشین پرداخت کنیم.
سپس وجه به دلار تبدیل می شود و یک چک از پاریس برای وابسته دفاعی یا بانک او در آمریکا
فرستاده می شود. بزرگترین مزیت این روش این است که قیمت تبدیل رسمی دلار در تهران 74 ریال است
و این خیلی بیشتر به نفع ما است تا در آمریکا که 150 ریال به ازای هر دلار است.
شماره 2/4171تاریخ: 9 آوریل 1979 (20 فروردین 1358)
از: اداره جاسوسی دفاعی آمریکاسرّی: غیرقابل رؤیت برای افراد با ملیت های خارجی
به: سرهنگ توماس شیفر دفتر وابسته نظامی آمریکا در تهران
سرهنگ شیفر عزیز (طبقه بندی نشده): لطفا به نامه ما به شماره 2749 (27 مارس 79) و جواب شما به
شماره 79100 (21 مارس 79) مراجعه کنید.
به خاطر جواب شما متشکریم و با روش پیشنهادی شما موافقت می شود (به نظر می آید بهتر باشد).
(سرّی: غیرقابل رؤیت برای خارجیها): همراه با این نامه یک پاکت باز می بینید که در آن یک چک و یک
نامه از سروان بهارمست به خواهر زنش موجود است. از شما درخواست می شود که روی پاکت نامه تمبر
ایران را الصاق کنید و آن را در خارج از محدوده سفارت پست کنید. لطفا در پاکت نامه را قبل از پست
کردن ببندید. (سرّی: غیرقابل رؤیت برای خارجیها): در این نامه اظهار شده که شما بعد از چند روز که نامه
را در تهران پست کردید از یک تلفن همگانی به خانم فاطمه داوری تلفن می زنید و از او (خانم داوری)
خواسته شده که طبق دستورالعملهای شما با شما ملاقات کند تا انتقال این وجه نقد انجام گیرد.
شماره تلفن خانم داوری 687388 می باشد. سرّی: اعمال بالا به این خاطر انجام می گیرد که ما فکر کردیم
ممکن است تلفنهای سفارت و پست محلی (در داخل سفارت) تحت کنترل و مراقبت باشد. طریقه
فرستادن پول نقد به سروان بهارمست طبق نظر شما خواهد بود. اگر کمکی از دست ما برمی آید حتما
بگویید. سرّی: ژنرال تیگ ( ) از کمک شما در این مورد متشکر است همان طوری که تمام افراد
دیگری که در این مسئله هستند از شما متشکرند. در مورد این کار و تمام کارهای سختی که الآن با آن
روبرو هستید برایتان آرزوی موفقیّت می کنم. امیدوارم که اوضاع آنجا رو به بهبود برود.
ارادتمند دان سی. وینر
سرهنگ نیروی هوایی ایالات متحده
رئیس روابط خارجی
گوشزد موضوعات (پیام)
سند 6426
از: بخش ایالت واشنگتن تاریخ: 6/2/ 58
به: سفارت آمریکا در تهران (دارای تقدم)
موضوع: گوشزد موضوعات (پیام)
همان طوری که شما درخواست کردید و چون فرصتهای مناسب در هفته های آینده بیشتر خواهند
شد. این جا یک مقدار عنوانهایی وجود دارد که می تواند ما را در ادامه گرفتن اطلاعات و یا افزودن آن
یاری کند.
1 روابط سیاسی درون رهبری انقلابی.
(A) چه کسانی شخصیتهای مقتدری هستند، با داشتن یا بدون داشتن شغلهای رسمی (دولتی) چه کسانی
را برای آینده تحت نظر داشته باشیم؟ به زندگینامه احتیاج داریم.
(B) امیر انتظام و صباغیان چه پیوستگی سیاسی یا قدرت سیاسی دارند؟ ما اطلاعات نسبتا کمی در
مورد این دو داریم.
(C) یزدی در چه سلسله مراتبی قرار گرفته است. بعد از تغییر مکانش به (وزارت امور خارجه) آیا او
قدرت به دست آورده است یا اینکه از قدرت او کم شده است؟
عکس العمل کارکنان وزارت امور خارجه در برابر او چه بوده است و آیا هیچ اثر قابل پیش بینی در
سیاست به وجود آمده است؟
2 برداشت مردم از بازرگان چیست؟ گروههای مخالف چگونه او را تلقی می کنند؟ آیا او رقیبی دارد؟
3 ما اطلاعات جامعی درباره طالقانی و اطرافیان او در زمینه های مذهبی، غیر مذهبی نداریم.
4 ما باید به طریقه سیستماتیک درصدد شناخت روندهای جامعه باشیم و این پایه مشخص شدن
زمینه های خاص سیاسی و اقتصادی را در برداشته باشد، تا آنها را تحت نظر بداریم و به طور متناوب
گزارش کنیم.
از این زمره در مخابرات ما بسیار ذکر شده است:
«مردم آمریکا چگونه می بینند.»
5 چه عملها یا رخوتهایی (از طرف دولت) از اواسط فوریه به ما کمک کرده یا به ما صدمه زده است؟
چگونه ما می توانستیم بهتر عمل کنیم؟
6 گزارشات گفتگوهای نظامی خیلی مفید است. (گاهگاهی) خلاصه کردن آنها همراه با مشخص کردن
روندها در بخشی مفید خواهد بود. اطلاعاتی از پلیس و ژاندارمری نیز باارزش می باشد.
7 ما بی نهایت از گزارشات اقتصادی ارزشمند قدردانی می کنیم. ما می توانستیم از موارد رسمی بیمه،
قیمتهای بازار، فروش، کسریها (کمبودها) استخدام و فشارها استفاده کنیم. بیکاران چگونه زندگیشان
را تأمین می کنند؟
8 نقشه ها و فعالیتها و قدرت دمکراتهای لیبرال (متین دفتری)، جبهه ملی سنجابی (چریکهای چپی
«فداییها») گروههای مختلف مجاهدین، عناصر و افراد شاه چگونه بوده است؟
9 گذران روستاها و ایالات به چه نحو است؟ به خصوص از نظر فراهم بودن غذا و محصول.
10 وضعیت کوششها برای بستن یا فروختن و یا با کشتی پس فرستادن وسایل و اسباب و ادوات نظامی
چگونه است؟
11 از دریافتهای سفارتخانه های مهم دیگر چه می توانید بگویید؟ (بگیرید)؟ شوروی مشغول چه کاری
است؟
12 وضعیت دانشگاهها، تلویزیون و دیگر وسایل ارتباط جمعی چگونه است؟
13 وضعیت نقشه ها و تصمیمهایی که برای قانون اساسی و انتخابات گرفته می شود چگونه است؟
14 خمینی، دولت موقت، چه کاری برای عفو عمومی ارتشیها، پلیسها و دیگران انجام داده اند؟
15 در میان جشن، چهارم جولای را فراموش نکنید.
نامه رال. پل برمر سرم، اسکوار
سفارت ایالات متحده آمریکا
موضوع: نامه اداری محرمانه غیر رسمی
رال. پل برمر سرم، اسکوایتر
معاون دبیر اجرایی وزارت کشور
واشنگتن دی. سی.
جری (GERRY) عزیز
من این اواخر خیلی مشغول بوده ام و بدین جهت کمی تأخیر در مکاتبات به عمل آمده است. تصور
می کنم که تو هم گرفتاری زیادی در رابطه با پیدا کردن کار جدید و انتقال داشته ای. از نامه شارن
(SHARON)چنین استنباط می کنیم که دارد کارهایش را در میشیگان (MICHIGAN) ردیف می کند،
اگر او نتواند به زودی به اینجا می آید. سال آینده پس از تعطیل مدارس به واشنگتن خواهد رفت. این مطلب
را به او نگو، من از تو شنیدم.(1)
جریانات در تهران کاملاً مهیج می باشند. طبعا 85 درصد از وقت من صرف همکاری و کمک به تجار
آمریکایی می شود تا آنها بتوانند اختلاف بین شکل انقلاب الفاظی و اصل عادی شدن روابط تجاری را
تشخیص دهند. طرفداران خمینی جدا خواستار برگشت مردم به سر کار و شروع کارها می باشند. بدین
منظور حاضرند که اقدامات لازم را بنمایند (و در اصطلاح انقلابی سازشهای لازم را بنمایند) در صورتی
که آمریکاییها حاضر به اصلاح قراردادهای خود براساس تغییرات حاصله از انقلاب باشند. من در این
زمینه موفقیتهایی حاصل کرده ام و مشکل عمده ام اغلب اوقات این بوده که بعضی از بازیگران آمریکایی که
به منظور مذاکره با ایران می آیند متقاعد کنم به طوری که در اینجا سرشان به سنگ نخورد.
این امر موجب می شود که من به فعالیتهای سیاسی خود در ایران ادامه بدهم. آشکارا بگویم، من با موضع
آمریکا در ایران مبنی بر وجود یک حکومت دوگانه بازرگان و خمینی موافق نیستم. من تصور می کنم که
مفهوم حکومت دوگانه (یا دو حکومتی) بدین جهت مشهور شده است که حاکی از آن است که ما حداقل
می توانیم در بخشی از سیاستهای دستگاه نفوذ نماییم. اگر ادعا کنیم که خمینی تنها منبع قدرت است آن
وقت باید توضیح دهم که ما چگونه می توانیم منافع خود در ایران را صرفا از طریق ارتباط غیر مستقیم و به
وسیله یک شخص ثالثی که طبعا با ما، در بسیاری مسایل هم فکری ندارد حفظ نماییم (و تازه این امر خود
چندان مورد قبول مردم که اصل قضیه هستند نیست).
به نظر من حتی اگر یک حکومت دو گانه در ایران وجود داشته است، با آمدن خمینی به عنوان منبع
قدرت به سرعت عمر آن خاتمه داده شد. اقدامات شدید اخیر خمینی، برای ایجاد نظم و انضباط در رابطه
با کردها، حملات او به چپگراها، بی توجهی عینی او به روشنفکران منتقد و ظاهرا ایجاد محدودیتهای
موقتی برای مطبوعات در هفته های اخیر را من یک عکس العمل فوری و بی اساس که ناشی از خارج شدن
حوادث از کنترل خمینی باشد نمی دانم. بلکه آن را یک نوع استفاده اصولی از قدرت توسط مردی است که
علنا گفته است که او اشتباه کرنسکی (KERENSKY) را تکرار نخواهد کرد و بر خلاف او سلاح انقلاب را
بر علیه طرفداران راحت طلبی که از نهضت برای مقاصد خودشان می خواهد استفاده کنند به کار خواهد
برد، می دانم.
1- نفوذ سیستم های سرّی در خانواده اشان و دوستانشان هم!
فکر می کنم در اینجا یک مسئله زمانی هم وجود دارد. خمینی می داند که مجلس خبرگان او که تحت
نفوذ ملاها می باشد، مشغول تکمیل کردن یک قانون اساسی دلخواه برای جمهوری اسلامی مورد نظر او
می باشد. در ظرف چند هفته آینده در عمل، انقلاب به عنوان یک موفقیت قطعی اعلام خواهد شد و
حکومت دائمی جدیدی به کار خواهد افتاد. به نظر من بهترین هدیه الهی خمینی به انقلاب ایران وجود
گروه مخالفی، خلع سلاح شده و دسته دسته شده و جمعیتی که نیاز به فرمان و اطاعت از حکومت دارد
می باشد.
به علاوه، در این لحظه از زمان، خمینی قادر است در عرض چند ساعت با یک فرمان نیم میلیون از
مردم را به خیابانها بکشاند. سپاه انقلاب او مشتاقانه خود را به سوی هر گروهی پرتاب خواهند کرد، چه
آن گروه بتواند از خود دفاع کند یا نه. در عرض شش ماه یا یک سال، مرحله رهایی از جادوگری ناگزیر
شروع خواهد شد، قدرت او در برابری با انتقادات کمتر خواهد شد و به تصور من در آن زمان ترجیح
خواهد داد که دولت جدید او اقدامات اصلاحی را در جهت آزادی و رهایی از قدرتمندی شروع نماید.
وقتی که خمینی حاضر به انجام این کار شود، آن وقت انتقادات را پذیرفته و دیگر نخواهد توانست آنها را
به دور بریزد.
و اما نتایج این جریانات برای آمریکا چه خواهد بود؟ چنانچه خمینی قادر به تحمل دوران رهایی از
جادوگری باشد شما دورنمای آینده برای ثبات داخلی را به زودی بهبود بخشیده و زمینه را برای تمامیت
ارضی خدشه ناپذیری آماده کرده اید. به علاوه برای من روشن است که خمینی علاوه بر ایجاد نظم
خواستار آن است که مردم را هر چه زودتر سر کار برگردانده و برای آنان یک زندگی آبرومند و حتی
افزایش سطح زندگی آنان را براساس مقیاسهای محلی تأمین نماید. (به من گفته شده که یک حکومت
جمهوری اسلامی معتقد و جدی را نباید به عنوان یک حکومت بیهوده یا عقب افتاده تلقی کرد).
منافع ما در تداوم دسترسی ما به نفت ایران باید از طریق توانایی دولت در حفظ نظم و آرامش در مناطق
نفت خیز و نیاز آن به درآمد نفت تضمین گردد.(1) منافع، در زمینه پرداختهای ایران از بابت درآمد نفت به
آمریکا (از طریق خرید بیشتر توسط ایران) باید گسترده تر شود. (اگر با پاسخ ندادن به ابراز علاقه ها ضربه
نزنیم) افزایش منافع، در ایران باید از طریق انتقال دلار حاصله از نفت به فعالیتهایی که ایجاد کار می کنند،
انجام شود. این احتیاج به طور روزافزونی روشن می شود. برای این کار باید یا کالاهای معرفی را افزایش
داد و یا طرحهای متمرکزی که احتیاج به کارگر زیاد دارد تأسیس نمود و آنها را در جهت ایجاد صنایع
کارگرپذیر هدایت نمود. (فکر می کنم این امر خود نهایتا موجب افزایش تولید نفت نیز خواهد شد).(2) نهایت
امر اینکه خمینی مطمئن به خود با احاطه ای کامل بر اوضاع و احوال در داخل کشور و شک و بدگمانیهای
فراوانی نسبت به غرب و جریانات غربی برای ما مشکلات جدی زیادی در بسیاری از زمینه ها و روابط
چندجانبه ای (بین المللی) به وجود خواهد آورد. ما به خمینی در آینده نزدیک حداقل به همان اندازه
احتیاج داریم که او به ما احتیاج دارد. بدین ترتیب ما چیزی که با آن خمینی را تهدید کنیم نداریم. (به
عبارت دیگر ما دلیلی برای تهدید خمینی نداشته و این کار را نمی توانیم بکنیم) مخصوصا در سیاست
1- و لابد حالا هم که صدور نفت به آمریکا قطع شده است یعنی منافع نفتی آمریکا از بین رفته است شیوه آمریکا نیز تغییر یافته و انفجار و انهدام تأسیسات نفتی را مدنظر قرار داده اند.
2- آرزوهای امپریالیستی
مربوط به خاورمیانه، خمینی نیرویی خواهد شد که ما ناچاریم آن را به حساب بیاوریم.
جری! تصادفا آرزو داشتم که می توانستم بگویم که تماسهای خوبی با ملاهای مهم که تمام این مطلب
را تأیید بکنند دارم. بدیهی است که چنین تماسی ندارم. من تماسهایی با بعضی از عوامل خمینی در جهان
تجارت دارم. با نیم جین از افراد نیمه اصلاح کرده (ته ریش دار) ولی نسبتا منطقی، جوان و از مردانی که بعد
از انقلاب در جریان کار قرار گرفته اند و نیز تنی چند از افراد قدیمی (اصطلاح «مردان جدید» در مورد این
گروه هم به کار برده شده و منظور افرادی که بعد از انقلاب مسئولیتی دارند می باشند) و منطقی تماس دارم.
معذالک بیشتر این مطالب نظریه شخصی و تعبیر آن است. علاوه بر من کارمند دیگری با من کار می کند و ما
دو نفر در یک دایره ای که قرار است چهار نفر کار بکنند، کار می کنیم. من احتیاج فراوانی مخصوصا به یک
اقتصاددان دارم. یک شخصی در دفتر ایران به نام مارک جانسون خودش را برای این کار داوطلب کرده
است او دو ماه اینجا بوده است آیا فرصتی وجود دارد که یکی از کارمندان ارشد را بخواهید و او را برای این
کار بفرستید؟ متأسفم از اینکه سخن به درازا کشید. با بهترین آرزوها.
ارادتمند. آندریو.دی.رسنز
سفارت ایالات متحده
تاریخ 4 سپتامبر 1979 13/6/58
یادداشت برای قسمت سیاسی آقای لی مبرت
از قسمت اقتصادی آ دی سنز
عواقب و اثرات ترکیب سیاسی ایران به طوری که از تلگراف شما برمی آید کاملاً صحیح و مربوط به
نظر می رسند. به نظر من شما پا را فراتر نهاده و اثرات سقوط حکومت دوگانه ایران را روی منافع آمریکا
بیان کرده اید و یک (VIe) از من خواست تا نظریاتم را در این باره اعلام نموده شاید بتواند در تلگراف بعدی
شما تا حدی مفید واقع شوند.
این نظریات عبارتند از:
به نظر می رسد که حکومت دو گانه ای در ایران وجود داشته، با آمدن خمینی... الی آخر. (بقیه نامه عینا
از نامه قبلی به جری (JERRY) گرفته شده است.)(1)
خمینی غیرروحانی ها را از انقلاب خود طرد می کند
شماره سند 5930
از: سفارت تهرانتاریخ: 7 ژوئن 79 17/3/58
به: واشنگتن وزارت امور خارجه دارای حق تقدم
گزارشگر: تامست
طبقه بندی: استفاده محدود اداری
موضوع: خمینی غیرروحانی ها را از انقلاب خود طرد می کند.
ترجمه خلاصه مطالب مهم (در صورت خیلی مهم بودن ترجمه کامل)
1 (محرمانه تمام متن)
2 خلاصه: در گفتگوی 5 ژوئن ضمن یادآوری شانزدهمین سالگرد قیام سرکوب شده که برای خمینی
آغاز انقلاب بود، خمینی هر کسی را که خارج از اسلام ارتجاعی او بود منحرف خواند و به آنها انتخاب
تسلیم کلی یا انهدام را نمود. (پایان خلاصه)
3 پس از موفقیت انقلاب در فوریه 79، مقامات مسئول در ایران نگران تخفیف ماهیت خودرویانه سریع
آن بودند و همچنین در جستجوی ریشه های آن در وقایع تاریخی (و ادعای استمرار از چه جایی).
اغلب اعضای دولت ایران و اکثر گروههای غیرمذهبی مبدأ آن را به سال 1953 دوره مصدق ربط
می دادند. افراطیون چپ فداییان خلق آن را با تأسیس سازمان خویش در اواخر سالهای 1950 مرتبط
می دانستند.
روز یادبود (15 خرداد) عزای ملی در سخنرانی مخصوصی، آیت اللّه خمینی ادعا کرد که 5 ژوئن 1963 نه
تنها مبدأ انقلاب بود بلکه تأکید می کند که دیگر گروهها نیز در انقلابش مشارکت نداشتند.
5 ژوئن روز قیام، اتحادی از بازاریان، عناصر زمینه داران و مسلمانان متعصب به رهبری روحانیون
منجمله خمینی بر علیه انقلاب سفید شاه صورت گرفت. این برنامه تسلیم زمین و احیای حقوق زنان را
دربر داشت.
1- دنباله این سند در هیچیک از نسخ چاپ شده قبلی ترجمه نشده بود لذا برای حفظ امانت کلیشه سند عیناً آورده شد.
4 بعد از شورشی که پس از سخنرانی خمینی صورت گرفت و به طور وحشیانه سرکوب شد و خمینی نیز
توقیف گردید، اعمال رهبران مذهبی مانع محاکمه و اعدام احتمالی او گردید. شهدای آن شورش نیز از
طبقه پایین بازاریان محافظه کار و محصلین مذهبی بودند.
5 خمینی اخیرا مواجه با تشدید انتقاد و اعتراض شده است. کم توجهی او به مصدق، نخست وزیر قبلی،
باعث انتقاد گروههای غیرمذهبی سیاسی شده است (منجمله بازرگان) گروه تروریستی فرقان مدعی
ایده «اسلام بدون آخوند» شد؛ رئیس کانون وکلا اعلام کرد که قوانین اسلامی برای قرن بیستم کافی
نیست؛ جبهه دمکراتیک ملی خمینی را دیکتاتور نامید.
6 قسمت انتخاب شده از سخنرانی امام: حادثه 5 ژوئن را که به وجود آورد؟ که آن را دنبال کرد؟ چه کسی
از این پس رهرو آن است؟... طبقات پایین... کشاورزان... کارگران... مسلمانان شاغل بازار. این طبقه از
مردم هستند که گفته می شود کشور را می گردانند، دیگری حقی ندارد... آنان که تصور می کنند جز اسلام
رژیم قبلی را چیزی ساقط کرد. آنان که با ما مخالفت می کنند... بایستی درست ارشاد شوند اگر ممکن
است... در غیر این صورت همان مردمی که رژیم را نابود کردند، این کانونها را منهدم خواهند کرد، نه
عوامل انحصارا اسلامی، ملتی که از غربزدگی رنج دیده... شما، قضات ما، کانون حقوق بشر ما، از این
قضات (غربی) تبعیت نکنید... این طبقاتی که انقلاب را به ثمر رساندند تحت عنوان حقوق بشرشان....
آنها که نظریات تفرقه طلبانه دارند، آنها که اسلام 1400 ساله را کهنه، غیرمقبول تلقی می کنند... اینها
باید موضعشان را از سایر ملت جدا کنند برادران من، آنچه شما در جستجوی آن هستید در اسلام نهفته
است. من به شما نصیحت می کنم از روحانیت جدا نشوید، اگر این نیرو از بین برود شما هیچ خواهید شد.
خدایا تو شاهد باش که من حمایت از روحانی نمی کنم به خاطر اینکه خودم ملبس هستم... این است...
آنچه مردم می خواهند. (پایان قسمت منتخب سخنرانی امام).(1)
7 به نظر برخی این تهدید صریح به نابودی علیه مخالفین چیزی جز تعهد بی تهدید ضمنی بروز جنگ
داخلی از طرف جبهه دمکراتیک ملی به خمینی طی نامه شان نیست و اینکه مسئله جدی گرفته
نمی شود، هر چند دیگران وحشت زده اند. به نظر آنها تشریح «انتخاب» از سوی خمینی آن چنان
خصوصیاتی دارد که گروههای غیرمذهبی اینک هیچ راهی جز انتخاب ائتلاف کلی (و کنار گذاشتن
اصول خود) یا باز کردن راه مخالفت ندارند. هنوز عده ای زیاد هستند که وضع خمینی را با بیان الهی
تلقی می کنند و ممکن است این سخن را به عنوان اجازه ای برای تشنج علیه هر گروه مخالفی به حساب
آورند.(2)
8 نظریه: در این مورد که خمینی در مورد نابودی منحرفین جدی است نشانه بارز شکاف مشخصی بین او
و منتقدین می باشد. تنها گروهی که خمینی حمله نکرده، دیگر آیات هستند که از او انتقاد کرده اند.
ترکیب یا همکاری آنها با گروههای غیرمذهبی این حمله را آرام می کند ولی امید منزوی کردن
1- آنها که از اسلام ارتجاعی خمینی حرف می زنند ٬ آنها که نظرات و دیدگاههای اسلام امام و روحانیت را ارتجاعی می دانند با ناس (از مزدوران درجه اول) هم عقیده اند. همان عقیده ای.
که شاه نیز در مورد امام و روحانیت ابراز می کرده. چرا واقعیات ٬ خودباختگان به ابرقدرتها را به خود نمی آورد!؟
2- به طور کلی می توان گفت: سند ٬ دلسوزاندن آمریکا برای طیف وسیع (از نظر نام فرقه ها و اختلافات) ضدانقلاب را نشان می دهد همان گروههایی که خواهناخواه ٬
از نغمه های شوم و از سخنانشان ٬ سنخیت آنها با مواضع و تفکر آمریکایی آشکار است.
گروههای غیرمذهبی پیش از اینکه هر نوع تجمع نیروها حاصل بشود، وجود دارد. امکان بروز تشنج
پس از این سخنرانی زیاد شده ولی خمینی آشکارا نیروی برنده را بر علیه هر گروه منفرد غیرمذهبی
مخالف دارد، که ممکن است به صورت تهورآمیزی برای همکاری بین گروههای مختلف سیاسی و
همچنین بین ایشان و متنفذینِ روحانیِ خمینی، بکار رود.
انقلاب پس از دو ماه
سند شماره 4
گزارشگر: استمپلتاریخ: 28/1/58
طبقه بندی: محرمانهشماره: 01/4025
«انقلاب پس از دو ماه»
خلاصه: برنامه سیاسی اجرایی انقلاب اسلامی تا به حال در هم ریخته و آشفته بوده است. اسلوبهای
حکومتی مشابه مشکلاتی را سبب شده و تولید برخوردهایی می کنند. نقش فلسطینیها در انقلاب ممکن
است افزایش یابد. واکنش عمومی نسبت به عملکردهای انقلابی در هم ریخته و مغشوش می شود و هیچ
یکنواختی در شور انقلابی مردم پدیدار نشده است. برنامه اقتصادی مشکلات سیاسی فعلی و آینده را
تشدید می کند (پایان خلاصه).
3 در اثر یک سری مکالمات و چندین ملاقات با دوستان ما در جنوب و شرق تهران بخش سیاسی
مطالب زیر را در جهت آشکار ساختن چهره انقلاب اسلامی در دو ماه اخیر عرضه کرد.
4 برنامه های اجرایی حکومت علیرغم در نظر گرفتن مشکلات انقلابی به سوی تباهی ادامه یافته.
خیلیها از اینکه با وجود دخالتهای روزانه کمیته ها در کار دولت (اصلاً کارهایی انجام می پذیرد؟) متعجبند؛
گرچه این دخالت بیشتر در امور امنیتی آشکار می شود. در جایی که کمیته مردم را دستگیر کرده، محاکمه
کرده و بدون اطلاع حکومت فعلی ایران می کشد؛(1) این دوگانگی ساختمانی در دیگر ارگانها نیز به همین
حد آزاردهنده است. مسئولین در ادارات دولتی از تصمیم گیریها و تهیه مدارک و اسناد تا زمانی که کمیته
صلاحیت فرد را تصویب کند خودداری می کنند.
اوضاع که انتظار می رفت به نوعی بهبود یابد هیچ تغییر نکرده است. رشوه گیریهای مستقیم به طور قابل
توجهی کاهش یافته است.(2) بجز کسانی که این موقعیت را داشته اند که مدارک دولتی برای فروش زمین و
اجاره ساختمان و از این قبیل چیزها فراهم کنند. اینها احساس می کنند که مهارت ایرانیها در این است که
به سرعت راههای جدیدی در کنار اخلاق اسلامی بیابند. بخشش به مسجد مورد نظر افراد به نظر می رسد
که متداول ترین طریقه ای باشد که در حال حاضر جریان دارد. در بخش اقتصادی تصمیم گیریها هنوز
مغشوش و در هم است. اما از حالت وقفه ای و سستی که بعد از انقلاب پیش آمده بود و عملیات بانکی را
متوقف کرده بود، بیرون آمده است. تولیدات صنعتی ناجور و ناهموار است. گزارشات از شیراز رسیده
نشان می دهد که کلیه طرحها به کار افتاده اند، اما گزارشات تبریز به عکس است: اعتماد و اطمینان
1- یعنی اوایل پیروزی انقلاب نوشته شده است ٬ جریان دستگیری ٬ محاکمه و اعدام مربوط می شود به /1/ 1 از آنجا که این تحلیل در تاریخ 28 دستگیری مزدوران رژیم سابق از قبیل هویدا و نصیری و... و تضاد بین کمیته ها و دولت در این امر نیز در سخنان نخست وزیر وقت آمده بوده است.
2- با این حساب کاهش قابل توجه رشوهگیریها یعنی عدم بهبود در اوضاع از نظر آمریکا.
اقتصادی کم است و بیکاری مسئله ای است که در کمین سیاستهای اسلامی است و به آرامی آن را دنبال
می کند.
5 در فضای کاملاً سیاسی، رفراندوم پیروزی قالب بر محتوی بود و به طور گسترده ای حتی توسط
ساده ترین افراد نیز اینچنین شناخته شد. وزارت کشور که به طور معمول انتخابات را اداره می کند، تقریبا
به کلی در کنار خط بود. مسئولین وزارتخانه گفتند که کمیته خمینی به تنهایی کلیه کارهای انتخاباتی را
انجام دادند. تشکیلات اداری در کشور اتفاقی می نماید و از مخفی بودن ورقه رأی خبری نبود و شمارش
آرا در کلیه سطوح جامعه به یک چیز مسخره می نمود. از طرفی کلیه این مسایل سودمند بوده است و
انتظارات بیش از حدی را که از این حکومت می رفت مأیوس ساخته است. البته این مطلب هیچ نقشی در
بازگرداندن اعتبار حکومت نداشته است. حکومت فعلی ایران احتیاج دارد که حداقل خود را در مسایل
جاری خیلی مستحکم تر و محکم تر و قوی تر نشان دهد. خصوصا در مسایل اجرائی قابل رؤیتی مانند
ترافیک و تدارک خدمات.
6 علت بزرگ سیستمی ضعف اعتبار اجرائی، تشدید ساختهای حکومتی متشابه، یعنی دولت
بازرگان از یک طرف و کمیته های خمینی از طرف دیگر، می باشد. به جای از بین رفتن کمیته ها، آنها به
دخالتهایشان در امور اداری و دولتی ادامه می دهند و تأثیر منفی بر تواناییهای دولت فعلی (در جهت سر و
سامان بخشیدن به کارهای خود) وارد می کنند. استعفای وزیر خارجه، سنجابی، و شایعه استعفای وزیر
دادگستری، مبشری و حتی استعفای خود بازرگان نمایشگر این مسئله است و برنامه های ناجوری که
توسط کمیته های مختلف انجام شده است، انتقاد عموم را برانگیخته است. کمیته مرکزی وزارت کشور
هفته گذشته با صدر حاج سید جوادی وزیر کشور درگیر شد و این هنگامی بود که حاج سید جوادی از
مشورت در مورد انتصاب افراد ارشد امتناع کرد. در 11 آپریل کمیته فرمان، به کارمندان وزارت کشور
دستور اعتصاب داد.
طبق گفته دو مدیر کل در حدود 80% کارمندان به کار بازگشته اند اما اوضاع ناپایدار است. در حالی که
اوضاع در وزارتخانه های دیگر به این بدی نبوده است، ما مطلع شدیم که برخوردهایی بین کمیته ها و
وزارتخانه های دولتی در حداقل سه وزارتخانه دیگر (کار، آموزش و پرورش و دادگستری) و شاید دیگر
وزارتخانه هایی که اطلاعات ما در مورد آنها کافی نیست، اتفاق افتاده است.
تأثیر این درگیری داخلی بین عناصری که به ظاهر از حرکت اسلامی مشترکی هستند، توانسته امید را
در آنهایی که به تدریج شروع به رد کردن چیزهایی که حرکت اسلامی از آن طرفداری می کرده، زنده کند.
به جای حرکت به سمت مصالحه و میانه روی خمینی و کمیته های انقلابی... باقی مانده اند.(1) خصوصا در
رابطه با عناصر رژیم گذشته و جایگزین کردن ارزشهای اسلامی در جامعه.فداییان و احزاب مارکسیست
نیروهای تازه ای را به خود جذب کرده اند. در حالی که آنها نسبت به تشکیلات مسجدی اسلامیها ضعیف
باقی مانده اند، سعی و کوشش تشکیلاتی شدیدی را در زمینه های سیاسی و نظامی به خرج می دهند.
نشریاتشان به راحتی در تمام شهر قابل دسترسی است و پوسترهایی که چهره چه گوارا را نشان می دهد، به
چشم می خورد. مأمور گزارشگر ما با دو ایرانی صحبت کرده. یکی یک دوست قدیمی که در کلاس سیاسی
که از طرف فداییان در دو هفته گذشته تشکیل شده بود، شرکت کرده است. در این میهمانی شام نسبتا
1- گروههای اسلامی که در آن زمان (و این زمان هم) مخالفت خود را با دولت حفظ نموده اند.
بزرگ از 15 متخصص جوان که در جلسه حضور داشتند معلوم شد که فقط دو نفر از حرکت اسلامی بر علیه
مارکسیستها طرفداری می کنند. این خبر است و قطعی نیست. چیزی که مشکل آفرین است این است که
مدرنیستها در حرکت اسلامی در مقام تدافع بوده و حالت تدافعی به خود گرفته اند و فداییان و دیگر احزاب
مارکسیست شروع خوبی در ایجاد یک پایگاه معتبر در بین جوانان و آینده سازان کرده اند، که این پایگاه را
در یک ماه قبل نداشتند. عده ای از دانشگاهیان ایرانی متقاعد می شوند که فداییان با احتیاط شروع به
پیشروی در جهت ایجاد پیوند با گروههای قبیله ای بزرگ هستند (در این نقطه نظر یزدی هم سهیم است).
8 مأمور گزارش در یک فرصت غیرمنتظره این شانس را به دست آورد که نقشه های ماههای آینده
مجاهدین را که توسط مسئول کمیته میدان ژاله تشریح می شد بشنود. مسئول گزارش در حال ملاقات در
خانه دوست قدیمی نزدیک میدان ژاله در شب 13 آوریل بود که چهار مهمان وارد شدند. مأمور سیاسی به
عنوان کسی که به صاحبخانه درس می دهد معرفی شد و آن گروه چهار نفری از ارتباط با سفارت بی خبر
ماندند. به سرعت مجمع با صحبتهای سیاسی آغاز شد چنان که اغلب گروهها در این روزها چنین
می کنند. یک ضرب المثل معروف است که می گوید هر پنج ایرانی که جمع می شوند به سرعت هفت موضع
سیاسی اتخاذ می کنند و این خصیصه ایرانیها را نشان می دهد. مسئول کمیته مجاهدین درباره نقش اساسی
فلسطینیها در انقلاب توضیح داد. وقتی که به وسیله دیگران مورد سؤال قرار گرفت، توضیح داد که سازمان
آزادی بخش فلسطین (PLO) هنوز از نظر نظامی به مجاهدین و فدائیها کمکهای اساسی می کند و مقداری
هم کمک سازماندهی به جنبش خمینی می کند.وقتی که پروفسور ایرانی از مسئول کمیته که در مورد
اظهارات سخنگوی دولت موقت (PGOI)انتظام، که گفت دولت موقت به سازمان آزادی بخش فلسطین
کمک نظامی نخواهد کرد و گفت که این حرف برای خاطر غرب گفته شده، چون ایران هر وقت (PLO)
احتیاج به کمک داشته باشد به او کمک خواهد کرد سؤال کرد، مسئول کمیته تصویری از ساختمان جنبش
اسلامی و تشکیلات آن که با کمک (PLO) ترسیم کرد و آینده خوبی را با توجه به شروع همکاری کمیته ها
با دولت موقت پیش بینی کرد. تنها مسئله پافشاری مسئول کمیته روی این موضوع بود، که همکاری وقتی
حاصل می شود که دولت موقت بیاموزد که دستورات کمیته را بهتر پیروی کند. یک نفر که بین حرف پرید،
پرسید چه اطمینانی برای مجاهدین وجود دارد که (PLO) به طور مخفی فداییها را به قیمت مجاهدین
تقویت نکند. مسئول کمیته بر روی این نکته مطمئن بود. دو نفر دیگر فکر می کردند که (PLO) و فداییان
وجه مشترک بیشتری نسبت به هم دارند، تا (PLO) و مجاهدین، اما گروه موافق نبودند.تفسیر: طبق
منابعی که در جلسات فداییان شرکت کرده اند، پرچمها و شعارهای (PLO) در مرکز اصلی فداییها به طور
جدی وجود دارد و آموزشهای نظامی فداییها به کمک معلمهای نظامی که در لبنان آموزش دیده اند هر
روزه انجام می شود. آموزش بر روی تمام سلاح های اتوماتیک و مسلسلها و بمبها انجام می شود.
9 عکس العمل افکار عمومی نسبت به انقلاب نابسامان است، ولی به طور کلی آن را قبول دارند.
خیلیها در خارج شهرها اصلاً تأثیر نپذیرفتند. طبقات پایین و متوسط پایین شعارهای انقلابی می دهند
ولی تغییراتی در زندگیشان مشاهده نمی کنند. طبقات متوسط از عدالت اسلامی می ترسند ولی این مسئله
بر کسانی که در قسمت پایینی از ترازو هستند، تأثیری نگذاشته. کمبودها آنقدر طولانی شدند که دیگر به
عنوان یک ناراحتی بی اهمیت تلقی می شوند. زندگی مقداری بهتر از زمستان سال گذشته است، در حالی
که مقداری از حساب بهبود وضع اقتصادی طبقات پایین را به پای انقلاب می گذارند، مقدار بیشتر آن را
پای آمدن بهار می گذارند، از لحاظ سیاسی مردم کار خودشان را کرده اند و آماده اند که به کارهای روزمره
بپردازند. دولت موقت و خمینی نتوانسته اند زمینه وحدتی تشکیل دهند، حتی تعدادی از ایرانیهای ساده
که پایه های اساسی حمایت از خمینی می باشند پیش خودشان سؤالاتی در مورد جمهوری اسلامی خالص
مطرح می کنند. از دست دادن جو سیاسی و ناتوانی دولت موقت در اعمال قدرت کامل، نیروهایی را به کار
انداخته که ممکن است کسی نتواند آنها را در کوتاه مدت کنترل کند. این نیروها امکان دارد که بتوانند طی
سه اضافه تا شش ماه آینده پایگاه قوی خمینی را خراب کنند و این در حالی است که تصویر اسلامی
بهشتی که در پی آنند خدشه دار شده و عکس العملهای مغشوش نسبت به انقلاب در رابطه با اعدامهای
انقلابی به طرز مثبتی عصبی می باشند. آنهایی که سنشان از 30 سال کمتر است متقاعد شده اند که کشتن
تعداد زیادی از طرفداران شاه عدالت است. والدین آنان و افراد متین تر حتی خیلی از آنان که هیچ گاه از
حکومت سلطنتی حمایت نمی کردند، وحشت زده بودند. حداقل دو نفر از مسئولین سفارت در بخشهایی
که ناشی از اختلاف بین دو نسل بوده شرکت داشته اند و جوانان کمیته عملاً در مورد عدالت اعدامهای
انقلابی سر والدین فریاد می کشیدند طی هفته گذشته تهران شاهد پدیده های جدیدی بود. دسته های
جوانانی که پدرانشان اعدام شده بودند جمع می شدند تا از پاسداران انتقام بگیرند. تعدادی شاهد عینی
دیده اند که پاسداران کشته می شوند. یک ایرانی که صاحب چند مغازه کوچک در جنوب شهر می باشد
گفت کشتارهای شبانه مخفی از 10 14 آوریل حدود 30 پاسدار را در حوالی مغازه هایش کشته اند.
تدابیر امنیتی خوب نیستند ولی تدابیر سیاسی بدتر می باشند. جهت غیرانقلاب خیلیها در جنوب شهر را به
طرف خودش می کشاند. مخصوصا آنهایی که داوطلب پاسداری توسط کمیته های محلی شده اند و
کارشان گشتن خانه ها می باشد. با وجودی که اوضاع در کوتاه مدت قابل کنترل است، اگر اوضاع بدتر
شود؛ شور انقلابی می تواند به درگیریهای داخلی تبدیل گردد.11 تعدادی از شاهدان ایرانی معتقدند که
کم کم طبقه حاکم سابق از جانب انفعالی درمی آید و موضع تهاجمی می گیرد و این هر چقدر هم که ضعیف
باشد، تدریجا با نارضایتیهای اقتصادی تلفیق خواهد شد و این دو می توانند تهدید و مشکلات واقعی برای
دولت انقلاب و نهضت اسلامی به وجود آورند. همچنین عکس العمل ضعیف ولی قابل تشخیص
ضدفلسطینی به وجود آمده و این به خاطر صحبتهای علنی مربوط به جایگزینی کادر تکنیسین خارجی
توسط افراد فلسطینی بوده. انقلاب قولهای زیادی داد و توقعات را بالا برده. ایرانیها در بازی سیاسی اخیر
«تو برای من چه کار کرده ای» خبره هستند و عناصری در نابسامانیهای سیاسی فعلی وجود دارند که به
طور فعال سعی دارند به اختلافات میان نهضت اسلامی و دولت موقت دامن بزنند و سوءاستفاده کنند. تا به
حال هیچ گونه زمینه وحدت ایدئولوژیک و یا تشکیلاتی نبوده و خیلیهای سعی دارند، با موضعگیری های
جدید از فرصت استفاده ببرند و فقط ضعف تشکیلاتی خودشان موجب شده که تهدیدی برای دولت
نباشند. در این رابطه تمیز دادن طالقانی از گروه خمینی و سرعت فداییان در حمایت از او نگران کننده
می باشد. تظاهراتی که در 15 آوریل آغاز گشته اند و گروههایی از دانشجویان و دانش آموزان که در تهران
راه می افتند و سرود می خوانند یادآور دوره گذشته نوامبر و ژانویه می باشد و تجربه گذشته دوباره به طور
جدی مطرح می گردد.
مصاحبه رادیو صدای آمریکا
سند شماره 5
از: سفارت آمریکا در تهرانطبقه بندی: سرّی
به: وزیر امور خارجه واشنگتن حق تقدمگزارشگر: ناس
موضوع: مصاحبه رادیو صدای آمریکا
1 تمام متن سرّی است پیام گزارشی می باشد.
2 در کلیه تماسهای اخیرم، مقامات دولتی به طور جدی، شکایاتی در مورد شیوه انتقادی که
رسانه های گروهی غربی و مخصوصا آمریکایی در برابر دولت انقلابی پیش گرفته اند، مطرح کردند.
افرادی که فعلاً سوار بر زین هستند، کم از پیشینیان نیستند و خیلی حساس می باشند، لذا ممکن است، آنها
توطئه ای ببینند از جانب دولت آمریکا، صهیونیزم و غیره. همچنین پیامهای روزانه ما در حمایت از بختیار
در ژانویه و سکوت رسمی ما (که من شدیدا از آن حمایت می کنم) در مورد دولت بازرگان طی چند هفته
گذشته، را به یاد ما می آورند؛ البته هیچ علاجی برای بدبینی ایرانیها وجود ندارد ولی من معتقدم که ما باید
کوششهایی را در نظر بگیریم که آمریکا دید مثبت تری نسبت به دولت ارائه دهد.
3 مأمور سیاسی سفارت به من گفت، هنگامی که در اواخر مارس در واشنگتن بود، رادیو صدای
آمریکا قرار بود از طریق یک مصاحبه در مورد ایران با شما تماس حاصل کند. این به نظر من برنامه عالی
است و من امیدوارم بتوانید کار را به زودی به دست بگیرید. شما در این کار خبره هستید و می توانید در
مورد موضوعاتی مانند عادی شدن روابط، پیوستگیهای تاریخی، منافع مشترک، دینامیسم تغییرات
اجتماعی و غیره صحبت کنید البته بدون نزدیکی بیش از حد به دولت که این یا به ضرر آن و یا به ضرر
خودمان خواهد شد.
ارتباطات عمومی دیپلماسی بین ایالات متحده و ایران
سند شماره 6
آژانس بین المللی ارتباطاتمحرمانه 26 سپتامبر 1979 یا 4/7/58
ایالات متحده آمریکاواشنگتن دی سی 20547
یادداشتی برای: آقای هارولد، اچ . ساندرز
از: آژانس بین المللی ارتباطات ار تی کوران
موضوع: ارتباطات عمومی دیپلماسی بین ایالات متحده و ایران اکتبر 1979، فوریه 1980
براساس مباحثات انجام شده در دفترتان در تاریخ 7 سپتامبر آژانس بین المللی ارتباطات موافقت
می نماید، که شناسایی محتاطانه امکانات اضافی به منظور ایجاد ارتباط بین آمریکا و ایران در زمینه
دیپلماسی عمومی، در ظرف 5 ماه آینده کاملاً ضروری است.
به عنوان یک راهنمای عملی، ما سعی خواهیم کرد که روابط بین مؤسسات و نهادها، یک تصویر کلی از
ارتباطات را که در تاریخ 7 سپتامبر مورد تأیید قرار گرفت، تشویق نماییم. این گونه تماسها بر روی روابط
دو جانبه استوار و تأکید خواهند شد. در این لحظه از زمان، باید متوجه بود که بسط و توسعه این گونه روابط
بستگی به ایجاد یک جو حاکی از اعتماد و احترام می باشد. در مراحل اولیه، ایجاد روابط دوستانه و تفاهم
بین اشخاص به طور انفرادی و شخصی حائز اهمیت فراوان می باشد. از طریق چنین تماسهای شخصی به
دقت روابط بین نهادها و مؤسسات به وجود آمده، که این روابط به سهم خود می توانند روابط متقابل
پیشرفته تر را استحکام بخشند.
زمینه های مساعد به منظور ایجاد و یا تجدید روابط عبارتند از ایران شناسی، علوم انسانی، علوم
تجربی، آموزش زبان انگلیسی و امور ورزشی.(1)
یکی از برنامه هایی که هنوز ادامه دارد اگرچه در سطح و مقیاس کمی می باشد، حرکت یک طرفه ایرانیان به
ایالات متحده می باشد که یکی از کارهای کمیسیون فول برایت می باشد. ایالت متحده باید حمایتهای مالی
خود را از این عملیات ادامه داده و نیز به ایجاد روابط بنیادی و نهادی بین بخش خصوصی و عمومی در
زمینه آموزش و پرورش در هر دو کشور اقدام ورزد. همچنین فعالیتهای قانونی برنامه ریزی شده در مورد
مؤسسه آمریکایی برای مطالعات ایران شناسی باید تقویت گردد.
در داخل این چهارچوب عمومی و در پاسخ به پیشنهادات و توصیه های کاردار و کارمند روابط
عمومی، ما می خواهیم راهها و امکانات ذیل را برای انجام بعضی اقدامات بررسی نموده و در صورتی که
مقامات ایرانی نشان دهند که آنان نیز به تقویت و گسترش روابط، متقابلاً علاقه مندند، آنها را به مرحله
عمل درآوریم.
1 پیشنهاد کنیم که شخصیتهای کشوری و علمی که به طور دقیقی انتخاب شده اند از ایران دیدن نمایند. در
صورت امکان این ملاقاتها به طور خصوصی ترتیب داده خواهد شد. افراد انتخاب شده باید معتبر بوده و
خصوصیتشان با شرایط فعلی ایران متناسب باشد.
2 از دانشمندان و شخصیتهای علمی اسلامی و در صورت امکان از شخصیتهای مذهبی دعوت نموده تا
1- باید توجه کرد که دخالت امپریالیستها در امور ممالک دیگر ٬ گرچه در نهایت به منافع اقتصادی منجر خواهد شد ٬ اما راههای نفوذ ممکن است چنین نباشد ٬ در این سند نیز راههای نفوذ متفاوت ذکر شده اند.
در مراسم برگزاری جشنهای هجرت در آمریکا حضور یابند.(1)
در این جریانات باید از نمایندگان مشابه سایر کشورهای اسلامی نیز دعوت به عمل آورد تا بر جنبه چند
ملیتی بودن مراسم تأکید شود. امر نظارت باید به طور خصوصی انجام گرفته به طوری که کمیته برگزاری
جشن هجرت نقش اساسی را بازی کند.
3 با مؤسسات خصوصی از قبیل «بنیاد جانسون» و یا سمینارهای تشکیل شده از طریق دانشگاهها
منجمله «مرکز شرق و غرب» مذاکره شده و از شخصیتها و گروههای علمی ایران دعوت شده، تا در
آمریکا گرد آمده و موضوعات غیر بحث انگیز را مورد گفتگو قرار دهند. جلسات و گردهماییهای چند
ملیتی ارجحیت دارند.
زمینه هایی که می توانند انتخاب شوند عبارتند از ادبیات، نویسندگی خلاقه، و یا امور مربوط به علوم و
توسعه کتابخانه و کتابداری.
4 تماس با چند نفر از مشاورین و مسئولان پذیرش دانشجویان خارجی که به نحو دقیقی انتخاب شده و
محل کار آنان در دانشگاههای مشهوری است که در آنها دانشجویان ایرانی و اسلامی مشغول تحصیل
هستند. هدف از کار این گروه عبارت است از: الف بررسی نیازها و گرایشهای دانشجویان ایرانی و
تغییرات حاصله در آنها در اثر تحولات اخیر. ب طرح برنامه هایی برای تشکیل کنفرانس دانشجویان
و یا سایر انواع مذاکرات در آمریکا در تاریخ مناسبی در آینده.
5 بررسی و پیدا کردن راههای مختلف به منظور دعوت کردن دانشجویان ایرانی و شخصیتهای علمی به
سمینارها و شرکت در پروژه هایی که تفاهم و روابط روشنفکرانه را تقویت می نماید. این کار را می توان
از طریق مؤسسات آموزشی آمریکایی که در ارتباط با کشورهای اسلامی جهان سوم بوده و یا در امر
مبادلات دانشجویی از آنها حمایت می کنند، انجام داد.
نمونه هایی از این دانشگاهها دانشگاه نبراسکا (NEBRASKA) دراماها (OMAHA)در پاکستان
می باشد.
6 افتتاح مؤسسه ICA/IAS (آژانس بین المللی ارتباطات و انجمن ایران و آمریکا) آموزش زبان انگلیسی
و مؤسسات فرهنگی مشروط بر آنکه ادعاهای اداری جهت پرداخت خسارات و اموال مصادره شده،
مورد قبول مقامات ایرانی قرار بگیرد.
7 باید آگاه بود تا از فرصتهای مناسب جهت دعوت ایرانیان و شرکت آنان در برنامه های مبادله چند
منطقه ای، مخصوصا امور مربوط استفاده نمود.
تذکر: صدای آمریکا یک برنامه 30 دقیقه ای نمایش صبحگاهی که شامل اخبار و مطالب مربوط به اخبار
می باشد، پخش خواهد نمود. به علاوه یک برنامه 30 دقیقه ای دیگر در نیمه اول شامگاهی تحت عنوان
نمایش شامگاهی خواهد داشت. برنامه شامگاهی گسترش یافته فرصت بیشتری برای پخش مطالب
فرهنگی و تشریح عمیق آنها خواهد داشت.
برنامه نظریات شامل:
حوادث ایران خارج از جو سیاسی، یک سری از مطالعات ایرانی و اسلامی و مراکز آنها در ایالات متحده،
1- البته اشغال جاسوسخانه آمریکا سبب بر هم خوردن تمام این برنامه ها شد.
و مصاحبه هایی با شخصیتهای علمی آمریکایی و ایران شناسان و شخصیتهای کشوری که شامل گروه
وسیعی از نظریات درباره خط مشی های سیاسی و خارجی خواهد شد.
توزیع:
مدیرعامل، الیس ایلکمن، سای جمز ازبتر، هارولد اشیندمن، می تر استراس، می تر کنستایل، هاری پرفت
طبقه بندی شده توسط تی.سی (T.C)
سؤال طرح عدم طبقه بندی دستور اجرایی 12065 به طور اتوماتیک در فاصله هر دو سال یک بار کاهش
یافته و در 26 سپتامبر 1985 از بین می رود.
گزارش هفتگی ایران مشکل روانی و بعضی راه حل ها
تاریخ: 20/11/57
فوریه 1979 یادداشت برای مدیرمحرمانه
موضوع: گزارش هفتگی ایران مشکل روانی و بعضی راه حل ها
این گزارش آخرین اخبار مربوط به ایران، وضع آن و اینکه چه کاری در مورد آن انجام می گیرد است.
مخصوصا از دیدگاه 1 ICAممکن است مدتی طول بکشد تا ایران موفق شود بحران سیاسیش را حل کند و
دولت درازمدت با ثبات تشکیل دهد. به هر ترتیبی که بحران فعلی حل شود مشکلات جدی در بینش
ایرانیان نسبت به آمریکا وجود دارد و این احتمالاً روابط بین ایران و آمریکا را تا مدتی مختل خواهد کرد.
این مشکلات توسط یک جریان اخبار ضد آمریکا به داخل و در داخل ایران تشدید می شود. گزارش زیر
مشکل را خلاصه کرده و اعمال انجام شده را مشخص می کند و پیشنهاداتی می دهد.
مشکل
خیلی از ایرانیان، در حالی که تنفر از خارجی را بروز می دهند، نفوذ آمریکا را قدرتمند و همه گیر
توصیف می کنند و این یک طرز تفکر سنتی است که در حال حاضر به صورت مخلوطی از واقعیت،
خیالبافی، دوراندیشی و ترس درآمده و بستگی دارد که کی صحبت می کند، از کدام دیدگاه و در چه زمانی
چیزی که خیلی روشن است، ترس ایرانیان از دخالت آمریکا می باشد.
در رابطه با این ترس و جریان ضد آمریکایی است که البته امکان دارد در درازمدت تنزل پیدا کند ولی
روابط بین دو کشور را مختل خواهد کرد.
تفکر ضد آمریکایی در چند مسئله ریشه دارد:
1 حمایت ما از شاه و در ادامه آن زیاده روی های دولتش.
2 شناخت ما تحت عنوانهایی که دید منفی نسبت به آنها هست مانند مادی گرایی و غرب زدگی.
3 چهره ما به عنوان تحمیل کننده اسلحه و فروشنده اجناس گران و غیرضروری همراه با تصویری
استعماری امپریالیستی که از حضور پیشین هزاران آمریکایی در ایران سرچشمه می گیرد.
مسایل ضد آمریکایی توسط شوروی یاری و تشدید می شود. او از برنامه های رادیویی و طرفداران
محلیش برای دامن زدن به شعله های ضد آمریکایی استفاده می کند.
امور خاور نزدیک NEA در گروه کاری معاون وزیر نیوسام شرکت دارد. از فعالیتهایی که در حال
انجام گرفتن است می توان نام برد:
برنامه رادیویی روی موج کوتاه به زبان فارسی در برنامه رادیو صدای آمریکا، مجوز دارد و برنامه در
اواسط مارچ آغاز خواهد شد.
به درخواست گروه کاری، ونس (آقای وزیر) از وزیر امور خارجه دیوید اون، خواسته تا با بی بی سی
میانجیگری کند، تا اجازه دهند یک ساعت از موج متوسط (پخش استاندارد) برای پخش اخبار و نظرات
راجع به ایران از یک فرستنده انگلیسی در جزیره مسیرا (سواحل عمان) استفاده کند. موج کوتاه و متوسط
(اگر تصویب شود) به ما امکانات مؤثری برای نشر اخبار دقیق در مورد نقشه ها و سیاستهای آمریکا را
می دهد و این، اختلالات شوروی و مخفی دیگر را خنثی می کند.
آژانس ارتباطات بین المللی (ICA) و وزارت امور خارجه توجه بیشتری به تأمین مالی تماسهایی در
سطح روشنفکران بین ایران و آمریکا می دهد و این می تواند منشأ جریان اخبار و اطلاعات صحیح در هر
دو جهت باشد.ما در حال بررسی درسهایی هستیم که از ایران آموخته ایم و با سازمانهای رسمی (مانند
(DODخصوصی مشورت کرده تا ببینیم اقدامات درمانی در این مورد لازم هستند یا نه، مخصوصا با
توجه به حضور دخالت جویانه و به مقدار زیاد آمریکا در کشورهای دیگر منطقه.
وزارت امور خارجه و آژانس ارتباطات بین المللی در نظر دارند، استادان آمریکایی (ایران شناسی) را
به ایران بفرستند و آنها می توانند روابط مخصوصی با عناصر محافظه کار مذهبی برقرار کنند.
آژانس ارتباطات بین المللی در زمینه هایی که رهبری جدید ایران خودش را با آنها مشخص می کند، تأکید
خواهد داشت؛ یعنی فلسفه حقوق مذهب مقایسه ای جامعه شناسی مشکلات تجدد سیاست های
پیشرفت کار و کشاورزی؛ تأکید بر مشترک بودن ارزشهای اصولی ما خواهد بود.
نامه سولیوان به جان گلدن در مورد مقاله ای تحت عنوان نقش ایران در استراتژی سیاسی آمریکا
سند شماره 8
محرمانه
نامه سولیوان به جان گلدن در مورد مقاله ای در جزوه
دفاع ملی تحت عنوان نقش ایران در استراتژی سیاسی آمریکا
مقدمه
بسم اللّه الرحمن الرحیم
مقدمه:
جاسوس جنایتکاری چون سولیوان خون آشام، که سابقه رسوا و ننگینش در سرکوب انقلاب اندونزی
با یک میلیون نفر کشتار و رهبری جنایات 10 هزار شهید و صدها هزار مجروح در جریان انقلاب خونین
و اسلامی ایران، بر همه عالم آشکار گشته، اعتراف می کند که مات و مبهوت مانده اند چطور قادر نبوده اند
چیزهایی را که سبب اتحاد این ملت گشته، بفهمند. جنایات ضد بشری و طغیان مفسدین جهانخوار چنان
پرده سیاهی بر دلهای آنان افکنده، که توان فهم واقعیات و مشاهده حقایق را از آنها سلب کرده: ختم اللّه
علی قلوبهم. البته «اعتراف می کند که عبرت گرفته و» بعد از این حتی نظرات غیرمنطقی ملت ما را از دست
نخواهند داد. یعنی تلاش خواهند کرد. که حتی نظارت ساده و معمولی ما را هم تحلیل کرده تا دقیقتر و
حساب شده تر فکر کنند؛ ولی: و مکروا مکراللّه واللّه خیرالماکرین.
سولیوان اطمینان داده که «اوضاع سال آینده مطمئنا» بهتر خواهد شد. البته منظورش اوضاع مناسب برای
آمریکاست، آیا بهتر شده!؟ آنها که پارسال از شعار «یانکی برو گمشو» ملت ما عذاب می کشیدند، امسال یا
به دست ملت بزرگ ایران اسیرند و یا با هزاران دوز و کلک از دست انتقام ملت ما فراری (!) و حالا کار به
جایی کشیده که ام الفساد قرن از ما قطع امید کرده و ملت ما قطع رابطه ظالمانه را با آمادگی تمام عیار جشن
می گیرد.
4/10/57
از تبریکات کریسمس بجای شما و کپی مقاله در مورد ایرانی که شما در ژورنال دفاع ملی چاپ کرده
بودید، متشکرم. در این شب کریسمس که تنها چیزی که می شنویم شعارهای «یانکی برو گمشو» می باشد
که توسط جوانهایی که در حال تظاهرات هستند داده می شود.
مدتی است که از فیض نظرات شما در مورد اوضاع اینجا برخوردار نبودم ولی فکر می کنم هر دو قبول کنیم
که وضع، تندتر و عمیق تر از آنچه پارسال پیش بینی می کردیم خراب می شود. ناراحتیهایی که داشتم در
مورد آینده دورتری بوده.
شما بدون شک خیلی اتهامهای دوجانبه ای شنیده اید، در مورد اینکه کی ایران را از دست داده؛ خیلی
از آنها به مسئله تماس سفارت با افراد مخالف برمی خورد، مخصوصا در بازار و بین مذهبیون. در آن مورد
یک بار دیگر می خواهیم از شما و به خاطر کمکی که به ما درباره افراد، برای ارتباط با این دو گروه کردید
تشکر کنم. من البته هنوز از عدم فهمیدن کامل تمام مسایل این مردم ناراحت هستم ولی این روزها ما از
لحاظ گفته های غیرمنطقی آنها اصلاً در مضیقه نیستیم.
امیدوارم ما را دوباره ملاقات کنید و امیدوارم که سال آینده سال بهتری در مورد ایران باشد. با بهترین
آرزوها.
سولیوان
خلاصه ترجمه:
در زمستان سال 77 76 یک کنفرانس در واشنگتن برگزار شد که در این مقالات نماینده CIAو FBI
شرکت داشتند، اینها می خواستند در مورد موفقیت استراتژیکی روسیه در سالی که در پیش است اتفاق
نظراتی داشته باشند. بنابراین کنفرانس تبدیل می شود به چند کمیسیون با شرکت افراد مختلف.
تیم یا کمیسیون اعلام کرد که روسیه دارد می آید.
مسایل استراتژیکی هسته ای نقطه اصلی صحبتها بوده است. بیش از نیمی از مقاله راجع به وضعیت
روسیه می باشد در جهان، و قسمت شرقی اروپا و علت و عواملی که شاید شوروی را تحریک کند که به
جنگ برود یا بمباران کند.
اما ایران هنوز حکم یک سنگر را دارد. در سیستم استراتژیکی برای ایالات متحد آمریکا، اصولاً اکثرا
از موقعیت ایران و خلیج فارس که حکم یک منطقه باز را در جنوب روسیه دارند، صحبت می شود.
ایران، عرضه وضع کاهش واردات ایران به وسیله شرکتهای خارجی
سند شماره 9
سرّی تاریخ 16 فوریه 1979 27/11/57
موضوع: ایران، عرضه وضع کاهش واردات ایران به وسیله شرکتهای خارجی
بحران سیاسی ایران باعث قطع کالایی که به ایران می آمده شده و نیز سبب شده چندین قرارداد مهم در
رابطه با تحویل کالا به ایران فسخ شود. حتی اگر رژیم کنونی که از پشتیبانی خمینی برخوردار است نتواند
نظم را به کشور بازگرداند، باز هم میزان کالاهای وارداتی مشکل بتواند به حوالی 18 میلیارد دلار برسد
(میزان سالانه که چندی پیش بود. مشکلات ارز خارجی مثل فرصتهای اقتصادی بیانگر بازار محدودتری
برای کالاهای خارجی در ایران می باشد. این مقاله وضعیت تولیدکنندگان خارجی بعد از کاهش واردات
توسط ایران را بررسی می کند. این مقاله به میزان ضررهای حاصله یا وارد بر یک شرکت خاص نخواهد
پرداخت. (...)
نقش تولیدی کشورهای توسعه یافته:
کشورهای توسعه یافته به مراتب بزرگترین فراهم کننده کالا برای ایران می باشند (85 درصد واردات
ایران را تأمین می کنند). کشورهای کمتر توسعه یافته، به سختی 10 درصد واردات ایران را تأمین می کنند و
کشورهای کمونیستی حدود 5 درصد.(1)
کالاهای صنعتی شامل ( ) اکثریت واردات می باشد. خواربار به میزان 13 درصد و مواد خام به میزان 6
درصد. ترکیب اجناس با ترکیب قبلی در 1977 تفاوت روشنی داشت و فقط 8 درصد از واردات
کشورهای پیشرفته را خواربار تشکیل می داد و دو سوم این مقدار از آمریکا بود. تقریبا نیمی از موادی که
توسط LDCبه فروش می رسید خواربار بود. (..)
آمریکا، آلمان غربی و ژاپن بیشترین سهم را از بازار می بردند. در سال 78 1977 میزان کالاهای
وارداتی توسط این کشورها و به این مقدار تأمین می شد: آمریکا 24 درصد، آلمان غربی 22 درصد، ژاپن
18 درصد. دیگر کشورها سهمی نظیر ذیل داشتند:
انگلیس 9 درصد، ایتالیا 8 درصد و فرانسه 6 درصد. کالاهای صنعتی ساخته شده 90 درصد اجناس
صادراتی به ایران را تشکیل می داد که در این رابطه تولیدات سرمایه فشرده ارجحیت داشتند. نمودار اقلام
فروشی به ایران به حسب ارزش عبارت بودند از مواد صنعتی و ماشین آلات الکتریکی.
ایران به عنوان بازاری برای صادرت آمریکا: صادرات آمریکا به ایران از 7/2 میلیون دلار در سال
1977 به میزان سالانه 7/3 میلیون دلار در اولین نه ماهه سال 1978 ارتقاء یافت با احتساب اینکه 7/2
درصد آن صادرات آمریکا بود. کالاهای صنعتی حدود چهار پنجم کل صادرت بود و بقیه را صادرات
کشاورزی تشکیل می داد. صنایع هواپیماسازی آمریکا تقریبا 8 درصد کل صادرات تجارتیش را به ایران
فروخت و این بزرگترین سهم برای صنایع آمریکا بود. اگر ایران سفارشات هواپیمایی را فسخ کند صنایع
هواپیما با پشتوانه خود آن را حل خواهد کرد و نیز تقاضای مشتریان دیگر جلو خواهد افتاد. کلاً فروش
مواد به ایران میزان بسیار جالبی حدود 3 درصد را در رابطه با فولاد و آهن و ماشین آلات صنعتی
داشت.
تحویل کالاهای نظامی آمریکا به ایران سال گذشته به میزان قابل ملاحظه ای کاهش یافت و این به
1- اطلاعات مربوط به سال 1977 است پاورقی صفحه 13 گزارش).
دلیل سقوط و کاهش تحویل هواپیما و وسایلی اینچنین بود، که خود حدود 90 درصد کالاهای ارسالی در
سال 1977 را تشکیل می داد. از طرف دیگر ارسال اسلحه و وسایل حمل و نقل در سال 1978 «پرش»
داشت. نمودار تحویل اجناس پربها ( ) از قبیل هواپیما، ارزش کمکهای نظامی محول شده را نشان می داد
که چند وقت به چند وقت تغییرات زیادی را دارا بود. کارخانه های آمریکایی با امضای قراردادهای
تازه ای در حدود 5/4 میلیارد دلار، عرضه محصولات خود در ایران را طی سالهای 78 77 افزایش
دادند.
LDC به کشورهای کمتر توسعه یافته:
در این رابطه بیشترین میزان به کالاها و سرویسهای نظامی، شبکه های ارتباطی و پروژه های
ساختمانی مربوط می شد. به علاوه قراردادهایی به میزان 7/2 میلیارد دلار جهت تأسیس و بنای بزرگراه
مشترکا به دست کمپانیهای آمریکا، فرانسوی سپرده می شد.
فسخ کردن قراردادها بیشترین لطمات را به کارخانه های تولید اسلحه زده است. تقریبا قراردادهای 7
میلیارد دلاری برای خرید سلاح توسط دولت بختیار فسخ شد تا مبادلات خارجی ( ) حفظ شده و ساخت
عظیم نظامی کشور متوقف گردد. قراردادهای مهمی که منحل شدند، شامل قرارداد جنگنده های F/16،
هواپیمای پیشرفته آواکس دوسپرانس، نابودکننده (SPRUANCE) و هواپیمای شناسایی RF4E بود.
فروش ابزار و وسایل حمل و نقل نظامی هم تقلیل خواهد یافت. ایران اساسا بایستی به جرم فسخ و انحلال
قراردادهایش مقادیری پول را متناوبا بپردازد. اگر اسلحه هایی را که ایران سفارش داده بتوان به خریداران
دیگر فروخت ایران می تواند مقداری بازپرداخت ( ) دریافت کند.
صادرات 7/2 میلیون دلاری آلمان غربی به ایران در سال 1977 و بعدا صادرات 5/2 میلیارد
دلاریش در نیمه اول سال 1978 بیانگر 2 درصد کل صادرات آلمان را تشکیل می دهد. بیش از سیصد
کمپانی آلمان غربی با جمعیتی قریب به ده هزار نفر در قسمتهای مختلف ایران سرگرم کار بودند که اینان
بین دفترهای نمایندگی فروش و کارخانجات معظم صنعتی نوسان داشت. گفته می شود آلمان غربی
قراردادهایی به مبلغ 70 میلیون دلار با ایران در سالهای 78 177 امضاء کرده که بیشتر در رابطه با
تأسیسات برق است. از دست دادن بازار ایران بالاخص به صنایع راکتورهای هسته ای و فولادسازی
فشار خواهد آورد، با وجود این کمپانیها کمی ضرر خواهند کرد زیرا توسط دولت آلمان غربی، بیمه
سرمایه گذاری و صادراتشان تضمین شده است. هر تغییر اساسی در خط مشی صنعتی شدن ایران بیشترین
ضرر را به دو کمپانی بزرگ، یعنی اتحادیه کرافت ورک و کروپ که به هم دیگر متصل اند خواهد زد.
اتحادیه کرافت ورک (KRAFTWERK) که بنا به قراردادی به میزان 5 میلیارد دلار تصمیم گرفته دو
نیروگاه هسته ای در بوشهر بنا کند گنجایش و اعتبار زیادی دارد، لذا فسخ قراردادها با این شرکت آن را در
خطر قرار خواهد داد، چون کلاً در آن تقاضای جهانی برای نیروگاه های هسته ای برق پایین است. اخیرا
کارهای ساختمانی در بوشهر به علت کمبود مواد لازم متوقف شد. ممکن است بهتر از دیگر شرکتهای
صنعتی در ایران دوام آورد و این بدان خاطر است که ایران 25 درصد سهام آن را خریده است. دولت جدید
ایران ممکن است سهم فعالتری در مدیریت کروپ به عهده گرفته و بکوشد تا سود 175 میلیون دلاری
سالانه از معامله با ایران را قطع کند.
سالانه
ژاپن که در سال1977، 9/1 میلیارد دلار کالا به ایران صادر کرد و در نه ماه اول سال 1978 آن را به
2/2 میلیارد دلار رساند، دادن ورقه صدور را به ایران در ماه گذشته متوقف کرده. از آنجایی که ایران
چیزی به ژاپن نپرداخته هیچ کالایی فعلاً به مقصد ایران بارگیری نمی شود. در سال 1977 درصد صادرات
ژاپن به ایران چنین بود: 5 درصد کل صادرات توکیو در زمینه آهن و فولاد، 7 درصد کل صادرات
کالاهای فلز کاری صنعتی و چهار درصد صادرات در زمینه منسوجات. در سال 781977 با توجه به
قراردادهایش با ایران 1/1 میلیارد دلار دریافت داشت، که از آن 450 میلیون دلار برای پروژه های
مربوط به دستگاههای برق بود و 120 میلیون دلار دیگر برای تأسیس امکانات صنعتی. پروژه گسترده
تأسیس یک مجتمع پتروشیمی در بندر شاهپور هنوز مورد تهدید انفصال قرار نگرفته. ژاپن مترصد
فرصتی برای امضاء قرارداد تازه ای است که در آن بتواند افزایش بهای تازه را هم منظور کند و با دولت
جدید پیمان اقتصادی تازه ای ببندد.
صادرات انگلیس به ایران متجاوز از 1 میلیارد دلار در 1977 و نیز در 1978 بود که این خود حدود
دو درصد کل صادرات آن کشور محسوب می شود. بیشترین موفقیت در زمینه تسلیحات بوده است. ایران
بزرگترین مشتری سلاحهای انگلیسی است. نیمی از قراردادهای تازه 700 میلیون دلاری 7877 هم
مربوط به کالاهای نظامی بود. در سال 1977 انگلیس 6 درصد از صادرات وسایل نقلیه موتوری و 4
درصد از صادرات ماشین آلات صنعتیش را به ایران صادر می کند. صادرات وسایل نقلیه برای بریتیش
لیلاند و کرایسلر انگلیسی که با یکدیگر متحدا عمل می کنند، بسیار حائز اهمیت است. به خاطر قطع
صادرات به ایران کرایسلر 1500 کارگرش را کنار گذاشته. فسخ قرارداد از طرف ایران ضربه ای به
صادرات انگلیس محسوب می شود. طرحهایی در رابطه با یک مجتمع 5/1 میلیارد دلاری که اغلبش
دست انگلیسیهاست و در نزدیکی اصفهان بوده و کارش اسلحه سازی و تهیه مهمات و لوازم و قطعات
یدکی تانک می باشد، توسط دولت بختیار متوقف شده است. همچنین قراردادهای صدور تسلیحات به
ایران که بالغ بر 2 میلیارد دلار می شود نیز، به خطر افتاده است. این قراردادها شامل یک کنترات 800
میلیون دلاری تهیه وسایل ضد هواپیما بوده که در دست هواپیمایی بریتانیا، که یک سازمان دولتی می باشد
و دیگری یک قرارداد یک میلیارد دلاری برای تانکهای چیفتن می باشد که در دست کارخانجات سلطنتی
اردنانس می باشد، که آنهم زیر نظر وزارت دفاع است.
فروش محصولات ایتالیا به مبلغ حدود 1 میلیارد دلار یا ده درصد صادرات آن کشور، در دو سال
گذشته کماکان جریان داشته. شرکتهای ساختمانی و مهندسی ایتالیایی در حالی که سفارشات 2 میلیارد
دلاری دریافت داشته اند، کاملاً بی ضمانت مانده اند. این چنین سفارشاتی زمینه اصلی صادرات کالاهای
صنعتی و ابزار و وسایل الکتریکی بوده که در سال 1977 بالغ بر 355 میلیون دلار می شد. 18 درصد
صادرات صنایع هواپیمایی ایتالیا اغلب هلی کوپتر به مقصد ایران بوده است. در سال 7877 شرکتهای
ایتالیایی قراردادهایی به ارزش 5/1 میلیارد دلار با ایران امضاء کردند. قراردادهایی گزارش شده برای
ساختن یک کارخانه فولاد سازی و تجهیزات بندری به ارزش 600 میلیون دلار. خبرهایی هست از یک
سری قراردادهای دولتی که همراه با طرحهای مجتمع صنعتی بندر عباس 3 میلیارد دلار می باشد. بقیه
هلی کوپترهایی به ارزش 425 میلیون دلار و طرحهای ساختمانی به ارزش 200 میلیون دلار به همراه
طرح IGAFبرای لوله کشی گاز نیز توسط ایتالیا انجام می گیرد.
شرکتهای ایتالیایی که معمولاً به اعتصاب کارگران، ناآرامی های سیاسی و دیرکردنهای حاصله از پیچ
و خمهای بوروکراسی عادت کرده اند، در رابطه با ایران چندان ناراحت نیستند. اگر چه دیرکردها در
پرداختها مشکلاتی را باعث می شود، لیکن پروژه ها همچنان ادامه می یابند. ایتالیاییها امید دارند که دولت
جدید، هر چه قدر که رادیکال باشد، طرحهای عمومی که در دست اجرا می باشند را رها نکنند.
فرانسه
وضعیت اقتصادی فرانسه در مقام مقایسه با سایر کشورها کمتر در خطر است، زیرا فرانسوی ها اغلب
در رقابت با کنتراتچی های آمریکایی، آلمان غربی و ژاپن می بازند. فرانسه در دو سال گذشته حدود 700
میلیون دلار کالا به ایران صادر کرده است، کمی بیش از 1 درصد کل صادراتش. با وجود این اخیرا فرانسه
پیشتاز امضاء قرارداد با ایران در میان کشورهای صنعتی بوده است در کنار پروژه های تحقیقی فرانسه
آمریکا، شرکتهای فرانسوی طی قراردادهای تازه ای 5/6 میلیارد دلار درآمد خالص طی سال 1977
کسب کرده اند. نیمی از این مقدار مربوط به دستگاههای تولید برق بود و بیشتر آن تولید برق هسته ای.
قراردادهای پایگاههای هسته ای برق به ارزش 5/2 میلیارد تا 3 میلیارد دلار اخیرا توسط دولت بختیار
فسخ شد. ساختمان دستگاههای مولد برق که قرار بود به وسیله فراماتوم ساخته و طی سالهای 83 82
تکمیل گردد کماکان تحت اجراست و این شرکت امیدوار است که بتواند سفارشهای بیشتری برای
پایگاههای تولید هسته ای برق در ایران نیز به دست آورد.
شرکت فراماتوم به خاطر کم شدن فعالیت برنامه های هسته ای در خود فرانسه و نیز کاهش در
سفارشات خارجی، فعلاً دچار اشکال است، اگرچه فراماتوم اخیرا نامه ای را مبنی بر تمایل برای داشتن
نیروگاه های مشابه در همان مدت زمان دریافت داشت، اما فسخ قرارداد توسط ایران به طرز جدی شرکت
را عقب خواهد راند. به هر حال قسمت زیادی از ضررهای مالی مستقیم فرانسه از فسخ قرارداد توسط
ایران به وسیله کمپانی بیمه تجارت خارجی فرانسه (COFACE)جبران خواهد شد.
نظر اجمالی بر اوضاع و روابط ایران
سند شماره 10
از: سفارت آمریکا در تهرانسرّی تاریخ 14/2/57
به: وزارت امور خارجه واشنگتن دی. سی.
گزارشگر: سولیوان
موضوع: نظر اجمالی بر اوضاع و روابط ایران
1 روی هم رفته روابط ایران و آمریکا عالی است. این روابط دوباره توسط مسافرت شاه به واشنگتن در
نوامبر و بازدید رئیس جمهور از تهران در اواخر دسامبر تقویت و تأیید شدند. روابط ما مبنی بر منافع
امنیتی دوجانبه و دید مشترک نسبت به تقریبا تمام جریانات مهم ناحیه ای و بین المللی می باشد. ایران با
قدرت و نفوذ فزاینده ای که دارد همواره آماده بود تا به طریقی نقش فعال تری در امور منطقه ایفا کند، تا
منافع خودمان تأمین گردد.
اهدایی آن به UNIFIL نمونه اخیر این مسئله است؛ نمونه دیگر که برای ما منافع حیاتی دارد موضع
ایران در اوپک است و آمادگی آنها به همراه عربستان سعودی در مخالفت قاطع با افزایش قیمت نفت در
1978.
2 با اینکه تجهیزات نظامی و برنامه مشاورت ما جنبه های اصلی روابطمان با ایران می باشد، ولی ما طیف
وسیعی از منافع دیگر هم داریم. صادرات غیر نظامی ما به ایران الآن به حدود 2 میلیارد دلار در سال
رسیده. بیش از 155 شرکت و بانک از بزرگترین شرکتها و بانکهای آمریکا در کشور فعال هستند و
اکنون 39 هزار آمریکایی در ایران سکونت دارند.
کمیسیون مشترکی بین ایران و آمریکا برای پیشبرد همکاری عمومی و خصوصی آمریکا در
زمینه های انرژی، نیروی انسانی، کشاورزی، تجارت و امور مالی و علم و تکنولوژی برای چهارمین بار
در واشنگتن تحت ریاست وزیر خارجه ونس تشکیل شد. بیشتر از 50 دانشگاه آمریکایی با
دانشگاههای ایرانی و یا نهادهای دولتی ارتباط دارند. جمعیت دانشجویان ایرانی در آمریکا اکنون بیشتر
از 30000 نفر می باشد. ایران در حال حاضر 9 8 درصد واردات نفتی ما را تأمین می کند.
3 به مفهوم واقعی ایران در حال حاضر به موقعیت یک قدرت باثبات و میانه رو در حد متوسط متمایل به
آمریکا رسیده است و این هدف سیاستهای ما بعد از پایان جنگ جهانی دوم بوده.
4 مسئله مهمی که جنبه حیاتی داشته باشد و لازم باشد ذکر کنیم، وجود ندارد. نگرانی ما در مورد کادر و
امکانات کافی برای قسمت کنسولگری ما در پیامهای متعددی به وزارتخانه ذکر شده و احتمالاً
مراجعین می توانند بخوانند.
5 تلکس شماره تهران 00307 اهداف و آرمانهای آمریکا در ایران را مشخص می کند. اکثر این اهداف
انتهای مشخصی ندارند و نیازمند توجه نزدیک و مداوم می باشند. ما معتقدیم که هیئت کافی هست که
گزارش تبادلات با وزارتخانه که نمایانگر این مسئله می باشد که ما این اهداف را با توجه و مقداری
موفقیت دنبال کردیم. پیشرفت در مسئله حقوق بشر، ارتباطات گسترده انرژی هسته ای، همکاری در
کنترل مواد مخدر در منطقه، و پیاده کردن سیاست تأمین اسلحه رئیس جمهوری بعضی از زمینه های
مهمتری که مطرح شده اند، می باشد.(1) سولیوان
اوضاع کلی کشور
1- ارقام فوق بیانگر خوان یغمای گسترده برای غارتگران در میهن ماست و پایکوبی آنها از ثبات و آرامش گذشته حاکم در میهن ما ٬
و حال ایران برزخی برای چپاولگران است ٬ بدان امید که روی پای خود بایستیم و ایران آزاد و مستقل را به گورستان و جهنم امپریالیستها بدل نماییم.
تاریخ: 10 ژولای
موضوع: اوضاع کلی کشور
1 از اظهارتان در مورد BCR قدردانی می کنم و آن را یک کار مهم و مفید می دانم. بر پایه تفکرات شما
و سرمایه نهاده شده از SNOW McAFEE ما قسمت زیر را به عنوان BCR توصیه کرده، مطالب و خط و
مشی های برنامه را تقدیم می کنیم. به این معتقد نباشید که اوضاع کنونی پروژه پیشنهادی را عملی می سازد
پیشنهاد می شود که این قسمت از CP تا زمانی که آنها عملی شوند به تعلیق افتد. در این زمان، BCR و
خط مشی های برنامه باید احتیاجات وسایل شما را به عنوان یک اساس برای آنچه پشتیبانی واشنگتن را
نشان می دهد و تمام عمل بعدی که امکان پذیر و عاقلانه به نظر می رسد به طور مؤثری مطرح کند. در چنان
زمانی، چنان که معتقدید که یک آنالیز رسمی می تواند با مقداری اعتبار رسم شود. لطفا آن را به امور خاور
نزدیک بفرستید.
2 الف: ایران امروز دوران پس از انقلاب را که محمدرضا شاه را به سقوط کشانیده می گذراند.
دستگیریها و اعدامها ادامه دارد. بیکاران بیش از 3 میلیون برآورد می شود. اقلیت های قبیله ای و نژادی
برای خودمختاری تلاش می کنند. اقلیتهای مذهبی هراسانند و گروههای سیاسی مختلف به وسایل
مختلف می کوشند تا منافع خود را ترفیع دهند و ظهور سیاسی اصول اسلام را مانع شوند.
ب: قدرت مرکزی از میان رفته و بازرگان سعی در ایجاد کنترل بر کشور دارد، به خصوص در رابطه با
کمیته ها. قدرت حقیقی در ایران در دست رهبران مذهبی به رهبری، رهبر انقلاب آیت اللّه خمینی می باشد.
ج: فعالیت اقتصادی در ایران به طور وسیعی فلج شده است. به جز صنعت نفت که دوباره تولید می کند
و به اندازه احتیاجات داخلی تولید می کند، و صادرات خود را نیز در مقیاس کمتری از سر گرفته است. در
حقیقت تمام فعالیتهای صنعتی در یک وقفه مانده است. سرعت و نیرویی که با آن صنعت زنده خواهد شد،
نامطمئن است و در گرو تغییرات سیاست، جو اجتماعی و خارج کردن ارز و فرار تعداد زیادی از مدیران و
تکنوکراتها (ایرانی و خارجی) می باشد. بیکاران حدود 5/3 میلیون نفر از جمعیت 35 میلیونی ایران
برآورده می شود که می تواند به طور مؤثر تثبیت شدن دولت موقت را خنثی کند، و در تمام کشور سیاست
شکننده دولت را به طور جدی خراب کند.
د: قانون جدید اساسی قول داده شده و اجرای برنامه هایی برای تحقق بخشیدن به حقوق بشر کند شده
است. اگر چه یک پیش نویس قانون اساسی چاپ شده، ولی انتخابات برای یک مجلس که آن را تجدید
نظر کند عقب افتاده است. زندانهای ساواک که با انقلاب خالی شدند دوباره با زندانیهایی که به جرمهای
مختلف که بر ضد مردم در زمان رژیم شاه متهم شده اند، پر شده است. این اشخاص در دادگاههای دربسته
که به وسیله دادگاههای انقلاب هدایت می شود و جدا از دادگستری ایران می باشد، محاکمه شده اند.
پشتیبانی مردم از چنین محاکمه هایی زیاد است و عکس العمل شدید مردم پس از قطعنامه سنای آمریکا
مشکلاتی را که ما در تحکیم حقوق بشر در ایران خواهیم داشت، منعکس می کند.
ه : از نظر فرهنگی ایران در تخمیر است. قسمتی از انقلاب بر ضد فرهنگ غرب، به خصوص آمریکا
می باشد. آیت اللّه خمینی علاقه خود را مبنی بر اسلامی کردن تعلیم و تربیت و پاک کردن آن از تأثیر غرب
اعلام کرده است. مراکز فرهنگی مهم بسته شده اند و یا به نمایشگاههای فرهنگ انقلابی برگردانده شده اند.
حقوق زنان که با زحمت فراوان به دست آمده بود تا حد زیادی از میان رفته است.(1) تقریبا مجبور به
بازگشت به چادر شده اند و حقوقی که در زمان شاه به آنان داده شده از آنان سلب شده. به علت بالا گرفتن
جو ضد خارجی، خارجیها، از هر کشور در حال اخراج هستند. در همین زمان خیلی از ایرانیها به
تشخیص ضرورت، نوعی تماس با خارج را ادامه می دهند و خیلیها به خصوص افراد تحصیلکرده در
غرب با اصول سخت تر اسلام مخالفت می کنند. علاقه به فراگیری زبانهای خارجی به خصوص انگلیسی،
به قوت خود باقی مانده است. و تعداد زیادی از دانشجویان ایرانی هنوز هوای تحصیلات غرب و آمریکا را
دارند.
و : روابط مستحکم گذشته ایران و آمریکا در مرحله نزدیک قطع رابطه است، حتی آنها که به طور سنتی رو
به غرب دارند، در حال حاضر از تماس علنی قابل ملاحظه با آمریکا پرهیز می کنند. در یک کشوری که
یک دست پنهان (عموما آمریکا، شوروی و یا اسرائیل) مسئول هر چیز شناخته می شود، سوءظن
گسترده ای نسبت به آمریکا وجود دارد. این سوءظن بدین شکل شایع است که آمریکا دارد کوشش می کند
که به طرق مختلف اهداف انقلاب را عقیم گذارد. این طرق از استخدام افراد ساواک به عنوان ترورکننده ها
و بمب گذارها و اختلاف انداز بین اقلیتها تا از کار انداختن پیشرفت اقتصاد ایران می باشد. علیرغم این
موضوع و حتی با وجود اتهامات مردم متعصب مسلمان، چیزهای آمریکایی هنوز برای قسمتی از مردم
ایران به خصوص جوانها و میانسال ها باارزش می باشد. آمریکا خیلی از رهبران انقلاب را در خود داشته
است و اکنون وطنی است برای هزاران دانشجوی ایرانی. به طور عمومی یک احساس همدردی می آورد،
اما با فرق گذاشتن بین مردم و دولت آمریکا.
علیرغم ترس و ناامیدیها و عقیم گذاریها درباره آنچه آنها سوءظن و یا احتمالاً از آمریکا انتظار دارند،
تعداد زیادی از ایرانیها به اعتقاد به اینکه گذشته اخیرشان و سرنوشتشان به آمریکا بسته است، ادامه
می دهند. ارتباطات هنوز خود به خود منصفانه و حتی اغلب صمیمانه است. ولی جو عمومی از طریق
مطبوعات به صورت خصمانه ای برخورد می کنند.
هدفهای هیئت تبلیغی آمریکا در ایران این است که باز بمانند و با دولت موقت علیرغم پرخاش از
طرف مطبوعات، رهبران مذهبی و افراطیها، تا حد امکان همکاری کنند. برای رسیدن به این هدف در یک
جو روانشناسی که در آن دولت آمریکا (در پیمان با مطبوعات آمریکا) اظهار می شود که ریشه تمام
مشکلات ایران باشد، حدس زده می شود که بهترین باشد و پوشش مطبوعاتی آمریکا در مورد انقلابِ
مردم ایران، صرفا علاقه به اخبار دارد نه آنالیز کردن آن و با حالت ناهمدردی روی آنچه غلط است
انگشت می گذارد. در پیش گرفتن چنین روشی باعث شده است که در ایران مردم چنین نتیجه بگیرند که
آمریکا به آنها علاقه ای ندارد؛ بر طور عکس می خواهد به مردم آمریکا بگوید که در هر صورت ایران یک
فاجعه است.
روابط نزدیک ما با شاه و پشتیبانی زیاد ما از رژیم شاه فراموش نشده است و به زودی هم فراموش
نخواهد شد. اثر آن این است که دولت آمریکا را در یک قانون طرفدار مداخله که اعمال آن اصولش را از
بین می برد، بیندازد و اعمال گذشته اش آن را رد می کند و سند روحی برای قضاوت گذشته روی انقلاب
1- آنها باز هم انقلاب ما را و عمده ترین نیروی آن زنان انقلابی ما را با ملاکهای غربی بررسی کرده اند. و این نقطه کور و گره بازنشدنی تحلیلهای آنها می باشد
مردم ایران در حالی که موضوعهای بین المللی به علت نگرانیهای داخلی ایران از رشد بازداشته شده اند.
سیاست خارجیش انتظار می رود که دو شعبه شدن موضوعات داخلی ایرانیها را منعکس کند و به عبارت
دیگر دولت رسمی آقای بازرگان به سمت عادی کردن روابط با آمریکا و دیگر کشورهای غربی حرکت
می کند و در همان زمان سیاست آقای خمینی را منعکس می کند و می تواند مورد دخالت او قرار گیرد.
وضع و موقعیتهایی که انتظار می رود شامل اینهاست:
... ضدیت عمیق با اسراییل، همبستگی نزدیک با سازمان آزادیبخش فلسطین، قطع پشتیبانی معمول
ایران از کشورهای عربی میانه رو... پشتیبانی از خط مشی مورد علاقه رادیکالهای کشورهای کمی
پیشرفته در اقتصاد بین المللی و برنامه های سیاسی، شامل شرکت در NAMسازمان ملی تولیدکنندگان.
... سیاست بالا بردن قیمت در اوپک.
... ضدیت با رژیم طرفدار شوروی در افغانستان.
خط مشی های اقتصادی که به احتیاجات کوتاه مدت جواب می دهد و هدفهای دولت شاه را نفی
می کنند، هنوز به طور کامل معلوم نیستند. انتظار می رود که علاوه بر موقعیت گروه رادیکال LDCS
کشورهای کمی پیشرفته و سیاست بالا بردن قیمت نفت، آنها به خصوص نسبت به سرمایه گذاری خارجی
در ایران نقش شرکتهای چند ملیتی و ارتباط علم و تکنولوژی با احتیاجاتشان، سوءظن دارند. سیاست
اقتصادی داخلی احتمالاً تأکید بر کشاورزی و گروههای روستایی برای مهاجرت از طرف شهرها به سمت
روستاها می باشد. تأمین فرآورده های کشاورزی و کاهش واردات غذا. چگونه این موضوع کامل خواهد
شد؟ هنوز معلوم نیست. انستیتوهای آکادمیک ایران یک سال پیش از معلمان و مشاوران و محققان
آمریکایی استفاده می کرد. اکنون بیش از چندتایی باقی نمانده اند و محیطهای دانشگاهی روی هم رفته در
حال حاضر از آوردن استادان خارجی خودداری می کنند. با توجه به مهاجرت تعداد زیادی متخصص
ایرانی و آمریکایی، این موقعیت ممکن است عکس شود. اما مطمئنا تا وقتی که حساسیت ضد خارجی و به
خصوص ضد آمریکایی از شدتش کاسته نشده است، این امر امکان پذیر نیست.
یکی از مهمترین انجمنهای فرهنگی ما با ایران، در تهران و خارج از تهران قبل از انقلاب، انجمن ایران و
آمریکا بود. مراکز فرهنگی اصفهان و تهران از خرابیهای انقلاب مصون مانده اند (به طور عمدی) و مشغول
کارند و تدریس انگلیسی و کتابخانه از سر گرفته شده است. کتابخانه USICA در تهران در BNSقرارداد
نیروهای انقلابی هنوز مرکز فرهنگی شیراز را در اختیار خود دارند و امیدواریم که دولت آن را به ما
بازگرداند و تدریس انگلیسی در آن از سر گرفته شود. ما ادامه کار این مرکز را در این زمان که روابط ایران و
آمریکا خیلی بحرانی است، مهم تلقی می کنیم. با لزوم، تغییر دادن مکان اداره USICA به قسمت مطمئن
بایگانی، همه آنها بیشتر اهمیت پیدا خواهند کرد. BNC ها اکنون تنها دریچه شنوندگان ایرانی ما می باشند.
مطالب و نگرانیها
مطلب اول: ایرانیها یک عدم اعتماد گسترده ای نسبت به دولت آمریکا دارند. سوءظن به این شکل
است که آمریکا کوشش در عقیم گذاشتن هدفهای انقلاب، چه به صورت سیاسی و چه به صورت
اقتصادی دارد. به علت روش غیر همدردی مطبوعات آمریکا با ایران، ایرانیها احساس می کنند که آمریکا
خوب ایران را نمی خواهد. ایرانیها به خاطر پشتیبانی طولانی آمریکا از شاه از آمریکا نفرت دارند و حق
قضاوت در مورد انقلاب را به آنها نمی دهند.
مطلب دوم: خیلی از ایرانیها، به خصوص رهبران مذهبی ماتریالیسم و فساد غرب به خصوص جامعه و
فرهنگ و طرز فکر و ارزشهای آمریکایی را رد می کنند و به خصوص سوءظنی در مسئله حقوق بشر با
توجه به پشتیبانی ما از شاه.
مطلب سوم: به علت خط مشی اقتصادی شاه که تأکید بر روی صنایع شهری و مصرف کالا و خرید
اسلحه و سرمایه گذاری خارجی و کارشناسان خارجی داشت. دولت موقت نسبت به این سیاستها در
بحران است. آمریکا که نقش اساسی در تهیه قسمتهای بالا داشت، اکنون در کوشش برای عادی کردن
روابط اقتصادی و تجاری با ایران مشکلات فراوان دارد. قانون چند ملیتی و سرمایه گذاری خارجی در
توسعه اگر قبلاً پیچیده بود، اکنون با توجه به زیاده روی های رژیم شاه بیشتر خواهد بود. بالا بردن قیمت
نفت توسط ایران و عدم توجه آن به اثر قیمت آن بر روی ساختمان اقتصادی جهان وابسته به نفت، به طور
جدی بر روی آمریکا اثر خواهد گذشت.
مطلب چهارم: با وجود اینکه نگرانیهای داخلی ایران بر موضوعهای خارجی سایه افکنده است؛
انتظار می رود که موقعیت دولت و موقعیت روابط ایران با آمریکا بحرانی تر شود. به خصوص ایران یک
ضدیت عمیق نسبت به کوشش آمریکا و اسرائیل برای صلح خاورمیانه نشان خواهد داد. دولت از سازمان
آزادیبخش فلسطین پشتیبانی خواهد کرد و پشتیبانی معمول خود را با کشورهای میانه رو عرب قطع
خواهد کرد. می توان انتظار داشت که رژیم از خط مشی های رادیکال، کشورهای کمی پیشرفته در دوره
انفعالی اقتصادی و برنامه سیاسی به خصوص در شرکت سازمان تولیدکنندگان پشتیبانی خواهد کرد.
برنامه ها
الف: روابط ایران و آمریکا:
1 آمریکا خواهان روابط همه جانبه با ایران است و در امور داخلی ایران دخالت و اختلال نمی کند.
2 آمریکا از خواست عمیق ایرانیها برای تغییرات مطلع است و با کسانی که برای یک جامعه عادلانه
کوشش می کنند همدردی می کند.
3 حمایت از حقوق بشر، هسته اصلی سیاست ما و ساخت اصلی جامعه آمریکایی را تشکیل می دهد و بر
هر چیز مقدم است حتی سیاستهای کوتاه مدت، حتی اگر در این راه متهم به دخالت در امور داخلی
کشورها شویم.
4 دستگاههای ارتباط جمعی آمریکا سعی در نشان دادن وقایع ایران و نه تجزیه و تحلیل آن دارند و اخبار
را آن طور که می بینند منعکس می کنند و سعی دارند واقع بینانه برخورد کنند.
5 در آمریکا حمایت از انقلاب ایران به صورت گسترده ای وجود داشت، ولی در آمریکا و دیگر کشورها
این موضوع با وجود دادگاههای مخفی و اعدامها خدشه دار شد.
ب: جامعه و فرهنگ و ارزشهای آمریکا در ارتباط با ایران:
1 مذهب و معنویات با تاریخ و جامعه آمریکا عجین شده است. آمریکا تاریخی از احترام برای مذهبها
دارد. اسلام اگرچه کمتر برای آمریکاییها شناخته شده است، ولی مثل دیگر مذاهب از احترام برخوردار
است و در دانشگاهها توجه زیادی به آن می شود.
2 پیشرفت علم و تکنولوژی آمریکا یک نقطه مثبتی در بهبود زندگی تمام قشرهای آمریکاییها دارد.
3 فرهنگ آمریکایی از لحاظ مذهب، اندیشه، فلسفه و هنر غنی است.
4 تعلیم و تربیت برای تمام قشرهای مردم است و مردم کشورهای دیگر نیز می توانند از آن بهره ببرند.
کشورهای در حال توسعه می توانند در این رابطه برای بهبود سیستمهای خودشان استفاده کنند.
5 بورسهای تحصیلی آمریکا در ایران معادل بهترین بورسهای کشورهای دیگر است.
6 سیستم سیاسی آمریکا که شامل فدرالی بودن و جدایی دین از سیاست (امور کشوری) و جدا کردن
قدرتها است، در زمره ناآگاهیهای ایرانیها می باشد. سیستم آمریکایی کوششی است برای دادن حق هر
شخص، متعادل کردن خواستها و امکانات عمومی.
7 ارزشهای جامعه آمریکا شامل اعتقاد به کار سخت، امانت داری، خوش بینی در قابلیت انسان برای
تغییر دادن پیرامونش و وفاداری به دوستان و خانواده و... می باشد، و منحصر به آمریکا نیست و در
همه جا هست و در همه آمریکاییها یکسان نیست و اینکه فقط ماتریالیسم و فساد ارزش آمریکایی
است، غلط است.
ج: روابط اقتصادی و تجاری ایران:
1 نفت یک کالای حساس جهانی است و قیمت آن یک اثر سریع و درازمدت بر روی اقتصاد شکننده
جهان دارد. قیمت بالای نفت بیشتر از هر چیز بر روی اقتصاد کشورهای فقیر و در حال توسعه اثر دارد.
2 سرمایه گذاری خارجی می تواند یک نیروی مثبت در توسعه ملی کشورها داشته باشد؛ و علت اصلی
رشد و پیشرفت اقتصادی آمریکا است و سرمایه گذاری بزرگ خارجی اکنون در آمریکا ادامه دارد و
برای سود و استخدام بیکاران و پایداری اقتصادی و سیاسی خوب است.
3 شرکتهای چند ملیتی وسیله مؤثر و کم خرجی برای تبادل تکنولوژی و شروع رشد صنعتی می باشد.
4 یکی از مؤثرترین بخشهای اقتصادی آمریکا کشاورزی است و آمریکا علاقه مند به همکاری با ایران در
زمینه در اختیار قرار دادن تجربه و تکنیک آن است.
د: سیاست خارجی
1 آمریکا به شدت به صلح و عدالت برای همه کشورهای درگیر مخاصمه در خاورمیانه علاقه مند است.
2 آمریکا به تمامیت ارضی تمام کشورها به خصوص آسیای غربی احترام می گذارد و هدفش صلح و
استقلال در هر منطقه است.
3 آمریکا احساس همدردی و همکاری با کشورهای توسعه نیافته و احتیاجات آنها و همچنین حمایت از
حکومتهای دموکراتیک و توازن اقتصادی جهانی می نماید.
«پایان»
د: سیاست خارجی
د: سیاست خارجی
1 آمریکا به شدت به صلح و عدالت برای همه کشورهای درگیر مخاصمه در خاورمیانه علاقه مند است.
2 آمریکا به تمامیت ارضی تمام کشورها به خصوص آسیای غربی احترام می گذارد و هدفش صلح و
استقلال در هر منطقه است.
3 آمریکا احساس همدردی و همکاری با کشورهای توسعه نیافته و احتیاجات آنها و همچنین حمایت از
حکومتهای دموکراتیک و توازن اقتصادی جهانی می نماید.
«پایان»
سیاست خارجی دولت موقت جمهوری اسلامی
سند شماره 12
از: سفارت آمریکا در تهرانمحرمانه
به: وزارت خارجه آمریکا فوری
سفارتخانه های آمریکا در کشورهای:
دوبی، قطر، عمان، آنکارامراجع: تهران
بغداد، بیروت بن، قاهره، کابل
اسلام آباد، جده، خرطوم، کویت
پاریس، لندن، پاناما، مسکوتهران
پکن، دهلی نو، پروتاریا
رباط، رم، تل آویو، توکیو، تریپولی، تونس
موضوع: سیاست خارجی دولت موقت جمهوری اسلامی
1 متن کاملاً محرمانه است. این یک تلکس گزارشی است.
2 خلاصه: همان طور که نظارت امور داخلی ایران به دو شاخه رسمی و غیر رسمی تقسیم یافته، سیاست
خارجیش نیز چنین است. این سیاست بین دو جریان افکار افراطی اسلامی و جریان محافظه کارانه،
سیاسیون ملی گرا در حال نوسان است. نشانه مشخص از آنجا مشاهده شد که در عرصه بین المللی یک
گرایش به سوی کشورهای رادیکال و نیز دوری جستن از اعراب میانه رو پدید آمد با حملات دائمی
لفظی به اسرائیل و صهیونیزم و بدگمانی نسبت به ابرقدرتها فقط در سطح لفظی و همراه با آمادگی معامله
کردن بر مبنای دولتی و متمایل به کشورهای کمی پیشرفته در سیاستهای اقتصادی. این سیاستهای
دوگانه تا زمانی که دولت دائمی مستقر نشده باشد و یا این دولت تعویض نشده باشد ادامه دارد.
توانایی ما برای معتدل کردن سیاست رادیکال در موقعیت فعلی بسیار محدود است. پایان (خلاصه).
3 دستگاه حکومت ایران بین دولت موقت جمهوری اسلامی، مهدی بازرگان و کمیته ای انقلاب که به
وسیله آیت اللّه خمینی و رهبران مذهبی هدایت می شوند، تقسیم می شود. تشکیلات کمیته ها به مقدار
زیادی مستقل از حکومت عمل می کنند و خمینی شخصا به هر دو دستور می دهد. غالبا برخوردهایی
بین این دو تشکیلات صورت می گیرد که اینها در سیاست خارجی ایران انعکاس دارد. بازرگان و
بسیاری از همقطاران او تمایل دارند که سیاست جاری و مسایل امنیتی را در قالبهای سیاسی رایج حل
کنند. تاریخ روابط ایران و روسیه بر دوش آنها سنگینی می کند. آنها کلاً محافظه کار بودند و دعوای
اصلی آنها هزینه های زیادی بود که سیاست شاه بدون در نظر گرفتن نیازهای کشور خرج می کرد، و نیز
گرفتاریهای ایران در خارج از مرزهایش برای نگهداری سیاست غرب. (آیت اللّه خمینی و طرفدارانش
بدبینی قابل ملاحظه ای نسبت به روسیه دارند، ولی دیدگاههای خارجی آنها در این لحظه مقدمتا بر پایه
دشمنی با شاه و کارهایی که کرده است، پایه گذاری اصول اسلام و عملیات انقلابی بنیان گذاشته است.)
4 ادامه برخورد بین این دو دیدگاه قالبی است از کوششهای داخلی رژیم و پیشرفتش. اگر این دوگانگی
بین دولت رسمی و کمیته ها منتفی شود، سپس اندیشه ها و افکار و رفتارها ترکیب و درجه بالاتری را
کسب خواهند کرد. اگر این برخورد به آرا نگراید، در اوضاع خارجی ایران تأثیر خواهد داشت و این
حالت تا موقعی که یک تشکیلات اسلامی نهایتا مستقر نشود و یا اینکه دولت ساقط شود و یا رفتارش
توسط افراد داخلی تصحیح نشود، ادامه خواهد داشت. انتصاب اخیر (آوریل) دکتر یزدی یکی از
مشاوران نزدیک خمینی به سمت وزیر امور خارجه به جای یکی از رهبران ملی دکتر کریم سنجابی
قسمتی از کوششی بود در جهت نظم بخشیدن به سیاست خارجی در جهت پیاده کردن نظریات خمینی،
ضمنا یزدی مردی از دنیای پیشرفته است و احتمالاً می تواند شرایط را درک کرده و بهتر از بقیه مشاوران
امام به بازرگان برادری کند.
5 در ماههای آینده ما و دیگر دولتها در زمینه سیاست خارجی ایران با یک تشکیلات ناپایدار روبرو
خواهیم بود. خطوط اصلی سیاست مخصوصا خارجی به وسیله آیت اللّه کنترل خواهد شد و دستخوش
دخالتهای او خواهد بود. به عنوان مثال آیت اللّه دستور قطع روابط با مصر را بدون مشورت با دولت داد.
در واقع وزارت امور خارجه بازیچه دست آیت اللّه است. رئوس کلی سیاست خارجی ایران چنین است:
کوشش فراوان برای اتحاد اسلامی
دشمنی عمیق با اسرائیل
روابط نزدیک و حسنه با سازمان آزادیبخش فلسطین (PLO)
کشش به سوی رادیکال شدن
مواجهه با کشورهای عربی و دور شدن از کشورهای عرب محافظه کار و رفقای نفتی ایران
حمایت شفاهی از جنبشهای انقلابی دنیای سوم مانند زیمبابوه
برقراری روابط با کشورهایی که شاه با آنها رابطه نداشت مثل لیبی، کوبا و (PDRY)(1)
ادامه بدگمانی و بدبینی و حملات پراکنده به آمریکا و شوروی
شرکت در جنبش کشورهای غیرمتعهد
بالا بردن قیمت در اوپک
اتخاذ سیاستهای تندروانه در صحنه سیاسی و اقتصادی بین المللی
6 از طرف دیگر من معتقدم که دولت رسمی برای متعادل کردن روابط دو طرفه سیاسی با آمریکا و سایر
کشورهای غربی کوشش خواهد کرد. ملاقات اخیر بنده با نخست وزیر و همردیفان وزیرش تمایلات
آنها را به طور واضح برای بستن قراردادهای تکنیکی و اقتصادی شامل قطعات یدکی و حضور
مستشاران در زمینه نظامی، نشان داد. آنها علاقه مندند که هر کاری می توانند انجام دهند تا اجازه ندهند
جناح اسلامی از پول و اسلحه به عنوان پشتوانه نظریات استفاده کنند. حدی را که محافظه کارها در زیر
نام ملیّت بر علیه ایدئولوژی ادعا می کنند قابل اندازه گیری نیست و بیشتر ربط دارد به برداشتهای
سیاسی مردم تا یک موضعگیری خارجی.
7 در حال حاضر من هیچ راه حل سریع و مؤثری که سیاست افراطی نوین ایران را معتدل نماید نمی بینم.
در فرصتهایی که به دست می آید ما سعی می کنیم که ذهن امام خمینی و طرفدارانش را تعدیل کنیم و این
عمل را به وسیله افراد نزدیک به او انجام می دهیم. موضع ما در قبال دولت خیلی خوب است. ما
می خواهیم در برابر درخواست اطلاعات سیاسی و مشاور در ارتش پاسخ دهیم. در مناقشاتی که قطعا
به وجود خواهد آمد نقش مثبت می خواهیم داشته باشیم. اگر این دولت دوام پیدا کند روابط اقتصادی و
سیاسی چنان خواهد بود که یک موقعیت بهتری برای ما به دست خواهد آورد.ناس
آزادی مطبوعات و ماهیت جمهوری اسلامی ایران
1- کشور جمهوری دمکراتی خلق یمن. :PDRY
سند شماره 13تاریخ: 14/6/57
از: سفارت آمریکا
به: وزیر امور خارجه
موضوع: آزادی مطبوعات و ماهیت جمهوری اسلامی ایران
1 تمام متن محرمانه است.
2 اخراج تمام کارمندان آمریکایی دفتر آسوشیتدپرس چهره اصلی جمهوری اسلامی را مشخص می کند؛
که ما نباید آن را فراموش کنیم و آن با وجود بی کفایتی سیستم حکومتی که خمینی در ایران تدوین
می کند به اندازه رژیم شاه دیکتاتوری و خفقان آور خواهد بود. با وجود تأکید لفظی و نظری بر ش2،
مسئله آزادی بیش از پیش برای ما مشخص شده که معنی این لغت برای خمینی غیر از معنی عربی آن
می باشد. مثلاً آزادی، گزارش خبر صحیح را موقعی که برخلاف مصالح اسلام است، اجازه نمی دهد.
3 منافع ما در ایران از رژیم خاص گذشته و مسئله ای که ما سعی کرده ایم روشن کنیم این بوده تا حکام
جدید، اینجا تردیدهایی در مورد اینکه ما با شاه سابق همکاری داشته ایم را کنار بگذارند.
در حال حاضر ظاهرا بهترین راه تأمین منافع ما از طریق همکاری با دولت موقت مهدی بازرگان در جهت
برقراری مجدد روابط دوجانبه بین ایران و آمریکا خواهد بود. ما حدس می زنیم که موضع مشابهی در
برابر یک دولت که در آینده انتخاب خواهد شد، نخواهیم گرفت؛ یعنی در اواخر امسال. ولی این
خطرناک خواهد بود که نتیجه بگیریم که همکاری با این دولت و با دولت بعدی تنها راه سیاست ماست.
اگر روند فعلی به طرف دیکتاتوری سخت تصحیح و عوض نشود شاید ما خودمان را از نزدیک با رژیم
مسئول آن مرتبط نشان نخواهیم داد.تامست
موضوع در ارتباط با اخراج خبرنگاران آمریکایی به واسطه اخبار بسیار مغرضانه ای که در مطبوعات
غربی منتشر می کردند، می باشد. بگذریم، با اینکه بعضی جاسوسان آمریکایی در لباس خبرنگار به کشور
ما می آمده اند.می بینیم که چگونه امپریالیسم فریاد برمی آورد که دیکتاتوری دارد حاکم می شود. آن هم از
نوع رژیم شاهی. (گویا رژیم شاه خائن از ورود خبرنگاران آمریکایی جلوگیری می کرد!!)
گزارشات، سیاسی امنیتی
سند شماره 14
تاریخ: 6 نوامبر
موضوع: گزارشات، سیاسی امنیتی.
خسارت دیروز حساب شده و کاملاً گسترده بود.
فردای (مقصود از دیروز، روز 14 آبان، فردای 13 آبان، روز کشتار وحشیانه به وسیله رژیم خائن پهلوی
در دانشگاه تهران می باشد. می بینیم که جناب سولیوان سفیر آمریکا در ایران نیز اعتراف می کند که
خسارت دیروز حساب شده و کاملاً گسترده بود.)
خلاصه: دولت شریف امامی جای خود را به دولت نظامی تحت ریاست ژنرال ازهاری داد. اجرای
قانون حکومت نظامی در تهران به عنوان یک دستور عمومی جدی صادر شد. جمعیت به عنوان مخالفت
تجمع کردند، و حوادثی نیز اتفاق افتاده است.
بدون راهپیمایی جدیدی، آیت اللّه طالقانی مردم را به آرامش فرا خواند. دیروز ارتش، سازمان رادیو و
تلویزیون ملی ایران (NIRT) را توقیف کرد تا از تخریب جلوگیری کند. دستگیریها (توقیفهای) دیگری نیز
انتظار می رود. (سفارت) به شهروندان آمریکایی گفته که امروز در خانه بمانند. اطلاعیه مشترک سنجابی و
خمینی، سازش را رد کرد و حکومت پادشاهی را غیرقانونی خواند. خسارت دیروز حساب شده و کاملاً
گسترده بود.
1 دولت شریف امامی در پی تظاهرات وسیع دیروز استعفا داده است و یک دولت نظامی تحت سرپرستی
ژنرال غلامرضا ازهاری رئیس ستاد فرماندهی عالی به کمک رؤسای بخشهای انفرادی جایش را گرفته
است. هر فرمانده نظامی چندین وزارتخانه را سرپرستی می کند و انجام امور به طور روز به روز در دست
معاونین است. شاه دیروز صبح سخنانی خطاب به ملت گفت.
2 شاه به سفیر گفته است مجلس احتمالاً منحل خواهد شد. اما او (شاه) مطمئن نبود. (یادداشت:
صحبتهای او در (1)SEPTEL حاوی این مضمون نبود.)
مخالفان دستگیر خواهند شد اما جبهه ملی، طرفداران بنی احمد یا پان ایرانیست (پزشکپور) دستگیر
نخواهند شد. (تفسیر: این ممکن است احتمالاً مخالفان برجسته نظیر میناچی، مقدم و نهضت آزادی
ایران را در معرض دستگیری قرار دهد).
3 اداره حکومت نظامی تهران امروز صبح دستور تازه و جدی صادر کرد. به دنبال تکرار اطلاعیه قبلی
ساعات جدید منع عبور و مرور از ساعت 9 شب تا 5 صبح، اداره حکومت نظامی (MLA)قوانین اولیه
را تکرار کرد و آن اینکه اجتماع مردم از دو نفر یا بیشتر ممنوع شده است. به افراد متخلف نسبت به
قوانین حکومت نظامی به وسیله یک افسر اخطار داده می شود و اگر آنها اطاعت نکردند سربازان بر
رویشان آتش خواهند گشود. تمام مدارس تا 12 نوامبر بسته شده است. سربازان در جنوب تهران و
نزدیک دانشگاه متمرکز شده اند. سفارت گزارشاتی از تیراندازی در نزدیکی تالار رودکی در مرکز شهر
دارد. تیراندازی شدید به وسیله سلاحهای اتوماتیک در محوطه (اطراف) دانشگاه تهران (البته بیشتر
تیرها هوایی بوده اند). دانشگاه بسته بود، اما دانشجویان به زور وارد محوطه شدند. پلیس سپس آنها را
از محوطه بیرون کرد و آنها با صف سربازان در محوطه اطراف دانشگاه به مقابله پرداختند. مردم
1- تلگراف جداگانه SEPTEL
همچنین نزدیک سفارت انگلیس که دیروز خساراتی به آن وارد شده بود جمع شدند و بنا به تقاضای ما
سربازان برای حفاظت فرستاده شدند. سفارت آمریکا به هر حال تحت مراقبت نظامی است.
4 ارتش شب گذشته نگهبانانی به سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران (NIRT) اعزام کرد و امروز
صداهای افرادی پخش شد که با آنچه معمولاً شنیده می شد فرق داشت. سرپرستهای سازمان رادیو و
تلویزیون استعفا کرده اند. امروز صبح فقط روزنامه رستاخیز منتشر شد.
5 از قول مخالف برجسته، آیت اللّه طالقانی، امروز از طریق رادیوی دولتی دعوتی برای آرامش شد، و
گفتند اعتراض کنندگان در خیابانها راهپیمایی نکنند؛ و این مسئله سؤالاتی را پیش می آورد از جمله
اینکه تظاهرکنندگان امروز چه کسانی هستند؟
6 شاه قبل از موافقت با دولت نظامی با چند تن از رهبران از جمله امینی و انتظام مشورت کرد. او (شاه)
بازرگان یا میناچی را ندید و موقعیت جبهه ملی را تغییرناپذیر (غیرقابل انعطاف) تفسیر کرده است.
مأمورین سفارت بعد از ظهر روز 5 نوامبر دریافتند که کریم سنجابی بیانیه مشترکی با آیت اللّه خمینی
در پاریس منتشر کرده بود، که شامل سه نکته بود:
نکته 1) حکومت پادشاهی با تخلفات دائمی از قانون اساسی، آدمکشی و فساد نباید مورد حمایت
قرار گیرد.
نکته 2) جنبش اسلامی ملی نمی تواند یک حکومت پادشاهی غیرقانونی را تأیید کند.
نکته 3) حکومت (دولت) ایران باید براساس اصول دمکراسی باشد. «به وسیله صدای مردم تأیید
شود» (جمله «به وسیله صدای مردم تأیید شود» را سخنگوی جبهه ملی برای مطبوعات ملی به معنی
«رفراندم به وسیله مردم» بیان کرد، اگرچه سخنگوی جبهه ملی شاهپور بختیار به مأمورین سفارت و
بازدیدکنندگان گفت که او (بختیار) فکر می کرد که آن صرفا انتخابات آزاد معنی می دهد.) تعبیر بختیار از
توافق آن بود که آن توافق راه را برای امکان دخالت مذهبی میانه رو در دولت باز می کند، اما ناظران محلی
برجسته موضوع را از دید پیروزی برای خمینی نگاه می کنند. بختیار یک پیام تلفنی از پاریس دریافت کرد
که او را آگاه کرده اند که دانشجویان ایرانی رادیکال، مخصوصا «کنفدراسیون آلمان» خیلی ناامید بودند
«که خمینی اینقدر ملایم بوده است.»
7 خشونت دیروز، انتخابی (یعنی از قبل برنامه ریزی شده. مترجم) و بسیار سنگین بود در بخشهای وسیع
شهر هر بانکی غارت شده و یا در حال سوختن بود. شرکتهای مسافرتی تئاترها، مشروب فروشی ها و
چندین هتل خراب شده و یا به شدت آسیب دیده بودند. شورشیان همچنین اتوبوسها و اتومبیلهای
زیادی را سوزاندند. وزیر اطلاعات، عاملی تهرانی، را طبق گزارشات کتک زده اند، هنگامی که برای
آتش زدن وزارتخانه او، به آنجا حمله شده بود. نظم عمومی در مرکز تهران برای چندین ساعت مختل
شد. در جاهایی که سربازان آماده بودند برای جلوگیری از حمله به ساختمانها، آنها (سربازان) اقدامی
انجام نمی دادند و یا اقدام جزیی انجام می دادند. بر طبق گزارش کنسولگری های تبریز و اصفهان، هیچ
آشوب خاصی دیروز در آنجاها نبود. در تبریز تظاهرات بدون خشونت بود. بر طبق گزارشات
کنسولگری، شیراز، یک تظاهرات وسیع در 4 نوامبر و یکی دیگر دیروز انجام شد. این بار (تظاهرات
دوم) نتیجه اش به شلیک کردن سربازان منتهی شد. گزارشاتی از کشته شدن دو نفر موجود است. گاز
اشک آور باعث تخلیه بیمارستان سعدی شد. امروز جمعیت زیادی در چمن دانشگاه پهلوی در حال
گرد آمدن هستند.سولیوان
اولین عکس العمل در مقابل سخنرانی شاه
موضوع: اولین عکس العمل در مقابل سخنرانی شاه
1 یک عکس العمل مخالف که ما داریم از طرف سخنگوی حقوق بشر و فرد مذهبی، میناچی، است. او
(میناچی) گفت سخنرانی (سخنرانی شاه) بد نبود اگر (مدت) دولت نظامی کوتاه شود و راهی باز گذارد تا
به آسانی یک دولت جدید مصلحتی موقت، به وجود آید. مدتی پیشتر در همان روز، سخنگوی جبهه
ملی راجع به لزوم نگهداری اتحاد و آرامش و خودداری از «هیجانهای غیرمنطقی» صحبت کرده بود.
این در ردیف سخنان آیت اللّه طالقانی (حامی خمینی) است که امروز توده ها را مخاطب قرار داد تا از
کشمکش خودداری کنند، تا به خاطر آتش سوزی، تخریب و خونریزی مورد سرزنش قرار نگیرند.
رهبر سیاستمدار مخالف، مقدم (مراغه ای)، همچنین احساس می کرد که سخنرانی (سخنرانی شاه)
خوب به نظر می رسید. بالاخره رهبر جبهه ملی بختیار به ما گفت که او فکر می کند سخنرانی «آرام و
منطقی» بود.
2 تجار آمریکایی، که از قرار معلوم عکس العمل شرکای ایرانی خود را منعکس می کنند، مخصوصا از
تذکر شاه در مورد برقراری دوباره قانون و نظم خوششان آمده بود. عضو اتحادیه بانکداران ایرانی، با
توجه به درسی که از گذشته می توان گرفت، یک دست محکم (شاید منظور اراده ثابت و محکم است.
مترجم) به وسیله شاه در سخنرانی می دید.
3 یک خانم وفادار به شاه و دولت و عضو مجلس (پارلمان) فکر می کرد که سخنرانی خوب بوده، اما
یادآوری کرد که اهمیت آن بستگی دارد که چگونه بر روی تظاهرکنندگان در خیابانها تأثیر بگذارد.
دولت برای به دست آوردن دوباره اعتبار خود، نیاز به یک کارهای عملی دارد. روزنامه نگاران باسابقه
ایرانی یادآور شدند که یک نکته مهم، که از این سخنرانیِ خوب افتاده بود، این بود که هیچ ذکری از تنبیه
کسانی که در گذشته مرتکب اشتباه شدند، به میان نیامد. او (خبرنگار) فکر می کرد که این یک از قلم
افتادگی است و باید در نظر گرفته شود.
4 حاصل یک نمونه برداری مختصر که به وسیله افسران انجمن روابط بین المللی از کارمندان ملی
عالیرتبه، یک وکیل مجلس (سناتور)، یک قاضی بین المللی بعضی از اعضای هیئت رئیسه سازمان
رادیو و تلویزیون ملی ایران، رئیس دانشگاه، یک استاد دانشگاه و دو تاجر ایرانی به عمل آمد، یک
توافقی کلی به شرح زیر بود:
الف) سخنرانی کلاً مورد توجه بود، این خوب است که شاه از اعمال گذشته معذرت خواهی کرد و از جنبش
مداوم برای دمکراسی پشتیبانی کرد.
ب) سخنرانی باید ماهها قبل ایراد می شد، ممکن است خیلی دیر شده باشد.
ج) دولت نظامی برای مدت زیادی دوام نمی آورد، اما ممکن است فعلاً اوضاع را آرام کند.
د) همه به تواناییهای ارتش مشکوک هستند، که به خاطر بی تجربه گیش در امور داخلی بتواند در مدت
زمان طولانی جای دولت را بگیرد.
ه) آنهایی که نخست وزیر جدید را شخصا می شناسند، راجع به او به عنوان یک افسر فسادناپذیر و شریف
صحبت می کنند.
5 نمونه برداری خیلی کوچکی از دانشجویانی که کلاً عیب جو بودند نشان می دهد که آنها عقیده داشتند
که خشونت دیروز با دقت ترتیب داده شده بود تا مجوزی برای تحمیل حکومت نظامی باشد. به عقیده این
دانشجویان در مورد اعتبار شاه جای بسی سؤال است.سولیوان امضاء
سفر وزیر خارجه ترکیه به ایران
سند شماره 15
از: سفارت آمریکا آنکارامحرمانه 19 ژوئن 79 29/3/58
به: وزارت خارجه واشنگتنشماره سند: 1/7/464
گزارشگر: اسپایزر
موضوع: سفر وزیر خارجه ترکیه به ایران
1 (تمام متن یک پیام اطلاعی است).
2 خلاصه: وزیر امور«خارجه ترکیه اوکان معتقد است که (مذاکرات خوبی) با مقامات رژیم انقلابی ایران
دارد. موافقت اصولی در زمینه توسعه همکاریهای فنی و اقتصادی بوده، ولی در جزئیات موافقت کمی
بوده و او معتقد بود ایرانیها خواستار روابط بهتری با آمریکا هستند، ولی سوءظن دارند، آنها دلخوشی از
روسیه و اسرائیل نداشتند و علاقه ای به سازمان عمران منطقه ای(1) و حمایت اخلاقی از شورشیان افغانی
ندارند.
3 به تقاضای سفیر توضیحات بیشتری توسط اوکان در نتایج سفر تهران داده شد. هدف از شروع ارتباط
(آغاز مذاکرات مفید) با رژیم انقلابی ایران حاصل شده در مراحل وسیع همکاریهای اقتصادی فنی
پایه ها مستحکم شده است. ایرانیان ظاهرا پاسخ به ندای همکاری بیشتر سیاسی با ترکیه دادند، هر چند
مشکل بود. به دلیل عدم آمادگی ایرانیان جهت بحث در زمینه های مشخص مثل تجدید بنای
کمیسیونهای مشترک، پیش بینی آینده روابط مشکل است. توجه اساسی آنها به مسایل داخلی بیش از
خارجی است و ایرانیان وانمود می کردند کنترل کامل را در دست دارند ولی اوکان بدبین بود.
4 در جریان اقامت، معاون نخست وزیر و وزیر خارجه میزبان هیئت بوده اند. به علاوه وزیر خارجه با
بازرگان نخست وزیر 40 دقیقه ملاقات داشته و حدود یک ساعت و نیم با آیت اللّه خمینی. ضمنا
ملاقاتهای ساده ای با دیگر وزراء و رئیس شرکت نفت داشته است.
5 اظهارنظر وزیر خارجه ترکیه در مورد خمینی، یزدی، بازرگان و شریعتمداری:
خمینی: یک انقلابی سرسخت اسلامی است که حاضر نیست، هیچ گذشتی برای دیگر ایدئولوژی ها
داشته باشد و او را به یاد اسقف ماکاریوس می انداخت. به نظر می رسید قویا مخالف غرب به دلایل
1- حالا دیگر باید همه باور کرده باشند که آمریکا شیطان بزرگ است و باید پذیرفت نمی توان با بی اعتمادی و سوءظن خواستار روابط بهتری با شیطان بزرگ بود. چه ٬ یا ما باید شیطان بزرگ را مسخر قدرت الهی امت بسازیم و یا شیطان بزرگ ما را به بند اسارت خواهد کشید. 2 یک رژیم انقلابی که در حال نبرد با شیطان بزرگ است ٬ باید بیشتر متوجه مسایل خارجی باشد ٬ یا داخلی؟ جواب این سؤال را امام داده است ٬ با تمام گرفتاریهایی که داریم با جهان برخورد مکتبی می کنیم و انقلاب خودمان را به تمام عالم صادر می کنیم و در این راه گرفتاریها و عدم تسلط کافی بر اوضاع هم عذر موجهی نمی باشد. راه تداوم انقلاب توجه بیشتر به مرزها ٬ به دشمن در خانه اش و نبرد تا آخر عمر با آمریکا (پیام امام) می باشد و این ضامن تسلط و حفظ اوضاع داخلی می باشد. 3 این مطالب در حد اظهارنظر وزیر خارجه ترکیه اعتبار دارد.
فرهنگی و مذهبی است. ملاقات با آیت اللّه در شرایط غیرمعمول حضور خبرنگاران و تلویزیون بود.
یزدی: خودش را خوب نشان داده و با دید مدرن ولی زیربنای ایدئولوژی اسلامی قوی است. او رابط بین
خمینی و دولت بازرگان است و روابطش با نخست وزیر دوستانه است. وضع آینده روشن نیست و به نظر او
یزدی ضد غربی نیست و توجه به بهتر کردن روابط با آمریکا دارد.
بازرگان: یک سیاستمدار کهنه کار به همکاری با ترکیه علاقه مند بود و از شروع مذاکرات خوشحال بود.
نقطه نظراتش از یزدی آزادانه تر بود.
شریعتمداری: مورد علاقه وزیر خارجه ترکیه بود. او دریافت که آیت اللّه ترک خیلی دمکرات تر و
انسان دوست تر از خمینی می باشد و خواهان روابط بهتر بین دو آیت اللّه بود چون روابط ضعیف بودند، و
آنها بر سر مسایل قانون اساسی نزاع داشتند.
6 مطالب متفرقه: روابط ایران با آمریکا، شوروی، عراق، افغانستان و نفت.
به نظر وزیر امور خارجه ترکیه، ایران درصدد بنای روابط خوبی با آمریکا است(1) ولی شدیدا در مورد
مسایلی مثل انتقاد سنا از حقوق بشر حساس شده است. وی توصیه کرد با احتیاط بایستی سعی در
اطمینان دادن به جلب همکاری اقدام شود و امیدوار بود که مسئول جدید را به تهران معرفی کنیم. سفیر در
مورد رد کاتلر پس از قبول اولیه اشاره کرد که برای واشنگتن هضم این طور مسایل بسیار مشکل است.
سفیر یادآور شد که کارتر دایره خویشتن داری قابل توجهی در قبال حقوق بشر در ایران انقلابی داشته
است. اگرچه حکومت شاه را نیز در این موضوعات مورد انتقاد قرار داده است.
در مورد روابط با روسیه وزیر گفت که ایرانیان تمایلی به روسیه ندارند و یکی از عوامل آن مربوط به
حمایت شوروی از گروههای مخالف است.
برعکس نظر او به او گفته اند ایرانیان معتقد نیستند که آمریکا فعلاً درگیر این نوع مداخله در جریان شده
است. بدترین موضع گیری در قبال اسرائیل است.
احساسات خیلی تند بوده و به اعتقاد ایرانیان، اسرائیل با بازمانده های ساواک برای ایجاد مزاحمت
بین گروههای مختلف همآهنگی می کند.وضع عراقیها برای ایرانیان مفهوم نیست. به خصوص در
خوزستان که کمک به مخالفین باور شده است.
برای شورشیان افغانستان حداقل ایرانیان همبستگی معنوی نشان داده اند. به نظر ایران حکومت
تره کی مواجه با مشکلات رو در رو است.ایرانیان علاقه ای به همکاریهای منطقه ای تحت سازمان RCD به
عنوان وسیله ای برای پیشبرد همکاریهای منطقه ای ندارند و در عوض خواستار معاملات دوجانبه هستند.
ایرانیها در جریان معرفی کاردار سفارتی در آنکارا هستند (و کنسول برای استانبول) و دلیل اعزام کاردار به
جای سفیر به ترکیه روشن نیست. در مورد مذاکرات نفتی وزیر خارجه ترکیه بسیار راضی بود، با توجه به
افزایش حجم تجارت فرآورده های نفتی در سال 80.
تفسیر: نظریات شخصی وزیر کمتر از نظر، نظرات کاملاً مثبت مطبوعات در مورد سفر به ایران گزارش
1- با توجه به فرمان 22 بهمن امام که بحق باید منشور انقلاب نام گیرد ”ما تا قطع تمام وابستگیهای سیاسی ٬ نظامی ٬ اقتصادی و فرهنگی به آمریکا به نبرد قاطع خود علیه این جهانخوار بیرحم ادامه خواهیم داد. و یا ما تا آخر عمر با آمریکا مبارزه خواهیم کرد. به خودی خود ٬ قصد بنای روابط خوب با نظام غارتگر (البته نه بزعم عده ای دوست) آمریکا خنثی و غیرعملی گشته. و البته اگر روشنفکران خودباخته بگذارند. نظر درباره اسامی تحلیل شخصیت ها می باشد و جنبه اظهارنظر و تحلیل داشته و جنبه سندِ تنظیم شده و یا خبر اطلاعاتی ندارد.
شده است. حکومت ترکیه آشکارا، سعی در بهتر کردن وضع مشکل موجود با دولت انقلابی جدید دارد.
زمان نشان خواهد داد که کلمات شیرین در مواجهه با عمل، همکارهای های فنی و اقتصادی، چگونه
خواهد بود.
سپیرز
ساختن پلهایی به شیعه اسلام
سند شماره 16
از: سفارت تهرانتاریخ: 79 / آگوست / 19 27/5/58
به:
گزارشگر:
شماره سند: 9174
موضوع: ساختن پلهایی به شیعه اسلام
تحلیل: در حال حاضر مقداری بی نظمی و خطر در ایران وجود دارد. قدرت پراکنده است و حتی
تصمیمهایی نسبتا ساده نیز اغلب عقب می افتند. چون مسئول آشکاری ندارند. بنابراین غیرعملی است که
سعی شود، نقشه ای طرح شود بیش از یک ساختمان قدرت آزمایشی که بعضی گروهها و نهادهای مؤثر را
مشخص می کند. البته این حتی مشکل تر است که بدانیم چه کسانی بازیگران این یک سال و حتی مهم تر،
بازیگران ده سال دیگر ایران می باشند.
این بدون شک برای آمریکا بسیار مورد علاقه و مهم است، که شروع به ساختن عملی و محتاطانه پلهایی به
گروههایی بکند که به نظر می آید به طور حتم رلهای بزرگی در طی ده سال آینده در ایران بازی کنند.
تاریخ ایرانیان، حوادثی که منجر به رفتن شاه شد و موقعیت در حال حاضر همگی نشان می دهد که رهبران
مذهبی شیعه به طور حتم یکی از گروههائی هستند که رل مهمی در ایران بازی می کنند، حتی بدون توجه به
نوع حکومت و ساخت اجتماعی و اقتصادی جامعه.
3 در عین حال که ثابت شده در ایران ریشه های عمیق و زنده وابستگی به شیعه اسلام را دارد و همین سبب
شود که روحانیت تأثیر بسیار بزرگ و مداومی روی ایران داشته باشد. اما با این حال این نیز آشکار
است که آمریکا در حال حاضر قدرت کمی دارد تا بتواند با این طبقه و قالب فکری علما آشنایی پیدا
کند؛ ما نمی دانیم آنها از کجا آمده اند؟ به عکس علما دانسته های کمی از مفهوم اندیشه غربی دارند. برای
بدتر ساختن موضوع هر دو طرف قضیه با انبانی از اطلاعات سطحی و گمراه کننده تحمیلی روبرو
هستند.
4 بدبختانه راه حل سرعتی برای پر کردن شکاف بین آمریکاییها و روحانیت شیعه وجود ندارد. در این
مورد، تمایل آمریکایی برای برنامه های شکننده و سریع به طور ناامیدانه ای نامناسب است. دستپاچگی
و دعوت یک ملا به نهار، فرستادن نشریات ما برای روحانیت، یا حتی فکر برنامه هایی با آنها در مغز هم
نه تنها مشکل را کاهش نمی دهد، بلکه وضع را بدتر می کند.
5 انتقال و تبادلهای قراردادی با انستیتوها و مدارس مدرن ایرانی کار کمی در ایجاد ارتباط میان
آمریکاییها و علما انجام می دهد. هزاران ایرانی در آمریکا یا اروپای غربی تحصیل کرده اند، اما وقتی که
به ایران باز می گردند آرمانها و طرز زندگی آنها تأییدی بر نظرات و عقاید علماء در قبال ارزشها و
مفاهیم غربی است. در اشتیاق آنها به جذب ( ) یک دیسیپلین و یا تکنولوژی خاص، دانشجویان ایرانی
دیدگاهها و اطلاعات اندکی درباره اندیشه سنتی ایرانی در اختیار آمریکاییها می توانند بگذارند.
مجذوبیت و یا اشتغال ذهن آنها به امور سیاسی زودرس و اطلاعات کم آنها از بدن بزرگ اندیشه
اسلامی، توانائی آنها را در وارد شدن به بحثهای معنی دار با معدود آمریکاییانی که برای کشف نهادها و
قالبهای کلی خارجی (مثل روحانیت) آماده شده اند، (توانایی آنها را) کم می کند.
6 POST (سفارت) پیشنهاد یک تبادل شاگرد را کرده است. به طوری که تحت طرح فولبرایت یک یا دو
شاگرد پیشرو (مترقی، را از مدرسه فیضیه در قم جایی که بسیاری از رهبران مذهبی بسیار مؤثر در
آنجا تربیت شده و درس داده اند، شامل آیت اللّه خمینی به یک مدرسه مناسب آمریکایی مانند(1) برای
دو سال منتقل کنند. سال اول صرف می شود برای مطالعه زبان انگلیسی و کشف اندیشه غربی و سال دوم
موقعیتی فراهم می کند برای بحثهای عمیق با آمریکاییان مجرب و ممکن است شامل بعضی تدریسهای
رسمی نیز باشد. در همین موقع یک یا دو آمریکایی فارغ التحصیل یا دو پرفسور جوان از «یونیون»
تئولوژیکان (دین شناسی) یا انستیتوها شبیه دیگر برای تحصیل خواهند آمد و گاهی اوقات هم در
بحثهای دسته جمعی با سایر همشاگردیها در قم شرکت می کنند.
7 پُست POST دریافته است که ایجاد تماس مؤثر با مدرسه فیضیه احتیاج به مقدار زیادی وقت، کوشش،
شکیبایی و حضور ذهن دارد. موانع جلوی موفقیت بسیارند. اما پُست ارتباطهای دوستانه ای با کسانی
که فیضیه را می شناسند دارد و ممکن است به عنوان یک واسطه با احتیاط البته بدون مطرح کردن هیچ
مأموریتی بتواند عمل کند. POST به عنوان اولین قدم پیشنهاد می کند، که اگر طرح از لحاظ آژانس
خوب است آژانس امکان تبادل را با نهادهای آمریکایی مشخص بررسی کند. در اینجا
گریوز GRAVES
1- UNION THEOLO GICAL Seminary 1 اتحادیه مدارس مذهبی
مقدمه:
ریشه های گندیده فرهنگ غرب (آمریکایی) مسلما به راحتی و در زمان اندک از بین نخواهد رفت.
فقط اعتقاد راسخ به منحط بودن این فرهنگ و ایجاد زمینه های رشد فرهنگ اسلامی و نابودی فرهنگی
غربی، امکان ساخت فرهنگ انقلابی را به وجود می آورد؛ و می بینیم که در زمانی که دولت موقت به راحتی
از کنار همه مسئله می گذرد (و از جمله این مسئله) چگونه کار در جهت عکس انجام می گیرد و لانه
جاسوسی آمریکا این امکان را می بیند که برای اولین گام در جهت بهبود وضعش از همین حربه استفاده
کند؛ فیلم، نمایش (که هدف از آن ترویج مصرف کالاهای غربی است) کلاسهای درس و به این طریق
زمینه های خشم توده مردم را که تمام بدبختیهای خود را از آمریکا می داند از بین ببرد تا حساسیت و نسبت
به حرکات آمریکایی کمتر شود و دست آقایان برای نوسازی دوباره همان روابط سابق، باز شود.
برنامه نیازمندیهای آژانس ارتباطات بین المللی در ایران
سند شماره 17
از: سفارت آمریکا در تهرانطبقه بندی: اداری محدود تاریخ: 6/8/58
به: واشنگتنشماره سند 1376
گزارشگر: ح.گریوز
موضوع: برنامه نیازمندیهای آژانس ارتباطات بین المللی در ایران
1 بعد از انقلاب. مرکز لازم دانست که اعضا و فعالیت خود را کم کند. تقاضا کرد که برنامه پشتیبانی از
سرویسها کاهش پیدا کند و یا به حالت تعلیق در آید.
2 اکنون جو در ایران به اندازه کافی پایدار شده است و اجازه می دهد که فعالیتها از سر گرفته شود. مرکز
ایران و آمریکا در تهران، برای مثال یک سری فیلم و دو نمایش ایرانی در تئاتر IAS(1) به تازگی شروع
کرده است. همچنین نمایشگاه یک نقاش ایرانی و کارهای هنر بچه های ایرانی، کنسرت پیانو برای ماه
نوامبر برنامه ریزی شده است و در حدود 3500 دانشجو در کلاسهای انگلیسی ثبت نام کرده اند.
کتابخانه در حدود 150 نفر را به خود جذب کرده و حدود 20 تا 30 تقاضا برای اطلاعات پر می کنند.
سرویس مشاوره دانشجویی در مقابل زیادی درخواستها با مشکل روبروست. مراکز فرهنگی در
اصفهان و شیراز نیز فعال می باشند. کمیسیون دوباره دارد ردوبدل کردنها را شکل می دهد و دولت ایران
اخیرا کاندیداهایی برای نمایندگی تعیین کرده است.
3 جو در ایران و اهداف «پست» بشدت نوع برنامه ریزی را محدود می کنند. حساسیت ایرانی ها از همه
چیز بجز موسیقی کلاسیک احتراز می کند. هیچ فیلم و نمایش یا رقص که بتوان مسایل جنسی را به طور
آشکار در آن آورد ممکن نیست. به عبارت دیگر مرکز می تواند از هر چیزی که علاقه آمریکا را به اسلام
و فرهنگ ایرانی و احترام به خانواده و فرزند و ارزشهای معنوی و پیشرفت جهان سوم و... نشان دهد به
طور بسیار خوبی استفاده کند و حساسیت ایرانیان در زمینه های (حقوق بشر، صلح خاورمیانه کمپ
دیوید، و نگرانی امنیتی آمریکا) ارائه طرحهای آمریکا را مشکل می کند.
4 نکته اساسی که (پست) مرکز باید به آن توجه کند، این است که باید سوءظن ایرانیها را نسبت به این
موضوع که آمریکا می خواهد انقلاب ایران را خراب کند و یا اینکه نمی خواهد با ایران در برنامه هایی که
1- انجمن ایران و آمریکا
به سود دو طرف است همکاری کند، را کاهش دهد. البته مرکز متوجه است که این موضوع برای
دستیابی مشکل است و برای برنامه ریزی آن برنامه طولانی مدت ارتباطی لازم دارد.
ایرانیها روشهای گذشته آمریکا را به یاد می آورند. لذا مرکز ایران و آمریکا باید منابعی را اختصاص به
فعال کردن بدهد که ممکن است حاشیه ای به نظر برسد. به عبارت دیگر:
یک سرویس که براساس کتابخانه است و بر روی تاریخ ایران و فرهنگ ایران و مذهب و فلسفه ایران،
مشورت دانشجویی، سخنرانیها با توجه به ارزشهای روحی، تاریخ اسلام، فرهنگ فارسی و مسایل جهان
سوم و فیلم و ویدئو که علاقه آمریکا را در ارزشهای روحی و خانواده و فرزند و حفاظت از محیط زیست
و... داشتن روابط دوستانه با ایران انقلابی نشان دهد، متمرکز کند.
5 مرکز بنابراین تقاضا می کند که برنامه نمایندگی دوباره از سرویسها پشتیبانی کند. منجمله تهران را به
عنوان یک آدرس برای دستیابی به خبرها و شرکت کنندگان معرفی کند.
مرکز تشخیص داده است که بیشتر آنچه به مراکز به وسیله نمایندگی پیشنهاد شده است، در حال حاضر
برای ایران مناسب نیست. اما مرکز از تعداد کمی از آنها که برای ایران مناسب است، استفاده می کند.
همچنین مرکز تقاضا می کند که فعالیت PGM، ECAدر برنامه ریزی که با توجه به احتیاجاتی که در
پاراگراف 4 این پیام تهیه می شود نیز دخالت کند.
6 مرکز تقاضا می کند که در مورد USICA متعلق به ایران نمایندگی محدودیتهای برنامه پشتیبانی
سرویسهایی را که مرکز برای پیشنهادهایی را که نسبت به پروژه های پیشنهادیشان اصلیت ندارد به
حالت تعلیق در آورند، چون USICA متعلق به ایران، هیچ پروژه پیشنهادی ندارد. مرکز نیز به طور کامل
در برنامه ریزی آینده نمایندگی شرکت خواهد کرد.گریوز
مقدمه
بدون شک آمریکا به خاطر شکست سختی که در ایران می خورد و غافلگیری که به خاطر شکل
انقلاب به آمریکا دست می دهد، تئوریسین ها را طبیعتا به این فکر خواهد انداخت که عواملی را شناسایی
کند، که از اسباب این انقلاب بوده اند و بدون شک فرهنگ و روح اسلامی حاکم بر انقلاب و موج نو تفکر
اسلامی از بارزترین حربه های انقلاب می باشد و بدین روست که می بینیم در پی تحقیق و موشکافی در این
نحوه تفکر و فرهنگ برمی آیند و بی دلیل نیست که وزارت امور خارجه آمریکا یک نسخه از مجلات راجع
به دکتر را خواهان است.
روزنامه فرانسوی در مورد شریعتی
سند شماره 18
از: سفارت تهرانتاریخ
به: سفارت پاریسشماره 1/1327
گزارشگر: پترسون
موضوع: روزنامه فرانسوی در مورد شریعتی
1 سفارت فرانسه با ما تماس گرفت و گفت که مجله هفتگی در پاریس به نام LES NOUVEL LES
LITTERAIRESاختصاص داده، تمام مطلب خود را در همه 14 7 دسامبر به متفکر ایرانی دکتر علی
شریعتی (که عقیده اش اهمیتی زیاد را در موقعیت کنونی در اینجا دارد). اختصاص داده. ممنون خواهیم
شد اگر یک کپی از این مجله را در اسرع وقت به سفارت آمریکا (قسمت سیاسی) ارسال فرمایید. مخارج
آن نیز تأمین می شود.
2 در نظر بگیرید که اداره یک یا دو عدد کپی می خواهد (برای ایران و INR)
سولیوان
از: سفارت تهرانطبقه بندی: محرمانه
سند شماره 18
از: سفارت تهرانتاریخ
به: سفارت پاریسشماره 1/1327
گزارشگر: پترسون
موضوع: روزنامه فرانسوی در مورد شریعتی
1 سفارت فرانسه با ما تماس گرفت و گفت که مجله هفتگی در پاریس به نام LES NOUVEL LES
LITTERAIRESاختصاص داده، تمام مطلب خود را در همه 14 7 دسامبر به متفکر ایرانی دکتر علی
شریعتی (که عقیده اش اهمیتی زیاد را در موقعیت کنونی در اینجا دارد). اختصاص داده. ممنون خواهیم
شد اگر یک کپی از این مجله را در اسرع وقت به سفارت آمریکا (قسمت سیاسی) ارسال فرمایید. مخارج
آن نیز تأمین می شود.
2 در نظر بگیرید که اداره یک یا دو عدد کپی می خواهد (برای ایران و INR)
سولیوان
از: سفارت تهرانطبقه بندی: محرمانه
به: واشنگتنتاریخ: 3/8/58
گزارشگر: لیمبرت
ویهینگن: اطلاعات: مدرنیزه آیا شانسی وجود دارد
جهت اطلاع کنسولگری در سفارت ابوظبی، آنکارا، بغداد، دوبی، استانبول، جده، کابل، کویت، لندن،
پاناما، مسکو، مسقط، پاریس
1 تمام مطلب محرمانه
2 خلاصه: گروههای سیاسی میانه رو ایرانی که خیلی در زمان انقلاب ایران فعال بودند و سابقه طولانی در
مخالفت با شاه داشتند، توسط اشخاصی و گروههایی که در مورد اسلام کوتاه بین متعصب(1) هستند. تحت
فشار قرار گرفته اند در چند هفته قبل گروههای میانه رو که تمایل به داشتن یک جامعه متعادل شبیه به
سوسیال دمکراسی غرب(2) هستند، بیشتر مورد بحث قرار گرفته اند.
آنها به طور مستقیم انگشت روی آیت اللّه خمینی نمی گذارند؛ بلکه اکثرا ضعفهای رژیم کنونی ایران را
مورد حمله خود قرار می دهند. موقعیت این گروههای سیاسی ناپایدار است. آنها خودشان را با چند
سخنگوی غیر روحانی، چند روحانی لیبرال و چند روزنامه نشان می دهند، ولی با همین حال هیچ نیرویی
در مقابل دولت و اوضاع سیاسی ایران ندارند. این گروهها فقط در این موقعیت هستند که خود را تا آنجا که
نظر مخالف خویش را نسبت به قانونگذاران جدید بیان کنند، سازمان دهند.
3 نقش افراد روحانی و غیرروحانی میانه رو:
.... سر وراثت هنوز باهم بحث دارند. چون که افراد انقلابی همچون متین دفتری نزیه فروهر سنجابی
بازرگان تحت الشعاع خمینی و دوستان و همفکران او (!) که حکومت ایده آل را مذهبی می داند، می باشند.
همه حمایت کنندگان خمینی روحانی نیستند: بعضی از آنها آخوندهای بدون عبا و عمامه مثل قطب زاده،
یزدی، چمران و طباطبائی و دیگران هستند. اینها روزنامه و مطبوعات شورای انقلاب و مجلس خبرگان
را در دست دارند.
آنها مخالفان خودشان را به ستوه درآوردند و نادیده گرفتند.
بازرگان هنوز بدون قدرت است، متین دفتری و نزیه پنهان هستند، فروهر نادیده گرفته شده و سنجابی
ساکت شغلش را با تنفر ترک و کشور را ترک کرده است.
4 البته هنوز موضع گروههای میانه رو سیاسی خیلی حساس است. در چند هفته قبل آثاری نشان داده اند
که اینها زنده هستند. با وجودی که ارگانهای مهم آنها یعنی روزنامه های آیندگان و آهنگر در ماه اگوست
تعطیل شده است. اما آنها انتشار روزنامه های کوچک را شروع کرده اند مانند خلق مسلمان، توسط
حزب خلق مسلمان، جنبش، توسط علی اصغر حاج سید جوادی؛ جبهه آزادی، توسط حزب ایران؛
آزادی، توسط جبهه دمکراتیک ملی. البته تکثیر آنها بسیار محدود است و بنابراین نفوذ کمتری از
1- اسلام اصیل و اسلامی که بدون التقاط از شرق و غرب بتواند ایدئولوژی حاکم بر انقلاب گردد مسلماً باعث رنجش جهانخواران است ٬ چراکه نفوذ در آن محال است و باید که در این برهه از زمان نسبت به اسلام نازک بین بود چراکه مکاران جهانخوار در کمین اند که از کوچکترین ناخالصی برای رخنه استفاده کنند.
2- به یاد بیاوریم تأکید بسیار امام را در برابر مسئله فقط جمهوری اسلامی نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر
روزنامه های یومیه مانند کیهان، اطلاعات و بامداد دارند.
آنها معمولاً نکات حساس و نیز حوادث را می نویسند و تحلیلها اکثرا با نظرات رسمی متفاوت هستند.
5 در شش هفته قبل، حزب خلق مسلمان جلساتی را بعدازظهر جمعه در مقر خود در تهران برقرار کرده.
در جلسه اول حدود 100 نفر شرکت کردند. نماینده سیاسی سفارت و کمک یارانش به جلسه رفتند(1) در
تاریخ 19 اکتبر در حدود 1500 نفر در جلسه شرکت کرده بودند.
افراد شرکت کننده اکثرا یا از طبقه متوسط یا از افراد تحصیلکرده بودند و تعداد زیادی زن، بعضی
چادری و بچه و چند فرد روحانی نیز دیده می شدند.
سخنگویان آقای احمد علیزاده: معاون حزب خلق مسلمان و رحمت اللّه مقدم مراغه ای رئیس نهضت
رادیکال و نماینده آذربایجان شرقی در مجلس خبرگان بودند.
در حالی که تماشاچیان و گویندگان هیچ علاقه ای به دولت قبلی (شاه) نداشتند مقداری کمی از خمینی
نام برده شد، اما هیچ جمله که با آمریکا مخالفت کند گفته نشد.
6 سخنگو، حسابی آخوندبازی و مجلس خبرگان را کوباند، که این مجلس می خواهد قانون ولایت فقیه را
تصویب کند که دیکتاتوری عبا و عمامه است.(2)
یکی از سخنگوها وقتی که گفت: «ما اسلام دکتر شریعتی را می خواهیم و ما اسلام... نمی خواهیم» و آن
قسمت را خالی گذاشت تا جمعیت پر کند با تشویق حضار روبرو شد.
هر دو نفر، مقدم مراغه ای و علیزاده راجع به ولایت فقیه انتقاد داشتند، تا آنجا که گفت: «این موضوع
یک خیانت است که ما نسبت به نسل بعد مرتکب می شویم، ما انقلاب نداشتیم که استبداد را به شکل
دیگری اعمال کنیم.»
در جلسه خصوصی اعلام داشتند که:
مقدم مراغه ای گفت که رهبر مذهبی هم اکنون تشخیص نداده که قادر نیست ولایت فقیه را در شکل
کنونیش، به ایرانیان قالب کند. مجلس خبرگان قرار است جلسه ای شوری بر روی آن بگذارد. امیدوارم
یک چیزهایی در آن اصلاح شود.
7 میانه روها در مخالفت با ولایت فقیه متحدین از میان روحانیون هم پیدا کرده اند، مثل آیت اللّه نوری و
آیت اللّه شریعتمداری که معتقدند اگر چنین اصلی کاملاً تعریف شود؛ سرانجام به دیکتاتوری منتهی
می شود.
یکی از چیزهای جالب در این روزها ورود پسر آیت اللّه خمینی، سیداحمد خمینی به این بحث است.
در این موضوع خمینی جوان، در موقعیتی است که با میانه روها که می گویند عاقبت این ولایت فقیه اگر
کاملاً تعریف نشود خطرناک است، همفکر است.
سفارت این موضوع را جداگانه بحث خواهد کرد.
8 حرف های تند میانه روها این روزها می تواند از سرخوردگی آنان نسبت به بعضی از جنبه های انقلاب،
منجمله روندهای موجود به سوی انحصارطلبی روحانیون منشأ بگیرد.
میانه روها از نقاط ضعف دولت در بعضی موارد برای جذب نفرات و عضو استفاده می کند مانند حزب
1- چنان به این گروهکها دلبسته اند که در مجامع آنها نیز شرکت می کنند ٬ یعنی بیشتر و بهتر آنها را شناسایی می کنند.
2- و امام بارها گفته است آنانی که روحانیت را می کوبند و می خواهند روحانیت از بین برود مسلماً از ایادی آمریکا هستند.
ایران، جبهه ملی، حرکت رادیکال. مثلاً شکست طریقه نظامی در کردستان سبب تجدیدنظر و شور دیگری
حتی با اعضای سپاه پاسداران شده است.
یکی از نویسندگان روزنامه محافظه کار انگلیسی زبان تهران تایمز عقیده دارد که نیروهای نظامی
غیرکرد از منطقه خارج شوند. روزنامه مردم. ارگان حزب توده که از اتهام دخالت شوروی در کردستان
متعجب شده و در این مورد دعوت به بحث نیز می نماید.
تنها (روزنامه دست راستی) جمهوری اسلامی است که عامل اصلی دخالت کردستان را آمریکا می داند
گرچه حزب جمهوری اسلامی در موقعیت خودش به طور زیادی ایزوله شده.
9 ضعف دولت برای حفاظت از افراد، سانسور عجیب، رسوایی دادگاههای انقلاب، رشوه خواری در
سطح وسیع و افرادی چون رئیس دادگاه انقلاب آیت اللّه آذری قمی هم دخالت داشته که اینها همه به
صحبتهای میانه روها دامن می زنند. روزنامه آزادی در تاریخ 18 اکتبر حمله تندی به سیستم دادگاه های
انقلاب می کند و آن در مورد نادیده گرفتن پولهایی است که توسط دزد بزرگ آقای ایلیاوی معاون
هادوی دزدیده شده و آزاد است در حالی که کسانی را که در نتیجه فقر به فروختن مواد مخدر مجبور
شده اند به چوبه اعدام می فرستد.
حملات به دو خبرنگار در مجلس خبرگان، سبب شد که روزنامه اطلاعات با تیتر درشت بنویسد:
«نگذارید دوباره اشتباه تکرار شود». در این مقاله به مردم قم و تبریز که در زمان شاه زیر فشار عجیبی بوده
و حقشان پایمال شده و حق بیان نظرات خود را نداشتند اشاره شده بود.
10 همه این ها چه چیزی را مشخص می کند؟ از همه مهمتر میانه روهای حزب ایران، جبهه ملی و دیگر
گروهها در موقعیتی هستند که صدایشان درآید. برای این کار باید این موانع اصلی را از سر راه بردارند.(1)
مطبوعات اکثرا در دست نیروهای مخالف بماند.
جمهوری اسلامی روز بروز دیوانه تر می شود و برای نیروهای مخالف خطرناکست.
روشنفکران توسط اخطارهای خمینی خراب شده اند. صحبت ماه آگوست او مبنی بر «ما روشنفکر
نمی خواهیم» هنوز در خاطره هاست.
صحبت های او در مخالفت با غرب و رسوم غربی سبب شده حتی هواداران او کرواتهای خود را نیز
بردارند.
11 این گروههای میانه رو هنوز در جو سیاسی ایران ریشه دارند بیرون ممکن است آنها را رها کرده اند، که
روزنامه هاشان را بیرون بدهند و میتینگ هایشان را برگزار کنند؛ چون آنها نسبت به جو سیاسی زیاد
اثری ندارند.
گرچه خمینی در صحبتهای اخیر خود آنها را می کوبد و طرد می کند این به خاطر اعتراض آنها به
ولایت فقیه و روحانیت است.
در صحبتی که در تاریخ 20 اکتبر برای روحانیون تهران داشت، مستقیما به خلق مسلمان اشاره کرد و
گفت: اخیرا در یکی از میتینگ هایشان، یکی از اینها که هیچ چیز درباره اسلام نمی داند فکر می کند که باید
مجلس خبرگان منحل شود (همه هورا کشیدند) شما که حتی در رأی دادن شرکت نکردید برای مجلس
خبرگان حق ندارید این حرف را بزنید. این روحانیون بودند که شما را آزاد کردند. که هر چه می خواهید
1- و باید سفارت آمریکا رهنمود بدهد ٬ چراکه اگر اربابان رهنمود ندهند چه کسی رهنمود باید بدهد؟
بگویید. شما در خانه هاتان بودید وقتی که روحانیت با شاه و پدرش علنا مخالفت می ورزید و حالا شما
می خواهید مجلس را منحل کنید. شما قدرتش را ندارید. من توی دهن شما می زنم این را متوقف کنید، و به
دامان اسلام بیایید و بگذارید این مملکت سر و سامان بگیرد.»
12 این جملات خمینی فعلاً در سطح حرف است و ممکن است به بستن روزنامه های آنها و اجازه ندادن
برای میتینگ و دستگیری رهبران آنها بینجامد. خیلی از این گروهها و رهبرانشان سوابق روشنی در
رابطه با مخالفت با سلطنت دارند، و عمل آنها غیرقابل انکار است. اما روحانیون و دوستانشان با
حملات خود به میانه روها مثل متین دفتری، نزیه و فروهر آنها را سخت ایزوله کرده اند.
13 مقامات مسئول کارهایشان را بر روی موضوعاتی مانند روابط ایران و اعراب و قضاوت انقلابی به
طور صحیح انجام نمی دهند. پیامهای این میانه روها می تواند در آینده گروههای زیادی را به خود جذب
کند. همچنین آنها دوست ندارند مستقیما با آیت اللّه خمینی وارد مبارزه شوند؛ مخصوصا با موقعیت
کنونیش و سؤالاتی که مستقیما در بالا اشاره شد. احتمالاً آنها بر روی کسانی که با خمینی همصدا
نیستند و آن دید خاص مذهبی را نسبت به اوضاع ندارند، می توانند فشاری وارد کنند.
14 در درازمدت اگر با این نیروها با هم منسجم گردند ممکن است در مقابل نیروی روحانیت
انحصارطلب بعد از خمینی نیرویی شوند.
در آن موقع اسناد انقلابی بودنشان خیلی مهم خواهد بود، ولی برای آینده نزدیک این گروه شاید در
حوالی سیاست ایران دور بزند و صحبت کند ولی قدرتی اعمال نخواهد کرد.
لینگن