رفتن به محتوای اصلی

دو چشم خویش را بگشا ، سری بردار از بستر - داریوش جعفری

تاریخ انتشار:

دو چشم خویش را بگشا ، سری بردار از بستر - داریوش جعفری

دو چشم خویش را بگشا ، سری بردار از بستر
که زانو در بغل دارد ، به بالای سرت حیدر

دو دستم بسته بود و ، دیده ام میدید نامردان
گل یاس مرا کردند ، نیلی همچو نیلوفر

یل خیبر شکن بودم ، شکستی قامت من را
دلم دریایی از غم شد ، دو چشمم چشمهء کوثر

به روی بسترت بانو ، گلاب سرخ میریزی
ببین از ابر چشمانم ، بریزد دانهء احمر

سری بردار از بستر ، ببین هر گوشه یک طفلی
ز دیده اشک میبارد ، به زخم سینهء مادر

سری بردار زهرا جان ، ببین آشفته حالی را
حسن از کوچه نالان است ، زینب مات میخ در

ز اشک و آه خود بسته ، حسین احرام در خانه
گهی گرد تو میگردد ، گهی بوسد ز پا تا سر

صفای خانه را بردی ، از این آه جگر سوزت
سری بردار و برپا کن ، به خانه رونقی دیگر

اجل دور تو میگردد ، ولی جان از علی گیرد
علی را گر که میخواهی ، سری بردار بستر

پدیدآورنده
موضوع انجمن

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا