رفتن به محتوای اصلی

قصه از خورشید می بافیم ما فانوس ها / امید مهدی نژاد

تاریخ انتشار:

قصه از خورشید می بافیم ما فانوس ها / شاعر : امید مهدی نژاد

با زبانی سوخته در وحشتِ کابوس ها
قصه از خورشید می بافیم ما فانوس ها

کورسویی از خدا مانده است و پنهان کرده ایم
در شکاف دخمه های شهر دقیانوس ها

آفتابی نیست، اما طبلِ نوبت می زنند
آسمان خواب است در بیداریِ ناقوس ها

جاده آنک در هوار مه گم است، اما هنوز
می زنند آوارگانِ بی جهت بر کوس ها

پشت این رنگین کمانِ نور حشرِ سایه هاست
پرده بردارید از پاهای این طاووس ها

دست بردارید از ما، آی عیسایانِ کذب!
دردهای ما شمایید، آی جالینوس ها!

انتخابت چیست حالا؟ ماهی کوچک! بگو:
تُنگ و این کابوس ها؟ دریا و اختاپوس ها؟

پدیدآورنده
موضوع انجمن

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا