رفتن به محتوای اصلی

همساز شو با درد بگذار و بگذر مرد / امید مهدی نژاد

تاریخ انتشار:

همساز شو با درد بگذار و بگذر مرد / شاعر : امید مهدی نژاد

قسمت به مثقال است، حسرت به خروار است
پس واقعیت داشت؛ انسان زیانکار است

باری به راحت رفت، باری کراهت رفت
هربار می گفتم این آخرین بار است

کاری به باری نیست، وقتی عیاری نیست
در لشکر کوران، یک چشم سردار است

گاهی به لبخندی ست، دامی ست، ترفندی ست
از چیدنش بگذر، گل طعمه ی خار است

در امتداد باد بیدی خمید و گفت:
من روسیاهم، آه، حق با سپیدار است

حق با جماعت نیست حتی اگر بسیار
بسیار ناچیز است، ناچیز بسیار است

همساز شو با درد، بگذار و بگذر مرد
در موضع بهتان انکار اقرار است...
::
از گریه آکنده، چشمم به فرداهاست
بیدار می مانم شب نیز بیدار است

از کف نخواهم داد این آخرین دژ را
«پایان تنهایی آغاز بازار است»

پدیدآورنده
موضوع انجمن

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا