ترسم که انتظار کند دانه دانه ام / سعید بیابانکی
ترسم که انتظار کند دانه دانه ام / شاعر : سعید بیابانکی
نام تو ریخته است شکر در ترانه ام
بوی تو شور در غزل عاشقانه ام
از جمله داغ های جهان، داغت ای عزیز!
آورده ابرهای جهان را به خانه ام
باور نمی کنم که تو باشی، عزیز من!
کوهی که آرمیده چنین روی شانه ام
باور نداشتم که غم نازنین تو
آشوب افکند به من و آشیانه ام
دریای دور دست که از یاد برده ای
نام مرا که دورترین رودخانه ام
دستی برآر و مثل اناری مرا بچین
ترسم که انتظار کند دانه دانه ام
موضوع انجمن
افزودن دیدگاه جدید