رفتن به محتوای اصلی

افتاده به جانم امشب / مرتضی امیری اسفندقه

تاریخ انتشار:

افتاده به جانم امشب / شاعر : مرتضی امیری اسفندقه

نه معاني نه بيانم امشب
صاحبِ طبعِ روانم امشب

جوششِ شعر زمين گيرم کرد
شعر افتاده به جانم امشب

آينه ها چه به من مي گويند؟
نگرانم نگرانم امشب

مي کشد سر به فلک شعله ي شوق
از تنورِ هيجانم امشب

نشکند نرخِ مرا حتّي مرگ
ها خدايي! که گرانم امشب

فارغ از روشني و تاريکي
نه يقينم نه گمانم امشب

اين همه شعر و منِ تشنه؟ خوشا!
آب افتاده دهانم امشب

چترِ آرامشِ من شاعري است
باز در امن و امانم امشب

نکته هاي غزلِ حافظ را
مي دهد دل به زبانم امشب
::
چه کنم با نفسِ بي تابم؟
شعر افتاده به جانم امشب

موضوع انجمن

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا