رفتن به محتوای اصلی

چه بگویم که بدانی که تو را می طلبم؟ / عزیز مهدی

تاریخ انتشار:

چه بگویم که بدانی که تو را می طلبم؟ / شاعر : عزیز مهدی

یار من باش که من سخت سزاوار توام
مست، در کوی تو آماده ی دیدار توام

سر سجاده ی شب با تو هم آواست دلم
تا سحر واله و شیدایم و بیمار توام

گفته ام آینه ها را که به شادی بروند-
به رقیبان برسانند که من یار توام

نه فرشته، نه پری، عشق نیاموخته اند
این منم، آدم خاکی، که هوادار توام

همه شب با تو سخن گفتم و سوز سخنم-
دلخوشم کرده که من نیز خریدار توام

چه بگویم که بدانی که تو را می طلبم؟
چه بدانم به چه جرمی ست گرفتار توام

گوش من را به اذان رمضانی بنواز
باز مستم کن و دریاب که هشیار توام

دست من را به پَرِ پرده ی عرشت برسان
که دل آشفته ام و سخت سزاوار توام

پدیدآورنده
موضوع انجمن

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا