دو بند از یک ترکیب بند زهرایی / علیرضا قزوه
دو بند از یک ترکیب بند زهرایی / شاعر : علیرضا قزوه
شب را خدا ز شرم نگاه تو آفرید
خورشید را ز شعله آه تو آفرید
شمسی تر از نگاه تو منظومه ای نبود
صد کهکشان ز ابر نگاه تو آفرید
آه ای شهیده ای که شهادت سپاه توست
جان را خدا شهید سپاه تو آفرید
هر جا که نور بود به گرد تو چرخ زد
ما را چو گرد بر سر راه تو آفرید
ای پشتوانه دو جهان، عشق را خدا
با جلوه و جلالت و جاه تو آفرید
تقوای محض، عصمت خالص، گل خدا!
آخر چگونه شعر کنم قصه تو را؟
تو آمدی و زن به جمال خدا رسید
انسان دردمند به درک دعا رسید
تو آمدی و مهر و وفا آفریده شد
تو آمدی و نوبت عشق و حیا رسید
هاجر هر آن چه هروله کرد از پی تو کرد
آخر به حاجت تو به سعی صفا رسید
احمد ﷺ اگر به عرش فرا رفت با تو رفت
مولا اگر رسید به حق با شما رسید
داغ پدر، سکوت علی (علیه السلام)، غربت حسن (علیه السلام)
شعری شد و به حنجره کربلا رسید
در تل زینبیه غروبت طلوع کرد
با داغ تو قیامت زینب (سلام الله علیها) فرا رسید
با محتشم به ساحل عمان رسید اشک
داغ تو بود بار امانت به ما رسید
تسبیح توست رشته تعقیب واجبات
قد قامت الصلاتی و حی علی الصلاه
افزودن دیدگاه جدید